❎ اپیدمی آنفلونزای اسپانیایی پیش از جنگ جهانی دوم
"آنفولانزای اسپانیایی" در 1918-1919، در فاصلهی زمانی جنگ جهانی اول و دوم فراگیر شد و 50 میلیون انسان را بهکام مرگ کشاند. این اپیدمی از آمریکا آغاز شد. در زمستان 1918، ویروسی جهشیافته از خوکها به انسان منتقل شد و در اردوگاههای موقت ارتش آمریكا در كانزاس، شرایط مناسبی را برای گسترش خود پیدا کرد. در اوایل مارس 1918، پزشکان ارتش آمریكا افزایش شدید تعداد بیماران مبتلا به آنفولانزا را ثبت كردند، اما موفق نشدند از شیوع عفونت در مرحلهی اولیه جلوگیری کنند؛ زیرا هزاران بیمار در حال گذر از اقیانوس اطلس بودند.
این ویروس در اواخر ماه مارس به "برتاین فرانسه" رسید و در همهی راستاها شروع به نفوذ و گسترش کرد. ابتدا به پاریس و بعد از آن به جنوب فرانسه، سپس به انگلیس؛ و البته بهسمت جبههی غرب به بلژیک و اسپانیا و آلمان نیز وارد شد و صدها هزار سرباز آلمانی را با خود درگیر کرد؛ بهنحویکه در اطاقهای ساختمان انتشارات هِردِر در فرایبورگ، یک بیمارستان وجود داشت که باید گسترش مییافت تا سربازانی که بهشدت مبتلا به آنفولانزا بودند، در آن بستری شوند. در مونیخ، صدها بیمار جدید هر روز در بیمارستان بستری میشدند؛ ترافیک تراموا حرکت در شهر را محدود میکرد؛ یک سوم کارگران در شرکتهای بزرگ صنعتی بیمار بودند؛ وقتی تابستان فرا رسید، بیماری اسپانیایی همهی شهرهای آلمان، از جمله برلین و لایپزیگ را نیز فرا گرفته بود.
اگرچه این تنها آلمان نبود که از این بیماری رنج میبرند، بلکه ارتش فرانسه، انگلیس و آمریکایی نیز دچار این بیماری شده بودند؛ اما مساله اینجا بود که آنها مواد غذایی و تجهیزات و مراقبت پزشکی بهتری را دریافت میکردند. در آلمان این بیماری را ناشی از یک توطئه میدانستند و به آن "تب فلاندر" میگفتند. این بیماری به سیستم تنفسی حمله میکرد؛ راه را برای ذاتالریه هموار میساخت و اغلب به مرگ منجر میشد. بیماران خفه شده بودند و رنگ سیاه و کبود پوست قربانیان تأیید میکرد که علت مرگ آنها، کمبود اکسیژن بوده است.
تخمین تعداد قربانیان در سراسر جهان کاری دشوار است؛ مانفرد واسولد - مورخ پزشکی كه چند كتاب دربارهی یبماری اسپانیایی نگاشته است - این رقم را بین 25 تا 40 میلیون نفر تخمین میزند؛ جمعیت كل جهان در آن زمان یک میلیارد هشتصد هزار نفر بوده است. درحالیکه در اروپا قریب به سه میلیون نفر با این ویروس کشته شدند، در شبهقارهی هند و در امپراتوری درحالفروپاشی روسیه، 17 میلیون نفر، بهدلایل ناشیشده از این اپیدمی، جان خود را از دست دادند.
#یادداشتها
#اپیدمی
#جنگ_جهانی_اول
#جنگ_جهانی_دوم
#شبهقاره_هند
#روسیه
@doranejadid
|
🔴 #بازی_بزرگ یا GreatGame عبارت است از #تصمیمهای_ژئوپلیتیکی معماران امنیتی غرب آسیا (بهویژه #روسیه و #بریتانیا) برای مهار #اسلام_سیاسی در این منطقه، از طریق «ایجاد چالشهای مرزی»، «تحمیل ناترازی اقتصادی و کاپتالاسیون تجاری».
🔹در نتیجهی بازی بزرگ، سود تجاری بازرگانی #از_هند_تا_هلند بهجای جیب تاجران مسلمان، به کیسهی مرچنتهای #اروپای_غربی سرازیر شد.
🔸 اگرچه آرایش امروزین مرزها در #غرب_آسیا، محصول تصمیمات ژئوپلیتیکی متفقین در #جنگ_جهانی_اول است، اما تحمیل مرزبندیهای جدید به #سرزمین_میانه، در ادامهی بازی بزرگ شکل گرفته است. این اقدام ذیل پروژههای #دولتسازی_مدرن_آمرانه، این منطقه را به #خاورمیانهی_آمریکا تبدیل نمود و #سرنوشت ملتهای مسلمان را ذیل افق #مدرنیته تعریف کرد.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| | 🔴 نظم جهانی چگونه ساخته میشود؟ 💰 تعداد کلمه: 493 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 5 دقیقه
|
🔸نظم، مولود #بحران است. تاریخ گواهی میدهد که بحرانهای بزرگ، آبستن نظمهای فراگیر و گسترده در جهان بودهاند. معمای #نظم آنجاست که یک دستش در پنجهی آشفتگی است و دست دیگرش درگیر شکلدادن به روابط و معادلات جهانساز. درجاییکه رنجمویههای بحران به آسمان بلند شده است، ناگهان صدای گریهی تولد #نظم_جدید نیز برمیخیزد و از درراهبودن آیندهای متفاوت از امروز خبر میدهد.
🔹توجه استراتژیستهای سرشناسی مثل #وولفرز و #کیسینجر به تولد نظم از دل بحران این پرسش را پیش میکشد که آیا در شرایط آشفته و بحرانی امروز جهان، آیا طرحی در حال شکلدادن به نظم آینده است؟ طراحان نظم آینده چگونه به این میدانهای پرآشوب نگاه میکنند؟ مواد خام و اولیهای که در این بحرانها تولید میشوند، چگونه در ساخت نظم جهان آینده به کار گرفته میشوند؟
🔸برای پاسخ به این پرسش، مرور فرآیند منتهی به نظم امروزین جهان میتواند مفید باشد. کمتر کسی همزمان با هیاهوی سالهای 1914 تا 1918 میلادی (در اثنای #جنگ_جهانی_اول) صدای پایهگذاری ستونهای #نظم_نوین_جهانی را نیز به گوش خود میشنید. اگرچه این نظم در بازهی 1919 میلادی تا 1991میلادی تکوین پیدا کرد و بعد از پایان #جنگ_سرد و فروپاشی #شوروی در سال 1991میلادی توانایی خلق وضعیت امنیتی مطلوب خود را به دست آورد، اما پایههای این وضعیت در بحبوحهی جنگ جهانی اول بر زمین گذاشته شد.
🔹رد پای پایهگذاری نظمهای جهانی را میتوان در تقلاهای نظری و تئوریکی جستوجو کرد که میکوشند تا دیدگاه تازهای دربارهی #جنگ، #قدرت و #امنیت ترسیم کنند. با فروکشکردن شعلههای #جنگ_جهانی_اول توجه به تدوین نظریههای جنگ، قدرت و امنیت مورد توجه قرار گرفت. نظریهپردازان میخواستند با پیشبینیپذیرکردن میدان، بحرانهای بینالمللی پساجنگ را مهار کرده و در ید کنترل ایدهی مطلوبشان درآورند.
🔸نخستین موج واقعگرایی در #روابط_بینالملل در اثنای گرگومیش پس از جنگ جهانی اول متولد شد. از مهمترین شخصیتهای پیشگام این رویکرد میتوان به #آرنولد_اسکار_وولفرز (Arnold Oscar Wolfers) 📎 اشاره کرد. وی به مفهوم #نفوذ تمرکز کرد و اعلام نمود: تقلا برای اعمال نفوذ و کسب #اعتبار در سطح جهان که مورد اهتمام قدرتهای بزرگ قرار میگیرد، محیط امنیتی خاصی را در روابط بینالملل ایجاد میکند و به روابط و معادلات جهانی سمتوسو و راستای مشخصی میبخشد.
🔹نام #وولفرز در صدر فهرستی قرار دارد که میتوان آن را جریان اندیشکدههای سیاسی، دفاعی و امنیتی غرب نامید. وولفرز که حتی در میانهی #جنگ_جهانی_دوم نیز به تفکر نازی در آلمان تعلق خاطر داشت، ناگهان این کشور را ترک کرد و به #دانشگاه_ییل در آمریکا پیوست. او افراد مستعدی را شناسایی و جذب نمود و آنها را در «دفتر خدمات استراتژیک» به کار گرفت. این مرکز به زودی به یک قطب #تصمیمسازی برای دولت آمریکا تبدیل شد. وولفرز به مدت 10سال، مدیر مرکز تحقیقات سیاست خارجی واشنگتن در دانشگاه جان هاپکینز بود. امروز که به مهاجرت وولفرز از #آلمان به آمریکا نگاه میکنیم، رد پای فرآیند تغییر نظم را نیز در این مهاجرت میبینیم.
🔸میراث فکری وولفرز در #مطالعات_امنیت، اهمیت «نفوذ» و «اعتبار» را برای معماران #نظم_جهانی برجسته کرد و از طریق اعتباربخشی به رهیافت #واقعگرایی در مطالعات سیاسی، سمتوسوی خاصی را به نظم جهانی بخشید.
#نظریه_مقاومت
#منطق_مقاومت
https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid