⭕️ قم، بغداد، قاهره... حسن حنفی اینگونه از دوست عراقی خود یاد کرد
✍️ حسن حنفی
🔹در سفری که پس از #انقلاب به #قم داشتم، به طور اتفاقی در #حوزه علمیه قم با جوانی عراقی آشنا شدم که در شهر اجتهاد و اندیشه، اجتهاد میکرد و میاندیشید. او به شیوه دانشمندان قدیم، خانه خود را به کتابخانه و زیراندازهای اتاقهایش را به انجمنی فکری و کلاسهایی برای پژوهش و سالنهایی برای پذیرایی [از اندیشمندان] تبدیل کرده بود. او و خانوادهاش پذیرای طلاب بودند و هیچ تفاوتی بین خانه و دانشگاه، بین غذای بدن و غذای روح وجود نداشت.
🔹او فقیه و عالمی تراثی است و مانند بسیاری از علمای قم که به نشر تراث میپردازند، نسبت به مسائل روز نگاهی باز دارد، همچنان که «موسسه آل البيت لإحياء التراث» چنین است، موسسهای که اندیشمند جواد شهرستانی آن را بنیان نهاد و در آن هزینه کرد و طلاب جوان در آن فعالیت میکنند. دین و علم مانند صاحبان کتابخانههای تراث در خیابانهای قم، دو شریک هستند. قم همچنین دارای مراکز تحقیقاتی فراوانی برای تحصیل و اقامت طلاب جوان دارد، چنانکه در میراث کهن ما چنین بوده و حتی رواقهای #الازهر تا همین دوره اخیر اینچنین بوده است. علم نیازی به دولتی ندارد که حامی آن باشد یا نهادی که از آن حمایت کند، بلکه کافی است یک دانشمند به طور داوطلبانه همه اینها را با پیروی از سنت پیشینیان رسیدگی کند یا بخش خصوصی یا مؤسسات فرهنگی آن را برعهده بگیرند. علم همان دولت است و دولت عمارتی است که توسط دانشمندان ساخته میشود.
🔹با انتشار شمارههای نخست مجله «قضايا إسلامية معاصرة» محتوا و جهت آن راه سومی را نشان میداد که از #سلفیها و #سکولارها فراتر میرفت. صفحات آن برای بسیاری از نواندیشانی که این گرایش را نمایندگی میکردند، گشوده بود تا در قالب گفتگو با آنها یا مقالههایی از آنها، واضح و قابل فهم خوانندگان را به آنچه میخواهند بخوانند. راهاندازی فصلنامه «چپ اسلامی» که من در اندیشه آن بودم، اکنون بدون توجه به عنوان در قم منتشر میشد. اندیشهها بیتوجه به جغرافیا، قم یا قاهره، با یکدیگر برابری میکردند که این نشان میدهد چه میزان نیاز ما به آنها واقعی است. زمان آن رسیده که اندیشه اصلاح پیشرفت کند و از گفتمان اخلاقی موعظهای به گفتمان علمی تحلیلی منتقل شویم.
🔹رفاعی پس از صدور حکم اعدام در بغداد، در ایام استبداد گذشته و تعقیب علما و بزرگان کشور، از مهاجران عراقی به حوزه علمیه قم است. هجرت به پاریس و لندن نبود تا از راه دور مبارزه را ادامه دهد، بلکه به قم، شهر علم و انقلاب بود که نزدیک بغداد است. مبارزه فرهنگی به عنوان مبنایی برای مبارزه سیاسی در روزهای نخست انقلاب ادامه یافت، انقلابی که سرچشمه امید همه مسلمانان بود، به ویژه برای #فلسطین که پس از انقلاب سفارت اسرائیل زمان شاه به سفارت فلسطین تبدیل شده بود.
🔹اولین شمارههای مجله «قضايا إسلامية معاصرة» که منتشر شد، گویی خود را میخواندم، هیچ فرقی بین #شیعه و #سنی نبود. همان دغدغهها را بازتاب میداد، همان مسائل مربوط به «تراث و تجدید» ، فراتر از آنچه در جهان اسلام، کویت یا مالزی منتشر میشد. این مجله دغدغههایی فرهنگی داشت، اگرچه به صراحت به عراق، ایران یا انقلاب اسلامی اشاره نمیکرد. این امر در مصاحبه با عبدالجبار رفاعی با عنوان «قم سؤال میکند و قاهره جواب میدهد» مشهود بود که برخی از علمای قم را اندوهگین کرد که گویا قم سرگردان است و قاهره نزدش اخباری یقینی است. که البته اصلا درست نیست؛ عنوان میتوانست برعکس باشد: «قاهره میپرسد و قم پاسخ میدهد». سوال گاهی مهمتر از پاسخ است.
🔹در #قاهره، اولین شماره «چپ اسلامی» در سال 1980 با توجه به نگرانیهای امت در عراق، فلسطین، کشمیر و حجاز منتشر شد. چرا کانونهای فرهنگی برای اسلام روشنگرانه، با ورودهای گوناگونی که به این موضوع هست، در قم و قاهره و در هر شهر فرهنگی اسلامی تاسیس نمیشود؟ تحقیقات پیرامون اسلام روشنگرانه در اندونزی، مالزی و آفریقای جنوبی در حال انجام است و به رهایی و نهضت ملتها کمک میکند و نسل جدیدی را ایجاد میکند که راه خود را بین سلفیها و سکولارها، بین قدما و معاصرین و بین #سنتگرایان و #مدرنیستها باز میکند، مانند «#نهضت_العلماء» در اندونزی.
ادامه دارد...
@dolatedin