#ودیک_آسترولوژی(#جیوتیش) چیست؟ :
ودیک آسترولوژی سیستم تجزیه و تحلیل وضعیت ستارگان روی زندگی انسانها برپایه اطلاعات آسترونومی است.این سیستم به دوستداران آن اجازه می دهد به ارزیابی سیارات و تاثیرات آنها بپردازند.این دانش قدیمی ترین سیستم ستاره بینی در جهان است و همچنین،کمترین خطا را در میان سیستم های مختلف دارد.نام واقعی این سیستم در زبان سنسکریت جیوتیش به معنای دانش نور است.براساس این سیستم هر کس در چیدمانی مشخص از ستارگان به دنیا می آید.در سیستم ودیک ما هفت سیاره و دو سایه(راهو و کیتو) داریم،همچنین زایچه یا چارت تولد هر شخص دارای دوازده خانه است.
بنیان های ودیک آسترولوژی :
پایه و بنیان های آسترولوژی به وسیله فیلسوف های باستانی هند مورد مطالعه قرار می گرفته است.درست ترین فرم این سیستم در حدود 2000 سال پیش توسط ماهاراشی پاراشارا نوشته شده است.کتاب پاراشارا با نام "بریهات پاراشارا هورا شاسترا" امروز به عنوان مبداء این دانش و همچنین بسیاری از دانش پژوهان رشته این کتاب منبع اصلی مطالعه این علم می دانند.
ایزار قدرتمندی #ودیک #آسترولوژی :
ستاره بینی ودایی به دیگر علوم ودایی مانند #آیورودا(دانش سلامتی و طب باستانی هند) و همچنین واستو(علمی مشابه #فنگ_شویی) اتصالی مستقیم دارد و میتوان با استفاده از دانش ستاره بینی و ابزارهای مکمل آن از بسیاری از مشکلات که در #چارت #ستاره_شناسی فرد ظاهر می شود،جلوگیری کرد.
مبنای محاسبات علم جیوتیش تاریخ دقیق تولد سال ماه روز و ساعت ومکان تولد طول عرض جغرافیایی محل تولد می باشد به کمک این اطلاعات چارت و دورانهای حکومت سیارات در طول مدت زندگی شخص مورد نظر رسم و سپس توسط شخص مجرب به این علم قابل تفسیر و بررسی می باشد همچنین می توان قبل از تولد هر شخص با رسم چارت در زمانهای مختلف و مقایسه آنها با یکدیگر بهترین زمان را برای تولد وی انتخاب کرد.
#علوم_غريبه #علوم_غریبه_ابنسینای_قرن #جفر #رمل #جیوتیش
هم اکنون علم #نجوم دارای دو شاخه کاربردی و با عملکرد متفاوت به نامهای #آسترولوژی و #آسترونومی می باشد. آسترونومی به بحث و بررسی درباره #ماهیت_ستارگان و نیز سایر مشخصه های فیزیکی مربوط به آنها می پردازد یعنی با استفاده از قوانین ریاضیات ، فیزیک و هندسه وضعیت سیارات و ستارگان مختلف را بررسی کرده و مشخصه هایی از قبیل مکانی ، اندازه، نحوه حرکت سیارات ، فاصله آنها نسبت به زمین و نیز سایر مشخصه های فیزیکی مربوط به آنها را کشف و بررسی می کند. بنابراین آسترونومی علمی است که جنبه کاملاٌ طبیعی داشته و مبتنی بر قوانین شناخته شده علم است. اما آسترولوژی یا نجوم احکامی علمی است که به بررسی اثرات کواکب مختلف ، بویژه کواکب موجود در منظومه شمسی بروی زمین و موجودات ساکن در آن می پردازد یعنی با بررسی نحوه کواکب هفتگانه در دایره البروج ونیز وضعیت قرارگیری این کواکب نسبت به زمین ، اثرات مختلف آنها را بررسی می کند. به عبارتی می توان گفت که علم آسترولوژی اثرات ماورایی کواکب مختلف را بررسی کرده و در تقسیم بندی علوم به نوعی در زمره علوم فراطبیعی قرار می گیرد. به طور دقیق نمی توان برای پیدایش این علم ، تاریخ دقیقی تعیین کرد ولی با شواهدی که در دست است پیشینه های این علم به بیش از 5000 سال قبل برمی گردد. بسیاری عقیده دارند که علم آسترولوژی یادگاری از مردم بابل و کلدانیان قدیم است چرا که آنها از قدیمی ترین اقوام پیشگام در این زمینه بوده و تبحر بسیار زیادی نیز در این علم داشتند وبعدها دانشمندان دیگر اقوام نیزاز دانش کلدانیان استفاده زیادی کردند. از میان دانشمندان مسلمان کسانی که بیشترین تاثیرات را از دانش کلدانیان دریافت می کردند می توان به ابویعقوب کندی و ابومعشر بلخی اشاره کرد. در زمانهای گذشته آسترونومی و آسترولوژی با یکدیگر تلفیق داشته و به هم وابسته بودند یعنی دانشمندانی که در علم نجوم فعالیت داشتند در هردو زمینه آسترونومی و آسترولوژی مطالعه و تحقیق می کردند که این موضوع با بررسی آثار این دانشمندان به وضوح مشخص است زیرا اغلب دانشمندان معروف نجوم مانند ابوریحان بیرونی ،ابومعشر بلخی ، خواجه نصیرالدین طوسی و دیگر بزرگان ، علاوه بر آثار متعدد در باب علم هیئت و نجوم ( آسترونومی ) در زمینه علم احکام نجوم ( آسترولوژی) نیز تالیفات زیادی داشتند که این خود دلیلی بر اهمیت آسترولوژی در زمانهای گذشته است.بسیاری عقیده دارند که عامل اصلی جدایی بین این دو علم به قرن 16 میلادی بر می گردد که کوپرنیک نظریه معروف خورشید مرکزی خود را ارائه کرد.نظریه کوپرنیک به این دلیل که پایه های علم آسترونومی را دگرگون ساخت باعث جدایی آسترونومی و آسترولوژی گردید زیران قوانین آسترولوژی مبتنی بر نظریه زمین مرکزی بطلیموسی بود و انطباق آن با نظریه خورشید مرکزی بسیار دشوار و دردسر ساز بود ، لذا #آسترولوژها ترجیح دادندکه همچنان طبق مبانی #آسترونومی قدیم به تحقیقات خود ادامه دهند.
#رمل #جیوتیش #علوم_غریبه_ابنسینای_قرن #جفر #ودیک
اگر بپذيريم كيهان بر اساس قوانين و احكامي منظم و با مركزيت شعوري ناب در حال خودگستري و تجلي است (با تكيه بر يكي از بنياديترين اصول عرفانهاي كهن شرقي يعني اصل وحدت وجود و يگانگي بنيادين اشياء كه در فيزيك معاصر نيز مقبول و محترم است) ميتوان نتيجه گرفت مشاهدة هر موجودي در طول موج كيهاني خود، حاوي گذشته و آيندة آن موجود نسبت به ناظرش نيز خواهد بود .
تمامي موجودات از ذرات #ميكروسكوپي تا #كهكشانها در حال تاثيرگذاري و اثر پذيري از يكديگرند و در نتيجه هر لحظه آبستن تبديلات و تغييرات ظريف و عظيم خواهند بود. اين تبديلات و تحولات تحت قوانيني بسيط و بس منظم به طور دائم در جريان است. از آنجا كه اين تحولات در نظمي لايتغير در حال خودگستري است لذا هر ذرهاي را ميتوان از تولد تا انهدامش مورد محاسبه و اندازهگيري قرار داد. ستارهبيني كيهاني-ودايي، دانش محاسبة تاثيرات ستارهاي و امواج كيهاني بر موجودات است. از آنجا كه هر موجودي در پهنة هستي، متغيري سيال در يكي از مسيرهاي منظم كيهاني است لذا #جيوتيش (Jyotish#) سعي در محاسبة كل منحني مفروض دارد.
دانستن اين دانش مفهوم بخت و شانس (تصادف محض) را بياعتبار كرده و به انسان ميآموزد با آگاهي از نظام امواج كيهاني خواستة خود را به موجي بسپارد كه خود به خود خواسته را تا مقصود و منتهايش حمل كند. جيوتيش الفباء و زبان انرژي كيهاني را به ما معرفي كرده و به ما ياري ميرساند تا سير امواج كيهاني را محاسبه كنيم. اگر بپذيريم كه گيتي بعدي از آگاهي است، همانطور كه برخي فيزيكدانان معاصر نيز پذيرفتهاند، پس جيوتيش دانش تحليل عملكرد كلي اين آگاهي در گيتي است. اصولا” قوانين طبيعي همآغوش شعوري ناب، حافظ نظم كيهاني هستند. بنابراين نظم كيهاني آگاهانه و در پرتو شعوري عالي عمل ميكند و انحرافي از اين قوانين صورت نخواهد گرفت.
واژة جيوتيش لغتي #سانسكريت و مركب از دو جزء است : #جيوت (Jyot) و #تيشا(Tisha) كه به ترتيب به معناي پرتويي از نور و دانش است. پس جيوتيش يعني دانش نور و از آنجا كه هر مشاهدهاي در پرتو نور ممكن خواهد بود، پس جيوتيش دانش مشاهدة سرنوشت كيهاني موجودات در پرتو دانش محاسبات نجومي است. در والاترين حالات، جيوتيش دانش نور دروني است و آن در حالي است كه جيوتيش و #يوگا(Yoga) كه قوانين ذهني كيهاني است (همانطور كه #پاتا_نجلي در #يوگا_سو_ترا به آن پرداخته است) در هم ادغام شده باشند.
اندام و شاخههاي #ستاره_بيني #ودايي (جيوتيش)
گسترة پهناور دانش كهن جيوتيش را ميتوان منطبق بر اعتبارات مختلف عقلي به اقسام و شاخههايي تقسيم كرد. با اين طبقه بنديها ميتوان به دركي گزيدهتر و فهمي عميقتر نسبت به حدود و ثغور اين دانش ارزنده نايل شد. يكي از عمدهترين اين تقسيمبنديها در دانش ستارهبيني تقسيم اين دانش به ستارهبيني معنوي و ستارهبيني مادي است كه اين تقسيمبندي براساس غايت و منظور لحاظ شده است. در صورتي كه ما به اين دانش به اعتبار كمك و خدمتي كه به نزديك شدن به حريم مقدس روح ميكند نظر افكنيم از دو حال خارج نيست يا در اين راه خدمتي ميكند يا نه و به اين ترتيب ستارهبيني به دو قسم معنوي و مادي تقسيم ميشود.
ستارهبيني براساس
غايت و منظور
۱) ستاره بيني معنوي (Spiritual Astrology)
۲) ستاره بيني مادي (Material Astrology)
ستارهبيني معنوي
بنابر اين فلسفه، كل ستارهبيني ابزاري در جهت تحقق خودشناسي است. در چنين دركي موقعيت، تواناييها و كارماهاي فرد در اين زندگي بررسي و تحليل شده و با توجه به امكانات و موقعيتهايي كه طبيعت به هر فردي واگذار كرده است به تحليل و رهنمودهايي مهم در راستاي تعالي زندگيش پرداخته ميشود. ممكن است ستارهبين ودايي پيشرفتهايي مادي را در زندگي فرد ببيند كه در عين حال او را از توجه به موقعيت كلي زندگي خود دور كرده و غباري از فرسودگي و ناتواني را در اطراف او حاصل كند. عليرغم موفقيتهاي مادي ولي در چنين شرايطي ستارهبين از خطرات حاصله فرد را مطلع و راهنمايي ميكند. همچنين با تحليل كلي شخصيت و كيفيت رواني فرد به ياري تمرينات مناسب يوگا و آيورودا موثرترين روشها براي سلامت جسماني و تمركز قواي فكر به فرد آموزش داده مي شود.
ستارهبيني مادي
ستارهبيني مادي اصولا يك ستارهبيني غير ودايي است. زيرا هدف غايي آموزشهاي ودايي خودشناسي و رستگاري معنوي است. در هر حال با استفاده از بخشي از ستارهبيني ودايي و فراموشي مابقي آن و يا استفاده از ستارهبيني غربي ميتوان تمام توجه را معطوف به موفقيتهاي مادي، روابط زناشويي، وضعيت فرزندان، وضعيت كلي سلامتي و مواردي از اين دست كرد. بيآنكه اين مجموعه بر حول محور اصلي “خود واقعي” وارسي شود.
طبقه بندی دیگری که در مورددانش جيوتيش انجام می شود براساس کارایی وقابلیت اين دانش است که
👇👇👇👇👇