eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
802 دنبال‌کننده
376 عکس
48 ویدیو
14 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. ارتباط با ادمین: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ اداره‌ی «کیهان» با «ذهن خدا» فرضیات ششگانه‌ی عقل یونانی در فهم کیهان متاسفانه حجم مطالعه‌ی فربهی که نشان‌دهنده‌ی روش دوران باشد، در دست نیست؛ اما قلیل آثار ارزشمند موجود نشان می‌دهد که این فیلسوفان، شش پیش‌فرض را در نسبت انسان با پذیرفته بودند؛ ما بقی مباحث ایشان تابع این پیش‌فرض‌ها بوده است. یعنی بر روش‌شناسی ایشان سایه انداخته و دستگاه فلسفی هر فیلسوف را شکل داده است. این فروض عبارتند از: 1. جهان یا آن‌چیزی که امروز (universe) می‌خوانیم، یک «kosmos» است. فعلا این واژه را «نظام» ترجمه می‌کنیم ولی قطعا ترجمه کفاف معنای آن را نخواهد کرد. جهان از این‌رو «kosmos» است، چون با یک اداره می‌شود. 2. ذهن انسان، خاصیت آیینه‌گون دارد و ذهن الهی را انعکاس می‌دهد؛ چراکه ذهن آدمی به‌طور بالقوه می‌تواند دانش جهان (universe) را اصطیاد کند. 3. ذهن انسان برای این‌که دانش جهان را اصطیاد و تلقی کند، نیازمند است. 4. «روش» از طریق توسعه‌ی ابزارهای منطقی به این نظم پی برده و به پیاده‌سازی نظم سماوی در ارض دست پیدا می‌زند. بنابراین در فرهنگ یونانی، «منطق صوری» از روش کیهان‌شناختی آن دوره نشأت می‌گیرد. 5. ، ابزاری برای کشف (discovery) است، زیرا با آن کشف می‌شود؛ لذا یک منطق اکتشافی است، نه ربط‌گرا. 6. هم‌چنین این منطق، اگرچه به و استدلالی (discursive thinking) دامن می‌زند، اما به این واقعیت اذعان دارد که ذهن انسان برای کسب دانش جهان، به و بی‌واسطه (intuitive thinking) نیز نیازمند است؛ چراکه تفکر شهودی بالاترین قوه‌ی بشری است. این شهود بعدا از زمان به بعد، معنای تجربه‌ی حسی را به خود گرفت. https://www.instagram.com/mh.taheri1980 https://virgool.io/@mhtaheri .
⭕️ موضع‌گیری نسبت به دولت مدرن 🔸 معمای دولت در وضعیت ایران معاصر (3) با ظهور و تولد انسانِ رنسانس، که به تجدید بنای فلسفه‌ی سیاسی و انجامیده، پرسش از نسبت دین با زمام‌داری نیازمند تجدید نظر شده است. مفاهیم در این گذار تمدنی، دستخوش تغییرات اساسی شده‌اند. در چنین فضایی دیگر نمی‌توان بدون درنظرگرفتن وجه مفاهیم، معنای آن‌ها را صادق و قابل صدق بر واقعیت امر سیاسی این روزگار یافت. که روزگاری دال مرکزی سیاست پیشامدرن بود، امروز جای خود را به داده است. موضع‌گیری مسلمانان پیرامون این گذار تمدنی، در سه طیف قابل تمییزیافتن است: الف) لازم نیست که ما در مفاهیم‌مان تجدید نظر کنیم؛ باید در برابر مدرنیته ایستاد و آن را پس زد و جهانی را آن‌گونه که مفاهیم سنتی ترسیم می‌کنند، احیاء کرد. ب) مدرنیته نشانه‌ی رشد بشر است و اسلام با رشد و تکامل مخالف نیست؛ لذا باید به قرائتی از اسلام دست یافت و مفاهیم را به‌گونه‌ای متحول نمود که با اقتضائات مدرنیته سازگار باشد. ج) فهم از اسلام به‌تبع تحول در زمینه و زمانه و موضوعاتی که در برابر نصّ پدیدار می‌شوند، قابل اتساع است؛ لذا برای تکامل زیست‌جهان اسلامی، ضمن توجه به وجه فیلولوژیک مفاهیم نصّ می‌توان دایره‌ی معنایی‌شان را توسعه بخشید و به تجدید سنّت و فرهنگ اسلامی دست یافت. قرائت از در نزد اندیشمندان سیاسی مسلمان نیز به‌تبع سه موضع‌گیری فوق‌الذکر، معنا و فرآیند متفاوتی را اقتضاء می‌کند. در موضع‌گیری نخست اساسا تلاش برای ساخت نهاد قدرت شبیه آن‌چیزی که در استیت مدرن رخ داده، معتبر نیست و اهتمام نسبت به آن، انحراف محسوب می‌شود. موضع‌گیری دوم، به امکان دولت مدرن اسلامی و معتبربودن آن باور دارد. موضع‌گیری سوم از ساختی تحت‌عنوان سخن می‌گوید که بدیل و است. https://eitaa.com/doranejadid https://virgool.io/@mhtaheri