eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
803 دنبال‌کننده
366 عکس
47 ویدیو
14 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. ارتباط با ادمین: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ از «روش» تا «فلسفه‌ی روش» تطورات تاریخی در ساخت روش و تکامل صورت‌های پارادایمی آن اگر روش یا method را حاصل گذار از «اصالت استراتژی قیاسی» به «استراتژی استقرایی» در تحقیق و پژوهش بدانیم، سیطره‌ی روش به این معناست که هیچ فهمی بر بنیان «ذات» (essence) استوار نیست. طبیعتا این سیطره به خواهد انجامید و فلسفه‌های را به حاشیه خواهد راند. در این گذار، زوجیت «فلسفه-منطق» به زوجیت «علم-روش» تبدیل خواهد شد. اصالت «استقرا» و «روش» در فضای علم، به‌معنای کثرت‌گرایی روشی در «دیسیپلین»‌های مختلف علم است. این دیسیپلین‌ها در قالب پارادایم‌های روش طبقه‌بندی شده‌اند. معروف‌ترین طبقه‌بندی روش‌های مختلف را در سه پارادایم: ، و قرار داده است. برخی طبقه‌بندی‌ها از پارادایم و نیز صحبت می‌کنند. مطرح‌شدن روش‌های مختلف و متکثر در یک دیسیپلین باعث شده است که محققان در پی فهم تفاوت‌های هر کدام از روش‌ها برآیند. یا methodology این وظیفه و رسالت را دنبال می‌کند. ازاین‌رو روش‌شناسی عبارت است از نگاه درجه دو به روش‌های مختلفی که در یک حوزه‌ از علم به کار گرفته می‌شوند. روش‌شناسی به بحث و فحص درباره‌ی این مساله‌ها می‌پردازد که: کاربست روش در یک علم چگونه به تولید علم جهت می‌دهد و به منتهی می‌شود؟ این روش از چه تبار و دیرینه‌ای گذار کرده و چگونه در یک موقعیت خاص تاریخی پدیدار شده است؟ روش‌های مختلف چه ارتباطی با یک‌دیگر دارند؟ این روش‌ها چرا و چگونه از یک‌دیگر منشعب شده‌اند؟ کاربست یک روش چه توانایی‌ها و امکان‌هایی را در اختیار محقق قرار می‌دهد؟ کاربست یک روش چه محدودیت‌هایی را برای محقق ایجاد می‌کند؟ به‌این‌ترتیب، بهره‌مندی از دانش باعث می‌شود که یک محقق بتواند یک موضوع علمی را از زوایای مختلف نگاه کند. هم‌چنین برخورداری از دانش روش‌شناسی این توان را به یک محقق می‌بخشد که از آکسیوم‌ها و پیش‌فرض‌هایی که دانشمندان در پژوهش‌های خود به کار گرفته‌اند، آگاه شود و درباره‌ی نتایجی که به‌دست آورده‌اند، قضاوت و داوری عالمانه‌ای داشته باشد. ساماندهی به حوزه‌ی معرفت، علاوه‌بر «روش» و «روش‌شناسی»، به دانش درجه دو دیگری نیاز دارد که می‌توان آن را نامید. وظیفه‌ی فلسفه‌ی روش، توجه به تطورات و تحولات روش در بستر تاریخ است. این‌که روش در متن تحولات تاریخی چگونه ساخته شده و چگونه تحول و تکامل پیدا کرده است، از جمله‌ی پرسش‌هایی است که می‌توان به فلسفه‌ی روش عرضه کرد. بنابراین، تامل در به حوزه‌ی فلسفه‌ی روش ارتباط دارد. . https://www.instagram.com/mh.taheri1980 https://virgool.io/@mhtaheri .
| گفتمان «روش»؛ فرصت بیداری و چند نکته‌ی دیگر 🟥 اساسا معدوم‌کردن انقلاب اسلامی، گزینه‌ی مقدور نیست. شعله‌ی وجودی امری که از باطن عالم برخاسته باشد، با لطیفه و حیله خاموش نمی‌شود. تنها می‌توان به شعاع آن صدمه زد و در برابر نورش، شیشه‌های کبود قرار داد. به‌عبارت‌دیگر، مساله است و چنگ‌انداختن به سنّت «سمّیتموها»؛ قراردادن شیشه‌های رنگین در برابر شعله‌های وجودی انقلاب اسلامی و نامیدن آن به اسمی دیگر. امکان این آسیب از کجا فراهم می‌شود؟ جبهه‌ی ایمانی این بستر را چگونه تقدیم رقیب می‌کند؟ 🔸 تکیه به از اتفاقاتی مثل ، استقامت‌زاست. این تحلیل‌ها می‌توانند خواصی از مردم و کارگزاران را در میدان پابرجا و نگه دارند؛ بی‌آن‌که خم به ابرو بیاورند. نقش و کارکرد تحلیل فلسفه‌ی تاریخی، خلق جهت یا اصلاح جهت در نظام راهبری یک ملت است. گره‌های مربوط به جهت‌گیری‌های کلان، با تحلیل‌های فلسفه‌ی تاریخی گشوده می‌شود. با اتکا به تحلیل‌های فلسفه‌ی تاریخی می‌توان در متن عظیم‌ترین ابتلائات، نور پیروزی‌های بزرگ را در افق تاریخ دید و دل، قوی داشت. فلسفه‌ی تاریخ، مفسّر افق‌های بلند و مقیاس‌های سوپرماکروست. بااین‌وجود، اکتفا به این سطح از تحلیل و تبدیل‌نکردن آن به ، عامل در نظام کارشناسی و سیستم‌های متکفل است. بدون ترجمه‌ی تفاسیر فلسفه‌ی تاریخی به و ، بیم آن می‌رود که کارگزار دلداده‌ی انقلاب به آسیب سهل‌پنداری و تقلیل‌گرایی مبتلا شود. 🔹 این چالش اساسی در سیر تکوینی انقلاب اسلامی، بعد از فراغت از آغاز شد. تجربه‌های اهورایی و «از جنس دیگر»ی که طیفی از مردم با گوشت و پوست و استخوان‌شان در دو میدان پیروزی انقلاب و دفاع مقدس تجربه کرده و زیسته بودند، یک منبع حیاتی برای تولید دستگاه کارشناسی، برای اداره‌ی کشور بود. در آن دوره، تحلیل‌های فلسفه‌ی تاریخی به میدان آمدند و گروهی از نخبگان را متوجه این منبع قدرت نمودند و این جهت را در پیش روی ایشان گشودند. اما این نخبگان تا به امروز در تبدیل این منبع به «دستگاه محاسباتی مدون» ناکام بوده‌اند. ، مولود این نقیصه و خلاء است. 🔸 به‌گمانم آن‌چه بر نتیجه‌ی انتخابات چهاردهمین دوره‌ی ریاست جمهوری تاثیر تعیین‌کننده گذاشت، همین نقیصه و خلاء بود. رئیس‌جمهور منتخب مستمرا به همین خلاء و گسستی که میان برنامه‌ها با و حاکم است، توجه می‌داد و دست خالی رقیبش را نشانه‌ی انکارناپذیری قلمداد می‌کرد که لاجرم باید از آن گریخت. دال مرکزی گفتمان ایشان، اعتماد به «کارشناس» و ضرورت حاکمیت «روش» بر برنامه و اداره‌ی کشور بود؛ اعتمادی که اگر از ایستار فلسفه‌ی تاریخی بخواهیم آن را معنا کنیم، بیش‌تر در برابر روش و کارشناسی مدرن است. این تسلیم به‌‎خاطر عینی‌بودن برون‌دادهای دستگاه کارشناسی و تکرارپذیری نسخه‌های روشمند است. همین ویژگی است که می‌تواند عمق تحلیل‌های فلسفه‌ی تاریخی و حتی خلوص به‌کاررفته در برنامه‌های کلانی که از طریق استراتژی «به‌گزینی» به‌دست آمده‌اند را به حاشیه براند. 🔹 تدبیر ج.ا.ا برای ترمیم چالش خلاء متدولوژی برای معماری دستگاه کارشناسی اسلامی چیست؟ به‌نظر می‌رسد که چارچوب حاکم بر میدان انتخاباتی که پشت سر گذاشتیم، اهتمام دولت عمیق نسبت به حل این است. این نهاد عقلانی، با ایجاد ابتلای میدانی برای برانگیختن متخصصانی وارد گود شده است که هنوز نیم‌چه شعله‌ای از افق‌های ‎ تاریخی هم‌چنان در وجود آن‌ها امکان برافروخته‌شدن دارد. دولت عمیق به خاکستر توان‌هایی که متاسفانه در زیر تجربه‌های ناکام خفته‌اند، امید دارد. 🔸 چرا باید دولت عمیق چنین تدبیری اندیشیده باشد؟ دلیل این است که دستیابی به کارشناسانی که قدرت طراحی دستگاه محاسباتی متناسب با افق انقلاب اسلامی را داشته باشند، یعنی تربیت معماران و مهندسان مطلوب اسلامی، عملا چندین دهه زمان نیاز دارد؛ درحالی‌که تبدیل به ، اگرچه سخت اما زودبازده است. آن‌چه از سایه‌ی تدبیر دولت عمیق ج.ا.ا می‌توان بشارت پیدا کرد، ایجاد امکان میدانی یک چنین شگفتانه‌ای است. 🔹 باید توجه داشته باشیم که بار گران این تدبیر به دوش فرزانگانی خواهد بود که قدرت تبدیل تحلیل‌های فلسفه‌‎ی تاریخی به دستگاه محاسباتی اجتماعی را داشته باشند. تبعا این فرزانگان، در کانون تیرهای آخته‌ی نظام سلطه قرار خواهند گرفت. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔴 جابه‌جایی محور توازن منازعات تمدنی به مدیترانه 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل 4️⃣ از 4️⃣ 🔹 یکی از نقاط پیوند با و StateBuilding، عبارت است از: تعریف و حاکم بر شیوه‌ی تعیین و تنظیم برای مشخص‌کردن قلمرو یک . ، به سرزمینی با سرحدات مشخص و معین احتیاج دارد. این‌که این سرحدات براساس چه شاخص و معیاری، و با چه وسعت و گستره‌ای مشخص شوند، بر و تاثیر مستقیم دارند. تغییرات این منطق و الگو را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. 🔸 ، شاخص جدیدی است که در مورد توجه قرار گرفت. با تعریف مرز، که ماهیتی صرفا مادی و ریاضیاتی داشت، شاخص که ماهیتی انسانی داشتند، کنار گذاشته شدند. سرحد براساس وفاداری اقوام و قبایل و ایلات تعریف می‌شد؛ اما مرز، کاملا کمّی بود و با متراژ سرزمین تعیین می‌گردید. 🔹 رونق‌گرفتن نگاهی کمّی و امکان رام‌کردن عالم طبیعت با افسار ، ابزاری بود که این گذار را تسهیل می‌کرد. یا همان چیزی که به‌خطا تحت‌عنوان «گفتار در روش» معروف شده است، مهم‌ترین کتاب است؛ این کتاب تنها 10 سال پیش از و در نقطه‌ی اوج منتشر شد و بر منطق پیدایش جهان مدرن و شیوه‌ی نظام بین‌الملل تاثیر گذاشت. 🔸 شاخص مرز، گذار از سنتی به را ممکن کرد. حتی نیز متاثر از ریاضیات جدیدی که دکارت عرضه کرده بود، را نوشت. خود هابز، یعنی معمار دولت مدرن و نخستین مدون جدید، به این نکته تصریح کرده است. 🔹 این‌که دقیقا از کدامین نقطه از خاک گسترده‌ی زمین، مرزهای یک سرزمین آغاز شود و در کدامین نقطه به اتمام برسد، نیازمند مطالعه‌ی پیچیده‌تر جغرافیا بود. اگرچه این پیچیدگی با ابزار ریاضی مهار می‌شد، اما نگاه پیچیده‌تری به ماهیت انسانی و تاریخی جغرافیا را نیز می‌طلبید. به‌مرور زمین، دانش‌هایی هم‌چون ، ، ، ، و ... درراستای تامین این نیاز، عمدتا با مرکزیت جهان آنگلاساکسونی شکل گرفتند. 🔸 از آن روز تا به‌اکنون، یکی از مهم‌ترین اهرم‌های و شکل‌دادن به و بوده است. این‌که می‌بینیم از تا به امروز، سکان‌داران و پایه‌گذاران دانش‌های مرتبط با آن، کشورهای ابرقدرت جهان هستند، نشان می‌دهد که هژمونی مدرنیته با روش فهم جغرافیا در پیوند بوده است. 🔹 یکی از این مسابقات است که در قلب و در پیرامون مرزهای عزیز شکل گرفت و نتیجه‌ی آن، تجزیه‌ی بخش‌هایی از قلمرو ملی و تاریخی ما شد. این سرزمین‌های جداشده اکنون 9 کشور را دربر می‌گیرند که عبارتند از: ، ، ، ، ، ، ، و . در اثنای بازی بزرگ، کارکرد خاکی و زمین‌پایه‌ی در شکل‌دادن به ، به مرزهای آبی در منتقل گردید. 🔸 به‌تبع تغییراتی که دانش‌های جغرافیایی جدید رقم زده‌اند، مختصات و نقطه‌ی تعادل و لبه‌های منازعه‌خیز از به شرق مدیترانه منتقل شده است. از این رو است که سرزمین در جوار ، امروزه سنگر مقاومت سرزمین میانه و نماینده‌ی در برابر سینه سپر کرده است. امروز فردای سرزمین ، در لبه‌های سرخ این نقطه از عالم، در حال رقم‌خوردن است. / پایان 📎 یادداشت‌های پیشین 👇👇👇 1️⃣ یادداشت اول: وابستگی توازن‌بخش 2️⃣ یادداشت دوم: منطق طبیعی مرز 3️⃣ یادداشت سوم: استعلای جغرافیایی زیربنای استیلای سیاسی . 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid