✍️ بازخوانی یک کتاب
👓 «علم تحولات جامعه؛ پژوهشی در فلسفهی تاریخ و تاریخگرایی علمی»
⛳️ قطعهی شمارهی 13
ه) نظریهی جبر تکنیکی
اصحاب پنجمین نظریه در نگاه به تاریخ، عامل #تکنیک را در امر تکامل تاریخ و تمدن محور اصلی میشمرد. نظریهی تکنولوژیک تاریخ معتقد است که تکامل تاریخی انسان و جامعهی انسانی مدیون تغییراتی است که در زمینهی روابط و مناسبات تکنیکی و فنی بهوجود آمده است. آنها معتقدند هر جامعهای که نظام تکنیکیاش پیشرفتهتر باشد، بالتبع متمدنتر است و از همین طریق بر همهی وقایع کوچک و بزرگی حاکم است که در جهان اتفاق میافتد.
این اصطلاح برای اولین بار توسط تورستین وبلن (Thorstein Veblen) (۱۸۷۵–۱۹۲۹) جامعهشناس و اقتصاددان آمریکایی ابداع شد؛ ویلیام اگبورن، آلفرد نورث، وایتهد و را نیز میتوان از پایهگذاران و معتقدین به این رویکرد در #فلسفه_تاریخ دانست. اگبورن معتقد است که #تکنولوژی یک متغیر ثابتی در دستگاه علمالاجتماعی و تاریخی است و حال آنکه زندگی اجتماعی و تمام فرهنگ انسان یک متغیر وابسته است.
#علم_تحولات_جامعه
#مکاتب_فلسفهی_تاریخ
#جبر_تکنیک
#وبلن
#علمالاجتماع
@doranejadid
❎ نیل پستمن و نقد فرهنگ تکنولوژی
نسبت #فرهنگ انسان با #ابزار در سه دوره دچار تحولات عمدهای شده است که میتوان آن را در سیر تاریخی بشر از یکدیگر متمایز کرد. یعنی ارتباط انسان با ابزار در دورههای نخستین پیدایش ابزار، موجب ایجاد #فرهنگ_ابزار شد؛ سپس این فرهنگ با شکلگیری دستگاه چاپ به #فرهنگ_تکنوکراسی تغییر صورت داد. امروزه پیدایش وسایل ارتباط جمعی و کامپیوتر از فرهنگ جدید به اسم #تکنوپولی خبر میدهد.
الف) فرهنگ ابزار
اصطلاح فرهنگ ابزار، رابطه انسانهای آن جامعه را با مبانی اعتقادی و سیستم اجتماعی و این ابزار مشخص میکند. جوامع دارای فرهنگ ابزار میتوانند مقادیر زیاد و متنوعی از این ابزار را دارا باشند؛ امّا تعالیم مذهبی و #جهان_بینی دینی، #ایدئولوژی هدایتکننده و کنترل کنندهای است که کاربرد ابزارآلات و کم و کیف استفاده از آنها را تعیین میکند. این فرهنگ، وحدت و همگانیبودن خود را از مبانی متافیزیکی (غیرمادّی) گرفته است. این، "تفکر" است که به هستی معنا میبخشد و مانع آن میشود که تکنیک (فن) خود را بر انسانها و نیازهای آنان تحمیل کند. مهمترین ابزاری که در این دوره، ابداع شده، #آسیاب، دوربین نجومی، #باروت و #ساعت بوده است.
ب) فرهنگ تکنوکراسی
در یک جامعه تکنوکرات، ابزارآلات، نقش کلیدیای را در جهان اندیشههای فرهنگی آن جامعه برعهده دارند. همه شرایط، تحوّلات و خواستهها و تمام ویژگیهای اجتماعی باید تا حدود زیادی، تابع خواستهها و ضوابطی باشد که رشد این تکنیک و سیر تکاملی آن ایجاب میکند؛ امّا نقش تکنیک هنوز به آن حدی نرسیده است که موجب تغییر در ساختار فرهنگی و تحوّل آن شود. هنوز مبانی ماورایی و اهداف، جای خود را در فرهنگها حفظ کردهاند و هنوز افراد، بر این باورند که ماشین و ابزار صنعتی، همچنان در استخدام بشریت خواهند بود و هرگز به قدرت حاکم مبدّل نخواهند شد.
مهم ترین وسیلهای که در این دوران ابداع شد، #ماشین_چاپ است. با این اختراع، یک تحوّل عظیم در ساخت فرهنگ، رخ داد و آن، تبدیل فرهنگ شفاهی به فرهنگ مکتوب بود. از این پس، عنان ارابه فرهنگ، به دست "کتاب" افتاد. کتاب، بهعنوان مهمترین محصول #تکنیک، ویژگیهایی داشت و مربوط به متنی میشد که در چارچوب آن به چاپ رسیده است. این خصوصیت باعث تمییز "مفهوم نوشتاری" از "مفهوم شفاهی" میشود.
ج) فرهنگ تکنوپولی
وجه بارز این فرهنگ، قراردادن #تکنولوژی بهجای خداست و لذا شاخصهی آن، "خدایگونه"بودن آن است. یعنی فرهنگ، اعتبار خود را در تکنولوژی جستوجو میکند و دستورالعملهای خود را از تکنولوژی میگیرد. این راه، الزاماً به فروپاشی و نابودی باورها و عقاید سنّتی منتهی میشود. نظام تکنوپولی را این چنین میتوان تعریف کرد: "نظامی که در آن، جامعهی انسانی سیستم ایمنی و قدرت دفاعی خود را در برابر تهاجم سیل اطلاعات از دست داده است». در این فرهنگ با کاهش اعتقاد به اهداف و کمرنگشدن "ماورا" در زندگی مواجهیم.
در این فرهنگ، «وسیله» با «هدف»، یکی میشود و دیگر بدانمعنا هدفی وجود ندارد که بتواند مانع استفادهی بیمورد از تکنیک شود. خصلت نظام تکنوپولی، انبوه اطلاعات است که در قالب ابزاری چون کامپیوتر و تلویزیون ایفای نقش میکند.
نيل پستمن در اثری با همین نام با رد خنثيبودن تكنولوژي، به تأثيرات و پيامدهاي ورود و گسترش تكنولوژي در #عصر_جديد پرداخته و جامعهي #آمريكا و فرهنگ حاكم بر آن را مورد نقد و بررسي قرار داده است. ويليام ملودي نیز "جامعهی اطلاعاتي" را از محصولات تکنولوژی جدید میداند و به توصیف آن میپردازد.
#مکاتب_فلسفهی_تاریخ
#جبر_تکنیک
#جهتداری_تکنولوژی
#فرهنگ_ابزار
#تکنوکراسی
#تکنوپولی
#نیل_پستمن
#ويليام_ملودي
#آسیاب
#ساعت
#ماشین_چاپ
#کامپیوتر
#جامعهی_اطلاعاتی
@doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 آیا مشروطه، تسهیلگر جمهوری است یا مانع آن؟ 💰 تعداد کلمه: 530 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالع
|
🔸 تاریخ یک ملت، قصهی توخالی و مقالی برای سرگرمی نیست؛ روایت را نیز به حساب داستانی که ربطی به حال و روزگار ما ندارد، نباید گذاشت. هم تاریخ وصف حال امروز یک است و هم #روایت_ایران، داستانی است که کالبد جمعیمان را در آیینهی یک ماجرا به خودمان بازنمایی میکند. روایت، مثل آیینه است و روایت ایران، آیینهی اجتماع ایرانیان برای ساخت #ایران_قوی. بازخوانی این واقعه، بخش مهمی از تدوین نظریهی دولت مطلوب ایرانی-اسلامی است.
🔹 بخشی از قیافهی کالبد جمعی ایرانیان را در قامت ماجرای #مشروطه میتوان بازنمایی کرد. بخش عمدهای از چالشهای امروز ما، ظهور چالشهای مشروطه در ظرفی دیگر است. چالشهای حلنشدهی مشروطهخواهی، گسلهایی را در اجتماع ایرانی شکل دادهاند که گاه و بیگاه به لرزه درمیآیند و خرابی بهبار مینشانند و مسیر تصمیم ملی برای ساخت دولت مطلوب ایرانی-اسلامی را ناهموار میسازند.
🔸 جنبش، نهضت یا انقلاب مشروطه، یا هر پیشوند و پسوندی که به قبل از واژهی مشروطه نشانده شود، نشانهی اعتراض ایرانیان به #شیوه_اداره_کشور بود. ایرانیان که از #قرارداد_ترکمنچای بهاینسو فهمیده بودند گرهی در کار و زندگیشان افتاده، دست به کار شده و نهضتهایی را جهت تحول در کشور به راه انداختند. از این نهضتها میتوان به #نهضتهای_تحولخواه_ایران یاد کرد.
🔹 ایرانیان که ابتدا گمان میکردند ریشهی مشکلات به #تکنیک و نهایتا به #پلیتکنیک برمیگردد، به لایهی عمیقتری از خاستگاه معضلات کشور رهنمون شدند و بزنگاه تحول را اینبار در #نرمافزارهای_اجتماعی، و بهطور مشخص در #پارلمان جستوجو نمودند. آنها به این نتیجه رسیدند که سقوط #کیفیت_زندگی در ایران، نه بهخاطر عقبماندگیهای تکنیکی یا دانشی، بلکه بهدلیل عدم بهرهمندی از نرمافزارهای اجتماعی همچون پارلمان است. چنین توجهی، مبداء تغییر میل ایرانیان از حیث ساختاری و نرمافزاری بود؛ تغییری که تا به امروز ادامه دارد. این امتداد، بازخوانی تجربهی مشروطه را به یک کار جدی تبدیل کرده و آن را در جایگاه یکی از قطعات مهم #روایت_ایران قرار میدهد.
🔸در #روایت_مشروطه باید به این نکته دقت کرد که آیا #جمهوریخواهی، لازمهی مُقدّر #مشروطهخواهی بود؛ یعنی آیا نهضت مشروطه راه را برای تاسیس جمهوری اسلامی هموار کرد یا بالعکس؛ مسالههای حلنشدهی باقیمانده از مشروطه، از عمدهترین موانع نظام #جمهوری_اسلامی برای ساخت دولت مطلوب اسلامی محسوب میشوند؟ این پرسش یکی از معرکههایی است که آرای موافق و مخالف زیادی پیرامون آن وجود دارد و خاستگاه یکی از جدالهای سیاسی در بین نیروها و کنشگران سیاسی امروز ایران ماست.
🔹اگرچه برخی از شعبات #ایرانشهری (مثل قوچانی دوم) مخالفت با مشروطه را معادل #فرقانیسم تلقی میکنند، اما نباید از خاطر بیرون کرد که هر گردی، گردو نیست و میتوان نقد یک تجربهی تاریخی را لازمهی اصلاح یک جریان ملی در ظرفی دیگر دید. #محمد_قوچانی در سرمقالهی سیاستنامه (شمارهی هفت) چنین نظری را مطرح کرده است.
🔸قوچانی در عین ورود دقیق و قابل ملاحظه به پروژهی مشروطه، معتقد است که جریان #فرقان هنوز زنده است و در جمهوری اسلامی به حیات خود ادامه میدهد. بهزعم وی، یکی از نشانههای این گمانه، طرح مخالفت با مشروطه میباشد. قوچانی، جریان #دوم_خرداد را زندهکنندهی #مشروطیت میداند و بدینترتیب میدانی را ترسیم میکند که دریکسوی آن احیاگران مشروطه قرار دارند و درسویدیگر، مخالفان مشروطه. موافقان احیاگری همان جریان روحانیت مبارز اصیل هستند که در جبههی دوم خرداد تعریف میشوند؛ مخالفان احیاگری نیز یا فرقانیستها هستند یا کسانی که در تلهی «پروژهی ناتمام فریب روحانیت مبارز انقلابی» افتادهاند که توسط #چپ_مذهبی و مشخصا فرقانیستها بر تاریخ #ایران_معاصر تحمیل شده است.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid