eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
801 دنبال‌کننده
366 عکس
47 ویدیو
14 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. ارتباط با ادمین: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
| 🟥 کانون‌های قدرت در جهان در اثنای تاریخ و طی زمان، مانند هر پدیده‌ی دیگری در این عالم، کرده‌اند؛ تغییر یافته‌اند و جابه‌جا شده‌اند. روزگارهایی نه‌چندان دور، کفایت می‌کردند که بسط یک و فکر و آرمان و تجلی و ظهورش در قالب ، ضامن تکثیرشان در میان نسل‌های مختلف یک سرزمین باشد. لذا پا گرفتن یک فرهنگ در یک ایمن کافی بود تا آن فرهنگ، نیز نامیده شود؛ اما مدرنیته اکتفا به امتناعات جغرافیایی برای حراست از را منتفی ساخت. 🔸 اساسا زاییده‌ی ایده‌ی: غلبه بر با اتکا به است. مدرنیته، برآمده از فکر و فرهنگ مردمانی است که قرن‌های متمادی در شرایط سخت آب‌وهوایی سواحل و و زمستان‌های خشن شمال زندگی کردند. 🔹بدیهی است که انتظار داشته باشیم در چنین شرایطی، و تمنای در دل آن‌ها شعله‌ور شود؛ سال‌ها بعد نیز به این فرهنگ به تمدنی تبدیل گردد که می‌تواند از خشونت امواج دریا سواری بگیرد؛ وحشت و رعب سفر در را زیر پا بگذارد؛ ستیغ کوهستان را مقهور سازد و زمستان را به منظره‌ای تبدیل کند که می‌توان پشت شیشه‌های نشکن لم داد و در کنار بخاری‌های برقی بر کشتی‌گرفتن طوفان با درختان نظاره کرد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 روایتی از مدرنیته رایج است که می‌کوشد نشان دهد: این تمدن از میان منازعات فکری و اروپا سر برآورده است؛ را پایان یک جدال فکری و آغاز عصری جدیدی در تاریخ بشر می‌شمرد؛ آغاز در ؛ متاع و تحفه‌ای برای رفتن به این سو و آن سوی زمین. 🔸 این اگرچه قطعه‌ای است از پازل تاریخ جدید، اما ناقص و ناکافی. این روایت، چشم بر پیدایش و تمنایی که را آفرید، می‌بندد؛ تولّد جدید در امتناعات کوهستان‌های ، آمریت‌های سواحل و شمال، و امکان‌های خفته در کرانه‌های رودخانه‌ی و را نادیده می‌انگارد. ازاین‌روست که در توضیح و تفسیر گذار از به به لکنت گرفتار می‌شود و در چسباندن تکه‌های مختلف پازل دوران مدرن عاجز می‌گردد. 🔹 در روایت فراز و فرود یک تمدن باید توجه داشت که: انسان بیش از هر چیز، یک طلب و تمنا و یک است. انسان قبل از هر چیز، یک است که می‌تپد؛ یک جان است که دل می‌بندد و نرد عشق می‌بازد؛ یک است که به پرواز درمی‌آید؛ یک است که کمند علقه‌ی خویش را بر گردن خواسته‌ای می‌افکند. هر فکر و اقدام دیگری که از آدمی سر می‌زند: ابزاریست در اختیار این قلبِ تپنده؛ وسیله‌ای است در دستانِ این جانِ عاشق؛ امکانی است رامِ این روحِ در پرواز؛ مرکبی است در اختیارِ این اراده‌ی راسخ و تعلق در کمند. اکنون دوباره باید پرسید که متولد کدامین میدان و است؟ 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 پس از قریب به چهار و اندی سال کار مقدماتی در این کانال، اعم از: پرداختن به ترمینولوژی ، ، ، و ، و نهایتا ، اکنون می‌توان یک جمع‌بندی نسبتا قابل قبولی از در گذار به عصر جدیدش ارائه داد. به‌عبارت‌دیگر، پس از چهار سال پهن‌کردن بحث، اکنون به فصل جمع‌کردن آن رسیدیم. 🔸 تلاش می‌کنم در فصل جدید، مطالب به دور از موجزگویی باشد. شاید بهتر این باشد که ابتدا یک مطلب موجز به شکل کپشن، و سپس مطلب مبسوط‌‌تر با ادبیات عامیانه‌تر را تقدیم کنم. 🔹پی‌رنگ اصلی پست‌ها این خواهد بود که نسخه‌ی تمدنی ، تنها راه برون‌رفت از دشواره‌های دویست سال گذشته‌ی این مرزوبوم است. این نسخه، حاصل فهم رهبران انقلاب از تلاقی سه نیرو در شکل‌دادن به وضعیت ایران معاصر است: 1️⃣ طرح بعثت 2️⃣ تقابل ایران و اسلام با استعمار و 3️⃣ میراث پنج نهضت تحول‌خواهانه‌ی ایرانی در دو قرن گذشته 🔹ماحصل فهم عمیق از نحوه‌ی تلاقی این سه نیرو در شکل‌دادن به ، رهبران انقلاب را به ضرورت پی‌ریزی نقشه‌ی راه تمدنی انقلاب برای شکل‌دادن به رهنمون ساخته است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 📮 آخرین در ، متعلق بوده است به پادشاهی . شیوع هرج‌ومرج داخلی، دربار را تضعیف کرد و قتل طومار این سلسله نیز پیچیده شد. بدین‌ترتیب، قدرت متمرکزی که از سه هزار سال پیش از میلاد توسط در برپا شده و سپس با ورود و تاسیس پادشاهی ، و رونق جهانی یافته بود، فرو پاشید و در هاضمه‌ی حاکمیت ششصدساله‌ی قرار گرفت. 🔸 با حمله‌ی مغول به و فروپاشی ، خلاء قدرتی در فلات ایران پدیدار شد. از این به بعد، شاهد ظهور ثمربخش‌ترین تلاش‌های برای بازیابی حاکمیت ملی در دوران پس از اسلام هستیم که اصطلاحا دوره‌ی (Iranian Intermezzo) نامیده می‌شود. این تلاش‌ها که ترکیبی بودند از جمع «هویت ایرانی» و «آموزه‌های اسلامی»؛ در نهایت با تاسیس پادشاهی به ثمر نشست و پس از ششصدسال از زوال آخرین حکومت ایرانی، حاکمیت ملی به دست بازگردانده شد. 🔹 تثبیت و حراست از پس از به‌این‌سو، با رقیب جدید دیگری روبه‌رو بوده است که تا به امروز ادامه دارد. این رقیب این‌بار نه از همسایگی ، بلکه از برخاسته و تا پستوی خانه‌ی هر ایرانی پیش آمده است. این رقیب، کسی نیست جز یا اصلاحا . 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 📮 با برافراشتن پرچم ، ملت‌های مختلف از جمله را در فرآیندی از داد و ستد فرهنگی و تمدنی قرار داده که ماحصل آن را به اختصار می‌توان در فرهنگ و تمدن مدرن نام نهاد. اگرچه ریشه‌های را باید در دربار و ازدواج شاه ایران با شاهزاده‌ خانم مسیحی اهل دنبال کرد، اما اثربخشی این فرآیند، در دوره‌ی ، در زمان حکومت آشکارتر از آن گردید که بتوان نادیده‌اش گرفت. بدین‌ترتیب به اسارت مکانیزم‌های درآمد و اقتدار حاکمیتی‌اش در معرض زوال و انحطاط قرار گرفت. 🔸 اگرچه از زمان فتحعلیشاه تا به امروز شاهد ظهور دست‌کم در ایران برای بازیابی بوده‌ایم، اما آخرین نهضت، یعنی تنها نهضتی بوده که قدرت در برابر فرآیند انحلال را از خود نشان داده است. 🔹 آیت‌الله خامنه‌ای معتقدند که با تکیه‌بر این مقاومت می‌توان از تاریخ جدید ایران و آغاز در عالم سخن گفت. می‌کوشد این فرآیند را به اختصار از زمان تا به امروز به تصویر بکشد و نشان دهد که چرا و چگونه تدبیر برای قراردادن تاریخ ایران در وزان عصر جدید، شاه‌راه خروج از ایران میانه و معاصر است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| تاریخ ایران، پنج دوره/دوران تاریخی را به خود دیده است: 1️⃣ 2️⃣ 3️⃣ 4️⃣ 5️⃣ در صورت‌بندی در گذار به عصر جدید، تمرکز خواهم داشت بر سه دوره/دوران اخیر؛ آن‌هم به‌دلیل تقارن این سه دوره/دوران با تولد و پاگرفتن در تاریخ و حضور آن در سرحدات وطن‌مان (در قالب ). 🔸 با انتخاب این سه دوره/دوران، تاریخ ایران را می‌توان از زاویه‌ی دید سه دوربین اختصاصی تماشا کرد: 📸 دوربین یک: نمای باز (long Shot) برای دیدن ایران از منظر خارج از ایران؛ 📸 دوربین دو: نمای بسته (Close Up) برای دیدن ایران از درون و تجربه‌ی دید ایرانیان از پیرامون‌شان؛ 📸 دوربین سه: نمای از روی شانه (Shoulder Shot) که مدام در میان داخل و خارج ایران در رفت‌وبرگشت است و یک تجربه‌ی مرزی را در اختیار قرار می‌دهد. 🔹 تلاقی این سه دوربین، تصویری از ایران را به نمایش می‌گذارد که می‌فهمیم: چگونه نیرویی که می‌خواست را به شکل مطلوب خودش بسازد، در برابر مقاومت یک ملت غافل‌گیرشده قرار گرفت؛ و این ملت با مرور و بازخوانی تجربه‌های ، به‌تدریج به تصویرسازی از جهان مطلوب خویش پرداخت و اکنون در حال خلق فضایی است که نه بریده از سنت خویش است و نه غافل و ناآگاه به پیرامون؛ نه همان ایران قدیم است و نه تسلیم بازی بزرگ. ایران اینک ما، جایی ایستاده است در جایی میان دو جهان. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
🔸 فلات ایران (Iranian Plateau)📎 با کوه‌های سربه‌فلک کشیده‌اش، نوزادگان و نونواران گهواره‌ی را به مبارزه فرا می‌خواند. جایی بود که تا می‌شد و می‌توانستی، نباید عافیت خرامیدن در را به سختی‌ها و تبعات زندگی در کمرکش و پایه‌های می‌فروختی؛ الا و مگر، برای کسب ؛ یافتن فرصتی برای ادامه‌ی حیات. فلات ایران جایی بود که و آن، هزینه‌های را برای هر پادشاه خودکامه‌ای گران می‌کرد. اصلا به‌صرفه نبود که عیش و نوش لم‌دادن در بین‌النهرین، با نیش پناهندگان به فلات ایران تلخ شود. 🔹 بنابر روایت کتاب‌های تاریخی، ایلامیان 📎 اولین قومی بودند که در دوره‌ی ، (یعنی سه هزارسال پیش از تولد ) به سکونت در پناه آوردند. این مهمانان تیزپا توانستند گوی سبقت از کف رقیبان بربایند و بیش از 2500 سال از تاریخ این قطعه از زمین را به نام خود ثبت کنند؛ از آب گوارای بنوشند؛ تندی و شتاب را به سخره بگیرند؛ در کشت‌زارهای چهارفصل بکارند؛ در دشت‌های سرسبز و اسب‌هایشان را بتازانند و در مواقع لازم، در قلعه‌های طبیعی پناه بگیرند. روزگارانی گذشت؛ تا روزی آمد که از دامن تاریخ فرا رسیدند و تازه‌ای را در فلات ایران ساختند. 🔸 ایلامیان سرزمین خود را، هَتَمتی (Hatamti) یا «سرزمین خدایان» نامیدند. گویا قلعه‌ی پناه‌گاهی بوده باشد، برای ادامه‌ی حیات کسانی که در جلگه‌های میان و به پیامبران الهی ایمان آورده بودند؛ از بیم طاغوت راه را در پیش گرفته و خواسته بودند مهمان‌سرای را به محیط ایمنی برای و خداپرستی تبدیل نمایند. 🔹 هم‌زمان با در جنوب غرب فلات ایران، در بساط عیش دو پادشاهی بزرگ برپا بود: (یا قوم ) در شمال و در جنوب. اولین تمدن بشری، و اولین پادشاهی شناخته‌شده در تاریخ بشر بود. سومر تمدنی بودند که اولین شهر پس از طوفان در بستر آن بنا شد و نام گرفت. اور همان سرزمینی بود که در آن‌جا چشم به جهان گشود؛ پیام توحید و ندای فطرت را به جان مومنانی، هرچند اندک نوشاند؛ با هجرت‌دادن آن‌ها در ، بیابان‌های ، کوه‌های و ، دریاچه‌ی شور و در نهایت خود را به کنار و دره‌ی ، در شرق رساند و را قابل نشر و بسط در شرق و غرب جهان آن ساخت. 🔸 میل به طغیان، به‌خاطر مساعدت فضای برای عصیان، زمینه‌ای بود که سرکشان نپسندیدند سرزمین همسایه، «سرزمین خدایان» نام گیرد. آن‌ها ترجیح دادند مردمان پناه‌گرفته در زاگرس را اِلامتو (Elamtu) خطاب کنند، به‌معنای «جای مرتفع»؛ تا مبادا ماشین غربال‌گر تاریخ در شتاب گیرد و شمار گریختگان به سرزمین خداپرستان افزون‌تر گردد. کوهستان، فضای مبارزه بود و فلات ایران، سرزمین مبارزان. گویا فلات ایران جایی بود که اولین را در دوره‌ی ایجاد و برقرار کرد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 پایگاه تحلیل‌های ژئوپلیتکی «Geopolitical Futures»📎 هفتم آگوست سال جاری، یادداشتی را از منتشر ساخت با عنوان: رابطه‌ی میان دو جنگ. او در این یادداشت نسبتا کوتاه، به پیوند ژئوپلیتیکی جنگ اوکراین با جنگ غزه می‌پردازد و به امکان توسعه‌ی این تنش در منطقه‌ی جنوبی اشاره می‌کند. متن کامل این یادداشت را در پست بعدی مطالعه فرمایید. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/doranejadid/699
| 🟥 رابطه‌ی میان دو جنگ 🔹 در چند روز گذشته، دو اظهارنظر معادلات را دگرگون کردند. این اظهارنظرها نه از سوی یا ، بلکه از سوی طرفین درگیر در مناقشه‌ای بیش از هزار مایل دورتر صادر شد. نخستین اظهارنظر از مسکو بود که اعلام شد درگیری در تا انتهای سال ۲۰۲۴ میلادی پایان خواهد یافت. اظهارنظر بعدی از کی‌یف بود که زمان‌بندی مشابهی برای پایان درگیری ارائه کرد. 🔸 استراتژی در آغاز تهاجم، درهم‌کوبیدن سریع و قاطعانه‌ی اوکراین بود. در مقابل استراتژی اوکراین بر این پایه بنا شد که مقاومت تا زمانی که اراده روسیه برای ادامه جنگ فرسوده شود، ادامه پیدا کند. هیچ‌کدام از این دو استراتژی موفق نبودند و جنگ بیش از دو سال ادامه یافت. به هر صورت تا زمانی که پایان در عمل تحقق نیابد، هیچ چیز قطعی نخواهد بود اما، با توجه به تاریخچه و وضعیت کنونی جنگ، منطق پشت هر دو اظهارنظر معقول به نظر می‌رسد. 🔹 روسیه به اوکراین حمله کرد تا عمق استراتژیک خود را در برابر ناتو افزایش دهد. اما با شکست در اشغال این کشور، مسکو هنوز همان هدف یعنی تقویت خود را دنبال خواهد کرد. این امر ممکن است کرملین را بر آن دارد تا نفوذ خود را در مناطق دیگر افزایش دهد و بازدارندگی خود را در دیگر مسیرهایی که از طریق آن‌ها غرب به روسیه دسترسی خواهد داشت – از جمله در ، و – تقویت کند. 🔸 روسیه همچنین باید در قفقاز، جایی که تهدیداتی علیه جنوب روسیه می‌تواند شکل بگیرد و جایی که ایالات متحده و ناتو نیز به دنبال حضور در آن هستند، توازن را حفظ کند. شاید مهم‌ترین کشور در این منطقه ایران باشد که از نظر دینی و فرهنگی به آذربایجان نزدیک است. آذربایجان به عنوان حائل میان روسیه و ایران عمل کرده و اکنون متحد روسیه است. تسلط بر دشوار خواهد بود، اما فرصتی بالقوه در خاورمیانه برای روسیه به منظور دستیابی به این هدف پدیدار شده است. 🔹 آن فرصت، احتمال جدی وقوع جنگ میان ایران از یک سو و اسرائیل و ایالات متحده در سوی دیگر است. آمریکا در چنین جنگی چیز زیادی برای به‌دست آوردن ندارد، اما می‌تواند زیان بسیاری را متحمل شود. در مقابل، روسیه از وقوع چنین جنگی حمایت می‌کند، زیرا این امر باعث می‌شود که ایالات متحده در مناطق جنوبی روسیه گرفتار شود و در عین حال، درها را برای حمایت و نفوذ روسیه باز کند. این جنگ همچنین می‌تواند فرصت‌هایی برای همکاری‌های مشترک روسیه و ایران در قفقاز از طریق ایجاد کند. روسیه و ایران دشمن مشترکی به نام ایالات متحده دارند و شبکه‌ای از کشورهای دوست برای هر دو وجود دارد. این دو کشور با هم نیرویی قدرتمند تشکیل می‌دهند. 🔸 در حال حاضر، به نظر می‌رسد در حالی که برای یک حمله بزرگ آماده می‌شود که واشنگتن با آن مخالف است، مسکو در حال ارسال تسلیحات به ایران است. این اختلاف‌نظر میان آمریکا و اسرائیل یک هدیه دیگر برای روسیه است، زیرا پیوند میان آمریکا و اسرائیل که همواره تهدیدی برای منافع روسیه در خاورمیانه بوده را تضعیف می‌کند. از سوی دیگر، ایران نسبت به روابط با روسیه و پیامدهای احتمالی آن محتاط است. اما یک جنگ می‌تواند تهران را به رغم نگرانی‌هایش، به مسکو نزدیک‌تر کند. 🔹 این وضعیت نشانگر وجود یک ارتباط قوی میان دو جنگ یعنی جنگ اوکراین و جنگ اسرائیل در غزه است. این دو جنگ می‌تواند باعث شود ایالات متحده را ناخواسته وارد جنگی با ایران کند که تمایلی به شروع آن ندارد. همزمان روسیه به آن مایل است زیرا تسلط روسیه بر و اتحاد با ایران می‌تواند شکست‌هایش در اوکراین را جبران کند. این امر روسیه را به یک قدرت در خاورمیانه تبدیل می‌کند و را در موقعیتی قرار می‌دهد که یا باید میدان نبرد را ترک کند (و به نظر شکست‌خورده بیاید) یا وارد جنگی سخت و خطرناک شود که روسیه، به واسطه روابطش با ایران، تا حدی کنترل آن را در دست خواهد داشت. 🔸 البته این سناریو ممکن است هرگز به وقوع نپیوندد. اما اسرائیل در حال جنگ‌افروزی است، با آن همراهی می‌کند، روسیه نیازمند یک پیروزی پس از اوکراین است و می‌خواهد نقش مهمی در منطقه ایفا کند. با این وصف، تحقق این چندان هم دور از ذهن به نظر نمی‌رسد. ترجمه از: پریسکوپ متن اصلی از پایگاه Geopolitical Futures https://geopoliticalfutures.com/the-link-between-two-wars/ 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 آغاز زمام‌داری در با فرمان‌روایی پیرمند خردمندی گره خورده است که به‌خاطر عدالتش، به او هجوم آوردند و مجابش کردند تا پا از دهکده‌اش فراتر نهد و سایه‌ی عدالت را بر گستره‌ی وسیع‌تری بگستراند. این آغاز پادشاهی است. ششمین روایت از ایران را در پست بعدی 📎 به معرفی این دوره‌ی کشورمان اختصاص داده‌ایم. با فصل دیگری از همراه باشید. 👇👇👇 .
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 آغاز زمام‌داری در #دوران_آریایی با فرمان‌روایی پیرمند خردمندی گره خورده است که به‌خاطر عدالتش، ب
| 🔸 هجوم از سمت ، یورش و تجاوز وقت‌وبی‌وقت جنگجویان کوهستان و از شمال به فلات ایران، خواسته یا ناخواسته، جمعیتی از آریایی‌های حوزه‌ی تمدنی را با یک‌دیگر متحد کرد. این جمعیت، متشکل از اقوام و قبایل آریایی در منطقه‌ی نسبتا گسترده‌ای بودند که از در کوه‌پایه‌های آغاز می‌شد و تا و دشت‌های پای کوه ادامه داشت. ضرورت مقابله با دشمن مشترک باعث انسجام و بیش‌تر ایشان گردید و در نهایت به ظهور پادشاهی انجامید. آن‌ها توانستند در یکی از دوره‌ها، از و تا حکومت یک‌پارچه‌ای را تشکیل دهند و فلات‌نشینان را از گزند مهاجمان ایمن سازند. 🔹 فرمان‌روایان ماد توانستند از 700 پیش از میلاد تا 550 پیش از میلاد، بر بخش عظیمی از سرزمین‌های پیرامون حکمفرمایی کنند. اگرچه ، مهم‌ترین مولفه‌ای بود که قبایل پراکنده‌ی را با یک‌دیگر پیوند می‌داد، اما تهدید روزافزون و شناخت عمیق و عینی از وجود دشمن مشترک، عنصر تعیین‌کننده‌ای بود که توانست این پیوند زبانی را به اتحاد سیاسی تبدیل نماید. 🔸 «ماد»، عنوانی بود که آشوری‌ها به قبایل حاشیه‌نشین رود داده بودند. آن‌ها این رود را «مادای» می‌خواندند؛ جماعتی را هم که در کنار قزل‌اوزن می‌زیستند، خطاب می‌کردند. قزل‌اوزن رود خروشان و پرپیچ‌وخمی بود که از کوه‌های در زاگرس شمالی سرچشمه می‌گرفت؛ تا کوه‌پایه‌های در پیش می‌آمد؛ تا و ، خرامان‌خرامان پیش می‌رفت و در نهایت در آرام می‌گرفت. در دامن با طراوت حرکت این رود پربرکت، حوزه‌ی تمدنی زرخیز پدید آمده و جمعیت چشم‌نوازی از اقوام و قبایل را در بالین خود جای داد. 🔹 مردمان این حوزه‌ی تمدنی، که از شمال و غرب تحت تهاجم آشوری‌ها، اورارتویی‌ها و حتی دیگر اقوام منفرد آریایی قرار می‌گرفتند، روزی مصمم شدند خود را با اراده‌ی خودشان تامین کنند. مردی به‌نام از میان ایشان برخاست؛ قبایل را متحد ساخت؛ دست آشوری‌ها و اورارتویی‌ها را کوتاه کرد؛ را پایتخت خویش قرار داد و نخستین پادشاهی آریایی را در تاریخ ایران پدید آورد. یونانیان این شهر را می‌خواندند؛ این منطقه معادل تقریبی امروز است. 🔸 دیاکو یا دهیوک، پیر و حکیم خردمندی بود که در دهکده‌ی خودش توانسته بود زندگی عادلانه‌ای را برپا سازد. در اوضاع نابه‌سامان ، این تجربه مثل الماس می‌درخشید. مردمان دیگر دهکده‌ها نیز به این پیر خردپیشه اقبال کردند و او را مجاب نمودند تا حکومتی تشکیل دهد و بر ایشان به عدالت فرمان‌روایی کند. از اتحاد دهکده‌های مستقل، با حاکمیت دیاکو، پادشاهی ماد در تاریخ ایران سربرآورد. 🔹 ناگفته نماند که در نزد مادها، آتش یک عنصر مقدس شمرده می‌شد. تقدس آتش به احتمال زیاد، شکل تحریف‌شده‌ای از باورهای مومنانی است که داستان گلستان‌شدن شعله‌های آتش برای علیه‌السلام را نقل می‌کردند و شیوه‌ی را در نواحی تمدنی پیرامون بین‌النهرین گسترش می‌دادند. یکی از این مومنان بود که به حوزه‌ی تمدنی ، در کنار دریاچه‌ی هجرت کرده و آیین را در آن پراکنده بود. اگرچه تاریخ دقیقی از زمان هجرت جناب در دست نیست، اما وجود آتشکده‌ها در دوره‌ی ماد، نشان‌دهنده‌ی نفوذ این اندیشه در ایران است. آتشکده‌ی در نزدیکی از بقایای دوره‌ی پادشاهی ماد و حکومت دیاکو است. 🕰 منابع برای دانلود 📎 نقشه‌ی پادشاهی ماد در گسترده‌ترین زمان 📎 گستره‌ی اتحاد قبایل ماد در هزاره‌ی پیش از میلاد 📎 موقعیت و وسعت جغرافیایی پادشاهی‌های همسایه ماد 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 شکل‌گیری اولین ائتلاف سرزمینی و اتحاد قبیله‌های آریایی، که برای نخستین‌بار ظرفیت را در این مرزوبوم به نمایش گذاشتند. این نخستین گذار به دوران جدیدی از تاریخ ایران بود که در حافظه‌ی این ملت ثبت شده است. بخش نخست این روایت، در پست بعدی 📎، یا روایت هفتم از سلسله یادداشت‌های تقدیم می‌شود. ....
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 شکل‌گیری اولین ائتلاف سرزمینی و اتحاد قبیله‌های آریایی، که برای نخستین‌بار ظرفیت #اراده_ملی را
| 1️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 🔸 گذار به عصر جدید، یعنی گذار به اراده‌ی ملی جدید. روزگاری دور، ایرانیان زمانی توانستند به یک تبدیل شوند که توان کشف را در خودشان یافتند. در گرو کشف و نمایش و به‌کارگیری اراده‌ی ملی است؛ در دنیای امروز، مهم‌ترین ظرف ملت‌سازی محسوب می‌شود. 🔹 ایرانیان باستان می‌دیدند که آب را می‌توان با آرد ترکیب کرد و خمیر عمل آورد؛ می‌توان خمیر را با آتش ترکیب کرد و نان پخت؛ می‌توان نان را با جان ترکیب کرد و تواناتر شد و گرفت و کارهایی کرد کارستان. آن‌ها فهمیدند به‌همین‌ترتیب اراده‌ی مرد و زن را نیز می‌توان در هم آمیخت و خانواده ساخت؛ اراده‌ی پیران و جوانان و کهتران و مهتران را می‌توان با هم ترکیب کرد و تاسیس کرد؛ اراده‌ی قبیله‌ها را هم می‌توان حول یک شیوه‌ای از گرد هم آورد و اراده‌ی بزرگی به‌نام خلق کرد. آن‌ها به راز و ترکیب‌پذیری پی بردند. 🔸 قبایلی از ایرانیان در برای نخستین‌بار متحد شدند و نخستین امپراتوری را در بیرون از تاسیس کردند. این نخستین گذار ایران به عصری تازه بود؛ نخستین بلوغ و تکامل بعد از . بلوغی که نشان داد برخلاف پادشاهان بین‌النهرین، الزاما برخورداری از اسب و شمشیر و نیزه‌ی بیش‌تر نیست که مردمان را حول تو جمع کند و به کرنش و فرمان‌پذیری بکشاند؛ بلکه حکمت و خرد و دادپیشه‌کردن نیز می‌تواند چنان قدرتی را به نمایش بگذارد که قبیله‌ها حول تو جمع شوند و با اصرار و التماس تقاضای تاسیس حکومت کنند. این نمایش تاریخی به تاسیس سلسله‌ی انجامید. بدین‌ترتیب، بعد از که نخستین پادشاهی را در بین‌النهرین میان تاسیس کرده بود، با روشی متفاوت دست‌به‌کار تاسیس زمام‌داری متناسب با نیازشان شدند و را به نفع فضای در این دوران رقم زدند. 🔹 اتحاد قبایل پراکنده‌ی در هزاره‌ی نخست پیش از میلاد و شکل‌دادن به نخستین صورت از در این سرزمین، یکی از نقاط عطف ثبت‌شده در تاریخ جهان و تاریخ پرشکوه ایران است. اهمیت آریایی‌ها نه به نژاد، بلکه به قدرت‌شان در کشف این فرزند ارشد خانواده‌ی ایرانی (یعنی اراده‌ی ملی) برمی‌گردد. 🔸 اجتماع قبایل پراکنده‌ی آریایی در دشت‌های ، حول پیری خردمند و دادپیشه برای تشکیل اجتماعی نظام‌مند و منسجم، یک نقطه‌ی درخشان و سرنوشت‌ساز در کشف است. رسیدن به یک اضطرار عینی و اجتناب‌ناپذیر ازیک‌سو، و کشف حکیمی گره‌گشا با قدرتی عینی که اجتماع حول او را برای رفع مساله‌ی آن روز ایران اغماض‌ناپذیر می‌کرد ازسوی‎دیگر، فضایی را آفرید که پادشاهی ماد از دل آن متولد شد. 🪔 این مطلب ادامه دارد... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 در ادامه روایت قبل، سراغ رفته‌ایم. پیر خردمند دادپیشه‌ای که معلوم نیست چند سال منتظر نشست؛ زبان در کام و شمشیر در نیام گرفت تا مردمان روزگارش به لازم برای و تمنای حکومت عدل برسند. در نخستین لحظه‌ی تولدش، چیزی که طلب کرد، زمام‌داری عادلانه بود. در وایت هشتم (پست بعدی 📎) از سلسله یادداشت‌های را به دیاکو دادگر اختصاص داده‌ایم. ......
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 در ادامه روایت قبل، سراغ #دیاکو رفته‌ایم. پیر خردمند دادپیشه‌ای که معلوم نیست چند سال منتظر نشس
| 2️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 🔸 حکیم ایرانی که قدرت خردمندی‌اش قبایل پراکنده‌ی را گرد او جمع می‌کرد، نام داشت؛ یونانیان او را در متون‌شان، دیوکیس (Deioces) می‌نامیدند. کارآمدی و گره‌گشایی تدابیر دیاکو روشن‌تر و واضح‌تر و مورد نیازتر از آن بود که کسی چشم بر آن بپوشاند و در لحظه‌ی تاریخی‌ای که ایران بیش‌ازهرزمان به قبله‌ای برای اتحاد و ائتلاف نیاز داشت، آن را نادیده بگیرد. افراد دهکده‌ای که دیاکو در آن زندگی می‌کرد، وقتی به مشکلی برمی‌خوردند، او را برای قضاوت و داوری برمی‌گزیدند؛ نتیجه‌ی قضاوت چنان بود که همواره طرفین از این قضا به خانه برمی‌گشتند. 🔹 لحظه‌ی درخشانی در تاریخ ایران‌زمین بود وقتی برای نخستین‌بار، به‌جای افراد دهکده‌ای کوچک در دشت‌های جنوبی ، سران قبایل ماد به اتفاق نظر رسیدند که سر و سرنوشت قبیله‌ی خود را به ریاست دیاکو بسپارند. آن‌ها با اسرار و التماس او را راضی کردند که هر را هم‌چون عضوی از روستای خویش فرض نماید و میان ایشان، به دادگری فرمان‌روایی کند. 🔸 هم آسیب‌های ناشی از پراکندگی برای قبایل پراکنده‌ی ماد یک اضطرار عینی خلق کرده و دست و مهاجمان را به تجاوز نسبت به خاک و دام و ساکنان باز گذاشته بود؛ هم حکمت و خرد و دادگری دیاکو، قدرتی عینی را به نمایش گذاشته و رجوع به او را برای ایشان غیرقابل‌اغماض کرده بود. آن‌ها با این دو اضطرار عینی، در یک لحظه‌ی تاریخی، از جمعیتی پراکنده به یک ملت متحد تبدیل شدند و نخستین و را در صحنه‌ی تاریخ این سرزمین به نمایش گذاشتند. 🔹 تبعا نمی‌توان با قاطعیت درباره‌ی الهی‌بودن شخصیت دیاکو سخن گفت؛ اما همین‌مقدار می‌توان ادعا کرد که در که در روزگار ماد میان و شکل‌گرفته بود، آموزه‌های انبیا در قلعه‌ی ، امن و امان و ایمنی بیش‌تری داشتند تا در جلگه‌های و . شاید به‌خاطر همین امن و امان و ایمنی بیش‌تر بود که تنی چند از انبیاء سرشناس ترجیح دادند ایمان خود را به دوش کشند و در فلات ایران رحل اقامت بیافکنند، تا در باشند و ایمان خود را کتمان کنند. 🔸 جناب ، یار غار علیه‌السلام، شایسته‌تر دید که پس از تقسیم کنعان میان اسباط، راهی ایران شود و ادامه‌ی عمر خود را به‌جای و ، در دشت‌های پیرامون ، در و در نزدیکی به سرآورد. حتی برخی از راویان جنگ 100ساله‌ی مادها با آشوری‌ها، انبیا بنی‌اسرائیل بودند و ماوقع این تنازع تمدنی را در صفحات خود ثبت کردند. حضور این انبیا در دامن فلات ایران، هم محیط و فضای را پررنگ‌تر می‌کرد، هم «ایران-بین‌النهرین» را به‌نفع این سرزمین سنگین‌تر می‌نمود. 🪔 این مطلب هم‌چنان ادامه دارد... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 روایت نهم، سر سخن با اقتضائات جغرافیا و بهینه‌بودن برخی مناطق برای برخی گونه‌های زندگی است. زمین، صاف و مسطح نیست؛ پستی و بلندی‌هایی دارد؛ گرمی و خشکی دارد؛ چشمه و رود و رودخانه و دریا دارد؛ بیابان و صحرا دارد و ... هر کدام از این دارایی‌ها، برای گونه‌هایی از تمایلات انسانی، مناسب‌ترند. هم ویژگی‌هایی داشته و دارد. پرسش این است: ایران و خصوصیات ژئوپلیتیکی آن، برای کدامین گونه از آدم‌ها مناسب و بهینه بود؟ روایت نهم 📎 از سلسله یادداشت‌های را به این پرسش اختصاص داده‌ایم.
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 روایت نهم، سر سخن با اقتضائات جغرافیا و بهینه‌بودن برخی مناطق برای برخی گونه‌های زندگی است. زمی
| 3️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 🔸 مناطق مختلف جغرافیایی، بهینگی‌های متفاوتی دارند. شاید جلگه برای رفاه، و کوهستان برای گریز و فرار، مناسب‌تر و مساعدتر و باشد. زندگی در جلگه‌های ، زمین تا آسمان فرق می‌کند با زیستن در کوه و بیابان . برای درک بهتر این مدعا، مقایسه کنید حمله‌‎ی به را با حمله‌اش به . حتی شوروی هم که همسایه‌ی دیواربه‌دیوار افغانستان بود، سال‌ها تلاش و تقلا کرد که لشگر خود را از کوهستان‌های افغانستان عبور دهد؛ اما نشد که نشد. 🔹 بی‌شک با ابزارهای سه هزار سال پیش، گذر از کوهستان و فتح سکونت‌گاه‌های آن، به‌مراتب سخت‌تر از امروز بود. با این مقدمه، بیایید کمی دقیق‌تر روی این پرسش وقت بگذاریم و بیاندیشیم که: ❓ ایران ما، ایران محصور در ، ایران گرم و خشک، برای کدامین مهاجران بهینه بوده است؟ ❓ چرا مهاجرانی که نخستین بار در این فلات رحل اقامت افکندند، این سرزمین را گزینه‌ی برتری برای ماندن، در مقایسه با یافتند؟ ❓ اساسا چه شد که ماندند و سودای سفر از سر بیرون کردند و به جست‌وجوی خود پایان بخشیدند؟ 🔸 وقتی به روایت غرب از مراجعه می‌کنیم، گویا انسان دغدغه‌ای جز شکار و تکثیر مثل نداشته است. انسان خلاصه می‌شد در شکم و مادونش. آیا انسان ذی‌شعوری که تشخیص می‌داد کجا به شکار بیش‌تر می‌تواند برسد، مغزی برای اندیشیدن و قلبی برای تعلقات و تمنیات شدید نداشته است؟ آیا همان‌گونه‌که بهره‌مندی بیش‌تر از شیر گاو و گوشت گوسفند و خوش‌رکابی اسب می‌توانسته قبایل را در سرزمین‌ها به حرکت وادارد، «امنیت برای اندیشه» و «ایمنی برای ایمان» نمی‌توانسته گروه‌هایی -هرچند اندک- را به و سفر بکشاند؟ این محرک در روایت غرب از سفر جغرافیایی بشر غایب است. به این پرسش پاسخ می‌دهد. 🔹 چه‌بسی بتوان فرض کرد: اقوامی که به‌جای جلگه‌های سرسبز ترجیح دادند در حصار کوهستان زندگی کنند، گرانی چشم‌شان را گرفته باشد. به‌طور طبیعی، فلات ایران، برای کسانی که از بیم و امثالش باید هر روز دست به عصا در بین‌النهرین زندگی می‌کردند، بهینه بوده است. 🔸 همین‌قدر می‌توان فرض کرد که: جایی که بین‌النهرین، گهواره‌ی خوش آب و هوای برای برخورداری از مواهب زمین بهینه بوده، فلات ایران هم برای گروهی بوده است که به‌خاطر حفظ و تداوم در اندیشه‌ی هجرت بودند و نزدیک‌ترین منطقه را می‌دانستند. آن‌ها روزی بار سفر بستند؛ هم‌چون خروج و گذر از ، دل به صخره‌های زاگرس زدند. اگرچه وهم‌انگیز بود و می‌توانست پایانی نداشته باشد، اما بالاخره ایران را یافتند و احساس کردند می‌شود برای در آن خانه ساخت. ماندند؛ چه‌بسی کنار کسانی ماندند که، شکار بیش‌تر بهانه‌ی ایشان برای ماندن در این سرزمین بود. 🔹 در فلات ایرانی، رودی بود و هست به نام ؛ جایی که کوهستان داشت و هنوز هم دارد، برای فرار. دشت داشت و هنوز هم دارد برای کشت و کار. وقت زمستان آنقدر سرد می‌شد و هنوز می‌شود که کسی خیال گذر از آن به سرش نزند؛ وقت تابستان آن‌قدر گرم می‌شد و هنوز می‌شود که بتوان خوشه و توشه برای روزهای بوران و طوفان کنار گذاشت. کنار قزل‌اوزن جای مناسبی برای گریز و پناه بود. نه تعقیب در آن‌جا ارزان بود؛ نه زمین آن‌قدر نامهربان. در آن ایام دور، آن مهاجران، روزی که قصد کردند ایرانی شوند، در کنار قزل‌اوزن هم یکی از جاهایی بود که بار از دوش زمین بگذارند. قبیله‌ای شدند برای خودشان، در کنار صدها قبیله‌ی پراکنده و خودفرمان . 🪔 این مطلب هم‌چنان ادامه دارد... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 روایت دهم از . روایتی که می‌خواهد قدری بیش‌تر از تصویرسازی کند و هنر او و کار کارستان ایرانیان را برجسته‌تر سازد. این تصویرسازی قصد دارد یک مقوله‌ی مهم از جنس را در تاریخ ایران در دوره‌ی فرمانروایی مورد توجه قرار دهد. این امر درتاریخ تحلیلی ایران باستان کم‌تر جلب توجه کرده است. 1️⃣: روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 2️⃣: روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 3️⃣: روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 4️⃣: روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 روایت دهم از #روایت_ایران. روایتی که می‌خواهد قدری بیش‌تر از #دیاکو تصویرسازی کند و هنر او و
| 4️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 🔸 در کنار مردی زندگی می‌کرد، دیاکو نام؛ ساکن یکی از روستاهای همان حوالی. شاید نزدیک ؛ شاید نزدیک ؛ شاید قدری به کردستان نزدیک‌تر؛ شاید هم به . چه فرقی می‌کند، در جایی بود همان اطراف، شبیه یکی از این‌جاها. ایرانیان با دیاکو، کاری کردند کارستان. آن‌ها شدند؛ آن‌هم نه به‌خاطر امکانات زمین؛ بلکه به‌خاطر خصوصیات یک انسان؛ به‌خاطر خصوصیات دیاکو. 🔹 دیاکو مردی بود خردمند و دادپیشه. او هنگام قضاوت، او را اندک‌اندک زبان‌زد قبیله و قوم‌اش کرده بود. از نظر تعلقات فکری و قلبی، هیچ شباهتی به حاکمان نداشت. نه در کنارش و بود تا ورد بخواند و نرد بر تخته بتاراند؛ نه برای تجمیع قوا، دست به دامان شمشیر و نیزه و اسب شده و قدرت پشت قدرت گذاشته بود. چه کسی می‌داند، شاید او یا یکی از اجدادش از همان کسانی بودند که امان و ایمنی ایمان در ایران برایشان بود. ما چیز دقیقی از دیاکو نمی‌دانیم، ولی همین‌قدر تاریخ برای‌مان نوشته است که دیاکو، پیری خردمند و عدالت‌پیشه بود. او مدت‌ها نشسته و ماه‌ها و سال‌ها انتظار کشیده بود؛ آن‌قدر که مناسب بیداری یک قوم و هزار قبیله باشد. 🔸 تاریخ برای ما نوشته است که روزی انتظار دیاکو به سر آمد. این روز نمی‌دانیم کدامین روز سعد از هفته، یا کدامین ماه از سال و حتی دقیقا کدامین سال از تاریخ ما بوده است. اما آن‌قدر می‌دانیم که این انتظار مسعود برای نخستین‌بار، اتحادی مبارک را در آفرید؛ چنان وفاقی را خلق کرد که قادر بود استقلال و یک سرزمین و ساکنانش را از پادشاهان ستمگر و و بستاند. خطی بکشد میان وارستگی فرمانروا با خودکامگی امپراتور. خطی کشید میان زمام‌داری به‌رسم بین‌النهرینی‌ها و حالا، ایرانی‌ها. اینک، ایران بود که سری میان سرها درمی‌آورد. اینک ایران بود و خروج از عصرش. 🔹 ما از دین و آیین دیاکو و فرزندانش خیلی اخبار دقیقی نداریم؛ اما همین‌قدر می‌دانیم که او، به ظلم و جور و فرمان نراند. همین‌قدر می‌توانیم فرض کنیم حکومتی که به جور و ستم فرمان‌روایی کند، نمی‌تواند مرزهای خود را از دیگر امپراتوری‌های باسابقه‌ی روزگار خود، بیش‌تر بگستراند. همین‌قدر می‌توانیم نتیجه بگیریم آن‌هایی که با دیاکو متحد شدند، از صمیم قلب دل به با او سپردند، نه به ضرب شمشیر؛ نه به زور دشنه؛ نه به افسون شمن و کاهن. 🔸 ما از جزئیات مرگ دیاکو هم چندان باخبر نیستیم؛ اما همین‌مقدار خبر به ما رسیده است حکومتی که او بنیان گذاشت، توسط فرزندان و نوادگانش به اندازه‌ای وسعت پیدا کرد که در یک‌سو به رود رسید و در سوی دیگر به . در بالادست همسایه شد و هم‌نشین و ؛ در پایین‌دست نیز دوشادوش . 🔹 ما از دیاکو همین‌قدر می‌‌دانیم که نخستین را در تاریخ مکتوب بشر رقم زده است. قبایل ماد، حول ویژگی‌های شخصیتی و فکری و اعتقادی دیاکو با او متحد شدند؛ پای زور و خودکامگی در میان نبود. در این اتحاد، آن‌چه اولویت داشت و بهانه بود، نعمات و برکات جغرافیای قزل‌اوزن نبودند. جغرافیا، آن‌چه برای به ارمغان آورده بود، خدادادی‌اش بود و گرانی به‌تبع . این نخستین بود که حول ویژگی‌های یک حاکم، به طیب خاطر و و تمنای فرمان‌برداران شکل می‌گرفت. این نخستین بود که در تاریخ و رقم می‌خورد؛ نخستین تجربه‌ی عینی امکان گذر از و امکان برپایی . 🔸 این نخستین لحظه‌ی کشف در ایران بود. در قلب این اراده، انسان نشسته بود و رد پایی از آیین نیکان در آن دلربایی می‌کرد. بهانه‌ی این و ، نه دام بود و نه خوراک. اراده‌ی بزرگی شکل گرفته بود، علیه رسم پادشاهی ستمگر و . این شد که نخستین گذر از به ، به دست ایران در تاریخ مکتوب بشر به ثبت رسید و این افتخار باشکوه به‌نام اراده_ایرانی سند خورد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
هدایت شده از یک ذره بیشتر از صفر
🔴 خبر انتشار و پخش کتاب 📮 کتاب «یک ذره بیش‌تر از صفر» منتشر شد. به اطلاع عزیزان می‌رساند که کتاب : ناشناختگی خلاق انقلاب اسلامی با تاکید بر اندیشه‌ی سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای، توسط منتشر گردید. 📩 این کتاب به بررسی آسیب‌شناسانه‌ی ساحت نظری انقلاب اسلامی پرداخته و خلاء نظری در تشکیل دولت مطلوب اسلامی را به بحث و بررسی گذاشته است. کتاب مذکور به‌همت «اندیشکده مطلالعات راهبردی بینات» و با همکاری نشر معارف، به چاپ رسید و در فروشگاه‌های متعلق به این انتشارات توزیع گردید. برای تهیه این کتاب با تخفیف 20% می‌توانید با شماره تلفن 09035548335 تماس گرفته یا درخواست خود را به آی‌دی @yek_zarreh در پیام‌رسان ایتا ارسال فرمایید. https://eitaa.com/yekzarreh
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
🔴 پساسیاست ایرانی 🔸 سیاست خارجی، بیش از آن‌که یک تصمیم برآمده از سازمان باشد، پیامد است. ، محیط تحول و تکامل ملی، جهت مناسب‌سازی فضای پیرامونی برای دستیابی به امکانات بیش‌تر و بهره‌مندی گسترده‌تر از امکانات مغفول در یک سرزمین است. 🔹 رد پای تغییرات سیاست خارجی را پیش‌ازهرچیزی باید در تغییرات جست‌وجو کرد. به‌نظر می‌رسد تصمیم ملی تازه‌ای در ایران در حال تولد است که شاید بتوان آن را نشانه‌ی گذار یا دست‌کم اهتمام ایرانی به مناسبات دانست؛ اگر این گمانه درست باشد، باید کنش‌گری‌های پزشکیان را در این راستا تفسیر کرد. 🔸 گفت‌گوی ویژه رئیس جمهور در شبی که گذشت، پر بود از نشانگان این و تغییر. البته او با رفتار و گفتار و لحن ساختارشکنانه‌اش پیش‌تر نیز نشان داده بود چندان اعتباری به چارچوب‌های سیاست مسطلح قائل نیست. حتی تصریح و تاکید کرده بود که قصد اصلی وی و دال مرکزی گفتمان سیاسی‌اش، سپردن تصمیم به کارشناسان است؛ اشارتی که به‌نوبه‌ی خود، یکی از مهم‌ترین مشخصات پساسیاست محسوب می‌شود. اما شب گذشته، با بیان این مطلب که قصدش در انتخاب مقصد نخستین سفر خارجی، زیارت مضجع شریف امیرالمومنین علی علیه‌السلام است و دیدارهای رسمی دیپاماتیک جنبه‌ی ناگزیر این سفر هستند، نشانه‌ی مهم دیگری از تمایل پشت صحنه را مبنی بر عزم جدی ایشان برای بازی در زمین صادر کرد و حتی با این اشارت‌ها صاحبان دولت جدید را نیز معرفی نمود. 🔹 اگر این گمانه درست باشد، بیش از آن‌که را در مرکز سیاست قرار داده و او را تحلیل کنیم، باید مخاطرات گذار به پساسیاست را جدی گرفت. دغدغه‌مندان باید بیش و پیش از آن‌که مشغول یا نگران تغییر جناح حاکم بر قوه‌ی مجریه باشند، باید به شیوه‌ی آماده‌سازی کشور برای بهره‌مندی از امکانات پساسیاست بیاندیشند و فرصت‌های آن را برای را دریابند. 🔸 بی‌شک این گذار، آسان و بی‌مخاطره نخواهد بود. مهم‌ترین نگرانی این است که آیا در ایران آمادگی حراست از مرزهای هویت ملی را دارد؟ آیا جهت‌داری دانش و گریزپایی نظرات کارشناسان توسط نظام کارشناسی این کشور می‌تواند مهار شود و در خدمت اهداف و منافع ملی درآید؟ دریک‌سوی این گذار، با غربال‌های سیاسی در داخل و مناقشات و رویارویی‌های احتمالی در طرفیم؛ و درسمت دیگرش، با امکان و استعداد خلق حرکت‌های عمومی تازه‌نفس در داخل و اتحادهای جدید منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای شکل‌دادن به در قطب انرژی و و سه قاره‌ی ، و . فعلا این صحنه و چیدمان پرنشانه را به تماشا نشسته‌ایم. 📮 پی‌نوشت: پساسیاست 📎، پارادایم نوظهوری در علم سیاست است که بر شکستن انگاره‌های معدود و محدود از تاکید دارد؛ بر بازآفرینی مفاهیم فرهنگی و تبدیل ارزش‌های ملی به آرای عمومی اصرار می‌ورزد و قدرت‌های اجتماعی را به‌مثابه منبعی غنی برای خلق قدرت سیاسی مورد مراجعه و توجه قرار می‌دهد. بازی Madman (ترامپ در امریکا، جانسون در انگلیس)، بازی Wackyman (بایدن در امریکا)، Romanticman ( در امریکا) و اینک کاراکتر خاص ایرانی که پزشکیان در حال نمایندگی آن است، می‌توانند به‌مثابه نمونه‌هایی از مکانیزم‌های ابداعی کشورها برای گذار به پساسیاست مورد تحلیل قرار گیرند. ادبیات پساسیاست، استعداد بالایی برای فرارفتن از مرزهای سرزمینی و جلب فرهنگ‌های مشابه و جست‌وجوگران درمان دردهای مشترک جهانی را دارد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔸 مرکز جمعیتی مادها بعد از تشکیل اتحادیه و تاسیس حکومت، مثلثی در بود که در یک گوشه‌ی آن (راگا)، گوشه‌ی دیگرش (اسپادانا) و نهایتا در زاویه‌ی سوم (اکباتانا) قرار داشت؛ از این سه ضلعی به «مثلث مادی» یاد می‌شود. اساسا کلمه‌ی نیز به‌معنای مرکز است. این سه شهر، مراکز قدرت سلسله‌ی ماد بود. مغ‌های ایرانی که نقش بسیار مهمی در انتشار آیین داشتند، عمدتا در ری مستقر بودند؛ همدان نیز محل تمرکز جمعیت جنگاور بود. بنابر مستندات تاریخی، مردمان این مثلث که در متون آشوری «اومان‌ماندا» نامیده شده‌اند، دشمنان بین‌النهرینی‌ها محسوب می‌شدند. 🔹 اصلاح قومی-جغرافیایی که در متون باستانی بین‌النهرین، از 3هزار تا هزار سال پیش از میلاد درج شده است، به مردمان جنگاور و کوهستان‌نشینی اشاره دارد که دشمن خطرناک حکومت‌های بوده‌اند. برخی از باستان‌شناسان، اومان‌ماندا را بر تطبیق داده‌اند که از اقوام کهن ایرانی به‌حساب می‌آید. در آثار خود از این قوم یاد کرده و آن‌ها را دورترین مردمی دانسته است که در جغرافیایی شمالی‌تر در مقایسه با زندگی می‌کنند. 🔸 کیمریان یا سیمری‌ها مردمانی کوچ‌نشین و سوارکار و جنگجو بودند. توده‌های جمعیتی پراکنده‌ی آن‌ها در یک دوره‌ی تاریخی، فاقد حاکم و پادشاه بود؛ یعنی ترجیح داده بودند که در وضعیت بی‌سروری (آنارشیک) زندگی کنند. اقامت‌گاه آنان استحکامات کیمری بود؛ در از این منطقه تحت‌عنوان «کوه کیمری» یاد شده است. قریب به اتفاق تحلیل‌گران، این استحکامات را بر کوهستان‌های تطبیق داده‌اند. 🔹 توجه‌دادن به این تصویر در ، ترسیم‌کننده‌ی یک تقابل تمدنی میان مردمان و ، به‌طور مشخص در بین‌النهرین و ایران است. این تصویر و ترسیم کمک می‌کند تا بتوان فرضیه‌ی و را صورت‌بندی کرده و از این مفاهیم در تحلیل و تفسیر فراز یا نشیب قدرت و شکل‌گیری روزهای پرشکوه یا روبه‌انحطاط ملت‌ها بهره گرفت. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid