eitaa logo
آستان مقدس امامزاده حسین ( ع ) قزوین
905 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
871 ویدیو
4 فایل
امامزاده حسین (علیه السلام) فرزند بلافصل حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام اطلاع رسانی مراسمات و گزارشات آستان و مطالب ناب
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتم از آب بگویم لب من گفت حسین رفتم از گل بسرایم که چمن گفت حسین چه شده؟ موسم روضه است، ببین از داغش فاطمه باز زمین خورد، حسن گفت حسین زخم دل باز شد و باز مصیبت جوشید باز شد از دل هر روضه دهن گفت حسین از شهیدان حرم، وقت شهادت هر کس کشته شد دورتر از شهر و وطن گفت حسین نوکری مرد و غسال همین که او را غسل داد و به تنش کرد کفن گفت حسین جای هر زخم که زینب ز تنش نیزه کشید به سخن آمد از آن پاره بدن گفت حسین عمه جای همه بوسید گلو را، آن جا هر چه شلاق پذیرفت به تن گفت حسین : سرِ صبحی هوسِ کـرب و بلا کـردمـو دل از سر عـادت هر روزه ی خود گفت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
تا یاحسین ذکر شریف شفاعت است نامی به غیر نام تو بردن حماقت است هرگز به سینه‎ام نزدی دست رد حسین آخر چه کس شبیه تو اهل رفاقت است آن کس که عابس تو شود عابد است و بس در سلک ما جنون حسینی عبادت است معیار بندگی خدا تا خاک کوی توست شرط قبولی سجده‎ی ما مهر تربت است از دست تو رها نشود تا به روز حشر دستی که در حسینیه‎ها وقف خدمت است ما دست از گدای تو بودن نمی‎کشیم وقتی که موجبات مرض ترک عادت است من از همان طفولیتم نوکرت شدم این عاشقت ز کودکی‎اش جُون خصلت است زهرا کشیدن علمت را به من سپرد در اصل این لوای تو بار امانت است : 💔 با  خط غم به روی دلم حق نوشته است جانم فدای غربتت ای بی كفن  صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
ظاهرش این ست امسالم حرم قسمت نبود باطنش این ست این نوکر،حرم دعوت نبود آبرویم آمده آقا وسط کاری بکن ورنه من حرفی ندارم حرف حیثیت نبود جان زهرا باشد آقا بین ما اعمال من من که می دانم فقط ویزا و پول،علت نبود گریه ی مردی ببیند اهل بیتش خوب نیست من غرورم می شکست آقا اگر هیئت نبود حال من این روزها با روضه ی اصغر خوش است تازه فهمیدم که داغی بدتر از خجلت نبود آخرش یک مرتبه مادر نگفتی اصغرم کاش در قلب عروس فاطمه حسرت نبود حرمله معروف شد با کشتنت،"ذبح عظیم" کاش بهر قاتل تو این همه عزت نبود خواستم گهواره ات را پس بگیرم که نشد بد دهان بودند،اصلا بینشان حرمت نبود : 💔 غیر شیعه به حریم تو بسیارند چه بگویم‌ من که تو راهم بدهی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، فرا رسیدن سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) تسلیت باد🏴🏴
روز ازل که قصه ی عشق تو پا گرفت دل خون‌شد و بهانه ی کرببلا گرفت نان حلال و شیر پر از اشک مادرم این گونه بود در دلم این عشق جا گرفت یک قطره اشک موجب دریای رحمت است وقتی که دل ز ماتم خون خدا گرفت اعجاز میکند به خدا ذکر یا حسین هر جا که عاشق تو به یادت نوا گرفت یاد تمام پیر غلامان به خیر باد این روضه ها به همت آنان بقا گرفت شد موسفید هر که در خانه ی شما امضای نوکری ز شه لافتی گرفت سر میزند به رسم وفا شاه تشنه لب هر جا که رنگ روضه و‌اشک و بکا گرفت پروانه های گلشن هیئت ملائکند وقتی ز شمع یاد شهیدان صفا گرفت ای لاله ی خزان شده از زخم تیغ ها باید سراغ آن سر و تن را جدا گرفت : 💔 از سفره ی بلندم نکن که من محتاج آب و دانه ی شبهای جمعه ام صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
از غربتت اگرچه سخنهاست یاعلی دنیا دگر بدون تو تنهاست یاعلی گویی هنوز دامن محراب کوفه را آثار خون ز فرق تو پیداست یاعلی آثارسجده،زخم جبین،روی غرق خون در محضر خدات چه زیباست یاعلی تا دسته‌گل برای تو آرند از بهشت بر روی دست، محسن زهراست یاعلی گرچه شکافت فرق تودرصبحگاه قدر هر شب برای تو شب احیاست یاعلی شمشیر دید عازم وصل خدا شدی روی تو را به خون تو آراست یاعلی دنیاچه پست بودکه مثل تورانخواست از تو برید‌ و غیرتورا خواست یاعلی کوفه پس از شهادت تو گشته متّحد بر کشتن مهیاست یاعلی گویی گرفته بهر تصدّق به دست، نان چشم انتظار زینب کبراست یاعلی : شب قدراست چنان زارزنم تاخودصبح شایدارباب دلش سوخت،حرم دادبه من آنقـدر در بزنـم خانـه ی اربــابــم را بلکه آخر نگهش لحظه ای افتاد به من صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، ایام ضربت خوردن علیه السلام را محضر امام زمان (عج) و شما شیعیان تسلیت عرض میکنیم.🏴
تو که در ارض و سما از همه کس خوبتری چه کنم با غم تو با غم بی بال و پری به شب تیره ی من ماه تمامی تو رضا سیرتت شمس شموس است و به صورت قمری ای که از زهر شرربار جگر پاره شدی چه کنم با تو که سهمت شده خونین جگری دیده واکن پسری آمده از راه وفا آمده سوی خراسان تو با چشم تری آمده تا که بگیرد سر زانوش سرت آمده تا غم غربت ز دل خود ببری روضه برپاست در این حجره خدایا تو ببین روضه ی وصل بخواند پسری بر پدری خاک حجره شده گودال تو پس نیست عجب که بگوییم تو دگری شکر حق نیست کنار تن تو خواهر تو بعد تو بر سر نیزه نرود هیچ سری شکر بعد از تو نشد سهم حریم تو رضا بزم نامحرم و سیلی و غم دربدری تو غریب الغربایی و رئوفی چه کنم ز شب غربت من گر تو نگیری خبری میروم نعره زنان تا به جنان سوی حسین از سر تربت من گر که نمایی گذری : یابن الشبیب جد غریبم کفن نداشت یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند یک جای سالمی به تمام بدن نداشت سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
صبحت بخیر، همسر من، هم قطار من یک روز دیگر است که هستی کنار من شکرخدا، گمان کنم امروز بهتری پیراهن جدید مبارک، بهار من نان که تو میپزی چقدر مزه میدهد نان پخته ای که سر برسد انتظار من از آتش تنور کمی فاصله بگیر آتش بد است با من و با روزگار من مثل قدیم باز صِدام کن دستی بکش به روی دل بیقرار من برات لقمه گرفتم، قبول کن روزه بس است آب شدی روزه دار من افتاده ام‌ به پات، بمان، جان من بمان رحمی بکن به گریه ی اطفال زار من اسما، برای خانه دوتابوت لازم است مرگ من است لحظه ی مرگ نگار من من‌ بودم و کسی به تو با تازیانه زد؟ تا عرش رفت آه دل ذولفقار من روز دهم قرار من و تو دم غروب وقتی که خورده است به مقتل گذار من وقتی که شمر رفته روی سینه ی سر میبرد مقابل چشمان تار من خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند وای از غرور دختر ناقه سوار من : 💔 باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
با تیر آمدند به تشییع پیکرت خون می گریست در غم تو چشم خواهرت عمریست روبه روی تو و چشمهای توست تصویرِ گوشواره ی زخمی مادرت ای راز دار فاطمه! یادت نمی رود مادر چگونه خورد زمین در برابرت در خانه کاش مَحرَم اسرار داشتی مثل رباب کاش وفا داشت همسرت فرمانده ای غریب تر از تو ندیده ایم از هم گسست با طمع سکه لشکرت معلوم شد از این جگر پاره پاره ات دیگر رسیده است نفسهای آخرت در کربلا اگرچه نبودی خودت ولی پرپر شدند جای تو گلهای پرپرت تاریخ را ورق بزن و آخرش ببین افتاده است در دل صحرا برادرت : گاه از و تیر و بدن می گویم گاهی ز بی کفن می گویم در روضه ی هردو آب چون دارد دست با خوردن آب، می گویم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
نام را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه ی روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست فرموده است: مرهم زخم دل من است چشمی که در عزای گریست : ❤️ هم خودم، هم پدرم، هم پسرم نوکـر تو نسل ما را به خدا صاحب و ارباب تویی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
باز هم شهر مدینه شب رؤیایی داشت یاس حیدر به برش غنچه ی زیبایی داشت متولد شده بود آینه ی حجب و حیا دختری که دم او هیبت مولایی داشت بس که از آمدنش چشم روشن شد باز حیدر هوس خواندن لالایی داشت مانده بودم چه بگویم به خدا این نوزاد دختری بود که صد آینه آقایی داشت عشق باباست به دختر همه اش کار دل است بی سبب نیست که بابا تب بالایی داشت یاسمن منتظر آمدن دلبر بود علت این بود اگر دیده ی دریایی داشت یک نفر گفت آمد و او غوغا کرد ناگهان دیده ی نورانی خود را وا کرد آمده آینه ی بشود آمده زینت جان و دل بابا بشود دختر فاطمه و ام ابیهای علیست پس عجب نیست که او زینب کبری بشود نام که می آید به خدا جا دارد کوه دریا شود و موج زنان پا بشود می تواند همه دم با نظر فاطمی اش هرکسی را که نظرکرد مسیحا بشود شب میلاد قرار دل نامه ام را برسانید که امضا بشود : (س) صبح من با یاد تو امروز زیبا می شود السلام ای عمه ی سادات، دستم را بگیر سلام عليكم ورحمة الله، صبحتون بخیر، ولادت با سعادت قهرمان فصاحت و بلاغت، مظهر مهربانی و عطوفت، عقیله‌ی بنی هاشم، حضرت (س) و روز مبارک باد.
یا بسوزان در میان شعله خاکستر شوم یا ببخش این بنده را آدم شوم بهتر شوم بنده ی بد را زدن کاری ندارد، تو نزن جای آن راهم بده در خانه ات نوکر شوم من قیامت پیش رو دارم که گریه میکنم وای اگر آنروز عریان وارد محشر شوم هرعذابی هست باشد من تحمل میکنم نه نمیخواهم که ننگ آل پیغمبر شوم رحمت تو بیشتر از این گناهان من است مرگ‌ بر من گر که یک لحظه جدا زین در شوم من از اول خاک بودم خاک نعلین پس خدا نگذار تا روزی که هستم زر شوم ای گنهکاران، گرفتاران، علیکم بالنجف دارم امشب میروم در محضرش قنبر شوم امشب میاید کربلا پیش کاش من هم همسفر با حضرت مادر شوم یا بُنَیَ دشنه دست از حنجر تو برنداشت حق بده از داغ ذبحت دم به دم مضطر شوم : 💔 دردم زیاد هست و شفایم زیارت است من طالب شفای توأم ای ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
السلام ای بدن بی سر گرما دیده السلام ای سرمجروح کلیسا دیده با چه وضعی ته گودال کشاندند تورا ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده ای به قربان نگاهش که از این دشت بلا هربلایی به سرش آمده زیبا دیده زینت دوش نبی بودی و بی وجدان ها سربریدند و گرفتند تو را نادیده ای که شد مهریه ی مادر تو آب فرات ترک روی لبت را لب دریا دیده؟ خنجر انداخت مسیحی و مسلمان برگشت به گمانم ته گودال مسیحا دیده ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد بر سرپیرهنت فاطمه دعوا دیده دختری که همه ی دلخوشی اش بابا بود عوض دیدن بابا، سربابا دیده : 💔 غیر شیعه به حریم تو بسیارند چه بگویم‌ من که تو راهم بدهی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
حس من این است هردم بی وفاتر می شوم دائما از یوسف زهرا جداتر می شوم اشکهایش را نمی فهمد دل آلوده ام هرچه یادم می کند بی اعتناتر می شوم بنده ای بی دست و پا هستم، زمان معصیت دست و پا گم میکنم، بی دست و پاتر می شوم جای من العفو میگوید که راهم میدهند من ولی جای تشکر بی حیاتر می شوم با همه رسوایی ام وقتی به دادم میرسد با نگاه مهربانش آشناتر می شوم هرچه هم بد باشم آخر سائل این خانه ام با گداییِ کـریمان پربهاتر می شوم بر دل آلوده ی خود آب و جارو میزنم چون که بااین گریه کردن با صفاتر می شوم در میان روضه از نَفسَم رهایم می کنند با سلامی بر از خود رهاتر می شوم درد من جان کندن آقاست زیر نیزه ها حاجت درمان ندارم، مبتلاتر می شوم : گناه سهم من و گریه قسمت چشمت چقدر حضرت دل غصه جای ما خوردی سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
چشم من خشک شده و گوهرم از دستم رفت دل من تیره شد و دلبرم از دستم رفت من که با گریه همه چیز به دست آوردم با گنه برکت چشمان تر از دستم رفت پای امروز به فردای خودم بد کردم عبد دنیا شدم و محشرم از دستم رفت آنقدر خدمتشان را ننمودم یک عمر که دعاهای پدر و مادرم از دستم رفت حیف شد نان حلالی که حرامش کردم شُبهه آمد وسط و باورم از دستم رفت گفتن من کیسه ی من را پر کرد دَرِ این خانه حساب کَرَم از دستم رفت همه گفتن و همه رفتن خاک عالم به سر من، حرم از دستم رفت شب سوم شده از نیزه صدا می آید ساربان تند مران دخترم از دستم رفت دختری در وسط معرکه فریاد کشید آه بابا کمکم کن پرم از دستم رفت دستی از پشت نگه داشته گیسوی مرا علت این بود که موی سرم از دستم رفت دست تو قطع شد انگشترت از دستت رفت گوش من زخم شد و زیورم از دستم رفت : روز سوم‌ آمد و یاد‌ رقیه‌ کرده‌ ام هدیه‌ کردم‌ روزه‌ام‌ را‌ من‌ به‌ بانوی‌ دمشق♥️ سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
درسینه أم شراره ی غم موج میزند وقـتی دلم به سمت حرم موج میزند بـی اختـیار گــریـه امـانـم نـمی دهـد روی لبم دعا و قسم موج میزند وقـت نـماز جـای دعای قنوت هم فکر حرم فقط به سرم موج میزند هـرلحظه یاد گنبـد تو در خیال مـن یاد ضریح هم همه دم موج میزند زیباست رقص پرچم گنبد طلای تو زیباتر آن زمان که علم موج میزند در دستهای خالی من سائلـی، ولی در دست تو عطا و کرم موج میزند ایمان و آبرو و شفاعت، شفا و عشق در خاک تو قدم به قدم موج میزند فرقی نمی کند به خدا عشق کـربلا در سینه ی عرب و عجم موج میزند هروقت نام میرسد به شعر در دست شاعر تو قلم موج میزند شوق زیارت تو نه تنها به قلب ما بلکه به قلب هم موج میزند : 💔 خواست از هردو جهانم‌ شود آسوده خیال پدرم دست مرا داد به دستان سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن برای اینکه حسین است سوگوار حسن ضریح کـرب و بلا نقـره داغ تربت او زهـیر و حـر و حبیبند داغـدار حسن اگر چه دوروبرش از حبیب ها خالیست امـام ها همـه جمعند در کنار حسن مـزار خاکـی او شد ابوترابیِ محض از آن به بعد نجف گشت خاکسار حسن عجب نباشد اگر که به روز رستاخیز حسین فاطمه برخیزد از جوار حسن برای غـربت او بیـقـرار مـی گـریم شبیه شمع خیالـی سر مزار حسن برای داغ دو تا ماهپاره اش یا که برای لحظه جانسوز احتضار حسن برای روضه ی او با کنایه می خوانم مدینه، کوچه، فدکنامه، گوشواره، حسن : دوشنبه ها به لُطف حضرت عِشق خواست که دورو بَرِ باشم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
غمخوارِ کـربلا غم عالم نمی‌خورد دنیایِ بی حسین به دردم نمی‌خورد هرکس که خوردنان توجایی نمی‌رود هرکس که خوردداغِ توراغم نمی‌خورد شأنِ دوچشمِ خیسِ عزادارعرشی است این حرفها به چشمه‌ی زمزم نمی‌خورد آنکه به زیر سایه‌ی زهرا نشسته است غمهای روزِ حشر مسلم نمی‌خورد آنکس که جای بستر بیماری، از غمت آتش گرفت حسرت عزیزم نمی‌خورد من با محرم تو نفَس می‌زنم هنوز هرچند طعنه نوکرتان کم نمی‌خورد من حتم دارم از نفسِ گرمِ مادرت این سینه باز داغِ محرم نمی‌خورد : 💔 گفتم به دل که غم مخور از دوری حرم آخر تو را زِ لطف صدا می‌کند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
رفته ای در سفر و آمدنت دیر شده مشکلی هست مگر باعث تأخیر شده؟ سالها می گذرد غایبی از دیده ی ما نکند چشم تو از دیدن ما سیر شده؟ حالمان حال خوشی نیست بیا ای جانا زندگی بی تو دگر سخت و نفس گیر شده دور دیدند تو را بر سر اُمَّت آقا... دشمن دین به خودش آمده و شیر شده جُرم و تقصیر ز ما بوده و هست آقاجان که دعای فرجت فاقد تأثیر شده ما اگر بد شده ایم، خاطر زهرا برگرد مادرت قامت خَم از غم تو پیر شده آه برگرد به آن رأس جدا بر سرِ نی به همان جسم که بازیچه ی شمشیر شده تشنه ی ذکر تو هست طالب خون خدا، آمدنت دیر شده : 💔 خودت بخواه که این انتظار سر برسد دعای اینهمه چشم انتظار کافی نیست؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
هرجا که روضه های تو برپا شود حسین بابیست که به کرب و بلا وا شود حسین دعوت شدم به مجلس روضه هزار شکر چون رزق میهمان تو تقوا شود حسین هر کس که عاشق تو شود عاشق خداست توحید با محبتت امضا شود حسین چشمی که گریه کرد برای عـزای تو مشمول لطف حضرت زهرا شود حسین آن کس که شد گدای تو آقای عالم است هر قطره وصل شد به تو دریا شود حسین حب الحسین یجمعنا یعنی ای عزیز بیگانه هم به عشق تو منّا شود حسین هرجا گره به کار من افتاده از قدیم تنها گره گشای من آنجا شود حسین آیا شود چو جون غلام سیاه تو هنگام مرگ هر نفس ما شود : 💔 هر صبح سوى کرب و بلا گريه میکنم هجـر بهشت، چاره ندارد به جز بـکا سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دوباره عرض ادب عرض احترام حسین بنا به عادت هر روزه ام سلام حسین دوباره مجلس تو آمدم خدا را شکر دوباره آمده ام مثل یک غلام حسین تمام دلخوشی ام گریه بر مصیبت توست دوباره این من و اشک علی الدوام حسین مرا به لطف تو این گونه می‌شناسندم غلام فاطمه و نوکر امام حسین به جز تو سنگ کسی را به سینه ام نزدم که چون تو سنگ نخورده کسی ز بام حسین نخواه رو به کسی غیر خواهرت بزنم تویی که آخر انصافی و مرام حسین به غیر چشم محارم کسی ندیده رخش کجا عقیله کجا مجلس حرام، حسین سرم فدای کسی که علی فدایش شد پر است دور و بر زینب از عوام : 💔 می شود نیمه شبی گوشه ی بین الحَرمین من فقط اشک بریزم تو تماشا بکنی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
پای ما تا راهِ دُشوار فراقش را گرفت در میان هر حسینیّه سراغش را گرفت عالَمِ ذر هر کسی ارثیّه از دلدار بُرد این دل ما هم خدا را شکر، داغش را گرفت خانه‌ی تاریک قبرش روزِ روشن می‌شود هر که روی شانه‌ی خود چلچراغش را گرفت پیش پایش پادشاهان نیز سَر خَم می‌کنند نوکری که دامن شاهِ عراقش را گرفت پرده‌ی کعبه مُرید این سیاهیِ عزاست از لوایِ روضه‌ها سبک و سیاقش را گرفت رفته رفته گرم شد بازار دُکّان‌داری‌اش دست آن کاسب که کتریِ اجاقش را گرفت گریه بر خونِ خدا، شیرین‌ترین رُخدادِ ماست خوش‌بحال هر که شورِ اتفاقش را گرفت مادرم آنقَدْر روی مُهرِ تربت اشک ریخت عاقبت عطر حرم کل اتاقش را گرفت دست از عالَم کشیدن، اصل رُکنِ عاشقی‌ست طالبِ معشوق، از دنیا طلاقش را گرفت عشق تعریفی ندارد جز از نخستین روز، قلبم اشتیاقش را گرفت : 💔 در شلوغی قیامت،‍ که کسی یاد کسی را نکند بگذارید فقط اشک بریزیم و بگوییم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
عاشقت گشتم و از غصه نجاتم دادند تشنه ی لطف تو بودم برکاتم دادند آن شبی که وسط روضه صدا کردم دیدم آن لحظه نجات از ظلماتم دادند عوض کوه گناهم وسط روضه ز چشم قطره ای اشک چکید و حسناتم دادند کی روم از در این خانه که از نوکری ات رتبه و جاه و مقام و درجاتم دادند چون که دیدند خمار تو ام و مست حرم باده از جامِ میِ نهر فراتم دادند ای دل غمزده ام غصه نخور معلوم نیست شاید این بار از این غصه نجاتم دادند شاید این بار بگویم به همه، اربابم کرب و بلا برگ براتم دادند : 💔 میبرد معراج، ما را قاب قوسین ضریح می شود پایین پایت سجده واجب یاحسین سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
همه عمر در تباهی همه عمر غرق غفلت به دلم هزار غصه به دلم هزار حسرت پی کار خویش بودم پی کار من دویدی ز بزرگی تو شاها چه کنم من از خجالت چه زیان تورا که یک دم بغلت کنم عزیزم نظری که شام هجران برسد به صبح وصلت دل من گرفته آقا تو بیا برس به دادم سحری تو یاد من کن که خوشم به این حمایت به هوای گریه هایم تو فقط بمان برایم تو بسی برای نوکر به غریبه ها چه حاجت نفسی که بی تو باشد برود که برنگردد به تو بسته است جانم ز نخست تا قیامت منِ کربلا نرفته به خودت امیدوارم سفرم به گردن تو،تو نما قبول زحمت همه روضه ها اگرچه زده آتشی به جانت به غرور تو شرر زد غم روضه ی اسارت : 💔 هنوز پرچم  سرخ منتظر است گشوده چشم به صحرا در سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
پدرم با غمِ بی گنبدی ات خو کرده چشم خود را ز غریبی تو کم سو کرده در خیالات خودش خادم صحن تو شده حرمت را چقَدَر با مژه جارو کرده هر کجا روضه ای از غربت تو خوانده شده مجلست را پرِ فریاد و هیاهو کرده به امیدی که به درد حرم تو بخورد نذرِ ضریح تو النگو کرده با گسل های غمت پیکر او لرزیده درد خود را همه شب لرزش زانو کرده آنقَدَر غصه ی خاک حرمت را خورده بوی "نا" را فقط از چشم ترش بو کرده شکر، که بچه ی یک و یک ادبِ این دو مرا نیز، "حَسَن جو" کرده عاقبت نوکر تو صحن تو را می سازد چون در حرم کرده : 💔 همیشه داغ دلم، قبر خلوت است به سر هوای و زیارت حسن است تمام هفته برای می سوزم ولی دوشنبه ی من وقف غربت حسن است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
اگرچه در به در کوچه ی خطا شده ام شکسته بال ترین بنده ی خدا شده ام ولی نشسته به چشم ترم ندامت ها و نیمه راه ترین یار توبه ها شده ام گناه من نفسم را به سینه چسبانده بعید نیست شده ام شکسته پشت من از بار معصیتهایم ز خویش خسته ام از خوبها سوا شده ام به آستان کـریمت پناه آوردم ز بس گناه نمودم چه بی حیا شده ام مرا به خاطر اشک خود بپذیر مرا که نذر غم شاه شده ام چه باک از شب قبر و نکیر و منکرها چرا که گریه کن عشق سر جدا شده ام کفن به درد من نخواهد خورد منی که خون جگر داغ بوریا شده ام همیشه راه مرا کربلا رقم زده اند اگر چه در به در کوچه ی خطا شده ام : در قیامت که سر از خاک به در خواهم کرد باز هم در غم تو خاک به سر خواهم کرد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،