گورباچف در پاسخ به نامه امام - بدون توجه به روح اصلی پیام ایشان - نوشته بود:
«ملت ما نیز انتخاب خود را به عمل آورده و این در سال 1917 بود. در رهگذر ما، هم مشکلات بزرگی بود و هم موفقیتهای چشمگیری بوده. هم اشتباهات وخیمی بوده است و هم نقض حقوق بشر بوده که ما با این اشتباهات خود را اصلاح میکنیم و آن را محکوم میکنیم. علیرغم تمامی مشکلات، ما از دستاوردهای خود توانستیم دفاع کنیم چون انتخاب مردم راست بوده است. میخواستم به استحضارتان برسانم که مساله آزادی انتخاب در دستور روز زندگی بینالمللی کنونی نیز هست. تحولات عظیمی در جهان، اخیراً پدید آمده و فکر میکنیم میشود گفت که ما در آستانه یک نظام جدید اقتصادی و سیاسی قرار داریم. اما این هدیه امپریالیست ها نیست، این اراده ملتهاست و اراده زمان است. چاره دیگری وجود ندارد».
امام خمینی، در واکنش به پاسخ نامه گورباچف، که توسط "ادوارد شواردنادزه" وزیر خارجه وقت شوروی، در هفتم اسفند ماه 1367 در حسینیه جماران تهران تسلیم ایشان شد، خطاب به وی گفت:
«به ایشان بگویید که من میخواستم جلوی شما یک فضای بزرگتر باز کنم. من میخواستم دریچهای به دنیای بزرگ، یعنی دنیای بعد از مرگ که دنیای جاوید است را برای آقای گورباچف باز نمایم و محور اصلی پیام من آن بود. امیدوارم بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش نمایند.»
گورباچف، در سالگرد رحلت حضرت امام خمینی، طی مصاحبهای با خبرنگار واحد مرکزی خبر در مسکو، از اینکه به هشدارهای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران 3 سال قبل از فروپاشی شوروی بیاعتنائی کرده بود، اظهار تأسف کرد و گفت:
«مخاطب پیام آیتالله خمینی از نظر من، همه اعصار در طول تاریخ بود. زمانی که من این پیام را دریافت کردم احساس کردم که شخصی که این پیام را نوشته بود متفکر و دلسوز برای سرنوشت جهان است. من از مطالعه این پیام استنباط کردم که او کسی است که برای جهان نگران است و مایل است من انقلاب اسلامی را بیشتر بشناسم و درک کنم. اما اگر ما پیشگویی های آیتالله خمینی را در آن پیام جدی میگرفتیم امروز قطعاً شاهد چنین وضعیتی نبودیم.»
تحلیل این دو پیام رد و بدل شده حاکی از آن است که گورباچف بین دو چیز را خلط کرده بود: "شکلگیری نظام جدید اقتصادی و سیاسی بهعنوان یک پدیدهی ناشی از جنگ سرد" یا "آغاز دوران جدیدی در عالم" که با پیروزی انقلاب اسلامی خود را در تغییر سیاسی و اجتماعی ایران نشان داده بود؛ تغییری که هنوز هم که هنوز است میرود تا با تاکید بر عنصر معنویت و مبنای فطرت، چهرهی زندگی عمومی بشریت را دگرگون کند.
#گورباچف
#تحولات_عظیم_جهان
#نظام_جدید_اقتصادی_و_سیاسی
#ارادهی_ملتها
#ارادهی_زمان
#جنگ_سرد
#ایمان
#دنیای_جاوید
#ادوارد_شواردنازه
اطلاعاتی پیرامون نامهنگاریهای بین امام و گورباچف در ویکی پدیا:
https://en.wikipedia.org/wiki/Khomeini%27s_letter_to_Mikhail_Gorbachev
اطلاعاتی پیرامون میخائیل گورباچف در ویکی پدیا:
https://en.wikipedia.org/wiki/Mikhail_Gorbachev
@doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 رهیافتهای کلان اروپامحور در مطالعهی ژئوپلیتیک 💰 تعداد کلمه: 382 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای
|
🔹دانش ژئوپلیتیک بهدلیل تکوین در #اروپا، رویکرد غربمحورانهای داشته است؛ بدینترتیب در این دانش، جهان از منظر غرب دیده میشود. نگاهی به نحوهی قرارگرفتن قطعات زمین در نقشههای جغرافیایی، این واقعیت را تایید میکند. بااینوجود، سه رهیافت عمده در مطالعات #ژئوپلیتیک قابل تمایز از یکدیگرند:
1️⃣ رهیافت نظام جهانی چندقطبیِ چندمرکزی
بنابر رهیافت فوق، جهان غرب حوزههای متنوعی را برای منافع راهبردی خود در سرتاسر کرهی خاکی تعریف کرده است؛ به طرق مختلف نیز میکوشد آنها را تامین و سازماندهی کند.
2️⃣ رهیافت اقتصادی به نظام جهانی
بنابر این رهیافت، #سرمایهداری بر معادلات اقتصادی جهان حاکم است. وقتی از #نظام_جهانی صحبت میکنیم، درواقع از نظام سرمایهداری جهانی حرف میزنیم. قدرت نیز تابع سرمایهداری است. اقتصاد سرمایهداری، حوزههای مختلفی از #قدرت را در مناطق مختلفی از جغرافیای جهان تعریف کرده و سازماندهی نموده است.
مفاهیمی همچون: تقسیم بینالمللی کار و سرمایه و تولید و مصرف و ... بازتابدهندهی اقتضائات و الزامات این رهیافت هستند. هرگاه در #معماری_امنیتی مناطق مختلف جهان تغییراتی رخ میدهد، متاثر از اقتضائات توسعهی نظام سرمایهداری بوده است. یعنی توسعه و بسط نظام سرمایهداری جهانی در برخی مواقع اقتضا میکند که معماری امنیتی برخی مناطق جهان تغییر یابند. این امر خود را در قالب تغییرات ژئوپلیتیکی (مثل تغییر در مرزها و ائتلافهای منطقهای) آشکار میسازد.
3️⃣ رهیافت اجتماعی به نظام جهانی
سومین رهیافت در این حوزهی مطالعاتی را میتوان به قالببندی جغرافیا بر اساس فرآیندهای جامعهمحور نسبت داد. عناصر فرهنگی، اجتماعی و هویتی در رهیافت سوم از اهمیت بیشتری برخوردارند. در این رهیافت، قدرت نهتنها ابعاد و سطوح مختلفی دارد، بلکه میتواند چندمرکزی نیز تعریف شود. این رهیافت اجازه میدهد تا بتوانیم معادلات ژئوپلیتیکی بعد از #جنگ_سرد را بهتر درک کرده و مطالعه کنیم.
بر اساس رهیافت اجتماعی، منطقههای ژئوپلیتیکی در سرتاسر جهان، توازن خودخواستهای را با استفاده از: نیروهای اجتماعی، دولت-ملتها، پیمانهای منطقهای و نهادهای بینالمللی تامین و کسب میکنند. طراحی و پیادهسازی بحرانهای اجتماعی برپایهی هویتخواهی قومی، نژادی و مذهبی در برخی مناطق (ازجمله در #غرب_آسیا) در راستای این ادراک از معماری ژئوپلیتیکی دنبال میشود.
رهیافت سوم حاکی از آن است که #جغرافیا برخلاف ظاهر استاتیک خود، از پویاییهای درونی خاصی برخوردار است؛ ترکیب زمین با انسان و تکنولوژی سه منبعی هستند که این پویایی را تغذیه میکنند و تعریف دینامیکی از #مرز و #سرزمین تحویل میدهند. راهاندازی #القاعده و #داعش یک نمونهی برجسته در این رهیافت است.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 تغییر در شیوهی تقسیم زمین 🧩 قسمت دوم: نظریهپردازی برای ترمیم هژمونی 💰 تعداد کلمه: 420 کلمه
|
🚩 نزاع نظریهها
🔸 نظریهها، برسازندهی جهان واقعی هستند؛ به آن مشروعیت میبخشند و ترمیم و دوام آن را ممکن میسازند. رشد نگاه انتقادی که از عدم کفایت و نابسندگی نظریههای پشتیبان نظم نوین جهانی خبر میداد، اندیشیدن به آلترناتیو هژمونی آمریکایی را تقویت کرده است. نظریهی #ژئوپلیتیک_منازعه_جهانی که توسط #والرشتاین و #تیلور ارائه شد، یکی از این آلترناتیوها بود که راهبرد شمال-جنوب را جایگزین راهبرد غرب_شرق کرد.
🔹یکی دیگر از نظریههایی که از #راهبرد_شمال_جنوب پشتیبانی میکند، نظریهی #رابرت_کاپلان است. نظریهی کاپلان عمدتا با نام رهیافت #ژئوپلیتیک_آنارشی شناخته میشود. نظریهی وی نمونهای از تلاشهایی است که میکوشند تصویری از نظام جایگزین #نظام_بینالملل موجود را ترسیم کنند.
🔸کاپلان روی ناآرامیهایی که در نقاط مختلف جهان در حال گسترش بود، تمرکز کرد و اصطلاح جدید ژئوپلیتیکی #شمال_ثروتمند و #جنوب_شورشی را برای توضیح و تبیین وضعیت موجود ابداع نمود. البته قصد کاپلان ترمیم قدرت جهانی آمریکاست و کمتر میتوان از دل آن #نظم_جهانی بدیل را استشمام نمود.
🔹نظریهی #برخورد_تمدنها نیز یک سویهی ژئوپلیتیکی دارد. #هانتینگتون در این نظریه که به رهیافت #ژئوکالچر مربوط میشود، زیرساخت منازعات ژئوپلیتیکی که #کاپلان از آن سخن میگفت را در فرهنگها و تمدنهای منتشر در جغرافیای ملل جستوجو کرده است؛ وی این وضعیت را به اوضاع بعد از #جنگ_سرد پیوند زد و رد پای خطوط گسلخیز این منازعه را در جغرافیای جهان ترسیم نمود. عنوان کتاب وی یعنی «برخورد تمدنها و بازسازی نظام نوین جهانی» به وضوح از جنبهی ژئوپلیتیکی نظریهی ساموئل هانتینگتون پرده برمیدارد. این نظریه، نسخهای کاربردی برای بقای #نظم_نوین_جهانی در مواجهه با شرایط گذار به #نظم_جدید بوده است.
🔸رویآوردن #ایالات_متحده به ایجاد #جبهه_تکفیری برای مقابله با #جبهه_مقاومت، بر اساس این نظریههای ترمیمی پشتیبانی میشود. نظریهی کاپلان در پایان قرن بیستم نگاشته شد؛ نظریهی برخورد تمدنهای هانتیگتون نیز در سال 1993 میلادی مطرح گردید. اقدام امریکا در ایجاد کانونهای تکفیری در #غرب_آسیا نیز از سال 1996 میلادی آغاز شد و در سال 2007 میلادی به بهرهبرداری رسید. #عملیات_سایکلون و تجهیز مسلحین افغان نمونهای بسیار برجسته در این راستاست. کاپلان نیز در این میان روی منازعات #بالکان تمرکز داشت و از نزدیک در این منطقه زندگی میکرد. تضعیف گفتمان #اسلام_سیاسی از درون با تاسیس گروههای سلفی و تکفیری، از بالکان و #آسیای_مرکزی تا #غرب_آسیا نکتهی تمرکز این نظریهها بوده است.
🔹جا دارد ما نیز در ایران عزیزمان از خودمان بپرسیم که نظریهی پشتیبان ما از جبههی مقاومت چیست و چه آرایش تئوریکی در برابر نظریههای رقیب به خود باید بگیریم؟ اساسا آیا توجه به لایهی تئوریک این تقابلها و تغییرات را یک امر جدی و لازم و ضروری میدانیم یا معتقدیم که این وجه بیشتر یک فعل تشریفاتی و نمایشی و تزئینی است؟ #نظریه_مقاومت در برابر #نظام_سلطه را از کجا پی بگیریم؟
این یادداشت ادامه دارد....
1️⃣ قسمت اول: گذار به جهان شمال-جنوب
2️⃣ قسمت دوم: نظریهپردازی برای ترمیم هژمونی
3️⃣ قسمت سوم و پایانی: آغازی بر پایان مرکزیت غرب
...
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| | 🔴 نظم جهانی چگونه ساخته میشود؟ 💰 تعداد کلمه: 493 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 5 دقیقه
|
🔸نظم، مولود #بحران است. تاریخ گواهی میدهد که بحرانهای بزرگ، آبستن نظمهای فراگیر و گسترده در جهان بودهاند. معمای #نظم آنجاست که یک دستش در پنجهی آشفتگی است و دست دیگرش درگیر شکلدادن به روابط و معادلات جهانساز. درجاییکه رنجمویههای بحران به آسمان بلند شده است، ناگهان صدای گریهی تولد #نظم_جدید نیز برمیخیزد و از درراهبودن آیندهای متفاوت از امروز خبر میدهد.
🔹توجه استراتژیستهای سرشناسی مثل #وولفرز و #کیسینجر به تولد نظم از دل بحران این پرسش را پیش میکشد که آیا در شرایط آشفته و بحرانی امروز جهان، آیا طرحی در حال شکلدادن به نظم آینده است؟ طراحان نظم آینده چگونه به این میدانهای پرآشوب نگاه میکنند؟ مواد خام و اولیهای که در این بحرانها تولید میشوند، چگونه در ساخت نظم جهان آینده به کار گرفته میشوند؟
🔸برای پاسخ به این پرسش، مرور فرآیند منتهی به نظم امروزین جهان میتواند مفید باشد. کمتر کسی همزمان با هیاهوی سالهای 1914 تا 1918 میلادی (در اثنای #جنگ_جهانی_اول) صدای پایهگذاری ستونهای #نظم_نوین_جهانی را نیز به گوش خود میشنید. اگرچه این نظم در بازهی 1919 میلادی تا 1991میلادی تکوین پیدا کرد و بعد از پایان #جنگ_سرد و فروپاشی #شوروی در سال 1991میلادی توانایی خلق وضعیت امنیتی مطلوب خود را به دست آورد، اما پایههای این وضعیت در بحبوحهی جنگ جهانی اول بر زمین گذاشته شد.
🔹رد پای پایهگذاری نظمهای جهانی را میتوان در تقلاهای نظری و تئوریکی جستوجو کرد که میکوشند تا دیدگاه تازهای دربارهی #جنگ، #قدرت و #امنیت ترسیم کنند. با فروکشکردن شعلههای #جنگ_جهانی_اول توجه به تدوین نظریههای جنگ، قدرت و امنیت مورد توجه قرار گرفت. نظریهپردازان میخواستند با پیشبینیپذیرکردن میدان، بحرانهای بینالمللی پساجنگ را مهار کرده و در ید کنترل ایدهی مطلوبشان درآورند.
🔸نخستین موج واقعگرایی در #روابط_بینالملل در اثنای گرگومیش پس از جنگ جهانی اول متولد شد. از مهمترین شخصیتهای پیشگام این رویکرد میتوان به #آرنولد_اسکار_وولفرز (Arnold Oscar Wolfers) 📎 اشاره کرد. وی به مفهوم #نفوذ تمرکز کرد و اعلام نمود: تقلا برای اعمال نفوذ و کسب #اعتبار در سطح جهان که مورد اهتمام قدرتهای بزرگ قرار میگیرد، محیط امنیتی خاصی را در روابط بینالملل ایجاد میکند و به روابط و معادلات جهانی سمتوسو و راستای مشخصی میبخشد.
🔹نام #وولفرز در صدر فهرستی قرار دارد که میتوان آن را جریان اندیشکدههای سیاسی، دفاعی و امنیتی غرب نامید. وولفرز که حتی در میانهی #جنگ_جهانی_دوم نیز به تفکر نازی در آلمان تعلق خاطر داشت، ناگهان این کشور را ترک کرد و به #دانشگاه_ییل در آمریکا پیوست. او افراد مستعدی را شناسایی و جذب نمود و آنها را در «دفتر خدمات استراتژیک» به کار گرفت. این مرکز به زودی به یک قطب #تصمیمسازی برای دولت آمریکا تبدیل شد. وولفرز به مدت 10سال، مدیر مرکز تحقیقات سیاست خارجی واشنگتن در دانشگاه جان هاپکینز بود. امروز که به مهاجرت وولفرز از #آلمان به آمریکا نگاه میکنیم، رد پای فرآیند تغییر نظم را نیز در این مهاجرت میبینیم.
🔸میراث فکری وولفرز در #مطالعات_امنیت، اهمیت «نفوذ» و «اعتبار» را برای معماران #نظم_جهانی برجسته کرد و از طریق اعتباربخشی به رهیافت #واقعگرایی در مطالعات سیاسی، سمتوسوی خاصی را به نظم جهانی بخشید.
#نظریه_مقاومت
#منطق_مقاومت
https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid