eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
10.5هزار دنبال‌کننده
554 عکس
69 ویدیو
4 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
به سرم سایه ی ایوان و امان نجف است دل من تنگ علی، تنگ اذان نجف است شاعر: @dobeity_robaey
با حیدر اگر عهد نبستی کفر است بیعت کردی، اگر شکستی کفر است در روز غدیر خم پیمبر فرمود بی شرط علی خداپرستی کفر است شاعر: @dobeity_robaey
امروز علی به مصطفی نایب شد بر خلق ولایت علی واجب شد تا کور شود هر آنکه نتواند دید مولایم علی ابن ابیطالب شد شاعر: @dobeity_robaey
مست بودیم از غدیر خم، دوباره عید شد تو به دنیا آمدی مستی ما تمدید شد شاعر: @dobeity_robaey
بر خنده ی خورشید مشارق صلوات بر آینه ی جمال خالق صلوات از مکه و از مدینه گل می بارد بر دسته گل امام صادق صلوات شاعر: @dobeity_robaey
دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
🍀۱ سال مانده تا عید غدیر🍀 قَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : عَهِدَ اَللَّهُ إِلَیَّ عَهْداً فِی عَلِیٍّ أَنَّهُ غَایَهُ اَلْهُدَی وَ إِمَامُ أَوْلِیَائِی وَ نُورُ مَنْ أَطَاعَنِی وَ *هُوَ اَلْکَلِمَهُ اَلَّتِی أَلْزَمْتُهَا اَلْمُتَّقِینَ* ... خداوند بامن عهدی کرده درمورد علی که او غایت هدایت و امام اولیای من و نور کسی است که مرا اطاعت می کند و *او کلمه ایست که متقین ملازم آن هستند* (📚ینابیع الموده ص ۱۲۳) دم از فضل علی باید به هر شادی و هر غم زد به هرچه غیر از او باید یقیناً چشم بر هم زد چهل روز از علی گفتیم، اما خوب می دانیم تمام سال باید از امیرالمؤمنین دم زد شاعر: @dobeity_robaey
بی عشق علی تمام دنیا ، پوچ است سرتاسر کائنات یکجا ، پوچ است مفهوم بلند « سَدُّالاَبْوابْ » این است جز باب علی تمام درها ، پوچ است شاعر: @dobeity_robaey
🏴ذاکرین امام حسین(ع) اگر هنوز فرصت نکردید روضه های دهه اول محرم را آماده کنید، متون مستند روضه را از آیدی زیر درخواست کنید. 👇👇👇👇 @addmin_roze
این دلم دارد فقط شورِ محرم می‌زند جانِ زهرا روزیِ امسال را از من نگیر شاعر: @dobeity_robaey
وقتی که امام ِ مهربان ، می آید خیر و برکت ، از آسمان ، می آید روزی که غدیر شد جهانی آن روز... روزیست که صاحب الزمان می آید شاعر: @dobeity_robaey
این راز پُر از عذاب پیشت باشد تصویر منِ خراب پیشت باشد شاید که محرمت نبودم آقا ! این اشک علی‌الحساب پیشت باشد شاعر: @dobeity_robaey
مجـذوبِ علـی بود نبی ، پیوسته از بس که دلـش بود به او ، وابسته...! فرمود : خدا که « سَدُّالاَبْوابْ » کنید جز خانه‌ی « حیدر »، همه درها بسته شاعر: @dobeity_robaey
شعر از مه و مهرِ شب‌شکن باید گفت از فاطمه و ابالحسن باید گفت تا خاطرهٔ مباهله گم نشود پیوسته سخن سخن سخن باید گفت * مهری که به شأنش آمد از حق لولاک روشن شده از جلوهٔ رویش افلاک با یک زن و یک مرد و دو کودک آمد تا ریشهٔ تثلیث برآرد از خاک * فرمانده جنگ، مصطفی بود آن‌روز سردار سپاه، مرتضی بود آن‌روز لشکر حسنین و فاطمه پشتیبان در عرصه، سلاحشان دعا بود آن‌روز * با ذکر علی‌الدوام،آن پنج نفر کردند به پا قیام، آن پنج نفر با باور خود به مشرکین حجت را کردند به حق تمام، آن پنج نفر شاعر: @dobeity_robaey
اسیر عشق نبی هستم و فقیر علی غلام حلقه به گوشم به آستان ولی پس از مباهله بر کل خلق روشن شد علی است جان پیمبر، نبی است جان علی شاعر: @dobeity_robaey
هرچند سخن از تو دمادم گفتیم از لطف تو بر عالم و آدم گفتیم ای شیر خدا، نفْسِ نبی، شرمنده از نقش تو در «مباهله» کم گفتیم شاعر: @dobeity_robaey
...ابنائنا و ابنائکم ونسائنا ونسائکم وانفسنا وانفسکم ... *سوره آل عمران* ای نیم جرعه خورده زجام مباهله بشنو حدیث نور وپیام مباهله تشخیص حق و باطل از اینجا شروع شد نازم به اعتبار مدام مباهله * درآیۀ مباهله رمز خِفا بوَد آری حسین و هم حسن اَبنائنا بود نور نِسائنا ، شرفش نور فاطمه است نفس رسول، انفسنا، مرتضی بود * این، بیتِ آسمانیِ ابیات من بود تنها وصیّ و جان نبی بوالحسن بود پرسید مدّعی فرِ فرهنگ شیعه چیست گفتم مباهله شرف پنج تن بود * آمد کند مباهله با اجنبی نبی نگشوده بُد هنوز به نفرینشان لبی نجرانیان منطقه تسلیم حق شدند به به چه خاندان شریفی چه مکتبی * گرچه غدیر ، شأن و نزولش زبان زد است اما مباهله سندش بیش و بیحد است آنجا رسول گفت وصیّ یم بود علی اینجا ولیک گفت ، علی خود محمد است * ای افتخار آل عبا یاعلی مدد ای اعتبار انفسنا یا علی خواهیم گفت باز، که عمریست گفته ایم تنهاتویی تو، شاه ولا یا علی مدد شاعر: @dobeity_robaey
نشد از دار غم آزاد آخر دلش یاد غمت افتاد آخر اومد لب تر کنه شد ظرف پر خون سفیرت تشنه لب جون داد آخر نوشتن نامه با لبخند مسلم پرن از حیله و ترفند مسلم قرار این بود تحویلش بگیرن قرار زینبو کشتند مسلم چی یاد مردم صد رنگ دادن؟ تا افتادی نوید جنگ دادن! به استقبال زینب روی هر بوم به دست بچه هاشون سنگ دادن غم تو درد بی تسکینه مسلم به خونت نامه ها رنگینه مسلم چه پر رنگ و کشیده س خط کوفی گمونم دستشون سنگینه مسلم میخواس که خم به هیچ ساقه نیفته به گل که طاقتش طاقه نیفته بیفته مسلم از دارالاماره سه ساله از سر ناقه نیفته شاعر: @dobeity_robaey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 اکید و در مورد استفاده از امام جواد علیه السلام ✅آیدی جهت سفارش 👇 @admiin_herz 🔸🔸🔸🔸🔸🔸 ⭕️فروشگاه حرز حسینیه👇 https://eitaa.com/joinchat/127467707C01d6e87e2e
طوقی دلم به گنبدت زائر شد پرچم که سیاه شد قلم شاعر شد پیک از طرف فاطمه آورده خبر پیراهن مشکی شما حاضر شد شاعر: @dobeity_robaey
بلای جون هرچی دختره دشت چقد خاکش مغیلان پروره دشت شریعه تا فرات از داغ عباس هنوزم هر دو تا چشمش تره دشت رسیدن کاروانِ اشک و ماتم پر از غم شد دل ماه محرم حسین جان! چشم از انگشتر تو الهی ساربون برداره کم کم از این غم شیعه جا داره بمیره تموم عمرش و ماتم بگیره بگو بابای این آقا که کشتن هنوز انگشترش دست فقیره غمات پایان ندارن...آه زینب دو چشمت خون میبارن...آه زینب ابالفضل و که زانوش شد رکابت به زانو در میارن...آه زینب غروب کربلا زینب اسیره جهان باید از این ماتم بمیره ابالفضل و علی اکبر که رفتن رکاب محملش رو کی میگیره شاعر: @dobeity_robaey
ای معدن علم و مظهر فضل؛ حسین ای کشته به دست دشمن رذل؛ حسین در مجلس روضه صد گره باز شود با نام تو و نام اباالفضل؛ حسین عمری است که در هوای اربابم من دلبسته ی کربلای اربابم من اندوه درون سینه ام جا دارد ماتمزده ی عزای اربابم من ای چایی روضه های تو انسان ساز ای تربت پاک تو مرا مُهر نماز از روضه ی تو گرفته ام دینم را از قتلگه آموخته ام راز و نیاز شاعر: @dobeity_robaey
‏به پیشواز برو ای دل کویریِ من صدای قافله‌ی آب را نمی‌شنوی؟ @dobeity_robaey
لب های علی اصغر اگر وا بشود درد دل هر خسته مداوا بشود افسوس که در کرب و بلا دست خزان نگذاشت که این غنچه شکوفا بشود شاعر: @dobeity_robaey
الهی زخم رو بالش نیفته گذار غم به احوالش نیفته تموم راه سنگ و خار دیدم الهی زجر دنبالش نیفته پای این درد، غم اشکش در اومد خرابه دم به دم اشکش دراومد همین که دید زخمای تنت رو زن غساله هم اشکش دراومد قدش کوچیکه و ناقه بلنده غمش قلب منو از سینه کنده هنوز از کوچه داغ تازه داریم الهی زجر راهش رو نبنده تموم روضه ی امشب همینه واسه غسلت نیومد تا بشینه هنوزم یادشه زخمای مادر چطوری زخمتو زینب ببینه کف پاش داشت باغ لاله میشد هوا لبریز آه و ناله میشد غمو "سر بسته" میگم...با قد خم سه ساله داشت هجده ساله میشد شاعر: @dobeity_robaey