eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
945 دنبال‌کننده
426 عکس
62 ویدیو
17 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 2️⃣ از 4️⃣ ایران؛ فرصت ساخت تصمیم بزرگ 🔸 پنجمین موج تحول‌خواهی در با انقلاب اسلامی رقم خورد. رهبران برخلاف رهبران پیشین معتقد بودند که حل چالش‌های اساسی نیازمند بازتعریف منطقه‌ی غرب آسیا در معادلات جهانی است. زیرا وضعیت کشورهای این منطقه تابع رژیم‌های امنیتیِ تعریف‌شده برای این نقطه از جهان است؛ این رژیم‌ها تعریف می‌شوند تا دوام و تداوم ناموازنه‌ی حاکم بر روندهای به‌نفع حفظ شود و پایدار بماند. 🔹 رهبران انقلاب به این نکته پی بردند که حل نخواهند شد، مگر این‌که مساله‌های کشورهای حل بشوند. در این نگاه فراملی و تمدنی، مساله‌ی کشورهای مسلمان و مساله‌های منطقه‌ی غرب آسیا همانند فرض شده است؛ به‌طوری‌که تحولی کوچک در یکی از این ظرف‌ها، لاجرم به‌شکل طبیعی تحول در کلیه‌ی را در پی دارد. استعاره‌‎ی «ظروف مرتبطه» به‌نحو ضمنی بر بنیان نظریه‌ی استوار شده است؛ این نظریه را می‌توان به منطقه‌ای با وسعت تطبیق کرد. 🔸 شواهد و تجربه‌های تاریخی گواهی می‌دهند که آرامش و صلح جهانی، تابع آرامش و صلح در و پیرامون آن - - بوده است. این منطقه به‌طور طبیعی واجد یک جغرافیای مشترک است که تبعات خاصی را بر آن بار می‌کند. برای مثال؛ هرگاه تعادل و تعاملی در این جغرافیای مشترک به راه بیافتد، به‌هم‌پیوستگی طبیعی آن می‌تواند ضامن صلح و ثبات و آرامش در گستره‌های فراتر از و آن‌سوتر از باشد. به‌عبارت‌دیگر، به‌مدد مندرج در منطقه، سرنوشت جمعیت‌های مستقر در این شعاع را به هم دوخته و ایشان را کرده است. با این اوصاف، این‌منطقه را می‌توان سرزمین نامید. 🔹 ملت‌هایی که در غرب آسیا زندگی می‌کنند، خواه یا ناخواه به‌دلیل به‌هم‌وابسته‌شان، سرنوشت مشترکی را نیز در تاریخ دنبال کرده و می‌کنند. حتی نیز آن را تحت‌عنوان کژتابانه‌ی می‌شناسد؛ آمریکا کل این منطقه را ذیل فرماندهی واحد کنترل می‌کند؛ علوّ در گرو آشفتگی این منطقه است. هم‌سرنوشتان این منطقه هرگاه از این پیوستگی‌شان غفلت ورزیده‌اند، تقلای ایشان برای تحول و تغییر و پیشرفت، به یک چرخه‌ی باطل پرهزینه و کم‌ثمر تبدیل شده است. دقیقا ملهم از این نگاه بود که مساله‌ی در نوک پیکان اندیشه‌ی سیاست خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته؛ این سیاست تا به امروز تداوم یافته؛ اکنون نیز به نقطه‌ی سرنوشت‌ساز خود رسیده است. 🔸 ذیل همین نگاه راهبردی در سال 1982میلادی، با حمایت آشکار و قاطع جمهوری اسلامی در بیخ گوش رژیم اشغال‌گر تاسیس شد. تاسیس این نهادِ نیک‌پی نشانه‌ی واضحی بود از عزم برای درافتادن با ، پایان‌بخشیدن به در غرب آسیا، بنای رژیم جدید منطقه‌ای جهت ایجاد ، و بنیان‌گذاری . 🔹 تداوم این سیاست به‌مرور زمان به تولد انجامیده و منطق ویژه‌ی خود را به‌عنوان یکی از مولفه‌های تاثیرگذار بر نظم جدیدی که در حال شکل‌گیری است، بر جهان در حال گذار تحمیل کرده است. جبهه‌ی مقاومت را می‌توان نخستین فرزند دانست. ظهور این قدرت منطقه‌ای یکی از نشانه‌های انکارناپذیر نزدیکی به قله‌های آرمانی است. جمهوری اسلامی با حمایت‌های علنی خود از جبهه‌ی مقاومت، اعتقاد راسخ خود به هم‌سرنوشتی ملت‌های غرب آسیا را تا به امروز فریاد زده است. شنیدن این صدای رسا و نجات‌بخش، بخش مهمی از در گذار به است. شنیدن این صدا کمک می‌کند تا در ساختن قدم‌های مستحکمی را برداریم. ادامه دارد.... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 سال جدید؛ نظم جدید و دربی شبانه (2) 🚩 پیش‌تر گفتیم که از تا به‌طور طبیعی و با -چه بخواییم و چه نخواییم- همیشه‌ی تاریخ با یه جغرافیای واحد روبه‌رو بودیم و هستیم. یعنی اگه تیم فوتبال با تیم فوتبال مسابقه بدن، پیوستگی و اتصالشون اون‌قدر زیاده که میشه دربی حسابش کرد. اینو داشته باش تا یه چیز بگم... 🚩 دیشب وقت دربی بود؛ اونم تو استادیوم آسمان کرانه‌ی شرقی ؛ بین دو تیم و . مسله این بود که به‌خاطر تقارن این شب با مراسمای آغاز سال جدید عبری، یه طرف جاخورد. البته چون یکی از مراسما و مناسکای این شب که بچه‌های تیم قدیم، سه‌هزارسال بهش عادت داشتن، شوفارزنی بود، شوفاراشون تو دستشون خشکید؛هاج و واج و مردد موندن اصلا از کدوم طرف باید شوفار بزنن. می‌گی دیگه چی‌چیه؟ همون شیپور خودمون؛ ولی از شاخ قوچ بدبخت. 🚩 جناب! آقا! برادر! عزیز! گرامی! بزرگوار! نازنین! مه‌جبین! حاجی‌زاده‌جون! تو که بی‌ هیچ حساب‌وکتابی و بی هیچ دودوتاچهارتاکردنی، کونتارات برداشتی و زدی به خط نظم منطقه و دریبل می‌کنی، اصلا می‌دونی به‌جای شوفار (Shofar)، بعدِ سالی که آزاد بشه، کدوم قسمت موشکاتو می‌‎خوای بدی دست یه مشت زن و بچه و پیر و جوون یهود ضعیف و حساس و زودرنج؟! 🚩حالا همش فکر و ذکر و وردت فقط باشه . آدم مومونه چی بگه؛ با این شیپوراشون یا با این نوناشون... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔴 گاهی از شیوه‌ی ساختن خانه، نحوه‌ی دوختن لباس، روش پختن نان و ... می‌زند بیرون. اگر فرصتی می‌شد و در بازارهای سرزمین ، از تا قدم می‌زدی و در سراها و تیمچه‌ها و حجره‌های و و و و سرک می‌کشیدی، حتما مثل من ذهنت سُر می‌خورد که بگویی خدایا! حس و حال و فضای این‌جا چقدر شبیه بازارهای سنتی خودمان، شبیه بازار و و و هستند !!! ادامه در پست بعدی... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔸 گاهی از شیوه‌ی ساختن خانه، نحوه‌ی دوختن لباس، روش پختن نان و ... می‌زند بیرون. اگر فرصتی می‌شد و در بازارهای سرزمین ، از تا قدم می‌زدی و در سراها و تیمچه‌ها و حجره‌های و و و و سرک می‌کشیدی، حتما مثل من ذهنت سُر می‌خورد که بگویی خدایا! حس و حال و فضای این‌جا چقدر شبیه بازارهای سنتی خودمان، شبیه بازار و و و هستند !!! 🔹 آری این‌چنین است برادر! ما هم‌دیگر را دوست داشتیم که شبیه هم شدیم؛ ما هم‌دیگر را می‌پسندیدیم که شبیه هم شدیم؛ رشته‌ی تعلق مشترکی داشتیم که ما را شبیه هم کرد؛ ریسمان مستحکمی بود که ما را به هم دوخت و ساخت. رشته‌ی این هم‌سرنوشتی حتی شیوه‌ی توزیع و عرضه و تقاضا را هم شبیه خودش کرده است؛ بازارهای‍‌مان را در یک الگو و آهنگ ساخته است. 🔸 ما به‌اندازه‌ی این‌که این‌طرف باشیم یا آن طرف البرز، با هم تفاوت داریم. ما به‌اندازه‌ی این‌که در شمال ایران باشیم یا در جنوب ایران، اختلاف زبان داریم. ما به‌اندازه‌ی این‌که تابستان‌‎مان یک ماه دیرتر تمام می‌شود یا زمستان‌مان یک ماه زودتر شروع می‌شود، رنگ پوستمان از جوگندمی زیبا تفاوت پیدا کرده است. ما به میزانی که دل به دادیم، از هم فاصله گرفتیم؛ زندگی‌مان را گران کردیم؛ برای هم ابرو بالا انداختیم و دیوارهای‌مان را بالا بردیم و تاک‌ها و سروهای خانه‌هامان را از هم پنهان کردیم؛ و الا، اگر چشم به این فاصله‌ها ببندیم، همگی از تا به یک سرزمین متحد متعلقیم. ما از زمانی که انگشتان مردمان را بربرهای وحشی بریدند، پارچه‌ی لباس‌مان را از آن‌سوی و آوردیم و چای همسایه‌ی‌مان را با عطر و قند نوشیدیم. 🔹 ما به یک متوازن و طبیعی متعلقیم. ما بیش‌تر از آن‌که روی زمین باشد، روی کاغذهایی است که امثال و نشسته‌اند و برای خودشان نقاشی کرده‌اند. مردمان این سرزمین قریب به 200 سال است که برای پنهان‌کردن این شباهت، میلیاردها دلار خرج می‌کنند؛ برای این‌که سیمرغ‌بودن‌شان را لاپوشانی کنند، روزی خودشان را شبیه مرغ، و روزی دیگر شبیه شترمرغ می‌کنند؛ و جالب این‌که وقتی خسته می‌شوند و فیل‌شان یاد هندوستان می‌کند، سری به همین خانه‌ها و سراها و بازارها می‌زنند و «یاد ایامی» می‌خوانند. 🔸 اگر به روایت‌های باهم‌بودن‌مان (به ) برگردیم، شاید دُم این دست پنهان را در آستین‌های دیگری از زندگی‌مان نیز پیدا کنیم که بیرون زده است. شما چه شباهت‌هایی سراغ دارین؟ 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔹با این منطق می‌توان به سراغ تحلیل و تفسیر وقایع این منطقه رفت. به‌نظر می‌رسد که اگر امروز نیز تنا
| 🔴 وابستگی توازن‌بخش 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه 1️⃣ از 4️⃣ 🔸اشتراک و اختلاط، بازار خیاطی سرنوشت‌هاست. وقتی گروه‌های انسانی به حکم جبر طبیعت در یک سرزمین و گرد هم می‌آیند و با هم درمی‌آمیزند و با یک‌دیگر مخلوط می‌شوند، سرنوشت‌شان نیز -خواه یا ناخواه، دانسته یا نادانسته- به هم گره می‌خورد و با به هم دوخته می‌شود. 🔹ازاین‌منظر، ، ظرفی است که جمعیت‌ها را، بسته به این‌که «چرا» و «کجا» جمع شده باشند، می‌کند. سرنوشت مشترک، موطن تولد است. ظرف طبیعی جغرافیا به‌مرور زمان با تاریخ دست‌به‌دست هم می‌دهند تا یک سرزمین، فضای معنایی و اقلیم معنوی مختص خودش را بنا کند. تمایز جامعه‌ها با یک‌دیگر، برآمده از تمایز این فضاهاست. 🔸فضای معنایی همان‌گونه‌که در ارتباط با مختصات جغرافیایی شکل می‌گیرد، به مختصات جغرافیا نیز ملحق می‌گردد. مختصات معنایی هر جغرافیا، چون به‌نحو تاریخی و به‌مرور زمان شکل گرفته است، به سادگی و سهولت نیز قابل فک و قلع از آن نیست. چگونه می‌توان از سواحل آنتالیا و فلوریدا انتظار ظهور فضا و معنایی را داشت که در بیابان منا و عرفات و مشعر سراغ داریم؟ آیا روح قناعت را همان‌گونه که در کویر پا می‌گیرد، می‌توان در جنگل و جلگه نیز کشت کرد؟ 🔹 به‌عنوان یک فضا و قلب ، برآیند معناهایی است که هسته‌ی اصلی هویتی آن در تمایز با در غرب فلات، جلگه‌ی در شرق فلات و دشت‎های در شمال فلات شکل گرفته است؛ پیامد این فضای زیستی-جغرافیایی در طول زمان، خود را در بستر تاریخ چندهزارساله‌اش، در «تعادل درونی » و «وابستگی توازن‌بخش فلات ایران با پیرامونش از سند تا نیل» نشان داده است. 🔸مراد از ، اشاره به مختصات گذرگاهی فلات ایران برای: «دسترسی آسیای میانه به آب‌های گرم»، «انتقال کالا و دانش و مهارت از شرق به غرب و بالعکس»، «قابلیت ایجاد منطقه‌های حائل امنیتی فی‌مابینی» و «امکان برقراری بالانس در اوراسیافیقا» در ادوار مختلف تاریخ است. صلح و پیشرفت (اروپا-آسیا-شمال آفریقا) در بسیاری از ادوار مرهون این وابستگی بوده است. هرگاه معنای اجتماعی جدیدی متولد شده که این توازن را به هم زده، و و جای خود را به جنگ و انحطاط و عقب‌ماندگی داده است. 🔹با این منطق می‌توان به سراغ تحلیل و تفسیر وقایع این منطقه رفت. به‌نظر می‌رسد که اگر امروز نیز تناسبات و الزامات هم‌زیستی بر سرزمین حاکم گردد، فلات ایران بار دیگر به کانون صادرات صلح و امنیت و پیشرفت در جهان تبدیل خواهد گردید. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| حضرت آیت‌الله جوادی آملی: هم تاریخ داریم، هم جغرافیا! 🔴 زبان نظام سیاسی به مخاطب گسترده‌تری در تراز ، همانا زبان و تاریخ است. اگر اندیشه و احکام نتوانند لباس و جغرافیا به تن کنند، مخاطبان گسترده‌ای را از دست می‌دهند. 🔴 شنیدن این سخنان از زبان حکیم بزرگی هم‌چون حضرت آیت‌الله جوادی آملی، در صبح آدینه، برای من بسیار گوارا بود. این منظر را نباید با کور و متعصبانه یکی انگاشت. این ایستار از محاسبات دقیق فلسفه‌ی تاریخ و ملاحظات سنجیده و تجربی تاریخ نقلی اشراب شده است. به‌عبارت‎‌دیگر، رزق خود را از جیب برمی‌دارد... 👏 قطعات مهمی از ، خالی از چنین عباراتی از حکیمان معاصر کشورمان هستند. تا باد چنین بادا.... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔹 منطق دولت مدرن را به‌گونه‌ای در طراحی حدّ فاصل و تعیین به‌کار گرفته است که برخی مناطق نمی‌توانند مشتری خوب و مناسبی برای جهان توسعه باشند! آن‌ها نامشتری توسعه هستند و این امر یکی از عجایب روزگار است. 🔸 مثلا؛ درحالی‌که برای بذل به مردم از انواع مختلف تسلیحات نظامی استفاده کرد، حاضر به پذیرفتن برگزاری و رای‌گیری همگانی در سرتاسر خاک با حضور همه‌ی مذاهب و اقوام و گرایش‌های سیاسی نیست! مثال دیگر؛ است که در تاریخ مدرن همواره میزبان انواع مختلف چالش و بحران بوده است. 🔹 برخلاف بیان رایج و قول مشهور که را زیرساخت توسعه می‌داند، این رابطه می‌تواند برعکس باشد. اساسا ما در مواجهه با امنیت، با یک مفهوم بسیط و الگوی یکسان و ثابت طرف نیستیم. تفاوت و می‌تواند تمایزات امنیت را توضیح دهد. امنیت برای معماران دنیای مدرن، کالایی است که از طریق فروش آن، زمینه را برای تمنای توسعه فراهم می‌کنند. چنین امنیتی، امنیت کالایی است. ملتی که امنیت کالایی را خریده، ناخواسته به میزبان بحران‌های کشور فروشنده تبدیل می‌شود. در این تبادل، کشور فروشنده به امنیت وجودی دست پیدا می‌کند. 🔸 وجود چندین نقطه‌ی ناامن در برخی مناطق، شکل‌دادن به را ممکن می‌گرداند. این مطلب یکی از لوازم است. ، شرایط لازم برای فروش توسعه در لوای امنیت کالایی است. توسعه، پیوست امنیت کالایی است. وجود مناطق ناامن، که نامشتری مدرنیته محسوب می‌شوند، نه‌تنها بازار مناسبی را برای فروش این کالای گران فراهم می‌کند، بلکه شرایط خیزش رقیبان را نیز مهار می‌نماید. افغانستان در شرق سرزمین میانه و فلسطین در غرب این سرزمین، نامشتری‌های توسعه‌ی مدرن هستند. 🔹 ارتش ایالات متحده، بخشی از بازار بزرگ این کشور است. 800 پایگاه نظامی امریکا در جهان، شعبه‌های این مارکتینگ عظیم برای فروش امنیت کالایی به در جهان هستند. در قلب این بازار بزرگ تعریف شده است. آرایش نیروهای نظامی امریکا بر این مطلب صحه می‌گذارد. با این منطق، ضمن ایجاد محیط مناسب برای دوشیدن کشورک‌های نفت‌خیز حاشیه ، ارتش امریکا از خیزش ، و نیز مراقبت می‌کند. با آمدن قرار است که یک بیزینس‌من بالای سر این آرایش تکیه بزند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 در صدر فهرست نخستین اقوامی که #کشتی ساخته و دل به دریا زده‌اند، نام مردمان #فنیقیه یا #کنعان قر
| 🔸مردمان در میانه‌ی دو حکومت بزرگ باستان، یعنی فراعنه‌ی در شمال شرقی آفریقا و پادشاهان مستبد در می‌زیستند. این موقعیت جغرافیایی، خصلت‌ها و ویژگی‌های فرهنگی خاصی را در ایشان پدید آورد. 🔹توانایی اقتباس از علوم و فنون مصری و بین‌النهرینی، وقتی به هنر ایشان اضافه شد، قدرت ویژه‌تری را به ایشان بخشید. فنیقیایی‌ها توانا شدند که به‌منظور گریز از استیلای مصری‌ها، مستعمره‌هایی را در سواحل مدیترانه برپا کنند. آن‌ها در کرانه‌های جنوبی به حرکت درآمدند؛ سرزمین‌های جدیدی را کشف کردند و مناطق بکری را برای زندگی و تفریح و تجارت در اختیار خود درآوردند. 🔸لرنس وادل (Laurence Waddell)، باستان‌شناس انگلیسی در کتابی تحت‌عنوان «Phoenician Origin of the Britons, Scots, and Anglo-Saxons» 📎 معتقد است که ریشه‌های نژاد بریتانیایی، اسکاتلندی و به فنیقیه برمی‌گردد. وی می‌گوید گروهی از فنیقیایی‌ها از سواحل به راه افتاده، به رسیده و حتی در نیز برای خود سرزمین‌های جدیدی اختیار کرده‌اند. 🔹اگرچه نخستین محرک مردمان ، گریز از استیلای فراعنه‌ی بین‌النهرین و مصر بود، اما مرور زمان، ایشان را به استعمارگرانی تبدیل کرد که جهان را به‌نحو بی‌سابقه‌ای زیر یوغ خویش کشیدند و سلطه‌ی جهانی بی‌سابقه‌ای را برای چپاول ملت‌ها خلق کردند. آن‌ها از تفرعن گریختند، اما بنیان‌گذار گردیدند. 🔸فینیقیایی‌ها به‌تدریج این امکان را یافتند که سواحل شمالی مدیترانه را تحت تصرف خود درآورند. آن‌ها بندرهایی را در این مناطق ساختند و تجارت‌خانه‌هایی را برپا نمودند که یک تفکر مشترک بر آن حاکم بود: اصالت و اهمیت ذاتی . 🔹فنیقیایی‌ها با صید صدف در جزایر ، به‌ویژه آب‌های و جزیره‌ی ، رنگ ارغوانی زیبایی به عمل آوردند و آن را در رنگ‌آمیزی پارچه‌های پشمی به کار گرفتند. این کار در کنار خریدوفروش عطر، فلزات، سنگ‌های قیمتی و چوب، تجارت بسیار پرسودی محسوب می‌شد. نیز به این فهرست اضافه گردید و به یک بازار پررونق دیگر تبدیل شد. 🔸 مردمان ، که مرکز آن بندرهای لبنان (، صیدا، جبیل و ) بود، تجارت و بازرگانی و را از راه دریا به ایتالیا، ، مارسی فرانسه و نهایتا متصل کرد. این نخستین چهره‌ی بود که لاجرم و بنادر ، با در مرکز و کانون آن قرار می‌گرفت. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🚩 توافق راهبردی ایران-روسیه و گذار به جهان شمال-جنوب 🔹شاید نگاه منتقدانه به ژئوپلیتیک برای ما در نگاه نخست چندان آشنا به نظر نرسد، اما سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی که بر این بنیان استوار گردیده‌اند، برای ما بسیار محسوس و آشنا هستند. ما با آن‌ها محشوریم و زندگی می‌کنیم، بی‌آن‌که بنیان‌های نظری و تئوری‌های پشتیبان آن‌ها را بشناسیم. موضع‌گیری نسبت به دانش‌واژه‌های رایج ژئوپلیتیکی، مثل اصطلاح نمونه‌ای از این دست سیاست‌هاست؛ سیاست‌های عالمانه‌ای که از یک نگاه ژرف تئوریک بهره می‌گیرند. 🔸تلاش برای حذف اصطلاح خاورمیانه، از عزم راسخ جمهوری اسلامی و پیشگامی ملت ایران در بازتعریف موقعیت ژئوپلیتیکی خبر می‌دهد. آن‌‎چه در این بازتعریف نشانه گرفته شده است، عبارت است از: بهره‌گیری هرچه‌بیش‌تر از امکانات و ظرفیت‌های خدادادی این منطقه از جهان، که غرب مدرن آن را در 200 سال گذشته به یغما برده و از آنِ خود کرده است. 🔹وقتی از گذار به شرق‌محور و فروپاشی آمریکامحور صحبت می‌کنیم، برای پرهیز از ، طبعا به ادبیات علمی روشنگرانه‌ای در این باب احتیاج خواهیم داشت. بخشی از این ادبیات را از طریق استحاله‌ی ادبیات انتقادی می‌توان به‌دست آورد و بخش دیگری را نیز باید با خلاقیت و ابداع که از اندیشمندان انتظار می‌رود، کسب نمود. 🔸کاستن از حجم عظیمی از ظلم که در جهان منتشر است، نیازمند بازتعریف شیوه‌ی تقسیم جهان است. در این بازتقسیم باید اروپامحوری مورد تجدیدنظر قرار بگیرد؛ سیاست بازتعریف ژئوپلیتیک جهان و گذار از اروپامحوری به بخشی از این اصلاح اساسی و بنیادین است. روز گذشته که شاهد انعقاد قرارداد راهبردی میان ایران و بودیم، این سیاست یکی از میوه‌های خود را بر زمین گذاشت. انتظار آن است که این قرارداد، محقق‌کننده‌ی نگاه انتقادی در ژئوپلیتیک جهت بازپس‌گیری ظرفیت‌های به‌تاراج‌رفته‌ی آسیایی باشد. ایران عزیز ما نیز که همیشه در دو قرن اخیر مورد تهاجم و تعدی بوده، یکی از بازیگران مهم این گذار خواهد بود. جغرافیای طبیعی به‌طور خدادادی در لجمن این درگیری و در لبه‌ی این تقسیم‌بندی قرار دارد. گذار از اروپامحوری به آسیامحوری نیازمند تقویت به‌جای است که مرزهای شمالی ایران، یکی از مهم‌ترین گذرگاه‌های آن محسوب می‌شوند. 🔹از برجسته‌ترین مبدعان ادبیات شمال-جنوب می‌توان به اشاره کرد. وی که یکی از سرآمدان رهیافت انتقادی به ماهیت اروپامحورانه‌ی ژئوپلیتیک است، اندیشه‌ی خود را حول مفهومی تحت‌عنوان صورت‌بندی کرد. در این صورت‌بندی جدید، مدل تازه‌ای برای فهم و تبیین ارائه شده است. دیدگاه ، دیگر اندیشمند ژئوپلیتیک نیز در همین راستا تکوین یافته است. 🔸در آلترناتیوی که و ارائه کرده‌اند، جهان از صورت‌بندی غربی-شرقیِ اروپامحورانه خارج شده و در قالب تعاملات شمال-جنوب توضیح داده می‌شود. این آلترناتیو در مقابل نظریه‌ی هالفورد مکیندر قرار دارد و به بازسازی و ترمیم آن می‌انجامد. 🔹نظریه‌ی هارتلند ، یکی از ستون‌های رهیافت اروپامحوری است. این نظریه، تقسیم قدرت در جهان را به‌گونه‌ای توضیح می‌دهد که گویا ، سرزمین‌ها و ملت‌ها را به شرقی-غربی تقسیم کرده است. این شیوه از تقسیم‌بندی، را در تقویت می‌کند. تقلا برای عبور از جهان تک‎قطبی و گذار به نظام جهانی چندمرکزی از حیث تئوریک نیازمند نقد و نقض نظریه‌ی هارتلند و تعدیل آن است؛ این مطلوب، همان کاری است که والرشتاین و تیلور دنبال کرده‌اند. این یادداشت ادامه دارد.... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid