eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
945 دنبال‌کننده
426 عکس
62 ویدیو
17 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ سیاست: تناسب شهر با زبان سیاست را اگر به‌معنای تدبیر در حوزه‌ی عمومی بدانیم و آن را دانش مربوط به خلق اراده‌ی بزرگ در میان یک اجتماع تعریف کنیم، رعایت برخی تناسبات گریزناپذیر خواهند بود. از آن‌جمله می‌توان به تناسب سیاست با زبان اشاره کرد. طبعا مراد از زبان، در وهله‌ی نخست اشاره به قوه‌ی ناطقه است؛ اما در وهله‌ی بعد این نکته نیز مهم است که نحوه‌ی استخدام لفظ و ساختار دستورزبانی و گرامری و الگوی زاد و ولد واژگان نیز در نحوه‌ی ارتباط انسان با محیط تاثیر می‌گذارد. الزاما انگلیسی‌زبانان و فارسی‌زبانان در نحوه‌ی ارتباطات اجتماعی، از الگوی واحدی تبعیت نمی‌کنند. هر زبانی در ارتباط با محیط اجتماعی‌اش، لاجرم از نحوه‌ی «نامیدن» و «خواندن» تاثیر می‌پذیرد؛ جوانب مختلف این مساله در گرایش بین‌رشته‌ای جامعه‌شناسی زبان مورد توجه قرار گرفته است. این امر تا به جایی اهمیت دارد که برخی اندیشمندان بر بنای یونانی روی زبان یونانی توجه کرده و آن را به‌مثابه گرامر یونان قلمداد نموده‌اند؛ البته این سخن در جای خود بسیار قابل تامل است، اما این داوری باید به‌درستی سنجیده شود. غرض از مطلب فوق این است که هر زیست‌جهانی به‌مثابه یک زبان، در استخدام سیاست، متناسب با ساختار فرهنگی خودش عمل می‌کند؛ این امر موجب می‌شود که تناسب دانش سیاست با زبان یک ملت را بسیار جدی بگیریم و از تطبیق‌های خام و دم‌دستی اجتناب کنیم. مشخص‌ترین مصداق این سخن، نادرست‌بودن اخذ و اقتباس خام سیاست مدرن در کشورهای آسیایی و اسلامی است. غرس علوم سیاسی با تناسبات زیست‌جهان اروپایی در جهان اسلامی، از جمله کشور عزیزمان ایران، عواقب و پیامدهایی داشته که بدون توجه به تناسب سیاست با زبان، عبور از آن‌ها و حل ریشه‌ای معضلات ناشی از این غرس نابه‌جا عملا ممکن نخواهد بود. پرسش مهم ما این است که سیاست در تناسبات زبان ایرانی-اسلامی چگونه باید معماری شود؟ https://www.instagram.com/mh.taheri1980/ https://virgool.io/@mhtaheri
⭕️ «کیهان»، «ذهن» و «روش» ابزاری برای انعکاس نظم کیهانی در ذهن انسان اگرچه نمی‌توانیم زمان و مکان تولد «روش» را در تاریخ به‌درستی تعیین کنیم، اما کهن‌ترین نوشته‌ها و مورداعتناترین تحلیل‌ها نشان‌دهنده‌ی مثلثی است که یک ضلع آن را «روش» به خود اختصاص داده است؛ مثلث: ، و . در این مثلث، ضرورت روش خاصیت ابزاری دارد؛ ابزاری که نظم حاکم بر «کیهان» (kosmos) یا (κόσμος) را در ذهن انسان منعکس می‌کند. صورت ظاهری این مثلث، ساده به‌نظر می‌رسد؛ اما مساله زمانی پیچیده‌تر می‌شود که در معنا و تعریفی که یونانیان از (kosmos) داشتند، تمرکز کرده و لایه‌های فیلولوژیک این واژه را واکاوی کنیم. به‌طور خلاصه، تلقی فرهنگ از عالم به‌مثابه کیهان، یک تلقی عام بود که در سرتاسر جهان آن روزگار سیطره داشت. به‌نظر می‌رسد که ریشه‌ی این تلقی را باید در جست‌وجو کرد؛ جایی‌که و کاهنی بر اداره‌ی امور حاکم بود و کاهن در کنار پادشاه، مرتبت والایی داشت. کاهنان از طریق روشی که کهانت نامیده می‌شد، نظم جهان افلاک و اقمار را بر زمین و انسان‌ها جاری می‌کردند؛ چراکه زندگی زمین و تحولات آن را بازتاب و انعکاس تحولات و تغییرات سماوی می‌دانستند. به‌این‌ترتیب، روش کهانت، ابزاری بود که نظم کیهانی را در ذهن کاهن انعکاس می‌داد و او را قادر به پیش‌بینی و هدایت تغییرات زمینی می‌کرد. این سازوکار «روش»ی در نهایت توسط دستگاه نظری به چالش کشیده شد. https://www.instagram.com/mh.taheri1980 https://virgool.io/@mhtaheri
⭕️ اداره‌ی «کیهان» با «ذهن خدا» فرضیات ششگانه‌ی عقل یونانی در فهم کیهان متاسفانه حجم مطالعه‌ی فربهی که نشان‌دهنده‌ی روش دوران باشد، در دست نیست؛ اما قلیل آثار ارزشمند موجود نشان می‌دهد که این فیلسوفان، شش پیش‌فرض را در نسبت انسان با پذیرفته بودند؛ ما بقی مباحث ایشان تابع این پیش‌فرض‌ها بوده است. یعنی بر روش‌شناسی ایشان سایه انداخته و دستگاه فلسفی هر فیلسوف را شکل داده است. این فروض عبارتند از: 1. جهان یا آن‌چیزی که امروز (universe) می‌خوانیم، یک «kosmos» است. فعلا این واژه را «نظام» ترجمه می‌کنیم ولی قطعا ترجمه کفاف معنای آن را نخواهد کرد. جهان از این‌رو «kosmos» است، چون با یک اداره می‌شود. 2. ذهن انسان، خاصیت آیینه‌گون دارد و ذهن الهی را انعکاس می‌دهد؛ چراکه ذهن آدمی به‌طور بالقوه می‌تواند دانش جهان (universe) را اصطیاد کند. 3. ذهن انسان برای این‌که دانش جهان را اصطیاد و تلقی کند، نیازمند است. 4. «روش» از طریق توسعه‌ی ابزارهای منطقی به این نظم پی برده و به پیاده‌سازی نظم سماوی در ارض دست پیدا می‌زند. بنابراین در فرهنگ یونانی، «منطق صوری» از روش کیهان‌شناختی آن دوره نشأت می‌گیرد. 5. ، ابزاری برای کشف (discovery) است، زیرا با آن کشف می‌شود؛ لذا یک منطق اکتشافی است، نه ربط‌گرا. 6. هم‌چنین این منطق، اگرچه به و استدلالی (discursive thinking) دامن می‌زند، اما به این واقعیت اذعان دارد که ذهن انسان برای کسب دانش جهان، به و بی‌واسطه (intuitive thinking) نیز نیازمند است؛ چراکه تفکر شهودی بالاترین قوه‌ی بشری است. این شهود بعدا از زمان به بعد، معنای تجربه‌ی حسی را به خود گرفت. https://www.instagram.com/mh.taheri1980 https://virgool.io/@mhtaheri .
⭕️ از «روش» تا «فلسفه‌ی روش» تطورات تاریخی در ساخت روش و تکامل صورت‌های پارادایمی آن اگر روش یا method را حاصل گذار از «اصالت استراتژی قیاسی» به «استراتژی استقرایی» در تحقیق و پژوهش بدانیم، سیطره‌ی روش به این معناست که هیچ فهمی بر بنیان «ذات» (essence) استوار نیست. طبیعتا این سیطره به خواهد انجامید و فلسفه‌های را به حاشیه خواهد راند. در این گذار، زوجیت «فلسفه-منطق» به زوجیت «علم-روش» تبدیل خواهد شد. اصالت «استقرا» و «روش» در فضای علم، به‌معنای کثرت‌گرایی روشی در «دیسیپلین»‌های مختلف علم است. این دیسیپلین‌ها در قالب پارادایم‌های روش طبقه‌بندی شده‌اند. معروف‌ترین طبقه‌بندی روش‌های مختلف را در سه پارادایم: ، و قرار داده است. برخی طبقه‌بندی‌ها از پارادایم و نیز صحبت می‌کنند. مطرح‌شدن روش‌های مختلف و متکثر در یک دیسیپلین باعث شده است که محققان در پی فهم تفاوت‌های هر کدام از روش‌ها برآیند. یا methodology این وظیفه و رسالت را دنبال می‌کند. ازاین‌رو روش‌شناسی عبارت است از نگاه درجه دو به روش‌های مختلفی که در یک حوزه‌ از علم به کار گرفته می‌شوند. روش‌شناسی به بحث و فحص درباره‌ی این مساله‌ها می‌پردازد که: کاربست روش در یک علم چگونه به تولید علم جهت می‌دهد و به منتهی می‌شود؟ این روش از چه تبار و دیرینه‌ای گذار کرده و چگونه در یک موقعیت خاص تاریخی پدیدار شده است؟ روش‌های مختلف چه ارتباطی با یک‌دیگر دارند؟ این روش‌ها چرا و چگونه از یک‌دیگر منشعب شده‌اند؟ کاربست یک روش چه توانایی‌ها و امکان‌هایی را در اختیار محقق قرار می‌دهد؟ کاربست یک روش چه محدودیت‌هایی را برای محقق ایجاد می‌کند؟ به‌این‌ترتیب، بهره‌مندی از دانش باعث می‌شود که یک محقق بتواند یک موضوع علمی را از زوایای مختلف نگاه کند. هم‌چنین برخورداری از دانش روش‌شناسی این توان را به یک محقق می‌بخشد که از آکسیوم‌ها و پیش‌فرض‌هایی که دانشمندان در پژوهش‌های خود به کار گرفته‌اند، آگاه شود و درباره‌ی نتایجی که به‌دست آورده‌اند، قضاوت و داوری عالمانه‌ای داشته باشد. ساماندهی به حوزه‌ی معرفت، علاوه‌بر «روش» و «روش‌شناسی»، به دانش درجه دو دیگری نیاز دارد که می‌توان آن را نامید. وظیفه‌ی فلسفه‌ی روش، توجه به تطورات و تحولات روش در بستر تاریخ است. این‌که روش در متن تحولات تاریخی چگونه ساخته شده و چگونه تحول و تکامل پیدا کرده است، از جمله‌ی پرسش‌هایی است که می‌توان به فلسفه‌ی روش عرضه کرد. بنابراین، تامل در به حوزه‌ی فلسفه‌ی روش ارتباط دارد. . https://www.instagram.com/mh.taheri1980 https://virgool.io/@mhtaheri .
⭕️ از logic به method تطور تاریخی ادراک و اراده 1️⃣ ادراک انسان، گاه از فضای متاثر شده و گاه در پیوند با ، در بستر نشو و نمو یافته است. در خطی که برای دنبال می‌کنم، چنین به‌نظر می‌رسد که (گذار از logic به method) را می‌توان عبور از به سمت ادراک‌های در پیوند با اراده‌ی انسانی دانست. منطق از یک تبعیت می‌کند که یک استراتژی اراده‌گریز است؛ این در حالی است که روش عمدتا در تلائم با و است. 2️⃣ موید این مطلب، بقای پارادایم‌های قدیمی‌تر در عین طرح پارادایم‌های جدید، در حوزه است؛ چنین تداوم و بقایی در علوم طبیعی وجود ندارد. شاید بتوان این بقا را ناشی از وسعت اراده و آزادی در حیات انسانی در مقایسه با طبیعت غیرانسانی دانست. امروز با وجود رشدی که در و انتقادی رقم خورده، نیز هم‌چنان به حیات خود ادامه داده است؛ این درحالی است که پارادایم نسبیت در فیزیک، انگاره‌ی نیوتونی را در خود هضم کرده است. 3️⃣ آیا نمی‌توان این مطلب را نشانه‌ی تلائم گریزناپذیر ادراک و اراده دانست؟ اگر ادراک ما گریزی از تاثیرات اراده‌ی ما ندارد، چگونه می‌توان تاثیر اراده در نسبیت فهم را به‌نحو مقنن ملاحظه کرد؛ به‌نحوی‌که در عین پذیرش تاثیر محیط و اجزا، تاثیر انسان و اراده و خواست او را نیز دخیل کرده و نحوه‌ی دخالتش را تبیین و قابل سنجش کند؟ 4️⃣ اگرچه عبور از به (گذار از logic به method) یک گام رو به جلو در این راستا بوده است، اما هنوز فاصله‌ی قابل توجهی تا این مطلوب پیش روی ماست. . https://www.instagram.com/mh.taheri1980 https://virgool.io/@mhtaheri .
تعریف منطقی اگرچه چیستی و چرایی شیء را روشن می‌کند، اما در تعریف چگونگی شیء عاجز است. لذا «تعریف» در دستگاه نظری ناظر بر دو امر است: نخست، پاسخ‌گویی به «ماهو» یا همان «چیستی اشیا»؛ دوم، روشن‌کردن چیستی کامل شیء از طریق تعریف‌ «نوع».
حقیقت یک شیء یعنی تمامی وجوه و ویژگی‌ها و قابلیت‌هایی که در آن شیء وجود دارد. آیا با این تعریف، می‌توان به حقیقت یک شیء راه پیدا کرد؟ اگر جوهر هر چیز نشان‌دهنده‌ی حقیقت آن چیز باشد، آیا می‌توان به جوهر یک شیء دست یافت؟ از مهم‌ترین رسالت‌های منطق: «صورت‌بندی تعریف»، «تعیین حدود و ثغور تعریف» و «تعیین شاخص‌هایی برای شناخت تعریف صحیح از تعریف ناصحیح» است. در منطق صوری، در کامل‌ترین شکل خود مبتنی‌بر «جنس قريب» و «فصل قريب» انجام می‌پذیرد که به آن «حدّ تام» گفته می‌شود. ماحصل شیوه‌ی تعریف در ، شناساندن «نوع» در جواب به سوال «ما هو» جهت شناخت است. به‌عبارت‌دیگر، تعریف به حدّ تام، ذات شیء و حقیقت آن را بیان می‌کند و به سوال از چیستی شیء (ما هو) پاسخ درخوری می‌دهد. تعریف منطقی اگرچه چیستی و چرایی شیء را روشن می‌کند، اما در تعریف چگونگی شیء عاجز است. لذا «تعریف» در دستگاه نظری منطق صوری ناظر بر دو امر است: نخست، پاسخ‌گویی به «ماهو» یا همان «چیستی اشیا»؛ دوم، روشن‌کردن چیستی کامل شیء از طریق تعریف‌ «نوع». https://eitaa.com/doranejadid https://virgool.io/@mhtaheri https://virasty.com/Mhtaheri
منطقیون در باب امکان و کیفیت تعریف شیء به حد تامّ، پرسیده‌اند: آیا اساسا ما می‌توانیم ماهیت اشیاء را همان‌گونه‌که هستند، بشناسیم یا فقط ماهیت برخی از اشیای خاص را به‌طور حقیقی می‌توان شناخت؟ گروهی نیز به این نتیجه رسیده‌اند که اصلا ماهیت هیچ شیءای با ارجاع به قابل شناخت نیست. مناقشاتی را حول «تعریف به حدّ تام» مطرح نموده و معتقد است برای تعریف حقیقی به‌صورت حدّ تام، دانستن «فصل شیء» لازم است و چنین شناختی به غایت دشوار است. نیز به‌جدّ ذیل عنوان «اشکالاتی بر منطق تعریف ارسطویی» این مبحث را پی‌گیری نموده است. نیز در نقد دیگری حول امتناع تعریف به حدّ تام، بر این باور تصریح کرده است که فصل هر ماهیتی، درواقع «نحوه‌ی وجود آن ماهیت» و «تمام حقیقت آن» است؛ ازاین‌رو وی نتیجه می‌گیرد که حقیقت وجود یک ماهیت با «علم حصولی» قابل شناخت نیست. https://eitaa.com/doranejadid https://virgool.io/@mhtaheri https://virasty.com/Mhtaheri
با توجه به تفاوت «تعریف نظری و مفهومی» با «تعریف کارکردی و کاربردی»، هم‌چنین عطف به نقش مهم فلسفه و منطق و در یک امر، سوال مهم این است که «دولت چیست؟» و «دولت‌سازی چگونه محقق می‌شود؟» در بسیاری از مواقع، وقتی از و صحبت می‌شود، این امر به ، خصوصا انتخابات قوه‌ی مجریه فرو کاسته می‌شود. ازاین‌رو وقتی از ضرورت دولت‌سازی در ایران صحبت می‌کنیم، بخش قابل توجهی از نیروهای سیاسی با تعجب می‌پرسند: ؟! یک معنای بسیار سطحی از این است که رفتن شاه و آمدن امام خمینی به ایران و تشکیل نظام جمهوری اسلامی را معادل تشکیل بدانیم. این تلقی، جدی‌ترین حجاب دولت‌سازی در جمهوری اسلامی ایران در قریب به پنج دهه‌ی گذشته بوده است. بسیاری با تعجب می‌پرسند:‌مگر با رفتن شاه و آمدن امام خمینی و تغییر نظام سیاسی، دولت جمهوری اسلامی تشکیل نشده است؟! این تعجب محصول است. معنای جدید دولت در روزگار معاصر همان است؛ . واژه‌ای که برای بازنمایی اتفاقی که در در جهان رخ داده و را ایجاد کرده، دقیق وضع نشده است. تبعا در جایی که معنای نظری مبهم باشد، درک ما از ضرورت نیز متشتت خواهد بود و تفاهمی برای معماری پیچیده و سرنوشت‌ساز رقم نخواهد خورد. ، نه صرفا یک ، بلکه یک است؛ لذا باید بتواند علاوه‌بر تغییر حاکمان و رژیم سیاسی، طرح جدیدی برای را نیز ترسیم کرده و پیاده نماید تا «نظم اجتماعی مطلوب»‌اش جایگزین «نظم اجتماعی موروث» گردد. لازمه‌ی این امر است. آیت‌الله خامنه‌ای فرموده‌اند: ما نداریم؛ ما هم نداریم! از آن مراحل چندگانه‌ای که ما مطرح کردیم، هنوز در دولت اسلامی‌اش مانده‌ایم. بعدازاین، ایجاد یک دولت اسلامی است. یعنی ایجاد تشکیلات مدیریّتیِ اسلامی برای کشور. ما در این قضیه هنوز خیلی فاصله داریم تا به مقصود برسیم. 1396/06/06 https://eitaa.com/doranejadid https://virgool.io/@mhtaheri https://virasty.com/Mhtaheri
⭕ تولد ایران معاصر در پهنه‌ی نظام وستفالیایی ✅ چگونه ایران ما متاثر از تحولات ژرف رخ‌داده در اروپا، وارد دوران جدیدی از تاریخ خود شد؟ 🌐 «ایران معاصر»، مولود مواجهه‌ی غارتگرانه‌ی با آسیا در است. 🌐 جغرافیای غرب پس از تجربه‌ی هفت انقلاب بزرگ در: ، ، ، ، ، و ، به بیرون از جغرافیای خود پای گذاشت؛ 🌐 هدف این کشورهای استعماری، عبارت بود از چپاول منابع، معادن، بازارها و نیروی انسانی آسیا و آفریقا و امریکا؛ 🌐 یکی از مهم‌ترین اقدام‌های غرب برای نیل به این هدف ظالمانه، که متاسفانه کم‌تر بدان پرداخته می‌شود، اهتمام آن‌ها به تعمیم «» در دیگر مناطق جهان بود؛ 🌐 با بسط این الگو، ملت‌های مختلف هم‌چون ظروف به‌هم‌پیوسته، به «نظامِ برآمده از غرب جدید» متصل شدند؛ 🌐 به‌واسطه‌ی این اتصال و در اثنای این طرح جهان‌گیرانه، تحولات کشور ما نیز به تابعی از «قبض و بسط » تبدیل گردید و بدین‌ترتیب «» متولد شد. https://virgool.io/@mhtaheri https://eitaa.com/doranejadid
22.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
: مبارزه ملت ایران با استکبار، یک مبارزه‌ی عقلانی، خردمندانه منطبق با است. افراد کوته‌بین و کوته‌نظر سعی نکنند حرکت ملت ایران در مقابل را یک حرکت غیرمنطقی جلوه بدهند! نخیر، و درست و منطبق با منطق صحیح و انسانی و بین‌المللی است. برای همین هم هست که در افکار عمومی ملت دنیا ملت ایران عزیز است. دستگاههای خبری و رسانه‌ای دشمنان،‌ سلطه سعی میکنند خلاف این را نشان بدهند. (۱۴۰۳/۸/۱۲) 🔗 https://khl.ink/f/58192
| 🔴 جابه‌جایی محور توازن منازعات تمدنی به مدیترانه 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل 4️⃣ از 4️⃣ 🔹 یکی از نقاط پیوند با و StateBuilding، عبارت است از: تعریف و حاکم بر شیوه‌ی تعیین و تنظیم برای مشخص‌کردن قلمرو یک . ، به سرزمینی با سرحدات مشخص و معین احتیاج دارد. این‌که این سرحدات براساس چه شاخص و معیاری، و با چه وسعت و گستره‌ای مشخص شوند، بر و تاثیر مستقیم دارند. تغییرات این منطق و الگو را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. 🔸 ، شاخص جدیدی است که در مورد توجه قرار گرفت. با تعریف مرز، که ماهیتی صرفا مادی و ریاضیاتی داشت، شاخص که ماهیتی انسانی داشتند، کنار گذاشته شدند. سرحد براساس وفاداری اقوام و قبایل و ایلات تعریف می‌شد؛ اما مرز، کاملا کمّی بود و با متراژ سرزمین تعیین می‌گردید. 🔹 رونق‌گرفتن نگاهی کمّی و امکان رام‌کردن عالم طبیعت با افسار ، ابزاری بود که این گذار را تسهیل می‌کرد. یا همان چیزی که به‌خطا تحت‌عنوان «گفتار در روش» معروف شده است، مهم‌ترین کتاب است؛ این کتاب تنها 10 سال پیش از و در نقطه‌ی اوج منتشر شد و بر منطق پیدایش جهان مدرن و شیوه‌ی نظام بین‌الملل تاثیر گذاشت. 🔸 شاخص مرز، گذار از سنتی به را ممکن کرد. حتی نیز متاثر از ریاضیات جدیدی که دکارت عرضه کرده بود، را نوشت. خود هابز، یعنی معمار دولت مدرن و نخستین مدون جدید، به این نکته تصریح کرده است. 🔹 این‌که دقیقا از کدامین نقطه از خاک گسترده‌ی زمین، مرزهای یک سرزمین آغاز شود و در کدامین نقطه به اتمام برسد، نیازمند مطالعه‌ی پیچیده‌تر جغرافیا بود. اگرچه این پیچیدگی با ابزار ریاضی مهار می‌شد، اما نگاه پیچیده‌تری به ماهیت انسانی و تاریخی جغرافیا را نیز می‌طلبید. به‌مرور زمین، دانش‌هایی هم‌چون ، ، ، ، و ... درراستای تامین این نیاز، عمدتا با مرکزیت جهان آنگلاساکسونی شکل گرفتند. 🔸 از آن روز تا به‌اکنون، یکی از مهم‌ترین اهرم‌های و شکل‌دادن به و بوده است. این‌که می‌بینیم از تا به امروز، سکان‌داران و پایه‌گذاران دانش‌های مرتبط با آن، کشورهای ابرقدرت جهان هستند، نشان می‌دهد که هژمونی مدرنیته با روش فهم جغرافیا در پیوند بوده است. 🔹 یکی از این مسابقات است که در قلب و در پیرامون مرزهای عزیز شکل گرفت و نتیجه‌ی آن، تجزیه‌ی بخش‌هایی از قلمرو ملی و تاریخی ما شد. این سرزمین‌های جداشده اکنون 9 کشور را دربر می‌گیرند که عبارتند از: ، ، ، ، ، ، ، و . در اثنای بازی بزرگ، کارکرد خاکی و زمین‌پایه‌ی در شکل‌دادن به ، به مرزهای آبی در منتقل گردید. 🔸 به‌تبع تغییراتی که دانش‌های جغرافیایی جدید رقم زده‌اند، مختصات و نقطه‌ی تعادل و لبه‌های منازعه‌خیز از به شرق مدیترانه منتقل شده است. از این رو است که سرزمین در جوار ، امروزه سنگر مقاومت سرزمین میانه و نماینده‌ی در برابر سینه سپر کرده است. امروز فردای سرزمین ، در لبه‌های سرخ این نقطه از عالم، در حال رقم‌خوردن است. / پایان 📎 یادداشت‌های پیشین 👇👇👇 1️⃣ یادداشت اول: وابستگی توازن‌بخش 2️⃣ یادداشت دوم: منطق طبیعی مرز 3️⃣ یادداشت سوم: استعلای جغرافیایی زیربنای استیلای سیاسی . 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid