|
⭕️ فلسفهی جغرافیا
📌 تقارن رستاخیز مطالعاتی "فلسفهی جغرافیا" و "نظریههای دولت"
🔸 رسوخ و تعمیم تفکر فلسفی در مطالعهی #جغرافیا، رستاخیز جدیدی در مطالعهی #قدرت و توسعهی #هژمونیک آن را نیز -در قرن بیستم- در پی داشت.
🔹اثر شهیر ریچارد هارتشورن تحتعنوان «ماهیت جغرافیا: بررسی انتقادی اندیشهی کنونی در پرتو گذشته» (The Nature of Geography: A Critical Survey of Current Thought in the Light of the Past)، اثر جریانساز #دیوید_هاروی تحتعنوان «تبیین در جغرافیا» (Explanation in Geography) از جملهی تولیدات فکری این تکاپوی نظری است.
🔸دیدگاههای #هنری_لوفور در باب #تولید_فضا، از این مطالعات تغذیه کرده است؛ #دِرِک_فورد کوشیده است تا این تاثیر را در کتابی تحتعنوان «آموزش و تولید فضا: آموزش سیاسی، جغرافیا و انقلاب شهری» (Education and the production of space_ Political pedagogy, geography, and urban revolution) به تصویر بکشد.
🔹چشمانداز جدیدی که #فلسفه_جفرافیا در تولید و بسط و حفظ #هژمونی ایجاد کرد، در نظریههای دولت و احیای #دولت_پژوهی تاثیرات عمیقی به همراه داشت. این چشمانداز باعث گردیده است تا میان #رقابتهای_ژئوپلیتیکی و ساخت #دولت_مدرن ارتباط روشی برقرار شود.
🔸 دستاوردهای این مطالعات میتواند به ترسیم نگاههای بدیل و تعریف آلترناتیو جهت #واحدبندی در #نظام_بینالملل کمک شایانی نماید.
#ژئوپلیتیک
#ژئواستراتژی
#ساخت_قدرت
#معماری_دولت
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
.
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
|
2️⃣ از 4️⃣ ایران؛ فرصت ساخت تصمیم بزرگ
🔸 پنجمین موج تحولخواهی در #ایران_معاصر با انقلاب اسلامی رقم خورد. رهبران #موج_پنجم برخلاف رهبران پیشین معتقد بودند که حل چالشهای اساسی #ایران نیازمند بازتعریف منطقهی غرب آسیا در معادلات جهانی است. زیرا وضعیت کشورهای این منطقه تابع رژیمهای امنیتیِ تعریفشده برای این نقطه از جهان است؛ این رژیمها تعریف میشوند تا دوام و تداوم ناموازنهی حاکم بر روندهای #نظام_بینالملل بهنفع #قدرتهای_اقیانوسپایه حفظ شود و پایدار بماند.
🔹 رهبران انقلاب به این نکته پی بردند که #مسالههای_ایران حل نخواهند شد، مگر اینکه مسالههای کشورهای #غرب_آسیا حل بشوند. در این نگاه فراملی و تمدنی، مسالهی کشورهای مسلمان و مسالههای منطقهی غرب آسیا همانند #ظروف_مرتبطه فرض شده است؛ بهطوریکه تحولی کوچک در یکی از این ظرفها، لاجرم بهشکل طبیعی تحول در کلیهی #ظروف_مرتبطه را در پی دارد. استعارهی «ظروف مرتبطه» بهنحو ضمنی بر بنیان نظریهی #وحدت_طبیعی_جغرافیایی استوار شده است؛ این نظریه را میتوان به منطقهای با وسعت #از_سند_تا_نیل تطبیق کرد.
🔸 شواهد و تجربههای تاریخی گواهی میدهند که آرامش و صلح جهانی، تابع آرامش و صلح در #فلات_ایران و پیرامون آن - #از_سند_تا_نیل- بوده است. این منطقه بهطور طبیعی واجد یک جغرافیای مشترک است که تبعات خاصی را بر آن بار میکند. برای مثال؛ هرگاه تعادل و تعاملی در این جغرافیای مشترک به راه بیافتد، بههمپیوستگی طبیعی آن میتواند ضامن صلح و ثبات و آرامش در گسترههای فراتر از #هیمالیا و آنسوتر از #مدیترانه باشد. بهعبارتدیگر، #دست_پنهان_جغرافیا بهمدد #آمریت_محیط_طبیعی مندرج در منطقه، سرنوشت جمعیتهای مستقر در این شعاع را به هم دوخته و ایشان را #همسرنوشت کرده است. با این اوصاف، اینمنطقه را میتوان سرزمین #همسرنوشتان نامید.
🔹 ملتهایی که در غرب آسیا زندگی میکنند، خواه یا ناخواه بهدلیل #تحرک_جغرافیایی بههموابستهشان، سرنوشت مشترکی را نیز در تاریخ دنبال کرده و میکنند. حتی #نظم_غربی نیز آن را تحتعنوان کژتابانهی #خاورمیانه میشناسد؛ آمریکا کل این منطقه را ذیل فرماندهی واحد #سنتکام کنترل میکند؛ علوّ #قدرتهای_اقیانوسپایه در گرو آشفتگی این منطقه است. همسرنوشتان این منطقه هرگاه از این پیوستگیشان غفلت ورزیدهاند، تقلای ایشان برای تحول و تغییر و پیشرفت، به یک چرخهی باطل پرهزینه و کمثمر تبدیل شده است. دقیقا ملهم از این نگاه بود که مسالهی #فلسطین در نوک پیکان اندیشهی سیاست خارجهی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته؛ این سیاست تا به امروز تداوم یافته؛ اکنون نیز به نقطهی سرنوشتساز خود رسیده است.
🔸 #حزبالله_لبنان ذیل همین نگاه راهبردی در سال 1982میلادی، با حمایت آشکار و قاطع جمهوری اسلامی در بیخ گوش رژیم اشغالگر #قدس تاسیس شد. تاسیس این نهادِ نیکپی نشانهی واضحی بود از عزم #نظام_اسلامی برای درافتادن با #نظام_سلطه، پایانبخشیدن به #ناترازی_تمدنی در غرب آسیا، بنای رژیم جدید منطقهای جهت ایجاد #توازن_تمدنی، و بنیانگذاری #نظم_جدید_بشری.
🔹 تداوم این سیاست بهمرور زمان به تولد #جبهه_مقاومت انجامیده و منطق ویژهی خود را بهعنوان یکی از مولفههای تاثیرگذار بر نظم جدیدی که در حال شکلگیری است، بر جهان در حال گذار تحمیل کرده است. جبههی مقاومت را میتوان نخستین فرزند #تمدن_نوین_اسلامی دانست. ظهور این قدرت منطقهای یکی از نشانههای انکارناپذیر نزدیکی به قلههای آرمانی #انقلاب_اسلامی است. جمهوری اسلامی با حمایتهای علنی خود از جبههی مقاومت، اعتقاد راسخ خود به همسرنوشتی ملتهای غرب آسیا را تا به امروز فریاد زده است. شنیدن این صدای رسا و نجاتبخش، بخش مهمی از #روایت_ایران در گذار به #عصر_جدید است. شنیدن این صدا کمک میکند تا در ساختن #تصمیم_بزرگ قدمهای مستحکمی را برداریم.
#سند
#نیل
ادامه دارد....
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔴 جابهجایی محور توازن منازعات تمدنی به مدیترانه
📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل
4️⃣ از 4️⃣
🔹 یکی از نقاط پیوند #ژئوپولیتیک با #دولتسازی و StateBuilding، عبارت است از: #منطق تعریف #سرزمین و #روش حاکم بر شیوهی تعیین و تنظیم #مرز برای مشخصکردن قلمرو یک #ملت. #توطّن، به سرزمینی با سرحدات مشخص و معین احتیاج دارد. اینکه این سرحدات براساس چه شاخص و معیاری، و با چه وسعت و گسترهای مشخص شوند، بر #سبک_زندگی و #الگوی_زمامداری تاثیر مستقیم دارند. تغییرات #روششناسی این منطق و الگو را تحتالشعاع قرار میدهند.
🔸 #مرز، شاخص جدیدی است که در #دولت_مدرن مورد توجه قرار گرفت. با تعریف مرز، که ماهیتی صرفا مادی و ریاضیاتی داشت، شاخص #سرحدّات که ماهیتی انسانی داشتند، کنار گذاشته شدند. سرحد براساس وفاداری اقوام و قبایل و ایلات #دور_از_مرکز تعریف میشد؛ اما مرز، کاملا کمّی بود و با متراژ سرزمین تعیین میگردید.
🔹 رونقگرفتن نگاهی کمّی و امکان رامکردن عالم طبیعت با افسار #ریاضیات، ابزاری بود که این گذار را تسهیل میکرد. #دیکورس_متد یا همان چیزی که بهخطا تحتعنوان «گفتار در روش» معروف شده است، مهمترین کتاب #دکارت است؛ این کتاب تنها 10 سال پیش از #وستفالیا و در نقطهی اوج #جنگهای_سیساله_مذهبی منتشر شد و بر منطق پیدایش جهان مدرن و شیوهی #واحدبندی نظام بینالملل تاثیر گذاشت.
🔸 شاخص مرز، گذار از #حکومت سنتی به #دولت_مدرن را ممکن کرد. حتی #هابز نیز متاثر از ریاضیات جدیدی که دکارت عرضه کرده بود، #لویاتان را نوشت. خود هابز، یعنی معمار دولت مدرن و نخستین مدون #فلسفه_سیاسی جدید، به این نکته تصریح کرده است.
🔹 اینکه دقیقا از کدامین نقطه از خاک گستردهی زمین، مرزهای یک سرزمین آغاز شود و در کدامین نقطه به اتمام برسد، نیازمند مطالعهی پیچیدهتر جغرافیا بود. اگرچه این پیچیدگی با ابزار ریاضی مهار میشد، اما نگاه پیچیدهتری به ماهیت انسانی و تاریخی جغرافیا را نیز میطلبید. بهمرور زمین، دانشهایی همچون #روابط_بینالملل، #ژئوپلیتیک، #ژئواستراتژی، #ژئواکونومی، #ژئوکالچر و ... درراستای تامین این نیاز، عمدتا با مرکزیت جهان آنگلاساکسونی شکل گرفتند.
🔸 از آن روز تا بهاکنون، #منازعات_مرزی یکی از مهمترین اهرمهای #دولتسازی و شکلدادن به #نظم_جهانی و #نظام_بینالملل بوده است. اینکه میبینیم از #وستفالیا تا به امروز، سکانداران #مسابقات_جغرافیایی و پایهگذاران دانشهای مرتبط با آن، کشورهای ابرقدرت جهان هستند، نشان میدهد که هژمونی مدرنیته با روش فهم جغرافیا در پیوند بوده است.
🔹 #بازی_بزرگ یکی از این مسابقات است که در قلب #سرزمین_میانه و در پیرامون مرزهای #ایران عزیز شکل گرفت و نتیجهی آن، تجزیهی بخشهایی از قلمرو ملی و تاریخی ما شد. این سرزمینهای جداشده اکنون 9 کشور را دربر میگیرند که عبارتند از: #گرجستان، #آذربایجان، #ارمنستان، #داغستان، #چچن، #ترکمنستان، #افغانستان، #پاکستان و #بحرین. در اثنای بازی بزرگ، کارکرد خاکی و زمینپایهی #زاگرس در شکلدادن به #سرزمین_میانه، به مرزهای آبی در #شرق_مدیترانه منتقل گردید.
🔸 بهتبع تغییراتی که دانشهای جغرافیایی جدید رقم زدهاند، مختصات و نقطهی تعادل #ناموازنه_تمدنی و لبههای منازعهخیز #ناترازی_تمدنی از #زاگرس به شرق مدیترانه منتقل شده است. از این رو است که سرزمین #فلسطین در جوار #نیل، امروزه سنگر مقاومت سرزمین میانه و نمایندهی #قدرت_زمینپایه در برابر #قدرت_اقیانوسپایه سینه سپر کرده است. امروز #سرنوشت فردای سرزمین #همسرنوشتان، در لبههای سرخ این نقطه از عالم، در حال رقمخوردن است.
/ پایان
📎 یادداشتهای پیشین
👇👇👇
1️⃣ یادداشت اول: وابستگی توازنبخش
2️⃣ یادداشت دوم: منطق طبیعی مرز
3️⃣ یادداشت سوم: استعلای جغرافیایی زیربنای استیلای سیاسی
.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 بازیسازی برای بازتعریف غرب آسیا 💰 تعداد کلمه: 560 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 6 دقیقه
|
⭕️ نکتهی اول:
✅ تساوی شرّ «استیلا» با «استبداد»
🔹 فرار از شرّ #استبداد به دامان #استیلا همان مقدار از منطق مقاومت به دور است که سقوط اسد در #سوریه را صرفا به تغییر جناح سیاسی در قوهی مجریهی جمهوری اسلامی ایران فرو بکاهیم. تاثیر و تأثر، چیزی است و علت و معلول چیز دیگر. این تقلیل باعث میشود #منطق_درونی انقلاب اسلامی همچنان در حجاب #ناشناختگی و #ناشنیدگی باقی بماند.
🔹فرار از شرّ «حاکم مستبد» به دامان «نظم استیلائی» و امیدجستن از #نظام_سلطه، ناشی از فقدان #عقلانیت_سیاسی و غفلت از #منطق_مقاومت است. این یعنی درآمدن از چاله و افتادن در چاه. هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که از «تنگنای چاله» به درآمده و به «تعفن چاه» پناهنده شوی. البته این سخن بهمعنای پذیرش استبداد و تسلیم در برابر حاکمان خودکامه و اقتدارگرا نیست. اما تقلا برای نجات، نباید به تئوریزهنمودن سازش با #هژمونی، تعظیم در مقابل #امپریالیسم و انفعال در مواجهه با قدرتهای استیلاگر بیانجامد.
⭕️ نکتهی دوم:
✅ تمایز «باخت» با «بازیسازی»
🔹طبعا کسی درصدد انکار مخاطرات تغییر در آرایش محور مقاومت، با رفتن اسد نیست. جابهجایی در #عمق_استراتژیک ایران -خواه خواسته باشد، خواه ناخواسته- بههرروی، دلهرهآور و مخاطرهبرانگیز و نفسگیر است. اما اینکه این تغییر را بلافاصله مساوی با شکست جبههی مقاومت بدانیم و افسارپارهکردن صهیونیزم در #جولان را نشانهی غروب اقبال #تهران در ساخت نظم منطقهای مطلوبش تلقی کنیم، چیزی جز داوری عجولانه و خاماندیشانه و #سهلپندارانه نیست.
🔹#باخت با #بازیسازی در میدان بسیار شبیه هماند. اگر به مقیاس تحول توجه نکنیم، در تشخیصشان به خطا خواهیم رفت. لازمهی این مطلوب، برخورداری مناسب از #نظمآگاهی است. باید اعتراف کنیم که نتوانستهایم تدابیر مناسبی برای ارتقای سواد معطوف به درک #نظم (بهویژه نظم سیاسی و مدنی) در جبههی مقاومت پیاده کنیم.
🔹وقتی #جمهوری_اسلامی اراده کرد که اسد همچنان در #دمشق بماند، این توانایی و ابزارهای آن را داشت که 14 سال این سقوط را، علیرغم ارادههای بینالمللی به تاخیر بیاندازد. اما این نظام هنوز مجهز و مسلح به نرمافزارهای #نظمسازی، حتی در درون مرزهای خودش نیز نیست و در تولید این ابزارها با چالشهای جدی روبهرو بوده است. تبعات فقدان این نرمافزارها بیشک هر از چندی بر چهرهی آرزوهای این جبهه چنگ و خط میاندازد.
🔹لازمهی ماندن اسد، نصب نرمافزارهایی در این 14 سال بود که بتواند تمنای حاکمیت اسد را از قلب و ذهن مردمان سوریه به یک #خواست_ملی تبدیل کند. این نرمافزار در یک جملهی کوتاه عبارت است از: #مردمسالاری_دینی. ما به این نرمافزار، چه در داخل و چه در منطقه و جهان، به هماناندازه -و حتی بیشتر- نیازمندیم که به موشک و پهباد و دیگر سختافزارهای #دفاع_تهاجمی.
⭕️ نکتهی سوم
✅ اهمیت صعهی صدر در بازی نظم
🔹تغییر در #شامات، بخشی از #بازی_نظم در جهان جدیدی است که در حال شکلگیری است. این تغییر را نمیتوان به یک تک مولفهی سیاستی (مثل خودکامگی اسد یا تغییر جناح اجرایی ج.ا.ا) فروکاست؛ حتی این تغییر را نباید به ضرورت تحول در #نظام_سیاسی در یک کشور تقلیل داد.
🔹شکی در این نیست که فاصلهگرفتن از رفتارهای استبدادی در جغرافیای مقاومت و بازگشت #غرب_آسیا یه شکوه تاریخیاش، یک ضرورت غیرقابلانکار است. اما نکته اینجاست که این ضرورت به صرف سرنگونی حاکم اقتدارگرا بهدست نمیآید؛ این مطلوب حتی با تغییر رژیم سیاسی و #گذار_به_دموکراسی آن هم بهصورت آمرانه حاصل نمیشود.
🔹مهمترین نکتهی این یادداشت نسبتا طولانی این است که تا جایگاه ملتهای مسلمان در #نظم_جهانی و #نظام_بینالملل تغییر نکند، احوال مردم و اوضاع سفرهی ایشان بهبود پیدا نخواهد کرد. جبههی مقاومت در میدانی وارد شده است که ماحصل آن، تغییر منزلت ملتهای مسلمان در #معادلات_نظم_جهانی است.
⭕️ نکتهی آخر
✅ ضرورت خروج از «خاورمیانهبودن برای غرب»
🔹تنگشدن سفرهها و بهبنبسترسیدن حوصلهها، در منطقهای به فراخی #از_سند_تا_نیل، از زمانی شدت گرفت که مردمان این سرزمین به اسارت استیلای مدرن درآمدند. این اسارت مقارن بود با تعریف #سرزمین_میانه به #خاورمیانه. مقارن بود با فروپاشی مرزبندیهای طبیعی و تاریخی و تحمیل #نظم_وستفالیایی و مرزبندی #سایکس_پیکو ای. باید صعهی صدر بازتعریف #مرز و #نظم را داشت و از #تقلیلگرایی و #سهلپنداری در #بازیخوانی پرهیز کرد.
#درسهای_شام
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
61.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تحلیل #فوکویاما از تحولات #نظام_بینالملل و جایگاه ایران، #ترکیه و کشورهای حاشیه #خلیج_فارس.
این تحلیل فوکویاما لایههای متعددی دارد و در جای خود باید عمیقأ بررسی شود. در آینده به چند گمانه خواهم پرداخت.
https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 تغییر در شیوهی تقسیم زمین 🧩 قسمت دوم: نظریهپردازی برای ترمیم هژمونی 💰 تعداد کلمه: 420 کلمه
|
🚩 نزاع نظریهها
🔸 نظریهها، برسازندهی جهان واقعی هستند؛ به آن مشروعیت میبخشند و ترمیم و دوام آن را ممکن میسازند. رشد نگاه انتقادی که از عدم کفایت و نابسندگی نظریههای پشتیبان نظم نوین جهانی خبر میداد، اندیشیدن به آلترناتیو هژمونی آمریکایی را تقویت کرده است. نظریهی #ژئوپلیتیک_منازعه_جهانی که توسط #والرشتاین و #تیلور ارائه شد، یکی از این آلترناتیوها بود که راهبرد شمال-جنوب را جایگزین راهبرد غرب_شرق کرد.
🔹یکی دیگر از نظریههایی که از #راهبرد_شمال_جنوب پشتیبانی میکند، نظریهی #رابرت_کاپلان است. نظریهی کاپلان عمدتا با نام رهیافت #ژئوپلیتیک_آنارشی شناخته میشود. نظریهی وی نمونهای از تلاشهایی است که میکوشند تصویری از نظام جایگزین #نظام_بینالملل موجود را ترسیم کنند.
🔸کاپلان روی ناآرامیهایی که در نقاط مختلف جهان در حال گسترش بود، تمرکز کرد و اصطلاح جدید ژئوپلیتیکی #شمال_ثروتمند و #جنوب_شورشی را برای توضیح و تبیین وضعیت موجود ابداع نمود. البته قصد کاپلان ترمیم قدرت جهانی آمریکاست و کمتر میتوان از دل آن #نظم_جهانی بدیل را استشمام نمود.
🔹نظریهی #برخورد_تمدنها نیز یک سویهی ژئوپلیتیکی دارد. #هانتینگتون در این نظریه که به رهیافت #ژئوکالچر مربوط میشود، زیرساخت منازعات ژئوپلیتیکی که #کاپلان از آن سخن میگفت را در فرهنگها و تمدنهای منتشر در جغرافیای ملل جستوجو کرده است؛ وی این وضعیت را به اوضاع بعد از #جنگ_سرد پیوند زد و رد پای خطوط گسلخیز این منازعه را در جغرافیای جهان ترسیم نمود. عنوان کتاب وی یعنی «برخورد تمدنها و بازسازی نظام نوین جهانی» به وضوح از جنبهی ژئوپلیتیکی نظریهی ساموئل هانتینگتون پرده برمیدارد. این نظریه، نسخهای کاربردی برای بقای #نظم_نوین_جهانی در مواجهه با شرایط گذار به #نظم_جدید بوده است.
🔸رویآوردن #ایالات_متحده به ایجاد #جبهه_تکفیری برای مقابله با #جبهه_مقاومت، بر اساس این نظریههای ترمیمی پشتیبانی میشود. نظریهی کاپلان در پایان قرن بیستم نگاشته شد؛ نظریهی برخورد تمدنهای هانتیگتون نیز در سال 1993 میلادی مطرح گردید. اقدام امریکا در ایجاد کانونهای تکفیری در #غرب_آسیا نیز از سال 1996 میلادی آغاز شد و در سال 2007 میلادی به بهرهبرداری رسید. #عملیات_سایکلون و تجهیز مسلحین افغان نمونهای بسیار برجسته در این راستاست. کاپلان نیز در این میان روی منازعات #بالکان تمرکز داشت و از نزدیک در این منطقه زندگی میکرد. تضعیف گفتمان #اسلام_سیاسی از درون با تاسیس گروههای سلفی و تکفیری، از بالکان و #آسیای_مرکزی تا #غرب_آسیا نکتهی تمرکز این نظریهها بوده است.
🔹جا دارد ما نیز در ایران عزیزمان از خودمان بپرسیم که نظریهی پشتیبان ما از جبههی مقاومت چیست و چه آرایش تئوریکی در برابر نظریههای رقیب به خود باید بگیریم؟ اساسا آیا توجه به لایهی تئوریک این تقابلها و تغییرات را یک امر جدی و لازم و ضروری میدانیم یا معتقدیم که این وجه بیشتر یک فعل تشریفاتی و نمایشی و تزئینی است؟ #نظریه_مقاومت در برابر #نظام_سلطه را از کجا پی بگیریم؟
این یادداشت ادامه دارد....
1️⃣ قسمت اول: گذار به جهان شمال-جنوب
2️⃣ قسمت دوم: نظریهپردازی برای ترمیم هژمونی
3️⃣ قسمت سوم و پایانی: آغازی بر پایان مرکزیت غرب
...
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🚩 چگونه جبههی مقاومت از هژمونی غرب مرکززدایی کرده است؟
🔹 دههی پایانی #قرن_بیستم و دههی نخست #قرن_بیستویکم بازهی زمانی تدوین نظریههای ترمیمگر و رخنهپوش ژئوپلیتیک #نظم_نوین_جهانی بود؛ بازهای که در آن #انقلاب_اسلامی به پیروزی رسید و اتحاد جماهیر #شوروی از هم فروپاشید. بار تئوریک این کار بر دوش #هانتینگتون و #کاپلان قرار داشت. نظرورزی آنها کوه یخی را ساخت که نوک آن را میشد در طراحی و اجرای #عملیات_سایکلون در #افغانستان و #جبهه_تکفیری در #عراق و #شام دید. هانتینگتون آشکارا در کتابش اعلام کرد که درصدد بازسازی نظم نوین جهانی از دل درگیری تمدنهاست. کاپلان نیز از کارکرد شورش و آنارشی در تبیین مسابقات جغرافیایی پرده برداشت.
🔸 تمرکز معماری دفاعی و امنیتی جمهوری اسلامی حول پیریزی و پیادهسازی #جبهه_مقاومت نشاندهندهی اعتنای این نظام به اهمیت جغرافیا و قدرت برخاسته از آرایش زمین و سرزمین است. #دولت_عمیق ما به تدریج عقلانیت خود را در برای هضم #نظام_سلطه و ترتیبات امنیتی این نقطهی حادثهخیز جهان رشد داده و همواره در مسیر بلوغ و تکامل حرکت کرده است. با این نشانههاست که میتوان قسم خورد که در پس تصمیمات این نظام با عقل شدیدا عمیقی روبهرو هستیم که به تغییر افقهای برسازندهی مناسبات بینالمللی واقف است و خود را در مقیاس بازیگر میبیند و میدان را برای بازیگری خود تنظیم میکند.
🔹 ترسیمی که #آیتالله_خامنهای با ادبیات خاص خودشان از مواجههی #انقلاب_اسلامی با نظام سلطه ترسیم میکنند، بروز و برونداد همان عقلانیتی است که میخواهد تفوق #نظام_جهانی اروپامحور را بشکند و هژمونی برآمده از آن را از مقام استیلاء به زیر بکشد. طبعا چنین مواجههای بدون پشتیبانی تئوریک نبوده و نمیتواند پیش برود.
🔸 ازاینرو میتوان گمانهزنی کرد که یک #نظام_فکری پشتیبان و مجهز به ادراکات هستیشناختی، معرفتشناختی و روششناختی در پس ارادهی معطوف به گذار از نظام سلطه وجود دارد؛ خواه این تئوری آشکارا عرضه گردیده باشد یا به هر دلیلی صرفا در #تصمیمسازی و #تصمیمگیری دولت عمیق آشکار شود. رد پای این تئوری را میتوان در جاهایی سراغ گرفت که با تولید و بهکارگیری ادبیاتی جدید، عزم خود را مبنیبر مشروعیتزدایی از نظم و #نظام_بینالملل موجود نشان داده است.
🔹مرکززدایی از نظم غربمحور یکی از مهمترین نمودهای نظام فکری پشتیبان جبههی مقاومت است. تلاشهای این جبهه بهنحو واضح و میدانی، مرکزواقعشدن غرب در تعریف زندگی ایدهآل را نشانه گرفته است. این جبهه موفق بوده که لختبودن پادشاه غرب را فریاد بزند و نشان دهد که غرب عملا فاقد صلاحیت لازم برای تعیین هنجارهای اخلاقی، الگوهای سیاسی، شیب مبادلات اقتصادی و روندهای فرهنگی است.
🔸نویسندهی کتاب «هراس بنیادین» در همان سالهای نخست این ظرفیت را در انقلاب اسلامی مشاهده کرده است. #بابی_سعید در این کتاب مینویسد:
رهبران اسلامی در ایران تا حد زیادی در راستای تخریب منطق اروپامداری و غربمداری در جهان تلاش نمودهاند. بنابراین ظهور اسلامگرایی تنها در فضایی قابل فهم است که در آن، غرب و اروپا در وضعیت مرکزیتزدایی قرار گیرد.
🔹در توضیح سخن سعید باید گفت که وجه نامرئی امپراتوری غرب، همان مرکزیتبخشیدن به شیوهی ادارهی عرصهی عمومی و سبک زندگی اروپایی است. مرکزیتبخشی به تجربهزیستهی اروپا، منطق سلطه را تامین میکند. این منطق در تعریف جغرافیا نیز بازتاب داشته است. برای مثال، تعریف #گرینویچ بهعنوان مدار شاخص برای تنظیم ساعت در جهان بازتاب همین منطق است. گذر از #اروپامحوری مستلزم به چالشکشیدن اقتدار آندسته از ابزارهای غرب است که با توسل به آنها وانمود میکند که بر جغرافیای جهان تسلط دارد و گویا عالم در ید کنترل اوست. این گذار در رفتار جبههی مقاومت و به چالشکشیدن اقتدار ژئوپلیتیکی غرب کاملا نمود و بروز دارد.
🔸با نگاهی عمیقتر به این تقابل و با درنظرگرفتن لایههای مختلف درگیری دو #عقلانیت_نظمساز، که در یکسوی آن جبههی مقاومت ایستاده است، از شکست نظریهی #پایان_تاریخ فرانسیس فوکویاما تفسیر بهتری میتوان ارائه کرد؛ ازاینمنظر، اعتراف #فوکویاما را باید اذعان به توانایی و توفیق جبههی مقاومت در مرکزیتزدایی از جهان آمریکایی دانست.
🔹در ادامه و امتداد همین تلاشهای عملی و میدانی جبههی مقاومت، کاملا قابل فرض است که بتوانیم به لایههای دیگری از مبارزه با نظام سلطه از طریق مرکززدایی از جهان غرب در عرصههای مختلف بیاندیشیم تا به #روایت_نارسیسی_غرب از خودش پایان ببخشیم.
📮 پینوشت:
یادداشتهای این عنوان از گفتگوی با دکتر ابراهیم متقی الهام گرفته شد.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid