eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
1.1هزار دنبال‌کننده
452 عکس
73 ویدیو
19 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ "جغرافیای تاریخی" و مساله‌ی "تمدن نوین اسلامی" یکی از الزامات استفاده از رهیافت جغرافیاگرایی و مراجعه به جغرافیای تاریخی، نسبت انقلاب اسلامی، دولت‌سازی اسلامی و تمدن نوین اسلامی است. پرواضح است که حرکت انقلاب اسلامی را به‌کم‌تر از یک حرکت تمدنی نمی‌توان تحلیل کرد؛ ادله‌ی این مدعا در طول زمان ارائه خواهند شد. لذا تاثیر یک فرهنگ در جغرافیای پیرامونی خودش، یکی از مساله‌هایی است که در جغرافیای تاریخی می‌توان آن را به‌بحث گذشت و از آن بصیرت گرفت. برای مثال؛ ایران بزرگ و عزیز ما، در گذشته‌ی تاریخی یک محیط تمدنی تجربه‌شده‌ی تاریخی دارد. مشخصا در منطقه‌ی آسیای میانه، هم‌اینک می‌توان از حوزه‌ی تمدنی ایران سخن گفت. دولت‌سازی اسلامی در نوبت اکنون ما چه طرح و برنامه و بصیرتی نسبت به استفاده از ظرفیت‌های حوزه‌ی تمدنی ایران در آسیای میانه دارد؟ دولت‌سازان جوان در این راستا چه ایده و فکر و طرح و برنامه‌ای دارند و چه ابتکاری می‌توانند در این زمینه به خرج بدهند؟ این مساله زمانی برای ما حساس می‌شود که در دولت-ملت‌سازی جدید در ترکیه‌، بعد از روی کار آمدن دولت اردوغان شاهد استفاده‌ی بسیار جدی و برنامه‌ریزی‌شده در این حوزه هستیم. تا جایی که نظریه دولت عثمانی شرقی-غربی توسط داووداوغلو به‌جای ایده‌ی دولت عثمانی شمالی-جنوبی، محور فعالیت‌های دیپلماتیک ترکیه‌ی جدید قرار گرفته است. به‌خاطر همین سیاست برخاسته از جغرافیای تاریخی است که دولت ترکیه، اروپاگرایی پیشین خود را تعدیل کرده، و به‌قو خودشان، می‌خواهد به‌جای شاگرد آخر و شاگرد تنبل اروپا، شاگرد اول آسیا باشند. تحلیل مسائل این‌چنینی، نیازمند آشنایی و مهارت در جغرافیای تاریخی است؛ دانشی که قطعه‌ای از فلسفه‌ی تاریخی مورد نیاز ما برای دولت تمدن‌ساز محسوب می‌شود. @doranejadid
| 🟥 عنوان به آن‌دسته از کلیمیان اطلاق می‌شود که هسته‌ی اولیه ایشان در قرن 7 پیش از میلاد مسیح، زمانی که حکومت آشور به حمله کرد، به و مشخصا به شهر گریختند و این جماعت را در این نقطه از تاسیس کردند. در قرن‌های بعد نیز بخشی از یهودیان ، ، و از طریق به این جماعت پیوستند. آن‌ها در کنار این جاده زندگی می‌کردند و از رونق اقتصادی و تجاری آن بهره‌ی وافری بردند. 🔸 یهودیان بخارا خود را از نسل و می‌دانند و معتقدند که هم‌اینانند. زبان ایشان، گویشی از فارسی تاجیکی است که با آمیخته شده است. در قرن 13 میلادی که شاهد حمله‌ی مغول به ایران و عراق هستیم، یهودیان بخارا قصه‌ای داشته‌اند که باید به آن توجه کرد. در میانه‌ی قرن 19 میلادی، گروه قابل توجهی از یهودیان بخارا به مهاجرت کردند؛ اکنون محله‌ی ایشان با نام در سرزمین‌های اشغالی پابرجاست. آمارها نشان می‌دهد که امروزه 100هزار یهودی بخارایی در و دیگر شهرهای سرزمین‌های اشغالی ساکن هستند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔹با این منطق می‌توان به سراغ تحلیل و تفسیر وقایع این منطقه رفت. به‌نظر می‌رسد که اگر امروز نیز تنا
| 🔴 وابستگی توازن‌بخش 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه 1️⃣ از 4️⃣ 🔸اشتراک و اختلاط، بازار خیاطی سرنوشت‌هاست. وقتی گروه‌های انسانی به حکم جبر طبیعت در یک سرزمین و گرد هم می‌آیند و با هم درمی‌آمیزند و با یک‌دیگر مخلوط می‌شوند، سرنوشت‌شان نیز -خواه یا ناخواه، دانسته یا نادانسته- به هم گره می‌خورد و با به هم دوخته می‌شود. 🔹ازاین‌منظر، ، ظرفی است که جمعیت‌ها را، بسته به این‌که «چرا» و «کجا» جمع شده باشند، می‌کند. سرنوشت مشترک، موطن تولد است. ظرف طبیعی جغرافیا به‌مرور زمان با تاریخ دست‌به‌دست هم می‌دهند تا یک سرزمین، فضای معنایی و اقلیم معنوی مختص خودش را بنا کند. تمایز جامعه‌ها با یک‌دیگر، برآمده از تمایز این فضاهاست. 🔸 همان‌گونه‌که در ارتباط با مختصات جغرافیایی شکل می‌گیرد، به مختصات جغرافیا نیز ملحق می‌گردد. مختصات معنایی هر جغرافیا، چون به‌نحو تاریخی و به‌مرور زمان شکل گرفته است، به سادگی و سهولت نیز قابل فک و قلع از آن نیست. چگونه می‌توان از سواحل آنتالیا و فلوریدا انتظار ظهور فضا و معنایی را داشت که در بیابان منا و عرفات و مشعر سراغ داریم؟ آیا روح قناعت را همان‌گونه که در کویر پا می‌گیرد، می‌توان در جنگل و جلگه نیز کشت کرد؟ 🔹 به‌عنوان یک فضا و قلب ، برآیند معناهایی است که هسته‌ی اصلی هویتی آن در تمایز با در غرب فلات، جلگه‌ی در شرق فلات و دشت‎های در شمال فلات شکل گرفته است؛ پیامد این فضای زیستی-جغرافیایی در طول زمان، خود را در بستر تاریخ چندهزارساله‌اش، در «تعادل درونی » و «وابستگی توازن‌بخش فلات ایران با پیرامونش از سند تا نیل» نشان داده است. 🔸مراد از ، اشاره به مختصات گذرگاهی فلات ایران برای: «دسترسی آسیای میانه به آب‌های گرم»، «انتقال کالا و دانش و مهارت از شرق به غرب و بالعکس»، «قابلیت ایجاد منطقه‌های حائل امنیتی فی‌مابینی» و «امکان برقراری بالانس در اوراسیافیقا» در ادوار مختلف تاریخ است. صلح و پیشرفت (اروپا-آسیا-شمال آفریقا) در بسیاری از ادوار مرهون این وابستگی بوده است. هرگاه معنای اجتماعی جدیدی متولد شده که این توازن را به هم زده، و و جای خود را به جنگ و انحطاط و داده است. 🔹با این منطق می‌توان به سراغ تحلیل و تفسیر وقایع این منطقه رفت. به‌نظر می‌رسد که اگر امروز نیز تناسبات و الزامات هم‌زیستی بر سرزمین حاکم گردد، فلات ایران بار دیگر به کانون صادرات صلح و امنیت و پیشرفت در جهان تبدیل خواهد گردید. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 ادراک تحولات جهان از مجرای تغییر همسایگان 💰 تعداد کلمه: 400 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه:
| 🔹 جهان برای ما که در زیسته‌ایم، هر از چندگاهی تغییر رنگ داده است. ما تغییر جهان را از پشت عینک تغییر همسایگان‌مان به تماشا نشسته‌ایم. وقتی پیراهن یکی از دیواربه‌دیوارهای ما عوض شده، ما هم مطلع شدیم که گویا در جهان پیرامون‌مان خبری رخ داده و تغییر و تحولی حادث شده است. از میان چهار گوشه‌ی ایران هم، معمولا این مان بود که هر از چندگاهی جامه‌ی بیرون آورده و پیراهنی نو، با رنگ و لعابی تازه به تن کرده است. برای همین خاطر بوده که حاکمان ایران -بیش و پیش از هر جا- چشم‌شان نگران همسایه‌ی بازی‌گوش گوشه‌ی شمال این سرزمین بوده است. با یک حساب سر انگشتی می‌توان تصور کرد که چهار بار شاهد تغییرات قومی و نژادی در بافت جمعیتی-نژادی-قومی همسایه‌ی شمالی‌مان بوده‌ایم. در ادامه این تغییرات را اجمالا توضیح می‌دهیم: 🔸 نخستین ساکنان شمال فلات ایران، (Saka) 📎 بودند که گاهی از آن‌ها تحت‌عنوان اسکیث‌ها (Scythians) 📎 نیز یاد می‌شود. میان این دو عبارت اگرچه تفاوت وجود دارد، اما اکنون قصد بررسی آن را نداریم. سکاها حدود 9 یا 8 قرن پیش از میلاد مسیح بر دشت‌های تسلط یافتند و تردد خود را در سدحدات ایران‌زمین آغاز کردند. سکاها، نام دیگر است که در شاهنامه از آن‌ها نام برده است. 🔹 پس از گذشت چندین قرن و سپری‌شدن ایامی متمادی، سکاها جای خود را به گروهی از ترک‌ها به‌نام (Ashina tribe) 📎 دادند و به‌تدریج، به همسایگی ایران رسیدند. جداشدن از خاقانات غربی نیز تغییر دیگری است در دفتر تاریخ تحولات همسایگان ایران. خزرها، ترکان یهودی‌ای بودند که در میانه‌ی قرن ششم تا قرن دهم میلادی، در جانب غربی ساکن بودند. این همسایه‌های کج‌دست را بنابر روایتی می‌توان آبای یهودیان اشکنازی شمرد. 🔸 خزرها از جانب به سرحدات ایران می‌تاختند و امنیت حکومت مرکزی را تهدید می‌کردند. برای مقابله با آن‌ها شهر را ساخت و با تجدیدبنا و مستحکم‌‎ترکردن آن، گذرگاه دربند را به یک اهرم جغرافیایی حیاتی برای حاکمان ایرانی تبدیل کرد. آن‌ها می‌توانستند تسلط به دربند را به‌مثابه ابزاری برای چانه‌زنی در منطقه‌ی شرق و غرب خود نیز به کار بگیرند و تعادل خود با همسایه‌ی شمالی را از این طریق برقرار نمایند. البته بعدها تاریخ نشان داد که ارزش استراتژیک دربند بیش از حفاظت از تجاوز خزرها و برقراری تعادل با آن‌ها ارزش داشته است. دربند، ابزار جهان آن روزگار بود. با ساخت «قلعه‌ی دربند» یا ، قله‌های ستیغ قفقاز به نمادی تبدیل شدند که از پایداری و تداوم امنیت در ایران روایت می‌کردند. قفقاز با نام در قصه‌های مادران ایرانی نشست و جای خود را در دل فرزندان این سرزمین باز کرد؛ ققنوس امنیت در بلندای قاف خانه ساخت و پس از هر تهدیدی، از میان خاکستر خود برخاست و حیاتی دوباره را آغاز نمود. 🔹 آخرین تغییرات همسایگی ایران، ناشی از درآمیختن با مردمان تاریخی بوده است. این تغییر همان سرفصل تازه‌ای است که را به همسایگی ایران کشاند. ما به آخرین تغییر جهان وقتی واقف شدیم که همسایه‌ی شمالی‌مان این‌بار لباس را به تن کرده بود. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid