eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
11.2هزار دنبال‌کننده
587 عکس
78 ویدیو
5 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
تشییع مهمان ضیافت خطر هیچ نداشت آن‌گاه که می‌رفت سفر هیچ نداشت گمنام‌ترین شهید را آوردند جز پاره‌ای از عشق دگر هیچ نداشت@dobeity_robaey
با بستن سربند تو آرام شدند در جادۀ عشق، خوش‌سرانجام شدند از داغ غمت، خوشا شهیدانی که با پهلوی تیرخورده گمنام شدند @dobeity_robaey
اللَّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بَارِكْ عَلَى السَّيِّدَةِ الجَليلةِ الجَميلةِ الْمَعْصُومَةِ الْمَظْلُومَةِ الْكَرِيمَةِ النَّبِيلَةِ الْمَكْرُوبَةِ الْعَلِيلَةِ ‏ذَاتِ الْأَحْزَانِ الطَّوِيلَةِ فِي الْمُدَّةِ الْقَلِيلَةِ الرَّضِيَّةِ الْحَلِيمَةِ الْعَفِيفَةِ السَّلِيمَةِ الْمَجْهُولَةِ قَدْراً وَ الْمَخْفِيَّةِ قَبْراً الْمَدْفُونَةِ سِرّاً وَ ‏الْمَغْصُوبَةِ جَهْراً سَيِّدَةِ النِّسَاءِ الْإِنْسِيَّةِ الْحَوْرَاءِ أُمِّ الْأَئِمَّةِ النُّقَبَاءِ النُّجَبَاءِ بِنْتِ خَيْرِ الْأَنْبِيَاءِ، الطَّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ الْبَتُولِ الْعَذْرَاءِ ‏فَاطِمَةَ التَّقِيَّةِ النَّقِيَّةِ الزَّهْرَاءِ (عَلَيْهَا السَّلَامُ) نور تو دلیل عالم امکان است از اوج مقام تو، مَلَک حیران است بر کُنه مَقامت نرسد عقل کسی قدرِ تو شبیهِ قبرِ تو پنهان است @dobeity_robaey
تنها نه فقط گل بهارم رفته آرامش قلب بی‌قرارم رفته زهرا همه‌ی دار و ندار من بود امشب همه‌ی دار و ندارم رفته@dobeity_robaey
گل من چون تو را در گل بپوشم ز هجران تو خون دل بنوشم در ایام جوانی قسمتم شد... که تابوت تو را گیرم به دوشم!... دعایی زیر لب دارم شبانه تو آمین‌گوی ای ماه یگانه الهی هیچ مظلومی نبیند عزیزش را به زیر تازیانه بیا با هم نماز شب بخوانیم دعای دل به تاب و تب بخوانیم کتاب قصّه‌ی غم‌های خود را نهان از دیده‌ی زینب بخوانیم به خاک افتاده جسم اطهرش بود به روی دامن فضّه سرش بود میان آن همه رنج و غم و درد به فکر غصّه‌های شوهرش بود غمت برده ز دل تاب و توانم تو رفتی من چرا بـاید بمانم گلویم آنچنان از گریه بسته که نتوان بهر تو قرآن بخوانم چرا بال و پر ما را شکستی ؟ نهال بی بر ما را شکستی الهی بشکند قنفذ دو دستت که دست مادر ما را شکستی نگاه نور عینت آتشم زد تماشای حسینت آتشم زد تنت را در کفن پیچیدم آن شب سکوت زینبین‌ات آتشم زد فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد به طفلی رخت ماتم در برم کرد الهی بشکند دست مغیره که در این آستان بی‌مادرم کرد ✍ @hosseinieh_net@dobeity_robaey
در ذهن زمانه، روضه‌ای ناب گذاشت صد داغ در این سینه‌ی بی‌تاب گذاشت قبل از سفر شبانه‌اش چندین بار بالای سر "حسین" خود "آب" گذاشت... ✍ @dobeity_robaey
فراق فاطمه را بوتراب باور کرد شبی که چوبۀ تابوت را به شانه گرفت@dobeity_robaey
چون ماه، شبانه رفت در غربت قبر شد فاطمه روشنایی ظلمت قبر وقتی که چهل نفر شده قاتل او باید بکَند علی چهل صورت قبر پ‌ن: در تاریخ آمده... خسته و تنها، چهل صورت قبر کَند مبادا که‌‌‌‌... ↳ @dobeity_robaey
آن بیتِ نکو سرشت را سوزاندند آن خانه‌ی نورخِشت را سوزاندند یک عده جهنمیِ آتش در دست آن روز درِ بهشت را سوزاندند@dobeity_robaey
برادرم عباس جان... لشکر حرمله آماده‌ی غارت شده است تو که بی دست شدی، حرف اسارت شده است@dobeity_robaey
در حسرت لحظه‌ی خوش آزادی در آرزوی شکفتن در شادی ای شام سیاه! در پی صبح سپید از چاله درآمدی به چاه افتادی@dobeity_robaey
هوای نفس ما مانند گرگ است که پیروزی بر او کاری سترگ است بپرهیز از «گناه کوچک» ای دوست! که سرفصل گناهان بزرگ است@dobeity_robaey