⭕️ آمیختگی اسطوره و عقل
جایگاه پزشکی و ریاضی در تفکیک اسطوره از عقل
تعیین نقطهی آغاز تفکر مبتنی بر #عقل در #یونان دشوار است. مسیر این تفکر از میان حماسهی هومری میگذرد. ولی در آنجا آمیختگی عناصر عقلی با تفکر اسطورهای به نحوی است که جداکردن این دو تقریبا امکانپذیر نیست. فلسفهی طبیعی ایونیایی دنبالهی بیگسست حماسه است. درواقع نمیتوان گفت که اندیشهی هومری که «اکئانوس» (اقیانوس) را مبدا همهچیز میداند، چه فرقی با نظریهی #تالس دارد که آب را مبدا اصلی جهان تلقی میکند. مهر و کین در فلسفه امپدوکلس که دو نیروی طبیعی پیونددهنده و جداکننده هستند، با «اروس» هزیود در نظریهی پیدایش از یک تبارند. بنابراین، #تفکر_علمی نه با آغاز تفکر مبتنی بر «عقل» شروع میشود و نه با پایان #تفکر_اسطورهای.
جملهای از #کانت با اندکی تغییر میگوید: اندیشهی مبتنی بر اسطوره، بدون عنصر عقلی، کور است؛ و نظریهی منطقی بدون هستهی زندهی بینش ابتدایی مبتنی بر #اسطوره، تهی است. از این دیدگاه، تاریخ نشو و نمای فلسفه یونانی را باید همچون فرآیندی بفهمیم که از طریق آن، تصور دینی ابتدایی دربارهی جهان -بهعبارتدیگر تصور اسطورهای- روز به روز بهسوی عقلانیت پیش رفته است.
بارها این سوال پیش آمده است که چرا فلسفهی یونانی با پژوهش در باب طبیعت آغاز شد، نه با تحقیق دربارهی آدمی؟ برای تحلیل این واقعیت مهم و پرپیامد، پژوهشگران کوشیدهاند تاریخ را تصحیح کنند و ریشهی نظریات فیلسوفان طبیعی باستانی را در روح #عرفان دینی بجویند.
یونانیان طبیعت انسانی را نخستینبار هنگامی مسالهای نظری تلقی کردند که از طریق پژوهش دنیای بیرونی و مخصوصا دانش #پزشکی و #ریاضیات، نمونهی فن دقیقی را به وجود آوردند که همچون سرمشقی برای پژوهش درون آدمی به کار میتوانست رفت.
...
ر.ک: ورنر یگر، پایدیا، ج1، ص. 224
#ساخت_تاریخی_روش
https://www.instagram.com/mh.taheri1980
https://virgool.io/@mhtaheri
.