|
📌 #جغرافیای_بعثت
⭕️ پهنههای جغرافیایی در #طرح_تاریخی_انبیاء
🔹آدمی، خانهبهدوش جغرافیای #زمینِ_دنیا است. برقراری نسبتی حقیقی میان «خصوصیتهای فرهنگی یک جامعه» با همان «#محیط_جغرافیایی که هر ملتی برای #اسکان و سکونت انتخاب کرده است»، بنیان #علم_جغرافیا را تشکیل میدهد. انفتاح و انسداد تمدنی نیز در یک نگاه دقیق، همواره با #امکان_و_امتناع_جغرافیایی پیوند مستقیم داشته است.
🔸جابهجایی و #هجرت در #پهنههای_جغرافیایی رخ داده است. این هجرتها در نخستین دورهی تمدنی بشر، به ارزشهای الهیاتی تکیه داشتهاند. آموزههای پیامبران و جامهی تحقق پوشاندن به #سبک_زندگی برپایهی آن آموزهها، نخستین محرک این هجرتها بود.
🔹دلبستگان به آیین انبیاء دست به دامان #امتناعات_جغرافیایی شدند و ضمن بهرهجستن از #گرانی_تعقیب_و_گریز در آنسوی کوهها، ماورای بحرها و حیرت بیابانها، محیط نسبتا امنی را برای #زندگی_خوب (آنگونه که باور داشتند)، انتخاب کردند.
🔸اگر جلگه #بینالنهرین اولین سکونتگاه #ما_بعد_طوفان باشد، گمان میرود #فلات_ایران و قلعههای طبیعی آن، یکی از گریزگاههای مساعدی است که #قوم_اولین را در دامان خود پناه داد و میزبان تنها ملتی شد که هیچگاه در تاریخ #بت نپرستیدهاند.
🔹شکلگیری آیینی در #ایران_باستان که جوهرهی آموزههای #ابراهیم_حنیف در آن بازتاب روشنی دارد، این گمانه را تقویت میکند.
#اقتضائات_جغرافیایی
#انشقاق_الهیاتی_جغرافیا
#الهیات_جغرافیا
#حرکت_عمومی_بشر
#ابراهیم
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
🔸 فلات ایران (Iranian Plateau)📎 با کوههای سربهفلک کشیدهاش، نوزادگان و نونواران گهوارهی #بینالنهرین را به مبارزه فرا میخواند. #فلات_ایران جایی بود که تا میشد و میتوانستی، نباید عافیت خرامیدن در #جلگه را به سختیها و تبعات زندگی در کمرکش و پایههای #کوهستان میفروختی؛ الا و مگر، برای کسب #امنیت؛ یافتن فرصتی برای ادامهی حیات. فلات ایران جایی بود که #آمریت_محیط_طبیعی و #امتناعات_جغرافیایی آن، هزینههای #تعقیب_و_گریز را برای هر پادشاه خودکامهای گران میکرد. اصلا بهصرفه نبود که عیش و نوش لمدادن در بینالنهرین، با نیش پناهندگان به فلات ایران تلخ شود.
🔹 بنابر روایت کتابهای تاریخی، #ایلامیان 📎 اولین قومی بودند که در دورهی #پیشاآریایی، (یعنی سه هزارسال پیش از تولد #مسیح) به سکونت در #فلات_ایران پناه آوردند. این مهمانان تیزپا توانستند گوی سبقت از کف رقیبان بربایند و بیش از 2500 سال از تاریخ این قطعه از زمین را به نام خود ثبت کنند؛ از آب گوارای #کرخه بنوشند؛ تندی و شتاب #کارون را به سخره بگیرند؛ در کشتزارهای چهارفصل #شوش بکارند؛ در دشتهای سرسبز #شیراز و #بوشهر اسبهایشان را بتازانند و در مواقع لازم، در قلعههای طبیعی #زاگرس پناه بگیرند. روزگارانی گذشت؛ تا روزی آمد که #مادها از دامن تاریخ فرا رسیدند و #وطن تازهای را در فلات ایران ساختند.
🔸 ایلامیان سرزمین خود را، هَتَمتی (Hatamti) یا «سرزمین خدایان» نامیدند. گویا قلعهی #زاگرس پناهگاهی بوده باشد، برای ادامهی حیات کسانی که در جلگههای میان #دجله و #فرات به پیامبران الهی ایمان آورده بودند؛ از بیم طاغوت راه #هجرت را در پیش گرفته و خواسته بودند مهمانسرای #ایران را به محیط ایمنی برای #با_خدا_زیستی و خداپرستی تبدیل نمایند.
🔹 همزمان با #ایلامیان در جنوب غرب فلات ایران، در #بینالنهرین بساط عیش دو پادشاهی بزرگ برپا بود: #پادشاهی_آکد (یا قوم #عاد) در شمال و #پادشاهی_سومر در جنوب. #سومر اولین تمدن بشری، و #آکد اولین پادشاهی شناختهشده در تاریخ بشر بود. سومر تمدنی بودند که اولین شهر پس از طوفان در بستر آن بنا شد و #اور نام گرفت. اور همان سرزمینی بود که #ابراهیم_حنیف در آنجا چشم به جهان گشود؛ پیام توحید و ندای فطرت را به جان مومنانی، هرچند اندک نوشاند؛ با هجرتدادن آنها در #فلات_ایران، بیابانهای #حجاز، کوههای #آرارات و #آناتولی، دریاچهی شور #اورمیه و در نهایت خود را به کنار #رود_اردن و درهی #الخلیل، در شرق #مدیترانه رساند و #آیین_حنیف را قابل نشر و بسط در شرق و غرب جهان آن ساخت.
🔸 میل به طغیان، بهخاطر مساعدت فضای #جلگه برای عصیان، زمینهای بود که سرکشان #آکد نپسندیدند سرزمین همسایه، «سرزمین خدایان» نام گیرد. آنها ترجیح دادند مردمان پناهگرفته در زاگرس را اِلامتو (Elamtu) خطاب کنند، بهمعنای «جای مرتفع»؛ تا مبادا ماشین غربالگر تاریخ در #بینالنهرین شتاب گیرد و شمار گریختگان به سرزمین خداپرستان افزونتر گردد. کوهستان، فضای مبارزه بود و فلات ایران، سرزمین مبارزان. گویا فلات ایران جایی بود که اولین #تعادل_جغرافیایی را در دورهی #ما_بعد_طوفان ایجاد و برقرار کرد.
#روایت_ایران
#دوران_پیشاآریایی
#آمریت_محیطی
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 روایت نهم، سر سخن با اقتضائات جغرافیا و بهینهبودن برخی مناطق برای برخی گونههای زندگی است. زمی
|
3️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 مناطق مختلف جغرافیایی، بهینگیهای متفاوتی دارند. شاید جلگه برای رفاه، و کوهستان برای گریز و فرار، مناسبتر و مساعدتر و #بهینه باشد. زندگی در جلگههای #بینالنهرین، زمین تا آسمان فرق میکند با زیستن در کوه و بیابان #فلات_ایران. برای درک بهتر این مدعا، مقایسه کنید حملهی #آمریکا به #عراق را با حملهاش به #افغانستان. حتی شوروی هم که همسایهی دیواربهدیوار افغانستان بود، سالها تلاش و تقلا کرد که لشگر خود را از کوهستانهای افغانستان عبور دهد؛ اما نشد که نشد.
🔹 بیشک با ابزارهای سه هزار سال پیش، گذر از کوهستان #زاگرس و فتح سکونتگاههای آن، بهمراتب سختتر از امروز بود. با این مقدمه، بیایید کمی دقیقتر روی این پرسش وقت بگذاریم و بیاندیشیم که:
❓ ایران ما، ایران محصور در #کوهستان، ایران گرم و خشک، برای کدامین مهاجران بهینه بوده است؟
❓ چرا مهاجرانی که نخستین بار در این فلات رحل اقامت افکندند، این سرزمین را گزینهی برتری برای ماندن، در مقایسه با #جلگه یافتند؟
❓ اساسا چه شد که ماندند و سودای سفر از سر بیرون کردند و به جستوجوی خود پایان بخشیدند؟
🔸 وقتی به روایت غرب از #انتشار_جغرافیایی_بشر مراجعه میکنیم، گویا انسان دغدغهای جز شکار و تکثیر مثل نداشته است. انسان خلاصه میشد در شکم و مادونش. آیا انسان ذیشعوری که تشخیص میداد کجا به شکار بیشتر میتواند برسد، مغزی برای اندیشیدن و قلبی برای تعلقات و تمنیات شدید نداشته است؟ آیا همانگونهکه بهرهمندی بیشتر از شیر گاو و گوشت گوسفند و خوشرکابی اسب میتوانسته قبایل را در سرزمینها به حرکت وادارد، «امنیت برای اندیشه» و «ایمنی برای ایمان» نمیتوانسته گروههایی -هرچند اندک- را به #هجرت و سفر بکشاند؟ این محرک در روایت غرب از سفر جغرافیایی بشر غایب است. #الهیات_جغرافیا به این پرسش پاسخ میدهد.
🔹 چهبسی بتوان فرض کرد: اقوامی که بهجای جلگههای سرسبز #بینالنهرین ترجیح دادند در حصار کوهستان زندگی کنند، گرانی #تعقیب_و_گریز چشمشان را گرفته باشد. بهطور طبیعی، #امتناعات_جغرافیایی فلات ایران، برای کسانی که از بیم #نمرود و امثالش باید هر روز دست به عصا در بینالنهرین زندگی میکردند، بهینه بوده است.
🔸 همینقدر میتوان فرض کرد که: جایی که بینالنهرین، گهوارهی خوش آب و هوای #ما_بعد_طوفان برای برخورداری از مواهب زمین بهینه بوده، فلات ایران هم برای گروهی #بهینه بوده است که بهخاطر حفظ #ایمان و تداوم #اراده در اندیشهی هجرت بودند و نزدیکترین منطقه را #ایران میدانستند. آنها روزی بار سفر بستند؛ همچون خروج #بنیاسرائیل و گذر از #نیل، دل به صخرههای زاگرس زدند. اگرچه #سفر وهمانگیز بود و میتوانست پایانی نداشته باشد، اما بالاخره ایران را #وادی_ایمن یافتند و احساس کردند میشود برای #با_خدا_زیستی در آن خانه ساخت. ماندند؛ چهبسی کنار کسانی ماندند که، شکار بیشتر بهانهی ایشان برای ماندن در این سرزمین بود.
🔹 در فلات ایرانی، رودی بود و هست به نام #قزلاوزن؛ جایی که کوهستان داشت و هنوز هم دارد، برای فرار. دشت داشت و هنوز هم دارد برای کشت و کار. وقت زمستان آنقدر سرد میشد و هنوز میشود که کسی خیال گذر از آن به سرش نزند؛ وقت تابستان آنقدر گرم میشد و هنوز میشود که بتوان خوشه و توشه برای روزهای بوران و طوفان کنار گذاشت. کنار قزلاوزن جای مناسبی برای گریز و پناه بود. نه تعقیب در آنجا ارزان بود؛ نه زمین آنقدر نامهربان. در آن ایام دور، آن مهاجران، روزی که قصد کردند ایرانی شوند، در کنار قزلاوزن هم یکی از جاهایی بود که بار از دوش زمین بگذارند. قبیلهای شدند برای خودشان، در کنار صدها قبیلهی پراکنده و خودفرمان #ماد.
🪔 این مطلب همچنان ادامه دارد...
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
|
🔸 تامل از منظر الهیات جغرافیا به مسالههای #ژئوکالچر (شکلگیری فرهنگهای مختلف در بستر جغرافیا) واجد این پرسش مهم است که چرا دانشهای انسانی موجود اصرار دارند انتشار بشر در زمین را به حاشیهی شمالی #دریای_سیاه و مناطق یخزدهی اوراسیا بهویژه منطقه #یمنا (Yamna) گره بزنند؟ چرا با وجود شواهد زمینشناختی و قرائن تاریخی #بینالنهرین، که هم مورد تصریح منابع دینی و هم مورد پذیرش نگارندگان کتابهای تاریخ تمدن است، شکلگیری موج انتشار از این ناحیه، بهویژه جلگهی #نجف جدی گرفته نمیشود؟
🔹 بهنظر میرسد که کارکرد روایت غالب از فرآیند انتشار، دفاع از #روایت_سکولار و خوانش الحادی از حضور انسان در زمین است. ستون فقرات این روایت با ترسیم تصویر #انسان_شکارچی (Hunter-gatherer) و #گَزَر قامت راست کرده است. اگر در مرکزیت #روایت_انسان انگارهی #شکار را قرار بدهیم، قرارگرفتن #شکم در قلهی نیازهای آدمی را بهطور ضمنی پذیرفتهایم. این انسان، دیگر انسان #هبوط نیست؛ تداوم میمون است و اهل کوچ. قراردادن انسان شکارچی در مناطق سردسیر نیز این روایت را معقولتر و گیراتر جلوه میدهد.
🔸 این منطقهی سردسیر نباید آنقدر از #مدار33درجه دور باشد که در راه #کوچ به گهوارهی تمدن (یعنی بینالنهرین) تلف شود؛ نهآنقدر به این مدار نزدیک باشد که بهدلیل وفور غذا، اعتبار انگارهی شکار زیر سوال رفته و ساقط گردد. تطبیق این اوصاف ما را به مختصات جغرافیایی مناطق شمالی دریای سیاه خواهد رساند.
🔹 در #روایت_منصوص، هم با انسان متفاوتی روبهرو هستیم و هم با خدایی مهربان و حکیم. خدایی که کشتی #نوح علیهالسلام را نه در یخبندان و کمبود غذایی، بلکه در سرزمینی چهارفصل و در وفور نعمت و تنوع غذا، یعنی در مدار33درجهی بینالنهرین فرود میآورد.
🔸 در روایتی که کتب دینی از انتشار بشر در #ما_بعد_طوفان به تصویر میکشند، دسترسی به #شکار را نمیتوان بهانهی تشکیل کانونهای جمعیتی در خارج از بینالنهرین دانست و جمعیتها را به جستوجوگران علوفه و شیر و گوشت فروکاست. آدمی برای خروج از بینالنهرین نیاز والاتری دارد که رنج در راه آن را #مقدس میکند. این خروج، نه برای #کوچ و شکار، بلکه #هجرت برای #امنیت_ایمان نام دارد.
🔹 این اقدام جغرافیایی آنقدر ارزشمند است که #جهاد شمرده میشود و در ردیف نخستین و مهمترین افعال و سیرهی انبیای اولوالعزم قرار میگیرد. #نوح علیهالسلام به نجف، #ابراهیم علیهالسلام به #مکه و #حبرون و #موسی علیهالسلام به #کنعان میرود؛ #عیسی علیهالسلام سرتاسر #فلسطین را برای تبلیغ زیر پا میگذارد؛ و آخرین اولوالعزم الهی حضرت #محمد_مصطفی صلاللهعلیهوآله با هجرت از مکه به #مدینه، دولت و جامعهای نو بنیان میگذارد.
🔸 عطف به تاریخ پیدایش #انسان_نویسا و اهمیت #خط در شکوفایی فرهنگی بشر، قراردادن #نجف در مرکز تفسیرهای #ژئوپلیتیک و #ژئوکالچر اهمیت فوقالعادهای پیدا میکند؛ عجیب آنکه با تاریخ تمدنهای تدوینشده نیز سازگاری بیشتری دارد و میتوان ناف نیاز #روایت_انتشار به شواهد عینی را از افسانهسرایی جدا کرد.
🔹 آغاز روایت انسان از نجف، نقطهی عزیمت مناسبی برای صورتبندی #الهیات_جغرافیا است. ایجاد #قبیله و #عشیره برای #تعارف_الناس در این روایت، معنای ملموستر و معقولتری دارد. آموزهی #هجرت نیز بهمثابه مکانیزمی از سوی متالهان برای رقمزدن #توازن_تمدنی (تقلا برای خروج از #ناترازی_تمدنی و ایجاد #موازنه_تمدنی) تعریف میشود.
🔸 یکی از دستاوردهای الهیات جغرافیا، صورتبندی تعریفی ژئوکالچر از #ایران بهتبع موقعیت ژئوپلیتیکی استثنائی آن است. از دل تفسیری که شکلگیری دو حکومت کاملا متفاوت در بینالنهرین و ایران را توضیح میدهد، نظریهی #قرارداد_اجتماعی کاملا نویی نیز قابلیت تئوریزهشدن پیدا میکند.
#Yamnaya_culture
#Caucasus_Hunter_Gatherer
#Eastern_hunter_gatherer
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid