eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
803 دنبال‌کننده
366 عکس
47 ویدیو
14 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. ارتباط با ادمین: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕ تعریف استعمار ترجمه‌ی مقاله‌ای از سایت worldatlas به آدرس: https://www.worldatlas.com/history/what-is-colonialism.html 🏝 یک سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که در آن، یک کشور، قلمرو ضعیف‌تر و وابسته را ایجاد کرده و ضمن ، آن را کنترل می‌کند. این کنترل معمولاً برای پیشبرد منافع کشور استعمارگر است که شامل: استخراج منابع، گسترش قلمرو و در آن منطقه می شود. استعمار با ورود به یک سرزمین، فرهنگ و اقتصاد و ساختارهای سیاسی ایشان را مختل می‌کند و الگوی جایگزین مورد نظرش را در ایجاد می‌کند. 🏝 استعمار از ابتدا در دو شکل ظاهر شده است: 🔹 «استعمار مهاجرنشین» 🔹 «استعمار استثماری». 🏝 در شکل نخست، قدرت استعمارگر تعداد زیادی از مهاجران را به مستعمره می‌فرستد تا حضور دائمی در آن سرزمین داشته باشند؛ هدف استعمار در این مدل، جابه‌جایی بافت جمعیت بومی یا جذب آن‌ها در فرهنگ و ارزش‌های کشور استعمارگر است. در شکل دوم (یعنی استعمار استثماری)، با به‌کنترل‌درآوردن قلمرو، منابع آن را بدون اسکان دائمی استخراج می‌کند. هر دو شکل استعمار، مستلزم تحمیل فرهنگ و ارزش‌های استعمارگر بر مردم استعمارشده است. 📚 ادامه دارد... https://virgool.io/@mhtaheri https://eitaa.com/doranejadid https://t.me/doranejadid .
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔹با این منطق می‌توان به سراغ تحلیل و تفسیر وقایع این منطقه رفت. به‌نظر می‌رسد که اگر امروز نیز تنا
| 🔴 وابستگی توازن‌بخش 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه 1️⃣ از 4️⃣ 🔸اشتراک و اختلاط، بازار خیاطی سرنوشت‌هاست. وقتی گروه‌های انسانی به حکم جبر طبیعت در یک سرزمین و گرد هم می‌آیند و با هم درمی‌آمیزند و با یک‌دیگر مخلوط می‌شوند، سرنوشت‌شان نیز -خواه یا ناخواه، دانسته یا نادانسته- به هم گره می‌خورد و با به هم دوخته می‌شود. 🔹ازاین‌منظر، ، ظرفی است که جمعیت‌ها را، بسته به این‌که «چرا» و «کجا» جمع شده باشند، می‌کند. سرنوشت مشترک، موطن تولد است. ظرف طبیعی جغرافیا به‌مرور زمان با تاریخ دست‌به‌دست هم می‌دهند تا یک سرزمین، فضای معنایی و اقلیم معنوی مختص خودش را بنا کند. تمایز جامعه‌ها با یک‌دیگر، برآمده از تمایز این فضاهاست. 🔸فضای معنایی همان‌گونه‌که در ارتباط با مختصات جغرافیایی شکل می‌گیرد، به مختصات جغرافیا نیز ملحق می‌گردد. مختصات معنایی هر جغرافیا، چون به‌نحو تاریخی و به‌مرور زمان شکل گرفته است، به سادگی و سهولت نیز قابل فک و قلع از آن نیست. چگونه می‌توان از سواحل آنتالیا و فلوریدا انتظار ظهور فضا و معنایی را داشت که در بیابان منا و عرفات و مشعر سراغ داریم؟ آیا روح قناعت را همان‌گونه که در کویر پا می‌گیرد، می‌توان در جنگل و جلگه نیز کشت کرد؟ 🔹 به‌عنوان یک فضا و قلب ، برآیند معناهایی است که هسته‌ی اصلی هویتی آن در تمایز با در غرب فلات، جلگه‌ی در شرق فلات و دشت‎های در شمال فلات شکل گرفته است؛ پیامد این فضای زیستی-جغرافیایی در طول زمان، خود را در بستر تاریخ چندهزارساله‌اش، در «تعادل درونی » و «وابستگی توازن‌بخش فلات ایران با پیرامونش از سند تا نیل» نشان داده است. 🔸مراد از ، اشاره به مختصات گذرگاهی فلات ایران برای: «دسترسی آسیای میانه به آب‌های گرم»، «انتقال کالا و دانش و مهارت از شرق به غرب و بالعکس»، «قابلیت ایجاد منطقه‌های حائل امنیتی فی‌مابینی» و «امکان برقراری بالانس در اوراسیافیقا» در ادوار مختلف تاریخ است. صلح و پیشرفت (اروپا-آسیا-شمال آفریقا) در بسیاری از ادوار مرهون این وابستگی بوده است. هرگاه معنای اجتماعی جدیدی متولد شده که این توازن را به هم زده، و و جای خود را به جنگ و انحطاط و عقب‌ماندگی داده است. 🔹با این منطق می‌توان به سراغ تحلیل و تفسیر وقایع این منطقه رفت. به‌نظر می‌رسد که اگر امروز نیز تناسبات و الزامات هم‌زیستی بر سرزمین حاکم گردد، فلات ایران بار دیگر به کانون صادرات صلح و امنیت و پیشرفت در جهان تبدیل خواهد گردید. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
🔴 منطق طبیعی مرز 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل 2️⃣ از 4️⃣ 🔸 و قلمرو، نخستین مولفه‌ای است که در تعاریف رایج از مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه در نگاه نخست بدیهی به نظر می‌رسد که داشتن سرزمین، کم‌ترین شرط برای برپاکردن است، اما ظرافت‌ها و دقت‌های نکته‌سنجانه‌ای در معنای سرزمین و قلمرو هنگام تعریف دولت (ُState) نهفته است که غالبا در شناخت و الزامات برجسته نمی‌شوند. 🔹سرزمین را نباید صرفا به «خاک» و فروکاست. مرز، یکی از فرزندان الگوی زمامداری «دولت-ملت» است. مرز، با هر وسعتی از خاک شکل نمی‌گیرد. درست همان‌گونه که هر تعداد از جمعیت را نمی‌توان ملت نامید و هر شیوه‌ای از اجتماع را نمی‌توان خطاب کرد، هر وسعت و گستره‌ای از خاک را نیز نمی‌توان مرز در نظر گرفت و آن را به یک دولت و ملت نسبت داد. برای مثال؛ آیا می‌توان در جغرافیایی کوچک گرداگرد ساکنان طبیعی یک سرزمین دیوار کشید و با ایجاد حصارهای امنیتیِ مسلح به انواع تکنولوژی‌ها و ارتزاق از خون‌آورد نظام ، دولت-ملت یهود را جعل کرد؟ 🔸یکی از شاخص‌های تعریف مرز، است. یک باید به‌اندازه‌ای وسعت داشته باشد که نیروهای مادی و معنوی متعلق به آن، قابلیت عملیاتی پیدا کنند و در مقیاس زندگی اجتماعی به‌گردش درآیند. این وسعت باید بتواند میزانی از استقلال را برای نیروهای داخل مرز، و اندازه‌ای از وابستگی را نسبت به دیگر جمعیت‌های پیرامون ایجاد کند. 🔹افراد مستقر در یک سرزمین به‌واسطه‌ی مرز می‌شوند. برای ایجاد اختلال در سرنوشت ملت‌ها، کافیست را تغییر داد. آشوب 200ساله در نمونه‌ی خوبی برای مطالعه‌ی مرزهای غیرطبیعی و اختلال‌زا است. 🔸با تعریف مرز، چشم‌انداز متمایزی برای یک ملت در مقایسه با هم‌سایه‌گانش ترسیم می‌شود. هرگاه این مرزها با امکان تعریف مشترک انطباق داشته باشند، شاهد ؛ و هرگاه این مرزها بدون ملاحظه‌ی کشیده شوند، شاهد و خواهیم بود. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid