نوشته های یک طلبه
#طنز_های_مدرسه #قسمت_بیست_و_هفتم به ساعت نگاه کردم ساعت ۹:۳۰ بود. گفتم: حتما معلم ادبیات دیگه رفته
#طنز_های_مدرسه
#قسمت_بیست_وهشتم
مدیر که معلوم بود از چشمانش خون می جوشد!
گفت: چشمم روشن!
_آقا بذارید توضیح بدم؛
_معلمت به اندازه کافی گفت!
خط کش یک متری را برداشت!
با آن یکی دستش تعهد را بیرون آورد؛
با اخم گفت: خودت انتخاب کن کتک یا تعهد!
اینجا بود که قطرات اشک کم کم خودشان را نشان می دادند!
نمی دانستم کدام را بگویم؛
خواستم بگویم تعهد که سر و کله آقای شیری معاون مدرسه پیدا شد!
چشمان خیس من و چشمان سرخ مدیر را دید و تا ته ماجرا رفت.
ادامه دارد...
#طنز_های_مدرسه
#قسمت_بیست_نهم
#قسمت_پایانی
خدا خیر آقای شیری بدهد ضمانتم را کرد و مرا نجات داد!
زنگ بعد همان حال بهم زن را داشتم؛
نمیخواستم بروم کلاسش ولی چاره ای نبود!
همین که رفتم توی کلاس دوباره مثل حالت قبل ولو شده بود روی میز؛
مرا که دید دم در ایستاده ام، لبخند هم به حالت نشستنش اضافه شد!
بلند شد و آمد جلو هنوز چشمانم سرخ بود!
دستم را گرفت و آورد وسط کلاس و گفت: عاقبت کسی که بی نظمی در می آورد همین است!
لگدی حواله ام کرد و گفت: برو بشین!
بعضی ماجرا ها هنگام پیش آمدن سخت و تلخ هستند اما خاطره ای که از آن باقی می ماند شیرین است.
#پایان
"کلیات داستان بر اساس واقعیت بود اما جزئیات آن حاصل تخیل نویسنده"
✍محمد مهدی پیری
وَ قٰالُوا لَوْ كُنّٰا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مٰا كُنّٰا فِي أَصْحٰابِ اَلسَّعِيرِ
و می گویند: «اگر می شنیدیم یا می اندیشیدیم، در میان دوزخیان نبودیم»
توی این زمونه اگه خواستی کسیو بشناسی!
بدونی چه آدمیه!
لازم نیست باهاش رفیق بشی!
برو یه سر به عکس پروفایل و پیجش بزن!
سریع میفهمی چه جوریه!
خیلیها خودشون رو زود لو میدن
#دلگویه
#کثافت_سیاسی
مداح محبوبم روی منبر ایستاده بود و مداحی می کرد.
برای استراحت سینه زنان چند جمله ای صحبت کرد.
یک جمله آن هنوز در ذهنم مانده!
گفت: سیاست کثیفه!
اوایل باور نکردم و گفتم: حالا یه چیزی گفت!
اما راست گفت!
سیاست کثیف نیست! بازی با سیاست کثیفه!
آنقدر کثیف است که حاضریم باند و جناح بازی کنیم!
آنقدر کثیف است که منافع مردم را فدای منافع حزب خودمان میکنیم!
آنقدر کثیف است که هنوز دست از تخریب همدیگر بر نمی داریم!
آنقدر کثیف است که بجای مطالبه خود را بی تفاوت نشان میدهیم
آنقدر کثیف است دیگران را سرزنش می کنیم که چرا به کاندیدا ما رای نداده ای!
آنقدر کثیف است که همچنان رسانه های اردکانی دست از تخریب هم بر نمی دارند.
آنقدر کثیف است که بعد از ۱۴ روز از انتخابات هنوز عده ای مثل سگ و گربه به جان هم می افتند.
آنقدر کثیف است که هر کسی برایمان تحلیل سیاسی و انتخاباتی می کند.
آنقدر کثیف است که نماینده منتخب همه را دعوت به اتحاد می کند اما عده کر هستند؛
✍محمد مهدی پیری
نوشته های یک طلبه
#دلدادگان سریال دلدادگان رو دیر دیدم! سریال جذاب اما مضر؛ تبلیغ ارتباط و دوستی دختر و پسر به همین
درسته نقد به این فیلم دارم
اما انصافا دم نویسنده گرم.
به شدت داستان جذاب و پر پیچ و خمه😁
شما با اکراه، با انضباط شدید، با نمره، با سخت گیری می توانید یک دکتر یا مهندس به وجود بیاورید اما دین دار و متدین نه!
با تغییر
#استاد_محی_الدین_حائری_شیرازی
https://eitaa.com/doctorpiri
برنامه اصلی دانش آموزان در این روز ها
خوابیدن تا هر وقت شد!
ور رفتن با گوشی!
یک ساعت
یک روز
یک هفته
یک ماه
یک سال
یک دهه
اینها زمان هایی بود که به سرعت برایت گذشت!⏰
هیچ وقت هم بر نمی گردند.
همان طور که هیچ کلاس اولی به مهدکودک بر نمی گردد!🙃
این تو هستی که می توانی این روز هایی که به سرعت برق و باد در حال رفتن هستند را آباد کنی!
و باز هم خود تویی که می توانی این فرصت های طلایی را ویران کنی!
و زیر قیمت، آن ها را به آتش بکشی🔥
و هنگامی پایت لب گور است حسرت از دست دادن آنها را بخوری!
محمد مهدی پیری
https://eitaa.com/doctorpiri