#حرف_حساب🦋🌸
کساییکهمیجنگن،زخمیهممیشن..
دیروزباگلوله،امروزباحرف..💔!
شهداوقتیتیرمیخوردن
میگفتنفداسرمهدیفاطمه :)
اینتصورمنه...
توییکهداریبرایامامزمانتکارمیکنی
شبروز...!
وقتیمردمباحرفاشونبهتزخمزدن،
تودلتباخودتبگو↓
"فداسرمهدیفاطمه..💖"
آقاخودشبلدهزخمتودرمانکنه..!😊
#امام_زمان 🕊
⛅️ |دُختَرانِ بَسیجی🌿!|
🌾✨حدیث قدسی:
خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
يا مُطْلَقاً فِي وِصٰالِنا، اِرْجِع؛ وَ يا مُحلفا عَلی هجرنا، كَفَر؛ أَنَّما ابعَدنا اِبْليس لِانَه لَمْ يَسْجُدُ لَكَ، فَواعَجَبا كَيْفَ صَالحته وَ هَجَرتَنا؛
ای كسی كه وصال ما را ترك كردهای، برگرد!!
و ای كسی كه بر جدايی از ما سوگند خوردهای، سوگند خود را بشكن!!
ما ابليس را برای اين از خود رانديم كه بر تو سجده نكرد، پس چقدر عجیب است كه تو او را دوست خود گرفتهای و ما را ترك كردهای...!!
📙بحرالمعارف، ج۲، فصل ۶
⛅️ |دُختَرانِ بَسیجی🌿!|
••🌿💐••
سرچشمهعشقباعلۍآمدهاست
گلڪردهبھشتتاعلۍآمدهاست
شدڪعبهحَرَمخانهمیلادعلۍ"؏"
ڪزڪعبهصداےیاعلۍآمدهاست
پیشاپیشمیلادباسعادتمولودڪعبه
حضرتعلۍ"؏"مبارڪ🎉
.
⛅️ |دُختَرانِ بَسیجی🌿!|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╭─━─━─• · · ·
#استوری | #story📱
.
.
مــیــلاد بـــا ســعـــــادت
حـضـرت امـیــرالـمــونـیـن
علےبــنابـۍطـالـب علیہالسلام
بــرتــمــام شـیـعـیـان مـبـاࢪڪ🍃🌺
#امیرالمومنین
| #میلاد_امام_علی 💐
⛅️ |دُختَرانِ بَسیجی🌿!|
💢 نزدیک بودن کوچ از دنیا
💠 امام علی علیه السلام فرمودند:
🍃 الرَّحِيلُ وَشِيكٌ.
🔹 كوچ [كردن از دنيا به آخرت] نزديک است.
⛅️ |دُختَرانِ بَسیجی🌿!|
✨{﷽}✨
در چراغ اسلام خاموشی،
و در شیرینی آن تلخی راه نیابد.
⛅️ |دُختَرانِ بَسیجی🌿!|
¦خفنترینکانالبرایبچهمذهبیهااینجاست😎📿⇓
¦بااینکانالبینیازبشوازپروفایل😹👊🏿⇓
https://eitaa.com/joinchat/2156199985C37540215ef
https://eitaa.com/joinchat/2156199985C37540215ef
#بهترینکانالشهیدانهایکهمیتونمبهتونمعرفیکنماینجاست🙊🕶
#بسیجیهابهگوشکیکوساندیسمیدناینجا🥤😻
♡دختران بسیجی♡
¦خفنترینکانالبرایبچهمذهبیهااینجاست😎📿⇓ ¦بااینکانالبینیازبشوازپروفایل😹👊🏿⇓ https:/
وفرقاستبینڪسیڪه
بـهدنبالشھادتاسـتبـاڪسیڪه
شھـادتبهدنبـالاوسـت :)
https://eitaa.com/joinchat/2156199985C37540215ef
محفلیمذهبیبرایعاشقانشهادت🕊♥️:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر دلمان برای این اخلاص و لحن صدایش تنگ شده ،
🌱خدایا از عمر ما بردار و بر عمر خامنه ای عزیز بیافزا..
#آقا_تنها_نیست
#حاجقاسم
@dokhtaranbasij
♡دختران بسیجی♡
#یادت_باشد #داستانی_عاشقانه #عشقی_آسمانی #رمانی_عاطفی #قسمت_سی_چهار چشم های حمید عجیب می خندید
#یادت_باشد
#داستانی_عاشقانه
#عشقی_آسمانی
#رمانی_عاطفی
#قسمت_سی_پنج
میوه ها را داخل سبد ریختم و مشغول خشک کردن آن ها شدم، گفتم: «پس میگیم سیصدتا، ولی دیگه چونه نزن!» پدرم خندید و گفت: «مهریه رو کی، داده کی گرفته.» جلوی خنده ام را به زور گرفتم. نگاه های پدرم نگاه غریبی بود.انگار باورش نمیشد، با فرزانه کوچکی که همیشه بهانه آغوش پدرش را میگرفت ودوست داشت ساعت ها با او همبازی شود، صحبت از مهریه و عروسی میکند.
همه چیز را برای پذیرایی آماده کرده بودم. اولین باری نبود که مهمان داشتیم،ولی استرس زیادی داشتم. چندین بار چاقوها و بشقاب ها را دستمال کشیدم. فاطمه سر به سرم میگذاشت. مادرم به آرامی با پدرم صحبت میکرد. حدس میزدم درباره تعداد سکه های مهریه باشد.
بالاخره مهمان ها رسیدند، احوالپرسی که کردم به آشپزخانه برگشتم برای بار چندم چاقوها را دستمال کشیدم. ولی تمام حواسم به حرفا هایی بود که داخل پذیرایی رد و بدل میشد. عمه گفت: «داداش! حالا که جواب آزمایش اومده، اگه اجازه بدی فردا فرزانه و حمید برن بازار حلقه بخرن. جمعه هفته بعد هم عقد کنان بگیریم.» تا صحبت حلقه شد، نگاهم به انگشت دست چپم افتاد. احساس عجیبی به سراغم آمده بود؛ حسی بین آرامش و دلهره از سختی مسولیت وتعهدی که این حلقه به دوش آدمی میگذارد.
وقتی موضوع مهریه مطرح شد. پدرم گفت: «نظر فرزانه روی سیصدتاست.» پدر حمید نظر خاصی نداشت گفت: «به نظرم خود حمید باید با عروس خانم به توافق برسه و میزان مهریه رو قبول کنه.» چند دقیقه سکوتی سنگین فضای اتاق را گرفت. میدانستم حمید آنقدر با حجب و حیاست که سختش میآید در جمع بزرگترها حرفی بزند .
ادامه دارد...
کتاب یادت باشد
کپی هم آزاده من بنده خدا کی باشم که بگم چی حلاله چی حروم🙂✨
🛑فقط اگه کپی کردید یه دعایی واسه ادمین رمان بکنید اونم شهادته
#یادت_باشد
#داستانی_عاشقانه
#عشقی_آسمانی
#رمانی_عاطفی
#قسمت_سی_شش
دست آخر وقتی دید همه منتظر هستند او نظرش را بدهد، گفت: «توی فامیل نزدیک ما مثلا زن داداش ها یاآبجی ها مهریشون اکثرأ صدوچهارده تا سکه اس. سیصدتا خیلی زیاده. اگه با من باشه دوست دارم مهریه خانمم چهارده سکه باشه، ولی باز نظر خانواده عروس خانوم شرطه.»
همه چیز بر عکس شده بود. از خیلی وقت پیش محبت حمید در دل خانواده من نشسته بود. مادرم به جای این که طرف من باشد واز پیشنهاد مهریه من دفاع کند،به حمید گفت:«فردا موقع خرید حلقه با فرزانه حرف بزن، احتمالا نظرش تغییر میکنه اونوقت هر چی شما دوتا تصمیم گرفتید، ما قبول میکنیم» پدرم هم دست کمی از مادرم نداشت بیشتر طرف حمید بود تا من. در ظاهر میگفت نظر فرزانه روی سیصد سکه است، ولی مشخص بود میل خودش چیز دیگری است.چایی را که بردم، حس کسی را داشتم که اولین بار است سینی چای را به دست میگیرد. گویی تا به حال حمید را ندیده بودم.حمیدی که امروز به خانه ما آمده بود، متفاوت از پسر عمه ای بود که دفعات قبل دیده بودم. او حالا دیگر تنها پسر عمه من نبود قرار بود شریک زندگیم باشد. چایی را به همه تعارف کردم وکنار عمه نشستم. عمه که خوشحالی از چهره اش نمایان بود. دستم را گرفت و گفت: «ما از داداش اجازه گرفتیم ان شاءالله جمعه هفته بعد مراسم عقد کنان رو بگیریم فردا چه ساعتی وقتت خالیه برید حلقه بخرید؟» گفتم: «تا ساعت چهار کلاس دارم، برسم خونه میشه چهارونیم. بعدش وقتم آزاده،» قرار شد حمید ساعت پنج خانه ما باشد که با هم برای خرید حلقه راهی بازار شویم. فرادی آن روز از هفت صبح کلاس داشتم؛ هر کلاس هم یک دانشکده.ساعت درس که تمام میشد، بدوبدو میرفتم که به کلاس بعدی برسم .
ادامه دارد...
کتاب یادت باشد
کپی هم آزاده من بنده خدا کی باشم که بگم چی حلاله چی حروم🙂✨
🛑فقط اگه کپی کردید یه دعایی واسه ادمین رمان بکنید اونم شهادته💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر دلمان برای این اخلاص و لحن صدایش تنگ شده ،
🌱خدایا از عمر ما بردار و بر عمر خامنه ای عزیز بیافزا..
#آقا_تنها_نیست
#حاجقاسم
@dokhtaranbasij
✅صدقه و وسوسه شیطان
✍امام علی (ع) فرمودند: یڪ روز دیناری صدقه دادم رسول خدا فرمودند: یا علی آیا میدانی که صدقه از دست مومن خارج نشود مگراینکه از دهان هفتاد شیطان بیرون آید ڪه هر یک او را با وسوسه خود از دادن منع می کنند (یکی گوید نده ڪه ریا میشود ودیگری میگوید نده که او مستحق نیست و آن دیگر گوید نده ڪه خود بدان محتاج خواهی شد و ...) وقبل از آنکه به دست سائل برسد بدست خدا خواهد رسید.
📚ثواب الاعمال و عقاب الاعمال،
ترجمه غفاری، ص۳۱۴
⛅️ |دُختَرانِ بَسیجی🌿!|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ
🌺 ثواب عجیب نماز شب
قرآنی بمانیم
⛅️ |دُختَرانِ بَسیجی🌿!|
#یا_زینب_ڪبرے_س
عقیلة العرب الگوے عشق و عزٺ ماسٺ
ڪنار مرقد او مڪتب #شهادٺ ماسٺ
بہ این دلیل همیشہ بہ خویش مےبالیم
جوار رحمٺ او مایهٔ سعادٺ ماسٺ
#وفات_حضرت_زینب(س)💔
#تسلیت_باد🥀🏴
⛅️ |دُختَرانِ بَسیجی🌿!|
#تــلنگرانہ💓✨
میـگفت↓
اگـرقـراربودباآهنگوفازغم
بـرداشتن آرومبشے،
خـدا در قرآننمیفرمودڪه:[اَلآبـذڪراللّٰھتطـمئنالقـلوب]🌱
|°بایادخداقلبهاآراممیگیرد..!🍃
••🍇🌿••
#پیامروز 🌱
براےاوجگرفتنبایدسبڪباشۍ
همهچیزهاےاضافهرو،دوربریز
بالناگهسنگینباشهبالانمیره
میخواےبالابرےسبڪشو،
همهافڪارمنفۍروازذهنتخارجڪن😇♥️...
⛅️ |دُختَرانِ بَسیجی🌿!|
••🌪✨••
شهید حسنِ باقری چه قشنگ میگه:
اگر از دست کسی ناراحت شديد دو
ركعت نماز بخوانيد، بگوييد : خدايا
اين بنـدهیِ تـو حواسش نبـود ! مـن
گذشتم، توهم ازش بگذر :)💚'
.
⛅️ |دُختَرانِ بَسیجی🌿!|
••🥞••
#دعاگرافی
«یارازِقَکُّلِمَرزوقْ»
ایروزیبخشهرروزیخوار🐣
|جوشنکبیر🌱
⛅️ |دُختَرانِ بَسیجی🌿!|