eitaa logo
دوتا کافی نیست
50هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
35 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
2.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🏴 نخستین کاروان پیاده‌روی اربعین از جنوب عراق راه افتاد... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 https://eitaa.com/dotakafinist https://eitaa.com/dotakafinist
تقاضای به اشتراک گذاری تجارب سفر اربعین با فرزندان و در زمان بارداری... 👈 تجارب سفر اربعین خود را به این آیدی بفرستید. 🆔 @dotakafinist3 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 https://eitaa.com/dotakafinist https://eitaa.com/dotakafinist
سفر انسان‌ساز ... اربعین می‌تواند یک فرصت، نماد و حلقه‌وصلی برای رشد خانواده و مسیری که اباعبدالله الحسین (ع) ایجاد کرده باشد؛ از بزرگترین ویژگی های کربلا، انسان‌ساز بودن آن است و شایسته است این ویژگی را به درون خانواده آورده و برای تقویت آن تلاش کنیم. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
. ✨ تمام زندگی ما.... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
علت خانوادگی بودن پیاده‌روی اربعین شاید این است که حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه و سپس به کربلا یک حرکت کاملاً نظامند و خانوادگی بود؛ این حرکت به نوعی جایگاه خانواده را بالا برده و به آن تقدس داد، لذا وجود مبارک اباعبدالله‌الحسین(ع) یکی از شاخصه‌های رفتاری‌شان، توجه ویژه به نظام خانواده است. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
. ✅ محل های اسکان در کربلا همراه با خدمات استحمام و غذا و لباسشویی و ... انتهای شارع سدره مقام صاحب الزمان : https://nshn.ir/sbZl9QOAS0eW موکب بزرگ فاطمه الزهرا سلام الله علیها: https://nshn.ir/2bZpvpGAS9v1 شارع العباس: موکب سید الشهدا https://nshn.ir/sbZygJVA2bWC میدان پرچم: موکب امام زین العابدین https://nshn.ir/rbZ9ioWASOBq پشت خیمه گاه موکب اسدالله الغالب: https://nshn.ir/sbZy8_QASJmP شارع باب قبله حسینیه اصفهانیا: https://nshn.ir/sbZycY2ASuE6 پشت خیمه گاه حسینیه الغاضریه: https://nshn.ir/sbZ9NRGASdn6 پشت خیمه گاه حسینیه کربلایی های مقیم تهران: https://nshn.ir/sbZyERPASdbK پشت خیمه گاه حسینیه بین القاسم: https://nshn.ir/sbZybiQASdbG موکب بزرگ حضرت معصومه سلام الله علیها اهالی قم المقدسه : https://nshn.ir/sbZzRzOASHde حسینیه الاحسان: https://nshn.ir/sbZy7EWASGts شارع محمد امین حسینه: https://nshn.ir/sbZyZmPASWfP شارع محمد امین حسینیه مسلم بن عقیل: https://nshn.ir/sbZyLoeASdQ2 شارع قزوینی حسینیه و زائرسرای خراسانی ها: (ویژه خواهران) https://nshn.ir/sbZyiCOASJz6 شارع قزوینی حسینیه : (ویژه خواهران) https://nshn.ir/sbZyMcWASd_a شارع قزوینی (کوچه دوم سمت راست): https://nshn.ir/sbZyuiWASxuS انتهای شارع قزوینی حسینیه مرحوم الخاصکی: https://nshn.ir/sbZyJn_ASAEy انتهای شارع قزوینی موکب بزرگ حضرت محمد رسول‌الله (ص): https://nshn.ir/rbZyjZIAS1X5 چهارراه قزوینی ( چادر بزرگ جهت اسکان موقت): https://nshn.ir/rbZyB2NAS27g شارع فاطمه الزهرا سلام الله علیها موکب شهدای سواد کوه: https://nshn.ir/sbZyDbWAoUbb شارع روضتین حسینیه الحسین (ع): https://nshn.ir/rbZyKQOASkB- شارع روضتین موکب الزهرا سلام الله علیها (برادران): https://nshn.ir/sbZyIpyASFkD شارع شهدا موکب الزهرا سلام الله علیها (خواهران): https://nshn.ir/sbZy3mOASjcv شارع شهدا موکب هیئت الرضویه: https://nshn.ir/7bZywXpAS5UT باب طویریج حسینه آل احمد: https://nshn.ir/rbZ9nceA2r9_ شارع الشهدا حسینیه نجف اشرف: https://nshn.ir/7bZy0iWASCRP باب راس چادر جهت استراحت موقت: https://nshn.ir/sbZyyANASv-O باب راس موکب انصار المهدی و شهرستان دزفول : https://nshn.ir/sbZyKrWASJmx باب طویریج مقابل شرکت ام جی سیارات موکب ثارالله زنجان: https://nshn.ir/rbZ9lNWA22Br خیابان سدره چادر جهت اسکان موقت: https://nshn.ir/7bZlEVGASTaD ابتدای شارع المحیط موکب ابوسجاد: https://nshn.ir/rbZl07NASznX شارع شهدا چادر جهت استراحت موقت: https://nshn.ir/sbZy66VASOH1 صحن حضرت زینب سلام الله علیها چادر جهت استراحت موقت: https://nshn.ir/sbZy9RyASRrv شارع العباس حسینیه حضرت زهرا سلام الله علیها: https://nshn.ir/rbZ9KiQASwAO باب بغداد انتهای کوچه باغ امام صادق علیه السلام حسینیه حیدر کرار: https://nshn.ir/sbZa5a2ASKhJ باب بغداد کوچه امام صادق علیه‌السلام بغداد حسینیه سجادیه: https://nshn.ir/7bZa7PQAS6Xc باب بغداد جنب گاراژ بغداد حسینیه انصار الحسین علیه السلام: https://nshn.ir/rbZauMNA2eae باب بغداد ابتدای شارع حضرت علی اکبر علیه السلام: https://nshn.ir/sbZlxmIAS64t باب بغداد ابتدای خیابان احورا زینب سلام الله علیها: https://nshn.ir/7bZlW7IAS6Df خیابان میثم تمار موکب انصار المهدی: https://nshn.ir/rbZlGJ_A2ED0 باب قبله امام حسین علیه السلام حسینیه ابنا الحسن علیه سلام: https://nshn.ir/7bZyQXeASuaO 👈 با نشر این پیام بین زوار اربعین شما هم خادم الحسین(ع) باشید. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
. ✅ فاصله مرزهای ایران تا شهرهای زیارتی عراق "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
دوسال پیش توفیق نصیبم شد تا به همراه همسر و پسرم و خانواده ای از نزدیکان راهی کربلا شویم. لب مرز مهران که رسیدیم همسر و پسرم کوله هاشون رو روی دوششان انداختند. من ساکی داشتم که اگر ویلچر همسفرمان نبود نمی‌دانم چطور حملش می‌کردم. در میان بارها، کیسه ی بزرگ سفیدی هم بود که حجم زیادی داشت ولی وزن چندانی نداشت که توجهم را جلب کرد. وقتی پرس و جو کردم متوجه شدم تعدادی ماشین اسباب بازی حدودا متوسط بودند برای هدیه به بچه های عراقی از مرز عبور کردیم و با یک ون عراقی راهی نجف شدیم. در راه به همسفرمان گفتم چرا گلسر یا عروسک پارچه ای یا هدیه ای دخترونه نگرفتید که کوچکتر باشد؟ پاسخ داد چون اغلب زائرها وسایل دخترونه می‌آورند چون حجم کمتری دارد و سبک‌تر هست، ما تصمیم گرفتیم متفاوت باشیم و برای پسر ها هدیه بیاوریم. گفتم خب چرا از این ماشین های کوچک نگرفتید حالا چه لزومی داشت اینقدر بزرگ باشند؟ گفت خواستیم به نحو احسنت عمل کرده باشیم. قانع شدم دیگر هیچ نگفتم البته یادم رفت بگویم همسفر ما خودشان سه کودک شش ساله و چهار ساله و هشت ماهه داشتند. در بین راه همسرم چون با عربی آشنایی داشت با راننده صحبت می‌کرد و متوجه شدیم راننده دو همسر و هفت فرزند دارد از میهمان نوازی عراقی ها در مسیر دیگر نمی‌گویم که شاید بسیار شنیده باشید هرچند که شنیدن کی بود مانند دیدن ما شب به نجف رسیدیم. موقع خداحافظی همسرم پرسید پسر چهار پنج ساله داری گفت بله و همسرم یکی از ماشین اسباب بازی رو با اجازه ی همسفرمان به راننده داد. البته ایشان نمی‌پذیرفت تا اینکه همسرم گفت این هدیه است از طرف سیدنا قایدنا الحسینی الخامنه ای حفظه الله که ایشون گرفت بوسید و روی چشم خود گذاشت و خوشحال شد. چون خسته بودیم بعد از نماز و مختصری شام به یک منزل عراقی رفتیم و خوابیدیم. صبح قبل از اینکه راهی مشایه شویم یکجا نشستیم تا چای عراقی بخوریم که همسفرمان یکی از ماشین‌ها رو به جوان عراقی که چای می‌ریخت داد، چون متوجه شد یک پسر کوچک دارد. دوباره به راه افتادیم در مسیر چند جا پسر بچه های عراقی بودند ولی وقتی به همسفرمان گفتم ماشین‌ها رو بده تا زودتر تمام شود گفت نه چون اغلب زائرها بخاطر اینکه بارشون سبک بشه همین ابتدای مسیر هدایا رو می‌دهند ما نیت کردیم تا کربلا برسونیم. خلاصه حدود ساعت ده یازده به یک موکب عراقی رفتیم تا استراحت کنیم حدود ساعت پنج بعد از ظهر که بچه ها رو بیدار کردیم تا راه بیوفتیم دیگر موکب خالی از زائر شده بود و خدام عراقی مشغول تمیز کردن موکب بودند. در موکب چند کودک عراقی با هم بازی می‌کردند. موقع حرکت همسفر ۴ ماشین رو آورد تا به خادم موکب بدهد. ابتدا خادم قبول نمی‌کرد، تا اینکه گفتیم این ماشین‌ها هدیه ای از طرف امام سید علی خامنه ای هست که خوشحال شد و دعا می‌کرد و آنها رو به بچه ها داد که بچه ها خیلی خوشحال شدند. شب باز در منزلی عراقی وارد شدیم که چون اکثر موکبها پر بودند ناچار شدیم جلوی درب حیاط بخوابیم. صبح هم با بالا آمدن آفتاب همه بیدار شدند و رفتند ما هم آماده ی حرکت شدیم که همسفرمون رفتند و دو تا ماشین دیگر به صاحب خانه داد یک زائر عراقی که متوجه کیسه ی ماشین ها شد جلو آمد و گفت یک پسر دارد و یک ماشین خواست که بهش دادیم. برای اینکه در روز اربعین به کربلا برسیم از عمود ۲۱۸ ماشین گرفتیم و تا عمود ۱۰۸۰ رو با ماشین طی کردیم چون ماشین‌ها جلوتر نمی‌توانستند بروند و بقیة مسیر رو می‌بایست پیاده می‌رفتیم، پس انرژی رو گذاشتیم برای پایان راه ماشین‌ها به کربلا رسیدند. در مسیر چند ماشین دیگر هم دادیم به پسربچه های عراقی که در موکبها مشغول پذیرایی و کمک بودند. پسربچه ها اینقدر ذوق زده شده بود که نمی‌توانستن خوشحالی شون رو پنهان کنن. ماشین‌ها هدیه شد و فقط ماند ۲تا، خب تو مسیر چند جا می‌خواستیم این ۲ تا رو هم بدیم ولی مسائلی پیش می‌آمد که منصرف می‌شدیم، انگار که طلسم شده بودند. نهایتا گفتیم این دو تا هم در موکب بعدی که استراحت کردیم می‌دهیم. نزدیک ظهر بود و خسته و بی‌حال به دنبال یک جا برای استراحت وارد موکبها می‌شدیم ولی هرچه به پایان راه نزدیکتر می‌شدیم موکبها شلوغ تر بودند و جا برای استراحت به سختی پیدا می‌شد. بالاخره موکبی پیدا کردیم و من به همراه دو کودک همسفرمان وارد موکب شدیم و نگاهی انداختم و یک جای خالی پیدا کردم و پرسیدم آیا اینجا برای کسی هست؟ یک خانم عرب زبان متوجه ما شد و بلند شد و پرسید چند نفر هستید من هم با اشاره ی انگشتان دست و به زبان فارسی گفتم به اندازه دو نفر هم باشد کافیه ادامه 👇 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
اون خانم به دو تا دختر جوان کنارش به عربی گفت بلند شید یاالله یاالله. من ناراحت شدم و به ایشون گفتم لا لا بلندشون نکن من نمی‌خواهم کسی اذیت بشه همون جای خالی آن‌طرف موکب کافیمان هست که یک خانم دیگر که لباس عربی تنش بود ولی فارسی حرف می‌زد گفت ناراحت نشو ایشون خادم اینجا هستند و این دو دخترهای خودشان هستند. اون خادم به من کمک کرد تا به محل خالی بروم. همسفر ما وارد موکب شد با دختر هشت ماهه اش و بطرف ما آمد و بچه را به من داد و رفت تا ساکها را بیاورد. خادم عراقی مجددا پیش ما آمد و به عربی چیزهایی گفت که نفهمیدم اون خانم مترجم رو صدا کرد و گفت لباس بچه خیس هست و جلوی کولر هستید مریض می‌شود اگر لباس ندارد برایش لباس نو بیاوریم گفت به ما لباس هم داده اند برای بچه های زائرین که تشکر کردم و گفتم مادرش رفته ساکش رو بیاره. همسفرمون که آمد لباس بچه رو عوض کرد من برایش داستان پیش آمده رو گفتم و اون خادم رو که کنار ما نشسته بود و دو کودک در دوطرفش نشسته بودند رو نشانش دادم. همسفرمون گفت این دو تا بچه های خودش هستند گفتم نمی‌دانم ولی اینطور به نظر می‌رسد چون بچه ها سرشون رو روی پای مادر گذاشته بودند همسفر مون بلند شد و رفت و دو تا ماشین باقی مانده را هم آورد و لای روسری به من داد و گفت این دو تا را هم یواشکی به این بچه ها بده چون موکب به شدت شلوغ بود و بچه زیاد و ما دیگر ماشین نداشتیم. کیسه ی اسباب بازی ها را جلوی خادم عراقی گذاشتم و گفتم این هدیه برای شماست. اول قبول نمی‌کرد. با اصرار گفتم هدیه از طرف امام خامنه ای برای بچه های شماست. خادم عراقی با تعجب پرسید بچه های من گفتم بله همین دو بچه ای که کنار شما هستند. مجدد با دستهایش به دو تا بچه ها اشاره کرد و پرسید اینها گفتم بله بچه ها که هم سن و سال بنظر می‌رسیدند متوجه صحبت ما شده بودند بلند شدند و صاف نشستند یکی دختر بود و دیگری پسر، مادرشون کیسه رو گرفت و به آرامی لای اون رو باز کرد و انگار که اتفاقی افتاده باشد برای لحظاتی خشکش زد و به آرامی گفت سیاره. دو کودک هیچان زده کیسه رو باز کردند و با خوشحالی می‌گفتند سیاره سیاره و هرکدام ماشینی را به بغل گرفت و خیلی سریع به چشم برهم زدنی جعبه ماشین رو باز کردند و به خوشحالی پرداختند. برای لحظاتی اطراف ما سکوت شد خادمه عراقی به عربی و با گریه چیزهایی می‌گفت که ما نمی‌فهمیدم و من فقط تکرار می‌کردم هدیه از طرف امام سید علی خامنه ای هست. تا اینکه اون خانم مترجم رو صدا کردند آمد و صحبتهای خادم عراقی رو برایمان ترجمه کرد حالا ما خشکمان زده بود و شوکه شده بودیم. داستان این بود که بچه ها از مدتها قبل به مادر اصرار می‌کردند که برایمان ماشین بخر مادر برای اینکه بچه ها را ساکت کند به آنها می‌گوید اگر ماشین می‌خواهید، باید اربعین بیایید برویم موکب خادمی زوار امام حسین را بکنیم تا آقا به شما ماشین بدهد و بچه ها پذیرفته بودند. مادر به خیال خودش گفته بود چند روز بچه ها پیش هم هستند و از ماشین یادشان می‌رود. با توجه به اینکه فردا اربعین بود روز قبل می‌خواستند به شهر خودشان برگردند ولی بچه ها در عین ناباوری مادر می‌گویند که ما که هنوز ماشینی نگرفتیم پس به خانه نمی‌آییم. خانم مترجم می‌گفت دیروز هرچه کرد این مادر این دوتا بچه گریه کردند و راضی به برگشت نشدند. به مادر بچه ها گفتیم چون سر دخترت هم شکسته و خون آمده شاید به صلاح نیست امشب بروی بمان تا فردا، فردا برو و حالا هم این دو تا ماشین در دستان این دو کودک پایان ماجرا بود. حالا من چشمهایم پر از اشک شده بود به مترجم گفتم اینها نزدیک ۲۰ ماشین بوده که ما در مسیر هدیه دادیم این دو تا هم از دیشب هرچه کردیم مشکلی پیش آمد و نشد که هدیه بدهیم و برایمان هم عجیب شده بود ولی حالا فهمیدیم این دو تا روزی و سهم این دو کودک بودند هدیه ای از طرف امام حسین علیه السلام. آنجا بود که احساس کردم من آمدنم به پا و خواست خودم نبود و ما ماموریتی داشتیم که باید انجام می‌دادیم چون اگر ما نبودیم با توجه به مشکلاتی که برای همسفرمان پیش آمد کرده بود شاید همان روز اول از همان عمودهای نخست برمی‌گشتند و این ماشین‌ها اصلا به کربلا نمی‌رسیدند. تازه فهمیدم هرکدام از ما مانند قطعه ای از یک پازل بودیم، همه و همه می‌بایست رخ می‌داد تا ما در زمان مشخص در اون مکان مشخص قرار می‌گرفتیم. حتی ما در موکبهای قبلی موقع خروج ماشین‌ها را می‌دادیم ولی اینجا بدو ورود ماشین‌ها را دادیم و چون خسته بودیم زود خوابمان برد وقتی بیدار شدیم دیگر اون خانم و فرزندانش رو ندیدیم شاید رفته بودند تا زودتر به منزل برسند. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
. ✅ پیشگیری از گرمازدگی در اربعین تابستان‏های کشور عراق بسیار گرم و داغ و بدن مردم عراق با این نوع آب و هوا سازگار است. اما فیزیولوژیک بدن زائران ایرانی معمولا تاب تحمل این حجم از گرما را ندارد. ▪️پیاده روی در زمان های صبح، غروب و پاسی از شب که هوا خنک‏تر است، (در ساعت‏های اوج گرما که معمولا از ١١ قبل از ظهر تا ۴-۵ عصر هست، در موکب‏ها استراحت کنید و شبانه پیاده روی کنید) ▪️پوشیدن لباس‏های گشاد و نخی و پنبه ‏ای و عدم استفاده از لباس های تنگ و الیاف مصنوعی ▪️استفاده از آبلیمو یا لیموی تازه در آب آشامیدنی ▪️استفاده از تخم شربتی و خاکشیر داخل آب آشامیدنی و یا آشامیدن شربت‏های خاکشیر نذری موکب‏ها. ▪️ پاشیدن آب و گلاب به سر و صورت . ▪️استفاده از کلاه‌ آفتابگیر و یا قراردادن یک پارچه مرطوب به عنوان سایه بان روی سر ▪️استفاده از کرم‏های ضد آفتاب بی رنگ با spf 30 یا 50 ▪️ استفاده از از پمادهای زینک و کالامین، هیدروکورتیزون، ژل آلوئه ورا و یا پودر بچه برای نواحی عرق سوز شده و سوخته ▪️مصرف کمتر غذاهای بسیارچرب و بسیار شیرین ▪️کاهش مصرف خوراکی های کافئین دار (مثل قهوه و چای غلیط) ⚠️گرمازدگی در سالمندان و کودکان سریع‏تر اتفاق می ‏افتد. پس مراقب خود و اطرافیانمان باشیم. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
زیارت اربعین امام حسین، عرفات سیر مؤمنین است. هر کس عرفات را درک کرد، حجّش مقبول است. کربلا و عاشورا شرابی دارد که همه گناهان را آب می کند. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075