eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
1.1هزار دنبال‌کننده
452 عکس
73 ویدیو
19 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
🎈نخستین دهه‌ی انقلاب اسلامی (بخش نهم) ❎ سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در 12 بهمن 1367: ... «در دهه‌ی شصت و هفتاد، حوادث و وقایع انقلابیِ زیادی اتفاق افتاده، از اقصای آسیا تا آفریقا و تا آمریکای لاتین؛ وقایعی که هرکدامی، یک تأثیر بر جغرافیای سیاسی جهان داشت. اما می‌خواهم این را بگویم که انقلاب اسلامی در میان همه‌ی این انقلاب‌ها از جهت ارائه‌ی یک تلقّی جدید از جهان و یک جهان‌بینی جدید به انسان‌ها، استثنایی بود. بقیه‌ی انقلاب‌هایی که در این دو دهه اتفاق افتادند، درحقیقت ادامه‌ی انقلاب شوروی هستند. همان تلقّی، همان فکر و همان راه حل در مسائل جهانی را ارائه می‌کنند، چیز جدیدی نمی‌گویند. لذا شما می‌بینید که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در کشورهای جهان سوم، حتی در کشورهای اسلامی، هرگاه یک عده روشنفکر می‌خواهند یک حرکتی را انجام بدهند و اعتراضی کنند، ایدئولوژی‌شان مشخص است؛ حرکت، حرکت چپ است؛ نظامات، همان نظاماتی است که در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در کشور روسیه دیده شده است». @doranejadid
✍️ بازخوانی یک کتاب 👓 «علم تحولات جامعه؛ پژوهشی در فلسفه‌ی تاریخ و تاریخ‌گرایی علمی» ⛳️ قطعه‌ی شماره‌‌ی 12 د) مکتب اصالت نژاد دیدگاه اصالت نژاد، سخیف‌ترین رویکرد در تبیین تحولات تاریخی است. تاریخ بشر عظیم‌ترین تراژدی‌ها و سوگواری‌ها را از ناحیه‌ی اصحاب این نظریه تحمل کرده است. تبیین نژادی در آلمان نازی موجد یکی از بزرگ‌ترین فجایع بشری شد. اگرچه این نظریه بر و مبتنی بود ولی روزنبرگ و کتاب او به‌نام "افسانه‌ی قرن بیستم" منادی و اشاعه‌دهنده‌ی این فلسفه گردید. پیش از روزنبرگ در قرن نوزدهم، گوبینوی فرانسوی در کتاب خود به‌نام "نابرابری نژادهای انسانی" برای اولین بار مدعی شد که نژاد سفید برترین نژادهاست و سپس هوستن استوارت چمبرلن انگلیسی همین عقیده را پذیرفت. بنابر نظریه‌ی اصالت نژاد، هنر و علم و دین و دیگر پدیده‌های فکری و روحی جامعه‌ی انسانی، محصول نژاد برتر و عالی است و چنین نژادی هم نژاد سفید انگاشته می‌شود؛ این دیدگاه نژاد پست را سبب توقف و به‌قهقرا کشاندن فرهنگ بشر می‌شمرد. روزنبرگ و پس از او هیتلر در کتاب "نبرد من" مساله‌‌ی نژاد آریایی را مطرح کردند و این نژاد را بنیانگذار تمدن غربی شمردند. کتاب "نبرد من" کتاب مقدس فلسفه‌ی نژادی تلقی شد و تاریخ را به‌مثابه منازعه‌ی ازلی و ابدی نژاد و یهودیان و اسلاوها بیان کرد. روشنفکرانی هم‌چون ماکس مولر، اوتو آمون، مادیسون، گرانت و پاره‌تو رو هم می‌توان از برجسته‌ترین نمایندگان نژادی به‌حساب آورد. @doranejadid
❎ نیل پستمن و نقد فرهنگ تکنولوژی نسبت انسان با در سه دوره دچار تحولات عمده‌ای شده است که می‌توان آن را در سیر تاریخی بشر از یک‌دیگر متمایز کرد. یعنی ارتباط انسان با ابزار در دوره‌های نخستین پیدایش ابزار، موجب ایجاد شد؛ سپس این فرهنگ با شکل‌گیری دستگاه چاپ به تغییر صورت داد. امروزه پیدایش وسایل ارتباط جمعی و کامپیوتر از فرهنگ جدید به اسم خبر می‌دهد. الف) فرهنگ ابزار اصطلاح فرهنگ ابزار، رابطه انسان‌های آن جامعه را با مبانی اعتقادی و سیستم اجتماعی و این ابزار مشخص می‌کند. جوامع دارای فرهنگ ابزار می‌توانند مقادیر زیاد و متنوعی از این ابزار را دارا باشند؛ امّا تعالیم مذهبی و دینی، هدایت‌کننده و کنترل کننده‌ای است که کاربرد ابزارآلات و کم و کیف استفاده از آن‌ها را تعیین می‌کند. این فرهنگ، وحدت و همگانی‌بودن خود را از مبانی متافیزیکی (غیرمادّی) گرفته است. این، "تفکر" است که به هستی معنا می‌بخشد و مانع آن می‌شود که تکنیک (فن) خود را بر انسان‌ها و نیازهای آنان تحمیل کند. مهم‌ترین ابزاری که در این دوره، ابداع شده، ، دوربین نجومی، و بوده است. ب) فرهنگ تکنوکراسی در یک جامعه تکنوکرات، ابزارآلات، نقش کلیدی‌ای را در جهان اندیشه‌های فرهنگی آن جامعه برعهده دارند. همه شرایط، تحوّلات و خواسته‌ها و تمام ویژگی‌های اجتماعی باید تا حدود زیادی، تابع خواسته‌ها و ضوابطی باشد که رشد این تکنیک و سیر تکاملی آن ایجاب می‌کند؛ امّا نقش تکنیک هنوز به آن حدی نرسیده است که موجب تغییر در ساختار فرهنگی و تحوّل آن شود. هنوز مبانی ماورایی و اهداف، جای خود را در فرهنگ‌ها حفظ کرده‌اند و هنوز افراد، بر این باورند که ماشین و ابزار صنعتی، هم‌چنان در استخدام بشریت خواهند بود و هرگز به قدرت حاکم مبدّل نخواهند شد. مهم ترین وسیله‌ای که در این دوران ابداع شد، است. با این اختراع، یک تحوّل عظیم در ساخت فرهنگ، رخ داد و آن، تبدیل فرهنگ شفاهی به فرهنگ مکتوب بود. از این پس، عنان ارابه فرهنگ، به دست "کتاب" افتاد. کتاب، به‌عنوان مهم‌ترین محصول ، ویژگی‌هایی داشت و مربوط به متنی می‌شد که در چارچوب آن به چاپ رسیده است. این خصوصیت باعث تمییز "مفهوم نوشتاری" از "مفهوم شفاهی" می‌شود. ج) فرهنگ تکنوپولی وجه بارز این فرهنگ، قراردادن به‌جای خداست و لذا شاخصه‌ی آن، "خدای‌گونه"بودن آن است. یعنی فرهنگ، اعتبار خود را در تکنولوژی جست‌وجو می‌کند و دستورالعمل‌های خود را از تکنولوژی می‌گیرد. این راه، الزاماً به فروپاشی و نابودی باورها و عقاید سنّتی منتهی می‌شود. نظام تکنوپولی را این چنین می‌توان تعریف کرد: "نظامی که در آن، جامعه‌ی انسانی سیستم ایمنی و قدرت دفاعی خود را در برابر تهاجم سیل اطلاعات از دست داده است». در این فرهنگ با کاهش اعتقاد به اهداف و کم‌رنگ‌شدن "ماورا" در زندگی مواجهیم. در این فرهنگ، «وسیله» با «هدف»، یکی می‌شود و دیگر بدان‌معنا هدفی وجود ندارد که بتواند مانع استفاده‌ی بی‌مورد از تکنیک شود. خصلت نظام تکنوپولی، انبوه اطلاعات است که در قالب ابزاری چون کامپیوتر و تلویزیون ایفای نقش می‌کند. نيل پستمن در اثری با همین نام با رد خنثي‌بودن تكنولوژي، به تأثيرات و پيامدهاي ورود و گسترش تكنولوژي در پرداخته و جامعه‌ي و فرهنگ حاكم بر آن را مورد نقد و بررسي قرار داده است. ويليام ملودي نیز "جامعه‌ی اطلاعاتي" را از محصولات تکنولوژی جدید می‌داند و به توصیف آن می‌پردازد. @doranejadid
| 🔹اگرچه بسیاری کوشیده‌اند تا از آیین ، تصویر کاریکاتوری دینی غیرسیاسی و ظلم‌پذیر ارائه کنند، اما برآمدن با تکیه‌بر آموزه‌ی مسیحی ، ساختگی‌بودن این تصویری را برملا می‌کند. 🔸 (Crusading movement) مهم‌ترین جنبش سیاسی در مغرب‌زمین در طلیعه‌ی هزاره‌ی دوم است. فرهنگی که در در شکل گرفت، به‌شدت از این جنبش تاثیر پذیرفت و تا پایان دوام آورد. باعث شدند تا بر سرتاسر اروپا حاکم گردد؛ و الگوی نیز از دل همین نظم سر بر آورده است. 🔹عقب‌نشینی سیاسی و گام‌به‌گام مسلمانان از اروپا، از اصلی‌ترین تبعات این عظیم بود؛ این عقب‌نشینی در نهایت موجبات ایشان را فراهم کرد. جنبش صلیبی، در قامت یک متمایز در این نخستین قرون همین هزاره ظهور کرد و بر سیاست و اقتصاد و معماری جامعه تاثیر گذاشت. آن‌چه در هسته‌ی سخت جنبش صلیبی به‌مثابه قلب تپنده جا بود، عبارت بود از: 1️⃣ نظریه جنگ مقدس 2️⃣ اماکن مقدس. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 بعد از تاثر و وابستگی شدیدی نسبت به پیدا کرد. ازآن‌جایی‌که اقتصاد نئوکلاسیک را مشروع می‌دانست و آن را امری احترام‌برانگیز می‌شمرد، این امر چنان بر تحلیل سایه انداخت و متاثر از نمود که عاملیت‌های انسانی در این تحلیل‌ها به حاشیه رانده شدند. 🔸 مهم‌ترین تاثیر اقتصاد نئوکلاسیک بر تحلیل را می‌توان در غفلت از آگاهی‌های پایه‌ای و «معنای انسانی مولفه‌های محیطی» در تفسیر مسائل ژئوپلیتیک مشاهده کرد؛ مفاهیمی هم‌چون: تاثیرات نظام حاکم، موضوعات ، مدل‌مندی تصمیم‌گیری‌های سیاسی، بازساخت، عامل زمان، ، و ساختار جامعه. 🔹 تحلیل یک بدون درنظرگرفتن این مولفه‌ها، تحلیلی ابتر است. بدون ملاحظه‌ی این مفاهیم باید انتظار داشته باشیم بوم‌های مشابه، وضعیت یکسانی داشته باشند؛ حال آن‌که این‌طور نیست. اگرچه پدیده‌های جغرافیایی در تکوین‌شان از تاثیر می‌پذیرند، اما عمیقا وابسته به انسان، و آن‌ها هستند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥پدیده‌های طبیعی با پدیده‌های انسان‌ساخته‌، در جغرافیا، درهم‌تنیده‌اند. عامل‌های انسانی و طبیعی، بسته به آمریتی که از خود بروز می‌دهند، در شکل‌دادن به مختصات یک حضور دارند. به‌میزان توسعه‌یافتگی، سهم ساختار جامعه در ایجاد فضای جغرافیایی بیش‌تر شده و بر غلبه می‌کند. دانش‌هایی هم‌چون و نیز از دل نیازها و در نسبت و تناسب با ایدئولوژی‌های این جوامع برآمده است. 🔸به‌دلیل دخالت در جغرافیا است که هومبولت (alexander von humboldt) (پدر جغرافیای نو) در رهیافت (geocratic) بر تعیین‌کنندگی طبیعت بر کیفیت زندگی انسان تاکید می‌کند؛ ریتر (carl ritter) در رهیافت (theocratic)، روایتی از تحولات جغرافیایی ارائه می‌نماید که نشان‌دهنده کنترل آفریدگار بر پدیده‌های سطح زمین باشد. ویدال بلاش (Vidal de La Blache) در رهیافت (we-ocratic) و مکتب امکان‌گرایی جغرافیا، متاثر از بر این تفسیر تاکید می‌کند که اگرچه محیط، امکاناتی را در اختیار انسان قرار می‌دهد، اما حق برای بهره‌گیری از آن‌ها هم‌چنان وابسته به انسان است. 🔹باتوجه به تاثیر بر تفسیر یا جغرافیا، این پرسش قابل طرح است که نگاه انسان موحّد به جغرافیا و چه تمایزات و امتیازاتی در مقایسه با دیگر رهیافت‌ها دارد؟ این پرسش، هسته‌ی سخت را شکل می‌دهد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
🔴 پساسیاست ایرانی 🔸 سیاست خارجی، بیش از آن‌که یک تصمیم برآمده از سازمان باشد، پیامد است. ، محیط تحول و تکامل ملی، جهت مناسب‌سازی فضای پیرامونی برای دستیابی به امکانات بیش‌تر و بهره‌مندی گسترده‌تر از امکانات مغفول در یک سرزمین است. 🔹 رد پای تغییرات سیاست خارجی را پیش‌ازهرچیزی باید در تغییرات جست‌وجو کرد. به‌نظر می‌رسد تصمیم ملی تازه‌ای در ایران در حال تولد است که شاید بتوان آن را نشانه‌ی گذار یا دست‌کم اهتمام ایرانی به مناسبات دانست؛ اگر این گمانه درست باشد، باید کنش‌گری‌های پزشکیان را در این راستا تفسیر کرد. 🔸 گفت‌گوی ویژه رئیس جمهور در شبی که گذشت، پر بود از نشانگان این و تغییر. البته او با رفتار و گفتار و لحن ساختارشکنانه‌اش پیش‌تر نیز نشان داده بود چندان اعتباری به چارچوب‌های سیاست مسطلح قائل نیست. حتی تصریح و تاکید کرده بود که قصد اصلی وی و دال مرکزی گفتمان سیاسی‌اش، سپردن تصمیم به کارشناسان است؛ اشارتی که به‌نوبه‌ی خود، یکی از مهم‌ترین مشخصات پساسیاست محسوب می‌شود. اما شب گذشته، با بیان این مطلب که قصدش در انتخاب مقصد نخستین سفر خارجی، زیارت مضجع شریف امیرالمومنین علی علیه‌السلام است و دیدارهای رسمی دیپاماتیک جنبه‌ی ناگزیر این سفر هستند، نشانه‌ی مهم دیگری از تمایل پشت صحنه را مبنی بر عزم جدی ایشان برای بازی در زمین صادر کرد و حتی با این اشارت‌ها صاحبان دولت جدید را نیز معرفی نمود. 🔹 اگر این گمانه درست باشد، بیش از آن‌که را در مرکز سیاست قرار داده و او را تحلیل کنیم، باید مخاطرات گذار به پساسیاست را جدی گرفت. دغدغه‌مندان باید بیش و پیش از آن‌که مشغول یا نگران تغییر جناح حاکم بر قوه‌ی مجریه باشند، باید به شیوه‌ی آماده‌سازی کشور برای بهره‌مندی از امکانات پساسیاست بیاندیشند و فرصت‌های آن را برای را دریابند. 🔸 بی‌شک این گذار، آسان و بی‌مخاطره نخواهد بود. مهم‌ترین نگرانی این است که آیا در ایران آمادگی حراست از مرزهای هویت ملی را دارد؟ آیا جهت‌داری دانش و گریزپایی نظرات کارشناسان توسط نظام کارشناسی این کشور می‌تواند مهار شود و در خدمت اهداف و منافع ملی درآید؟ دریک‌سوی این گذار، با غربال‌های سیاسی در داخل و مناقشات و رویارویی‌های احتمالی در طرفیم؛ و درسمت دیگرش، با امکان و استعداد خلق حرکت‌های عمومی تازه‌نفس در داخل و اتحادهای جدید منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای شکل‌دادن به در قطب انرژی و و سه قاره‌ی ، و . فعلا این صحنه و چیدمان پرنشانه را به تماشا نشسته‌ایم. 📮 پی‌نوشت: پساسیاست 📎، پارادایم نوظهوری در علم سیاست است که بر شکستن انگاره‌های معدود و محدود از تاکید دارد؛ بر بازآفرینی مفاهیم فرهنگی و تبدیل ارزش‌های ملی به آرای عمومی اصرار می‌ورزد و قدرت‌های اجتماعی را به‌مثابه منبعی غنی برای خلق قدرت سیاسی مورد مراجعه و توجه قرار می‌دهد. بازی Madman (ترامپ در امریکا، جانسون در انگلیس)، بازی Wackyman (بایدن در امریکا)، Romanticman ( در امریکا) و اینک کاراکتر خاص ایرانی که پزشکیان در حال نمایندگی آن است، می‌توانند به‌مثابه نمونه‌هایی از مکانیزم‌های ابداعی کشورها برای گذار به پساسیاست مورد تحلیل قرار گیرند. ادبیات پساسیاست، استعداد بالایی برای فرارفتن از مرزهای سرزمینی و جلب فرهنگ‌های مشابه و جست‌وجوگران درمان دردهای مشترک جهانی را دارد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 تاثیر تحولات الهیاتی بر تحولات نظم جهانی 💰 تعداد کلمه: 424 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه:
| 🔸 آرنولد وولفرز در سال 1892میلادی در از مادری یهودی زاده شد. به‌دلیل تعلق خاطری که به تفکر نازی داشت، به مهاجرت کرد. در میانه‌ی جنگ جهانی دوم راهی آمریکا شد و تا پایان عمر خود در آن‌‎جا زیست. وی در عداد نظریه‌پردازان در روابط بین‌الملل و از بنیان‌گذاران این رهیافت شمرده می‌شود. 🔹وولفرز تا سال 1930در مدرسه‌ی سیاسی برلین (Deutsche Hochschule für Politik) مشغول تدریس بود. این مدرسه به‌خاطر تمرکز ویژه‌اش روی «مطالعه‌ی رفتار سیاسی» شهرت داشت. وولفرز، این مطالعات را در این مدرسه سرپرستی می‌کرد. 🔸وولفرز تحت‌تاثیر آرای ، الهیدان لوتری بود و از اعضای اولیه‌ی حلقه‌ی تیلیش به حساب می‌آمد. توجه و تکریم الهیات تیلیش و تمرکز بر مطالعه‌ی رفتار سیاسی، محیط مدرسه‌ی سیاسی برلین را برای سوسیالیست‌های مذهبی آلمان بسیار مساعد کرده بود. ازاین‌رو به‌تدریج این مدرسه به کانون تجمع و فعالیت سوسیالیست‌های مذهبی تبدیل شد. آن‌ها می‌کوشیدند راهی پیدا کنند تا بتوان میان «توسعه‌ی معنوی» با «اصلاحات اجتماعی» جمع کرد و ترکیبی ارائه نمود که در برابر جاذبه‌ی مارکسیسم تاب‌آوری بالاتری داشته باشد. 🔹وولفرز به «نظریه‌ی مرد بزرگ» (Great man theory) باور داشت. براساس «نظریه‌ی مرد بزرگ» ، تحولات تاریخی باید به‌تبع مردان بزرگ توضیح داده شود. این نظریه پایه‌ی مکتب در است. چهار فرد تاثیرگذار این نظریه عبارت بودند از: پیامبر اسلام، حضرت مسیح، بودا و نیوتن. وولفرز، نظریه‌ی مرد بزرگ را به تسری داد و این تعمیم را در نظریه‌ی روابط بین‌الملل خود وارد نمود. شاید همین مطلب بود که وی را در برحه‌ی اول زندگی علمی خود به نازی‌های آلمان نزدیک می‌کرد. اما مهاجرت به آمریکا، وجه دیگری از نظریه‌ی مرد بزرگ و ملت بزرگ را آشکار ساخت و آن را در معماری تجلی بخشید. 🔸وولفرز به این جمع‌بندی رسیده بود که در اروپا، به‌دلیل الحادی مارکسیسم به هم خورده است. مرز این درگیری، مرزهای روسیه و آلمان بود. جاذبه‌ی انقلابی مارکسیسم، رقیب مهمی در برابر جاذبه‌ی آموزه‌های دینی اروپا بود. اروپا با همین آموزه‌ها متحد شده بود و رشد مارکسیسم این اتحاد را در معرض تهدید قرار می‌داد. 🔹وولفرز در تمایل به جریان نازی نوشت: درست است که تمایلات ضددموکراتیک دارد، اما او مردی است که یک جنبش واقعی مردمی را رهبری می‌کند... ما به سمتی می‌رویم که به‌مرور زمان، این جریان به نیرویی تبدیل خواهد شد که خالق در این کشور خواهد گردید. این جریان، مثل یک محافظ در برابر ارتجاع اجتماعی است که می‌خواهد آن را در اروپا توسعه دهد. لذا این سیاست، از یک ضرورت عینی و اضطراری نشأت گرفته است. تهدید آلمان به‌تبع ورود ایدئولوژی جدید از سمت ، یکی از این واقعیت‌های عینی میدانی است. https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 نظم آینده: هوش مصنوعی و حکمرانی جدید 💰 تعداد کلمه: 456 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقی
| 🔹چالش‌های بزرگ و مهمی را می‌توان فهرست کرد که به جان اکنونی افتاده‌اند و تداوم آن را به پرسش کشیده‌اند. با وجود جنگ روسیه با اتحادیه‌ی اروپا که اکنون صرفا نوک کوه یخ آن در زمین بیرون آمده است، جهان نمی‌تواند به روندهای سابق خود کمافی‌السابق ادامه دهد. تغییرات عظیمی که بعد از در شرق مدیترانه رخ داده‌اند، امکان ادامه‌ی مسیر سابق را در معادلات و تعاملات منطقه‌ی سد کرده است. جهان با آمریکایی که بر مسند تصمیمات و اجرائیات کلان آن نشسته است، نمی‌تواند همان رنگی را به خود ببیند که پیش‌تر با آن انس گرفته بود. تدبیر برای دیگر نمی‌تواند با شتاب پیشین خود ادامه پیدا کند. این‌ها نمونه‌هایی از چالش‌های بزرگی هستند که پتانسیل تحول در معماری را دارند. این‌ها مصادیق عمده‌ای از تغییراتی هستند که به ما می‌گویند: دنیای فردا ابدا نمی‌تواند رنگ امروز را دوباره به خود ببیند. باید از خودمان بپرسیم که ایران عزیزم ما کجای این ماجراست؟ ما برای بازی‌کردن در این تغییرات چه ابزارها و امکان‌هایی در اختیار داریم؟ چه نقشه و تدبیری برای فردا می‌توانیم ترسیم و پیاده کنیم؟ 🔸به نظر می‌رسد که ، و سه مولفه‌ای هستند که نحوه‌ی استفاده از آن‌ها در نهایت کیفیت بازیگری ایران در این میدان پرالتهاب را تعیین خواهد کرد. ما در قلب رقابت‌های جغرافیایی نشسته‌ایم. ما در گرانیگاه سرزمین‌‎هایی هستیم که منابع طبیعی لازم برای تداوم زندگی مدرن وابسته به آن‌ها هستند. ما پل ارتباطی تولید و توزیع و مصرف تکنولوژی‌های جدیدی هستیم که قدرت‌های بزرگ جهانی آن‌ها را برای چانه‌زنی در آستین خود پنهان کرده‌اند. و مهم‌تر از همه، ما طراح اصلی هستیم که در پنج دهه‌ی گذشته آن را در یک جبهه‌ی گسترده پیش برده‌ایم تا نقش تعیین‌کننده‌ی ملت‌های مسلمان را در تعاملات جهان احیا نماییم. این بازی را چگونه باید پیش ببریم که در نهایت یکی از برندگان باشیم؟ 🔹گمان می‌رود که به‌تبع این چالش‌ها، نظم دولت_ملت که برآمده از است، دچار تغییرات و تحولات عمده‌ای خواهد شد. تشدید در جهان، به‌دلیل قرارگرفتن کشورهای توسعه‌یافته در آستانه‌ی بحران دستیابی به منابع طبیعی به‌ویژه کاهش منابع فسیلی انرژی، وسوسه‌های تازه‎ای را در جان قدرت‌های بین‌المللی ایجاد کرده است. به‌نظر می‌رسد که آن‌ها درصدد هستند این وسوسه‌ها را با استفاده از تکنولوژی‌های نوپا و بهره‌گیری از نظریه‌های جدید علوم انسانی تامین کنند. در کانون این تکنولوژی‌هاست و ، محور تغییرات جدید در نظریه‌های علوم انسانی. قرارگرفتن در چنین شرایطی است که گفت‌گو پیرامون (CYPL) و مفاهیم سیاسی جدیدی هم‌چون آن را ضروری می‌کند. 🔸تصویرسازی و رویاپردازی برای نیازمند ژرف‌اندیشی در مطالعاتی هم‌چون سایبرپولتیک است. صحبت از ، به‌نحوی که بتوان ذیل آن از یک ملت الهام‌بخش و قدرتمند و تاثیرگذار در تحولات منطقه‌ای و جهانی سخن گفت، مطالعه و تامل در مطالب بالا را اجتناب‌ناپذیر می‌کند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
این تصویر را به یاد بسپارید... در موردش بیشتر خواهم نوشت... اجمالا این‌که رصد و روندیابی تحولات آیند
| همان‌گونه‌که پیش‌تر انتظارش را داشتیم، فعال شدند تا بدین‌ترتیب قطعات مهمی از تغییر آرایش سیاسی در پیش برده شوند. به‌نظر می‌رسد که ادامه‌ی این روند را بتوان ذیل سه محور اصلی هم‌چنان انتظار کشید: 1️⃣ تغییر در ساختار ناتو ترکیه‌ی لائیک هرچه تکاپو کرد تا خود را به عضویت درآورد، موفق نشد؛ سهم او از اروپایی‌شدن، عضویت در بود تا نقش لبه‌ی درگیری جهان غرب با بقایای تمدن اسلامی را در منطقه‌ی غرب آسیا بازی کند. ترکیه با گذار از به کوشید تا هویت خود را از شاگرد آخر بودن در اتحادیه‌ی اروپا به شاگرد اول شدن در آسیا تغییر دهد؛ ایده‌ی در چنین فضایی شکل گرفت. در این تغییر، ترکیه باید رقبای آسیایی مهمی را لاجرم باید پشت سر می‌گذاشت: چین، هند، روسیه و ایران. باقی‌ماندن در ناتو، کارت بازی برای روز مبادای ترکها بود تا در موقع درگیری با رقیبان آسیایی‌شان بتوانند از زور بازوی اروپا بهره ببرند. این وضعیت، ترکیه را به پل دسترسی غرب به چین و روسیه و ایران تبدیل کرد؛ بهره‌برداری از این پل نیازمند قطعه‌قطعه‌شدن فلات جهت فعال‌ساختن گسل‌های قومیتی و مذهبی غرب آسیاست و این امر حاکمان فعلی ترکیه را به یک قربانی بزرگ تبدیل می‌کند. با طرح خروج آمریکا از ناتو و شنیده‌شدن زمزمه‌های شکل‌گیری ناتوی اروپایی به رهبری انگلیس، مهار شرق به جغرافیای وسیع‌تری از ناتوی امروز نیاز پیدا خواهد کرد. استقلال عمل از ناتو و جذب متحدان جدید بخشی از سازکار بسط جغرافیایی است. این جذب هزینه‌های سنگینی را اقتضا می‌کند که زاده‌شدن کشورهای جدید بخشی از این هزینه است. به‌نظر می‌رسد که جنوب ترکیه زایشگاه این کشورهای جدید خواهد بود. تحولات ، به‌ویژه می‌تواند در تکمله‌ی این پروژه کلید بخورد و ناتوی جدید را با مرزهای ایران و همسایه‌تر نماید. 2️⃣ تعیین اولویت درگیری با چین یا غرب آسیا اسناد امنیت ملی آمریکا چین را به عنوان رقیب و ایران را به عنوان بدیل در نظر گرفته است. طبعا از نظر پتانسیل، تغییر نظام بین‌الملل محتمل‌تر و سهل‌الوصول‌‎تر است. نظم جهانی بدون تبدیل‌شدن به نظام بین‌الملل عملا امکان تحقق پیدا نمی‌کند. در این میان اما نشانه‌هایی وجود دارد که گویا دیپ استیت آمریکایی در حال ارجحیت‌دادن به درگیری با بدیل به‌جای مواجهه با رقیب است. فعال‌ترشدن گسل‌های ترکیه این گمانه را بیش‌تر تقویت خواهد کرد. گسل‌های ترکیه می‌تواند هم‌زمان تمامیت ارضی سه کشور دیگر یعنی ایران، و را نیز درگیر کند و بدین‌ترتیب آسیب‌های جبران‌ناپذیری به ستون فقرات نظم بدیل که همانا است وارد نماید. 3️⃣ مشخص‌شدن محوریت تکنولوژی یا ایدئولوژی در نظم آینده ظرفیت محوری چین برای شکل‌دادن به نظم آینده، است و دارایی ایران برای این گذار، . اولویت دادن به حذف بدیل نشان‌دهنده‌ی اهمیت ایدئولوژی در مقایسه با تکنولوژی است. چه بسا میان چین و آمریکا برای شکل دادن به جهانی که تکنولوژی‌های جدید آن را خواهند ساخت و جغرافیا را به تبع این تکنولوژی‌ها به میدان رقابت تبدیل خواهند کرد، شاهد همکاری و توافق باشیم؛ شبیه توافقی که میان روسیه و امریکا در حال وقوع است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 دانش‌واژه‌های جدید برای تبیین منازعات ژئوپلیتیک عصر جدید 💰 تعداد کلمه: 540 کلمه ⏰ زمان مورد نیا
| 🔹 روند‌های تغییر در منطق و سیمای تدریجا در حال تکمیل شدن است. قرارگرفتن برخی از این فرآیندها در نقطه‌ی پایانی خود، لایه‌های عمیق‌تری از درگیری‌های گذار به را آشکار می‌کند. ✅ الف) جنگ اوکراین یکی از این خرده فرآیندهاست. توافق و حول اوکراین پای مفاهیم بنیادینی را به تحلیل تحولان نظم جهانی و نظام بین‌الملل باز می‌کند: ، و حاکمیت_الگوریتمی از جمله‌ی مفاهیم نوپدیدی هستند که منازعات سنتی نبرهای جغرافیایی را به سطحی تازه ارتقا می‌دهند. این مفاهیم نشان می‌دهند که جنگ اوکراین نه فقط نبردی فیزیکی، بلکه رویارویی در عرصه است که در آن، سرعت پردازش داده به‌اندازه‌ی تسلط بر سرزمین اهمیت یافته است. ✅ ب) وضعیت جدید جبهه‌ی مقاومت 🔸قرارگرفتن زنجیره‌ی تحولات پس از نیز به همین ترتیب در حال یک جمع‌بندی جدید است. ماحصل این فرآیند امکان صحبت از را فراهم آورده و آن را به ادبیات ژئوپلیتیک جهان افزوده است. آن‌چه در غزه رخ داد و کم‌تر مورد توجه بود، نمونه‌ای عملیاتی از بود که با بهره‌گیری از مفهوم توانست معادلات یک قدرت نوظهور و تمدنی را آشکار ساخته و در قلب جزیره‌ی ثبات هژمونی موجود، دگرگونی ایجاد نماید. برخی معتقدند که اکنون در حال بازتعریف خود در قالب (Tech-sovereignty) است تا جای خود را در نظم جدید جهانی پیدا کرده و استقلال خویش را در زنجیره تأمین نیازمندی‌های فناوری نو به رخ بکشد. ✅ ج) انتخاب ترامپ برای رهبری آمریکا 🔹 بازگشت به کاخ سفید نیز یکی از این فرآیندهای معلق بوده است که حدس‌زدن سیمای نظم در حال تولد را تسهیل می‌کند. حضور این زردموی سرخ‌روی آمریکایی امکان بالاآمدن استراتژی (Splinternet) را تقویت کرده است؛ مراد از این استراتژی عبارت است از تجزیه‌ی اینترنت جهانی به حوزه‌های نفوذ دیجیتال. در در مقابل این ایده می‌تواند ایده‌ی (Cognitive Justice) و را مطرح نماید و خواهان بازتوزیع قدرت در اکوسیستم جهانی فناوری شود. 🟥 دارایی‌های ما برای نقش‌آفرینی در نظم جدید مؤلفه‌های کلیدی که برای این منظور در اختیار ما هستند، عبارتند از: 1️⃣ : موقعیت استراتژیک در اوراسیا 2️⃣ : پیشگامی در 3️⃣ : قابلیت جدید ایران در جهت‌دادن به توسعه‌ی (Technological Sovereignty) و 4️⃣ : کنترل جریان‌های داده‌ای در منطقه 🔴 نیازمندی‌های نو و مفاهیم جدید 🔸آن‌چه را متمایز ساخته، پرده‌برداری از الگوی (Cognitive Autonomy) است. در عصر که قدرت‌های بزرگ برای تسلط بر (مانند ، و ) و رقابت می‌کنند، این گفتمان توانایی دارد که را در برابر رهبری کند. 🔹مفهوم جدیدی که در این میان متولد شده است، (Geocompute) می‌باشد. این دانش‌واژه توضیح می‌دهد که چگونه قدرت محاسباتی و مراکز داده، همان اهمیتی را در نظم جدید خواهند داشت که روزگاری پایگاه‌های نظامی در قرن بیستم داشتند. اینک (CYPL) با مفاهیمی چون و تکمیل شده است و چارچوب جامعی را در اختیار ما قرار می‌دهد تا (Hybrid Wars) را بهتر از پیش تحلیل کنیم. 🔸ساخت به‌عنوان قلب جبهه‌ی مقاومت در زمینی به نام پیش خواهد رفت؛ نباید از مختصات و خصوصیات این عصر و زمینه غفلت کرد. این ساخت، نیازمند تسلط بر زیرساخت‌های حیاتی دیجیتال و توسعه استقلال محاسباتی در عصر هوش مصنوعی است. ایران با پیشگامی در و تأسیس منطقه‌ای می‌تواند نقش مهمی در رهبری گذار از به ایفا کند و در ساخت دولت مطلوب اسلامی از ظرفیت‌های بهره‌ی وافر ببرد. ⏰🛎 چقدر برای چنین نبرد و گذاری آماده‌ایم؟ 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid