👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
💠 #فقه_الخمینی| نفی بدلیت و شمولیت از مقام اطلاق در دیدگاه حضرت امام
🔰استاد آیت الله فرحانی:
🔹آنچه که باید در باب اطلاق مورد توجه قرار گیرد این است که ما آن را از باب عموم جدا کنیم. جدا کردن باب اطلاق از باب عموم از نظر حضرت امام بسیار مهم و دارای اثرات علمی در ابواب مختلف است.
اطلاق به معنای این است که وقتی مقدمات حکمت تمام است و مولی در مقام بیان است و امکان آوردن قید وجود دارد و قیدی نمیآورد، این ماهیت تمام الموضوع حکم است. اگر مولی گفت: «اکرم عالماً» به معنای این است که یک طبیعتی دارد به نام علم که تمام الموضوع وجوب اکرام است زیرا اگر این طبیعت تمام الموضوع وجوب اکرام نبود و مولا در مقام بیان بود و میتوانست این طبیعت را مقید کند باید مقید میکرد.
🔸خلاصه سخن امام این است که شما نمیتوانید از درون این طبیعی نظری به فرد بیاندازید زیرا برای رسیدن به فرد راهی وجود ندارد، نه خود طبیعی فرد را به شما معرفی می کند و نه مقدمات حکمت که در مسأله اطلاق از آنها استفاده میکنیم معرّف فرد هستند.
◾️به تعبیر ایشان مقدمات حکمت کاری نمیکند مگر اینکه آنچه موضوع حکم است را تمامیت میدهد. اگر موضوع حکم انسان است، انسان را تمام الموضوع می کند. اگر علم است؛ علم را تمام الموضوع میکند. بر همین اساس صحیح نیست که کسی بگوید اطلاق قابل انقسام به بدلیت و شمول است. ما نمی توانیم بگوییم که اطلاق بدلی است یا شمولی. بدلیت از کجای اطلاق در می آید؟
موضوعش آن طبیعی است و مقدمات حکمت هم که صرفا می گوید این طبیعی تمام الموضوع است.
📌لذا فرمایش مرحوم آخوند در کفایه یا فرمایش مرحوم مظفر در اصول فقه صحیح نیست. آنها می فرمودند فرق بین مطلق و عام در نحوه دلالت است نه در مدلول. مثلا در عام، استغراق را با اکرم العلما یا اکرم کل عالم بیان میکنیم و بعد میگوییم که کل عالم یفید الاستغراق. یا در «اکرم أی عالم» دالّی به نام «أی» داریم که وقتی بر سر عالم آمد، این دلالت می کند بر یک فرد لاعلیالتعیین. همچنین بعضی اوقات قرائنی داریم که عام، مجموعی است. در عام لفظی وجود دارد که این لفظ دلالت دارد بر استغراق یا بدلیت یا عام مجموعی.
◽️بعد آقایان می گویند در اطلاق بدلیت، از طریق مقدمات حکمت یه دست می آید یا استغراق را از طریق مقدمات حکمت تصویر می کنند. نتیجه این میشود که در «احل الله البیع» میگویند این «البیع» مطلق استغراقی است و از زمان معالم الاصول چنین بحث میکردند که «لا معنا لحلیه بیع من البیوع» و و این را با نفی بدلیت در اطلاق و تفسیر استغراق از آن حل می کردند. لذا می گفتند که اطلاق هم گاهی مفید استغراق و یا مفید بدلیت است و فرق عام و مطلق صرفا در دلالت است.
👈حضرت امام می گوید این حرف ها غلط است و با این توضیحات شما نمی توانید بگویید که اطلاق افاده بدلیت یا شمولیت کرده است. کجای اطلاق افاده بدلیت شده است؟ از مقدمات حکمت یا خود طبیعی؟ راه افاده این مطلب بسته است.
📌بله! یک بحث دیگری وجود دارد که گاهی اوقات عندالعقلاء یا عندالعقل یک امری حجت قرار می گیرد برای چیز دیگری. بدون اینکه دال لفظی در کار باشد. این مسئله باب دیگری است و ربطی به دلالت لفظی اطلاق ندارد. و باید در جای خودش مفصل رسیدگی شود.
اما آنچه روشن است، این است که تقسیم اطلاق به بدلیت یا شمولیت غلط است زیرا در اطلاق راهی برای حکایت از فرد وجود ندارد تا دلالت بر شمولیت و بدلیت کند.در نتیجه اختلاف بین عام و مطلق اختلاف در مدلول است نه در نحوه دلالت. مدلول عام فرد است؛ یا یکی یا همه یا مجموع افراد. اما مدلول اطلاق، فرد نیست بلکه تمام الموضوع بودن طبیعی است.
من نمی توانم تا وقتی در باب اطلاق هستم دنبال شمول و بدلیت بروم راهم بسته است.
#امام_خمینی
#اصول_فقه
#آیت_الله_فرحانی
🔺🔺🔺🔺
🔰 استاد آیت الله فرحانی:
▪️هنر علامه طباطبایی این بود که از دستگاه فلسفه ملاصدرا قواعدی درست کرد و با این قواعد اصول فلسفه متحول شد.
📌اگر علامه طباطبایی اینکار را نمیکرد ما نمیدانستیم که مقوله یعنی چه! جده یعنی چه! اضافه اشراقی یعنی چه!
بعد با اضافه مقولی و اضافه اشراقی بتوانیم تکلیف فلسفه غرب را روشن کنیم
📌مثلاً وقتی میخواهیم وارد دستگاه فقه شویم باید بدانیم فرق بین اضافه و جده چیست؟ بعد تحلیل کنیم فقه از کدام مقوله ها است،بعد استنباط کنیم احکام را و بعد فتوا دهیم.
🔸فرق فقه الخمینی با دستگاه استنباطی شهید صدر در همین است.
شهید با استقرا استنباط میکند و به نظر ما استقرا مبنای درستی ندارد.
👈🏻از طرف دیگر نبود دستگاه استنباطی پویا موجب شده که اتاق فکرهای مهم اداره کشور، متعلق به فیلسوفانی باشد که متأسفانه غرب زده هستند و با مبانی استنباطی اسلامی بیگانه هستند.
🔹نقص فلسفه ما ذهنی بودن آن نیست.
در غرب از فلسفه قواعدی درست میشود که سیاست و اقتصاد را درست میکند
مبنای فلسفی در اینها وجود دارد که حقوق بشر،حقوق بین الملل،حقوق اساسی را ترمیم میکند،حقوق انسانی پوزیتویستی را شکل میدهد.
🔆در کشور ماهم باید مبنای فلسفه بیاید وسط و قاعده استنباطی اش را دربیاورد. کاری که امام و آقای طباطبایی کردند. بعد که روی این قاعده استنباطی مسلط شدند تکلیف بسیاری از مسائل را با آن روشن کنند.
درحوزه علمیه شیخ اعظم هم همین کار را کردند مبنای استصحاب ایشان یک قاعده فلسفی است...
▫️درخواست رهبری هم از حوزه این است. فلسفه مضاف، فقه مضاف، امتداد حکمت مطالبه میکنند.
قواعد امتداد حکمت و فلسفه مضاف را باید درست بدانیم تا بتوانیم فقه مضاف را استنباط کنیم.
👈🏻این باید منقح شود تا مطالبه اجتهادی شکل بگیرد.
#آیت_الله_فرحانی
#امتداد_حکمت
#فقه_الخمینی
🔺🔺🔺🔺
🔰استاد آیت الله فرحانی:
رهبر انقلاب می فرمایند جمهورى اسلامى داراى زايش فكرى است.
🔹ما براى مسائل روحى انسان، براى مسائل اجتماعى انسان، براى مسائل حكومتى انسان، حرفهاى تازهاى داريم.
📌حرف تازه معنايش اين نيست كه اگر گفته شد، همه ى دنيا آن را قبول خواهند كرد؛ معنايش اين است كه يك جريان جديدى را در درياچه ى عظيم فكر بشرى به وجود مى آورد؛ موج آفرينى مى كند.
🔸ما امروز در زمينه ى مسائل سياسى، «مردمسالارى دينى» را عرضه مىكنيم؛ در زمينه ى مسائل عمومىِ اجتماعى، «ابتناء تمدن بر معنويت» را ارائه مى كنيم؛ در زمينه سبک زندگی اجتماعی و فردی، «كرامت انسان» و «آميختگى دين و زندگى» را مطرح مى كنيم.
📌 اينها حرف نوئى است؛ اينها هيچ وقت در دنيا وجود نداشته؛ حتّى قبل از دوران ماديگرى و اومانيسم غرب و روى كار آمدن انديشههاى سكولار هم اينجور نبود كه دين با زندگى توأم و همراه باشد.
◾️در فضایی که بحثهای ماتریالیستی مطرح بود و بعدا بحثهای لیبرال دموکراسی غرب و حتی لیبرال سوسیالیست غرب مطرح شد این حرفها و نظریات به صورت جدی مطرح نشده است و این مطالب نو و جدید را امام(ره) با یک نگاه امتدادی تولید کرده است.
◽️ما معتقدیم انقلاب اسلامی حرف جدید زده است و فکر نوئی به وجود آورده و تولید فکر داشته است که این تولید و امتداد نه تجدد است و نه تحجر!
💠اگر بخواهیم به این جریان معاصر ، پراگماتیک نظر کنیم مبینیم که خروجی داشته و از همین اندیشه جدید و نو، نسلی تربیت شده که خود آن نسل، به عنوان یک مدل تربیتی مدنظر قرار گرفته است.
📌یکی از نمونه های تربیت شده این نسل ،حاج قاسم سلیمانی است که رهبر انقلاب در اولین پیامی که برای شهادت ایشان دادند فرمودند او نمونه ی برجسته ای از تربیت شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود.
👈باید دانست بر اساس آن نگاه امتدادی که آغاز شده باید یک مسیری طی بشود که در آینده پایان این مسیر را عرض خواهیم کرد.
#فقه_الخمینی
#حاج_قاسم
#آیت_الله_فرحانی
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
ما را در پیام رسان ایتا دنبال کنید..
کانال دین یاران
@dinyaran
🔺🔺🔺🔺
🔰استاد آیت الله فرحانی:
رهبر انقلاب می فرمایند جمهورى اسلامى داراى زايش فكرى است.
🔹ما براى مسائل روحى انسان، براى مسائل اجتماعى انسان، براى مسائل حكومتى انسان، حرفهاى تازهاى داريم.
📌حرف تازه معنايش اين نيست كه اگر گفته شد، همه ى دنيا آن را قبول خواهند كرد؛ معنايش اين است كه يك جريان جديدى را در درياچه ى عظيم فكر بشرى به وجود مى آورد؛ موج آفرينى مى كند.
🔸ما امروز در زمينه ى مسائل سياسى، «مردمسالارى دينى» را عرضه مىكنيم؛ در زمينه ى مسائل عمومىِ اجتماعى، «ابتناء تمدن بر معنويت» را ارائه مى كنيم؛ در زمينه سبک زندگی اجتماعی و فردی، «كرامت انسان» و «آميختگى دين و زندگى» را مطرح مى كنيم.
📌 اينها حرف نوئى است؛ اينها هيچ وقت در دنيا وجود نداشته؛ حتّى قبل از دوران ماديگرى و اومانيسم غرب و روى كار آمدن انديشههاى سكولار هم اينجور نبود كه دين با زندگى توأم و همراه باشد.
◾️در فضایی که بحثهای ماتریالیستی مطرح بود و بعدا بحثهای لیبرال دموکراسی غرب و حتی لیبرال سوسیالیست غرب مطرح شد این حرفها و نظریات به صورت جدی مطرح نشده است و این مطالب نو و جدید را امام(ره) با یک نگاه امتدادی تولید کرده است.
◽️ما معتقدیم انقلاب اسلامی حرف جدید زده است و فکر نوئی به وجود آورده و تولید فکر داشته است که این تولید و امتداد نه تجدد است و نه تحجر!
💠اگر بخواهیم به این جریان معاصر ، پراگماتیک نظر کنیم مبینیم که خروجی داشته و از همین اندیشه جدید و نو، نسلی تربیت شده که خود آن نسل، به عنوان یک مدل تربیتی مدنظر قرار گرفته است.
📌یکی از نمونه های تربیت شده این نسل ،حاج قاسم سلیمانی است که رهبر انقلاب در اولین پیامی که برای شهادت ایشان دادند فرمودند او نمونه ی برجسته ای از تربیت شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود.
👈باید دانست بر اساس آن نگاه امتدادی که آغاز شده باید یک مسیری طی بشود که در آینده پایان این مسیر را عرض خواهیم کرد.
#فقه_الخمینی
#حاج_قاسم
#آیت_الله_فرحانی
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
ما را در پیام رسان ایتا دنبال کنید..
کانال دین یاران
@dinyaran
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
🔰آیت الله جوادی آملی (مدظله):
🔹جامعان بين «غيب» و «شهادت» مى كوشند همه آنچه را فهميده يا يافته اند به جامعه بشرى منتقل كنند؛ لذا گاهى در علوم نقلى با استنباط از ظواهر دينى تدريس و تصنيف دارند؛ و زمانى در علوم عقلى با استمداد از علوم متعارفه و مبادى تبيين شده آن دراسه و كراسه اى به يادگار مى نهند؛ و گاهى نيز در مشاهده هاى قلبى با استعانت از كشفهاى اوّلى خطاناپذير معصومان (ع) وراثتى و رسالتى را به شاهدان انتقال مى دهند؛ و اسوه سالكان خواهند شد.
🔸يكى از چهره هاى درخشان جمع بين «غيب» و «شهود» استاد عاليمقام، حضرت امام خمينى (ره)، است كه راقم اين سطور از مهرماه 1334 تا سال 1341 ه. ش افتخار شاگردى معظم له را داشته، و از دوران به ياد ماندنى مراحل تحصيليم به شمار مى آيد.
🔺اگر دهه پر بركت 1357 تا 1368 ه. ش را درخشش نشأه «شهادت» ايشان بدانيم، چنانكه هست، دهه مبارك 1347 تا 1358 ه. ق حتماً فروغ نشأه «غيب» آن حضرت (ره) خواهد بود؛ زيرا در اين دهه بسيارى از نفايس غيبى از انفاس قدسى ايشان به نفوس سالكان مسلك صفا رسيده است.
▪️زيرا در سال 1347 ه. ق شرح دعاى سحر را مرقوم داشتند كه در آن بين «مشهود» و «معقول» و «منقول» الفتى دلپذير ايجاد كرد؛ و به تعبير سزاتر، از هماهنگى آنها پرده برداشت:
🌿سه نگردد بريشم ار او را
🌿پرنيان خوانى و حرير و پرند
▫️و در سنه 1349 ه. ق مصباح الهداية إلى الخلافة و الولاية را نگاشت، كه در آن از چهره نگار خلافت محمدى (ص) و ولايت علوى (ع) غبارروبى نمود، و كيفيت سريان اين دو نور را در عوالم غيب و شهود با زبان رمز بيان داشت و همتايى بلكه وحدت اين دو را با لسان استعاره اثبات نمود:
🌿أنا مَن أهوى و من أهوى أنا
🌿نحن روحان حَلَلنا بدناً
💠و در سال 1355 ه. ق تعليقه بر شرح فصوص قيصرى و مصباح الأنس محمد بن حمزه فنّارى را به پايان رساند. و در ديباچه تعليقه بر مصباح الانس تاريخ تَتَلْمُذ مصباح را چنين مرقوم داشتند: قد شرعنا قراءة هذا الكتاب الشريف لدى الشيخ العارف الكامل، أستادنا في المعارف الإلهية، حضرة الميرزا محمد على الشاه آبادي الإصفهاني، دام ظله، في شهر رمضان المبارك 1350 ه. ق.
♻️و در سنه 1358 ه. ق كتاب حاضر، يعنى سرّ الصلاة را تصنيف فرمود. و در آن (فصل پنجم از مقاله يكم و نيز فصل پنجم از مقدمه كتاب) از كتاب اربعين، و نيز در فصل دوازدهم از مقاله دوم، از كتاب مصباح الهداية خود ياد كرده اند. و چون اين كتاب سر الصلاة براى خواص تدوين شد و ديگران از آن بهره نمى بردند، لذا كتاب آداب الصلاة را جهت فيض همگان مرقوم داشته اند.
📚مقدمه کتاب سرالصلوه
#فقه_الخمینی
#امام_خمینی
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
ما را در پیام رسان ایتا دنبال کنید..
کانال دین یاران
@dinyaran
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
🔰آیت الله جوادی آملی (مدظله):
🔹جامعان بين «غيب» و «شهادت» مى كوشند همه آنچه را فهميده يا يافته اند به جامعه بشرى منتقل كنند؛ لذا گاهى در علوم نقلى با استنباط از ظواهر دينى تدريس و تصنيف دارند؛ و زمانى در علوم عقلى با استمداد از علوم متعارفه و مبادى تبيين شده آن دراسه و كراسه اى به يادگار مى نهند؛ و گاهى نيز در مشاهده هاى قلبى با استعانت از كشفهاى اوّلى خطاناپذير معصومان (ع) وراثتى و رسالتى را به شاهدان انتقال مى دهند؛ و اسوه سالكان خواهند شد.
🔸يكى از چهره هاى درخشان جمع بين «غيب» و «شهود» استاد عاليمقام، حضرت امام خمينى (ره)، است كه راقم اين سطور از مهرماه 1334 تا سال 1341 ه. ش افتخار شاگردى معظم له را داشته، و از دوران به ياد ماندنى مراحل تحصيليم به شمار مى آيد.
🔺اگر دهه پر بركت 1357 تا 1368 ه. ش را درخشش نشأه «شهادت» ايشان بدانيم، چنانكه هست، دهه مبارك 1347 تا 1358 ه. ق حتماً فروغ نشأه «غيب» آن حضرت (ره) خواهد بود؛ زيرا در اين دهه بسيارى از نفايس غيبى از انفاس قدسى ايشان به نفوس سالكان مسلك صفا رسيده است.
▪️زيرا در سال 1347 ه. ق شرح دعاى سحر را مرقوم داشتند كه در آن بين «مشهود» و «معقول» و «منقول» الفتى دلپذير ايجاد كرد؛ و به تعبير سزاتر، از هماهنگى آنها پرده برداشت:
🌿سه نگردد بريشم ار او را
🌿پرنيان خوانى و حرير و پرند
▫️و در سنه 1349 ه. ق مصباح الهداية إلى الخلافة و الولاية را نگاشت، كه در آن از چهره نگار خلافت محمدى (ص) و ولايت علوى (ع) غبارروبى نمود، و كيفيت سريان اين دو نور را در عوالم غيب و شهود با زبان رمز بيان داشت و همتايى بلكه وحدت اين دو را با لسان استعاره اثبات نمود:
🌿أنا مَن أهوى و من أهوى أنا
🌿نحن روحان حَلَلنا بدناً
💠و در سال 1355 ه. ق تعليقه بر شرح فصوص قيصرى و مصباح الأنس محمد بن حمزه فنّارى را به پايان رساند. و در ديباچه تعليقه بر مصباح الانس تاريخ تَتَلْمُذ مصباح را چنين مرقوم داشتند: قد شرعنا قراءة هذا الكتاب الشريف لدى الشيخ العارف الكامل، أستادنا في المعارف الإلهية، حضرة الميرزا محمد على الشاه آبادي الإصفهاني، دام ظله، في شهر رمضان المبارك 1350 ه. ق.
♻️و در سنه 1358 ه. ق كتاب حاضر، يعنى سرّ الصلاة را تصنيف فرمود. و در آن (فصل پنجم از مقاله يكم و نيز فصل پنجم از مقدمه كتاب) از كتاب اربعين، و نيز در فصل دوازدهم از مقاله دوم، از كتاب مصباح الهداية خود ياد كرده اند. و چون اين كتاب سر الصلاة براى خواص تدوين شد و ديگران از آن بهره نمى بردند، لذا كتاب آداب الصلاة را جهت فيض همگان مرقوم داشته اند.
📚مقدمه کتاب سرالصلوه
#فقه_الخمینی
#امام_خمینی
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
ما را در پیام رسان ایتا دنبال کنید..
کانال دین یاران
@dinyaran
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
💠افق فقه حکومتی مرحوم امام و آیت الله العظمی خامنه ای ذیل مبحث فقه الغنا
🔰خلاصه ای از بیان «استاد آیت الله فرحانی» در جلسه اول خارج فقه موسیقی:
🔹فقه شیعی در عمود زمان خاصیتی از خود به منصه ظهور رسانده است بنام تحول وپویایی.
این در حالی است که تحول در اندیشه وبیان آیت الله العظمی خامنه ای حساب خود را از تجدد وتحجر جدا کرده است.
📌البته تحول در عرصه فقه، مسیری جز فقه جواهری برای پیمودن نمی شناسد و جالب توجه این است که ممیزه فقه امام راحل از منظر آیت الله العظمی خامنه ای هم همین معنا است.
🔸اگر این مضمون کلی در قالب یک مثال جزئی بخواهد خود را باز شناسد، به یقین یکی از بهترین جلوه گاه های آن ، نظریات نوینی است که امام راحل ابداع فرمودند وپنجره جدیدی از انظار فقهی بر روی شاگردان خود گشودند.
برای مثال می توان به پاسخ امام خمینی (ره)به استفتائی درباره شطرنج وبیان آلات مشترکه اشاره کرد.
▪️مدعای ایشان چنان در نظر برخی بزرگان غریب می نمود که به نمایندگی از یک قشر خاص از محققین ، شاگرد ممتاز ایشان مرحوم آیت الله قديري قلم بدست گرفتند ونقد صریحی بر استاد خود وارد کردند و در خاتمه تصریح فرمودند که اگر ساحت قدس شما از ورود به این دست مسائل بدور باشد بهتر است که مراجعه به اصل نامه ایشان خالی از لطف نیست.
▫️مشابه این نظریه در مبحث غناء از ایشان صادر شد. آیت الله العظمی خامنه ای در کتاب فقه الغنا به جلسه ای در اواخر عمر شریف امام (ره) با برخی مسئولین نظام اشاره می کنند ونقل به مضمون آن چنین است که مبنای ایشان در اواخر عمر شریفشان چنان اقتضا داشت که چه بسا یک آواز با یک لحن از رسانه جمهوری اسلامی حلال وهمین آواز به همین کیفیت از رسانه یک کشور مسلمان تحت سلطه طاغوت حرام باشد.
🔺گرچه در ابتدا اصل چنین مدعایی بسیار عجیب به نظر می رسد اما موضع آیت الله العظمی خامنه ای در قبال این نظر بسیار متفاوت است با موضع شاگرد دیگر حضرت امام در قبال نظر تحولی ایشان در مساله شطرنج.
👈🏻البته مقصود از تفاوت دو موضع از دو فقیه، صرفا به معنای پذیرش ویا عدم پذیرش نظر فقیه دیگر نیست بلکه کیفیت ارزیابی وهندسه سازی برای نظریه ای که به گوش اهل فن نا آشناست مد نظر میباشد .
چه اینکه یک فقیه مثل مرحوم آیت الله قديري می فرماید ساحت قدس امام راحل از بیان چنین نظریاتی بدور باشد بهتر است وفقیه دیگری مثل رهبر معظم انقلاب بر این نظرند که مبنایی از این نظریه پشتیبانی می کند که به حق در منظومه فقه جواهری خود را باز می شناسد و گرچه ممکن است کسی این نظر را در مقام افتاء در مقابل رأی خود ارزیابی کند (که البته مقتضای تطور علم هم همین است) اما اینکه زیر بنای چنین نظریه ای در فقه شیعی آن هم به سبک جواهری وجود دارد یا نه ؛ مساله ای دیگر است.
🔹آیت الله العظمی خامنه ای در مبحث فقه الغنا متصدی این رسالت هستند که نشان بدهند ولو چنین مدعایی نو به نظر می رسد ولی سازمان فقهی قوی ای از آن پشتیبانی می کند و چون این نظریه مرهون مبانی فقهی است مرز روشنی با تجدد دارد واز طرفی چون با بینشی نوین وژرف نگرانه به مساله پرداخته است از تحجر فاصله گرفته است.
این معنا که البته تفصیل فقهی استدلالی آن نیازمند تفصیلات است ، در پاسخ حضرت امام به مرحوم آیت الله قديري نمودار گشته است.
آن جا که امام می فرماید قبل از پاسخ ورود به مبحث فقهی مورد سوال نوع نگاه شما به اخبار واحکام مایه تاسف است ...
🔸ایشان تحجر را مایه مرگ مدنیت برخاسته از تحول و فاصله گرفته از تجدد می دانند والبته اشاره این مختصر مغنی از مراجعه به متن ودیدن امثله گوناگون فقهی که ایشان مورد استناد نظریه خود قرارداده اند نیست.
#فقه_الخمینی
#فقه_جواهری
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
ما را در پیام رسان ایتا دنبال کنید..
کانال دین یاران
@dinyaran
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
💠افق فقه حکومتی مرحوم امام و آیت الله العظمی خامنه ای ذیل مبحث فقه الغنا
🔰خلاصه ای از بیان «استاد آیت الله فرحانی» در جلسه اول خارج فقه موسیقی:
🔹فقه شیعی در عمود زمان خاصیتی از خود به منصه ظهور رسانده است بنام تحول وپویایی.
این در حالی است که تحول در اندیشه وبیان آیت الله العظمی خامنه ای حساب خود را از تجدد وتحجر جدا کرده است.
📌البته تحول در عرصه فقه، مسیری جز فقه جواهری برای پیمودن نمی شناسد و جالب توجه این است که ممیزه فقه امام راحل از منظر آیت الله العظمی خامنه ای هم همین معنا است.
🔸اگر این مضمون کلی در قالب یک مثال جزئی بخواهد خود را باز شناسد، به یقین یکی از بهترین جلوه گاه های آن ، نظریات نوینی است که امام راحل ابداع فرمودند وپنجره جدیدی از انظار فقهی بر روی شاگردان خود گشودند.
برای مثال می توان به پاسخ امام خمینی (ره)به استفتائی درباره شطرنج وبیان آلات مشترکه اشاره کرد.
▪️مدعای ایشان چنان در نظر برخی بزرگان غریب می نمود که به نمایندگی از یک قشر خاص از محققین ، شاگرد ممتاز ایشان مرحوم آیت الله قديري قلم بدست گرفتند ونقد صریحی بر استاد خود وارد کردند و در خاتمه تصریح فرمودند که اگر ساحت قدس شما از ورود به این دست مسائل بدور باشد بهتر است که مراجعه به اصل نامه ایشان خالی از لطف نیست.
▫️مشابه این نظریه در مبحث غناء از ایشان صادر شد. آیت الله العظمی خامنه ای در کتاب فقه الغنا به جلسه ای در اواخر عمر شریف امام (ره) با برخی مسئولین نظام اشاره می کنند ونقل به مضمون آن چنین است که مبنای ایشان در اواخر عمر شریفشان چنان اقتضا داشت که چه بسا یک آواز با یک لحن از رسانه جمهوری اسلامی حلال وهمین آواز به همین کیفیت از رسانه یک کشور مسلمان تحت سلطه طاغوت حرام باشد.
🔺گرچه در ابتدا اصل چنین مدعایی بسیار عجیب به نظر می رسد اما موضع آیت الله العظمی خامنه ای در قبال این نظر بسیار متفاوت است با موضع شاگرد دیگر حضرت امام در قبال نظر تحولی ایشان در مساله شطرنج.
👈🏻البته مقصود از تفاوت دو موضع از دو فقیه، صرفا به معنای پذیرش ویا عدم پذیرش نظر فقیه دیگر نیست بلکه کیفیت ارزیابی وهندسه سازی برای نظریه ای که به گوش اهل فن نا آشناست مد نظر میباشد .
چه اینکه یک فقیه مثل مرحوم آیت الله قديري می فرماید ساحت قدس امام راحل از بیان چنین نظریاتی بدور باشد بهتر است وفقیه دیگری مثل رهبر معظم انقلاب بر این نظرند که مبنایی از این نظریه پشتیبانی می کند که به حق در منظومه فقه جواهری خود را باز می شناسد و گرچه ممکن است کسی این نظر را در مقام افتاء در مقابل رأی خود ارزیابی کند (که البته مقتضای تطور علم هم همین است) اما اینکه زیر بنای چنین نظریه ای در فقه شیعی آن هم به سبک جواهری وجود دارد یا نه ؛ مساله ای دیگر است.
🔹آیت الله العظمی خامنه ای در مبحث فقه الغنا متصدی این رسالت هستند که نشان بدهند ولو چنین مدعایی نو به نظر می رسد ولی سازمان فقهی قوی ای از آن پشتیبانی می کند و چون این نظریه مرهون مبانی فقهی است مرز روشنی با تجدد دارد واز طرفی چون با بینشی نوین وژرف نگرانه به مساله پرداخته است از تحجر فاصله گرفته است.
این معنا که البته تفصیل فقهی استدلالی آن نیازمند تفصیلات است ، در پاسخ حضرت امام به مرحوم آیت الله قديري نمودار گشته است.
آن جا که امام می فرماید قبل از پاسخ ورود به مبحث فقهی مورد سوال نوع نگاه شما به اخبار واحکام مایه تاسف است ...
🔸ایشان تحجر را مایه مرگ مدنیت برخاسته از تحول و فاصله گرفته از تجدد می دانند والبته اشاره این مختصر مغنی از مراجعه به متن ودیدن امثله گوناگون فقهی که ایشان مورد استناد نظریه خود قرارداده اند نیست.
#فقه_الخمینی
#فقه_جواهری
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
ما را در پیام رسان ایتا دنبال کنید..
کانال دین یاران
@dinyaran
💠حاج آقا روح الله، مظهر نوآوری علمی و تبحر در فقه و اصول، فیلسوف و معلم اخلاق/ محفل درسی او دلهای جوان، مشتاق، کوشا را جذب می کرد
🔰رهبر معظم انقلاب ۱۳۷۸/۰۳/۱۴
🔹من از سال ۳۷ شروع میکنم؛ سالی که خودم به قم رفتم و اوّلبار امام را از نزدیک دیدم؛ البته قبل از آن در مشهد شنیده بودیم که در قم یک مدرّس و استاد بزرگی هست که جوانپسند و برجسته است.
🔹طلبه جوانی که به قم وارد میشود، دنبال استاد میگردد. استادی که طلّاب جوان و مشتاق را در وهله اوّل به خود جلب میکرد، همین مردی بود که آن روز در میان شاگردانش به عنوان «حاجآقا روحاللَّه» شناخته میشد. مجموعه جوانان فاضل و درسخوان و پُرشوق در محفل درس او جمع بودند. ما در چنین فضایی وارد قم شدیم.
🔹او مظهر نوآوری علمی و تبحّر در فقه و اصول بود. بنده قبل از ایشان استاد بزرگی را در مشهد دیده بودم - یعنی مرحوم آیةاللَّه میلانی - که از فقهای برجسته بود. در قم هم همان وقت رئیس حوزه علمیه قم - که استاد امام هم بود؛ یعنی مرحوم آیةاللَّه العظمی بروجردی - حضور داشت؛ بزرگان دیگری هم بودند؛ اما آن محفل درسی که دلهای جوان و مشتاق و کوشا و علاقهمند به استعدادهای خوب را جذب میکرد، درس فقه و اصول امام بود.
🔹یواش یواش از قدیمیترها شنیدیم که این مرد، فیلسوف بزرگی هم هست و در قم درس فلسفه او، درس اوّل فلسفه بوده است؛ لیکن حالا ترجیح میدهد که فقه تدریس کند.
🔹شنیدیم که این مرد، معلّم اخلاق هم بوده است و کسانی در درس اخلاق او شرکت میکردند و او به تقویت فضایل اخلاقی در جوانان همّت میگماشته است. در خلال درس در طول سالها، این را ما از نزدیک هم مشاهده کردیم.
🔹اما تا اینجا شخصیت این مرد بزرگ - که باطن او سرشار از خصوصیات ناشناخته بود - برای اکثر مردم در آن روز فقط به عنوان یک استاد عالم و شاگردپرور و یک تهذیبکننده اخلاق طلّاب و شاگردان شناخته می شد.
#فقه_الخمینی
#حوزه_علمیه
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
ما را در پیام رسان ایتا دنبال کنید..
کانال دین یاران
@dinyaran
🔺🔺🔺🔺
💠تحلیل و تبیین آیه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلًا [نساء ایه پنجاه و نهم ]
🔰 استاد آیت الله فرحانی:
حضرت امام(ره) در بحثهای ولایت فقیه نظرشان این است که در این آیه (اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم...) اطیعوا اول ناظر به شأن مرجعیت دینی پیامبر است چون آیه فرموده است خدا را اطاعت کنید یعنی در بخش احکام وظایفی را که خداوند فرموده است مورد اجابت قرار گیرد به این معنا که اطاعات کنید رسول را در احکام خدا!
🔸و همچنین حکمی که در اطیعوا اول آمده است ارشادی می باشد نه مولوی!
ملاکی تفکیک حکم ارشادی و حکم مولوی را در اصول ذیل نظر صاحب فصول فرا گرفتیم که اطیعوا الله نمی تواند مولویت داشت باشد به این دلیل که تسلسل پیش می آید و این اطیعوا الله ارشاد به حکم عقل است.
🔹بعد می فرمایند اطیعوا دوم برای رسول خداست چون او زعیم است باید دستورش را اطاعت کنید و این امر دوم دیگر وجوب مولوی دارد و ارشادی نمی باشد.
👈🏻ما دو اطیعوا داریم که یک جنس نیستند یکی ارشاد به حکم عقل است چون نمی تواند مولوی باشد و دیگری مولوی است که وجوب اطاعات را به حکم خدا برای زعیم درست می کند یعنی حرام است رفع خصومت شما جای دیگری صورت بگیرد.
لذا ما دو شأن جدای از هم داریم که یکی مربوط به مرجعیت دینی و دیگری شأن زعامت و رهبری و اجراست.
📌پس ما یک بار داریم با شأن مرجعیت داریم کار می کنیم و یک بار با شأن زعامت که خداوند فرموده است اطیعوا الله و اولی الامر منکم و چون در اینجا اطاعات مطلق است به اطلاقه واجب است که از رسول و اولی الامر اطاعت شود.
▪️استاد بزرگوار در این صوت به صورت تفصیلی به این مطلب می پردازند.
#فقه_حکومتی
#ولایت_فقیه
#فقه_الخمینی
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
ما را در پیام رسان ایتا دنبال کنید..
کانال دین یاران
@dinyaran