eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
802 دنبال‌کننده
377 عکس
48 ویدیو
14 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. ارتباط با ادمین: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 "سال صفر"، "سال یک" و ماجرای تقویم انقلاب فرانسه آغاز عصر جدیدی که امروز دیگر باید آن را "عصر قدیم" نامید. درباره‌ی چگونگی تولد سخن زیاد گفته شده است. برخی معتقدند که باید امر اجتماعی را از موالید تحولات پیرامونی انقلاب فرانسه دانست؛ زیرا در این دوران، فهم مردم فرانسه از "ملت‌"بودن‌شان تغییر یافت و حوزه‌ی با یک دانش‌واژه‌ی جدید روبه‌رو شد. عنوانی بود که پیش از این، مردم فرانسه آن را از مجرای و انقلاب‌ 1789میلادی اخذ می‌کردند. امر سیاسی حاکی از منازعات و کشمکش و درگیری بود. با پایان‌یافتن دوره‌ی ترور و دادگاه‌های صحرایی بعد از انقلاب 1789، تقویم جدیدی در رسمیت یافت؛ تقویمی که با نامیدن سال 1793 به "سال صفر"، سال 1794 میلادی را "سال یک" می‌نامید. در تقویم جدید نام ماه‌ها عوض شده بود؛ هر سال شامل 10ماه می‌شد و هر هفته، شامل 10 روز بود تا روز "یکشنبه" به‌عنوان روزی که باید کلیسا رفت، معنای خودش را از دست بدهد. این تقویم که نقطه‌ی عطفی در تاریخ سکولاریزم محسوب می‌شود، یادآور آرمان‌های بود و به ملت تذکر می‌داد که تاریخ جدیدشان با انقلاب 1789 آغاز شده است و آن‌ها با این انقلاب، دوران جدیدی را در عالم تجربه می‌کنند. مساله این‌جا بود که انقلابیون فرانسه علی‌رغم سپری‌شدن 100 سال از انقلاب‌شان، هنوز دستاوردهای انقلاب فرانسه و ملتی که انقلاب به آن‌ها وعده داده بود را لمس نمی‌کردند؛ تا این‌که مساله‌ی جدیدی را کشف کرد: . سخن دورکیم این بود که جامعه، محصول یک نیست. وی می‌پرسید: «آیا هرگز دیده شده است که انسان‌ها درباره‌ی ورود به یک یا انتخاب جامعه‌ای که می‌خواهند واردش بشوند، مشورت کنند؟» به‌نظر او، جامعه نوعی تجمیع آغازین یا طبیعی هم نیست که گفتمانی باورمندانه به‌مدد ارزشمندی سوگندهایی که برایش می‌خوریم، وظیفه حراست از آن را به‌عهده بگیرد. وی بر این باور بود که جامعه، محصول همبستگی است؛ هم‌بستگی‌ای که در طول شکل می‌گیرد و در گذار از مرحله‌ای به مرحله‌ی دیگر، از شکلی به شکل دیگر تبدیل می‌شود و همبستگی تغییر ماهیت می‌دهد، اما کماکان به‌عنوان مبنایی برای تشکیل جامعه بر سر جای خود باقی می‌ماند. ✉️ گزینشی آزاد از کتاب «ابداع امر اجتماعی، رساله‌ای درباره افول هیجانات سیاسی»، نوشته‌ی ژاک دونزولو. @doranejadid
⭕️ جست‌وجوی راهی تاریخی برای وحدت و یکپارچگی وضع تاریخی و دشواره‌های ما، نسبتی مستقیم و ناگسستنی با نحوه‌ی اندیشیدن ما به سیاست و میدان آن دارند. نشانه‌ها و دلایت‌های یک وضع تاریخی را می‌توان با نحوه‌ی ارتباطی که اندیشمندان سیاسی یک ملت با ساحت سیاست روزگارشان برقرار می‌کنند، مشاهده کرد. این مواجهه می‌تواند صورت‌های مختلفی داشته باشد: مواجهه‌ی متغلبانه یا منفعلانه، مواجهه‌ی مستحدَثه‌ای یا مستحدِثه‌ای، مواجهه‌ی مساله‌سازانه یا پرسش‌گرانه، مواجهه‌ی خلاقانه یا مقلدانه و ... . با این مختصات می‌توانیم نسبت به وضعیت تاریخی خودمان به‌عنوان یک ایرانی مسلمان ارزیابی و سنجش کنیم. نمونه‌ی یک مواجهه‌ی فعال با را می‌توان در نسبت هگل با اندیشه‌ی سیاسی زمانه‌اش مشاهده کرد؛ تامل در این مواجهه برای امروز ما نیز می‌تواند الهام‌بخش باشد. هگل رساله‌ای تحت‌عنوان «درباره‌ی نظام رایش» دارد که محل تاملات او پیرامون بازسازی یک شکوه سیاسی تاریخی است. رایش که در آلمانی Reich خوانده می‌شود، به‌معنای قلمروی متحد دارای و است. نخستین رایشی که در اروپا بنا شده، مربوط به است؛ دومین رایش را امپراتوری Deutsches Reich یا در این قاره تشکیل داده و سومین و آخرین با نام هیتلر گره خورده است. آن‌چه در مرکز مفهوم رایش قرار دارد، ایجاد اتحاد در میان یک تاریخی است که الزاما یک‌پارچگی سرزمینی را نیز با خود به‌همراه دارد و به بازتولید یک قدرت قاهره‌ی فراگیر و موثر در حرکت تاریخ می‌انجامد که امروزه با مفهوم قید خورده است. تاملات هگل و جست‌وجوی راهی برای بازیابی قدرت ، برای اندیشیدن به بصیرت‌زاست. وی در این اندیشه تاثیرات جدی از سنت فکری ، و در نهایت گرفته است. تاثیر تفکر ماکیاوولی بر آن‌چنان جدی است که فردریش مایِنکه او را آلمان نامیده است. هگل در اشاره به اندیشه ماکیاوولی می‌نویسد: «اگر کسی فکر کند ماکیاوللی - شهریار را- در تائید استبداد نوشته است، دچار بدفهمی بزرگی شده است. این [کتاب] صرفاً برآمده از احساس عمیق روحی بزرگ است دربارۀ نگون‌بختی و فلاکت سرزمین پدری‌اش. باید تاریخ ایتالیا تا زمانۀ ماکیاوللی را خواند، تا بتوان پی برد، چرا او اثر خود را چنین نوشته است». (هگل، درس‌های فلسفه‌ی حق، ۲۰-۱۸۱۹) این نوشته ادامه خواهد داشت... https://www.instagram.com/mh.taheri1980/ https://virgool.io/@mhtaheri
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 شکل‌گیری اولین ائتلاف سرزمینی و اتحاد قبیله‌های آریایی، که برای نخستین‌بار ظرفیت #اراده_ملی را
| 1️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 🔸 گذار به عصر جدید، یعنی گذار به اراده‌ی ملی جدید. روزگاری دور، ایرانیان زمانی توانستند به یک تبدیل شوند که توان کشف را در خودشان یافتند. در گرو کشف و نمایش و به‌کارگیری اراده‌ی ملی است؛ در دنیای امروز، مهم‌ترین ظرف ملت‌سازی محسوب می‌شود. 🔹 ایرانیان باستان می‌دیدند که آب را می‌توان با آرد ترکیب کرد و خمیر عمل آورد؛ می‌توان خمیر را با آتش ترکیب کرد و نان پخت؛ می‌توان نان را با جان ترکیب کرد و تواناتر شد و گرفت و کارهایی کرد کارستان. آن‌ها فهمیدند به‌همین‌ترتیب اراده‌ی مرد و زن را نیز می‌توان در هم آمیخت و خانواده ساخت؛ اراده‌ی پیران و جوانان و کهتران و مهتران را می‌توان با هم ترکیب کرد و تاسیس کرد؛ اراده‌ی قبیله‌ها را هم می‌توان حول یک شیوه‌ای از گرد هم آورد و اراده‌ی بزرگی به‌نام خلق کرد. آن‌ها به راز و ترکیب‌پذیری پی بردند. 🔸 قبایلی از ایرانیان در برای نخستین‌بار متحد شدند و نخستین امپراتوری را در بیرون از تاسیس کردند. این نخستین گذار ایران به عصری تازه بود؛ نخستین بلوغ و تکامل بعد از . بلوغی که نشان داد برخلاف پادشاهان بین‌النهرین، الزاما برخورداری از اسب و شمشیر و نیزه‌ی بیش‌تر نیست که مردمان را حول تو جمع کند و به کرنش و فرمان‌پذیری بکشاند؛ بلکه حکمت و خرد و دادپیشه‌کردن نیز می‌تواند چنان قدرتی را به نمایش بگذارد که قبیله‌ها حول تو جمع شوند و با اصرار و التماس تقاضای تاسیس حکومت کنند. این نمایش تاریخی به تاسیس سلسله‌ی انجامید. بدین‌ترتیب، بعد از که نخستین پادشاهی را در بین‌النهرین میان تاسیس کرده بود، با روشی متفاوت دست‌به‌کار تاسیس زمام‌داری متناسب با نیازشان شدند و را به نفع فضای در این دوران رقم زدند. 🔹 اتحاد قبایل پراکنده‌ی در هزاره‌ی نخست پیش از میلاد و شکل‌دادن به نخستین صورت از در این سرزمین، یکی از نقاط عطف ثبت‌شده در تاریخ جهان و تاریخ پرشکوه ایران است. اهمیت آریایی‌ها نه به نژاد، بلکه به قدرت‌شان در کشف این فرزند ارشد خانواده‌ی ایرانی (یعنی اراده‌ی ملی) برمی‌گردد. 🔸 اجتماع قبایل پراکنده‌ی آریایی در دشت‌های ، حول پیری خردمند و دادپیشه برای تشکیل اجتماعی نظام‌مند و منسجم، یک نقطه‌ی درخشان و سرنوشت‌ساز در کشف است. رسیدن به یک اضطرار عینی و اجتناب‌ناپذیر ازیک‌سو، و کشف حکیمی گره‌گشا با قدرتی عینی که اجتماع حول او را برای رفع مساله‌ی آن روز ایران اغماض‌ناپذیر می‌کرد ازسوی‎دیگر، فضایی را آفرید که پادشاهی ماد از دل آن متولد شد. 🪔 این مطلب ادامه دارد... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 روایت دهم از #روایت_ایران. روایتی که می‌خواهد قدری بیش‌تر از #دیاکو تصویرسازی کند و هنر او و
| 4️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 🔸 در کنار مردی زندگی می‌کرد، دیاکو نام؛ ساکن یکی از روستاهای همان حوالی. شاید نزدیک ؛ شاید نزدیک ؛ شاید قدری به کردستان نزدیک‌تر؛ شاید هم به . چه فرقی می‌کند، در جایی بود همان اطراف، شبیه یکی از این‌جاها. ایرانیان با دیاکو، کاری کردند کارستان. آن‌ها شدند؛ آن‌هم نه به‌خاطر امکانات زمین؛ بلکه به‌خاطر خصوصیات یک انسان؛ به‌خاطر خصوصیات دیاکو. 🔹 دیاکو مردی بود خردمند و دادپیشه. او هنگام قضاوت، او را اندک‌اندک زبان‌زد قبیله و قوم‌اش کرده بود. از نظر تعلقات فکری و قلبی، هیچ شباهتی به حاکمان نداشت. نه در کنارش و بود تا ورد بخواند و نرد بر تخته بتاراند؛ نه برای تجمیع قوا، دست به دامان شمشیر و نیزه و اسب شده و قدرت پشت قدرت گذاشته بود. چه کسی می‌داند، شاید او یا یکی از اجدادش از همان کسانی بودند که امان و ایمنی ایمان در ایران برایشان بود. ما چیز دقیقی از دیاکو نمی‌دانیم، ولی همین‌قدر تاریخ برای‌مان نوشته است که دیاکو، پیری خردمند و عدالت‌پیشه بود. او مدت‌ها نشسته و ماه‌ها و سال‌ها انتظار کشیده بود؛ آن‌قدر که مناسب بیداری یک قوم و هزار قبیله باشد. 🔸 تاریخ برای ما نوشته است که روزی انتظار دیاکو به سر آمد. این روز نمی‌دانیم کدامین روز سعد از هفته، یا کدامین ماه از سال و حتی دقیقا کدامین سال از تاریخ ما بوده است. اما آن‌قدر می‌دانیم که این انتظار مسعود برای نخستین‌بار، اتحادی مبارک را در آفرید؛ چنان وفاقی را خلق کرد که قادر بود استقلال و یک سرزمین و ساکنانش را از پادشاهان ستمگر و و بستاند. خطی بکشد میان وارستگی فرمانروا با خودکامگی امپراتور. خطی کشید میان زمام‌داری به‌رسم بین‌النهرینی‌ها و حالا، ایرانی‌ها. اینک، ایران بود که سری میان سرها درمی‌آورد. اینک ایران بود و خروج از عصرش. 🔹 ما از دین و آیین دیاکو و فرزندانش خیلی اخبار دقیقی نداریم؛ اما همین‌قدر می‌دانیم که او، به ظلم و جور و فرمان نراند. همین‌قدر می‌توانیم فرض کنیم حکومتی که به جور و ستم فرمان‌روایی کند، نمی‌تواند مرزهای خود را از دیگر امپراتوری‌های باسابقه‌ی روزگار خود، بیش‌تر بگستراند. همین‌قدر می‌توانیم نتیجه بگیریم آن‌هایی که با دیاکو متحد شدند، از صمیم قلب دل به با او سپردند، نه به ضرب شمشیر؛ نه به زور دشنه؛ نه به افسون شمن و کاهن. 🔸 ما از جزئیات مرگ دیاکو هم چندان باخبر نیستیم؛ اما همین‌مقدار خبر به ما رسیده است حکومتی که او بنیان گذاشت، توسط فرزندان و نوادگانش به اندازه‌ای وسعت پیدا کرد که در یک‌سو به رود رسید و در سوی دیگر به . در بالادست همسایه شد و هم‌نشین و ؛ در پایین‌دست نیز دوشادوش . 🔹 ما از دیاکو همین‌قدر می‌‌دانیم که نخستین را در تاریخ مکتوب بشر رقم زده است. قبایل ماد، حول ویژگی‌های شخصیتی و فکری و اعتقادی دیاکو با او متحد شدند؛ پای زور و خودکامگی در میان نبود. در این اتحاد، آن‌چه اولویت داشت و بهانه بود، نعمات و برکات جغرافیای قزل‌اوزن نبودند. جغرافیا، آن‌چه برای به ارمغان آورده بود، خدادادی‌اش بود و گرانی به‌تبع . این نخستین بود که حول ویژگی‌های یک حاکم، به طیب خاطر و و تمنای فرمان‌برداران شکل می‌گرفت. این نخستین بود که در تاریخ و رقم می‌خورد؛ نخستین تجربه‌ی عینی امکان گذر از و امکان برپایی . 🔸 این نخستین لحظه‌ی کشف در ایران بود. در قلب این اراده، انسان نشسته بود و رد پایی از آیین نیکان در آن دلربایی می‌کرد. بهانه‌ی این و ، نه دام بود و نه خوراک. اراده‌ی بزرگی شکل گرفته بود، علیه رسم پادشاهی ستمگر و . این شد که نخستین گذر از به ، به دست ایران در تاریخ مکتوب بشر به ثبت رسید و این افتخار باشکوه به‌نام اراده_ایرانی سند خورد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔴 جابه‌جایی محور توازن منازعات تمدنی به مدیترانه 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل 4️⃣ از 4️⃣ 🔹 یکی از نقاط پیوند با و StateBuilding، عبارت است از: تعریف و حاکم بر شیوه‌ی تعیین و تنظیم برای مشخص‌کردن قلمرو یک . ، به سرزمینی با سرحدات مشخص و معین احتیاج دارد. این‌که این سرحدات براساس چه شاخص و معیاری، و با چه وسعت و گستره‌ای مشخص شوند، بر و تاثیر مستقیم دارند. تغییرات این منطق و الگو را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. 🔸 ، شاخص جدیدی است که در مورد توجه قرار گرفت. با تعریف مرز، که ماهیتی صرفا مادی و ریاضیاتی داشت، شاخص که ماهیتی انسانی داشتند، کنار گذاشته شدند. سرحد براساس وفاداری اقوام و قبایل و ایلات تعریف می‌شد؛ اما مرز، کاملا کمّی بود و با متراژ سرزمین تعیین می‌گردید. 🔹 رونق‌گرفتن نگاهی کمّی و امکان رام‌کردن عالم طبیعت با افسار ، ابزاری بود که این گذار را تسهیل می‌کرد. یا همان چیزی که به‌خطا تحت‌عنوان «گفتار در روش» معروف شده است، مهم‌ترین کتاب است؛ این کتاب تنها 10 سال پیش از و در نقطه‌ی اوج منتشر شد و بر منطق پیدایش جهان مدرن و شیوه‌ی نظام بین‌الملل تاثیر گذاشت. 🔸 شاخص مرز، گذار از سنتی به را ممکن کرد. حتی نیز متاثر از ریاضیات جدیدی که دکارت عرضه کرده بود، را نوشت. خود هابز، یعنی معمار دولت مدرن و نخستین مدون جدید، به این نکته تصریح کرده است. 🔹 این‌که دقیقا از کدامین نقطه از خاک گسترده‌ی زمین، مرزهای یک سرزمین آغاز شود و در کدامین نقطه به اتمام برسد، نیازمند مطالعه‌ی پیچیده‌تر جغرافیا بود. اگرچه این پیچیدگی با ابزار ریاضی مهار می‌شد، اما نگاه پیچیده‌تری به ماهیت انسانی و تاریخی جغرافیا را نیز می‌طلبید. به‌مرور زمین، دانش‌هایی هم‌چون ، ، ، ، و ... درراستای تامین این نیاز، عمدتا با مرکزیت جهان آنگلاساکسونی شکل گرفتند. 🔸 از آن روز تا به‌اکنون، یکی از مهم‌ترین اهرم‌های و شکل‌دادن به و بوده است. این‌که می‌بینیم از تا به امروز، سکان‌داران و پایه‌گذاران دانش‌های مرتبط با آن، کشورهای ابرقدرت جهان هستند، نشان می‌دهد که هژمونی مدرنیته با روش فهم جغرافیا در پیوند بوده است. 🔹 یکی از این مسابقات است که در قلب و در پیرامون مرزهای عزیز شکل گرفت و نتیجه‌ی آن، تجزیه‌ی بخش‌هایی از قلمرو ملی و تاریخی ما شد. این سرزمین‌های جداشده اکنون 9 کشور را دربر می‌گیرند که عبارتند از: ، ، ، ، ، ، ، و . در اثنای بازی بزرگ، کارکرد خاکی و زمین‌پایه‌ی در شکل‌دادن به ، به مرزهای آبی در منتقل گردید. 🔸 به‌تبع تغییراتی که دانش‌های جغرافیایی جدید رقم زده‌اند، مختصات و نقطه‌ی تعادل و لبه‌های منازعه‌خیز از به شرق مدیترانه منتقل شده است. از این رو است که سرزمین در جوار ، امروزه سنگر مقاومت سرزمین میانه و نماینده‌ی در برابر سینه سپر کرده است. امروز فردای سرزمین ، در لبه‌های سرخ این نقطه از عالم، در حال رقم‌خوردن است. / پایان 📎 یادداشت‌های پیشین 👇👇👇 1️⃣ یادداشت اول: وابستگی توازن‌بخش 2️⃣ یادداشت دوم: منطق طبیعی مرز 3️⃣ یادداشت سوم: استعلای جغرافیایی زیربنای استیلای سیاسی . 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid