دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
🔸 فلات ایران (Iranian Plateau)📎 با کوههای سربهفلک کشیدهاش، نوزادگان و نونواران گهوارهی #بینالنهرین را به مبارزه فرا میخواند. #فلات_ایران جایی بود که تا میشد و میتوانستی، نباید عافیت خرامیدن در #جلگه را به سختیها و تبعات زندگی در کمرکش و پایههای #کوهستان میفروختی؛ الا و مگر، برای کسب #امنیت؛ یافتن فرصتی برای ادامهی حیات. فلات ایران جایی بود که #آمریت_محیط_طبیعی و #امتناعات_جغرافیایی آن، هزینههای #تعقیب_و_گریز را برای هر پادشاه خودکامهای گران میکرد. اصلا بهصرفه نبود که عیش و نوش لمدادن در بینالنهرین، با نیش پناهندگان به فلات ایران تلخ شود.
🔹 بنابر روایت کتابهای تاریخی، #ایلامیان 📎 اولین قومی بودند که در دورهی #پیشاآریایی، (یعنی سه هزارسال پیش از تولد #مسیح) به سکونت در #فلات_ایران پناه آوردند. این مهمانان تیزپا توانستند گوی سبقت از کف رقیبان بربایند و بیش از 2500 سال از تاریخ این قطعه از زمین را به نام خود ثبت کنند؛ از آب گوارای #کرخه بنوشند؛ تندی و شتاب #کارون را به سخره بگیرند؛ در کشتزارهای چهارفصل #شوش بکارند؛ در دشتهای سرسبز #شیراز و #بوشهر اسبهایشان را بتازانند و در مواقع لازم، در قلعههای طبیعی #زاگرس پناه بگیرند. روزگارانی گذشت؛ تا روزی آمد که #مادها از دامن تاریخ فرا رسیدند و #وطن تازهای را در فلات ایران ساختند.
🔸 ایلامیان سرزمین خود را، هَتَمتی (Hatamti) یا «سرزمین خدایان» نامیدند. گویا قلعهی #زاگرس پناهگاهی بوده باشد، برای ادامهی حیات کسانی که در جلگههای میان #دجله و #فرات به پیامبران الهی ایمان آورده بودند؛ از بیم طاغوت راه #هجرت را در پیش گرفته و خواسته بودند مهمانسرای #ایران را به محیط ایمنی برای #با_خدا_زیستی و خداپرستی تبدیل نمایند.
🔹 همزمان با #ایلامیان در جنوب غرب فلات ایران، در #بینالنهرین بساط عیش دو پادشاهی بزرگ برپا بود: #پادشاهی_آکد (یا قوم #عاد) در شمال و #پادشاهی_سومر در جنوب. #سومر اولین تمدن بشری، و #آکد اولین پادشاهی شناختهشده در تاریخ بشر بود. سومر تمدنی بودند که اولین شهر پس از طوفان در بستر آن بنا شد و #اور نام گرفت. اور همان سرزمینی بود که #ابراهیم_حنیف در آنجا چشم به جهان گشود؛ پیام توحید و ندای فطرت را به جان مومنانی، هرچند اندک نوشاند؛ با هجرتدادن آنها در #فلات_ایران، بیابانهای #حجاز، کوههای #آرارات و #آناتولی، دریاچهی شور #اورمیه و در نهایت خود را به کنار #رود_اردن و درهی #الخلیل، در شرق #مدیترانه رساند و #آیین_حنیف را قابل نشر و بسط در شرق و غرب جهان آن ساخت.
🔸 میل به طغیان، بهخاطر مساعدت فضای #جلگه برای عصیان، زمینهای بود که سرکشان #آکد نپسندیدند سرزمین همسایه، «سرزمین خدایان» نام گیرد. آنها ترجیح دادند مردمان پناهگرفته در زاگرس را اِلامتو (Elamtu) خطاب کنند، بهمعنای «جای مرتفع»؛ تا مبادا ماشین غربالگر تاریخ در #بینالنهرین شتاب گیرد و شمار گریختگان به سرزمین خداپرستان افزونتر گردد. کوهستان، فضای مبارزه بود و فلات ایران، سرزمین مبارزان. گویا فلات ایران جایی بود که اولین #تعادل_جغرافیایی را در دورهی #ما_بعد_طوفان ایجاد و برقرار کرد.
#روایت_ایران
#دوران_پیشاآریایی
#آمریت_محیطی
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🟥 آغاز زمامداری در #دوران_آریایی با فرمانروایی پیرمند خردمندی گره خورده است که بهخاطر عدالتش، به او هجوم آوردند و مجابش کردند تا پا از دهکدهاش فراتر نهد و سایهی عدالت را بر گسترهی وسیعتری بگستراند. این آغاز پادشاهی #مادها است.
ششمین روایت از ایران را در پست بعدی 📎 به معرفی این دورهی کشورمان اختصاص دادهایم. با فصل دیگری از #روایت_ایران همراه باشید.
👇👇👇
.
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 آغاز زمامداری در #دوران_آریایی با فرمانروایی پیرمند خردمندی گره خورده است که بهخاطر عدالتش، ب
|
🔸 هجوم #آشوریها از سمت #بینالنهرین، یورش و تجاوز وقتوبیوقت جنگجویان کوهستان #اورارتو و #سکاها از شمال به فلات ایران، خواسته یا ناخواسته، جمعیتی از آریاییهای حوزهی تمدنی #آندیا را با یکدیگر متحد کرد. این جمعیت، متشکل از اقوام و قبایل آریایی در منطقهی نسبتا گستردهای بودند که از #آتورپاتکان در کوهپایههای #سهند آغاز میشد و تا #بیجار و دشتهای پای کوه #الوند ادامه داشت. ضرورت مقابله با دشمن مشترک باعث انسجام و #اتحاد بیشتر ایشان گردید و در نهایت به ظهور پادشاهی #مادها انجامید. آنها توانستند در یکی از دورهها، از #هندوکش و #سند تا #دریای_سیاه حکومت یکپارچهای را تشکیل دهند و فلاتنشینان را از گزند مهاجمان ایمن سازند.
🔹 فرمانروایان ماد توانستند از 700 پیش از میلاد تا 550 پیش از میلاد، بر بخش عظیمی از سرزمینهای پیرامون #فلات_ایران حکمفرمایی کنند. اگرچه #زبان، مهمترین مولفهای بود که قبایل پراکندهی #مادها را با یکدیگر پیوند میداد، اما تهدید روزافزون و شناخت عمیق و عینی از وجود دشمن مشترک، عنصر تعیینکنندهای بود که توانست این پیوند زبانی را به اتحاد سیاسی تبدیل نماید.
🔸 «ماد»، عنوانی بود که آشوریها به قبایل حاشیهنشین رود #قزلاوزن داده بودند. آنها این رود را «مادای» میخواندند؛ جماعتی را هم که در کنار قزلاوزن میزیستند، #ماد خطاب میکردند. قزلاوزن رود خروشان و پرپیچوخمی بود که از کوههای #کردستان در زاگرس شمالی سرچشمه میگرفت؛ تا کوهپایههای #قافلانکوه در #میانه پیش میآمد؛ تا #شاهرود و #گیلان، خرامانخرامان پیش میرفت و در نهایت در #دریای_قزوین آرام میگرفت. در دامن با طراوت حرکت این رود پربرکت، حوزهی تمدنی زرخیز #آندیا پدید آمده و جمعیت چشمنوازی از اقوام و قبایل #آریایی را در بالین خود جای داد.
🔹 مردمان این حوزهی تمدنی، که از شمال و غرب تحت تهاجم آشوریها، اورارتوییها و حتی دیگر اقوام منفرد آریایی قرار میگرفتند، روزی مصمم شدند #امنیت خود را با ارادهی خودشان تامین کنند. مردی بهنام #دیاکو از میان ایشان برخاست؛ قبایل #ماد را متحد ساخت؛ دست آشوریها و اورارتوییها را کوتاه کرد؛ #هگمتانه را پایتخت خویش قرار داد و نخستین پادشاهی آریایی را در تاریخ ایران پدید آورد. یونانیان این شهر را #اکباتان میخواندند؛ این منطقه معادل تقریبی #همدان امروز است.
🔸 دیاکو یا دهیوک، پیر و حکیم خردمندی بود که در دهکدهی خودش توانسته بود زندگی عادلانهای را برپا سازد. در اوضاع نابهسامان #مادای، این تجربه مثل الماس میدرخشید. مردمان دیگر دهکدهها نیز به این پیر خردپیشه اقبال کردند و او را مجاب نمودند تا حکومتی تشکیل دهد و بر ایشان به عدالت فرمانروایی کند. از اتحاد دهکدههای مستقل، با حاکمیت دیاکو، پادشاهی ماد در تاریخ ایران #دوران_آریایی سربرآورد.
🔹 ناگفته نماند که در نزد مادها، آتش یک عنصر مقدس شمرده میشد. تقدس آتش به احتمال زیاد، شکل تحریفشدهای از باورهای مومنانی است که داستان گلستانشدن شعلههای آتش برای #ابراهیم علیهالسلام را نقل میکردند و شیوهی #با_خدا_زیستی را در نواحی تمدنی پیرامون بینالنهرین گسترش میدادند. #جاماسب یکی از این مومنان بود که به حوزهی تمدنی #مادای، در کنار دریاچهی #اورمیه هجرت کرده و آیین #ابراهیم_حنیف را در آن پراکنده بود. اگرچه تاریخ دقیقی از زمان هجرت جناب #جاماسب در دست نیست، اما وجود آتشکدهها در دورهی ماد، نشاندهندهی نفوذ این اندیشه در ایران است. آتشکدهی #نوشیجان در نزدیکی #ملایر از بقایای دورهی پادشاهی ماد و حکومت دیاکو است.
#روایت_ایران
#دوران_آریایی
🕰 منابع برای دانلود
📎 نقشهی پادشاهی ماد در گستردهترین زمان
📎 گسترهی اتحاد قبایل ماد در هزارهی پیش از میلاد
📎 موقعیت و وسعت جغرافیایی پادشاهیهای همسایه ماد
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🟥 شکلگیری اولین ائتلاف سرزمینی و اتحاد قبیلههای آریایی، که برای نخستینبار ظرفیت #اراده_ملی را در این مرزوبوم به نمایش گذاشتند. این نخستین گذار به دوران جدیدی از تاریخ ایران بود که در حافظهی این ملت ثبت شده است.
بخش نخست این روایت، در پست بعدی 📎، یا روایت هفتم از سلسله یادداشتهای #روایت_ایران تقدیم میشود.
....
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 شکلگیری اولین ائتلاف سرزمینی و اتحاد قبیلههای آریایی، که برای نخستینبار ظرفیت #اراده_ملی را
|
1️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 گذار به عصر جدید، یعنی گذار به ارادهی ملی جدید. روزگاری دور، ایرانیان زمانی توانستند به یک #ملت تبدیل شوند که توان کشف #اراده_ملی را در خودشان یافتند. #ملتسازی در گرو کشف و نمایش و بهکارگیری ارادهی ملی است؛ در دنیای امروز، #دولتسازی مهمترین ظرف ملتسازی محسوب میشود.
🔹 ایرانیان باستان میدیدند که آب را میتوان با آرد ترکیب کرد و خمیر عمل آورد؛ میتوان خمیر را با آتش ترکیب کرد و نان پخت؛ میتوان نان را با جان ترکیب کرد و تواناتر شد و #قدرت گرفت و کارهایی کرد کارستان. آنها فهمیدند بههمینترتیب ارادهی مرد و زن را نیز میتوان در هم آمیخت و خانواده ساخت؛ ارادهی پیران و جوانان و کهتران و مهتران را میتوان با هم ترکیب کرد و #قبیله تاسیس کرد؛ ارادهی قبیلهها را هم میتوان حول یک شیوهای از #اداره گرد هم آورد و ارادهی بزرگی بهنام #ملت خلق کرد. آنها به راز #ترکیب و ترکیبپذیری #اراده پی بردند.
🔸 قبایلی از ایرانیان در #دوران_آریایی برای نخستینبار متحد شدند و نخستین امپراتوری را در بیرون از #بینالنهرین تاسیس کردند. این نخستین گذار ایران به عصری تازه بود؛ نخستین بلوغ و تکامل بعد از #ایلامیان. بلوغی که نشان داد برخلاف پادشاهان بینالنهرین، الزاما برخورداری از اسب و شمشیر و نیزهی بیشتر نیست که مردمان را حول تو جمع کند و به کرنش و فرمانپذیری بکشاند؛ بلکه حکمت و خرد و دادپیشهکردن نیز میتواند چنان قدرتی را به نمایش بگذارد که قبیلهها حول تو جمع شوند و با اصرار و التماس تقاضای تاسیس حکومت کنند. این نمایش تاریخی به تاسیس سلسلهی #مادها انجامید. بدینترتیب، بعد از #سارگون که نخستین پادشاهی را در بینالنهرین میان #اکدیها تاسیس کرده بود، #مادها با روشی متفاوت دستبهکار تاسیس زمامداری متناسب با نیازشان شدند و #توازن_تمدنی را به نفع فضای #با_خدا_زیستی در این دوران رقم زدند.
🔹 اتحاد قبایل پراکندهی #ماد در هزارهی نخست پیش از میلاد و شکلدادن به نخستین صورت از #اراده_ملی در این سرزمین، یکی از نقاط عطف ثبتشده در تاریخ جهان و تاریخ پرشکوه #ملت ایران است. اهمیت آریاییها نه به نژاد، بلکه به قدرتشان در کشف این فرزند ارشد خانوادهی ایرانی (یعنی ارادهی ملی) برمیگردد.
🔸 اجتماع قبایل پراکندهی آریایی در دشتهای #قزلاوزن، حول پیری خردمند و دادپیشه برای تشکیل اجتماعی نظاممند و منسجم، یک نقطهی درخشان و سرنوشتساز در کشف #اراده_ایرانی است. رسیدن به یک اضطرار عینی و اجتنابناپذیر ازیکسو، و کشف حکیمی گرهگشا با قدرتی عینی که اجتماع حول او را برای رفع مسالهی آن روز ایران اغماضناپذیر میکرد ازسویدیگر، فضایی را آفرید که پادشاهی ماد از دل آن متولد شد.
🪔 این مطلب ادامه دارد...
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🟥 در ادامه روایت قبل، سراغ #دیاکو رفتهایم. پیر خردمند دادپیشهای که معلوم نیست چند سال منتظر نشست؛ زبان در کام و شمشیر در نیام گرفت تا مردمان روزگارش به #رشد لازم برای #طلب و تمنای حکومت عدل برسند. #اراده_ملی در نخستین لحظهی تولدش، چیزی که طلب کرد، زمامداری عادلانه بود.
در وایت هشتم (پست بعدی 📎) از سلسله یادداشتهای #روایت_ایران را به دیاکو دادگر اختصاص دادهایم.
......
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 در ادامه روایت قبل، سراغ #دیاکو رفتهایم. پیر خردمند دادپیشهای که معلوم نیست چند سال منتظر نشس
|
2️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 حکیم ایرانی که قدرت خردمندیاش قبایل پراکندهی #ماد را گرد او جمع میکرد، #دیاکو نام داشت؛ یونانیان او را در متونشان، دیوکیس (Deioces) مینامیدند. کارآمدی و گرهگشایی تدابیر دیاکو روشنتر و واضحتر و مورد نیازتر از آن بود که کسی چشم بر آن بپوشاند و در لحظهی تاریخیای که ایران بیشازهرزمان به قبلهای برای اتحاد و ائتلاف نیاز داشت، آن را نادیده بگیرد. افراد دهکدهای که دیاکو در آن زندگی میکرد، وقتی به مشکلی برمیخوردند، او را برای قضاوت و داوری برمیگزیدند؛ نتیجهی قضاوت چنان بود که همواره طرفین از این قضا به خانه برمیگشتند.
🔹 لحظهی درخشانی در تاریخ ایرانزمین بود وقتی برای نخستینبار، بهجای افراد دهکدهای کوچک در دشتهای جنوبی #قافلانکوه، سران قبایل ماد به اتفاق نظر رسیدند که سر و سرنوشت قبیلهی خود را به ریاست دیاکو بسپارند. آنها با اسرار و التماس او را راضی کردند که هر #قبیله را همچون عضوی از روستای خویش فرض نماید و میان ایشان، به دادگری فرمانروایی کند.
🔸 هم آسیبهای ناشی از پراکندگی برای قبایل پراکندهی ماد یک اضطرار عینی خلق کرده و دست #آشوریها و مهاجمان #اورارتو را به تجاوز نسبت به خاک و دام و ساکنان باز گذاشته بود؛ هم حکمت و خرد و دادگری دیاکو، قدرتی عینی را به نمایش گذاشته و رجوع به او را برای ایشان غیرقابلاغماض کرده بود. آنها با این دو اضطرار عینی، در یک لحظهی تاریخی، از جمعیتی پراکنده به یک ملت متحد تبدیل شدند و نخستین #اراده_ملی و #اراده_ایرانی را در صحنهی تاریخ این سرزمین به نمایش گذاشتند.
🔹 تبعا نمیتوان با قاطعیت دربارهی الهیبودن شخصیت دیاکو سخن گفت؛ اما همینمقدار میتوان ادعا کرد که در #تعادل_تمدنی که در روزگار ماد میان #بینالنهرین و #فلات_ایران شکلگرفته بود، آموزههای انبیا در قلعهی #زاگرس، امن و امان و ایمنی بیشتری داشتند تا در جلگههای #دجله و #فرات. شاید بهخاطر همین امن و امان و ایمنی بیشتر بود که تنی چند از انبیاء سرشناس #بنیاسرائیل ترجیح دادند ایمان خود را به دوش کشند و در فلات ایران رحل اقامت بیافکنند، تا در #کنعان باشند و ایمان خود را کتمان کنند.
🔸 جناب #یوشعبننون، یار غار #موسی علیهالسلام، شایستهتر دید که پس از تقسیم کنعان میان اسباط، راهی ایران شود و ادامهی عمر خود را بهجای #اورشلیم و #مدین، در دشتهای پیرامون #هگمتانه، در #بروجرد و در نزدیکی #قلعه_انوچ به سرآورد. حتی برخی از راویان جنگ 100سالهی مادها با آشوریها، انبیا بنیاسرائیل بودند و ماوقع این تنازع تمدنی را در صفحات خود ثبت کردند. حضور این انبیا در دامن #امتناعات_جغرافیایی فلات ایران، هم محیط و فضای #با_خدا_زیستی را پررنگتر میکرد، هم #توازن_تمدنی «ایران-بینالنهرین» را بهنفع این سرزمین سنگینتر مینمود.
🪔 این مطلب همچنان ادامه دارد...
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🟥 روایت نهم، سر سخن با اقتضائات جغرافیا و بهینهبودن برخی مناطق برای برخی گونههای زندگی است. زمین، صاف و مسطح نیست؛ پستی و بلندیهایی دارد؛ گرمی و خشکی دارد؛ چشمه و رود و رودخانه و دریا دارد؛ بیابان و صحرا دارد و ... هر کدام از این داراییها، برای گونههایی از تمایلات انسانی، مناسبترند.
#ایران هم ویژگیهایی داشته و دارد. پرسش این است: ایران و خصوصیات ژئوپلیتیکی آن، برای کدامین گونه از آدمها مناسب و بهینه بود؟
روایت نهم 📎 از سلسله یادداشتهای #روایت_ایران را به این پرسش اختصاص دادهایم.
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 روایت نهم، سر سخن با اقتضائات جغرافیا و بهینهبودن برخی مناطق برای برخی گونههای زندگی است. زمی
|
3️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 مناطق مختلف جغرافیایی، بهینگیهای متفاوتی دارند. شاید جلگه برای رفاه، و کوهستان برای گریز و فرار، مناسبتر و مساعدتر و #بهینه باشد. زندگی در جلگههای #بینالنهرین، زمین تا آسمان فرق میکند با زیستن در کوه و بیابان #فلات_ایران. برای درک بهتر این مدعا، مقایسه کنید حملهی #آمریکا به #عراق را با حملهاش به #افغانستان. حتی شوروی هم که همسایهی دیواربهدیوار افغانستان بود، سالها تلاش و تقلا کرد که لشگر خود را از کوهستانهای افغانستان عبور دهد؛ اما نشد که نشد.
🔹 بیشک با ابزارهای سه هزار سال پیش، گذر از کوهستان #زاگرس و فتح سکونتگاههای آن، بهمراتب سختتر از امروز بود. با این مقدمه، بیایید کمی دقیقتر روی این پرسش وقت بگذاریم و بیاندیشیم که:
❓ ایران ما، ایران محصور در #کوهستان، ایران گرم و خشک، برای کدامین مهاجران بهینه بوده است؟
❓ چرا مهاجرانی که نخستین بار در این فلات رحل اقامت افکندند، این سرزمین را گزینهی برتری برای ماندن، در مقایسه با #جلگه یافتند؟
❓ اساسا چه شد که ماندند و سودای سفر از سر بیرون کردند و به جستوجوی خود پایان بخشیدند؟
🔸 وقتی به روایت غرب از #انتشار_جغرافیایی_بشر مراجعه میکنیم، گویا انسان دغدغهای جز شکار و تکثیر مثل نداشته است. انسان خلاصه میشد در شکم و مادونش. آیا انسان ذیشعوری که تشخیص میداد کجا به شکار بیشتر میتواند برسد، مغزی برای اندیشیدن و قلبی برای تعلقات و تمنیات شدید نداشته است؟ آیا همانگونهکه بهرهمندی بیشتر از شیر گاو و گوشت گوسفند و خوشرکابی اسب میتوانسته قبایل را در سرزمینها به حرکت وادارد، «امنیت برای اندیشه» و «ایمنی برای ایمان» نمیتوانسته گروههایی -هرچند اندک- را به #هجرت و سفر بکشاند؟ این محرک در روایت غرب از سفر جغرافیایی بشر غایب است. #الهیات_جغرافیا به این پرسش پاسخ میدهد.
🔹 چهبسی بتوان فرض کرد: اقوامی که بهجای جلگههای سرسبز #بینالنهرین ترجیح دادند در حصار کوهستان زندگی کنند، گرانی #تعقیب_و_گریز چشمشان را گرفته باشد. بهطور طبیعی، #امتناعات_جغرافیایی فلات ایران، برای کسانی که از بیم #نمرود و امثالش باید هر روز دست به عصا در بینالنهرین زندگی میکردند، بهینه بوده است.
🔸 همینقدر میتوان فرض کرد که: جایی که بینالنهرین، گهوارهی خوش آب و هوای #ما_بعد_طوفان برای برخورداری از مواهب زمین بهینه بوده، فلات ایران هم برای گروهی #بهینه بوده است که بهخاطر حفظ #ایمان و تداوم #اراده در اندیشهی هجرت بودند و نزدیکترین منطقه را #ایران میدانستند. آنها روزی بار سفر بستند؛ همچون خروج #بنیاسرائیل و گذر از #نیل، دل به صخرههای زاگرس زدند. اگرچه #سفر وهمانگیز بود و میتوانست پایانی نداشته باشد، اما بالاخره ایران را #وادی_ایمن یافتند و احساس کردند میشود برای #با_خدا_زیستی در آن خانه ساخت. ماندند؛ چهبسی کنار کسانی ماندند که، شکار بیشتر بهانهی ایشان برای ماندن در این سرزمین بود.
🔹 در فلات ایرانی، رودی بود و هست به نام #قزلاوزن؛ جایی که کوهستان داشت و هنوز هم دارد، برای فرار. دشت داشت و هنوز هم دارد برای کشت و کار. وقت زمستان آنقدر سرد میشد و هنوز میشود که کسی خیال گذر از آن به سرش نزند؛ وقت تابستان آنقدر گرم میشد و هنوز میشود که بتوان خوشه و توشه برای روزهای بوران و طوفان کنار گذاشت. کنار قزلاوزن جای مناسبی برای گریز و پناه بود. نه تعقیب در آنجا ارزان بود؛ نه زمین آنقدر نامهربان. در آن ایام دور، آن مهاجران، روزی که قصد کردند ایرانی شوند، در کنار قزلاوزن هم یکی از جاهایی بود که بار از دوش زمین بگذارند. قبیلهای شدند برای خودشان، در کنار صدها قبیلهی پراکنده و خودفرمان #ماد.
🪔 این مطلب همچنان ادامه دارد...
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🟥 روایت دهم از #روایت_ایران. روایتی که میخواهد قدری بیشتر از #دیاکو تصویرسازی کند و هنر او و کار کارستان ایرانیان را برجستهتر سازد.
این تصویرسازی قصد دارد یک مقولهی مهم از جنس #فلسفه_سیاسی را در تاریخ ایران در دورهی فرمانروایی #مادها مورد توجه قرار دهد. این امر درتاریخ تحلیلی ایران باستان کمتر جلب توجه کرده است.
1️⃣: روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
2️⃣: روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
3️⃣: روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
4️⃣: روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 روایت دهم از #روایت_ایران. روایتی که میخواهد قدری بیشتر از #دیاکو تصویرسازی کند و هنر او و
|
4️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 در کنار #قزلاوزن مردی زندگی میکرد، دیاکو نام؛ ساکن یکی از روستاهای همان حوالی. شاید نزدیک #گروس؛ شاید نزدیک #بیجار؛ شاید قدری به کردستان نزدیکتر؛ شاید هم به #همدان. چه فرقی میکند، در جایی بود همان اطراف، شبیه یکی از اینجاها. ایرانیان با دیاکو، کاری کردند کارستان. آنها #ملت شدند؛ آنهم نه بهخاطر امکانات زمین؛ بلکه بهخاطر خصوصیات یک انسان؛ بهخاطر خصوصیات دیاکو.
🔹 دیاکو مردی بود خردمند و دادپیشه. #عدالت او هنگام قضاوت، او را اندکاندک زبانزد قبیله و قوماش کرده بود. #دیاکو از نظر تعلقات فکری و قلبی، هیچ شباهتی به حاکمان #بینالنهرین نداشت. نه در کنارش #ساحر و #کاهن بود تا ورد بخواند و نرد بر تخته بتاراند؛ نه برای تجمیع قوا، دست به دامان شمشیر و نیزه و اسب شده و قدرت پشت قدرت گذاشته بود. چه کسی میداند، شاید او یا یکی از اجدادش از همان کسانی بودند که امان و ایمنی ایمان در ایران برایشان #بهینه بود. ما چیز دقیقی از دیاکو نمیدانیم، ولی همینقدر تاریخ برایمان نوشته است که دیاکو، پیری خردمند و عدالتپیشه بود. او مدتها نشسته و ماهها و سالها انتظار کشیده بود؛ آنقدر که مناسب بیداری یک قوم و هزار قبیله باشد.
🔸 تاریخ برای ما نوشته است که روزی انتظار دیاکو به سر آمد. این روز نمیدانیم کدامین روز سعد از هفته، یا کدامین ماه از سال و حتی دقیقا کدامین سال از تاریخ ما بوده است. اما آنقدر میدانیم که این انتظار مسعود برای نخستینبار، اتحادی مبارک را در #فلات_ایران آفرید؛ چنان وفاقی را خلق کرد که قادر بود استقلال و #امنیت یک سرزمین و ساکنانش را از پادشاهان ستمگر #آشور و #اورارتو و #بابل بستاند. خطی بکشد میان وارستگی فرمانروا با خودکامگی امپراتور. خطی کشید میان زمامداری بهرسم بینالنهرینیها و حالا، ایرانیها. اینک، ایران بود که سری میان سرها درمیآورد. اینک ایران بود و خروج از #ناترازی_تمدنی عصرش.
🔹 ما از دین و آیین دیاکو و فرزندانش خیلی اخبار دقیقی نداریم؛ اما همینقدر میدانیم که او، به ظلم و جور و #استیلا فرمان نراند. همینقدر میتوانیم فرض کنیم حکومتی که به جور و ستم فرمانروایی کند، نمیتواند مرزهای #امپراتوری خود را از دیگر امپراتوریهای باسابقهی روزگار خود، بیشتر بگستراند. همینقدر میتوانیم نتیجه بگیریم آنهایی که با دیاکو متحد شدند، از صمیم قلب دل به #پیمان با او سپردند، نه به ضرب شمشیر؛ نه به زور دشنه؛ نه به افسون شمن و کاهن.
🔸 ما از جزئیات مرگ دیاکو هم چندان باخبر نیستیم؛ اما همینمقدار خبر به ما رسیده است حکومتی که او بنیان گذاشت، توسط فرزندان و نوادگانش به اندازهای وسعت پیدا کرد که در یکسو به رود #سند رسید و در سوی دیگر به #دریای_سیاه. در بالادست همسایه #دریای_قزوین شد و همنشین #سیمرغ #قاف و #قفقاز؛ در پاییندست نیز دوشادوش #خلیج_فارس.
🔹 ما از دیاکو همینقدر میدانیم که نخستین #اتحاد_سیاسی_ارادی را در تاریخ مکتوب بشر رقم زده است. قبایل ماد، حول ویژگیهای شخصیتی و فکری و اعتقادی دیاکو با او متحد شدند؛ پای زور و خودکامگی در میان نبود. در این اتحاد، آنچه اولویت داشت و بهانه بود، نعمات و برکات جغرافیای قزلاوزن نبودند. جغرافیا، آنچه برای #مادها به ارمغان آورده بود، #امتناعات_جغرافیایی خدادادیاش بود و گرانی #تعقیب_و_گریز بهتبع #آمریت_محیط_طبیعی. این نخستین #زمامداری بود که حول ویژگیهای یک حاکم، به طیب خاطر و #طلب و تمنای فرمانبرداران شکل میگرفت. این نخستین #توازن_تمدنی بود که در تاریخ #مدنیت و #سیاست رقم میخورد؛ نخستین تجربهی عینی امکان گذر از #حکومت_جبر و امکان برپایی #زمامداری_اختیار.
🔸 این نخستین لحظهی کشف #اراده_ملی در ایران بود. در قلب این اراده، انسان نشسته بود و رد پایی از آیین نیکان در آن دلربایی میکرد. بهانهی این #تعاون و #وفاق، نه دام بود و نه خوراک. ارادهی بزرگی شکل گرفته بود، علیه رسم پادشاهی ستمگر و #استیلا. این شد که نخستین گذر از #حکومت_زورمدارانه به #فرمانروایی_عادلانه، به دست #ملت ایران در تاریخ مکتوب بشر به ثبت رسید و این افتخار باشکوه بهنام اراده_ایرانی سند خورد.
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
|
🔸 مرکز جمعیتی مادها بعد از تشکیل اتحادیه و تاسیس حکومت، مثلثی در #فلات_ایران بود که در یک گوشهی آن #ری (راگا)، گوشهی دیگرش #اصفهان (اسپادانا) و نهایتا در زاویهی سوم #همدان (اکباتانا) قرار داشت؛ از این سه ضلعی به «مثلث مادی» یاد میشود. اساسا کلمهی #ماد نیز بهمعنای مرکز است. این سه شهر، مراکز قدرت سلسلهی ماد بود. مغهای ایرانی که نقش بسیار مهمی در انتشار آیین #زرتشت داشتند، عمدتا در ری مستقر بودند؛ همدان نیز محل تمرکز جمعیت جنگاور #مادها بود. بنابر مستندات تاریخی، مردمان این مثلث که در متون آشوری «اومانماندا» نامیده شدهاند، دشمنان بینالنهرینیها محسوب میشدند.
🔹 اصلاح قومی-جغرافیایی #اومان_ماندا که در متون باستانی بینالنهرین، از 3هزار تا هزار سال پیش از میلاد درج شده است، به مردمان جنگاور و کوهستاننشینی اشاره دارد که دشمن خطرناک حکومتهای #بینالنهرین بودهاند. برخی از باستانشناسان، اومانماندا را بر #کیمریان تطبیق دادهاند که از اقوام کهن ایرانی بهحساب میآید. #هومر در آثار خود از این قوم یاد کرده و آنها را دورترین مردمی دانسته است که در جغرافیایی شمالیتر در مقایسه با #یونان زندگی میکنند.
🔸 کیمریان یا سیمریها مردمانی کوچنشین و سوارکار و جنگجو بودند. تودههای جمعیتی پراکندهی آنها در یک دورهی تاریخی، فاقد حاکم و پادشاه بود؛ یعنی ترجیح داده بودند که در وضعیت بیسروری (آنارشیک) زندگی کنند. اقامتگاه آنان استحکامات کیمری بود؛ در #عهد_عتیق از این منطقه تحتعنوان «کوه کیمری» یاد شده است. قریب به اتفاق تحلیلگران، این استحکامات را بر کوهستانهای #قفقاز تطبیق دادهاند.
🔹 توجهدادن به این تصویر در #روایت_ایران، ترسیمکنندهی یک تقابل تمدنی میان مردمان #جلگه و #کوهستان، بهطور مشخص در بینالنهرین و ایران است. این تصویر و ترسیم کمک میکند تا بتوان فرضیهی #توازن_تمدنی و #ناترازی_تمدنی را صورتبندی کرده و از این مفاهیم در تحلیل و تفسیر فراز یا نشیب قدرت و شکلگیری روزهای پرشکوه یا روبهانحطاط ملتها بهره گرفت.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
|
1️⃣ از 4️⃣ ایران؛ فرصت ساخت تصمیم بزرگ
🔸 اسرائیل پاسبان #نظم_جهانی در منطقهی راهبردی #غرب_آسیا از پس از جنگ جهانی دوم تا به امروز بوده است. حضور آن بهمعنای تداوم #نظام_سلطه، تزلزل آن نشانهی رو به اضمحلال بودن این چیدمان، و برچیدهشدنش لازمهی ایجاد #نظم_جدید در منطقه و جهان است. سرنوشت این بختک 77 ساله امروز به #تصمیم_بزرگ ملت رشید ایران گره خورده است. این روزها یکی پس از دیگری میروند تا این تصمیم و عزم را به بخش طلایی و درخشان #روایت_ایران در گذار به #عصر_جدید مبدل سازند.
🔹 پایان #جنگ_جهانی_دوم و ترسیم مرز دولت-ملتهای جدید، آغاز رسالت #اسرائیل در محافظت از هژمونی قدرتهای پیروز، در منطقهی غرب آسیا بود. 29 نوامبر 1947میلادی، نطفهی این طفل شوم بسته شد و باطل، باری دیگر لباسی از جنس جغرافیا به تن کرد. اگرچه مخالفت کشورهای عربی این آغاز را قریب به یک سال به تاخیر انداخت، اما 14 می 1948میلادی، پرچم از #نیل تا #فرات، در شرق #مدیترانه به اهتزار درآمد؛ عبادتگاه #ابراهیم_حنیف علیهالسلام نیز به جولانگاه ابلیس بدل شد.
🔸 از آن روز تا به امروز، اسرائیل نماد شوم طفیلیشدن #نظم_شرقی در برابر #نظم_غربی بوده است؛ نماد چیرگی #زیستجهان_اقیانوسپایه بر ملتهای متعلق به #زیستجهان_زمینپایه. تاریخ گواهی میدهد که تداوم این رسالت و اهتزاز این پوستین، تنها با پیروزی تصورناپذیر #انقلاب_اسلامی به چالش کشیده شده است؛ چالشی که اینک میرود تا به بازی مرگ یا زندگی تغییر وضعیت دهد.
ادامه دارد....
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
|
2️⃣ از 4️⃣ ایران؛ فرصت ساخت تصمیم بزرگ
🔸 پنجمین موج تحولخواهی در #ایران_معاصر با انقلاب اسلامی رقم خورد. رهبران #موج_پنجم برخلاف رهبران پیشین معتقد بودند که حل چالشهای اساسی #ایران نیازمند بازتعریف منطقهی غرب آسیا در معادلات جهانی است. زیرا وضعیت کشورهای این منطقه تابع رژیمهای امنیتیِ تعریفشده برای این نقطه از جهان است؛ این رژیمها تعریف میشوند تا دوام و تداوم ناموازنهی حاکم بر روندهای #نظام_بینالملل بهنفع #قدرتهای_اقیانوسپایه حفظ شود و پایدار بماند.
🔹 رهبران انقلاب به این نکته پی بردند که #مسالههای_ایران حل نخواهند شد، مگر اینکه مسالههای کشورهای #غرب_آسیا حل بشوند. در این نگاه فراملی و تمدنی، مسالهی کشورهای مسلمان و مسالههای منطقهی غرب آسیا همانند #ظروف_مرتبطه فرض شده است؛ بهطوریکه تحولی کوچک در یکی از این ظرفها، لاجرم بهشکل طبیعی تحول در کلیهی ظروفهای مرتبطه را در پی دارد. استعارهی «ظروف مرتبطه» بهنحو ضمنی بر بنیان نظریهی #وحدت_طبیعی_جغرافیایی استوار شده است؛ این نظریه را میتوان به منطقهای با وسعت سند تا نیل تطبیق کرد.
🔸 شواهد و تجربههای تاریخی گواهی میدهند که آرامش و صلح جهانی، تابع آرامش و صلح در #فلات_ایران و پیرامون آن -از #سند تا #نیل- بوده است. این منطقه بهطور طبیعی واجد یک جغرافیای مشترک است که تبعات خاصی را بر آن بار میکند. برای مثال؛ هرگاه تعادل و تعاملی در این جغرافیای مشترک به راه بیافتد، بههمپیوستگی طبیعی آن میتواند ضامن صلح و ثبات و آرامش در گسترههای فراتر از #هیمالیا و آنسوتر از #مدیترانه باشد. بهعبارتدیگر، #دست_پنهان_جغرافیا بهمدد #آمریت_محیط_طبیعی مندرج در منطقه، سرنوشت جمعیتهای مستقر در این شعاع را به هم دوخته و ایشان را #همسرنوشت کرده است. با این اوصاف، اینمنطقه را میتوان سرزمین #همسرنوشتان نامید.
🔹 ملتهایی که در غرب آسیا زندگی میکنند، خواه یا ناخواه بهدلیل #تحرک_جغرافیایی بههموابستهشان، سرنوشت مشترکی را نیز در تاریخ دنبال کرده و میکنند. حتی #نظم_غربی نیز آن را تحتعنوان کژتابانهی #خاورمیانه میشناسد؛ آمریکا کل این منطقه را ذیل فرماندهی واحد #سنتکام کنترل میکند؛ علوّ #قدرتهای_اقیانوسپایه در گرو آشفتگی این منطقه است. همسرنوشتان این منطقه هرگاه از این پیوستگیشان غفلت ورزیدهاند، تقلای ایشان برای تحول و تغییر و پیشرفت، به یک چرخهی باطل پرهزینه و کمثمر تبدیل شده است. دقیقا ملهم از این نگاه بود که مسالهی #فلسطین در نوک پیکان اندیشهی سیاست خارجهی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته؛ این سیاست تا به امروز تداوم یافته؛ اکنون نیز به نقطهی سرنوشتساز خود رسیده است.
🔸 #حزبالله_لبنان ذیل همین نگاه راهبردی در سال 1982میلادی، با حمایت آشکار و قاطع جمهوری اسلامی در بیخ گوش رژیم اشغالگر #قدس تاسیس شد. تاسیس این نهادِ نیکپی نشانهی واضحی بود از عزم #نظام_اسلامی برای درافتادن با #نظام_سلطه، پایانبخشیدن به #ناترازی_تمدنی در غرب آسیا، بنای رژیم جدید منطقهای جهت ایجاد #توازن_تمدنی، و بنیانگذاری #نظم_جدید_بشری.
🔹 تداوم این سیاست بهمرور زمان به تولد #جبهه_مقاومت انجامیده و منطق ویژهی خود را بهعنوان یکی از مولفههای تاثیرگذار بر نظم جدیدی که در حال شکلگیری است، بر جهان در حال گذار تحمیل کرده است. جبههی مقاومت را میتوان نخستین فرزند #تمدن_نوین_اسلامی دانست. ظهور این قدرت منطقهای یکی از نشانههای انکارناپذیر نزدیکی به قلههای آرمانی #انقلاب_اسلامی است. جمهوری اسلامی با حمایتهای علنی خود از جبههی مقاومت، اعتقاد راسخ خود به همسرنوشتی ملتهای غرب آسیا را تا به امروز فریاد زده است. شنیدن این صدای رسا و نجاتبخش، بخش مهمی از #روایت_ایران در گذار به #عصر_جدید است. شنیدن این صدا کمک میکند تا در ساختن #تصمیم_بزرگ قدمهای مستحکمی را برداریم.
ادامه دارد....
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
|
3️⃣ از 4️⃣ ایران؛ فرصت ساخت تصمیم بزرگ
🔸 تولد #جبهه_مقاومت، نشانهی باروری اندیشهی پشتیبان #انقلاب_اسلامی است. این ولد صالح نشان داده که انقلاب اسلامی، صرفا یک تغییر سیاسی درونمرزی نیست که #شاه_رفت_امام_آمد را نماد آن بدانیم. طلوع اندیشهی اسلامی از این خاک نشان داد که حق در این زمانه، در پناهگاه دیرین خداپرستان -یعنی ایران- ردای #جغرافیا به دوش انداخته و با مرکزیت #چهارراه_طبیعی_جهان و گذرگاه تمدنهای شرقی عزم آن دارد که باری دیگر نظمی جدید را در عالم به پا کند.
🔹 روزها یکی پس از دیگری تا به امروز پیش رفتهاند تا #نظم_قدیم به درک این واقعیت دست یابد که تداوم، توسعه و قوتگرفتن جبههی مقاومت و در رأس آن حزبالله، شاخصی عینی برای سنجش و پایش امکان تحقق #نظم_جدید و گذار از #نظام_سلطه به نظمی انسانیتر و البته مبتنیبر مختصات شرقی است. عطف به این امر، خاک #فلسطین که از دیرباز دروازهی صدور یا ورود نظمهای جهانی «از شرق به غرب» و «از غرب به شرق» بود، به آوردگاه رویارویی «نظم قدیم» با «نظم جدید» تبدیل کند.
🔸 اتفاقات و حوادث پربسامدی که این روزها در شرق #مدیترانه، با محوریت #غزه و #لبنان در حال وقوع است، تابلوی وضعیت مواجههی دو نظم با یکدیگر است. علایم و نشانگانی که این داشبورد به نمایش میگذارند، کموکیف درگیری این دو نظم را به تصویر میکشند. #صبر_جمیل و پایبندی به اصول انسانی ازسوی جبههی مقاومت دریکسو، و جابهجایی مرزهای توحش و درندگی و دریدگی از جانب رژیم کودککش #اسرائیل درسمتدیگر، آیینهی تمامنمایی است که تمایز دو نظم را در چشم جهانیان به نمایش گذاشته است.
🔹 اینک سرزمینهای مقدس کرانهی خاوری مدیترانه شاهد رویارویی #نظم_زمینپایه با #نظم_اقیانوسپایه است. حدودات سرزمینی لبنان و اسرائیل اینک دیگر نه صرفا دو #مرز، بلکه کرانهی دو #نظم هستند. دریکسمت، روح شرقی بیدارشده و آمادهی بازپسگیری میراث و منزلت تاریخی خویش است؛ درسمتدیگر، چنگالهای نظم استعماری با پیکر پاک و بیدفاع کودکان درافتاده و آخرین تقلای خود برای بقا را به نمایش گذاشته است. ارادهی ملتهای متعلق به هر کدام از این دو سمت در روزهای آینده تعیین خواهند داد که سمت برنده در بازی مرگ یا زندگی، از آنِ کدامین نظم است؛ از آنِ نظم رو به زوال یا از آنِ نظم در حال شکلگیری.
🔸 #روایت_ایران در گذار به #عصر_جدید نورافکنی است برای فهم پیوند وجودیِ ما به این صحنهی عظیم جهانی. روایت ایران میگوید که در کدام سمت و چرا و چگونه باید ایستاد.
ادامه دارد....
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
|
4️⃣ از 4️⃣ ایران؛ فرصت ساخت تصمیم بزرگ
🟥 هویت جمعی بینالملل خستهنشو
🔸 خاتمهبخش این سلسله یادداشت، عبارتی است از پرچمدار بازگشت #همسرنوشتان به هویت طبیعی و تاریخی خودشان. آیتالله خامنهای حفظهاللهتعالی 📎 میفرمایند:
📩 خیمهای که اینجا سرِپاست، ریسمانها و میخهای عمیقی که این خیمه در سرزمین اسلامی دارد، در کشورهای دیگر کوبیده شده است. این، هنر هویت شماست... ما میتوانیم پایههای غلطی را که قدرت اقتصادیِ متمرکزِ متراکمِ دستگاههای شیطانی برای خودشان بهوجود آوردهاند، به چالش بکشیم. در دنیا جنگ راه میاندازند؛ قحطی بهوجود میآورند و بحران ایجاد میکنند... بحرانآفرینی، جنگآفرینی و ایجاد نظامهای خشن و قسیالقلب مثل اسرائیل کار اینهاست. باید اینها را به چالش کشید. چه کسی میتواند؟ یک #هویت_جمعى_بینالمللى_زندهی_خستهنشو؛ متکی به ایمان قلبی و دینی... قدرتها را به چالش بکشد؛ تعدیل کند و در نهایت آنها را از بین ببرد.
🚩 پینوشت:
#روایت_ایران در گذار به #عصر_جدید، با عنایت به این خیمه و افراشتهشدن آن در قلب #سرزمینهای_میانه و #چهارراه_طبیعی_جهان سامان مییابد.
ایران در این #تصمیم_بزرگ، کانون ظهور یک #هویت_جمعى_بینالمللى_زندهی_خستهنشو است. این هویت همانگونه که در حال تغییر چهرهی جغرافیای #جبهه_مقاومت است، میتواند چهرهی #غرب_آسیا و بلکه جهان را نیز متاثر از خود کند.
تاریخ انتظار میرود تا شاهد #صادرات_صلح_و_ثبات به سرتاسر جهان باشد؛ صلح و ثبات و آرامشی که از قلب تپندهی سرزمین همسرنوشتان، یعنی #ایران میجوشد.
به امید روزهای پر از امید و ایمان.
🔸 پایان
🔹 قسمت اول
🔹 قسمت دوم
🔹 قسمت سوم
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
|
🔸 گاهی #دست_پنهان_جغرافیا از شیوهی ساختن خانه، نحوهی دوختن لباس، روش پختن نان و ... میزند بیرون. اگر فرصتی میشد و در بازارهای سرزمین #همسرنوشتان، از #سند تا #نیل قدم میزدی و در سراها و تیمچهها و حجرههای #پیشاور و #استانبول و #بغداد و #دمشق و #اورشلیم سرک میکشیدی، حتما مثل من ذهنت سُر میخورد که بگویی خدایا! حس و حال و فضای اینجا چقدر شبیه بازارهای سنتی خودمان، شبیه بازار #تبریز و #تهران و #اصفهان و #مشهد هستند !!!
🔹 آری اینچنین است برادر! ما همدیگر را دوست داشتیم که شبیه هم شدیم؛ ما همدیگر را میپسندیدیم که شبیه هم شدیم؛ رشتهی تعلق مشترکی داشتیم که ما را شبیه هم کرد؛ ریسمان مستحکمی بود که ما را به هم دوخت و #همسرنوشت ساخت. رشتهی این همسرنوشتی حتی شیوهی توزیع و عرضه و تقاضا را هم شبیه خودش کرده است؛ بازارهایمان را در یک الگو و آهنگ ساخته است.
🔸 ما بهاندازهی اینکه اینطرف #البرز باشیم یا آن طرف البرز، با هم تفاوت داریم. ما بهاندازهی اینکه در شمال ایران باشیم یا در جنوب ایران، اختلاف زبان داریم. ما بهاندازهی اینکه تابستانمان یک ماه دیرتر تمام میشود یا زمستانمان یک ماه زودتر شروع میشود، رنگ پوستمان از جوگندمی زیبا تفاوت پیدا کرده است. ما به میزانی که دل به #از_دور_آمدهها دادیم، از هم فاصله گرفتیم؛ زندگیمان را گران کردیم؛ برای هم ابرو بالا انداختیم و دیوارهایمان را بالا بردیم و تاکها و سروهای خانههامان را از هم پنهان کردیم؛ و الا، اگر چشم به این فاصلهها ببندیم، همگی از #سند تا #نیل به یک سرزمین متحد متعلقیم. ما از زمانی که انگشتان مردمان #بنگال را بربرهای وحشی #بریتانیا بریدند، پارچهی لباسمان را از آنسوی #قفقاز و #مدیترانه آوردیم و چای #سیلان همسایهیمان را با عطر #لندن و قند #مسکو نوشیدیم.
🔹 ما به یک #نظم متوازن و طبیعی متعلقیم. #مرز ما بیشتر از آنکه روی زمین باشد، روی کاغذهایی است که امثال #سایکس و #پیکو نشستهاند و برای خودشان نقاشی کردهاند. مردمان این سرزمین قریب به 200 سال است که برای پنهانکردن این شباهت، میلیاردها دلار خرج میکنند؛ برای اینکه سیمرغبودنشان را لاپوشانی کنند، روزی خودشان را شبیه مرغ، و روزی دیگر شبیه شترمرغ میکنند؛ و جالب اینکه وقتی خسته میشوند و فیلشان یاد هندوستان میکند، سری به همین خانهها و سراها و بازارها میزنند و «یاد ایامی» میخوانند.
🔸 اگر به روایتهای باهمبودنمان (به #روایت_ایران) برگردیم، شاید دُم این دست پنهان را در آستینهای دیگری از زندگیمان نیز پیدا کنیم که بیرون زده است. شما چه شباهتهایی سراغ دارین؟
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔹 چگونه دست اندیشهی استعلایی غرب از آستین رقابتهای ژئوپلیتیکی بیرون آمد؟ ایران معاصر چگونه در په
|
🔴 استعلای جغرافیایی، زیربنای استیلای سیاسی
📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل
3️⃣ از 4️⃣
🔸 تولد #استیت در قرن هفدهم و گذار از حکومتهای بسیط سنتی به #دولت_مدرن، بهشکل معناداری مقارن بود با اوجگرفتن #مسابقه_جغرافیایی در #اروپای_غربی و شیوع رقابتهای ژئوپلیتیکی با محوریت قدرتهای سیاسی نوظهور در آن منطقه. #ایران_معاصر نیز در اثنای همین مسابقات و رقابتها، و مشخصا در کشاکش #بازی_بزرگ (Great Game) 📎 متولد شد. تبیین این امر باید در کانون #روایت_ایران در گذار به #عصر_جدید قرار بگیرد.
🔹 در امتداد #رقابتهای_ژئوپلیتیکی بود که چهرهی جهان تغییر یافت و به شکلی که امروز میشناسیم، درآمد. برای تصویرسازی از جهان فردایی که هماینک بهسوی آن در حال حرکتیم و بنای #نظم_جدید ی که هماینک برای ساختن آن میجنگیم، ناگزیریم که منطق پشت این مسابقات و رقابتها را بشناسیم و آن را بهنحو مقتضی و مطلوب تغییر دهیم. ازاینرو درک دقیق «منطق مرزبندی نظم وستفالیایی»، یک مقدمهی اجتنابناپذیر برای معماری نظم آینده محسوب میشود.
🔸 باید توجه داشت که «منطق مرزبندی» و شیوهی تعریف و ترسیم #مرز در صلح وستفالیا، بهعنوان سلاح بسیار نرم امنیتی بهکار گرفته شد. #سوپر_سافت_پاور تمدن غرب از همان بدو تولدش، ایدهی مرز و چگونگی ترسیم و تنظیم و تغییر و تثبیت آن بوده است. برونداد این سلاح در لحظهی نخستین، تبدیل بیش از 500 واحد فئودالی (#کانتون) به 30 کشور (#کانتری) و تولد 30 دولت-ملت در اروپا بود. اگر در دورهی اخیر، ارعاب ناشی از بمب اتم به #جنگ_جهانی_دوم فیصله داد، در #قرن_هفدهم، این قدرت ناشی از #منطق_مرزبندی بود که توانست به جنگهای صدسالهی اروپایی و #جنگهای_سیساله_مذهبی در 1648میلادی خاتمه بخشد.
🔹 با تکیه بر مدعای فوق میتوان گفت که قدرت فائقهی تمدن غرب در منطق مرزبندی و #استعلاء_بر_جغرافیا ظهور پیدا کرده است. غرب در پدیدهای تصرف کرده که هیچگاه تصور نمیشد تغییر آن در بضاعت بشر بگنجد. البته باید توجه داشت که غرب این امکان را ابتدا با سستکردن پایههای #منطق_صوری و گذار از #ذاتباوری و تاسیس بنای شامخ #روش (method) بهدست آورد و در گامی دیگر، این امکان را با #تفکر_جغرافیایی و #قدرت_اقیانوسپایه محقق نمود؛ دانش و تکنولوژی و صنعت نیز در خدمت این ایده بوده است. پس پربیراه نیست که بگوییم: دستبردن در #امتناعات_جغرافیایی و ایجاد امکانات جغرافیایی، از #اندیشه_استعلایی غرب برخاسته و به #دولت_استیلائی مدرن منتهی شده است.
🔸 نتایج شگفتانگیز کاربست منطق مرزبندی #وستفالیا چنان خیرهکننده بود که بعدها نیز بهعنوان ابزار قدرت، جهت کنترل دیگر مناطق جهان بهکار گرفته شد. بدینترتیب، این نظم بهتدریج در اقصی نقاط جهان رسوخ یافت؛ با الگوی خود سرزمینهای مختلف را درنوردید؛ قلمروهای گوناگون را بهمثابه #ظروف_مرتبطه به یکدیگر متصل ساخت؛ در نهایت، شیر کنترل این ظروف و شیب تغییر تبادلات فیمابین آنها را بهدست خویش گرفت و آن را بهدست #آنگلاسکسون ها داد. این همان خط داستانی است که نقاط تمدنخیز مشرقزمین را طفیلی #سرنوشت غرب کرده است.
🔹 اکنون که قریب به 400 سال از آن تاریخ میگذرد، منطق مرزبندی وستفالیایی همچنان بهعنوان یک حربهی حیاتی در اختیار قدرتهای غربی است. #مرزبندی و تعیین مرز، ناموس #نظم_جهانی است. این منطق هم اینک نیز برای مهار قدرتهای نوظهور، بهمنظور حفظ #انحصار در مدیریت تحولات جهان بهکار گرفته میشود. تجزیهی کشورهایی که به سطحی از #پیشرفت دست پیدا میکنند و ایجاد اتحادیههای منطقهای نمونهای از مصادیق کاربرد #منطق_مرز در روزگار ماست.
🔸 مطالعهی دانشهای مرتبط با #توطّن و ادارهی #سرزمین نشان میدهد که این منطق در انحصار معماران ژئوپلیتیک جهان قرار دارد. شکستن این انحصار و تعیین منطقی جدید برای مرزبندی، و چه بسی وضع و جعل پدیدهای غیر از #سرحدّات و #مرز برای صیانت از تمایزات فرهنگی، یکی از الزامات گذار به #نظم_جدید_جهانی و تصویرسازی از #تمدن_نوین_اسلامی است.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|
حضرت آیتالله جوادی آملی:
هم تاریخ داریم، هم جغرافیا!
🔴 زبان #روایت نظام سیاسی به مخاطب گستردهتری در تراز #آگاهی_ملی، همانا زبان #جغرافیا و تاریخ است. اگر اندیشه و احکام #فلسفه_تاریخ نتوانند لباس #تاریخ_نقلی و جغرافیا به تن کنند، مخاطبان گستردهای را از دست میدهند.
🔴 شنیدن این سخنان از زبان حکیم بزرگی همچون حضرت آیتالله جوادی آملی، در صبح آدینه، برای من بسیار گوارا بود. این منظر را نباید با #ناسیونالیسم کور و متعصبانه یکی انگاشت. این ایستار از محاسبات دقیق فلسفهی تاریخ و ملاحظات سنجیده و تجربی تاریخ نقلی اشراب شده است. بهعبارتدیگر، #دست_پنهان_جغرافیا رزق خود را از جیب #الهیات برمیدارد...
👏
قطعات مهمی از #روایت_ایران، خالی از چنین عباراتی از حکیمان معاصر کشورمان هستند. تا باد چنین بادا....
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
آخرین قطعه از سلسله یادداشتهای: «معماری صلح و پیشرفت در #سرزمین_میانه، از #سند تا #نیل» با عنوان «جابهجایی محور توازن منازعات تمدنی به #مدیترانه».
در این یادداشتها به سراغ منطق درونی جابهجایی نقطهی توازن منازعات تمدنی رفتیم و سعی کردیم چشماندازی از بحران #غرب_آسیا، از منظر کلان ارائه نماییم.
1️⃣ یادداشت اول: وابستگی توازنبخش
2️⃣ یادداشت دوم: منطق طبیعی مرز
3️⃣ یادداشت سوم: استعلای جغرافیایی زیربنای استیلای سیاسی
4️⃣ یادداشت چهارم: جابهجایی محور توازن منازعات تمدنی به مدیترانه
#روایت_ایران
#عصر_جدید
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔹 منطق دولت مدرن #دست_پنهان_جغرافیا را بهگونهای در طراحی حدّ فاصل #دولت_ملتها و تعیین #مرز بهکار گرفته است که برخی مناطق نمیتوانند مشتری خوب و مناسبی برای جهان توسعه باشند! آنها نامشتری توسعه هستند و این امر یکی از عجایب روزگار است.
🔸 مثلا؛ درحالیکه #ایالات_متحده برای بذل #دموکراسی به مردم #عراق از انواع مختلف تسلیحات نظامی استفاده کرد، حاضر به پذیرفتن برگزاری #رفراندوم و رایگیری همگانی در سرتاسر خاک #فلسطین با حضور همهی مذاهب و اقوام و گرایشهای سیاسی نیست! مثال دیگر؛ #افغانستان است که در تاریخ مدرن همواره میزبان انواع مختلف چالش و بحران بوده است.
🔹 برخلاف بیان رایج و قول مشهور که #امنیت را زیرساخت توسعه میداند، این رابطه میتواند برعکس باشد. اساسا ما در مواجهه با امنیت، با یک مفهوم بسیط و الگوی یکسان و ثابت طرف نیستیم. تفاوت #امنیت_وجودی و #امنیت_کالایی میتواند تمایزات امنیت را توضیح دهد. امنیت برای معماران دنیای مدرن، کالایی است که از طریق فروش آن، زمینه را برای تمنای توسعه فراهم میکنند. چنین امنیتی، امنیت کالایی است. ملتی که امنیت کالایی را خریده، ناخواسته به میزبان بحرانهای کشور فروشنده تبدیل میشود. در این تبادل، کشور فروشنده به امنیت وجودی دست پیدا میکند.
🔸 وجود چندین نقطهی ناامن در برخی مناطق، شکلدادن به #منازعات_مرزی را ممکن میگرداند. این مطلب یکی از لوازم #مسابقات_جغرافیایی است. #ناامنی، شرایط لازم برای فروش توسعه در لوای امنیت کالایی است. توسعه، پیوست امنیت کالایی است. وجود مناطق ناامن، که نامشتری مدرنیته محسوب میشوند، نهتنها بازار مناسبی را برای فروش این کالای گران فراهم میکند، بلکه شرایط خیزش رقیبان را نیز مهار مینماید. افغانستان در شرق سرزمین میانه و فلسطین در غرب این سرزمین، نامشتریهای توسعهی مدرن هستند.
🔹 ارتش ایالات متحده، بخشی از بازار بزرگ این کشور است. 800 پایگاه نظامی امریکا در جهان، شعبههای این مارکتینگ عظیم برای فروش امنیت کالایی به #جریان_سازش در جهان هستند. #سرزمین_میانه در قلب این بازار بزرگ تعریف شده است. آرایش نیروهای نظامی امریکا بر این مطلب صحه میگذارد. با این منطق، ضمن ایجاد محیط مناسب برای دوشیدن کشورکهای نفتخیز حاشیه #خلیج_فارس، ارتش امریکا از خیزش #ایران، #روسیه و #چین نیز مراقبت میکند. با آمدن #ترامپ قرار است که یک بیزینسمن بالای سر این آرایش تکیه بزند.
#روایت_ایران
#عصر_جدید
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
چگونه به شکل ایرانی که امروز هستیم، درآمدیم؟ پاسخ به این پرسش که یکی از محورهای #روایت_ایران است، نیازمند شناخت دقیق #بازی_بزرگ است؛ بازی امنیتی سه دولت: بریتانیا، روسیه و فرانسه... در این سلسله یادداشتها این ماجرا را مرور میکنیم.
نخستین بخش این یادداشتها را در ادامه بخوانید...
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| چگونه به شکل ایرانی که امروز هستیم، درآمدیم؟ پاسخ به این پرسش که یکی از محورهای #روایت_ایران است،
|
🔸 #قرن_هجدهم، قرن تبدیل مجمعالجزایر #بریتانیا به امپراتوری فراقارهای بود. تصرف و تسخیر #هند، فتحالفتوح آنگلاساکسونهای جزیرهای به حساب میآمد. ثروت عظیمی که قلعهی نفوذناپذیر هند توانسته بود قرنها در آغوش بکشد، به دست گرگهایی افتاد که از جزیرهای دورافتاده در مغربزمین، از راه #اقیانوس به سراغش آمده بودند. تاریخی که به زبان #سانسکریت نوشته شده بود، ورق خورد و بهتدریج مجبور شد که با مردمان انگلیسی #همسرنوشت شود. این همسرنوشی همچنان علیرغم تغییرات عظیمی که پیش آمده است، تا حدودی پابرجاست.
🔹 فتح هند برای انگلستان، آنچنان که گمان میرود، بیدرد سر نبود. ضربالمثلی جهانی میگوید: «هر که بامش بیش، برفش بیشتر». برف بیشتری که بر پشت بام ملکهی بریتانیا با تصرف هند مینشست، مخاطراتی بههمراه داشت. #انگلستان با این اقدام با آسیب بزرگ دست به گریبان میشد که اگر از آن غفلت میورزید، میتوانست هیبت امپراتوریاش را به کام مرگ فرو ببرد: راههای مواصلاتی طولانی از #لندن تا #دهلی!
🔸 تردد در این مسیر بسیار دور و دراز و پرخطر، بهمعنای درکمینبودن تهدید و حادثه در هر لحظه از لحظات بود. شاید این سنگینی را کسی بهتر از صاحب این امپراتوری لمس نمیکرد. ضربان قلب ملکه، مدام با این گمانه به تلاطم میافتاد که مبادا رقیبی از راه برسد و این مسیر را قطع نماید! #ناپلئون همان رقیبی بود که با حمله به #مصر در سال 1798میلادی، این کابوس را به حقیقت تبدیل کرد.
🔹 ناپلئون به رویای انگلیسی حمله برد. او اعلام کرد که میخواهد از #قاهره عازم #بابل در #بینالنهرین شده و با گذر از #ایران، راهی #هند گردد تا جواهر شرق را از سینهی ملکه بیرون کشیده و بر تاج خود نهد. اگرچه مجنون #فرانسه از رسیدن به این مقصد باز ماند، اما توانست تزار دیوانهی روس را در سودای خود شریک کرده و او را تحریک نماید که از راه شرق و از کرانههای #دریای_مازندران و از گردنههای #هرات، راهی به هندوستان باز کند و خود را به آبهای گرم #اقیانوس_هند برساند.
🔸 بدینترتیب #رقابت بر سر هند، به مسابقهی جغرافیایی دامنهداری تبدیل شد؛ زمینه را برای #بازی_بزرگ فراهم ساخت و سرنوشت دهها ملت را به اسباب رقابت خود تبدیل کرد. بازی بزرگ، یکی از پندآموزترین #مسابقات_جغرافیایی تاریخ جهان است که به رقابت سیاسی، معنای کاملا جدیدی بخشید و ظرفیت بازی قدرت را افزونتر ساخت. از آن زمان تا به اکنون هر پادشاه و حاکمی که از این مقیاس بازی غافل بوده است، نهتنها تاج و تخت خود را بر باد داده، بلکه ملت خود را نیز به دست گرگهای سیریناپذیر #آنگلاساکسون سپرده است.
#روایت_ایران
#عصر_جدید
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔸 از زمانی که کابوس ملکه بهدست #ناپلئون تاویل شد، سیاست امپراتوری #بریتانیا نیز متناسب با احتمالاتی که راه مواصلاتی لندن به دهلی را تهدید میکردند، تحول یافت. پشتیبانی از حکومتهای محلی #غرب_آسیا در صدر اقدامات جدید سیاستمداران #آنگلاساکسون قرار گرفت؛ بدینترتیب ملکهی #انگلیس دست به معماری خاصی در این منطقه زد تا منطقهی حائل زمینی را قریب به چند هزار کیلومتر، پیرامون #هند بچیند. کار این کمربند، ممانعت از دستیابی #روسیه (و بعدها #فرانسه) به مرزهای آبی و خاکی هند بود.
🔹 حکومتهای بومی غرب آسیا، بهدلیل جاماندن از کاروان #ترقی، حکومتهای رو به زوالی بودند. کمترین دخالت خارجی میتوانست این کالاهای گرانقیمت را به طعمهای برای قدرتهای نوظهور #اروپای_غربی تبدیل نماید. یکی از این حکومتهای بومی، سلسلهی جدیدالتاسیس #قاجار در ایران بود.
🔸 روسیه بهدلیل نزدیکتربودن به هند، مهمترین رقیب #انگلیس در آسیا محسوب میشد. روسیه ماهیتا کشوری آسیایی بود. لشگر روس میتوانست با پشتسرگذاشتن #فلات_ایران، بخشهایی از هند را تصرف کند. روسیه، نخستین کشور #غربزده آسیا بود. #پطر_کبیر بهتبع تقلید از اروپای غربی به درجاتی از ترقی دست یافته و خود را در مضانّ قدرت جهانی قرار داده بود. این امر برای ملکهی امپراتوری فراقارهای بریتانیا سنگین میآمد.
🔹 باری به هر طریق، نطفهی #بازی_بزرگ در #مسابقات_جغرافیایی میان روسیه و انگلیس بسته شد؛ یکی برای رسیدن به هند و دیگری برای حفظ هند. زمین و محیط این مسابقهی امنیتی، با تبدیل حکومتها و ملتهای محلی به مهرههای بازی، چیده شد و پیش رفت.
🔸 #جورج_کرزن در اینباره میگوید: ترکستان، #افغانستان، ماورای #قفقاز، ایران و ...؛ برای بسیاری این نامها فقط یک افق دور را تداعی میکنند. اما اعتراف میکنم که از نظر من، اینها نامهای مهرههای شطرنجی هستند در دست کسانی که بناست با آنها بر سر فرمانروایی دنیا بازی کنند.
🔹 صراحت بیان ملکه #ویکتوریا حتی بیش از جورج کرزن بود. او حتی پشت صحنهی این بازی را نیز برملا کرد و گفت: مساله این است که در این بازی، روسیه آقای دنیا شود یا بریتانیا؟!
#روایت_ایران
#عصر_جدید
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| شکلگیری رقابت جدید جغرافیایی غرب در آسیای مرکزی پس از فروپاشی شوروی؛ از این پدیدهی ژئوپلیتیکی تح
|
🔸اگر #بازی_بزرگ کلاسیک را رقابت سیاسی و نظامی میان روسیه تزاری و بریتانیای استعماری در #آسیای_مرکزی بدانیم، #بازی_بزرگ_جدید در وسعتی گستردهتر در قرن جدید، #غرب_آسیا و آسیای مرکزی را به محیط مسابقات_جغرافیایی تازهای تبدیل کرده است. بازی بزرگ اول، آثار مخربی بر #امنیت و توسعهی اقتصادی منطقهی ما به جای گذاشت؛ تبعات این اقدام استعماری موجب شد از ریشههای این رقابت، سناریوهای متعددی برای بیثباتی #سرزمین_میانه پیریزی و اجرا گردند.
🔹اصطلاح #بازی_بزرگ را نخستینبار #آرتور_کونولی 📎 به کار گرفت. آغاز این بازی، سال ۱۸۳۰میلادی بود. برای پایان این بازی دو تاریخ را در نظر گرفتهاند: 1895میلادی (امضای پروتکل کمیسیون مرزی پامیر) یا 1907میلادی. فروپاشی اتحاد جماهیر #شوروی فرصت دیگری بود که بار دیگر غرب را به #رقابت_ژئوپلیتیکی جدیدی در غرب آسیا کشاند که از آن میتوان به #بازی_بزرگ_جدید تعبیر کرد. احمد رشید 📎، تحلیلگر پاکستانی نخستینبار این اصطلاح را برای توضیح و تفسیر وضعیت جدید استفاده کرد.
🔸بازی بزرگ جدید از سال 1990، یک سال مانده به اعلام رسمی فروپاشی قدرت شرقی آغاز شد. دستیابی به #هارتلند و منابع زمینی، زیرزمینی و انسانی مناطق پیرامونی هارتلند، کالای بسیار جذابی برای شکلدادن به رقابت میان کشورهای منطقهای و فرامنطقهای، با تمرکز بر این مختصات از زمین بود. این رقابتها امروزه به مرحلهی پیچیدهتری رسیده است که اینک در یک جغرافیای وسیعتری شاهد دامنگیرشدن جنگ هیبریدی و ترکیبی بسیار خطرناک هستیم.
#روایت_ایران
#عصر_جدید
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid