⭕️ موضعگیری نسبت به دولت مدرن
🔸 معمای دولت در وضعیت ایران معاصر (3)
با ظهور #خرد_خودبنیاد و تولد انسانِ رنسانس، که به تجدید بنای فلسفهی سیاسی و #ساخت_مدرن_سیاست انجامیده، پرسش از نسبت دین با زمامداری نیازمند تجدید نظر شده است. مفاهیم در این گذار تمدنی، دستخوش تغییرات اساسی شدهاند. در چنین فضایی دیگر نمیتوان بدون درنظرگرفتن وجه #فیلولوژیک مفاهیم، معنای آنها را صادق و قابل صدق بر واقعیت امر سیاسی این روزگار یافت. #سعادت که روزگاری دال مرکزی سیاست پیشامدرن بود، امروز جای خود را به #توسعه_همه_جانبه داده است.
موضعگیری مسلمانان پیرامون این گذار تمدنی، در سه طیف قابل تمییزیافتن است:
الف) لازم نیست که ما در مفاهیممان تجدید نظر کنیم؛ باید در برابر مدرنیته ایستاد و آن را پس زد و جهانی را آنگونه که مفاهیم سنتی ترسیم میکنند، احیاء کرد.
ب) مدرنیته نشانهی رشد بشر است و اسلام با رشد و تکامل مخالف نیست؛ لذا باید به قرائتی از اسلام دست یافت و مفاهیم را بهگونهای متحول نمود که با اقتضائات مدرنیته سازگار باشد.
ج) فهم از اسلام بهتبع تحول در زمینه و زمانه و موضوعاتی که در برابر نصّ پدیدار میشوند، قابل اتساع است؛ لذا برای تکامل زیستجهان اسلامی، ضمن توجه به وجه فیلولوژیک مفاهیم نصّ میتوان دایرهی معناییشان را توسعه بخشید و به تجدید سنّت و #توسیع فرهنگ اسلامی دست یافت.
قرائت از #دولتسازی در نزد اندیشمندان سیاسی مسلمان نیز بهتبع سه موضعگیری فوقالذکر، معنا و فرآیند متفاوتی را اقتضاء میکند. در موضعگیری نخست اساسا تلاش برای ساخت نهاد قدرت شبیه آنچیزی که در استیت مدرن رخ داده، معتبر نیست و اهتمام نسبت به آن، انحراف محسوب میشود. موضعگیری دوم، به امکان دولت مدرن اسلامی و معتبربودن آن باور دارد. موضعگیری سوم از ساختی تحتعنوان #دولت_مطلوب_اسلامی سخن میگوید که بدیل #استیت_مدرن و #استیت_اسلامی است.
https://eitaa.com/doranejadid
https://virgool.io/@mhtaheri
با توجه به تفاوت «تعریف نظری و مفهومی» با «تعریف کارکردی و کاربردی»، همچنین عطف به نقش مهم فلسفه و منطق و #روش_شناسی در #تعریف یک امر، سوال مهم این است که «دولت چیست؟» و «دولتسازی چگونه محقق میشود؟» در بسیاری از مواقع، وقتی از #دولت و #دولتسازی صحبت میشود، این امر به #انتخابات، خصوصا انتخابات قوهی مجریه فرو کاسته میشود. ازاینرو وقتی از ضرورت دولتسازی در ایران صحبت میکنیم، بخش قابل توجهی از نیروهای سیاسی با تعجب میپرسند: #مگر_ما_دولت_نداریم؟!
یک معنای بسیار سطحی از #دولتسازی این است که رفتن شاه و آمدن امام خمینی به ایران و تشکیل نظام جمهوری اسلامی را معادل تشکیل #دولت_مطلوب_اسلامی بدانیم. این تلقی، جدیترین حجاب دولتسازی در جمهوری اسلامی ایران در قریب به پنج دههی گذشته بوده است. بسیاری با تعجب میپرسند:مگر با رفتن شاه و آمدن امام خمینی و تغییر نظام سیاسی، دولت جمهوری اسلامی تشکیل نشده است؟! این تعجب محصول #شناخت_ناصحیح_از_دولت_بهمعنای_جدید است. معنای جدید دولت در روزگار معاصر همان #استیت است؛ #استیت_مدرن.
واژهای که برای بازنمایی اتفاقی که در #امر_سیاسی_مدرن در جهان رخ داده و #نظم_اجتماعی_جدید را ایجاد کرده، دقیق وضع نشده است. تبعا در جایی که معنای نظری #دولت مبهم باشد، درک ما از ضرورت #دولت_سازی نیز متشتت خواهد بود و تفاهمی برای معماری پیچیده و سرنوشتساز #امر_ملی رقم نخواهد خورد. #انقلاب_اسلامی، نه صرفا یک #انقلاب_سیاسی، بلکه یک #انقلاب_اجتماعی است؛ لذا باید بتواند علاوهبر تغییر حاکمان و رژیم سیاسی، طرح جدیدی برای #جامعه_پردازی را نیز ترسیم کرده و پیاده نماید تا «نظم اجتماعی مطلوب»اش جایگزین «نظم اجتماعی موروث» گردد. لازمهی این امر #دولت_سازی است.
آیتالله خامنهای فرمودهاند:
ما #جامعه_اسلامی نداریم؛ ما #دولت_اسلامی هم نداریم! از آن مراحل چندگانهای که ما مطرح کردیم، هنوز در دولت اسلامیاش ماندهایم. بعدازاین، ایجاد یک دولت اسلامی است. یعنی ایجاد تشکیلات مدیریّتیِ اسلامی برای کشور. ما در این قضیه هنوز خیلی فاصله داریم تا به مقصود برسیم.
1396/06/06
#منطق
https://eitaa.com/doranejadid
https://virgool.io/@mhtaheri
https://virasty.com/Mhtaheri