eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
940 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
دست خط شهید کاید خورده #وصیت_نامه 🌹| @dosteshahideman
🕊🕊🕊🕊 فرازی از یک 😍 بچه ها بعد از جنگ📡 دشمنان👮 ارام نمی نشینند یکی از کارهایشان بی شک جدا کردن و دور نگهداشتن شما بسیجیها از خط ولایت است🍃🌹 🕊 🕊| @dosteshahideman 🕊🕊 🕊🕊🕊
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🌷🌷🌷🍃 🍃🌷🌷🍃 🍃🌷🍃 🍃🍃 🍃 فرازی از «اي معبود من، من پست تر و کوچک تر از آن هستم که مقام والاي شهادت را که انبيا و اوصيا از تو آرزو مي کردند به من بدهي ولي از تو مي خواهم که اين مقام عظمي را به من هم عنايت فرمايي و مرا در جوار ملکوتي خود جاي دهي و گناهانم را که موجب شرمساري ام در درگاه با عظمت توست عفو نمايي و تا قبل از شهادت به من و ديگر برادرانم توفيق دهي که اعمال خود را هر چه بيشتر در جهت تو خالص نماييم...»اي امت هميشه در صحنه حزب ا... از شما تقاضا دارم که همواره پشتيبان اسلام و امام و انقلاب باشيد و با هوشياري تمام آفات اين انقلاب را شناخته و در جهت از بين بردن آن ها نهايت تلاش و کوشش خود را بنماييد و از ادامه دهندگان راهم باشيد.» 🍃| @dosteshahideman 🍃🍃 🍃🌷🍃 🍃🌷🌷🍃 🍃🌷🌷🌷🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃
دوست شــ❤ـهـید من
#شهید_بابک_نوری_هریس 🌹تولد : ۲۱ مهر ۱۳۷۱ 🌹محل تولد: گیلان_رشت 🌹شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۶ 🌹تحصیلات:دانش
🌹🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹🕊 🌹🕊🌹 🌹🕊 🌹 🔻 وصیت نامه مدافع حرم . . به تو حسادت میکنند ، تو مکن. تو را تکذیب میکنند ، آرام باش. تو را میستایند ، فریب مخور. تو را نکوهش میکنند ، شکوه مکن. مردم از تو بد میگویند ، اندوهگین مشو. همه مردم تو را نیک میخوانند ، مسرور مباش... آنگاه از ما خواهی بود. حدیثی بود که همیشه در قلب من وجود داشت ( از امام پنجم ) خدایا همیشه خواستم به چیزهایی که از آنها آگاه هستم عمل کنم ولی در این دنیای فانی بقدری غرق گناه و آلودگی بودم که نمیدانم لیاقت قرب به خداوند را دارم یا نه؟ خدایا گناه های من را ببخش ، اشتباهاتم را در رحمت و مغفرت خودت ببخش و تا وقتی که مرا نبخشیدی از این دنیا مبر. تا وقتی که راهم راه حق هست مرا بمیران. خدایا کمکم کن تا در راه تو قدم بردارم و در راه تو جان بدهم. مادرم جانم به قربان پاهایت که بخاطر دویدن برای به کمال رسیدن فرزندانت آسیب دیده میشود ، در نبود من اشکهایت را سرازیر مکن. من با خدای خود عهدی بسته ام که تا مرا نیامرزید مرا از این دنیا مبرد. مادرم برای من دعا کن ، ولی اشکهایت را روان مکن که به خدای من قسم راضی به اشکهایت نیستم. خواهران خوبتر از جانم من نمیدانم وقتی حسین (ع) در صحرای کربلا بود چه عذابی می کشید ، ولی میدانم حس او به زینب (س) چه بوده. عزیزان من حالا دستهایی بلند شده و زینب هایی غریب و تنها مانده اند و حسینی در میدان نیست. امیدوارم کسانی باشیم که راه او را ادامه دهیم و از زینب های زمانه و حرم او دفاع کنیم. برادرانم در نبود من مسئولیت شما سنگینتر شده ، حالا شما عشق و محبت مرا به دیگران باید بدهید . زیرا من عاشق خانواده ام ، اطرافیانم ، شهرم ، وطنم و... بوده ام و شما خود من هستید در جسمی دیگر. پدرم تو هم روزی در جبهه حق علیه باطل از زینب های مملکت دفاع کردی ، شما دعا کن که با دوستان شهیدت محشور شوم... 🔻 وصیت نامه مدافع حرم . 🌹| @dosteshahideman 🌹🕊 🌹🕊🌹 🌹🕊🌹🕊 🌹🕊🌹🕊🌹
🍃🌷🌷🌷🍃 امام خامنه ای: دیدید در شهدا چقدر درباره‌ی توصیه شده حجاب یک حکم دینی است؛ این آرمان فراموش نشود! 🍃| @dosteshaahideman 🍃🍃 🍃🌷🍃 🍃🌷🌷🍃 🍃🌷🌷🌷🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌺🌺 🌺 🌺🌺 " میخواستم بشم بخونم بشم☺️🍃 کنم زن بگیرم ببرم بزرگ کنم ببرمش پارک، تو راه باهم حرف بزنیم☺️ خیلی کارا داشتم انجام بدم خب نشد...😔😔 باید میرفتم از ، ، ، ، ، کنم❤️❤️ که نباشه کم نشه همدیگرو کنیم از بین بره دیگه نباشه کسی نباشیم❤️🌺 الان اوضاع ...؟ " 😔😔 قسمتی از 🌺🌺 🌺 @dosteshahideman 🌺🌺
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️ به روایت برادرشهید وصـیـت نـامـه بعد از ،سپردم همه جا را دنبال اش گشتند.🍃 حتی توی وسایلی که در جامانده بود.اما وصیت نامه ای در کار نبود.🍃 چیز مکتوبی که از او موجود است ای است که برای خو در (ع) نوشته بود.☝️ این نامه را بعد از منتشر کردم.محض اطمینان،یکبار از درباره ی وصیت نامه سوال کردم.🙂 :یک بار در درباره ی وصیت نامه از او پرسیدم،پوستر را نشان داد و گفت: من این است.🙂☝️ پوستری از حاج همت در اتاق کوچکش روی کمد وسایل شخصی اش چسبانده بود.🙂 روی این پوستر،زیر تصویر همت این فراز از نامه اش نوشته شده بود،با خدای☝️ خود بسته ام تا آخرین خونم در حفظ و حراست از یک آن آرام و قرار نگیرم.🌹 🕊| @dosteshahidemaan 🕊🕊 🕊🕊🕊 🕊🕊🕊🕊 🕊🕊🕊🕊🕊
📚📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه 🌷شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم🌷 💚 💚 🍂 و یـکم 🍁:وصـیـت نـامـه بعد از ،سپردم همه جا را دنبال اش گشتند. حتی توی وسایلی که در جامانده بود.اما وصیت نامه ای در کار نبود. چیز مکتوبی که از او موجود است ای است که برای خو در (ع) نوشته بود. این نامه را بعد از منتشر کردم.محض اطمینان،یکبار از درباره ی وصیت نامه سوال کردم. :یک بار در درباره ی وصیت نامه از او پرسیدم،پوستر را نشان داد و گفت: من این است. پوستری از حاج همت در اتاق کوچکش روی کمد وسایل شخصی اش چسبانده بود. روی این پوستر،زیر تصویر همت این فراز از نامه اش نوشته شده بود،با خدای خود بسته ام تا آخرین خونم در حفظ و حراست از یک آن آرام و قرار نگیرم. شـادے روح شـ‌هـیـد 🌷🍃 @dosteshahideman 🍃🌷 🍂 و دوم 🍁:از دفـتـرچـه دسـت نـوشـته های محـمـودرضـا در سـوریه چرا نباید اون و سابق رو داشته باشم؟نمیدونم تو این چی به سرم اومده که او ذکاوت و خلاقیت و فکری سابق رو ندارم. زیاده،ولی برای محور،اون اعتماد به نفس لازم در برخورد با مسئولین گروهای (...)رو باید داشته باشم. باید با کرد ورفتار کرد.باید دوباره رو و تدبیر و فکر و ذکاوت و خلاقیت خودم کار کنم. شاید یکی از دلایل عدم پیشرفت تو این زمینه ها از باشه. یکی اش هم حتما . باید توان و لیاقت خودم رو نه به هیچ کس بلکه به کنم. شـادے روح شـ‌هیـد 🌷| @dosteshahideman 🍃🌷 🌷🍃🌷 🍃🌷🍃🌷 🌷🍃🌷🍃🌷
❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️ 💚 به روایت برادرشهید💚 وصـیـت نـامـه بعد از ،سپردم همه جا را دنبال اش گشتند.🍃 حتی توی وسایلی که در جامانده بود.اما وصیت نامه ای در کار نبود.🍃 چیز مکتوبی که از او موجود است ای است که برای خو در (ع) نوشته بود.☝️ این نامه را بعد از منتشر کردم.محض اطمینان،یکبار از درباره ی وصیت نامه سوال کردم.🙂 :یک بار در درباره ی وصیت نامه از او پرسیدم،پوستر را نشان داد و گفت: من این است.🙂☝️ پوستری از حاج همت در اتاق کوچکش روی کمد وسایل شخصی اش چسبانده بود.🙂 روی این پوستر،زیر تصویر همت این فراز از نامه اش نوشته شده بود،با خدای☝️ خود بسته ام تا آخرین خونم در حفظ و حراست از یک آن آرام و قرار نگیرم @dosteshahideman
📝 آخرین سطر #وصیت_نامۂ #شهیـد_مدافع_حـرم : « خواهرم عفت خود را زهـرایی ڪن 🌸 برادرم غیرتت را علــوی☝️ ...» شهید حجت اصغری شربیانی🌹 🍀| @dosteshahideman
1_192206666.pdf
485.8K
📝 شهید سپهبد منتشر شد. 🔹خدایا برای دفاع از دینت، دویدم و افتادم و بلند شدم 🔹خدایا ثروت چشمانم گوهر اشک دفاع از مظلوم است. 🌷| @dosteshahideman
⚘﷽⚘ خاطرات شهید محسن حججی ❤️ قرار بود صبح اعزام شود سوریه. شب قبلش با هم رفتیم . تا بخواهیم برسیم گلزار ، توی ماشین فقط گریه میکردم و اشک میریختم. دیگر نفسم بالا نمی آمد. بهم می گفت: "صبور باش زهرا. صبور باش خانم." میگفتم: "نمیتونم محسن. نمیتونم."😭 به گلزار که رسیدیم، رفتیم سر مزار "علیرضا نوری" و "روح الله کافی زاده". بعد از مقداری محسن پاشد و رفت طرف سنگ شهدای . گفت: "میخوام ازشون اجازه رفتن بگیرم." دنبالش میرفتم و برای خودم میکردم و زار میزدم. برگشت. بازویم را گرفت و گفت: "زهرا توروخدا گریه نکن. دارم میمیرم."😭 گفتم: "چیکار کنم محسن. ناآرومم. تو که نباشی انگار منم نیستم. انگار هیچ و پوچم. نمیتونم بهت بگم نرو. اما بگو با چیکار کنم؟" رفتیم خانه. تا رسیدیم کاغذ و خودکاری برداشت و رفت توی اتاق. بهم گفت: "میخوام باشم." فهمیدم میخواهد اش را بنویسد. مقداری بعد از اتاق آمد بیرون. نگاه کردم به . سرخ بود و پف کرده بود. معلوم بود حسابی گریه کرده. 😭😭 ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ روز اعزام بود. موقع خداحافظی. به پدر و مادرش گفت: "نذر کرده بودم اگر دوباره قسمتم شد و رفتم سوریه پاتون رو ببوسم." افتاد و پای و ش را بوسید. بعد هم خواهرهاش رو توی بغل گرفت و ازشان خداحافظی کرد. همه میکردند.😭 همه بودند. رو کرد بهشان و گفت: "یاد بی بی حضرت زینب علیها السلام کنید. یاد اسیریش. یاد غم ها و مصیبت هاش.😭اینجور آروم میشید. خداحافظ." ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ رفتیم برای بدرقه اش. پدر و مادرم بودند و مامان خودش و آبجی هاش. علی کوچولو هم که بغل من بود. تک تک مان را بوسید و ازمان خداحافظی کرد. پایش را که توی اتوبوس گذاشت، یک لحظه برگشت. نگاهمان کرد و گفت: "جوانان ، داره می ره! " همه زدیم زیر گریه. 😭😭😭 🍃💕💕💕💕💕💕💕🍃 هر روز محسن با می رفت به آن شش سر میزد. نیروها را خوب توجیه میکرد، ساعت ها به آن ها آموزش می داد و وضعیت زرهی شان را چک میکرد.😇 چون توی ، دوره ی تانک تی ٩٠ روسی را گذرانده بود و به جز این تانک، از هر تانک دیگری هم خوب و دقیق سر در می آورد، نیرو ها رویش حساب ویژه ای باز میکردند. به چشم یک نگاهش میکردند. بچه های و به غیر از کاربلدی و مهارت محسن، شیفته اخلاق و رفتارش هم بودند.😍💙 یک میگفتند، صد بار جابر از زبانش می ریخت. خیلی از عصرها که محسن می رفت به پایگاه هایشان سر بزند، دیگر نمی گذاشتند شب برگردد. او را پیش خودشان نگه می داشتند. می‌گفتند: "جابر هم ماست و هم توی این بیابان ، ماست."😍😇 ✱✿✱✿✱✿✱✿✱ یکبار که توی خط بودیم، بهش گفتم: "محسن. هر بلایی بخواد اینجا سرمون بیاد. ولی خیلی ترسناکه که بخوایم بشیم، بعدش بشیم." نگاهم کرد. یک حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را برایم خواند: "مرگ برای مثل بوییدن یک خوشبو است." خندید و گفت: "یعنی انقد راحت و آرام." بعد نگاهی دوباره بهم کرد و گفت: "مطمئن باش اسارت هم همینه. و !"😉 ✱✿✱✿✱✿✱✿✱✿ شهدای نجف آباد را زده بود گوشه چادر. پشت سر هم. 🤗 بین آن عکس ها، یک جای خالی گذاشته بود. بچه های که میرفتند توی چادر، محسن آن جای خالی را نشان می داد و با دست و پا شکسته به آن ها میگفت: "اینجا جای منه. دعا کنید. دعا کنید هر چه زودتر پر بشه." بچه های حیدریون با تعجب نگاهش میکردند. می‌گفتند:"این دارد چه می گوید؟"😳 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•