خلق تغییرناپذیر و حرکت جوهری
سوآل: در قرآن کریم در آیه معروف به فطرت آمده است:
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
به یکتا پرستی روی به دین آور فطرتی است که خدا همه را بدان فطرت، بیافریده است و در آفرینش خدا تغییری نیست دین پاک و پایدار این است ولی بیشتر مردم نمی دانند (الروم/30)
آیه می فرماید خلقت خدا قابل تبدیل و تغییر نیست. از سوی دیگر طبق نظریه حرکت جوهری جوهر و ذات اشیاء تغییر می کند. آیا لازمه حرکت جوهری تبدیل خلق الله نیست که قرآن نفی می کند؟ اگر چنین باشد این نظریه با قرآن ناسازگار است. پاسخ چیست؟
پاسخ
خیر. ، فارغ از اینکه نظریه حرکت جوهری درست باشد یا نادرست، بین آیه کریمه و نظریه حرکت جوهری تنافی نیست و آنها سازگار هستند. لازمه تبدیل ناپذیری خلق الهی این نیست که مخلوقات تحول پیدا نکنند. خود حرکت جوهری بنا بر اینکه درست باشد خلق الهی است. اگر خداوند عالم طبیعت را با خاصیت حرکت جوهری آفریده باشد، این خاصیت همراه با این عالم و مقتضای خلق الهی خواهد بود. خلقت ملازم با ثبات و تغییرناپذیری مخلوق نیست. خداوند می تواند مخلوق تغییر ناپذیر بیافریند و می تواند مخلوق تغییر پذیر بیافریند. بنا بر نظریه حرکت جوهری عالم ماده تغییر پذیر است. خدا عالم را به نحوی آفریده که تغییرپذیر است. پس تغییرپذیری در خود خلقت است، نه ناسازگار با آن. پس برای اینکه خلقت تغییر نکند باید عالم حرکت جوهری داشته باشد. پس باید گفت قضیه عکس آنچیزی است که در سوال آمده است. اگر عالمی که تغییرپذیری در ذاتش قرار دارد تغییر نپذیرد در خلق خدا تبدیل حاصل شده است.
حتی اگر قایل به حرکت جوهری نباشیم، تغییر را نمی توان انکار کرد. تغییر امر محسوسی است، نه فقط در اعراض بلکه در ذوات و جواهر. منتهی کسانی که به حرکت جوهری قائل نیستند به کون و فساد قائل هستند. مثلا چوب با سوختن تبدیل به خاکستر می شود. حیوان به خاک تبدیل می شود و الی ماشاء الله از این تغییرات در عالم داریم. آیا این تغییرات مصداق تبدیل خلق الله است؟ خیر. خود این تغییر پذیری لازمۀ خلقت و در بطن آن نهفته است. خداوند موجودی آفریده است با خاصیت فساپذیری. البته برای این قسمت از آیه تفسیرهای دیگری هم شده است که ربطی به تغییر عالم ندارد. مثلا برخی گفته اند مراد این است که دین الهی تغییر نمی پذیرد. مناسب تر آنست که گفته شود آیه شریفه درباره فطرة الله است که فطر الناس علیها و این فطرت تبدیل پذیر نیست. و البته این تغییرناپذیری مصداقی از قاعده کلی لاتبدیل لخلق الله است.
#حرکت_جوهری
فنائی اشکوری
http://eitaa.com/dreshkevari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه کسانی از معاصرین مشمول لعن ابدی آیندگان خواهند بود؟
کدام تاریخ فلسفه غرب را بخوانیم؟
برای مطالعه یا تدریس تاریخ فلسفه آیا تاریخ فلسفه کاپلستون بهتر است یا تاریخ فلسفه راتلج؟
پاسخ. هردو. منظور از این پاسخ طنزگونه این است که خوب است هر دو مطالعه شوند. تاریخ فلسفه کاپلستون در 1964 و راتلج بین سالهای 1993 تا 1998 منتشر شد؛ یعنی حدود 30 سال پس از کاپلستون و همچنین هر قسمت آن توسط متخصص آن قسمت تالیف شده و از این جهت قطعا امتیاز دارد. اگر امر دائر باشد بین انتخاب یکی از این دو، راتلج رجحان دارد. اما معنای این سخن این نیست که با آمدن راتلج کاپلستون بی اعتبار شده یا همه قسمت های راتلج لزوما بهتر از کاپلستون است. شاهکار کاپلستون همچنان معتبر و خواندنی است.
فنائی اشکوری
http://eitaa.com/dreshkevari
سخن امیر المؤمنین (ع) درباره عافیت طلبانی که در برابر تهاجم دشمن به مقابله بر نمی خیزند:
أَلا وَإِنِّی قَدْ دَعَوْتُکُمْ إِلَى قِتَالِ هؤُلاءِ الْقَوْمِ لَیْلاً وَنَهَاراً وَسِرّاً وَإِعْلاناً وَقُلْتُ لَکُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یَغْزُوکُمْ فَوَاللهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلاّ ذَلُّوا فَتَوَاکَلْتُمْ وَتَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَیْکُمُ الْغَارَاتُ وَمُلِکَتْ عَلَیْکُمُ الأَوْطَانُ [فَهَذَا] وَهَذَا أَخُو غَامِدٍ [وَ] قَدْ وَرَدَتْ خَیْلُهُ الأَنْبَارَ وَقَدْ قَتَلَ حَسَّانَ بْنَ حَسَّانَ الْبَکْرِیَّ وَأَزَالَ خَیْلَکُمْ عَنْ مَسَالِحِهَا وَلَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کَانَ یَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَالأُخْرَى الْمُعَاهِدَةِ فَیَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَقُلُبَهَا وَقَلائِدَهَا وَرُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلاّ بِالإسْتِرْجَاعِ وَالإسْتِرْحَام...
آگاه باشید! من شب و روز، پنهان و آشکار، شما را به مبارزه با شامیان دعوت کردم و گفتم پیش از آنکه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد کنید. به خدا سوگند! هر ملتی که درون خانة خود مورد هجوم قرار گیرد، ذلیل خواهد شد؛ اما شما سستی به خرج دادید، و خواری و ذلت پذیرفتید، تا آنجا که دشمن پی درپی به شما حمله کرد و سرزمینهای شما را تصرف کرد، و اینک، فرمانده معاویه با لشکرش وارد شهر انبار شده و فرماندار من حسان بن حسان بکری را کشته و سربازان شما را از مواضع مرزی بیرون رانده است. به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام به خانة زنی مسلمان و زنی غیرمسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دست بند و گردن بند و گوشوارههای آنها را به غارت برده، درحالی که هیچ وسیله ای برای دفاع، جز گریه و التماس کردن، نداشته اند...
http://eitaa.com/dreshkevari
🌏کارنامه ما در جنگ شناختی چیست؟
تهاجم دشمن ترکیبی است، مقابله و دفاع ما هم باید ترکیبی باشد.
دشمن بزرگترین جنگ شناختی جهان را علیه ایران به راه انداخت با: 🇮🇷
۱_حمایت از اغتشاش گران توسط :
بایدن ، وزیر خارجه و رئیس مجلس نمایندگان آمریکا ، کلینتون، رابرت مالی ،
۳۱ نفر از سیاستمداران مطرح آمریکا و اروپا ، ۳۷ نفر از شخصیتهای موسیقی و ۶۲ نفر از هنرپیشگان مطرح غرب مانند آنجلیاجولی، ۱۵ نفر از فوتبالیست ها و باشگاههای مطرح دنیا، شخصیت های موسیقی ترکیه، هزار سینماگر فرانسوی که عده ای موهای خود را قیچی کردند و فیلم آن را میلیونها بار نشر دادند ، وزرای خارجه : کانادا ، سوئد، آلمان ، بلژیک ، اسپانیا، شیلی ، فرانسه ، نویسنده کتاب هری پاتر و یک نماینده زن ایرانی الاصل در بلژیک که در حمایت از آشوب گران موهای خود را کوتاه کرد.
۲_ به میدان آمدن بارزانی برای حمله به ایران.
۳_ فعالیت رسانه ای سلبریتی های وطن فروش داخلی.
۴_ هشتک مهسا امینی ۳۲۰ میلیون بار توییت و ریت شد درحالی که فارسی زبانان توییتر ۳ میلیون نفر هستند.
این تبلیغات موجب شد به مدت طولانی ایران درگیر اغتشاشات شود، عده ای را شهید و جمع زیادی را مجروح کردند، امنیت را متزل کردند، مشاغل آسیب دید، خسارات مالی بسیاری وارد کردند، دلار افزایش قیمت پیدا کرد، با محکومیت جهانی روبرو شدیم، تحریم ها و تهدید ها افزایش یافت، روابط خارجی آسیب دید و...
این حاصل کار ضد انقلاب و دشمنان خارجی بود.
در مقابل، نیروهای امنیتی و انتظامی ما به بهترین شکل با این فتنه ها مقابله کردند و بسیاری از توطیه های امنیتی را خنثی کردند که خداوند همیشه یاورشان باد. نیروهای دفاعی ما هم با جهشی که در صنایع دفاعی داشتند افتخار آفریدند و در دل دشمنان رعب ایجاد کردند. دست حق نگهدارشان و هزار بوسه بر دست و بازویشان.
اما تنها با اتکا به قدرت نظامی و امنیتی نمی توان همه خطرها را از نظام دور کرد. قدرت نظامی بویژه موشک دوربرد و پهباد و سلاح های سنگین برای مقابله با تهاجم خارجی است و در داخل کاربردی ندارد. اقدامات امنیتی ارزشمند برای مقابله با فتنه های مسلحانه و تروریستی است. نارضایتی حاصل از فساد اداری و تبعیض و تبلیغات مسموم دشمن را با پیشرفت های موشکی و عملیات های امنیتی نمی توان رفع کرد.
فردا که زمان انتخابات مجلس و شوراها و ریاست جمهوری می رسد چه عاملی می تواند مردم را به پای صندوق های رای بیاورد و به نامزد اصلح و مدافع انقلاب متمایل سازد؟!
برای جنگ شناختی و رسانه ای باید برنامه ای متناسب با آن داشت. اولا رفع مشکلات مولد نارضایتی که در رأسش فساد اداری است لازم است، که این بخش وظیفۀ دولت است؛ ثانیا آگاهی بخشی و فرهنگ سازی و مقابله با جنگ رسانه ای است که این بخش بر عهده نهادهای تبلیغی و اصحاب رسانه و سخن و قلم و هنر است. متاسفانه در دو بخش اخیر کارنامه رضایت بخشی نداریم.
ما در بعد تبلیغی و رسانه ای و جنگ شناختی چه کردیم؟ چه جریانی را درجهان راه انداختیم؟ چه کسانی را در جهان جذب کردیم که از نظام دفاع کنند؟ روی سلیبریتی های خودمان چه تاثیری داشتیم؟ ما حتی تیم های ورزشی که با پول این ملت اعزام به خارج می کنیم و با هزینه این مملکت به خارج می روند نیز نتوانستیم حفظ کنیم بطوری که تیم ورزشی ما همصدا با دشمن شد وشاهد صحنه های ننگینی در دنیا بودیم.
نهادهای تبلیغی ما چه کردند؟ حوزه علمیه چه کارنامه ای از خود در این فتنه دارد و در صحنه داخلی و خارجی چه نقشی را ایفا میکند و حاصل کارش چیست؟ بله اقلیتی از حوزه و دانشگاه و اصحاب رسانه و هنر همیشه در میدان بوده اند و جانانه از انقلاب دفاع کرده اند آنهم بطور خودجوش و نه سازمان یافته.
آیا وقتش نرسیده درباره کارامدی نهادهای تبلیغی فکری کنیم و از این رخوت بدرآییم؟! آیا دیر نشده است؟! آیا قصد داریم همین وضعیت را ادامه دهیم؟ خوف آن هست که زمانی متوجه شویم که بسیار دیر شده باشد و فرصتی برای جبران نداشته باشیم!
http://eitaa.com/dreshkevari
1_1631117026.docx
38.9K
به مناسبت هفته کتاب
آنچه همه باید بخوانیم
چه کتاب هایی را و چگونه بخوانیم؟
محمد فنایی اشکوری
https://eitaa.com/dreshkevari
مقاله "شاکله عرفان شیعی" منتشر شد:
محمد فنائی اشکوری، "شاکله عرفانی"، فصلنامه کتاب نقد، شماره 89-90، ص 33-79.
چکیده مقاله:
از آنجا که عرفان اسلامی جزئی لاینفک از اسلام و برخاسته از متن اسلام است، هم مکتب تسنن و هم مکتب تشیع برخوردار از عرفان هستند. منبع اصلی عرفان اسلامی قرآن و سنت پیامبر است که مشترک بین شیعه و سنی است؛ بنابراین، هم عارفان سنی داریم و هم عارفان شیعی. اما همانطور که کلام و فقه شیعه داریم، عرفان شیعه نیز خواهیم داشت و همانگونه که بین کلام و فقه شیعه و سنی به رغم اشتراکهای بنیادیْ تفاوتهایی هست، بین عرفان شیعی و سنّی هم در کنار اشتراک در ارکان و اصول آموزه های اسلامیْ تفاوتهایی هست که آنها را از هم متمایز می کند. مهمترین تفاوت در دیدگاه دو مکتبْ تفاوت در مفهوم امامت و خلافت است که هر یک آثار اعتقادی و عملی خاصی را در پی دارد. از آثار این تفاوت در دیدگاه این است که در تشیع، بین شریعت و عرفان و همچنین بین عرفان و سیاست هرگز ناسازگاری و تعارضی رخ نمی دهد؛ زیرا مرجعیت شرعی، معنوی و سیاسی از آن شخص واحد است که امام است؛ اما بر اساس خلافت و امکان جدایی بین مرجعیت شرعی، معنوی و سیاسی زمینه برای بروز اختلاف و ناسازگاری بین این ابعاد فراهم است.
#عرفان_شیعی
#عرفان_و_سیاست
https://eitaa.com/dreshkevari
خطای محاسباتی عافیت طلبان خاموش
برخی از مدعیان شریعتمداری در جنگ بین حق باطل از ترس عواقب دفاع از حق، راه عافیت طلبی و مصلحت بینی شخصی و سکوت و بی طرفی را در پیش می گیرند تا اگر به خیال خامشان جریان حق شکست خورد و باطل پیروز شد، آنها در امان باشند و چند روزی بیشتر در این دنیا زندگی کنند و از جیفۀ آن کمی بیشتر بخورند. آنها چند اشتباه می کنند.
اولا که محاسباتشان در پیروزی باطل خطاست. درخت تناور انقلاب اسلامی مستحکمتر و استوارتر از آن است که با این بادها بلرزد.
ثانیا خیال می کنند اگر دشمن پیروز شود بر آنها به علت سکوت و بی طرفیشان رحم خواهد کرد که این هم خطا است، چنانکه می بینیم آنها با اصل دین و قرآن و حجاب و دیگر مقدسات مخالفند و عمامه از سر هر روحانی بدون اینکه او را بشناسند و از موضع سیاسی او آگاه باشند بر می دارند.
ثالثاحتی اگر محاسباتشان درست باشد و از خشم دشمن در صورت پیروزی فرضی در امان باشند و چندروزی بیشتر در ظل حکومت کفار و ابالیس به زندگی ذلت بارشان ادامه دهند، دچار خسران عظیم دنیا و آخرت شده اند.
باید از ماجرای کربلا درس بگیریم. کم نبودند کسانی که دلهایشان با امام حسین (ع) و علیه یزید بود، اما از ترس از دست دادن دنیا کاری نکردند. برخی از آنها حتی پس از ماجرای کربلا برای امام گریستند و از بی تفاوتی و تماشاگری خود پشیمان شدند، اما میدانیم که آنها هلاکند و دچار خسران و لعنت ابدی.
بسیارند کسانی که در زیارت ها خطاب به آن حضرت و اصحابش می گویند: یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما. اما وقتی صحنه کربلا تکرار می شود به سوراخ های عافیت طلبی و مصلحت اندیشی پناه می برند. نعوذ بالله من شرور انفسنا.
http://eitaa.com/dreshkevari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرکت قطار از میان شالیزارهای ساحل سپیدرود
هر نوع کار علمی در هر شرایطی ارزش ندارد.
هر کار علمی باید پاسخ به نیازها و ضرورت ها باشد و اولویت در انتخاب موضوع کار علمی باید رعایت گردد. عالم باید بداند نیازها و مشکلات و چالشهای عینی و واقعی چیست تا کار علمی او در راه رفع آن نیازها و پاسخ آن پرسش ها باشد، نه بی ربط. هر کار علمی مانند طبابت است. طبیب عاقل و بصیر کسی است که در پی درمان بیماری های موجودی که مردم با آن درگیرند و از آن رنج می برند باشد، نه اینکه درباره بیماری هایی که وجود ندارند، چه در گذشته بوده و الان نباشند و چه صرفا فرضی است و هیچوقت مصداق ندارد یا اگر دارد بسیار نادر است، کار علمی کند. اگر طبیبی چنین کاری کند در حالیکه بیماران موجود به او نیازمندند ابله است. حتی بیماری های که الان وجود دارند از نظر اهمیت و ضرورت معالجه در یک ردیف نیستند. توجه به بیماری های خطرناک تر اولویت داد. اینها مسایل عقلایی است که هر عاقلی می فهمد. این سخن درباره هر علمی از جمله علوم دینی صادق است. عالم بصیر و عاقل کسی است که به اولویت ها و ضرورت ها توجه دارد. امروزه در کشور ما پس از قرن ها از ظهور اسلام حکومتی بنام اسلام روی کار آمده که با چالشهای نظری و عملی بسیاری مواجه است. این نظام علاه بر اینکه با مشکلاتی که ناشی از فقدان تجربه تاریخی در این زمینه است مواجه است، با دشمنی بی سابقه و گسترده ای از خارج و داخل درگیر است که تمام قوا و امکاناتش را برای شکست آن بکار می گیرد. دشمنان از همه امکانات سیاسی و اقتصادی و نظامی و رسانه ای خود در این نبرد بی امان و نابرابر استفاده می کنند و برای شکست نظام روزشماری می کنند. از این رو ما در وضعیت یک جنگ تمام عیار و تهاجم همه جانبه هستیم. شکی نیست که در چنین وضعیتی وظیفه همگان بویژه عالمان دین جهاد و دفاع در این جبهه است و پرداختن به هرکاری غیر از این در حکم فرار از میدان جهاد است.
اما متاسفانه بسیارند کسانی که به حساسیت خطیر این موقعیت توجهی ندارند و چنان عمل می کنند که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است. درس و بحث هایشان همان مسایلی است که در عصر قاجار هم رایج بود. نه به مقتضیات زمان توجه دارند، نه به نیازهای امروز جامعه بشری، نه به ضرورت های نظام اسلامی، نه به تهاجم بی سابقه و همه جانبه دشمن و نه به شبهات و چالش هایی که امروزه اندیشه دینی با آن مواجه است. عمل به تکلیف پس از شناخت تکلیف است. بنابر این وظیفه نخست در هر عصر و زمانی شناخت تکلیف است و شناخت تکلیف آنجا که جنبه اجتماعی پیدا می کند تابع شناخت زمان است. این شناخت است که نوع تکلیف و نحوه انجام آن را تعیین می کند. زمانی که سالار شهیدان در کربلا در محاصره لشکر یزید بود و فریاد هل من ناصرش بلند بود کسانی در کوفه به درس نحو و تجوید و شریعت مشغول بودند. آنها شاید به خیال خام خود به کار مقدسی اشتغال داشتند، اما ماامروزه چه قضاوتی درباره آنها داریم؟ بنابر این در انتخاب رشته تحصیلی و موضوع تحقیق و تدریس و تبلیغ، توجه به نیازهای زمان و اولویت ها بسیار اهمیت دارد. متاسفانه موضوعات بسیاری از درسها، سخنرانی ها، کتابها، پایان نامه ها، و مقالات نشریات دینی ما تناسبی با نیازها و ضرورت های این زمان ندارد و نشانگر ضعف شدید زمان شناسی و عقب بودن از قافله پرسرعت و شتابان زمان است.
http://eitaa.com/dreshkevari