eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
945 دنبال‌کننده
426 عکس
62 ویدیو
17 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
| 🟥 وب‌سایت دانشگاه ایالتی یوتا (Utah State University) در تعریف دانش ژئوپلیتیک می‌نویسد: 🔸 ژئوپلیتیک، چارچوبی برای درک عمیق‌تر دنیای پیچیده‌ی پیرامون است. اصطلاح (Global Politics) به سیاست‌هایی اطلاق می‌شود که نشان‌گر اهداف یک دولت-ملت‌ها در مقیاس جهانی است؛ رسیدن به این اهداف نیازمند تفکر و عمل جغرافیایی است. ژئوپلیتیک توضیح می‌دهد که چگونه کشورها، کسب و کارها، گروه‌های تروریستی و غیره با کنترل ویژگی‌های جغرافیایی جهان سعی می‌کنند این ویژگی‌ها را در خدمت تحقق اهداف‌شان به کار بگیرند. این ویژگی‌ها اصطلاحا «موجودیت‌های جغرافیایی» (Geographical Entities) نامیده می‌شوند. عبارتند از: مکان‌ها (Places)، مناطق (Regions)، قلمروها (Territory)، مقیاس‌ها (Scale) و شبکه‌ها (Networks). 🔹 ، مطالعه‌ی کاربرد خاصی از قدرت است تا بفهمیم چگونه کشورها و سایر گروه‌ها برای کنترل موجودیت‌های جغرافیایی در محیط بین‌الملل وارد رقابت می‌شوند. ازاین‌رو ژئوپلیتیک همیشه با بعد بین‌المللی و جهانی سیاست در پیوند است؛ یعنی موضوعات مورد بررسی‌اش مقیاس جهانی دارند. بنابراین، ژئوپلیتیک را می‌توان به‌عنوان دانشی برای ، و مبارزه بر سر موجودیت‌های جغرافیایی با ابعاد بین‌المللی و جهانی و استفاده از آن‌ها برای تحقق منافع سیاسی تعریف کرد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥پدیده‌های طبیعی با پدیده‌های انسان‌ساخته‌، در جغرافیا، درهم‌تنیده‌اند. عامل‌های انسانی و طبیعی، بسته به آمریتی که از خود بروز می‌دهند، در شکل‌دادن به مختصات یک حضور دارند. به‌میزان توسعه‌یافتگی، سهم ساختار جامعه در ایجاد فضای جغرافیایی بیش‌تر شده و بر غلبه می‌کند. دانش‌هایی هم‌چون و نیز از دل نیازها و در نسبت و تناسب با ایدئولوژی‌های این جوامع برآمده است. 🔸به‌دلیل دخالت در جغرافیا است که هومبولت (alexander von humboldt) (پدر جغرافیای نو) در رهیافت (geocratic) بر تعیین‌کنندگی طبیعت بر کیفیت زندگی انسان تاکید می‌کند؛ ریتر (carl ritter) در رهیافت (theocratic)، روایتی از تحولات جغرافیایی ارائه می‌نماید که نشان‌دهنده کنترل آفریدگار بر پدیده‌های سطح زمین باشد. ویدال بلاش (Vidal de La Blache) در رهیافت (we-ocratic) و مکتب امکان‌گرایی جغرافیا، متاثر از بر این تفسیر تاکید می‌کند که اگرچه محیط، امکاناتی را در اختیار انسان قرار می‌دهد، اما حق برای بهره‌گیری از آن‌ها هم‌چنان وابسته به انسان است. 🔹باتوجه به تاثیر بر تفسیر یا جغرافیا، این پرسش قابل طرح است که نگاه انسان موحّد به جغرافیا و چه تمایزات و امتیازاتی در مقایسه با دیگر رهیافت‌ها دارد؟ این پرسش، هسته‌ی سخت را شکل می‌دهد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 پس از قریب به چهار و اندی سال کار مقدماتی در این کانال، اعم از: پرداختن به ترمینولوژی ، ، ، و ، و نهایتا ، اکنون می‌توان یک جمع‌بندی نسبتا قابل قبولی از در گذار به عصر جدیدش ارائه داد. به‌عبارت‌دیگر، پس از چهار سال پهن‌کردن بحث، اکنون به فصل جمع‌کردن آن رسیدیم. 🔸 تلاش می‌کنم در فصل جدید، مطالب به دور از موجزگویی باشد. شاید بهتر این باشد که ابتدا یک مطلب موجز به شکل کپشن، و سپس مطلب مبسوط‌‌تر با ادبیات عامیانه‌تر را تقدیم کنم. 🔹پی‌رنگ اصلی پست‌ها این خواهد بود که نسخه‌ی تمدنی ، تنها راه برون‌رفت از دشواره‌های دویست سال گذشته‌ی این مرزوبوم است. این نسخه، حاصل فهم رهبران انقلاب از تلاقی سه نیرو در شکل‌دادن به وضعیت ایران معاصر است: 1️⃣ طرح بعثت 2️⃣ تقابل ایران و اسلام با استعمار و 3️⃣ میراث پنج نهضت تحول‌خواهانه‌ی ایرانی در دو قرن گذشته 🔹ماحصل فهم عمیق از نحوه‌ی تلاقی این سه نیرو در شکل‌دادن به ، رهبران انقلاب را به ضرورت پی‌ریزی نقشه‌ی راه تمدنی انقلاب برای شکل‌دادن به رهنمون ساخته است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔸 تامل از منظر الهیات جغرافیا به مساله‌های (شکل‌گیری فرهنگ‌های مختلف در بستر جغرافیا) واجد این پرسش مهم است که چرا دانش‌های انسانی موجود اصرار دارند انتشار بشر در زمین را به حاشیه‌ی شمالی و مناطق یخ‌زده‌ی اوراسیا به‌ویژه منطقه (Yamna) گره بزنند؟ چرا با وجود شواهد زمین‌شناختی و قرائن تاریخی ، که هم مورد تصریح منابع دینی و هم مورد پذیرش نگارندگان کتاب‌های تاریخ تمدن است، شکل‌گیری موج انتشار از این ناحیه، به‌ویژه جلگه‌ی جدی گرفته نمی‌شود؟ 🔹 به‌نظر می‌رسد که کارکرد روایت غالب از فرآیند انتشار، دفاع از و خوانش الحادی از حضور انسان در زمین است. ستون فقرات این روایت با ترسیم تصویر (Hunter-gatherer) و قامت راست کرده است. اگر در مرکزیت انگاره‌ی را قرار بدهیم، قرارگرفتن در قله‌ی نیازهای آدمی را به‌طور ضمنی پذیرفته‌ایم. این انسان، دیگر انسان نیست؛ تداوم میمون است و اهل کوچ. قراردادن انسان شکارچی در مناطق سردسیر نیز این روایت را معقول‌تر و گیراتر جلوه می‌دهد. 🔸 این منطقه‌ی سردسیر نباید آن‌قدر از دور باشد که در راه به گهواره‌ی تمدن (یعنی بین‌النهرین) تلف شود؛ نه‌آن‌قدر به این مدار نزدیک باشد که به‌دلیل وفور غذا، اعتبار انگاره‌ی شکار زیر سوال رفته و ساقط گردد. تطبیق این اوصاف ما را به مختصات جغرافیایی مناطق شمالی دریای سیاه خواهد رساند. 🔹 در ، هم با انسان متفاوتی روبه‌رو هستیم و هم با خدایی مهربان و حکیم. خدایی که کشتی علیه‌السلام را نه در یخ‌بندان و کمبود غذایی، بلکه در سرزمینی چهارفصل و در وفور نعمت و تنوع غذا، یعنی در مدار33درجه‌ی بین‌النهرین فرود می‌آورد. 🔸 در روایتی که کتب دینی از انتشار بشر در به تصویر می‌کشند، دسترسی به را نمی‌توان بهانه‌ی تشکیل کانون‌های جمعیتی در خارج از بین‌النهرین دانست و جمعیت‌ها را به جست‌وجوگران علوفه و شیر و گوشت فروکاست. آدمی برای خروج از بین‌النهرین نیاز والاتری دارد که رنج در راه آن را می‌کند. این خروج، نه برای و شکار، بلکه برای نام دارد. 🔹 این اقدام جغرافیایی آن‌قدر ارزشمند است که شمرده می‌شود و در ردیف نخستین و مهم‌ترین افعال و سیره‌ی انبیای اولوالعزم قرار می‌گیرد. علیه‌السلام به نجف، علیه‌السلام به و و علیه‌السلام به می‌رود؛ علیه‌السلام سرتاسر را برای تبلیغ زیر پا می‌گذارد؛ و آخرین اولوالعزم الهی حضرت صل‌الله‌علیه‌وآله با هجرت از مکه به ، دولت و جامعه‌ای نو بنیان می‌گذارد. 🔸 عطف به تاریخ پیدایش و اهمیت در شکوفایی فرهنگی بشر، قراردادن در مرکز تفسیرهای و اهمیت فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کند؛ عجیب آن‌که با تاریخ تمدن‌های تدوین‌شده نیز سازگاری بیش‌تری دارد و می‌توان ناف نیاز به شواهد عینی را از افسانه‌سرایی جدا کرد. 🔹 آغاز روایت انسان از نجف، نقطه‌ی عزیمت مناسبی برای صورت‌بندی است. ایجاد و برای در این روایت، معنای ملموس‌تر و معقول‌تری دارد. آموزه‌ی نیز به‌مثابه مکانیزمی از سوی متالهان برای رقم‌زدن (تقلا برای خروج از و ایجاد ) تعریف می‌شود. 🔸 یکی از دستاوردهای الهیات جغرافیا، صورت‌بندی تعریفی ژئوکالچر از به‌تبع موقعیت ژئوپلیتیکی استثنائی آن است. از دل تفسیری که شکل‌گیری دو حکومت کاملا متفاوت در بین‌النهرین و ایران را توضیح می‌دهد، نظریه‌ی کاملا نویی نیز قابلیت تئوریزه‌شدن پیدا می‌کند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔴 درکِ مکانتِ زمان، راهی برای فهم در 🔹 مباحث در کانال «دقایقی پیرامون دوران جدید عالم»، در یک سیر طبیعی رخ داد. ما ابتدائا می‌خواستیم راهی برای استفاده از برای پرداختن به مساله‌های عینی سیاست و مشخصا برای پیدا کنیم. فلسفه‌ی تاریخ در آسمان بحث می‌کند و نتایجی که می‌گیرد، انتزاعی به نظر می‌رسد. اگر احکام و قوانین و اصول فلسفه‌ی تاریخ نتواند به زمین واقعیت و عینیت نزدیک شود، و خیال و پنداشته و انگاشته خواهد شد. به‌عبارت‌دیگر، تا وقتی که عصر و زمان، مکان پیدا نکنند، اثبات شکل‌گیری در عالم میسور نخواهد شد. 🔸 در این راستا متوجه شدیم که یکی از مکاتب عمده‌ی فلسفه‌ی تاریخ، نگاه جغرافیایی به حرکت و تاثیر امکان‌ها و در شکل‌دادن به فرهنگ و سیاست و اقتصاد است. نتیجه گرفتیم که فلسفه‌ی تاریخ در نخستین قدم برای زمینی‌شدن باید به تن کند تا بتواند حضور خود را در متن تصمیم‌های کلان اجتماعی و زندگی روزمره نشان دهد. وقتی زمان لباس جغرافیا می‌پوشد و مکانت پیدا می‌کند، رد پای تاریخ بر زمین هویدا می‌شود و تغییر تاریخ و پیچ‌های تاریخی امکان بررسی و رد و تایید پیدا می‌کند. 🔹 ژئوپلیتیک یکی از بهترین بسترها برای زمینی‌کردن و عینی‌کردن و محسوس‌کردن احکام فلسفه‌ی تاریخی است. برای نمونه، یکی از مهم‌ترین مباحث فلسفه‌ی تاریخی شیعه است. اما اگر نتوانیم این نزاع را در روی زمین به تصویر بکشیم، احساس خواهیم کرد که با یک بحث انتزاعی روبه‌رو هستیم. چون ما در واقعیت روزمره، با حق و باطل محض مواجه نیستیم و بلکه با اختلاط آن‌ها طرفیم. باید نشان دهیم که تاریخی چگونه به یک در روی زمین تبدیل شده است؟ پاسخ به این سوال، نیازمند توضیح و تبیین کیفیت و چگونگی است. توضیح این مطلب را ذیل الهیات جغرافیا دنبال کردیم. 🔸 طرح الهیات جغرافیا نیز در همین راستا دنبال شد. الهیات جغرافیا می‌تواند واسط فلسفه‌ی تاریخ و ژئوپلیتیک باشد و ما را به عبور دهد. زیرا اگر بتوانیم را صورت‌بندی کنیم، کمک خواهد کرد که فلسفه‌ی تاریخ شیعی را به نظریه‌ی سیاسی نزدیک کرده و به تولید و تدوین و تصویرسازی از الگوی نزدیک‌تر شویم. 🔹 این مسیر، مباحث و را نیز به هم‌دیگر نزدیک‌‌تر کرده و سیر مباحث را قابل اعتنا می‌کند. این رهیافت در فقدان ، که به‌نوبه‌ی خود ناشی از عدم است، قابل پی‌گیری و حائز اهمیت و ضرورت است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔴 جابه‌جایی محور توازن منازعات تمدنی به مدیترانه 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل 4️⃣ از 4️⃣ 🔹 یکی از نقاط پیوند با و StateBuilding، عبارت است از: تعریف و حاکم بر شیوه‌ی تعیین و تنظیم برای مشخص‌کردن قلمرو یک . ، به سرزمینی با سرحدات مشخص و معین احتیاج دارد. این‌که این سرحدات براساس چه شاخص و معیاری، و با چه وسعت و گستره‌ای مشخص شوند، بر و تاثیر مستقیم دارند. تغییرات این منطق و الگو را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. 🔸 ، شاخص جدیدی است که در مورد توجه قرار گرفت. با تعریف مرز، که ماهیتی صرفا مادی و ریاضیاتی داشت، شاخص که ماهیتی انسانی داشتند، کنار گذاشته شدند. سرحد براساس وفاداری اقوام و قبایل و ایلات تعریف می‌شد؛ اما مرز، کاملا کمّی بود و با متراژ سرزمین تعیین می‌گردید. 🔹 رونق‌گرفتن نگاهی کمّی و امکان رام‌کردن عالم طبیعت با افسار ، ابزاری بود که این گذار را تسهیل می‌کرد. یا همان چیزی که به‌خطا تحت‌عنوان «گفتار در روش» معروف شده است، مهم‌ترین کتاب است؛ این کتاب تنها 10 سال پیش از و در نقطه‌ی اوج منتشر شد و بر منطق پیدایش جهان مدرن و شیوه‌ی نظام بین‌الملل تاثیر گذاشت. 🔸 شاخص مرز، گذار از سنتی به را ممکن کرد. حتی نیز متاثر از ریاضیات جدیدی که دکارت عرضه کرده بود، را نوشت. خود هابز، یعنی معمار دولت مدرن و نخستین مدون جدید، به این نکته تصریح کرده است. 🔹 این‌که دقیقا از کدامین نقطه از خاک گسترده‌ی زمین، مرزهای یک سرزمین آغاز شود و در کدامین نقطه به اتمام برسد، نیازمند مطالعه‌ی پیچیده‌تر جغرافیا بود. اگرچه این پیچیدگی با ابزار ریاضی مهار می‌شد، اما نگاه پیچیده‌تری به ماهیت انسانی و تاریخی جغرافیا را نیز می‌طلبید. به‌مرور زمین، دانش‌هایی هم‌چون ، ، ، ، و ... درراستای تامین این نیاز، عمدتا با مرکزیت جهان آنگلاساکسونی شکل گرفتند. 🔸 از آن روز تا به‌اکنون، یکی از مهم‌ترین اهرم‌های و شکل‌دادن به و بوده است. این‌که می‌بینیم از تا به امروز، سکان‌داران و پایه‌گذاران دانش‌های مرتبط با آن، کشورهای ابرقدرت جهان هستند، نشان می‌دهد که هژمونی مدرنیته با روش فهم جغرافیا در پیوند بوده است. 🔹 یکی از این مسابقات است که در قلب و در پیرامون مرزهای عزیز شکل گرفت و نتیجه‌ی آن، تجزیه‌ی بخش‌هایی از قلمرو ملی و تاریخی ما شد. این سرزمین‌های جداشده اکنون 9 کشور را دربر می‌گیرند که عبارتند از: ، ، ، ، ، ، ، و . در اثنای بازی بزرگ، کارکرد خاکی و زمین‌پایه‌ی در شکل‌دادن به ، به مرزهای آبی در منتقل گردید. 🔸 به‌تبع تغییراتی که دانش‌های جغرافیایی جدید رقم زده‌اند، مختصات و نقطه‌ی تعادل و لبه‌های منازعه‌خیز از به شرق مدیترانه منتقل شده است. از این رو است که سرزمین در جوار ، امروزه سنگر مقاومت سرزمین میانه و نماینده‌ی در برابر سینه سپر کرده است. امروز فردای سرزمین ، در لبه‌های سرخ این نقطه از عالم، در حال رقم‌خوردن است. / پایان 📎 یادداشت‌های پیشین 👇👇👇 1️⃣ یادداشت اول: وابستگی توازن‌بخش 2️⃣ یادداشت دوم: منطق طبیعی مرز 3️⃣ یادداشت سوم: استعلای جغرافیایی زیربنای استیلای سیاسی . 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| مقوله‌ی توسعه را از زوایای مختلفی به بحث می‌توان گذاشت؛ یکی از این زاویه‌ها، است. از اگر بخواهیم از این زاویه به نگاه کنیم، رد پای را در این امر نیز مشاهده خواهیم کرد. ادامه این مطلب را در پست بعد بخوانید... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 علی‌رغم شباهت‌ها، تفاوت‌هایی نیز میان #بازی_بزرگ کلاسیک و #بازی_بزرگ_جدید وجود دارند که توجه به
| 🔴 مناطق مورد منازعه یا میدان بازی در بازی بزرگ جدید، مناطق وسیعی از جغرافیای محور یا ، در قاعده‌ی بازی برای پیش‌برد بازی مد نظر گرفته شده‌اند؛ در حالی که در بازی بزرگ کلاسیک، تنها تمرکز روی یک یا دو منطقه بود. 🔴 تغییر و تعدد بازیگران در بازی بزرگ جدید، بازیگران فرامنطقه‌ای بیش‌تری وارد بازی شده‌اند. از ، ، و گرفته تا ، و . در حالی که در شکل کلاسیک آن، دو قدرت بزرگ اروپایی، طرف‌های اصلی منازعه و کشمکش حساب می‌شدند. 🔴 تاثیر وضعیت افغانستان بر وضعیت منطقه در بازی بزرگ جدید، از حیث یک تخته‌ی خیز برای بی‌ثبات‌سازی سیاسی و امنیتی تمام منطقه (و تحمیل ) مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ در حالی که در شکل کلاسیک، افغانستان، منطقه‌ی حائل میان قدرت‌های متخاصم بود. 🔴 قطبی‌شدن وضعیت بازیگران در بازی بزرگ جدید، تمام بازیگران و طرف‌های درگیر رقابت در محور هارتلند، به‌دلیل قطبی‌شدن رقابت در تلاش‌اند تا منافع خود را به شکل انفرادی تامین کنند؛ در حالی که در شکل کلاسیک، دو قدرت بزرگ اروپایی به‌شکل منظم برای دسترسی به منافع بزرگ‌شان تلاش می‌کردند. 🔴 تلاش برای متوازن‌سازی نفوذ هژمونیک در بازی بزرگ جدید برای متوازن‌سازی قدرت و ساختار ، هم‌چنین برای کنترل جغرافیای موثر در این بازی و رقابت‌های نظامی، سیاسی و اقتصادی؛ رهیافت‌های بسیار مدرن‌تری دنبال می‌شوند. در حالی که در بازی بزرگ کلاسیک، صرفا تلاش برای جلوگیری از نفوذ رقبا در دستور کار قرار داشت و هنوز سیاست چهره‌ی به خود نگرفته بود. 🔴 ابزارهای مدرن بازی بزرگ جدید در بازی بزرگ جدید، ابزارهای مدرن در فرایند رقابت مورد استفاده قرار می‌گیرند. بدین‌ترتیب شکل جنگ چهره‌ی هیبریدی پیدا کرده است. یعنی تمام اشکال، وسایل و ابزارهای مدرن و فناوری‌های نوظهور در این میدان به کار گرفته می‌شوند. در حالی که در شکل کلاسیک، تنها از ابزارهای جاسوسی و خبرچینی استفاده می‌شد. 🔴 اهمیت نسبت به در شکل جدید این بازی، تلاش بیش‌تر برای دست‌یابی به منافع اقتصادی و منابع زیرزمینی، برطرف‌کننده‌ی نیازهای فوری طرف‌های درگیر در این رقابت شمرده می‌شود. اگرچه در نگاه نخست چنین القا می‌شود که مقصود، سیاسی و اقتصادی یکی از مناسبات مهم و قواعد بازی است، اما در واقع امر شاهدیم که منافع اقتصادی بر منافع سیاسی حاکم‌اند. 🔴 استفاده از اهرم اقتصادی برای بی‌ثبات‌سازی منطقه‌ای در بازی بزرگ جدید، از اهرم‌های اقتصادی مانند: ارائه‌ی مشوق‌ها، فشارهای اقتصادی و تحریم‌ها و ممانعت‌های ترانزیتی برای تطمیع کشورهای دخیل در دایره‌ی سرزمینی بازی، به شکل وسیعی استفاده می‌شود. در حالی که در شکل کلاسیک این بازی، رقابت تنها معطوف به رقابت‌های سیاسی بود و در آن بیش‌تر مطمح نظر قرار می‌گرفت. 🔴 استفاده از نیروی‌های نیابتی در بازی بزرگ جدید، نیروهای نیابتی () برای برهم‌زنی توازن در حاکم بر قاعده‌ی بازی مورد استفاده قرار می‌گیرند. گروه‌های تروریستی، جدایی‌طلبان و شبکه‌های قاچاق، اضلاع اساسی و ابزارهای این بازی را در کنار فعالیت‌های جاسوسی می‌سازند. در حالی که در شکل کلاسیک بازی بزرگ، تنها بازی‌گران دولتی در با یک‌دیگر قرار می‌گرفتند. 🔴 تقابل فرهنگ‌ها در بازی بزرگ جدید، اصل تقابل فرهنگی و تمدنی قاعده‌ای حاکم بر دایره‌ی رقابت‌هاست. تمدن چینی، ، هندی، ترکی، جاپانی، و غیره در این عرصه قابل ذکرند. در حالی که در بازی بزرگ کلاسیک، تقابل فرهنگ‌ها نه، بلکه ترس از رقابت هژمونیک و تسخیر جغرافیای بیش‌تر توسط قدرت‌های بزرگ مطرح بود. 🔴 فقدان ایدئولوژی دولتی در بازی بزرگ کلاسیک، تلاش عمده برای تسلط هژمونیک سیاسی و ایدئولوژی دولتی، بیش‌تر محسوس بود؛ در حالی که در شکل جدید، این رقابت بدون موجودیت ایدئولوژی دولتی و سیاسی، به‌دنبال کسب هرچه‌بیش‌تر منافع اقتصادی است و حوزه‌ی (خطرات و تهدیدهای امنیتی) اساس آن را می‌سازد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| 🚩 گفت‌وگویی کوتاه میان و ، دو صاحب‌نظر برجسته در حوزه‌ی . این گفت‌وگو نسبتا قدیمی است، اما به پشت ماجراهایی که در حال رقم‌خوردن هست، اشاره دارد. 🚩 خلاصه‌ی این گفت‌وشنود این است که اساسا مشکل کلیدی با ایران، بر سر داشتن یا نداشتن نیست؛ آن‌چه آرامش و اطمینان خاطر را از سیاست‌مداران سلب کرده و می‌کند، مختصات جغرافیایی خاص است. این‌که ایران در مختصات نیم‌روز اوراسیافیقا نشسته و هر تردد و تحرکی که از شرقی‌ترین نقطه آسیا به غربی‌ترین نقطه‌ی اروپا یا بالعکس بخواهد صورت بگیرد، لاجرم باید ایران را در نظر بگیرد. 🚩 ابزار رژیم برای حمله به زیرساخت‌های دفاعی و هسته‌ای، حمله‌ی موشکی و هوایی است. دارایی و توانایی ایران عزیز برای مقابله و خنثی‌سازی این تهدید، تکیه به دستاوردها و قابلیت‌های نهادهای نظامی و دفاعی است؛ اعم از ابزارها یا سرمایه‌ی انسانی این حوزه. ما در این عرصه پیشرفت‌های بسیار زیادی داشته‌ایم. 🚩 مساله‌ی مهم‌تر این است که ابزار حمله به مختصات سرزمینی و تغییر در جایگاه ژئوپلیتیکی ایران را بشناسیم. برای حل و هضم ایران در نظم مطلوب غرب، باید جایگاه جغرافیایی ایران را تغییر کند. این یعنی تغییر مرزها و بحث . آیا ما به این پرسش توجه داریم که ابزارهای تعیین‌کننده‌ی ما برای تثبیت موقعیت جغرافیایی و مواجهه با ابزارهای تهدید معطوف به این وجه از ثبات و دوام و امنیت ایران چیست؟ 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔴 آقای جغراسیا: رابرت دیوید کاپلان 💰 تعداد کلمه: 450 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه (Robert David Kaplan) مشاور اسبق وزارت دفاع ایالات متحده‌ی امریکا (در زمان ریاست رابرت گیتس) و صاحب آثار مرجعی در حوزه‌ی ، متولد سال 1952 است که در نیویورک به دنیا آمد. در سال 1973 از دانشگاه کانکتیکات فارغ‌التحصیل شد. یک دوره شانزده‌ساله را در خارج از کشور و در سفر زندگی کرد و اندک‌اندک به یک چهره‌ی نام‌آشنا در جهان سیاست تبدیل شد. قدری بیش‌تر با او آشنا شویم.... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 اراده انسان و انتقام از جغرافیا 💰 تعداد کلمه: 405 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه
| 🔹بصیرت‌های برآمده از بر این برداشت صحه می‌گذارند که میان فرهنگ یک ملت با مختصات جغرافیایی ایشان رابطه و تناسب برقرار است. روایت ژئوپلیتیکی از بافت فرهنگی و تاریخی منطقه‎ی و حوادثی که پیرامون آن رخ داده و می‌دهد، بر همین پایه صورت‌بندی شده است. کاپلان این رهیافت را در گامی دیگر، در وسعتی به‌اندازه‌ی تعمیم می‌بخشد و به مفهوم بشر با سرشت جغرافیایی این منطقه‌ی وسیع تاکید و تصریح می‌کند. وی این وسعت را (Greater Middle East) می‌نامد. 🔸 عطف به چنین روایتی می‌توان وقایع را نیز از چنین منظری تفسیر کرد. از این منظر، امروز در همان اتفاقاتی در حال تکرار است که 1400 سال پیش نیز رخ داد. ، در به وقوع پیوست. در آن دوره‌ی تاریخی تلاش برای توسعه‌ی شعاع با سدی به نام روبه‌رو شد. قرآن را در به سر نیزه زد و با پیشه‌کردن چهره‌ای مظلوم برای خود و ساختن ابزاری روانی از طریق مقدس‌سازی ظاهر نصّ، تحقق اسلام علوی را قرن‌ها به تعویق انداخت. 🔹منطقه‌ی در صدر اسلام به دست فتح شده است. عاص پا را از قاره‌ی فراتر نهاد و با تصمیم شخصی خود را نیز تصرف کرد. نقطه‌ی تماس آسیا با ، جایی که با به یک‌‎دیگر دست می‌دهند، از دیرباز نقطه‌ی ستیز با بوده است. در تجربه‌زیسته‌ی تاریخی، حتی وقتی علیه‌السلام از مصر وارد شد، امت او مطالبه‌ی مصری داشتند و می‌خواستند سرزمین مقدس به سیاق مصر فرعون ساخته و اداره شود. وقتی علی علیه‌السلام نیز والی علوی بر این منطقه تعیین می‌کند، این مختصات تحمل را ندارد و به شهادت ایشان منجر می‌گردد. 🔸 تجربه‌زیسته‌ی تاریخی می‌گوید که آن‌چه مهم‌تر فتح شام و مصر است، تغییر بافت فرهنگی ملتی است که در این منطقه سکنی گزیده‌اند. جبهه‌ی مقاومت امروز در شامات و سینا در چنین مضانی قرار دارد. هر طرحی برای در این منطقه باید بتواند به تغییر مردمان این سرزمین بیانجامد. 🔹انتظار می‌رود که بتوانیم با بصیرت‌های منبعث از ، بافت تاریخی-فرهنگی- جغرافیایی این ناحیه را توضیح داده و تفسیری ارائه کنیم که توانایی تغییر اراده‌ی مردمان این سرزمین را برایمان به ارمغان بیاورد.این تفسیر باید بتواند ما را به شناسایی ویژگی‌های اراده‌ای راهنمایی کند که امروز برای تغییر این الگوی تکراری و رقم‌زدن تجربه‌ای نو نیاز داریم. الهیات این ظرفیت را دارد که روش دستیابی به اراده‌ی منتهی به را به تصویر بکشد تا آدمی بر تفوق پیدا کند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 رهیافت‌های کلان اروپامحور در مطالعه‌ی ژئوپلیتیک 💰 تعداد کلمه: 382 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای
| 🔹دانش ژئوپلیتیک به‌‎دلیل تکوین در ، رویکرد غرب‌محورانه‌ای داشته است؛ بدین‌ترتیب در این دانش، جهان از منظر غرب دیده می‌شود. نگاهی به نحوه‌ی قرارگرفتن قطعات زمین در نقشه‌های جغرافیایی، این واقعیت را تایید می‌کند. بااین‌وجود، سه رهیافت عمده در مطالعات قابل تمایز از یک‌دیگرند: 1️⃣ رهیافت نظام جهانی چندقطبیِ چندمرکزی بنابر رهیافت فوق، جهان غرب حوزه‌های متنوعی را برای منافع راهبردی خود در سرتاسر کره‌ی خاکی تعریف کرده است؛ به طرق مختلف نیز می‌کوشد آن‌ها را تامین و سازمان‌دهی کند. 2️⃣ رهیافت اقتصادی به نظام جهانی بنابر این رهیافت، بر معادلات اقتصادی جهان حاکم است. وقتی از صحبت می‌کنیم، درواقع از نظام سرمایه‌داری جهانی حرف می‌زنیم. قدرت نیز تابع سرمایه‌داری است. اقتصاد سرمایه‌داری، حوزه‌های مختلفی از را در مناطق مختلفی از جغرافیای جهان تعریف کرده و سازمان‌دهی نموده است. مفاهیمی هم‌چون: تقسیم بین‌المللی کار و سرمایه و تولید و مصرف و ... بازتاب‌دهنده‌ی اقتضائات و الزامات این رهیافت هستند. هرگاه در مناطق مختلف جهان تغییراتی رخ می‌دهد، متاثر از اقتضائات توسعه‎ی نظام سرمایه‌داری بوده است. یعنی توسعه و بسط نظام سرمایه‌داری جهانی در برخی مواقع اقتضا می‌کند که معماری امنیتی برخی مناطق جهان تغییر یابند. این امر خود را در قالب تغییرات ژئوپلیتیکی (مثل تغییر در مرزها و ائتلاف‌های منطقه‌ای) آشکار می‌سازد. 3️⃣ رهیافت اجتماعی به نظام جهانی سومین رهیافت در این حوزه‌ی مطالعاتی را می‌توان به قالب‌بندی جغرافیا بر اساس فرآیندهای جامعه‌محور نسبت داد. عناصر فرهنگی، اجتماعی و هویتی در رهیافت سوم از اهمیت بیش‌تری برخوردارند. در این رهیافت، قدرت نه‌تنها ابعاد و سطوح مختلفی دارد، بلکه می‌تواند چندمرکزی نیز تعریف شود. این رهیافت اجازه می‌دهد تا بتوانیم معادلات ژئوپلیتیکی بعد از را بهتر درک کرده و مطالعه کنیم. بر اساس رهیافت اجتماعی، منطقه‌های ژئوپلیتیکی در سرتاسر جهان، توازن خودخواسته‌ای را با استفاده از: نیروهای اجتماعی، دولت-ملت‌ها، پیمان‌های منطقه‌ای و نهادهای بین‌المللی تامین و کسب می‌کنند. طراحی و پیاده‌سازی بحران‌های اجتماعی برپایه‌ی هویت‌خواهی قومی، نژادی و مذهبی در برخی مناطق (ازجمله در ) در راستای این ادراک از معماری ژئوپلیتیکی دنبال می‌شود. رهیافت سوم حاکی از آن است که برخلاف ظاهر استاتیک خود، از پویایی‌های درونی خاصی برخوردار است؛ ترکیب زمین با انسان و تکنولوژی سه منبعی هستند که این پویایی را تغذیه می‌کنند و تعریف دینامیکی از و تحویل می‌دهند. راه‌اندازی و یک نمونه‌ی برجسته در این رهیافت است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid