eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
1.1هزار دنبال‌کننده
452 عکس
73 ویدیو
19 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 الهیات جغرافیا ⭕️ ، نخستین محیطی است که لاجرم، بشر در آغوش آن متولد می‌شود. حتی اگر نوع مواجهه با امکان و امتناع‌های برخاسته از جغرافیا برای زیستن در را _دست‌کم در بدو امر_ فاقد ارزش‌های ازپیش‌تعیین‌شده بدانیم، پس از در یک منطقه، به‌نحو گریزناپذیری «ارزش‌های اجتماعی» و «اشکال مختلف زندگی» متناسب با این امکان‌ها و امتناع‌ها، یکی پس از دیگری، سر برمی‌آورند. فرهنگ‌ها و آیین‌ها و ، در حلقه‌ی امن امکان پذیرفته‌اند و تداوم و بسط پیدا کرده‌اند. کوهستان‌ها، بیابان‌ها و دریاها از اولین دخیل در ایجاد امتناع برای انتشار اجتماعات اولیه‌ای بودند. آغوش جلگه‌ها و کنار چشمه‌ها و رودها، نخستین سکونت‌گاه‌های بشر نوپا محسوب می‌شد. اما ناگهان، ضرورت انتشار بر این جمعیت اولیه عارض شد. چه چیزی میان آن جدایی انداخت؟ چرا گروهی از مردمان غنوده در جلگه‌ها، رنج غلبه بر امتناع کوهستان و بیابان و دریا را بر خود گوارا کردند و با پشت سر نهادن آن‌ها، شیوه‌ی زندگی مطلوب‌شان را مهیا ساختند؟ پاسخ یک چیز بیش‌تر نیست: و . ازآن‌جایی‌که ارزش‌های الهیاتی عامل بسیار مهم و موثری در برای غلبه بر بوده است، می‌توان سر سخن در باب را باز کرد و در کنار از نیز بحث نمود. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadi
| 📌 ⭕️ پهنه‌های جغرافیایی در 🔹آدمی، خانه‌به‌دوش جغرافیای است. برقراری نسبتی حقیقی میان «خصوصیت‌های فرهنگی یک جامعه» با همان « که هر ملتی برای و سکونت انتخاب کرده است»، بنیان را تشکیل می‌دهد. انفتاح و انسداد تمدنی نیز در یک نگاه دقیق، همواره با پیوند مستقیم داشته است. 🔸جابه‌جایی و در رخ داده است. این هجرت‌ها در نخستین دوره‌ی تمدنی بشر، به ارزش‌های الهیاتی تکیه داشته‌اند. آموزه‌های پیامبران و جامه‌ی تحقق پوشاندن به برپایه‌ی آن آموزه‌ها، نخستین محرک این هجرت‌ها بود. 🔹دل‌بستگان به آیین انبیاء دست به دامان شدند و ضمن بهره‌جستن از در آن‌سوی کوه‌ها، ماورای بحرها و حیرت بیابان‌ها، محیط نسبتا امنی را برای (آن‌گونه که باور داشتند)، انتخاب کردند. 🔸اگر جلگه اولین سکونت‌گاه باشد، گمان می‌رود و قلعه‌های طبیعی آن، یکی از گریزگاه‌های مساعدی است که را در دامان خود پناه داد و میزبان تنها ملتی شد که هیچ‌گاه در تاریخ نپرستیده‌اند. 🔹شکل‌گیری آیینی در که جوهره‌ی آموزه‌های در آن بازتاب روشنی دارد، این گمانه را تقویت می‌کند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔹 علیه‌السلام متولد سرزمین (Ur)، اولین سکونت‌گاهی است که تمدن‌شناسان آن را الگوی تشکیل دانسته‌اند. این الگو در تمدن پدید آمد. آن حضرت در اثنای درگیری‌اش با ، به سمت و حرکت کرد؛ بعد از ماجرای افکنده‌شدن در آتش نیز راهی (Levant) و مشخصا گردید. 🔸غار مخپلا (Cave of the Patriarchs)، واقع در منطقه‌ای کوهستانی یا ، در کرانه‌ی باختری ، پیکر مطهر دومین الهی را در آغوش خود دارد. حضور و تاریخ‌ساز در منتهی‌الیه جنوبی کوهستان‌های ، به‌منظور پایه‌گذاری فرهنگی خاص در پهنه‌ی کرانه‌های ، از مهم‌ترین بزنگاه‌های مطالعات است. ایشان با فرهنگ مردمان یا تماس گرفتند. نیز که از اصلی‌ترین اقوام کوچ‌کرده به بودند، در متن بالیدند و راهی جزایر اژه شدند. 🔹جزایر ، که از کوهستان‌های آناتولی در منطقه‌ی دامن برچیده و هم‌چون خلوتگاه‌هایی طبیعی و محصور در دریا، در کرانه‌های سر برآورده‌اند، از دیگر پهنه‌ها و سکونت‌گاهی هستند که در آن زمان، بسیار گران و چه‌بسی غیرممکن بوده است. گمان می‌رود در این محیط ممتنع، فرهنگی به تأسی از آموزه‌های امکان تولد و رشد داشته است؛ فرهنگی که و از ماترک آن محسوب می‌شوند. طبیعتا در این فرهنگ تحریف‌هایی رخ داده است، شبیه تحریف دیگر ادیان ابراهیمی. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔹اصطلاح «Perennial Philosophy» را برای نخستین‌بار، از اگوستینوس استویکوس (۱۵۴۰م) اقتباس کرد و برای نامیدن گونه‌ای از تفکر عقلانی به‌کار گرفت که در حاکم بود. معادل عربی آن، و در فارسی نیز ترجمه شده است. 🔸 منظور لایبنیتس و سنت‌گرایانی مثل نصر از این اصطلاح، اشاره به تفکری عقلانی است که پیش از فلسفه یونانی، در رایج بود. جاودان خرد، مابعدالطبیعه‌ای بود که وجودِ حقیقت الهی را برای خلق جمادات و نباتات و حیوانات ضروری می‌دانست. این حقیقت در نفس انسان نیز حاضر است و به او امکان و معنا می‌بخشد. اخلاق ایرانیان باستان از این حکمت تغذیه می‌کرد. بنابر این حکمت، غایت قصوای بشر چیزی نیست جز علم به مبدا کل موجودات؛ که هم در درونشان حضور دارد و هم از بیرون آن‌ها را احاطه کرده است. این حقیقت خاموش‌نشدنی شبیه آموزه‌ی حضرت علیه‌السلام است. 🔹بنابر برخی روایت‌های تاریخی شخصی به‌نام را به کرانه‌ی دریاچه‌ی فرستاد؛ آیین یا دین نیز بقایای آن آموزه‌هاست. همین آموزه‌ها در شرق توسعه یافتند و به شکل‌گیری آیین و منتهی گردیدند. علیه‌السلام در بیابان نیز منطبق با اصول است. 🔸 امروز از مناطقی که گرانی در روزگاران باستان، ایمنی مادی به آن‌ها می‌بخشید، ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی سربرآورده‌اند و قاطبه‌ی جمعیت زمین را ذیل فرهنگ خود دربر گرفته‌اند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid
| 🔸 جنگهای صلیبی (در بین سال‌های ۱۰۹۵-۱۲۹۱م / ۴۷۳-۶۷۰ش) از اتحاد مسیحی در سر بر آورد؛ بعدها به این توافق و ، دو طبقه‌ی و (Merchant) نیز پیوستند و در بنای جدید -که در حال شکل‌گیری بود- مشارکت جستند. 🔹 هدف این اتحاد، بازپس‌گیری جغرافیایی بود که در گرامی داشته شده بود؛ این در آن روزگار در دست مسلمانان قرار داشت و بدون درگیری نمی‌شد آن را بازپس گرفت. 🔸 در نقطه‌ی کانونی این سرزمین‌های مقدس بود. و به صراحت، پیروان خود را به این دعوت کرده بود. هم‌زمان با نخستین موج ، نبردهای خون‌بار دیگری در و شکل گرفتند؛ این مواجهات تا قرن پانزدهم میلادی ادامه یافتند. 🔹هم‌پای اندیشیدن به چگونگی و -تنسیق نیازها و مساله‌های عمومی در چنین محیط بحران‌زده‌ای، نخستین جرقه‌های نیز زده شد؛ با صورت‌بندی ایده‌ی ، شیوه‌ی واحدبندی سرزمینی در جغرافیای طبیعی نیز مشخص گردید و بدین‌ترتیب، جهان به‌سمت سیمایی که امروز می‌شناسیم، سوق پیدا کرد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥پدیده‌های طبیعی با پدیده‌های انسان‌ساخته‌، در جغرافیا، درهم‌تنیده‌اند. عامل‌های انسانی و طبیعی، بسته به آمریتی که از خود بروز می‌دهند، در شکل‌دادن به مختصات یک حضور دارند. به‌میزان توسعه‌یافتگی، سهم ساختار جامعه در ایجاد فضای جغرافیایی بیش‌تر شده و بر غلبه می‌کند. دانش‌هایی هم‌چون و نیز از دل نیازها و در نسبت و تناسب با ایدئولوژی‌های این جوامع برآمده است. 🔸به‌دلیل دخالت در جغرافیا است که هومبولت (alexander von humboldt) (پدر جغرافیای نو) در رهیافت (geocratic) بر تعیین‌کنندگی طبیعت بر کیفیت زندگی انسان تاکید می‌کند؛ ریتر (carl ritter) در رهیافت (theocratic)، روایتی از تحولات جغرافیایی ارائه می‌نماید که نشان‌دهنده کنترل آفریدگار بر پدیده‌های سطح زمین باشد. ویدال بلاش (Vidal de La Blache) در رهیافت (we-ocratic) و مکتب امکان‌گرایی جغرافیا، متاثر از بر این تفسیر تاکید می‌کند که اگرچه محیط، امکاناتی را در اختیار انسان قرار می‌دهد، اما حق برای بهره‌گیری از آن‌ها هم‌چنان وابسته به انسان است. 🔹باتوجه به تاثیر بر تفسیر یا جغرافیا، این پرسش قابل طرح است که نگاه انسان موحّد به جغرافیا و چه تمایزات و امتیازاتی در مقایسه با دیگر رهیافت‌ها دارد؟ این پرسش، هسته‌ی سخت را شکل می‌دهد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 روایت نهم، سر سخن با اقتضائات جغرافیا و بهینه‌بودن برخی مناطق برای برخی گونه‌های زندگی است. زمی
| 3️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 🔸 مناطق مختلف جغرافیایی، بهینگی‌های متفاوتی دارند. شاید جلگه برای رفاه، و کوهستان برای گریز و فرار، مناسب‌تر و مساعدتر و باشد. زندگی در جلگه‌های ، زمین تا آسمان فرق می‌کند با زیستن در کوه و بیابان . برای درک بهتر این مدعا، مقایسه کنید حمله‌‎ی به را با حمله‌اش به . حتی شوروی هم که همسایه‌ی دیواربه‌دیوار افغانستان بود، سال‌ها تلاش و تقلا کرد که لشگر خود را از کوهستان‌های افغانستان عبور دهد؛ اما نشد که نشد. 🔹 بی‌شک با ابزارهای سه هزار سال پیش، گذر از کوهستان و فتح سکونت‌گاه‌های آن، به‌مراتب سخت‌تر از امروز بود. با این مقدمه، بیایید کمی دقیق‌تر روی این پرسش وقت بگذاریم و بیاندیشیم که: ❓ ایران ما، ایران محصور در ، ایران گرم و خشک، برای کدامین مهاجران بهینه بوده است؟ ❓ چرا مهاجرانی که نخستین بار در این فلات رحل اقامت افکندند، این سرزمین را گزینه‌ی برتری برای ماندن، در مقایسه با یافتند؟ ❓ اساسا چه شد که ماندند و سودای سفر از سر بیرون کردند و به جست‌وجوی خود پایان بخشیدند؟ 🔸 وقتی به روایت غرب از مراجعه می‌کنیم، گویا انسان دغدغه‌ای جز شکار و تکثیر مثل نداشته است. انسان خلاصه می‌شد در شکم و مادونش. آیا انسان ذی‌شعوری که تشخیص می‌داد کجا به شکار بیش‌تر می‌تواند برسد، مغزی برای اندیشیدن و قلبی برای تعلقات و تمنیات شدید نداشته است؟ آیا همان‌گونه‌که بهره‌مندی بیش‌تر از شیر گاو و گوشت گوسفند و خوش‌رکابی اسب می‌توانسته قبایل را در سرزمین‌ها به حرکت وادارد، «امنیت برای اندیشه» و «ایمنی برای ایمان» نمی‌توانسته گروه‌هایی -هرچند اندک- را به و سفر بکشاند؟ این محرک در روایت غرب از سفر جغرافیایی بشر غایب است. به این پرسش پاسخ می‌دهد. 🔹 چه‌بسی بتوان فرض کرد: اقوامی که به‌جای جلگه‌های سرسبز ترجیح دادند در حصار کوهستان زندگی کنند، گرانی چشم‌شان را گرفته باشد. به‌طور طبیعی، فلات ایران، برای کسانی که از بیم و امثالش باید هر روز دست به عصا در بین‌النهرین زندگی می‌کردند، بهینه بوده است. 🔸 همین‌قدر می‌توان فرض کرد که: جایی که بین‌النهرین، گهواره‌ی خوش آب و هوای برای برخورداری از مواهب زمین بهینه بوده، فلات ایران هم برای گروهی بوده است که به‌خاطر حفظ و تداوم در اندیشه‌ی هجرت بودند و نزدیک‌ترین منطقه را می‌دانستند. آن‌ها روزی بار سفر بستند؛ هم‌چون خروج و گذر از ، دل به صخره‌های زاگرس زدند. اگرچه وهم‌انگیز بود و می‌توانست پایانی نداشته باشد، اما بالاخره ایران را یافتند و احساس کردند می‌شود برای در آن خانه ساخت. ماندند؛ چه‌بسی کنار کسانی ماندند که، شکار بیش‌تر بهانه‌ی ایشان برای ماندن در این سرزمین بود. 🔹 در فلات ایرانی، رودی بود و هست به نام ؛ جایی که کوهستان داشت و هنوز هم دارد، برای فرار. دشت داشت و هنوز هم دارد برای کشت و کار. وقت زمستان آنقدر سرد می‌شد و هنوز می‌شود که کسی خیال گذر از آن به سرش نزند؛ وقت تابستان آن‌قدر گرم می‌شد و هنوز می‌شود که بتوان خوشه و توشه برای روزهای بوران و طوفان کنار گذاشت. کنار قزل‌اوزن جای مناسبی برای گریز و پناه بود. نه تعقیب در آن‌جا ارزان بود؛ نه زمین آن‌قدر نامهربان. در آن ایام دور، آن مهاجران، روزی که قصد کردند ایرانی شوند، در کنار قزل‌اوزن هم یکی از جاهایی بود که بار از دوش زمین بگذارند. قبیله‌ای شدند برای خودشان، در کنار صدها قبیله‌ی پراکنده و خودفرمان . 🪔 این مطلب هم‌چنان ادامه دارد... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔸 تامل از منظر الهیات جغرافیا به مساله‌های (شکل‌گیری فرهنگ‌های مختلف در بستر جغرافیا) واجد این پرسش مهم است که چرا دانش‌های انسانی موجود اصرار دارند انتشار بشر در زمین را به حاشیه‌ی شمالی و مناطق یخ‌زده‌ی اوراسیا به‌ویژه منطقه (Yamna) گره بزنند؟ چرا با وجود شواهد زمین‌شناختی و قرائن تاریخی ، که هم مورد تصریح منابع دینی و هم مورد پذیرش نگارندگان کتاب‌های تاریخ تمدن است، شکل‌گیری موج انتشار از این ناحیه، به‌ویژه جلگه‌ی جدی گرفته نمی‌شود؟ 🔹 به‌نظر می‌رسد که کارکرد روایت غالب از فرآیند انتشار، دفاع از و خوانش الحادی از حضور انسان در زمین است. ستون فقرات این روایت با ترسیم تصویر (Hunter-gatherer) و قامت راست کرده است. اگر در مرکزیت انگاره‌ی را قرار بدهیم، قرارگرفتن در قله‌ی نیازهای آدمی را به‌طور ضمنی پذیرفته‌ایم. این انسان، دیگر انسان نیست؛ تداوم میمون است و اهل کوچ. قراردادن انسان شکارچی در مناطق سردسیر نیز این روایت را معقول‌تر و گیراتر جلوه می‌دهد. 🔸 این منطقه‌ی سردسیر نباید آن‌قدر از دور باشد که در راه به گهواره‌ی تمدن (یعنی بین‌النهرین) تلف شود؛ نه‌آن‌قدر به این مدار نزدیک باشد که به‌دلیل وفور غذا، اعتبار انگاره‌ی شکار زیر سوال رفته و ساقط گردد. تطبیق این اوصاف ما را به مختصات جغرافیایی مناطق شمالی دریای سیاه خواهد رساند. 🔹 در ، هم با انسان متفاوتی روبه‌رو هستیم و هم با خدایی مهربان و حکیم. خدایی که کشتی علیه‌السلام را نه در یخ‌بندان و کمبود غذایی، بلکه در سرزمینی چهارفصل و در وفور نعمت و تنوع غذا، یعنی در مدار33درجه‌ی بین‌النهرین فرود می‌آورد. 🔸 در روایتی که کتب دینی از انتشار بشر در به تصویر می‌کشند، دسترسی به را نمی‌توان بهانه‌ی تشکیل کانون‌های جمعیتی در خارج از بین‌النهرین دانست و جمعیت‌ها را به جست‌وجوگران علوفه و شیر و گوشت فروکاست. آدمی برای خروج از بین‌النهرین نیاز والاتری دارد که رنج در راه آن را می‌کند. این خروج، نه برای و شکار، بلکه برای نام دارد. 🔹 این اقدام جغرافیایی آن‌قدر ارزشمند است که شمرده می‌شود و در ردیف نخستین و مهم‌ترین افعال و سیره‌ی انبیای اولوالعزم قرار می‌گیرد. علیه‌السلام به نجف، علیه‌السلام به و و علیه‌السلام به می‌رود؛ علیه‌السلام سرتاسر را برای تبلیغ زیر پا می‌گذارد؛ و آخرین اولوالعزم الهی حضرت صل‌الله‌علیه‌وآله با هجرت از مکه به ، دولت و جامعه‌ای نو بنیان می‌گذارد. 🔸 عطف به تاریخ پیدایش و اهمیت در شکوفایی فرهنگی بشر، قراردادن در مرکز تفسیرهای و اهمیت فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کند؛ عجیب آن‌که با تاریخ تمدن‌های تدوین‌شده نیز سازگاری بیش‌تری دارد و می‌توان ناف نیاز به شواهد عینی را از افسانه‌سرایی جدا کرد. 🔹 آغاز روایت انسان از نجف، نقطه‌ی عزیمت مناسبی برای صورت‌بندی است. ایجاد و برای در این روایت، معنای ملموس‌تر و معقول‌تری دارد. آموزه‌ی نیز به‌مثابه مکانیزمی از سوی متالهان برای رقم‌زدن (تقلا برای خروج از و ایجاد ) تعریف می‌شود. 🔸 یکی از دستاوردهای الهیات جغرافیا، صورت‌بندی تعریفی ژئوکالچر از به‌تبع موقعیت ژئوپلیتیکی استثنائی آن است. از دل تفسیری که شکل‌گیری دو حکومت کاملا متفاوت در بین‌النهرین و ایران را توضیح می‌دهد، نظریه‌ی کاملا نویی نیز قابلیت تئوریزه‌شدن پیدا می‌کند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔴 درکِ مکانتِ زمان، راهی برای فهم در 🔹 مباحث در کانال «دقایقی پیرامون دوران جدید عالم»، در یک سیر طبیعی رخ داد. ما ابتدائا می‌خواستیم راهی برای استفاده از برای پرداختن به مساله‌های عینی سیاست و مشخصا برای پیدا کنیم. فلسفه‌ی تاریخ در آسمان بحث می‌کند و نتایجی که می‌گیرد، انتزاعی به نظر می‌رسد. اگر احکام و قوانین و اصول فلسفه‌ی تاریخ نتواند به زمین واقعیت و عینیت نزدیک شود، و خیال و پنداشته و انگاشته خواهد شد. به‌عبارت‌دیگر، تا وقتی که عصر و زمان، مکان پیدا نکنند، اثبات شکل‌گیری در عالم میسور نخواهد شد. 🔸 در این راستا متوجه شدیم که یکی از مکاتب عمده‌ی فلسفه‌ی تاریخ، نگاه جغرافیایی به حرکت و تاثیر امکان‌ها و در شکل‌دادن به فرهنگ و سیاست و اقتصاد است. نتیجه گرفتیم که فلسفه‌ی تاریخ در نخستین قدم برای زمینی‌شدن باید به تن کند تا بتواند حضور خود را در متن تصمیم‌های کلان اجتماعی و زندگی روزمره نشان دهد. وقتی زمان لباس جغرافیا می‌پوشد و مکانت پیدا می‌کند، رد پای تاریخ بر زمین هویدا می‌شود و تغییر تاریخ و پیچ‌های تاریخی امکان بررسی و رد و تایید پیدا می‌کند. 🔹 ژئوپلیتیک یکی از بهترین بسترها برای زمینی‌کردن و عینی‌کردن و محسوس‌کردن احکام فلسفه‌ی تاریخی است. برای نمونه، یکی از مهم‌ترین مباحث فلسفه‌ی تاریخی شیعه است. اما اگر نتوانیم این نزاع را در روی زمین به تصویر بکشیم، احساس خواهیم کرد که با یک بحث انتزاعی روبه‌رو هستیم. چون ما در واقعیت روزمره، با حق و باطل محض مواجه نیستیم و بلکه با اختلاط آن‌ها طرفیم. باید نشان دهیم که تاریخی چگونه به یک در روی زمین تبدیل شده است؟ پاسخ به این سوال، نیازمند توضیح و تبیین کیفیت و چگونگی است. توضیح این مطلب را ذیل الهیات جغرافیا دنبال کردیم. 🔸 طرح الهیات جغرافیا نیز در همین راستا دنبال شد. الهیات جغرافیا می‌تواند واسط فلسفه‌ی تاریخ و ژئوپلیتیک باشد و ما را به عبور دهد. زیرا اگر بتوانیم را صورت‌بندی کنیم، کمک خواهد کرد که فلسفه‌ی تاریخ شیعی را به نظریه‌ی سیاسی نزدیک کرده و به تولید و تدوین و تصویرسازی از الگوی نزدیک‌تر شویم. 🔹 این مسیر، مباحث و را نیز به هم‌دیگر نزدیک‌‌تر کرده و سیر مباحث را قابل اعتنا می‌کند. این رهیافت در فقدان ، که به‌نوبه‌ی خود ناشی از عدم است، قابل پی‌گیری و حائز اهمیت و ضرورت است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔴 اراده انسان و انتقام از جغرافیا 💰 تعداد کلمه: 405 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه ویژگی‌های فرهنگی یک ملت و حوادث تاریخی‌ای که در طول زمان بر ایشان رخ می‌دهد، با مختصات جغرافیایی محل زندگی ایشان تناسب دارد. اگر اراده‌ی انسانی از این میان حذف شود، جغرافیا به زندانی تبدیل خواهد شد که نسل‌های مختلف یک ملت را در چارچوب‌های جبری خود اسیر کرده و ایشان را محکوم به تکرار تجربه‌های گذشته‌شان نموده است. حال آن‌که اراده‌ی انسان می‌تواند از فراتر رود و از مختصات خاص زمین، انتقام بگیرد. انسان توانایی را دارد؛ در خدمت تامین این اراده است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 اراده انسان و انتقام از جغرافیا 💰 تعداد کلمه: 405 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه
| 🔹بصیرت‌های برآمده از بر این برداشت صحه می‌گذارند که میان فرهنگ یک ملت با مختصات جغرافیایی ایشان رابطه و تناسب برقرار است. روایت ژئوپلیتیکی از بافت فرهنگی و تاریخی منطقه‎ی و حوادثی که پیرامون آن رخ داده و می‌دهد، بر همین پایه صورت‌بندی شده است. کاپلان این رهیافت را در گامی دیگر، در وسعتی به‌اندازه‌ی تعمیم می‌بخشد و به مفهوم بشر با سرشت جغرافیایی این منطقه‌ی وسیع تاکید و تصریح می‌کند. وی این وسعت را (Greater Middle East) می‌نامد. 🔸 عطف به چنین روایتی می‌توان وقایع را نیز از چنین منظری تفسیر کرد. از این منظر، امروز در همان اتفاقاتی در حال تکرار است که 1400 سال پیش نیز رخ داد. ، در به وقوع پیوست. در آن دوره‌ی تاریخی تلاش برای توسعه‌ی شعاع با سدی به نام روبه‌رو شد. قرآن را در به سر نیزه زد و با پیشه‌کردن چهره‌ای مظلوم برای خود و ساختن ابزاری روانی از طریق مقدس‌سازی ظاهر نصّ، تحقق اسلام علوی را قرن‌ها به تعویق انداخت. 🔹منطقه‌ی در صدر اسلام به دست فتح شده است. عاص پا را از قاره‌ی فراتر نهاد و با تصمیم شخصی خود را نیز تصرف کرد. نقطه‌ی تماس آسیا با ، جایی که با به یک‌‎دیگر دست می‌دهند، از دیرباز نقطه‌ی ستیز با بوده است. در تجربه‌زیسته‌ی تاریخی، حتی وقتی علیه‌السلام از مصر وارد شد، امت او مطالبه‌ی مصری داشتند و می‌خواستند سرزمین مقدس به سیاق مصر فرعون ساخته و اداره شود. وقتی علی علیه‌السلام نیز والی علوی بر این منطقه تعیین می‌کند، این مختصات تحمل را ندارد و به شهادت ایشان منجر می‌گردد. 🔸 تجربه‌زیسته‌ی تاریخی می‌گوید که آن‌چه مهم‌تر از فتح شام و مصر است، تغییر بافت فرهنگی ملتی است که در این منطقه سکنی گزیده‌اند. جبهه‌ی مقاومت امروز در شامات و سینا در چنین مضانی قرار دارد. هر طرحی برای در این منطقه باید بتواند به تغییر مردمان این سرزمین بیانجامد. 🔹انتظار می‌رود که بتوانیم با بصیرت‌های منبعث از ، بافت تاریخی-فرهنگی- جغرافیایی این ناحیه را توضیح داده و تفسیری ارائه کنیم که توانایی تغییر اراده‌ی مردمان این سرزمین را برایمان به ارمغان بیاورد.این تفسیر باید بتواند ما را به شناسایی ویژگی‌های اراده‌ای راهنمایی کند که امروز برای تغییر این الگوی تکراری و رقم‌زدن تجربه‌ای نو نیاز داریم. الهیات این ظرفیت را دارد که روش دستیابی به اراده‌ی منتهی به را به تصویر بکشد تا آدمی بر تفوق پیدا کند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid