#امام_زمان_عج_مناجات
#صلوات
در الغدیر شریک است طبق قولِ امینی
کسی که بوی "وَعَجّل" میاید از صلواتش
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#دوبیتی_پیوسته
نشد از دار غم آزاد آخر
دلش یاد غمت افتاد آخر
اومد لب تر کنه شد ظرف پر خون
سفیرت تشنه لب جون داد آخر
نوشتن نامه با لبخند مسلم
پرن از حیله و ترفند مسلم
قرار این بود تحویلش بگیرن
قرار زینبو کشتند مسلم
چی یاد مردم صد رنگ دادن؟
تا افتادی نوید جنگ دادن!
به استقبال زینب روی هر بوم
به دست بچه هاشون سنگ دادن
غم تو درد بی تسکینه مسلم
به خونت نامه ها رنگینه مسلم
چه پر رنگ و کشیده س خط کوفی
گمونم دستشون سنگینه مسلم
میخواس که خم به هیچ ساقه نیفته
به گل که طاقتش طاقه نیفته
بیفته مسلم از دارالاماره
سه ساله از سر ناقه نیفته
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#ورود_کاروان_به_کربلا
بلای جون هرچی دختره دشت
چقد خاکش مغیلان پروره دشت
شریعه تا فرات از داغ عباس
هنوزم هر دو تا چشمش تره دشت
رسیدن کاروانِ اشک و ماتم
پر از غم شد دل ماه محرم
حسین جان! چشم از انگشتر تو
الهی ساربون برداره کم کم
از این غم شیعه جا داره بمیره
تموم عمرش و ماتم بگیره
بگو بابای این آقا که کشتن
هنوز انگشترش دست فقیره
غمات پایان ندارن...آه زینب
دو چشمت خون میبارن...آه زینب
ابالفضل و که زانوش شد رکابت
به زانو در میارن...آه زینب
غروب کربلا زینب اسیره
جهان باید از این ماتم بمیره
ابالفضل و علی اکبر که رفتن
رکاب محملش رو کی میگیره
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#حضرت_رقیه_س_شهادت
الهی زخم رو بالش نیفته
گذار غم به احوالش نیفته
تموم راه سنگ و خار دیدم
الهی زجر دنبالش نیفته
پای این درد، غم اشکش در اومد
خرابه دم به دم اشکش دراومد
همین که دید زخمای تنت رو
زن غساله هم اشکش دراومد
قدش کوچیکه و ناقه بلنده
غمش قلب منو از سینه کنده
هنوز از کوچه داغ تازه داریم
الهی زجر راهش رو نبنده
تموم روضه ی امشب همینه
واسه غسلت نیومد تا بشینه
هنوزم یادشه زخمای مادر
چطوری زخمتو زینب ببینه
کف پاش داشت باغ لاله میشد
هوا لبریز آه و ناله میشد
غمو "سر بسته" میگم...با قد خم
سه ساله داشت هجده ساله میشد
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت
دوید و رفت تا میدون بمیرم
تنش شد غرق خاک و خون بمیرم
چقد مثل عمو عباسه...دستش
شده از پوست آویزون بمیرم
به عمه گفت و رفت از خیمه بیرون
بدون تیغ و خوود اومد به میدون
بریدن دست فرزند حسن رو
که از جنگ جمل پُر بود دلاشون
امامش رو نذاش تنها تو پیکار
دوید و رفت میدون آخر کار
جلو شمشیرها دستو سپر کرد
انا ابن الفاطمه میگفت انگار
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
تو رفتی...بعد تو تنهاترینه
غمت با سینه مولا عجینه
تنت رو داره با قد کمونش
یه جایی میبره زینب نبینه
***
تلظی کرد با اون جون خسته
لباش هر لحظه میشد باز و بسته
همینکه تیر شد پرتاب دیدن
حسین فاطمه از پا نشسته
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
صدای وای وای عالمینه
تموم دشت غرق شور و شینه
عبا برداشت مولا...چند ساله
که تابوتت سر دوش حسینه
الهی نشکنه مردِ ستیزی
نشینه رو دلی داغ عزیزی
برای دلخوشی زینبش بود
عبا آورد...یعنی مونده چیزی
یه عده تا که اسمش رو شنیدن
برای کشتنش با سر دویدن
جلو چشم کتاب الله ناطق
رسول اکرمو سر میبریدن
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
داغیست که آتش زده بر هر چه در است
دردیست که شش ماهه از آن با خبر است
این مرثیه هر بار مروری شد، دید:
جانسوزتر از تیرِ سه پر، میخ در است
دنبال خوشی نگرد ای حال خراب
در شور و شعف نباش ای چشم پر آب
تقویم خدا دوازده ماه، گریست
در غصه ی شش ماهه ی زهرا و رباب
میخواست که دشت را ز خون واحه کند
راه همه را جدا ز بیراهه کند
جانم به فدای خاندانی که در آن
شش ماهه اش اقتدا به شش ماهه کند
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مصائب
مث سجاده، قلبش ریش ریشه
جدا از سجده یک لحظه نمیشه
به یاد زخم پیشونیِ ارباب
یه زخمه روی پیشونیش همیشه
همینکه آب میدید گریه میکرد
یه طفلو خواب میدید گریه میکرد
میون کوچه بازار مدینه
اگه قصاب میدید گریه میکرد
قدش خم، طاقتش از غصه طاقه
ولی خورشیدِ شامِ اختناقه
علی بود اونقدر که مردم پست
یه روزی دستاشو بستن رو ناقه
تا گفتم ناقه...قلبت شد هراسون
دلت شد گم توی بر بیابون
هنوز از غصه طفل سه ساله
پریشونم پریشونم پریشون
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#حضرت_زینب_س_مصائب
زینب همهی رنج و بلا را دیدهست
در کوچه گریز کربلا را دیدهست
یکروز درِ خانه و روزی خیمه
او سوختن فاطمهها را دیدهست
✍ #مسعود_یوسف_پور
↳ @hosenih
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_زینب_س_مصائب
• عصر
غمات پایان ندارن...آه زینب
دو چشمت خون میبارن...آه زینب
ابالفضل و که زانوش شد رکابت
به زانو در میارن...آه زینب
• غروب
غروب کربلا زینب اسیره
جهان باید از این ماتم بمیره
ابالفضل و علی اکبر که رفتن
رکاب محملش رو کی میگیره
• شام
چی یاد مردم صد رنگ دادن
تو افتادی نوید جنگ دادن
به استقبال زینب روی هر بوم
به دست بچه هاشون سنگ دادن
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
•┈┈••✾••┈┈•
کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
به مناسبت #دهه_فجر 🇮🇷
آنروز چقدر آسمان زیبا بود
باران امید، هر کران پیدا بود
"شب" کفش نپوشیده فراری شد و رفت
"خورشید" هنوز در هواپیما بود!
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#حضرت_معصومه_س_مدح
قُمَت مانند مشهد شوکتی دارد که حیرانم
برایت در زیارت "آمدم ای شاه..." میخوانم
✍ #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#حضرت_معصومه_س_مدح
چه القابی: کریمه، مرضیه، معصومه، مقدامه
گرفته زائرت از آتش دوزخ اماننامه
✍ #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#روز_مباهله
علیست نص راکعون، علیست جان إنَّما
علیست نَفْس مصطفی، مباهلهست مدعا
✍ #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#حضرت_رقیه_س_شهادت
الهی زخم رو بالش نیفته
گذار غم به احوالش نیفته
تموم راه سنگ و خار دیدم
الهی زجر دنبالش نیفته
پای این درد، غم اشکش در اومد
خرابه دم به دم اشکش دراومد
همین که دید زخمای تنت رو
زن غساله هم اشکش دراومد
قدش کوچیکه و ناقه بلنده
غمش قلب منو از سینه کنده
هنوز از کوچه داغ تازه داریم
الهی زجر راهش رو نبنده
تموم روضهی امشب همینه
واسه غسلت نیومد تا بشینه
هنوزم یادشه زخمای مادر
چطوری زخمتو زینب ببینه
کف پاش داشت باغ لاله میشد
هوا لبریز آه و ناله میشد
غمو "سر بسته" میگم ...با قد خم
سه ساله داشت هجده ساله میشد
✍ #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_زینب_س_مصائب
زینب همهی رنج و بلا را دیدهست
در کوچه گریز کربلا را دیدهست
یکروز درِ خانه و روزی خیمه
او سوختن فاطمهها را دیدهست
✍ #مسعود_یوسف_پور
↳ @hosenih
↳ @dobeity_robaey
#امیرالمومنین_ع_مدح
#شب_قدر
مبـاد از تـــو نگوییـــم و بگـذرد شب قـــدر
گذشتن از تو خیانت به نسل آیندهست
✍ #مسعود_یوسف_پور
↳ @dobeity_robaey
#عید_سعید_غدیر
هنوز هم که هنوز است آن امیر غریب است
به پیشواز محرم مرو! غدیر غریب است
✍ #مسعود_یوسف_پور
↳ @hosseinieh_net
#جناب_حر_بن_یزید_ریاحی_ع
#اصحاب_امام_حسین_ع
یه دنیا روضه پشت اون صدا بود
یه بغضی تو تموم واژهها بود
"عزادارت شه مادر"، حُر نفهمید
که نفرین کرد مولا یا دعا بود!
✍ #مسعود_یوسف_پور
↳ @dobeity_robaey
#جناب_جون_ع
میون خاک و خون بعد از قیامش
سلامی داد، قربان سلامش
گرفت آخر سرِ جون و به دامن
فدای روسفیدی غلامش
✍ #مسعود_یوسف_پور
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مصائب
همینکه آب میدید گریه میکرد
یه طفلو خواب میدید گریه میکرد
میون کوچه بازار مدینه
اگه قصاب میدید گریه میکرد
✍ #مسعود_یوسف_پور
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مصائب
همینکه آب میدید گریه میکرد
یه طفلو خواب میدید گریه میکرد
میون کوچه بازار مدینه
اگه قصاب میدید گریه میکرد
✍ #مسعود_یوسف_پور
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_رقیه_س_شهادت
الهی زخم رو بالش نیفته
گذار غم به احوالش نیفته
تموم راه سنگ و خار دیدم
الهی زجر دنبالش نیفته
کف پاش داشت باغ لاله میشد
هوا لبریز آه و ناله میشد
غمو "سر بسته" میگم... با قد خم
سه ساله داشت هجده ساله میشد
قدش کوچیکه و ناقه بلنده
غمش قلب منو از سینه کنده
هنوز از کوچه داغ تازه داریم
الهی زجر راهش رو نبنده
پای این درد، غم اشکش در اومد
خرابه دم به دم اشکش در اومد
همین که دید زخمای تنت رو
زن غساله هم اشکش در اومد
تموم روضهی امشب همینه
واسه غسلت نیومد تا بشینه
هنوزم یادشه زخمای مادر
چطوری زخمتو زینب ببینه
✍ #مسعود_یوسف_پور
↳ @dobeity_robaey
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
قلب همه را دشمنت آزرد آنروز
جا داشت اگر مدینه میمُرد آنروز
ای کاش به قلبِ من فرو میآمد
تیری که به تابوتِ تو میخورد آنروز
✍ #مسعود_یوسف_پور
↳ @dobeity_robaey