|
🔹#ابراهیم علیهالسلام متولد سرزمین #اور (Ur)، اولین سکونتگاهی است که تمدنشناسان آن را الگوی تشکیل #شهر دانستهاند. این الگو در تمدن #سومر پدید آمد. آن حضرت در اثنای درگیریاش با #نمرود، به سمت #بابل و #حله حرکت کرد؛ بعد از ماجرای افکندهشدن در آتش نیز راهی #شامات (Levant) و مشخصا #فلسطین گردید.
🔸غار مخپلا (Cave of the Patriarchs)، واقع در منطقهای کوهستانی #الخلیل یا #حبرون، در کرانهی باختری #رود_اردن، پیکر مطهر دومین #نبی_اولوالعزم الهی را در آغوش خود دارد. حضور و #اسکان تاریخساز #ابراهیم_حنیف در منتهیالیه جنوبی کوهستانهای #آناتولی، بهمنظور پایهگذاری فرهنگی خاص در پهنهی کرانههای #مدیترانه، از مهمترین بزنگاههای مطالعات #الهیات_جغرافیا است. ایشان با فرهنگ مردمان #کنعان یا #فنیقیه تماس گرفتند. #پالسجینها نیز که از اصلیترین اقوام کوچکرده به #یونان بودند، در متن #فرهنگ_کنعانی بالیدند و راهی جزایر اژه شدند.
🔹جزایر #دریای_اژه، که از کوهستانهای آناتولی در منطقهی #تراکیا دامن برچیده و همچون خلوتگاههایی طبیعی و محصور در دریا، در کرانههای #مدیترانه سر برآوردهاند، از دیگر پهنهها و سکونتگاهی هستند که #تعقیب_و_گریز در آن زمان، بسیار گران و چهبسی غیرممکن بوده است. گمان میرود در این محیط ممتنع، فرهنگی به تأسی از آموزههای #ابراهیم_حنیف امکان تولد و رشد داشته است؛ فرهنگی که #پولیس و #فلسفه از ماترک آن محسوب میشوند. طبیعتا در این فرهنگ تحریفهایی رخ داده است، شبیه تحریف دیگر ادیان ابراهیمی.
#طرح_تاریخی_انبیاء
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 در ادامه روایت قبل، سراغ #دیاکو رفتهایم. پیر خردمند دادپیشهای که معلوم نیست چند سال منتظر نشس
|
2️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 حکیم ایرانی که قدرت خردمندیاش قبایل پراکندهی #ماد را گرد او جمع میکرد، #دیاکو نام داشت؛ یونانیان او را در متونشان، دیوکیس (Deioces) مینامیدند. کارآمدی و گرهگشایی تدابیر دیاکو روشنتر و واضحتر و مورد نیازتر از آن بود که کسی چشم بر آن بپوشاند و در لحظهی تاریخیای که ایران بیشازهرزمان به قبلهای برای اتحاد و ائتلاف نیاز داشت، آن را نادیده بگیرد. افراد دهکدهای که دیاکو در آن زندگی میکرد، وقتی به مشکلی برمیخوردند، او را برای قضاوت و داوری برمیگزیدند؛ نتیجهی قضاوت چنان بود که همواره طرفین از این قضا به خانه برمیگشتند.
🔹 لحظهی درخشانی در تاریخ ایرانزمین بود وقتی برای نخستینبار، بهجای افراد دهکدهای کوچک در دشتهای جنوبی #قافلانکوه، سران قبایل ماد به اتفاق نظر رسیدند که سر و سرنوشت قبیلهی خود را به ریاست دیاکو بسپارند. آنها با اسرار و التماس او را راضی کردند که هر #قبیله را همچون عضوی از روستای خویش فرض نماید و میان ایشان، به دادگری فرمانروایی کند.
🔸 هم آسیبهای ناشی از پراکندگی برای قبایل پراکندهی ماد یک اضطرار عینی خلق کرده و دست #آشوریها و مهاجمان #اورارتو را به تجاوز نسبت به خاک و دام و ساکنان باز گذاشته بود؛ هم حکمت و خرد و دادگری دیاکو، قدرتی عینی را به نمایش گذاشته و رجوع به او را برای ایشان غیرقابلاغماض کرده بود. آنها با این دو اضطرار عینی، در یک لحظهی تاریخی، از جمعیتی پراکنده به یک ملت متحد تبدیل شدند و نخستین #اراده_ملی و #اراده_ایرانی را در صحنهی تاریخ این سرزمین به نمایش گذاشتند.
🔹 تبعا نمیتوان با قاطعیت دربارهی الهیبودن شخصیت دیاکو سخن گفت؛ اما همینمقدار میتوان ادعا کرد که در #تعادل_تمدنی که در روزگار ماد میان #بینالنهرین و #فلات_ایران شکلگرفته بود، آموزههای انبیا در قلعهی #زاگرس، امن و امان و ایمنی بیشتری داشتند تا در جلگههای #دجله و #فرات. شاید بهخاطر همین امن و امان و ایمنی بیشتر بود که تنی چند از انبیاء سرشناس #بنیاسرائیل ترجیح دادند ایمان خود را به دوش کشند و در فلات ایران رحل اقامت بیافکنند، تا در #کنعان باشند و ایمان خود را کتمان کنند.
🔸 جناب #یوشعبننون، یار غار #موسی علیهالسلام، شایستهتر دید که پس از تقسیم کنعان میان اسباط، راهی ایران شود و ادامهی عمر خود را بهجای #اورشلیم و #مدین، در دشتهای پیرامون #هگمتانه، در #بروجرد و در نزدیکی #قلعه_انوچ به سرآورد. حتی برخی از راویان جنگ 100سالهی مادها با آشوریها، انبیا بنیاسرائیل بودند و ماوقع این تنازع تمدنی را در صفحات خود ثبت کردند. حضور این انبیا در دامن #امتناعات_جغرافیایی فلات ایران، هم محیط و فضای #با_خدا_زیستی را پررنگتر میکرد، هم #توازن_تمدنی «ایران-بینالنهرین» را بهنفع این سرزمین سنگینتر مینمود.
🪔 این مطلب همچنان ادامه دارد...
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
|
🔸 تامل از منظر الهیات جغرافیا به مسالههای #ژئوکالچر (شکلگیری فرهنگهای مختلف در بستر جغرافیا) واجد این پرسش مهم است که چرا دانشهای انسانی موجود اصرار دارند انتشار بشر در زمین را به حاشیهی شمالی #دریای_سیاه و مناطق یخزدهی اوراسیا بهویژه منطقه #یمنا (Yamna) گره بزنند؟ چرا با وجود شواهد زمینشناختی و قرائن تاریخی #بینالنهرین، که هم مورد تصریح منابع دینی و هم مورد پذیرش نگارندگان کتابهای تاریخ تمدن است، شکلگیری موج انتشار از این ناحیه، بهویژه جلگهی #نجف جدی گرفته نمیشود؟
🔹 بهنظر میرسد که کارکرد روایت غالب از فرآیند انتشار، دفاع از #روایت_سکولار و خوانش الحادی از حضور انسان در زمین است. ستون فقرات این روایت با ترسیم تصویر #انسان_شکارچی (Hunter-gatherer) و #گَزَر قامت راست کرده است. اگر در مرکزیت #روایت_انسان انگارهی #شکار را قرار بدهیم، قرارگرفتن #شکم در قلهی نیازهای آدمی را بهطور ضمنی پذیرفتهایم. این انسان، دیگر انسان #هبوط نیست؛ تداوم میمون است و اهل کوچ. قراردادن انسان شکارچی در مناطق سردسیر نیز این روایت را معقولتر و گیراتر جلوه میدهد.
🔸 این منطقهی سردسیر نباید آنقدر از #مدار33درجه دور باشد که در راه #کوچ به گهوارهی تمدن (یعنی بینالنهرین) تلف شود؛ نهآنقدر به این مدار نزدیک باشد که بهدلیل وفور غذا، اعتبار انگارهی شکار زیر سوال رفته و ساقط گردد. تطبیق این اوصاف ما را به مختصات جغرافیایی مناطق شمالی دریای سیاه خواهد رساند.
🔹 در #روایت_منصوص، هم با انسان متفاوتی روبهرو هستیم و هم با خدایی مهربان و حکیم. خدایی که کشتی #نوح علیهالسلام را نه در یخبندان و کمبود غذایی، بلکه در سرزمینی چهارفصل و در وفور نعمت و تنوع غذا، یعنی در مدار33درجهی بینالنهرین فرود میآورد.
🔸 در روایتی که کتب دینی از انتشار بشر در #ما_بعد_طوفان به تصویر میکشند، دسترسی به #شکار را نمیتوان بهانهی تشکیل کانونهای جمعیتی در خارج از بینالنهرین دانست و جمعیتها را به جستوجوگران علوفه و شیر و گوشت فروکاست. آدمی برای خروج از بینالنهرین نیاز والاتری دارد که رنج در راه آن را #مقدس میکند. این خروج، نه برای #کوچ و شکار، بلکه #هجرت برای #امنیت_ایمان نام دارد.
🔹 این اقدام جغرافیایی آنقدر ارزشمند است که #جهاد شمرده میشود و در ردیف نخستین و مهمترین افعال و سیرهی انبیای اولوالعزم قرار میگیرد. #نوح علیهالسلام به نجف، #ابراهیم علیهالسلام به #مکه و #حبرون و #موسی علیهالسلام به #کنعان میرود؛ #عیسی علیهالسلام سرتاسر #فلسطین را برای تبلیغ زیر پا میگذارد؛ و آخرین اولوالعزم الهی حضرت #محمد_مصطفی صلاللهعلیهوآله با هجرت از مکه به #مدینه، دولت و جامعهای نو بنیان میگذارد.
🔸 عطف به تاریخ پیدایش #انسان_نویسا و اهمیت #خط در شکوفایی فرهنگی بشر، قراردادن #نجف در مرکز تفسیرهای #ژئوپلیتیک و #ژئوکالچر اهمیت فوقالعادهای پیدا میکند؛ عجیب آنکه با تاریخ تمدنهای تدوینشده نیز سازگاری بیشتری دارد و میتوان ناف نیاز #روایت_انتشار به شواهد عینی را از افسانهسرایی جدا کرد.
🔹 آغاز روایت انسان از نجف، نقطهی عزیمت مناسبی برای صورتبندی #الهیات_جغرافیا است. ایجاد #قبیله و #عشیره برای #تعارف_الناس در این روایت، معنای ملموستر و معقولتری دارد. آموزهی #هجرت نیز بهمثابه مکانیزمی از سوی متالهان برای رقمزدن #توازن_تمدنی (تقلا برای خروج از #ناترازی_تمدنی و ایجاد #موازنه_تمدنی) تعریف میشود.
🔸 یکی از دستاوردهای الهیات جغرافیا، صورتبندی تعریفی ژئوکالچر از #ایران بهتبع موقعیت ژئوپلیتیکی استثنائی آن است. از دل تفسیری که شکلگیری دو حکومت کاملا متفاوت در بینالنهرین و ایران را توضیح میدهد، نظریهی #قرارداد_اجتماعی کاملا نویی نیز قابلیت تئوریزهشدن پیدا میکند.
#Yamnaya_culture
#Caucasus_Hunter_Gatherer
#Eastern_hunter_gatherer
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid