eitaa logo
🌺 پاتوق دختران مروارید 🌺
1.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
748 ویدیو
10 فایل
اینجا دل به دریا بزنید و از میان صدف های طلایی و نقره ای لحظه ها مروارید درخشان استعدادهایتان را صید کنید 🌱 ارتباط با ما @dokhtarane_morvarid
مشاهده در ایتا
دانلود
هر وقت حس کردی خیلی بدشانسی..😕 به این فکر کن که تو این مملکت هر شاهزاده‌ای بالاخره یه روزی شاه شد؛ به رضا پهلوی که رسید انقلاب شد 😂 😄😉😊 👉 @Dokhtaran_morvarid
اندر احوالات کلاس های مجازی🙄😂 😄😉😊 👉 @Dokhtaran_morvarid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
27.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 🎞 🎞 🌺 اختتامیه‌ششمین‌جشنواره‌شبیه‌یاس با حضور همسران و مادران محترم شهدا و تجلیل از مقام والای این اسوه های صبر و مقاومت و حضور مسئولین و فرهیختگان محترم خراسان رضوی و تقدیر از برگزیدگان جشنواره با اجرای مجری توانمند کشوری سرکار خانم نرجس شایان همراه با اجرای استندآپ توسط هنرمند عصر جدید جناب آقای عباس رثایی و اجرای خواننده انقلابی جناب آقای ایمان حیدری                 ─┅─✵🕊✵─┅─              @Dokhtaran_morvarid                 ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨✨📒✨✨ ✨✨📒✨✨ 📖 📋 📝 تو آینه خودم رو نگاه کردم... به به چی شد!😎 یه تیپی زده بودم که امشب همه انگشت به دهان بمونن! مثل همیشه، موهام رو از شال بیرون آوردم و بهشون حالت دادم کفش نقره ای رو به پا کردم و شلوار لی لوله تفنگی رو از کمد بیرون کشیدم ... لباس مجلسی آستین بلندم رو تنم کردم ... با دیدن تیپم سوتی زدم ...😯🤩 کیفم رو برداشتم و از اتاق خارج شدم ... ⊱ کمی بعد ⊰ به خونه خاله زهره که رسیدم دم در خیلی شلوغ بود... بعد از رفتن کامران، رفت و آمد من هم به این خونه خیلی کم شده بود به طوری که شاید سالی یکبار اون هم برای سال نو می اومدیم خونه شون مثل همیشه خیلی شیک بود ... محله خاله زهره اینا فرمانیه بود عاشق محلشون بودم منطقه یک تهران و جزو بهترین محله های تهران به شمار می اومد. ماشین رو پارک کردم و دست از برانداز کردن خونه برداشتم🙄 وارد خونه که شدم یکی از خدمتکارا به سمتم اومد و پالتو و وسایلم رو ازم گرفت در همین حین خاله زهره رو دیدم. مثل همیشه خیلی شیک و مرتب بود. البته کمی پیر شده بود ولی با وجود اون همه آرایش، چروک های صورتش خیلی دیده نمی شد! یک شومیز و دامن خیلی شیک به تن کرده بود ، شومیزش پر از گل های سرمه ای ‌،قرمز و خاکستری بود و دامن سیاهی به پا کرده بود. همینطور که در حال رصدش بودم متوجه شدم داره به سمتم میاد... +ببین کی اینجاست ! سلام مُروای خاله چقدر خوشگل شدی فدات شم . ماشااللّٰه . خوبی عزیزم؟😍 _سلام خاله جان ،ممنون نظر لطفتونه . شما خوب هستید؟ +فدات عزیزم، کامران مامان! بیا ببین کی اینجاست... رد نگاه خاله رو گرفتم و رسیدم به چند تا پسر چهره یکیشون آشنا بود حالت صورتش به کامران می خورد... کامران با شنیدن صدای مادرش، از پسرا خواست از خودشون پذیرایی کنن تا برگرده... هر لحظه نزدیکتر می شد و صورتش واضح تر، خودش بود ، دوست بچگیای من و کاوه ، چقدر تغییر کرده!😶 یه پیراهن دیپلمات چسب که دو دکمه یقه شو نبسته بود و یه کت و شلوار نسبتاَ جذب و البته ته ریش.. باصدای کامران ، دست از برانداز کردنش برداشتم و نگاهم رو به طرفشون سوق دادم ... +کامران جان یادت اومد؟ ~ معلومه مامان جان مگه میشه دوست دوران بچگیامو فراموش کنم؟😃 دستاش رو از هم باز کرد تا بغلم کنه و ابراز دلتنگی ، که با نگاهم به خاله فهموندم مانعش بشه...😒 من اهل این کارا نبودم ‌، خاله زهره با سیاست خاص خودش بحث رو خیلی خوب جمع کرد و کامران رو به دست دادن و احوال پرسی ساده، قانع کرد... ~ وای دختر چقدر بزرگ شدی ! باورم نمیشه ... یعنی تو همون مروا کوچولویی که همیشه با پسرا فوتبال بازی میکرد؟😂 با یاد آوری گذشته لبخندی روی صورتم شکل گرفت ...🙂 کامران ، همیشه و همه جا هوامو داشت... حتی بیشتر از کاوه _چرا باورت نمیشه پسر خاله؟ آره من همون مُروام ! خاله که دید ما گرم حرف زدن شدیم تصمیم گرفت تنها مون بذاره ... + خب کامران جان من تنهاتون میزارم، مُروا عزیزم از خودت پذیرایی کن نبینم دست خالی نشستی ها! 😊 _چشم خاله جان ... ممنون. ~ خب مروا جان چه خبرا ، چیکار میکنی؟!😁 از لفظِ "جان" که بعد از اسمم آوُرد؛ حس بدی بهم دست داد ولی ترجیح دادم یه امشبو چیزی نگم تا بخیر بگذره ...😑 ..... ⏱                            ─┅─✵🕊✵─┅─                  @Dokhtaran_morvarid                    ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🍭 🍭 ✨ 🥤 آموزش 🥤 📍مواد لازم: شکلات تخته ای آب شده👈 به میزان دلخواه خامه فرم گرفته👈 یک لیوان بستنی لیوانی وانیلی 👈 دو عدد آب آناناس 👈 سه الی چهار ق غ موز حلقه شده 👈 مقدار دلخواه اسمارتیز👈 مقدار دلخواه گردو خرد شده👈 مقدار دلخواه خلال پسته👈 مقدار دلخواه تکه های آناناس 👈 مقدار دلخواه 📌طرز تهیه: ✅ ابتدا جام مورد نظرتون رو حدود 7 تا 8 دقیقه بزارید داخل فریزر. ✅ بعد شکلات تخته ای رو آب کنید و بریزید داخل قیف یه بار مصرف و جام ها رو از فریزر دربیارید و نوک قیفتون و ببرید و به شکل نامنظم روی دیواره های جام بریزید. ✅ خامه فرم گرفته رو با بستنی وانیلی و آب آناناس با همزن بزنید تا مخلوط بشن ✅ کف جامتون موز حلقه شده + گردو نگینی + خلال پسته + اسمارتیز + تکه های آناناس بریزید و بعد روش کمی از مواد بستنی بریزید 💟 و تا آخر به همین صورت لایه لایه ادامه بدید ✅ به مدت 5 تا 6 ساعت بزارید تو یخچال ✅ برای تزیین هم روشو با خامه فرم گرفته و هر چی که دوس دارید تزیین کنید به همین آسانی😌نوش جان😘 ─┅─✵🕊✵─┅─ @Dokhtaran_morvarid ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"در پنجمین فصل کتاب امامت، روایت زندگی ات را نوشته اند: نامت محمد است و تصویر محمد صلی الله علیه و آله رسول خدا، در آیینه چشمانت افتاده است.💫 لقبت باقر است و پهنای علوم دینی را شکافته ای؛ شیعه هنوز از دسترنج کِشته های تو بهره می گیرد. کُنیه ات ابوجعفر است و تشیع جعفری، در دست تو بزرگ شده است.🌸 خانه ای که در آن نفس کشیدی، عطر و عود نیایش داشت و دامنی که در آن رشد یافتی، نظیر نداشته است.🌱🤲💙 پنجمین نامه مهر شده وصیت را به تو سپرده اند؛ تو، پنجمین تفسیر قرآن و پنجمین باب ورود به بهشت موعودی.🌌 فصاحت و بلاغت تو اینک به زبان می آید تا جلوی خرافات را بگیرد و در برابر انحراف ها بایستد. شمشیر سخن را آخته ای تا شاخه های بی ثمر را ببری و ریشه های خشک را بزنی.❄ قرار بسته اند با تو، تا به یاری رمق های مانده در کالبد دین بشتابی و هرزه های روییده بر حاشیه کتاب رسالت را هرس کنی.🖊📃 صدای تو اینک در شبستان های پرسکوت خدعه ها و نیرنگ ها طنین می اندازد و رؤیای دژخیمانه دین ستیزان را بر می آشوبد."🌊 (ع) ❤            ─┅─✵🕊✵─┅─           @Dokhtaran_morvarid               ─┅─✵🕊✵─┅─
7745272_176.mp3
2.27M
●━━───── ∞ ⇆ㅤㅤ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤㅤ↻ به شوق میلاد دلبر 🌸 امشب دلم از غم آزاده🌺 (ع) ❤            ─┅─✵🕊✵─┅─           @Dokhtaran_morvarid               ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا