بهم گفت:
جوری توی زندگیت تلاش کن
که
کسایی که تا دیروز بلاکت میکردند. مجبور بشن توی آینده اسمت رو توی گوگل جستجو کنند.
بهش گفتم:
عرق ریختن و تلاشی که برای کور کردن چشم بقیه باشه و باهاش منم منم بکنی! فایده ای نداره!
چون تو داری عُقده ای عمل میکنی.
تو باید تلاشت و عرق ریختنت برای خودت باشه نه برای دیگران!
خود را دریاب...
#دلگویه
رفتیم دزدی!🥷
تعجب داره؟
اصلا می خواستم برم.😌
قفل در رو که شکستم سر از پذيرايی در آوردم. صاحب خونه مشغول خُرُ پف بود.
سرش رو از لحاف بیرون آورد گفت:
کیه؟!🧐
با صدای کُلُفت گفتم: دزدم.🥷
با خنده گفت: زدی به کاه دون😜
برای اینکه کم نیارم گفتم: لابد شما گاو مزرعه بودید از خواب بیدار شدید😂
اونم گفت: آره! توی گاو دونی برو بیرون میخوام بخوابم.😂
محمد مهدی پیری
#داستانک_نمایشی
زد روی شانه ام.
گفت: هی روزگار🤕
پیر شدیم رفت. کجایی جوانی که یادت بخیر😔
دلم سوخت براش پرسیدم: ببخشید چند سالتونه؟☹️
جواب داد: فضول رو بردن جهنم گفت هیزمش تره!😜 سرت تو کار خودت باشه😏
عصبانی شدم و گفتم پس چرا ناله میکنی میگی پیر شدی؟😡
گفت: اینش به خودم مربوطه😂
گوشم رو مثل کلید توی در پیچوند و گفت: دلت پیر نشه جووون😊
#داستانک_نمایشی
محمد مهدی پیری
زد توی گوشم😢😭
گفتم چرا می زنی؟!😡
با لبخند گفت:چرا می خوری😂
منم زدم زیر گوشش 😂
گفت: تو چرا زدی؟😡
گفتم: دیدم خوش مزه هستش حیف تو گرسنه بمونی زدم تا بفهمی چه مزه ای داره😂😂
طوری با مردم رفتار کن که دوست داری با تو همانگونه رفتار کنند.
(حسن بن علی علیهماالسلام)
#داستانک_نمایشی
محمد مهدی پیری
نوشته های یک طلبه
زد توی گوشم😢😭 گفتم چرا می زنی؟!😡 با لبخند گفت:چرا می خوری😂 منم زدم زیر گوشش 😂 گفت: تو چرا زدی؟😡
البته گفته بودیم انتقام چیز بدیه😁😁
این داستان کوتاه بود برای لبخند روی لب هاتون😊 نه ترویج انتقام گیری❤️
با بچه ها دور هم جمع بودیم.😊
به طور ناگهانی برق رفت.😐
همه جا تاریکی محض شد.🌌
توی تاریکی یه لحظه خیال کردم اومدم باغ وحش!😂
چون صدای همه چی شنیده میشد به غیر از آدم!!😂
#داستانک_نمایشی
محمد مهدی پیری
به نام خدا
#بی_تفاوتی_دین_داران_نسبت_به_آینده_سازان
استادم توی کتاب نهج البلاغه بود.
صدایم را صاف کردم. متوجه حضور من شد.
سلامی کردم. جوابم را داد و دوباره غرق نهج البلاغه شد.
گفتم استاد: جوانهای مملکت را دیده ای چطور شده اند؟
بدون اینکه نگاهش را از آن خطوط بردارد. گفت: چطور؟
نشستم کنارش و بر روی پشتي لم دادم.
گفتم: این همه ما الگوی دینی و ملی داریم. چند صد هزار شهید داریم! حاج قاسم رو داریم! ائمه اطهار رو داریم!
نگاهش به من خیره شد.نگذاشت بیشتر ادامه دهم گفت: خب که چی؟!
با ناراحتی گفتم:
پس چرا الگوی جوان ما،
عکس پروفایل بچه های ما، فلان خواننده بی دین، فلان بازیگر و فوتبالیست و هزار تا جک و جانور دیگه میشه؟
انگشترش را بالا آورد. حک شده بود رویش یاعلی.
گفت: وقتی امثال من و تو روی جوان ها کار نکنیم قطعا دشمن اون ها رو برای خودش به کار می گیره!
تا جایی جوان ما رو می رسونه که علی علیه السلام رو ول میکنه شهدا رو رها می کنه میره دنبال اونایی که دشمن می خواد.
چون دشمن می دونه چهار تا فوتبالیست و خواننده نمی تونن جوان ها رو رشد بدهند بلکه برعکس!
مقصر جوان ها نیستند! مقصر ما هایی هستیم که اون ها رو رها کردیم!
نگاهم به متنی که استاد مشغول مطالعه بود سرا زیر شد: امام علی علیه السلام فرمودند کسی که نزدیکانش او را رها کنند؛ بیگانگان او را به سمت خود می کشانند. حمکت ۱۴
محمد مهدی پیری؛ میم پ
۱۴۰۲/۳/۱۹
باید قرن ها بگذرد.
تا احمق هایی سر عقل بیایند
و نفهم هایی شیرفهم شوند که
در این زمانه ای که دشمن دارد جوانان ما را مثل زمین خواری بعضی ها، چپاول می کند.
این قشر بی مغز به سر عقل بیایند که جوان است که می تواند تغییر کند.
نوجوان است که می تواند آینده سازی کند.
کودکان هستند که قابلیت تحول را دارند.
نه یک مشت پیر هایی که پایشان لب گور است.
برای جوانان چه برنامه داری؟! دغدغه مند!
تا کی می خواهی خودت را فدای نسل سوخته کنی!!
به جوانان برس که دارند حیف می شوند.
#دلگویه
محمد مهدی پیری
#کنش_احمقانه_واکنش_جاهلانه
درس خوان بود تا قبل از آن روزی که معلم پا پیچش شد و بهش توهین کرد.
بعد از آن اتفاق تلخی که در جلسه امتحان افتاد؛ حمید درس خواندن و بیست گرفتن را بوسید و گذاشت کنار!
همه نا راحت بودند! به غیر از آن معلم ناشی!
با غرور می گفت: تقصیر خودش بود! نباید سر جلسه حرف می زد.
یک روز روی نیمکت آبی رنگ مدرسه، تنها نشسته بود و نگاهش به زمین دوخته شده بود.
رفتم کنارش؛ دستم را مثل گردن بندی بر گردنش انداختم.
هنوز دق دلی معلم در چشمانش موج می زد.
گفتم: حمید گذشته ها گذشته! حالا معلم یه غلطی کرد! تو چرا دیگه آینده ات رو خراب می کنی؟! تو داری درس میخونی برای معلمت؟ یا برای آينده خودت؟
با بغض گفت: ندیدی چجور برخورد کرد!
گفتم: قبول دارم حمید ولی تو نباید کنار بکشی و بخاطر داد و هوار معلم و بی احترامی که کرد؛ آینده رو خراب کنی!
معلم با رفتار احمقانه ای که داشت خودش رو خراب کرد! ولی تو با درس نخوندن آینده ات رو خراب نکن!
مشکلی که توی این زمونه هست اینکه ما ها سریع بجای حل مشکل و مسئله صورت مسئله رو پاک می کنیم!
✍محمد مهدی پیری
۲۷ خرداد ۱۴۰۲
انسان ها معادن طلا و نقره هستند.😊
مایی که طلا هامون رو هزار بار حساب کتاب می کنیم
تا توی بهترین صورت خرج بشن
و بیشترین سود رو داشته باشند.
برای خودمون هم حساب کتابی داشتیم!
برای کی داری خرج میشی؟
ارزش خودت رو کجا داری به باد میدی!
قیمت تو بهشته! چرا به دو ریال دنیا قانع هستی!
#وابستگی
دشمن پنهان رفاقت ها!
مرگ خاموش یک فرد همین وابستگی است!
درگیری ذهن! عدم تمرکز! نداشتن لذت در زندگی! بی خوابی و بی حالی و ...به خاطر نبود یک نفر!
این مفهوم وابستگی است.
بترسید از این ویروس که جوانان را به کام مرگ برده است!
تا دیر نشده وابسته کسی نشوید
محمد مهدی پیری؛ میم، پ
@doctormimp
پیش از حرف ها،
این رفتار و عمل ماست که روی دیگران تاثیر می گذارد.
#استاد_عشق_علی_صفایی_حائری
توحید واقعی زمانی است که
کار های ما محرکی جز الله نداشته باشد.
#استاد_عشق_علی_صفایی_حائری
آینده برای افراد پول دار نیست!
و حتی آینده در دست افراد درس خوان هم نیست!
آینده در چنگ افرادی است که فکر جدید و نویی داشته باشند.
دوست تو کسی است که تو را برای خودت می خواهد.
دشمن تو کسی است که تو را برای خودش می خواهد.
انسان عاشق خدا، خودش و دیگران و همه هستی را برای خدا می خواهد.
در این مرحله انسان به اخلاص می رسد
#استاد_عشق_علی_صفایی_حائری
به نام خدا
#گدایی
دنبال نصيحت و پند بودم. پیش یک بزرگ مردی رفتم!
با صدای آرام گفتم استاد نصیحتی بفرمایید!
زیر چشمی نگاهی حواله ام کرد.
کمی ترسیدم! نکند چشم برزخی داشته باشد و نامه اعمالم را از با بسم الله تا نون پایان زیر و رو کرده باشد.
گفت: گدا باش!
گفتم شاید درست نفهمیده باشم دوباره گفتم نصیحت بفرمایید؛
ابرو هایش دَرهم فرو برد و گفت: چندبار بگویم! گدا و بخیل باش!
باخودم گفتم: چون قافیه به تنگ آید شاعر به جفنگ آید.
این همه علما می گویند. بخشنده باشید حالا این مرد می گوید گدا باش.!
انگار ذهن خوان بود.
گفت: منظورم این نیست که در خرج کردن پول و مال گدا باشی! نه؛
در خرج کردن عمرت گدا باش!
نگذار مفت مفت عمرت به فنا برود.
بخیل باش در صرف کردن عمرت. جایی این گوهر را خرج کن که سود کنی و به دست بیاوری، نه حسرت بخوری!
محمد مهدی پیری؛ میم، پ
هشتم فرودین ماه ۱۴۰۲
الگوی تو کدوم ها هستن؟
خودت انتخاب کن!
#قهرمان_ملی
یادت باشه یکی از کار های دشمن همینه!
الگوی های پوچ رو نشون میده!
دنبال کسایی باش که تو رو رشد بدن❤️
@doctormimp
قسمت ما که نشدکرب و بلایت عرفهاربعین کاش به دیدار تو نائل بشویم❤️🩹❤️🔥 #عرفه
نوشته های یک طلبه
#توضیح
منظور از الگوی پوچ یعنی:
انسان هایی رو برای ما بزرگ کنند که معروفیت و شهرت اون ها بخاطر هنر و استعدادشان هست!
نه به خاطر انسانیت و معرفت و جان فشانی و ایثارشون و اخلاصشون!
ما نمی گیم فوتبالیست خوب نداریم!
امّا هیچ وقت برای ما الگو نیستند!
چون چیزی ندارند که الگو باشند😐
الگو کسیه که برای مردم برای خدا برای ناموس برای اهداف مقدس مثل دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها
جون و وجودش رو فدا کرده باشه!
تا من و تویی بتونیم راحت زندگی کنیم
حالا مسی و نیمار و لوناردو و... کی این کار ها رو کردن؟
که(شاید) اصلا ما رو قبول هم نداشته باشند!
شهدا کجا و چهار تا بی سر و پا کجا
چه زیباست❤️
این جمله برایم ای یوسف فاطمه❤️🔥
اسمت محمد، لقبت مهدی
دوستت دارم محمد مهدی🥰
وَ قَالَ علي علیه السلام اَللِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ
امام علی فرمود: زبان تربيت نشده، درندهاى است كه اگر رهايش كنى مىگزد.
#حواسمون
#به
#حرفهامون
#قضاوتهامون
#کنایههامون
#طعنههامون
#نتیجهگیریهامون
هست! یا هرچی #دلمون یا #زبونمون می خواد میگیم!
از شیعه بودن یه مشت ادعا هستیم! #دَهَنِباز و #چشمهای بسته!
پای عمل به روایات که پیش میاد کافر میشیم!
#یک_کودک_شهرستانی
در شهرستانی کوچک و کم جمعیت به دنیا آمدم.
با بازی های محلی و سرگرمی های کودکانه دوران کودکی را پشت سر می گذاشتم.
از گِل بازی و دزد و پلیس گرفته تا با آجر خانه های نمیه ساز کوچه مان، خانه ساختن و تیله بازی و کارتُگ!
از همان دوران کودکی نسبت به بچه های شهر های بزرگ که بهشان می گفتیم: بچه تِروونی!
دید خاصی داشتم!
بزرگ تر که شدم و وارد دوران بلوغ شدم این دید و حس در من تقویت شد!
#یک_کودک_شهرستانی
غرق تفکر می شدم تا جایی که توی رختخواب بجای گوسفند شمردن با خودم می گفتم:
اگر می خواهی به جایی برسی باید در شهر های بزرگ و پیشرفته باشی!
اگر می خواهی پیشرفته باشی باید در پایتخت زندگی کنی!
ببین این بچه تروونی ها نصف تو هستند به کجا ها که نرسیدند!
خلاصه آنقدر این طرز فکر را بالا پایین میکردم که بعضی وقت ها خواب زندگی در تهران و شهر های بزرگ را می دیدم.
آرزو شده بود برایم! طبق فکر های خود بافته ام طبیعی بود این قصد مهاجرت! چون در یک شهرستان کوچک بزرگ شدن محال بود.
#یک_کودک_شهرستانی
یک حساب و کتاب کوچک کردم! و کمی هم مطالعه کردم! بهتر بگویم بزرگ تر که شدم؛
به احمقانه بودن دیدگاه و نظرم که می گفتم می خواهی به جایی برسی! باید در جای بزرگ و پر امکانات باشی
پی بردم!
اتفاقاً نتیجه برعکس هم گرفتم: بزرگ شدن و به جایی رسیدن در جا های کم امکانات بیشتر رخ می دهد!
مگر برای به جایی رسیدن و فرد بزرگی شدن برای نفع رساندن!
به شهر و مکان انسان بستگی دارد!
قبول داشتن نظر دوران بچگی من یک دیوانگی است!
علت چیز دیگری است!
#یک_کودک_شهرستانی
آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم!
یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم!
راستی راستی که من چقدر پرت بودم!
این تلاش و سعی و پشتکار است که تو را به جایی می رساند!
به قول بزرگان این عمل و سعی است که تو را به جایی می رساند! نه افتخار خاندان و مکانی در آن هستی!
بچه شهرستان باشی یا بچه تروونی! آخرش
نون تلاش و کوشش خودت را می خوری!
مکن ز عرصه شکایت که در طریق ادب
به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید.
محمد مهدی پیری؛ میم پ