4. آیتالله خامنهای در تاریخ چهاردهم خرداد 1369:
«با انقلاب اسلامى در ايران و با تشكيل نظام اسلامى در اين نقطهى از عالم و با مبارزات طولانىيى كه ملت ما پشت سر رهبر عظيمالشّأنش، براى حفاظت از انقلاب و اسلام انجام داد، عصر جديدى با خصوصياتى متمايز با دوران قبل، در عالم به وجود آمد. قدرتهاى مادّى دنيا، چه بخواهند و چه نخواهند؛ امريكا چه بخواهد و چه نخواهد، اين دوران در دنيا آغاز شده و پيش هم رفته است و تأثيرات اين عصر جديد، روى ملتها و دولتهاى ضعيف و نيز روى دولتهاى قوى و ابرقدرتها محسوس است... وقتى عصر جديدى در تاريخ بشر آغاز مىشود، هيچكس نمىتواند خود را از تأثيرات آن عصر بركنار بدارد. دوران گذشتهى تاريخ بشر هم همينطور بوده است. هيچكس ممكن نيست خودش را از تأثيرات دورانى كه با پايههاى محكم الهى و انسانى در جهان شروع شده، دور بدارد. ما مىخواهيم اين را اعلام بكنيم... اين عصر و اين دوران جديد را بايد "دوران امام خمينى" ناميد».
#آیتالله_خامنهای
#انقلاب_اسلامی
#عصر_جدید
#دوران_جدید_عالم
#دوران_امام_خمینی
#تاریخ_بشر
#پایههای_الهی
@doranejadid
⭕️ بهدنبال چه میگردیم؟
🔵 مطالعهی عصر قدیم برای تلقی الزامات ساخت دوران جدید عالم
مدعای اصلی ما، همانگونه که از عنوان کانال پیداست، پیدایش یک دوران جدید در عالم است؛ که معتقدیم این دوران پیرامون #انقلاب_اسلامی شکل گرفته است. تبعا این مدعا را باید بهنحو مستدل و مستند پشتیبانی کرد و شواهد و دلایل و قرائنی را نشان داد که از عهده بازنمایی چنین مدعایی برآید.
یکی از راهکارها، برای نشاندادن پیدایش "عصر جدید" و آغاز "دوران جدید عالم" آن است که بتوانیم پیدایش، تغییرات و تکامل و زوال و انحطاط عصر و دوران پیشین را بهتصویر بکشیم. درواقع، ما زمانی میتوانیم از عصر جدید صحبت کنیم که عصر قدیم را نشان دهیم و شواهد پایانیافتن و زوال آن را عرضه کنیم.
ما زمانی میتوانیم از آغاز دوران جدیدی در عالم حرف بزنیم که نخست مخاطب را قانع کنیم که در چرخش عالم، دورانهایی وجود دارد و مانند یک قانون فراگیر بر تحولات آن دوران سایه میاندازد. آنگاه نشان دهیم که دورانی پیش از این دوران نیز بوده است که یک روزی آغاز شد و بر دوران پیش از خود مهر خاتمه زد؛ آنگاه بهتدریج رشد کرد و سایهی ویژگیهای خود را بر اکثر تحولات آن عصر گسترانید؛ به اوجی رسید و در نهایت رو به افول و زوال نهاد. آخر سر نیز نشان دهیم ما با آغاز دوران جدیدی در عالم مواجهیم و ایدهی ما چگونه این عصر جدید را میسازد و چگونه ما پیشتاز و پیشقراول این عصر جدید هستیم.
آنچه در این کانال مطالعه میکنید، چنین هدفی را دنبال میکند.
برآنیم تا پیدایش "دوران قدیم عالم" را با تاکید بر پیدایش #انقلاب_صنعتی و ریشههای تاریخی آن بررسی کنیم؛ تحولات مهم آن را مطالعه کرده و نقاط انحطاطش را تاریخگذاری نماییم. یکی از مهمترین محورهای این پژوهش، بررسی تحول و تطور #امر_سیاسی و #قدرت و #نهاد دولت در این پیدایش و زوال خواهد بود؛ تا در این مجرا، پشتوانهای برای نظریهی #دولت_سازی_اسلامی در #عصر_جدید پیدا نماییم.
✅ از کلیه علاقهمندان حوزهی مطالعاتی: فلسفهی تاریخ، فلسفهی سیاست، فلسفهی سیاسی، جامعهشناسی سیاسی، الهیات اجتماعی تقاضا داریم که با نظرات و پیشنهادهای خودشان ما را یاری برسانند.
#اهداف_کانال
@doranejadid
❎ امکان عبور از مدرنیته و ظهور یک دوران تاریخی جدید در عالم
مدرنیته، شیوههایی از زندگی و سازماندهی اجتماعی است که از قرن هفدهم در اروپا پیدا شد و بهتدریج در سرتاسر عالم، کم و بیش نفوذ پیدا کرد. با این وجود، در اواخر قرن بیستم و در آغاز هزارهی جدید، بسیاری از اندیشمندان چنین استدلال میکنند که جهان در آغاز عصری نو قرار گرفته است و علوم اجتماعی باید در برابر آن واکنش نشان دهند؛ چراکه این عصر نوپدید ما را به فراسوی مدرنیته کشانده است. بسیاری از اصطلاحات ما را به این گذار آگاه میکنند؛ مانند نظام اجتماعی جدید؛ جامعهی اطلاعاتی و جامعهی مصرفی. این واژگان به ما یادآور میشوند که حالت پیشین امور اجتماعی در شرف پایانگرفتن است و ما وارد دورهی پسامدرنیته و پساصنعتی شدهایم.
برخی دیگر از اندیشمندان در معرفی #عصر_جدید، تحولات نهادی را مطمح نظر قرار میدهند؛ مثلا معتقدند که ما از "نظام مبتنی بر ساخت کارخانهای کالاهای مادی" بهسوی نظامی گام برمیداریم که اساسا با "اطلاعات" سروکار دارد. فرانسوا لیوتار، که شیوع واژهی پستمدرنیته به وی منسوب است، دوران جدید بعد از #مدرنیته را «رویگردانی از کوشش در جهت مبتنیساختن #معرفت_شناسی بر پیشرفت طراحیشده بهوسیلهی انسان و دوریگزیدن از این نوع اعتقاد» تعریف میکند. به باور لیوتار، در عصر جدید، جوامع انسانی میخواهند از "روایت بزرگ" و "طرح داستانی" مدرن که میگوید بشریت همچون موجوداتی با گذشتهی معین و آیندهی پیشبینیشده است، عبور کنند.
#آیت_الله_خامنهای، که دیدگاه تاریخی ایشان مسبوق به سالهای پیش از پیروزی #انقلاب_اسلامی است، به امکان شکلگیری دوران جدیدی در عالم اشاره کرده و ضمن تصریح بر تحققپذیربودن آن، اسلام را واجد توان و توشهی لازم برای معماری #دوران_جدید_عالم معرفی میکنند. ایشان برای این منظور بر توحید اجتماعی و معنویت فطری تاکید کرده و افق مطلوب و منوی انقلاب را دستیابی به تمدنی بر مبنای قرائت اجتماعی از اسلام برای بسط معنویت فطری عنوان مینمایند.
#مدرنیته
#عبور_از_مدرنیته
#قرن_هفدهم
#پستمدرنیسم
#لیوتار
#آیتالله_خامنهای
#تمدن_نوین_اسلامی
#دوران_قدیم_عالم
#توحید_اجتماعی
#معنویت_فطری
@doranejadid
❎ نیل پستمن و نقد فرهنگ تکنولوژی
نسبت #فرهنگ انسان با #ابزار در سه دوره دچار تحولات عمدهای شده است که میتوان آن را در سیر تاریخی بشر از یکدیگر متمایز کرد. یعنی ارتباط انسان با ابزار در دورههای نخستین پیدایش ابزار، موجب ایجاد #فرهنگ_ابزار شد؛ سپس این فرهنگ با شکلگیری دستگاه چاپ به #فرهنگ_تکنوکراسی تغییر صورت داد. امروزه پیدایش وسایل ارتباط جمعی و کامپیوتر از فرهنگ جدید به اسم #تکنوپولی خبر میدهد.
الف) فرهنگ ابزار
اصطلاح فرهنگ ابزار، رابطه انسانهای آن جامعه را با مبانی اعتقادی و سیستم اجتماعی و این ابزار مشخص میکند. جوامع دارای فرهنگ ابزار میتوانند مقادیر زیاد و متنوعی از این ابزار را دارا باشند؛ امّا تعالیم مذهبی و #جهان_بینی دینی، #ایدئولوژی هدایتکننده و کنترل کنندهای است که کاربرد ابزارآلات و کم و کیف استفاده از آنها را تعیین میکند. این فرهنگ، وحدت و همگانیبودن خود را از مبانی متافیزیکی (غیرمادّی) گرفته است. این، "تفکر" است که به هستی معنا میبخشد و مانع آن میشود که تکنیک (فن) خود را بر انسانها و نیازهای آنان تحمیل کند. مهمترین ابزاری که در این دوره، ابداع شده، #آسیاب، دوربین نجومی، #باروت و #ساعت بوده است.
ب) فرهنگ تکنوکراسی
در یک جامعه تکنوکرات، ابزارآلات، نقش کلیدیای را در جهان اندیشههای فرهنگی آن جامعه برعهده دارند. همه شرایط، تحوّلات و خواستهها و تمام ویژگیهای اجتماعی باید تا حدود زیادی، تابع خواستهها و ضوابطی باشد که رشد این تکنیک و سیر تکاملی آن ایجاب میکند؛ امّا نقش تکنیک هنوز به آن حدی نرسیده است که موجب تغییر در ساختار فرهنگی و تحوّل آن شود. هنوز مبانی ماورایی و اهداف، جای خود را در فرهنگها حفظ کردهاند و هنوز افراد، بر این باورند که ماشین و ابزار صنعتی، همچنان در استخدام بشریت خواهند بود و هرگز به قدرت حاکم مبدّل نخواهند شد.
مهم ترین وسیلهای که در این دوران ابداع شد، #ماشین_چاپ است. با این اختراع، یک تحوّل عظیم در ساخت فرهنگ، رخ داد و آن، تبدیل فرهنگ شفاهی به فرهنگ مکتوب بود. از این پس، عنان ارابه فرهنگ، به دست "کتاب" افتاد. کتاب، بهعنوان مهمترین محصول #تکنیک، ویژگیهایی داشت و مربوط به متنی میشد که در چارچوب آن به چاپ رسیده است. این خصوصیت باعث تمییز "مفهوم نوشتاری" از "مفهوم شفاهی" میشود.
ج) فرهنگ تکنوپولی
وجه بارز این فرهنگ، قراردادن #تکنولوژی بهجای خداست و لذا شاخصهی آن، "خدایگونه"بودن آن است. یعنی فرهنگ، اعتبار خود را در تکنولوژی جستوجو میکند و دستورالعملهای خود را از تکنولوژی میگیرد. این راه، الزاماً به فروپاشی و نابودی باورها و عقاید سنّتی منتهی میشود. نظام تکنوپولی را این چنین میتوان تعریف کرد: "نظامی که در آن، جامعهی انسانی سیستم ایمنی و قدرت دفاعی خود را در برابر تهاجم سیل اطلاعات از دست داده است». در این فرهنگ با کاهش اعتقاد به اهداف و کمرنگشدن "ماورا" در زندگی مواجهیم.
در این فرهنگ، «وسیله» با «هدف»، یکی میشود و دیگر بدانمعنا هدفی وجود ندارد که بتواند مانع استفادهی بیمورد از تکنیک شود. خصلت نظام تکنوپولی، انبوه اطلاعات است که در قالب ابزاری چون کامپیوتر و تلویزیون ایفای نقش میکند.
نيل پستمن در اثری با همین نام با رد خنثيبودن تكنولوژي، به تأثيرات و پيامدهاي ورود و گسترش تكنولوژي در #عصر_جديد پرداخته و جامعهي #آمريكا و فرهنگ حاكم بر آن را مورد نقد و بررسي قرار داده است. ويليام ملودي نیز "جامعهی اطلاعاتي" را از محصولات تکنولوژی جدید میداند و به توصیف آن میپردازد.
#مکاتب_فلسفهی_تاریخ
#جبر_تکنیک
#جهتداری_تکنولوژی
#فرهنگ_ابزار
#تکنوکراسی
#تکنوپولی
#نیل_پستمن
#ويليام_ملودي
#آسیاب
#ساعت
#ماشین_چاپ
#کامپیوتر
#جامعهی_اطلاعاتی
@doranejadid
⭕️ راه متفاوت آلمان برای ساخت نهاد دولت
بیشک صلح #وستفالیا نکتهی کانونی طرحهای دولتسازی است. از این نقطهی تاریخی بهاینسو شاهد چهار الگوی عمده بودهایم: الگوی فرانسوی، الگوی انگلیسی، الگوی روسی و الگوی آلمانی. اطلاعات ما دربارهی الگوی روسی محدود است و منابع چندان جدیای در این رابطه در دست نیست. اجمالا تفاوت در الگوهای #دولت_سازی را میتوان به تفاوت در سنتهای حقوقی این ملتها ارجاع داد.
سنت حقوقی آلمان، بعد از سقوط امپراتوری #روم و متاثر از نواندیشی مسیحی شکل گرفت. این سنت بعدها متاثر از آموزهی حاکمیت #ژان_بدن و آموزهی staatstrason #ماکیاوولی قرار گرفت تا راه ویژهی خود را در #عصر_جدید دولت-ملتها پیدا کرده و نظام سیاسی و اجتماعی خود را بر بنیان آن بنا کند. مسیر #دولتسازی آلمانی بهتبع سنت حقوقی متفاوتاش با دولتسازی فرانسوی و انگلیسی متمایز میشود. این الگو نه مانند شیوهی فرانسوی بر بنیان تمرکز قدرت در دستان شاه استوار شده؛ و نه مانند الگوی انگلیسی بهتبع جنگهای مذهبی بهسمت دولت سکولار مطلقه غش کرده است. بنیان سنت دولتسازی آلمانی را باید با تاخیری تاریخی در اندیشهی نویسندگان کتاب «منشورات رایش» پی گرفت که از آموزهی حاکمیت ژان بدن تاثیر پذیرفته است.
هوشمندی نویسندگان منشورات رایش برای امروز ما الهامبخش و بصیرتافزاست. آنان متوجه شدند که راه آلمان برای دولتسازی، متفاوت از راه #فرانسه و انگلیس است و مفاهیمی که در زمینههای اجتماعی #ایتالیا، فرانسه و #انگلیس متولد شدهاند، نمیتواند پاسخگوی نیازهای #وضعیت_تاریخی آلمان باشد و بنای دولت بر بنیان آن استوار گردد. رقمزنندگان این سنت حتی به این نکته نیز پی بردند که مراجعه به سیاست ارسطو نیز افاقهای در دولتسازی آلمانی نخواهد داشت. آنها مسیر بومی و اختصاصی خود را یافتند و بهاینترتیب شیوهی دولتسازی آلمان متمایز از دولت فرانسوی و انگلیسی بنا نهاده شد.
#سیاست_ما
#سیاست_به_زبان_ساده
https://www.instagram.com/mh.taheri1980/
https://virgool.io/@mhtaheri
|
🟥 پس از قریب به چهار و اندی سال کار مقدماتی در این کانال، اعم از: پرداختن به ترمینولوژی #عصر_جدید، #فلسفه_تاریخ، #ژئوپلیتیک، #استیت و #دولت_مدرن، #ساخت_تاریخی_روش و نهایتا #استعمار، اکنون میتوان یک جمعبندی نسبتا قابل قبولی از #روایت_ایران در گذار به عصر جدیدش ارائه داد. بهعبارتدیگر، پس از چهار سال پهنکردن بحث، اکنون به فصل جمعکردن آن رسیدیم.
🔸 تلاش میکنم در فصل جدید، مطالب به دور از موجزگویی باشد. شاید بهتر این باشد که ابتدا یک مطلب موجز به شکل کپشن، و سپس مطلب مبسوطتر با ادبیات عامیانهتر را تقدیم کنم.
🔹پیرنگ اصلی پستها این خواهد بود که نسخهی تمدنی #انقلاب_اسلامی، تنها راه برونرفت از دشوارههای دویست سال گذشتهی این مرزوبوم است. این نسخه، حاصل فهم رهبران انقلاب از تلاقی سه نیرو در شکلدادن به وضعیت ایران معاصر است:
1️⃣ طرح بعثت
2️⃣ تقابل ایران و اسلام با استعمار و #بازی_بزرگ
3️⃣ میراث پنج نهضت تحولخواهانهی ایرانی در دو قرن گذشته
🔹ماحصل فهم عمیق از نحوهی تلاقی این سه نیرو در شکلدادن به #ایران_معاصر، رهبران انقلاب را به ضرورت پیریزی نقشهی راه تمدنی انقلاب برای شکلدادن به #نظم_جدید رهنمون ساخته است.
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
📮 #مدرنیته با برافراشتن پرچم #ترقی، ملتهای مختلف از جمله #ایران را در فرآیندی از داد و ستد فرهنگی و تمدنی قرار داده که ماحصل آن را به اختصار میتوان #انحلال در فرهنگ و تمدن مدرن نام نهاد. اگرچه ریشههای #فرآیند_انحلال را باید در دربار #آققویونلوها و ازدواج شاه ایران با شاهزاده خانم مسیحی اهل #ونیز دنبال کرد، اما اثربخشی این فرآیند، در دورهی #قاجار، در زمان حکومت #فتحعلیشاه آشکارتر از آن گردید که بتوان نادیدهاش گرفت. بدینترتیب #ایران_پس_از_اسلام به اسارت مکانیزمهای #بازی_بزرگ درآمد و اقتدار حاکمیتیاش در معرض زوال و انحطاط قرار گرفت.
🔸 اگرچه از زمان فتحعلیشاه تا به امروز شاهد ظهور دستکم #پنج_نهضت_تحولخواه در ایران برای بازیابی #اقتدار_ملی بودهایم، اما آخرین نهضت، یعنی #انقلاب_اجتماعی_اسلامی تنها نهضتی بوده که قدرت #مقاومت در برابر فرآیند انحلال را از خود نشان داده است.
🔹 آیتالله خامنهای معتقدند که با تکیهبر این مقاومت میتوان از تاریخ جدید ایران و آغاز #عصر_جدید در عالم سخن گفت. #روایت_ایران میکوشد این فرآیند را به اختصار از زمان #ایلامیان تا به امروز به تصویر بکشد و نشان دهد که چرا و چگونه تدبیر #آیتالله_خامنهای برای قراردادن تاریخ ایران در وزان عصر جدید، شاهراه خروج از #ناترازی_تمدنی ایران میانه و معاصر است.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
|
1️⃣ از 4️⃣ ایران؛ فرصت ساخت تصمیم بزرگ
🔸 اسرائیل پاسبان #نظم_جهانی در منطقهی راهبردی #غرب_آسیا از پس از جنگ جهانی دوم تا به امروز بوده است. حضور آن بهمعنای تداوم #نظام_سلطه، تزلزل آن نشانهی رو به اضمحلال بودن این چیدمان، و برچیدهشدنش لازمهی ایجاد #نظم_جدید در منطقه و جهان است. سرنوشت این بختک 77 ساله امروز به #تصمیم_بزرگ ملت رشید ایران گره خورده است. این روزها یکی پس از دیگری میروند تا این تصمیم و عزم را به بخش طلایی و درخشان #روایت_ایران در گذار به #عصر_جدید مبدل سازند.
🔹 پایان #جنگ_جهانی_دوم و ترسیم مرز دولت-ملتهای جدید، آغاز رسالت #اسرائیل در محافظت از هژمونی قدرتهای پیروز، در منطقهی غرب آسیا بود. 29 نوامبر 1947میلادی، نطفهی این طفل شوم بسته شد و باطل، باری دیگر لباسی از جنس جغرافیا به تن کرد. اگرچه مخالفت کشورهای عربی این آغاز را قریب به یک سال به تاخیر انداخت، اما 14 می 1948میلادی، پرچم از #نیل تا #فرات، در شرق #مدیترانه به اهتزار درآمد؛ عبادتگاه #ابراهیم_حنیف علیهالسلام نیز به جولانگاه ابلیس بدل شد.
🔸 از آن روز تا به امروز، اسرائیل نماد شوم طفیلیشدن #نظم_شرقی در برابر #نظم_غربی بوده است؛ نماد چیرگی #زیستجهان_اقیانوسپایه بر ملتهای متعلق به #زیستجهان_زمینپایه. تاریخ گواهی میدهد که تداوم این رسالت و اهتزاز این پوستین، تنها با پیروزی تصورناپذیر #انقلاب_اسلامی به چالش کشیده شده است؛ چالشی که اینک میرود تا به بازی مرگ یا زندگی تغییر وضعیت دهد.
ادامه دارد....
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
|
2️⃣ از 4️⃣ ایران؛ فرصت ساخت تصمیم بزرگ
🔸 پنجمین موج تحولخواهی در #ایران_معاصر با انقلاب اسلامی رقم خورد. رهبران #موج_پنجم برخلاف رهبران پیشین معتقد بودند که حل چالشهای اساسی #ایران نیازمند بازتعریف منطقهی غرب آسیا در معادلات جهانی است. زیرا وضعیت کشورهای این منطقه تابع رژیمهای امنیتیِ تعریفشده برای این نقطه از جهان است؛ این رژیمها تعریف میشوند تا دوام و تداوم ناموازنهی حاکم بر روندهای #نظام_بینالملل بهنفع #قدرتهای_اقیانوسپایه حفظ شود و پایدار بماند.
🔹 رهبران انقلاب به این نکته پی بردند که #مسالههای_ایران حل نخواهند شد، مگر اینکه مسالههای کشورهای #غرب_آسیا حل بشوند. در این نگاه فراملی و تمدنی، مسالهی کشورهای مسلمان و مسالههای منطقهی غرب آسیا همانند #ظروف_مرتبطه فرض شده است؛ بهطوریکه تحولی کوچک در یکی از این ظرفها، لاجرم بهشکل طبیعی تحول در کلیهی ظروفهای مرتبطه را در پی دارد. استعارهی «ظروف مرتبطه» بهنحو ضمنی بر بنیان نظریهی #وحدت_طبیعی_جغرافیایی استوار شده است؛ این نظریه را میتوان به منطقهای با وسعت سند تا نیل تطبیق کرد.
🔸 شواهد و تجربههای تاریخی گواهی میدهند که آرامش و صلح جهانی، تابع آرامش و صلح در #فلات_ایران و پیرامون آن -از #سند تا #نیل- بوده است. این منطقه بهطور طبیعی واجد یک جغرافیای مشترک است که تبعات خاصی را بر آن بار میکند. برای مثال؛ هرگاه تعادل و تعاملی در این جغرافیای مشترک به راه بیافتد، بههمپیوستگی طبیعی آن میتواند ضامن صلح و ثبات و آرامش در گسترههای فراتر از #هیمالیا و آنسوتر از #مدیترانه باشد. بهعبارتدیگر، #دست_پنهان_جغرافیا بهمدد #آمریت_محیط_طبیعی مندرج در منطقه، سرنوشت جمعیتهای مستقر در این شعاع را به هم دوخته و ایشان را #همسرنوشت کرده است. با این اوصاف، اینمنطقه را میتوان سرزمین #همسرنوشتان نامید.
🔹 ملتهایی که در غرب آسیا زندگی میکنند، خواه یا ناخواه بهدلیل #تحرک_جغرافیایی بههموابستهشان، سرنوشت مشترکی را نیز در تاریخ دنبال کرده و میکنند. حتی #نظم_غربی نیز آن را تحتعنوان کژتابانهی #خاورمیانه میشناسد؛ آمریکا کل این منطقه را ذیل فرماندهی واحد #سنتکام کنترل میکند؛ علوّ #قدرتهای_اقیانوسپایه در گرو آشفتگی این منطقه است. همسرنوشتان این منطقه هرگاه از این پیوستگیشان غفلت ورزیدهاند، تقلای ایشان برای تحول و تغییر و پیشرفت، به یک چرخهی باطل پرهزینه و کمثمر تبدیل شده است. دقیقا ملهم از این نگاه بود که مسالهی #فلسطین در نوک پیکان اندیشهی سیاست خارجهی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته؛ این سیاست تا به امروز تداوم یافته؛ اکنون نیز به نقطهی سرنوشتساز خود رسیده است.
🔸 #حزبالله_لبنان ذیل همین نگاه راهبردی در سال 1982میلادی، با حمایت آشکار و قاطع جمهوری اسلامی در بیخ گوش رژیم اشغالگر #قدس تاسیس شد. تاسیس این نهادِ نیکپی نشانهی واضحی بود از عزم #نظام_اسلامی برای درافتادن با #نظام_سلطه، پایانبخشیدن به #ناترازی_تمدنی در غرب آسیا، بنای رژیم جدید منطقهای جهت ایجاد #توازن_تمدنی، و بنیانگذاری #نظم_جدید_بشری.
🔹 تداوم این سیاست بهمرور زمان به تولد #جبهه_مقاومت انجامیده و منطق ویژهی خود را بهعنوان یکی از مولفههای تاثیرگذار بر نظم جدیدی که در حال شکلگیری است، بر جهان در حال گذار تحمیل کرده است. جبههی مقاومت را میتوان نخستین فرزند #تمدن_نوین_اسلامی دانست. ظهور این قدرت منطقهای یکی از نشانههای انکارناپذیر نزدیکی به قلههای آرمانی #انقلاب_اسلامی است. جمهوری اسلامی با حمایتهای علنی خود از جبههی مقاومت، اعتقاد راسخ خود به همسرنوشتی ملتهای غرب آسیا را تا به امروز فریاد زده است. شنیدن این صدای رسا و نجاتبخش، بخش مهمی از #روایت_ایران در گذار به #عصر_جدید است. شنیدن این صدا کمک میکند تا در ساختن #تصمیم_بزرگ قدمهای مستحکمی را برداریم.
ادامه دارد....
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
|
3️⃣ از 4️⃣ ایران؛ فرصت ساخت تصمیم بزرگ
🔸 تولد #جبهه_مقاومت، نشانهی باروری اندیشهی پشتیبان #انقلاب_اسلامی است. این ولد صالح نشان داده که انقلاب اسلامی، صرفا یک تغییر سیاسی درونمرزی نیست که #شاه_رفت_امام_آمد را نماد آن بدانیم. طلوع اندیشهی اسلامی از این خاک نشان داد که حق در این زمانه، در پناهگاه دیرین خداپرستان -یعنی ایران- ردای #جغرافیا به دوش انداخته و با مرکزیت #چهارراه_طبیعی_جهان و گذرگاه تمدنهای شرقی عزم آن دارد که باری دیگر نظمی جدید را در عالم به پا کند.
🔹 روزها یکی پس از دیگری تا به امروز پیش رفتهاند تا #نظم_قدیم به درک این واقعیت دست یابد که تداوم، توسعه و قوتگرفتن جبههی مقاومت و در رأس آن حزبالله، شاخصی عینی برای سنجش و پایش امکان تحقق #نظم_جدید و گذار از #نظام_سلطه به نظمی انسانیتر و البته مبتنیبر مختصات شرقی است. عطف به این امر، خاک #فلسطین که از دیرباز دروازهی صدور یا ورود نظمهای جهانی «از شرق به غرب» و «از غرب به شرق» بود، به آوردگاه رویارویی «نظم قدیم» با «نظم جدید» تبدیل کند.
🔸 اتفاقات و حوادث پربسامدی که این روزها در شرق #مدیترانه، با محوریت #غزه و #لبنان در حال وقوع است، تابلوی وضعیت مواجههی دو نظم با یکدیگر است. علایم و نشانگانی که این داشبورد به نمایش میگذارند، کموکیف درگیری این دو نظم را به تصویر میکشند. #صبر_جمیل و پایبندی به اصول انسانی ازسوی جبههی مقاومت دریکسو، و جابهجایی مرزهای توحش و درندگی و دریدگی از جانب رژیم کودککش #اسرائیل درسمتدیگر، آیینهی تمامنمایی است که تمایز دو نظم را در چشم جهانیان به نمایش گذاشته است.
🔹 اینک سرزمینهای مقدس کرانهی خاوری مدیترانه شاهد رویارویی #نظم_زمینپایه با #نظم_اقیانوسپایه است. حدودات سرزمینی لبنان و اسرائیل اینک دیگر نه صرفا دو #مرز، بلکه کرانهی دو #نظم هستند. دریکسمت، روح شرقی بیدارشده و آمادهی بازپسگیری میراث و منزلت تاریخی خویش است؛ درسمتدیگر، چنگالهای نظم استعماری با پیکر پاک و بیدفاع کودکان درافتاده و آخرین تقلای خود برای بقا را به نمایش گذاشته است. ارادهی ملتهای متعلق به هر کدام از این دو سمت در روزهای آینده تعیین خواهند داد که سمت برنده در بازی مرگ یا زندگی، از آنِ کدامین نظم است؛ از آنِ نظم رو به زوال یا از آنِ نظم در حال شکلگیری.
🔸 #روایت_ایران در گذار به #عصر_جدید نورافکنی است برای فهم پیوند وجودیِ ما به این صحنهی عظیم جهانی. روایت ایران میگوید که در کدام سمت و چرا و چگونه باید ایستاد.
ادامه دارد....
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
|
4️⃣ از 4️⃣ ایران؛ فرصت ساخت تصمیم بزرگ
🟥 هویت جمعی بینالملل خستهنشو
🔸 خاتمهبخش این سلسله یادداشت، عبارتی است از پرچمدار بازگشت #همسرنوشتان به هویت طبیعی و تاریخی خودشان. آیتالله خامنهای حفظهاللهتعالی 📎 میفرمایند:
📩 خیمهای که اینجا سرِپاست، ریسمانها و میخهای عمیقی که این خیمه در سرزمین اسلامی دارد، در کشورهای دیگر کوبیده شده است. این، هنر هویت شماست... ما میتوانیم پایههای غلطی را که قدرت اقتصادیِ متمرکزِ متراکمِ دستگاههای شیطانی برای خودشان بهوجود آوردهاند، به چالش بکشیم. در دنیا جنگ راه میاندازند؛ قحطی بهوجود میآورند و بحران ایجاد میکنند... بحرانآفرینی، جنگآفرینی و ایجاد نظامهای خشن و قسیالقلب مثل اسرائیل کار اینهاست. باید اینها را به چالش کشید. چه کسی میتواند؟ یک #هویت_جمعى_بینالمللى_زندهی_خستهنشو؛ متکی به ایمان قلبی و دینی... قدرتها را به چالش بکشد؛ تعدیل کند و در نهایت آنها را از بین ببرد.
🚩 پینوشت:
#روایت_ایران در گذار به #عصر_جدید، با عنایت به این خیمه و افراشتهشدن آن در قلب #سرزمینهای_میانه و #چهارراه_طبیعی_جهان سامان مییابد.
ایران در این #تصمیم_بزرگ، کانون ظهور یک #هویت_جمعى_بینالمللى_زندهی_خستهنشو است. این هویت همانگونه که در حال تغییر چهرهی جغرافیای #جبهه_مقاومت است، میتواند چهرهی #غرب_آسیا و بلکه جهان را نیز متاثر از خود کند.
تاریخ انتظار میرود تا شاهد #صادرات_صلح_و_ثبات به سرتاسر جهان باشد؛ صلح و ثبات و آرامشی که از قلب تپندهی سرزمین همسرنوشتان، یعنی #ایران میجوشد.
به امید روزهای پر از امید و ایمان.
🔸 پایان
🔹 قسمت اول
🔹 قسمت دوم
🔹 قسمت سوم
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔹 چگونه دست اندیشهی استعلایی غرب از آستین رقابتهای ژئوپلیتیکی بیرون آمد؟ ایران معاصر چگونه در په
|
🔴 استعلای جغرافیایی، زیربنای استیلای سیاسی
📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل
3️⃣ از 4️⃣
🔸 تولد #استیت در قرن هفدهم و گذار از حکومتهای بسیط سنتی به #دولت_مدرن، بهشکل معناداری مقارن بود با اوجگرفتن #مسابقه_جغرافیایی در #اروپای_غربی و شیوع رقابتهای ژئوپلیتیکی با محوریت قدرتهای سیاسی نوظهور در آن منطقه. #ایران_معاصر نیز در اثنای همین مسابقات و رقابتها، و مشخصا در کشاکش #بازی_بزرگ (Great Game) 📎 متولد شد. تبیین این امر باید در کانون #روایت_ایران در گذار به #عصر_جدید قرار بگیرد.
🔹 در امتداد #رقابتهای_ژئوپلیتیکی بود که چهرهی جهان تغییر یافت و به شکلی که امروز میشناسیم، درآمد. برای تصویرسازی از جهان فردایی که هماینک بهسوی آن در حال حرکتیم و بنای #نظم_جدید ی که هماینک برای ساختن آن میجنگیم، ناگزیریم که منطق پشت این مسابقات و رقابتها را بشناسیم و آن را بهنحو مقتضی و مطلوب تغییر دهیم. ازاینرو درک دقیق «منطق مرزبندی نظم وستفالیایی»، یک مقدمهی اجتنابناپذیر برای معماری نظم آینده محسوب میشود.
🔸 باید توجه داشت که «منطق مرزبندی» و شیوهی تعریف و ترسیم #مرز در صلح وستفالیا، بهعنوان سلاح بسیار نرم امنیتی بهکار گرفته شد. #سوپر_سافت_پاور تمدن غرب از همان بدو تولدش، ایدهی مرز و چگونگی ترسیم و تنظیم و تغییر و تثبیت آن بوده است. برونداد این سلاح در لحظهی نخستین، تبدیل بیش از 500 واحد فئودالی (#کانتون) به 30 کشور (#کانتری) و تولد 30 دولت-ملت در اروپا بود. اگر در دورهی اخیر، ارعاب ناشی از بمب اتم به #جنگ_جهانی_دوم فیصله داد، در #قرن_هفدهم، این قدرت ناشی از #منطق_مرزبندی بود که توانست به جنگهای صدسالهی اروپایی و #جنگهای_سیساله_مذهبی در 1648میلادی خاتمه بخشد.
🔹 با تکیه بر مدعای فوق میتوان گفت که قدرت فائقهی تمدن غرب در منطق مرزبندی و #استعلاء_بر_جغرافیا ظهور پیدا کرده است. غرب در پدیدهای تصرف کرده که هیچگاه تصور نمیشد تغییر آن در بضاعت بشر بگنجد. البته باید توجه داشت که غرب این امکان را ابتدا با سستکردن پایههای #منطق_صوری و گذار از #ذاتباوری و تاسیس بنای شامخ #روش (method) بهدست آورد و در گامی دیگر، این امکان را با #تفکر_جغرافیایی و #قدرت_اقیانوسپایه محقق نمود؛ دانش و تکنولوژی و صنعت نیز در خدمت این ایده بوده است. پس پربیراه نیست که بگوییم: دستبردن در #امتناعات_جغرافیایی و ایجاد امکانات جغرافیایی، از #اندیشه_استعلایی غرب برخاسته و به #دولت_استیلائی مدرن منتهی شده است.
🔸 نتایج شگفتانگیز کاربست منطق مرزبندی #وستفالیا چنان خیرهکننده بود که بعدها نیز بهعنوان ابزار قدرت، جهت کنترل دیگر مناطق جهان بهکار گرفته شد. بدینترتیب، این نظم بهتدریج در اقصی نقاط جهان رسوخ یافت؛ با الگوی خود سرزمینهای مختلف را درنوردید؛ قلمروهای گوناگون را بهمثابه #ظروف_مرتبطه به یکدیگر متصل ساخت؛ در نهایت، شیر کنترل این ظروف و شیب تغییر تبادلات فیمابین آنها را بهدست خویش گرفت و آن را بهدست #آنگلاسکسون ها داد. این همان خط داستانی است که نقاط تمدنخیز مشرقزمین را طفیلی #سرنوشت غرب کرده است.
🔹 اکنون که قریب به 400 سال از آن تاریخ میگذرد، منطق مرزبندی وستفالیایی همچنان بهعنوان یک حربهی حیاتی در اختیار قدرتهای غربی است. #مرزبندی و تعیین مرز، ناموس #نظم_جهانی است. این منطق هم اینک نیز برای مهار قدرتهای نوظهور، بهمنظور حفظ #انحصار در مدیریت تحولات جهان بهکار گرفته میشود. تجزیهی کشورهایی که به سطحی از #پیشرفت دست پیدا میکنند و ایجاد اتحادیههای منطقهای نمونهای از مصادیق کاربرد #منطق_مرز در روزگار ماست.
🔸 مطالعهی دانشهای مرتبط با #توطّن و ادارهی #سرزمین نشان میدهد که این منطق در انحصار معماران ژئوپلیتیک جهان قرار دارد. شکستن این انحصار و تعیین منطقی جدید برای مرزبندی، و چه بسی وضع و جعل پدیدهای غیر از #سرحدّات و #مرز برای صیانت از تمایزات فرهنگی، یکی از الزامات گذار به #نظم_جدید_جهانی و تصویرسازی از #تمدن_نوین_اسلامی است.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔴 درکِ مکانتِ زمان، راهی برای فهم #روش در #ساخت_سیاسی
🔹 مباحث #ژئوپلیتیک در کانال «دقایقی پیرامون دوران جدید عالم»، در یک سیر طبیعی رخ داد. ما ابتدائا میخواستیم راهی برای استفاده از #فلسفه_تاریخ برای پرداختن به مسالههای عینی سیاست و مشخصا برای #دولتسازی پیدا کنیم. فلسفهی تاریخ در آسمان بحث میکند و نتایجی که میگیرد، انتزاعی به نظر میرسد. اگر احکام و قوانین و اصول فلسفهی تاریخ نتواند به زمین واقعیت و عینیت نزدیک شود، #رویا و خیال و #اتوپیا پنداشته و انگاشته خواهد شد. بهعبارتدیگر، تا وقتی که عصر و زمان، مکان پیدا نکنند، اثبات شکلگیری #عصر_جدید در عالم میسور نخواهد شد.
🔸 در این راستا متوجه شدیم که یکی از مکاتب عمدهی فلسفهی تاریخ، نگاه جغرافیایی به حرکت #تاریخ و تاثیر امکانها و #امتناعات_جغرافیایی در شکلدادن به فرهنگ و سیاست و اقتصاد است. نتیجه گرفتیم که فلسفهی تاریخ در نخستین قدم برای زمینیشدن باید #لباس_جغرافیا به تن کند تا بتواند حضور خود را در متن تصمیمهای کلان اجتماعی و زندگی روزمره نشان دهد. وقتی زمان لباس جغرافیا میپوشد و مکانت پیدا میکند، رد پای تاریخ بر زمین هویدا میشود و تغییر تاریخ و پیچهای تاریخی امکان بررسی و رد و تایید پیدا میکند.
🔹 ژئوپلیتیک یکی از بهترین بسترها برای زمینیکردن و عینیکردن و محسوسکردن احکام فلسفهی تاریخی است. برای نمونه، #نزاع_تاریخی_حق_و_باطل یکی از مهمترین مباحث فلسفهی تاریخی شیعه است. اما اگر نتوانیم این نزاع را در روی زمین به تصویر بکشیم، احساس خواهیم کرد که با یک بحث انتزاعی روبهرو هستیم. چون ما در واقعیت روزمره، با حق و باطل محض مواجه نیستیم و بلکه با اختلاط آنها طرفیم. باید نشان دهیم که #حق_و_باطل تاریخی چگونه به یک #تمدن در روی زمین تبدیل شده است؟ پاسخ به این سوال، نیازمند توضیح و تبیین کیفیت و چگونگی #جغرافیادارشدن_حق_و_باطل است. توضیح این مطلب را ذیل الهیات جغرافیا دنبال کردیم.
🔸 طرح الهیات جغرافیا نیز در همین راستا دنبال شد. الهیات جغرافیا میتواند واسط فلسفهی تاریخ و ژئوپلیتیک باشد و ما را به #نظریه_سیاسی عبور دهد. زیرا اگر بتوانیم #الهیات_جغرافیا را صورتبندی کنیم، کمک خواهد کرد که فلسفهی تاریخ شیعی را به نظریهی سیاسی نزدیک کرده و به تولید و تدوین #نظریه_دولت و تصویرسازی از الگوی #دولت_مطلوب_اسلامی نزدیکتر شویم.
🔹 این مسیر، مباحث #روش و #دولت را نیز به همدیگر نزدیکتر کرده و سیر مباحث را قابل اعتنا میکند. این رهیافت در فقدان #فلسفه_سیاسی_اسلامی، که بهنوبهی خود ناشی از عدم #امتداد_سیاسی_فلسفه_اسلامی است، قابل پیگیری و حائز اهمیت و ضرورت است.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
آخرین قطعه از سلسله یادداشتهای: «معماری صلح و پیشرفت در #سرزمین_میانه، از #سند تا #نیل» با عنوان «جابهجایی محور توازن منازعات تمدنی به #مدیترانه».
در این یادداشتها به سراغ منطق درونی جابهجایی نقطهی توازن منازعات تمدنی رفتیم و سعی کردیم چشماندازی از بحران #غرب_آسیا، از منظر کلان ارائه نماییم.
1️⃣ یادداشت اول: وابستگی توازنبخش
2️⃣ یادداشت دوم: منطق طبیعی مرز
3️⃣ یادداشت سوم: استعلای جغرافیایی زیربنای استیلای سیاسی
4️⃣ یادداشت چهارم: جابهجایی محور توازن منازعات تمدنی به مدیترانه
#روایت_ایران
#عصر_جدید
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔹 منطق دولت مدرن #دست_پنهان_جغرافیا را بهگونهای در طراحی حدّ فاصل #دولت_ملتها و تعیین #مرز بهکار گرفته است که برخی مناطق نمیتوانند مشتری خوب و مناسبی برای جهان توسعه باشند! آنها نامشتری توسعه هستند و این امر یکی از عجایب روزگار است.
🔸 مثلا؛ درحالیکه #ایالات_متحده برای بذل #دموکراسی به مردم #عراق از انواع مختلف تسلیحات نظامی استفاده کرد، حاضر به پذیرفتن برگزاری #رفراندوم و رایگیری همگانی در سرتاسر خاک #فلسطین با حضور همهی مذاهب و اقوام و گرایشهای سیاسی نیست! مثال دیگر؛ #افغانستان است که در تاریخ مدرن همواره میزبان انواع مختلف چالش و بحران بوده است.
🔹 برخلاف بیان رایج و قول مشهور که #امنیت را زیرساخت توسعه میداند، این رابطه میتواند برعکس باشد. اساسا ما در مواجهه با امنیت، با یک مفهوم بسیط و الگوی یکسان و ثابت طرف نیستیم. تفاوت #امنیت_وجودی و #امنیت_کالایی میتواند تمایزات امنیت را توضیح دهد. امنیت برای معماران دنیای مدرن، کالایی است که از طریق فروش آن، زمینه را برای تمنای توسعه فراهم میکنند. چنین امنیتی، امنیت کالایی است. ملتی که امنیت کالایی را خریده، ناخواسته به میزبان بحرانهای کشور فروشنده تبدیل میشود. در این تبادل، کشور فروشنده به امنیت وجودی دست پیدا میکند.
🔸 وجود چندین نقطهی ناامن در برخی مناطق، شکلدادن به #منازعات_مرزی را ممکن میگرداند. این مطلب یکی از لوازم #مسابقات_جغرافیایی است. #ناامنی، شرایط لازم برای فروش توسعه در لوای امنیت کالایی است. توسعه، پیوست امنیت کالایی است. وجود مناطق ناامن، که نامشتری مدرنیته محسوب میشوند، نهتنها بازار مناسبی را برای فروش این کالای گران فراهم میکند، بلکه شرایط خیزش رقیبان را نیز مهار مینماید. افغانستان در شرق سرزمین میانه و فلسطین در غرب این سرزمین، نامشتریهای توسعهی مدرن هستند.
🔹 ارتش ایالات متحده، بخشی از بازار بزرگ این کشور است. 800 پایگاه نظامی امریکا در جهان، شعبههای این مارکتینگ عظیم برای فروش امنیت کالایی به #جریان_سازش در جهان هستند. #سرزمین_میانه در قلب این بازار بزرگ تعریف شده است. آرایش نیروهای نظامی امریکا بر این مطلب صحه میگذارد. با این منطق، ضمن ایجاد محیط مناسب برای دوشیدن کشورکهای نفتخیز حاشیه #خلیج_فارس، ارتش امریکا از خیزش #ایران، #روسیه و #چین نیز مراقبت میکند. با آمدن #ترامپ قرار است که یک بیزینسمن بالای سر این آرایش تکیه بزند.
#روایت_ایران
#عصر_جدید
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| چگونه به شکل ایرانی که امروز هستیم، درآمدیم؟ پاسخ به این پرسش که یکی از محورهای #روایت_ایران است،
|
🔸 #قرن_هجدهم، قرن تبدیل مجمعالجزایر #بریتانیا به امپراتوری فراقارهای بود. تصرف و تسخیر #هند، فتحالفتوح آنگلاساکسونهای جزیرهای به حساب میآمد. ثروت عظیمی که قلعهی نفوذناپذیر هند توانسته بود قرنها در آغوش بکشد، به دست گرگهایی افتاد که از جزیرهای دورافتاده در مغربزمین، از راه #اقیانوس به سراغش آمده بودند. تاریخی که به زبان #سانسکریت نوشته شده بود، ورق خورد و بهتدریج مجبور شد که با مردمان انگلیسی #همسرنوشت شود. این همسرنوشی همچنان علیرغم تغییرات عظیمی که پیش آمده است، تا حدودی پابرجاست.
🔹 فتح هند برای انگلستان، آنچنان که گمان میرود، بیدرد سر نبود. ضربالمثلی جهانی میگوید: «هر که بامش بیش، برفش بیشتر». برف بیشتری که بر پشت بام ملکهی بریتانیا با تصرف هند مینشست، مخاطراتی بههمراه داشت. #انگلستان با این اقدام با آسیب بزرگ دست به گریبان میشد که اگر از آن غفلت میورزید، میتوانست هیبت امپراتوریاش را به کام مرگ فرو ببرد: راههای مواصلاتی طولانی از #لندن تا #دهلی!
🔸 تردد در این مسیر بسیار دور و دراز و پرخطر، بهمعنای درکمینبودن تهدید و حادثه در هر لحظه از لحظات بود. شاید این سنگینی را کسی بهتر از صاحب این امپراتوری لمس نمیکرد. ضربان قلب ملکه، مدام با این گمانه به تلاطم میافتاد که مبادا رقیبی از راه برسد و این مسیر را قطع نماید! #ناپلئون همان رقیبی بود که با حمله به #مصر در سال 1798میلادی، این کابوس را به حقیقت تبدیل کرد.
🔹 ناپلئون به رویای انگلیسی حمله برد. او اعلام کرد که میخواهد از #قاهره عازم #بابل در #بینالنهرین شده و با گذر از #ایران، راهی #هند گردد تا جواهر شرق را از سینهی ملکه بیرون کشیده و بر تاج خود نهد. اگرچه مجنون #فرانسه از رسیدن به این مقصد باز ماند، اما توانست تزار دیوانهی روس را در سودای خود شریک کرده و او را تحریک نماید که از راه شرق و از کرانههای #دریای_مازندران و از گردنههای #هرات، راهی به هندوستان باز کند و خود را به آبهای گرم #اقیانوس_هند برساند.
🔸 بدینترتیب #رقابت بر سر هند، به مسابقهی جغرافیایی دامنهداری تبدیل شد؛ زمینه را برای #بازی_بزرگ فراهم ساخت و سرنوشت دهها ملت را به اسباب رقابت خود تبدیل کرد. بازی بزرگ، یکی از پندآموزترین #مسابقات_جغرافیایی تاریخ جهان است که به رقابت سیاسی، معنای کاملا جدیدی بخشید و ظرفیت بازی قدرت را افزونتر ساخت. از آن زمان تا به اکنون هر پادشاه و حاکمی که از این مقیاس بازی غافل بوده است، نهتنها تاج و تخت خود را بر باد داده، بلکه ملت خود را نیز به دست گرگهای سیریناپذیر #آنگلاساکسون سپرده است.
#روایت_ایران
#عصر_جدید
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔸 از زمانی که کابوس ملکه بهدست #ناپلئون تاویل شد، سیاست امپراتوری #بریتانیا نیز متناسب با احتمالاتی که راه مواصلاتی لندن به دهلی را تهدید میکردند، تحول یافت. پشتیبانی از حکومتهای محلی #غرب_آسیا در صدر اقدامات جدید سیاستمداران #آنگلاساکسون قرار گرفت؛ بدینترتیب ملکهی #انگلیس دست به معماری خاصی در این منطقه زد تا منطقهی حائل زمینی را قریب به چند هزار کیلومتر، پیرامون #هند بچیند. کار این کمربند، ممانعت از دستیابی #روسیه (و بعدها #فرانسه) به مرزهای آبی و خاکی هند بود.
🔹 حکومتهای بومی غرب آسیا، بهدلیل جاماندن از کاروان #ترقی، حکومتهای رو به زوالی بودند. کمترین دخالت خارجی میتوانست این کالاهای گرانقیمت را به طعمهای برای قدرتهای نوظهور #اروپای_غربی تبدیل نماید. یکی از این حکومتهای بومی، سلسلهی جدیدالتاسیس #قاجار در ایران بود.
🔸 روسیه بهدلیل نزدیکتربودن به هند، مهمترین رقیب #انگلیس در آسیا محسوب میشد. روسیه ماهیتا کشوری آسیایی بود. لشگر روس میتوانست با پشتسرگذاشتن #فلات_ایران، بخشهایی از هند را تصرف کند. روسیه، نخستین کشور #غربزده آسیا بود. #پطر_کبیر بهتبع تقلید از اروپای غربی به درجاتی از ترقی دست یافته و خود را در مضانّ قدرت جهانی قرار داده بود. این امر برای ملکهی امپراتوری فراقارهای بریتانیا سنگین میآمد.
🔹 باری به هر طریق، نطفهی #بازی_بزرگ در #مسابقات_جغرافیایی میان روسیه و انگلیس بسته شد؛ یکی برای رسیدن به هند و دیگری برای حفظ هند. زمین و محیط این مسابقهی امنیتی، با تبدیل حکومتها و ملتهای محلی به مهرههای بازی، چیده شد و پیش رفت.
🔸 #جورج_کرزن در اینباره میگوید: ترکستان، #افغانستان، ماورای #قفقاز، ایران و ...؛ برای بسیاری این نامها فقط یک افق دور را تداعی میکنند. اما اعتراف میکنم که از نظر من، اینها نامهای مهرههای شطرنجی هستند در دست کسانی که بناست با آنها بر سر فرمانروایی دنیا بازی کنند.
🔹 صراحت بیان ملکه #ویکتوریا حتی بیش از جورج کرزن بود. او حتی پشت صحنهی این بازی را نیز برملا کرد و گفت: مساله این است که در این بازی، روسیه آقای دنیا شود یا بریتانیا؟!
#روایت_ایران
#عصر_جدید
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| شکلگیری رقابت جدید جغرافیایی غرب در آسیای مرکزی پس از فروپاشی شوروی؛ از این پدیدهی ژئوپلیتیکی تح
|
🔸اگر #بازی_بزرگ کلاسیک را رقابت سیاسی و نظامی میان روسیه تزاری و بریتانیای استعماری در #آسیای_مرکزی بدانیم، #بازی_بزرگ_جدید در وسعتی گستردهتر در قرن جدید، #غرب_آسیا و آسیای مرکزی را به محیط مسابقات_جغرافیایی تازهای تبدیل کرده است. بازی بزرگ اول، آثار مخربی بر #امنیت و توسعهی اقتصادی منطقهی ما به جای گذاشت؛ تبعات این اقدام استعماری موجب شد از ریشههای این رقابت، سناریوهای متعددی برای بیثباتی #سرزمین_میانه پیریزی و اجرا گردند.
🔹اصطلاح #بازی_بزرگ را نخستینبار #آرتور_کونولی 📎 به کار گرفت. آغاز این بازی، سال ۱۸۳۰میلادی بود. برای پایان این بازی دو تاریخ را در نظر گرفتهاند: 1895میلادی (امضای پروتکل کمیسیون مرزی پامیر) یا 1907میلادی. فروپاشی اتحاد جماهیر #شوروی فرصت دیگری بود که بار دیگر غرب را به #رقابت_ژئوپلیتیکی جدیدی در غرب آسیا کشاند که از آن میتوان به #بازی_بزرگ_جدید تعبیر کرد. احمد رشید 📎، تحلیلگر پاکستانی نخستینبار این اصطلاح را برای توضیح و تفسیر وضعیت جدید استفاده کرد.
🔸بازی بزرگ جدید از سال 1990، یک سال مانده به اعلام رسمی فروپاشی قدرت شرقی آغاز شد. دستیابی به #هارتلند و منابع زمینی، زیرزمینی و انسانی مناطق پیرامونی هارتلند، کالای بسیار جذابی برای شکلدادن به رقابت میان کشورهای منطقهای و فرامنطقهای، با تمرکز بر این مختصات از زمین بود. این رقابتها امروزه به مرحلهی پیچیدهتری رسیده است که اینک در یک جغرافیای وسیعتری شاهد دامنگیرشدن جنگ هیبریدی و ترکیبی بسیار خطرناک هستیم.
#روایت_ایران
#عصر_جدید
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid