eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
1.1هزار دنبال‌کننده
452 عکس
73 ویدیو
19 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
گورباچف در پاسخ به نامه امام - بدون توجه به روح اصلی پیام ایشان - نوشته بود: «ملت ما نیز انتخاب خود را به عمل آورده و این در سال 1917 بود. در رهگذر ما، هم مشکلات بزرگی بود و هم موفقیت‌های چشمگیری بوده. هم اشتباهات وخیمی بوده است و هم نقض حقوق بشر بوده که ما با این اشتباهات خود را اصلاح می‌کنیم و آن را محکوم می‌کنیم. علی‌رغم تمامی مشکلات، ما از دستاوردهای خود توانستیم دفاع کنیم چون انتخاب مردم راست بوده است. می‌خواستم به استحضارتان برسانم که مساله آزادی انتخاب در دستور روز زندگی بین‌المللی کنونی نیز هست. تحولات عظیمی در جهان، اخیراً پدید آمده و فکر می‌کنیم می‌شود گفت که ما در آستانه یک نظام جدید اقتصادی و سیاسی قرار داریم. اما این هدیه امپریالیست ها نیست، این اراده ملت‌هاست و اراده زمان است. چاره دیگری وجود ندارد». امام خمینی، در واکنش به پاسخ نامه گورباچف، که توسط "ادوارد شواردنادزه" وزیر خارجه وقت شوروی، در هفتم اسفند ماه 1367 در حسینیه جماران تهران تسلیم ایشان شد، خطاب به وی گفت: «به ایشان بگویید که من می‌خواستم جلوی شما یک فضای بزرگ‌تر باز کنم. من می‌خواستم دریچه‌ای به دنیای بزرگ، یعنی دنیای بعد از مرگ که دنیای جاوید است را برای آقای گورباچف باز نمایم و محور اصلی پیام من آن بود. امیدوارم بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش نمایند.» گورباچف، در سالگرد رحلت حضرت امام خمینی، طی مصاحبه‌ای با خبرنگار واحد مرکزی خبر در مسکو، از این‌که به هشدارهای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران 3 سال قبل از فروپاشی شوروی بی‌اعتنائی کرده بود، اظهار تأسف کرد و گفت: «مخاطب پیام آیت‌الله خمینی از نظر من، همه اعصار در طول تاریخ بود. زمانی که من این پیام را دریافت کردم احساس کردم که شخصی که این پیام را نوشته بود متفکر و دلسوز برای سرنوشت جهان است. من از مطالعه این پیام استنباط کردم که او کسی است که برای جهان نگران است و مایل است من انقلاب اسلامی را بیشتر بشناسم و درک کنم. اما اگر ما پیشگویی های آیت‌الله خمینی را در آن پیام جدی می‌گرفتیم امروز قطعاً شاهد چنین وضعیتی نبودیم.» تحلیل این دو پیام رد و بدل شده حاکی از آن است که گورباچف بین دو چیز را خلط کرده بود: "شکل‌گیری نظام جدید اقتصادی و سیاسی به‌عنوان یک پدیده‌ی ناشی از جنگ سرد" یا "آغاز دوران جدیدی در عالم" که با پیروزی انقلاب اسلامی خود را در تغییر سیاسی و اجتماعی ایران نشان داده بود؛ تغییری که هنوز هم که هنوز است می‌رود تا با تاکید بر عنصر معنویت و مبنای فطرت، چهره‌ی زندگی عمومی بشریت را دگرگون کند. اطلاعاتی پیرامون نامه‌نگاری‌های بین امام و گورباچف در ویکی پدیا: https://en.wikipedia.org/wiki/Khomeini%27s_letter_to_Mikhail_Gorbachev اطلاعاتی پیرامون میخائیل گورباچف در ویکی پدیا: https://en.wikipedia.org/wiki/Mikhail_Gorbachev @doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 رهیافت‌های کلان اروپامحور در مطالعه‌ی ژئوپلیتیک 💰 تعداد کلمه: 382 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای
| 🔹دانش ژئوپلیتیک به‌‎دلیل تکوین در ، رویکرد غرب‌محورانه‌ای داشته است؛ بدین‌ترتیب در این دانش، جهان از منظر غرب دیده می‌شود. نگاهی به نحوه‌ی قرارگرفتن قطعات زمین در نقشه‌های جغرافیایی، این واقعیت را تایید می‌کند. بااین‌وجود، سه رهیافت عمده در مطالعات قابل تمایز از یک‌دیگرند: 1️⃣ رهیافت نظام جهانی چندقطبیِ چندمرکزی بنابر رهیافت فوق، جهان غرب حوزه‌های متنوعی را برای منافع راهبردی خود در سرتاسر کره‌ی خاکی تعریف کرده است؛ به طرق مختلف نیز می‌کوشد آن‌ها را تامین و سازمان‌دهی کند. 2️⃣ رهیافت اقتصادی به نظام جهانی بنابر این رهیافت، بر معادلات اقتصادی جهان حاکم است. وقتی از صحبت می‌کنیم، درواقع از نظام سرمایه‌داری جهانی حرف می‌زنیم. قدرت نیز تابع سرمایه‌داری است. اقتصاد سرمایه‌داری، حوزه‌های مختلفی از را در مناطق مختلفی از جغرافیای جهان تعریف کرده و سازمان‌دهی نموده است. مفاهیمی هم‌چون: تقسیم بین‌المللی کار و سرمایه و تولید و مصرف و ... بازتاب‌دهنده‌ی اقتضائات و الزامات این رهیافت هستند. هرگاه در مناطق مختلف جهان تغییراتی رخ می‌دهد، متاثر از اقتضائات توسعه‎ی نظام سرمایه‌داری بوده است. یعنی توسعه و بسط نظام سرمایه‌داری جهانی در برخی مواقع اقتضا می‌کند که معماری امنیتی برخی مناطق جهان تغییر یابند. این امر خود را در قالب تغییرات ژئوپلیتیکی (مثل تغییر در مرزها و ائتلاف‌های منطقه‌ای) آشکار می‌سازد. 3️⃣ رهیافت اجتماعی به نظام جهانی سومین رهیافت در این حوزه‌ی مطالعاتی را می‌توان به قالب‌بندی جغرافیا بر اساس فرآیندهای جامعه‌محور نسبت داد. عناصر فرهنگی، اجتماعی و هویتی در رهیافت سوم از اهمیت بیش‌تری برخوردارند. در این رهیافت، قدرت نه‌تنها ابعاد و سطوح مختلفی دارد، بلکه می‌تواند چندمرکزی نیز تعریف شود. این رهیافت اجازه می‌دهد تا بتوانیم معادلات ژئوپلیتیکی بعد از را بهتر درک کرده و مطالعه کنیم. بر اساس رهیافت اجتماعی، منطقه‌های ژئوپلیتیکی در سرتاسر جهان، توازن خودخواسته‌ای را با استفاده از: نیروهای اجتماعی، دولت-ملت‌ها، پیمان‌های منطقه‌ای و نهادهای بین‌المللی تامین و کسب می‌کنند. طراحی و پیاده‌سازی بحران‌های اجتماعی برپایه‌ی هویت‌خواهی قومی، نژادی و مذهبی در برخی مناطق (ازجمله در ) در راستای این ادراک از معماری ژئوپلیتیکی دنبال می‌شود. رهیافت سوم حاکی از آن است که برخلاف ظاهر استاتیک خود، از پویایی‌های درونی خاصی برخوردار است؛ ترکیب زمین با انسان و تکنولوژی سه منبعی هستند که این پویایی را تغذیه می‌کنند و تعریف دینامیکی از و تحویل می‌دهند. راه‌اندازی و یک نمونه‌ی برجسته در این رهیافت است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 تغییر در شیوه‌ی تقسیم زمین 🧩 قسمت دوم: نظریه‌پردازی برای ترمیم هژمونی 💰 تعداد کلمه: 420 کلمه
| 🚩 نزاع نظریه‌ها 🔸 نظریه‌ها، برسازنده‌ی جهان واقعی هستند؛ به آن مشروعیت می‌بخشند و ترمیم و دوام آن را ممکن می‌سازند. رشد نگاه انتقادی که از عدم کفایت و نابسندگی نظریه‌های پشتیبان نظم نوین جهانی خبر می‌داد، اندیشیدن به آلترناتیو هژمونی آمریکایی را تقویت کرده است. نظریه‌ی که توسط و ارائه شد، یکی از این آلترناتیوها بود که راهبرد شمال-جنوب را جایگزین راهبرد غرب_شرق کرد. 🔹یکی دیگر از نظریه‌هایی که از پشتیبانی می‌کند، نظریه‌ی است. نظریه‌ی کاپلان عمدتا با نام رهیافت شناخته می‌شود. نظریه‌ی وی نمونه‌ای از تلاش‌هایی است که می‌کوشند تصویری از نظام جایگزین موجود را ترسیم کنند. 🔸کاپلان روی ناآرامی‌هایی که در نقاط مختلف جهان در حال گسترش بود، تمرکز کرد و اصطلاح جدید ژئوپلیتیکی و را برای توضیح و تبیین وضعیت موجود ابداع نمود. البته قصد کاپلان ترمیم قدرت جهانی آمریکاست و کم‌تر می‌توان از دل آن بدیل را استشمام نمود. 🔹نظریه‌ی نیز یک سویه‌ی ژئوپلیتیکی دارد. در این نظریه که به رهیافت مربوط می‌شود، زیرساخت منازعات ژئوپلیتیکی که از آن سخن می‌گفت را در فرهنگ‌ها و تمدن‌های منتشر در جغرافیای ملل جست‌وجو کرده است؛ وی این وضعیت را به اوضاع بعد از پیوند زد و رد پای خطوط گسل‌خیز این منازعه را در جغرافیای جهان ترسیم نمود. عنوان کتاب وی یعنی «برخورد تمدن‌ها و بازسازی نظام نوین جهانی» به وضوح از جنبه‌ی ژئوپلیتیکی نظریه‌ی ساموئل هانتینگتون پرده برمی‌دارد. این نظریه، نسخه‌ای کاربردی برای بقای در مواجهه با شرایط گذار به بوده است. 🔸روی‌آوردن به ایجاد برای مقابله با ، بر اساس این نظریه‌های ترمیمی پشتیبانی می‌شود. نظریه‌ی کاپلان در پایان قرن بیستم نگاشته شد؛ نظریه‌ی برخورد تمدن‌های هانتیگتون نیز در سال 1993 میلادی مطرح گردید. اقدام امریکا در ایجاد کانون‌های تکفیری در نیز از سال 1996 میلادی آغاز شد و در سال 2007 میلادی به بهره‌برداری رسید. و تجهیز مسلحین افغان نمونه‌ای بسیار برجسته در این راستاست. کاپلان نیز در این میان روی منازعات تمرکز داشت و از نزدیک در این منطقه زندگی می‌کرد. تضعیف گفتمان از درون با تاسیس گروه‌های سلفی و تکفیری، از بالکان و تا نکته‌ی تمرکز این نظریه‌ها بوده است. 🔹جا دارد ما نیز در ایران عزیزمان از خودمان بپرسیم که نظریه‌ی پشتیبان ما از جبهه‌ی مقاومت چیست و چه آرایش تئوریکی در برابر نظریه‌های رقیب به خود باید بگیریم؟ اساسا آیا توجه به لایه‌ی تئوریک این تقابل‌ها و تغییرات را یک امر جدی و لازم و ضروری می‌دانیم یا معتقدیم که این وجه بیش‌تر یک فعل تشریفاتی و نمایشی و تزئینی است؟ در برابر را از کجا پی بگیریم؟ این یادداشت ادامه دارد.... 1️⃣ قسمت اول: گذار به جهان شمال-جنوب 2️⃣ قسمت دوم: نظریه‌پردازی برای ترمیم هژمونی 3️⃣ قسمت سوم و پایانی: آغازی بر پایان مرکزیت غرب ... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| | 🔴 نظم جهانی چگونه ساخته می‌شود؟ 💰 تعداد کلمه: 493 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 5 دقیقه
| 🔸نظم، مولود است. تاریخ گواهی می‌دهد که بحران‌های بزرگ، آبستن نظم‌های فراگیر و گسترده در جهان بوده‌اند. معمای آن‌جاست که یک دستش در پنجه‎ی آشفتگی است و دست دیگرش درگیر شکل‌دادن به روابط و معادلات جهان‌ساز. درجایی‌که رنج‌مویه‌های بحران به آسمان بلند شده است، ناگهان صدای گریه‌ی تولد نیز برمی‌خیزد و از درراه‌بودن آینده‌ای متفاوت از امروز خبر می‌دهد. 🔹توجه استراتژیست‌های سرشناسی مثل و به تولد نظم از دل بحران این پرسش را پیش می‌کشد که آیا در شرایط آشفته و بحرانی امروز جهان، آیا طرحی در حال شکل‌دادن به نظم آینده است؟ طراحان نظم آینده چگونه به این میدان‌های پرآشوب نگاه می‌کنند؟ مواد خام و اولیه‌ای که در این بحران‌ها تولید می‌شوند، چگونه در ساخت نظم جهان آینده به کار گرفته می‌شوند؟ 🔸برای پاسخ به این پرسش، مرور فرآیند منتهی به نظم امروزین جهان می‌تواند مفید باشد. کم‌تر کسی هم‌زمان با هیاهوی سال‌های 1914 تا 1918 میلادی (در اثنای ) صدای پایه‌گذاری ستون‌های را نیز به گوش خود می‌شنید. اگرچه این نظم در بازه‌ی 1919 میلادی تا 1991میلادی تکوین پیدا کرد و بعد از پایان و فروپاشی در سال 1991میلادی توانایی خلق وضعیت امنیتی مطلوب خود را به دست آورد، اما پایه‌های این وضعیت در بحبوحه‌ی جنگ جهانی اول بر زمین گذاشته شد. 🔹رد پای پایه‌گذاری نظم‌های جهانی را می‌توان در تقلاهای نظری و تئوریکی جست‌وجو کرد که می‌کوشند تا دیدگاه تازه‌ای درباره‌ی ، و ترسیم کنند. با فروکش‌کردن شعله‌های توجه به تدوین نظریه‌های جنگ، قدرت و امنیت مورد توجه قرار گرفت. نظریه‌پردازان می‌خواستند با پیش‌بینی‌پذیرکردن میدان، بحران‌های بین‌المللی پساجنگ را مهار کرده و در ید کنترل ایده‌ی مطلوب‌شان درآورند. 🔸نخستین موج واقع‌گرایی در در اثنای گرگ‌ومیش پس از جنگ جهانی اول متولد شد. از مهم‌ترین شخصیت‌های پیشگام این رویکرد می‌توان به (Arnold Oscar Wolfers) 📎 اشاره کرد. وی به مفهوم تمرکز کرد و اعلام نمود: تقلا برای اعمال نفوذ و کسب در سطح جهان که مورد اهتمام قدرت‌های بزرگ قرار می‌گیرد، محیط امنیتی خاصی را در روابط بین‌الملل ایجاد می‌کند و به روابط و معادلات جهانی سمت‌وسو و راستای مشخصی می‌بخشد. 🔹نام در صدر فهرستی قرار دارد که می‌توان آن را جریان اندیشکده‌های سیاسی، دفاعی و امنیتی غرب نامید. وولفرز که حتی در میانه‌ی نیز به تفکر نازی در آلمان تعلق خاطر داشت، ناگهان این کشور را ترک کرد و به در آمریکا پیوست. او افراد مستعدی را شناسایی و جذب نمود و آن‌ها را در «دفتر خدمات استراتژیک» به کار گرفت. این مرکز به زودی به یک قطب برای دولت آمریکا تبدیل شد. وولفرز به مدت 10سال، مدیر مرکز تحقیقات سیاست خارجی واشنگتن در دانشگاه جان هاپکینز بود. امروز که به مهاجرت وولفرز از به آمریکا نگاه می‌کنیم، رد پای فرآیند تغییر نظم را نیز در این مهاجرت می‌بینیم. 🔸میراث فکری وولفرز در ، اهمیت «نفوذ» و «اعتبار» را برای معماران برجسته کرد و از طریق اعتباربخشی به رهیافت در مطالعات سیاسی، سمت‌وسوی خاصی را به نظم جهانی بخشید. https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid