#خاطرات_شهدا
❣پرستار بود و توی اتاقش #عکس_امام رو نصب کرده بود، خیلی ها میگفتند: اگر رئیس بیمارستان ببینه برخورد #بدی باهات میکنه، اما فوزیه عکس رو برنداشت.
❣يه روز رئيس بيمارستان كه بعداً به #خارج از كشور #فرار كرد، برای سركشی اومد و متوجه عكس روی ديوار شد و با #عصبانيت دستور داد كه عكس رو از روی ديوار بردارد. اما فوزيه گفته بود: اتاق #متعلق به من است و هر عكسی روی ديوار آن آويزان ميكنم.🙂
❣رئيس بيمارستان هم فوزيه رو تهديد به كسر يكماه از حقوق كرد. 😳اما فوزيه حرفش يك كلام بود: اگر #اخراج هم بشم، عكس رو برنميدارم....
#شهید_فوزيه_شيردل🌸
#پرستار_مكتب_زينبی🌸
#یادکنیم_شهدا_را_با_ذکر_صلوات🌷
@Ebrahim_navid_delha
Ⓔⓑⓡⓐⓗⓘⓜⓝⓐⓥⓘⓓ
•••••••••••••••••••••••••••••••
❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
🌿🌺بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن🌺🌿
#چله_زیارت_حضرت_زهرا (س) 🌹
🔶لطفا برای برگذاری چله زیارت حضرت زهرا(س)❣نام و عکس دوست شهیدتان را به آیدی زیر ارسال کنید↩️
➡️@banihasan
💖شروع چله: 4☆11☆98
💖پایان چله: 13☆12☆98
🌹🍃🌹
🍃🌹 السلام علیکِ
یا فاطمهُ الزهراء(س)
💚پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله🌷 فرموده اند:
ای فاطمه!❣
کسی که بر تو درود بفرستد🌷 خداوند او را می بخشد،
و به من، در هر جای بهشت که باشم، ملحق می کند.✨💚
💠تا ابد اين نکته را انشا کنيد
پاي اين طومار را امضا کنيد🌸🍃
💠هر کجا مانديد در کل امور
رو به سوي حضرت زهرا کنيد🌸🍃
🍃🌹السلام علیک یافاطمه الزهراء.....🌹🍃
❣@Ebrahim_navid_delha❣
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق #هوالعشـــــــــق #رمان_عاشقانه_مذهبی #قسمت_پن
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇
#مـدافععشــــــق💓
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_پنجاه_چهار 4⃣5⃣
.
همانطورڪه هاج وواج نگاهت میڪنم
یڪدفعه مثل دیـــــوانه ها آرام میخندم.🙊🙈
زهرا خانوم دست درازمیڪند و یقه ات راڪمی سمت خودمیڪشد؛
_علی معلومه چته؟😳...مادر این چه ڪاریه؟میخوای دخترمردم بدبخت شه؟...نمیگی خانواده اش الان بیان چی میگن؟😦
خونسرد نگاه آرامت را به لبهای مادرت دوخته ای.
دودستت رابلندمیڪنی و میگذاری روی دستهای مـــــادرت.
_ اره میدونم دارم چیڪار میڪنم...میدونم!🙂
زهرا خانوم دودستش رااز زیر دستهایت بیرون میڪشد
نگاهش راب سمت حسین اقا میچرخاند
_ نمیخوای چیزی بگی؟...ببین داره چیڪارمیکنه!...
صبرنمیڪنه وقتی رفت وبرگشت دختر بیچاررو عقدڪنه!
اوهم شانه بالامیندازد وبه من اشاره میڪندڪه:
_ والا زن چی بگم؟...وقتی عروسمون راضیه!🤦♂
چشمهای گرد زهراخانوم سمت من برمیگردد😳
از خجالت سرم را پایین میندازم🙈واشڪ شـــــوقم رااز روی لبم پاڪ میڪنم
_ دخترم...عزیزدلـــــم! من ڪه بدتورو نمیخوام!یعنی توواقعا راضی هستی؟...نمیخوای صبـــــرڪنی وقتی علی رفت و برگشت تڪلیفت رو روشن ڪنه؟😧
فقط سڪوت میڪنم و اویڪ آن میزند پشت دستش ڪه:
_ ای خدا!...جــــووناچشون شده اخه😱
صدای سجاددرراه پله میپیچدڪه؛
_ چی شده ڪه مامان جون اینقد استرس گرفته؟
همگی به راه پله نگاه میڪنیم.
اوآهسته پله هاراپایین می آید.دقیق ڪ میشوم
اثر دردرا درچشمان قرمزش میبینم.لبخند لبهایـــــم راپر میڪند.
پس دلیل دیرامدن ازاتاقش برای خداحافظی ،همین صورت نم خورده از گریه های برادرانه ست...
زینب جوابش را میدهد؛
_ عقـــــد داداشه!🙂
سجـــــادباشنیدن این جمله هول میڪند😨پایش پیچ میخوردوازچند پله اخر زمین میخورد.
زهراخانوم سمتش میدود
_ ای خدا مرگم بده! چت شد؟😨
سجادڪه روی زمین پخش شده خنده اش میگیرد😂🙈
_ چیه داداشههه؟..بلاخره علی میخوای بری یا میخوای جشـــــن بگیری؟...دقیقا چته بـــــرادر😂
وبازهم بلندمیخندد.مادرت گوشه چشمی برایش نازڪ میڪند😒
_ نه خیر.مثل اینکه فقط این وسط منم ڪ دارم حرص میخورم.🤨
فاطمه ڪه تابحال مشغول صحبت باتلفن همراهش بود.
لبخندڪجی میزندومیگوید؛
_ به مریم خانوم وپدرریحانه زنگ زدم.گفتم بیان...
زینب میپرسد؛
_ گفتی برای چی باید بیان❓
_ نَه فقط گفتم لطف ڪنید تشریف بیارید.مراسم خداحافظی توخونه داریم...
_ عه خب یچیزایی میگفتی یڪم اماده میشدن😯
تو وسط حرفشان میپری؛
_ نَه بزار بیان یهو بفهمن! اینطوری احتمال مخالفت ڪمتره🙂
شوهرزینب ڪه درڪل ازاول ادم ڪم حرفی بود.
گوشه ای ایستاده و فقط شاهد ماجراست.روحیات زینب رادارد.هردوبهم می ایند.
تومچ دستم را میگیری وروبهمه میگویی؛
_ من يه دودیقه باخانــومم صحبت ڪنم🙂
ومراپشت سرت به اشپزخانه میڪشی.
ڪنار میز می ایستیم وتــــو مستقیم به چشمانم خیـــــره میشوی؛
سرم را پایین میندازم🙈.
_ ریحانه؟اول بگو ببینم ازمن ناراحت ڪه نشدی ؟
سرم رابه چپ وراست تڪان میدهم.
تبســـــم شیرینی میڪنی☺️ادامه میدهی؛
_ خدارو شڪر.فقط میخوام بدونم از صمیم قلـــــبت راضی ب اینڪار هستی؟
شاید لازمه يه توضیحاتی بدم..
من خودخواه نیستم ڪه بقول مادرم بخوام بدبختت ڪنم!
_ میدونم..💓
_ اگراینجاعقدی خونده شه دلیل نمیشه که اســـــم منم حتما میره تو شناسنامه ات
باتعجب نگاهت میڪنم؛😕
_ خانومی! این عقد دائم وقتی خونده میشه بعدش بایدرفت محضر تاثبت شه
ولی من بعدازجاری شدن این خطبه یه راست میرم ســـــوریه...
دلم میـــــلرزد.💔
نگاهم روی دستانم ڪه بهم گره شده سرمیخورد.😔
#ادامه_دارد...
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق_قسمت54
#ابراهیم_و_نوید_دلها_تا_ظهور💚
@Ebrahim_navid_delha
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
🌙⭐️🌙⭐️🌙⭐️🌙⭐️🌙
🌸ــــــ✨﷽✨ــــــ🌸
☪سلام دوستان🙋♀ ممکنه از اثرات نماز شب خوندنتون برامون بگین☺️
کیا معجزه نماز شب📿 رو تو زندگی خودشون یا افرادی،که نماز شب میخونن دیدن برای ما ارسال کنند
☪من خودم مشکل بزرگی در زندگی دارم😔 و برای حلش نذر کردم ۴۰ شب نماز شب بخونم
☪من یه زمانی شب نماز می خوندم و تو اتاق خلوت و بعدش, می نشستم و خالصانه با خدا حرف می, زدم. اثری که برای من داشت خیلی مثبت بود. من به خاطر عوض شدن حالم و کاهش استرسام می خوندم. یه جور پر از امید می شدم
☪عزیزانی که از نماز شب حاجت های بزرگ گرفتن بیان بگن تا نور امید توی دل من و اونایی که منتظر رحمت خدا هستن تابنده تر بشه
پل ارتباطی ما با شما👇👇
💟 @khorsandir
#نمازشب
#نمازشب_خوان_ها
#نمازشب_آسان
#نمازشب_کلیدحل_مشکلات
#نمازشب_میخوانم_همین_امشب
#لبخند_خدا🌸
@Ebrahim_navid_delha
Ⓔⓑⓡⓐⓗⓘⓜⓝⓐⓥⓘⓓ
•••••••••••••••••••••••••••••••
❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌼صلی الله علیک یا اباعبدلله
السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه🌼
شروع چله24☆9☆98
#ختم_چله_سوره_مبارکہ_الرحمن
🌸اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌸
💠روز♡ سی و هفتم♡
به نیت سلامتی وظهور امام زمان (عج)،
ترڪ نگاه و افکارحرام ،و یڪ قدم نزدیڪ شدن به مهدی فاطمه (س)و برآورده شدن حاجات قلبی اعضای چله
🎀به نیابت از شهدای زنده 🎀
🕊🌷 محمود صانع
#اینجا_بیت_شهداست
@ebrahim_navid_delha
🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴
🔆 امروز دوشنبه
📆 ۳۰ برج دی ۱۳۹۸ ه.ش
📆 ۲۴ ماه جمادی الاول ۱۴۴۱ ه.ق
📆۲۰ ژانویه ۲۰۲۰ میلادی
📿ذکر روزصد مرتبه📿
🌺یا قاضِیَ الْحاجات🌺
🌺ای برآورنده حاجت ها🌺
🏴 #السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_س
#ختم_قرآن
🔹صفحه۴۹۸
🔹جزء ۲۵
جهت سلامتی #امام_زمان_عج
#مقام_معظم_رهبری
هدیه به روح #امام و
#شهدای_والامقام
🏴#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج💔
🍁 @ebrahim_navid_delha🍁
🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷🌹🌹🌹🌹🌹
@Ebrahim_navid_delha
#کلیپ_شهدایی✨✨✨
#تاحالارفیقشهیدداشتی🙂
#در_عالم_رازیست_که_جز_به_بهای_خون_فاش_نمیشود🌹
#حجتالاسلام_علیرضا_پناهیان
#انسانبایدزندگیخوبانرامطالعهکند📚
#شهیدابراهیمهادییکشهیدبرجستهاست🌹✨✨✨
#دوستدارممثلتوباشم✨💚
#سلام_بر_ابراهیم❤️✨
#ابراهیم_و_نوید_دلها_تا_ظهور💚
@Ebrahim_navid_delha
🌷🌷🌷🌷🌷🌹🌹🌹🌹🌹
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
مداحی آنلاین - علائم نفوذ شیطان - حجت الاسلام عالی.mp3
5.26M
💯#تلنگر
♨️#علائم نفوذ شیطان
🔴#سخنرانی بسیار شنیدنی👌
🎙#حجت الاسلام عالی
#اینجا_سمت_خداست_حوالی_دلای_پاک
@Ebrahim_navid_delha
Ⓔⓑⓡⓐⓗⓘⓜⓝⓐⓥⓘⓓ
•••••••••••••••••••••••••••••••
❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
5_6143037327707996168.mp3
1.58M
هنگام اذان است 🌷 لحظه اجابت دعاست🌷 خدایا ظهور حجتت را برسان 🌷 خدایا قلب مقدسش از ما راضی وخشنود بگردان 🌷 خدایا موانع ظهورش برطرف بگردان 🌷 خدایا عاقبت همه مارو ختم به خیر بگردان 🌷 خدایا ما را آنی وکمتر از آنی به خودمان وامگذار🌷 خدایا تا مارو نبخشیدی از این دنیا نبر🌷 الهی آمین بحق حضرت زینب(س)🌷 🍃🌸🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمّد وَعَجِّل فَرَجَهُم وأهْلِك أَعدَائَهُـم أجمَعین🌹🌸🍃
🍃🌹ـــــــ﷽ــــــــ🌹🍃
🍃🌺إِنَّ اللَّهَ وَملائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا🌺🍃۵صلوات برای فرج آ قامون امام زمان و شادی روح همه شهدا و همه اموات و شفای همه بیماران
صلوات:
🌹🍃 الّلهُمَّ
🌸🍃 صَلِّ
🌹 🍃 علی
🌸 🍃 مُحَمَّدٍ
🌹 🍃 وَآل
🌸 🍃 مُحَمَّد
🌹🍃وَعَجِّل
🌸🍃 فَرَجَهُم
#نماز_اول_وقت_فراموش_نشه👉
🏴 #الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج💔
🍃 @ebrahim_navid_delha 🍃
┄✦✦༻﷽༺✦✦┄
#یادواره_شهیدابراهیم_هادی
👈باتوجه به اینکه کمتر از یک ماه دیگر سالگرد شهادت #شهید_ابراهیم_هادی میباشد، و مثل هرسال برنامههای جذاب جبهه فرهنگی شهید ابراهیم هادی نیاز به کمکهایمردمی شما دوستداران این شهیدعزیز دارد.
✳ لذا از تمامی دوستان تقاضا داریم که در حد توان (حتی 1000تومان) دریغ نفرموده و ما را در این امر خیر یاری بفرمایند.
🚨توجه داشته باشید که مراسم سالگرد همزمان با چهلمین روز شهادت حاج قاسم سلیمانی و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هست. لذا برنامه به صورت جذابتر و بهترازقبل برگزار خواهد شد.
🎤کلیهی هزینهها و گزارشات از طریق کانال قابل مشاهده خواهد بود...📷
#ایدی_جهت_ارسال_فیشهای_واریزی👇
🆔️ @alone98
⚘🔸️⚘🔸️⚘🔹️⚘🔹️⚘
🏷شماره کارت جهت واریز:
💳 6037997291276690
✉به نام: منیژه کریمی منش
⚘
📆 تاریخ مراسم: { 98/11/22}
🕌مکان مراسم : قطعه 26بهشت زهرا (س)
هزینه یادواره حدود 3میلیون تومان میباشد💰
که شامل:(اهدا پک های فرهنگی ، زیارت عاشورا📖 و زیارت حضرت زهرا (س) است که به تعداد سال تولد این شهید تهیه خواهد شد )
🍃فلذا از شما بزرگواران میخواهیم ما را در تامین هزینه ها یاری نمایید❣
🕊اجر تمام کسانی که کمک میکنند☺️ و بانی این امر خیر میشون با حضرت زهرا سلام الله علیها 🥀
✋شما دوستان شهدایی حتی میتوانید بانی یک سوم یا بیشتر این هزینه یادواره باشین 😊 دوستان خود را به این امر خیر دعوت کنید
ستاد مردمی یادواره شهید ابراهیم هادی.
@ebrahim_navid_delha
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
💌 #ڪــلامشهـــید
#از_جنس_ابراهیم_هادی_باشیم😔
ابراهیـم همیشہ میگفـت :
تا وقتے ڪہ زمانِ ازدواجتون نرسیـده
دنبالِ #ارتباطِ_ڪلامی با #جنس_مخالف نرید ؛
چون آهسته آهسته خودتون رو بہ #نابودے میڪشونید !
....
فضا، فضای مجازی است ، ولی نامحرم، نامحرم واقعی است ! برایش تکتک حرفها و شکلکها حقیقی است. روی قلبش اثر میگذارد...
💚 کانال #شهیدان_ابراهیم_هادی_نوید_صفری
#یادکنیم_شهدا_را_با_ذکر_صلوات🌷
@Ebrahim_navid_delha
Ⓔⓑⓡⓐⓗⓘⓜⓝⓐⓥⓘⓓ
•••••••••••••••••••••••••••••••
❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 #معرفی_شهدا 🍃شهید محمود رضا بیضایی: شهید محمودرضا بیضائی در ۱۸ آذرماه سال ۱۳۶۰ در خا
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤
#معرفی_شهدا
#در_ادامه
🍃شهید محمود رضا بیضایی:
پرکاری و ساعتهای انگشت شمار خواب در طول شبانه روز از ویژگیهای بارز او بود😳بطوریکه کار در روزهای جمعه را هم در یکی از جلسات اداری در محل کار خود به تصویب رسانده بود و به این ترتیب کارش تعطیلی نداشت.
معتقد بود شهادت در راه خدا مزد کسانی است که در راه خدا پرکارند و شهدای جنگ تحمیلی را شاهد این حرف خود معرفی میکرد😌.
بدلیل علاقه فراوان به کار خود، برای تشکیل خانواده حاضر به رجعت به تبریز نبود و در ۲۵ اسفند سال ۸۷ مقارن با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (ع) با همسری فاضله از خانوادهای ولایتمدار در تهران ازدواج کرد و ساکن تهران شد. ثمره این ازدواج دختری بنام «کوثر» است😍 که در ۲۵ اسفند ۹۱ متولد شد.
علاقه و عشق وصف ناشدنی محمودرضا به آرمان جهانی امام خمینی (ره)، یعنی تشکیل نهضت جهانی اسلام، روحیه خاصی را در وی بوجود آورده بود که تا آغاز جنگ در سوریه، در جهت تحقق آن تلاش و مجاهدت شبانه روزی داشت.
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤
╔ ═ 🌸═ ══ ═🕊⚘ ═ ╗
@ebrahim_navid_delha
╚ ═ ⚘🕊═ ══ ═🌸 ═ ╝
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 #معرفی_شهدا #در_ادامه 🍃شهید محمود رضا بیضایی: پرکاری و ساعتهای انگشت شمار خواب در طو
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤
همواره مطالعه دینی و سیاسی داشت📖و به اخبار و وقایع داخلی و خارجی بخصوص تحولات جهان اسلام اشراف داشت و این وقایع را تحلیل میکرد. تعصب آگاهانه و وافری به انقلاب اسلامی، رهبری و نظام داشت. در ایام فتنه ۸۸ شب و روز آرام و قرار نداشت. تمام اخبار و وقایع فتنه را رصد میکرد و در معرکه دفاع سخت از انقلاب اسلامی در ایام فتنه، چندین بار جان خود را به خطر انداخت.
صاحب موضع بود و در بحثها بخوبی استدلال میکرد. میگفت این انقلاب تنها نقطه امید مستضعفین عالم است و هرگونه تهدیدی که متوجه موجودیت انقلاب اسلامی باشد، میتواند جبهه مستضعفین و علاقمندان انقلاب اسلامی در جهان را سست کند و نگرانی عمیقی☹️ از این بابت داشت. محمودرضا به زبان عربی تسلط کامل داشت و آنرا با لهجههای عراقی و سوری تکلم میکرد و بخاطر آشنایی با زبان عربی با رزمندگان نهضت جهانی اسلام آشنایی نزدیک و ارتباطی تنگاتنگ داشت.
به مقاومت اسلامی لبنان و رزمندگان حزب الله و همینطور به شیعیان مستضعف و مجاهد عراقی تعلق خاطر داشت و آنها را میستود. با آغاز جنگ در سوریه از سال ۹۰ برای دفاع از حرمهای آل الله (ع) و یاری جبهه مقاومت، آگاهانه عازم سوریه شد🙂.
#ادامه_دارد
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤
╔ ═ 🌸═ ══ ═🕊⚘ ═ ╗
@ebrahim_navid_delha
╚ ═ ⚘🕊═ ══ ═🌸 ═ ╝
🌺🏴🌺🏴🌺🏴🌺🏴🌺🏴🌺🏴
نماز و ناله شهید سید جمال حیدری
✍منطقهی عملیات طوری بود که ما در دشت قرار گرفته بودیم و مواضع دشمن نیز بالای کوه بود به گونهای که با طلوع خورشید دشمن میتوانست به راحتی ما را هدف قرار دهد. سید جمال آرپیجیزن بود و جلوتر از ما حرکت میکرد. ناگهان او یکی از تانکها را هدف قرار داد و منفجر کرد. همین باعث شد روحیه بچههای رزمنده چندین برابر شود. این شد که همگی به مقّر فرماندهی دشمن حمله و آنجا را فتح کردیم. سید جمال در حالی که مشغول پاکسازی سنگرها بود مجروح شد و جراحت او خونریزی شدیدی داشت. همچنین پای من هم روی یک مین والمر رفت و مجروح شدم و چون نمیتوانستیم با این حال به عقب برگردیم ناچار تا تاریک شدن هوا صبر کردیم. من بیرون یکی از سنگرها خوابیده بودم و از شدت درد مینالیدم. در این هنگام سید جمال مرا شناخت و به من گفت که آیا ظهر شده است؟ جواب دادم : بله. در حالی که از درد ناله میکرد با همان حال خوابیده شروع کرد به خواندن نماز ظهر. او از شدت درد نماز را بلند میخواند و با آه و ناله نماز را به پایان برد. در حال خواندن نماز عصرش بود که دعوت حق را لبیک گفت و به شهادت رسید.
به یاد شهدا....😔👇👇
#نماز_اول_وقت_فراموش_نشه👉
🏴 #الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج💔
❄️ @ebrahim_navid_delha ❄️
🌺🏴🌺🏴🌺🏴🌺🏴🌺🏴🌺🏴
#خاطرات_شهدا
#شهیدحاج_علی_محمدی_پور
پروازی آرام و بی تکلف اما سوزناک
شب که داشتیم نیروها را به خط می بردیم که مستقر شویم. نزدیک خط حاج علی
به من گفت: کاکا بیا اینجا آن گلوله ای که قرار است نصیب ما شود الان
سرباز عراقی از جعبه مهمات بیرون آورده و گریس هایش را پاک می کند و می
خواهد به طرف ما بیاید. تا چند لحظه دیگر هم می رسد. گفتم: هذیان می گویی.
گفت: حالا می بینی! برو زود به بچه ها سر وسامانی بده و آنها را در سنگر
هامستقر کن تا ما می آییم. 30 متر از آنها دور شدم که گلوله ای آمد. یکی از
بچه ها گفت: حاج علی زخمی شده
عملیات کربلای 5 بود . همین جور داشتیم می رفتیم ، در آن ساعات آخر عمرش ، مرتب می آمد پیش ما اگر تک لو رفت و اوضاع به هم ریخت همدیگر را گم نکنیم . ناگهان صدای یک خمیاره 60 آمد همه جمع شدیم پشت سیم خاردار . حاجی گفت " تجمع نکنید، تجمع نکنید " صدایش در شلوغی گم می شد ، باید از سیم خاردار عبور می کردیم ، حاج علی به ما گفت " من نبشی ها را خم می کنم ، بیا یید از زیر سیم خادار رد شوید "
پنج نفر آمدیم سمت راست و رد شدیم . نا گهان یکی از عراقی ها را دیدیم حاجی سلاحش را مسلح کرد تا او را بزند ، تیری شلیک نشد ، گیر کرده بود ناگهان تیری آمد و به بر آمدگی پشت سر حاجی اصابت کرد. لباسهای ما یک رنگ بود برای اینکه حاجی را گم نکنیم دست من و علی محمدی نسب روی شانه های حاجی بود.
حاجی بدون اینکه چیزی بگوید ، از دست ما پا یین لغزید. همان دم منوری روشن شد دیدم از پشت سر حاجی خون می جوشد. به علی گفتم حاجی رفت علی اشاره کرد چیزی نگویم
@Ebrahim_navid_delha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌺بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن🌺🌿
#چله_زیارت_حضرت_زهرا (س) 🌹
🔶لطفا برای برگذاری چله زیارت حضرت زهرا(س)❣نام و عکس دوست شهیدتان را به آیدی زیر ارسال کنید↩️
➡️ @banihasan
💖شروع چله: 4☆11☆98
💖پایان چله: 13☆12☆98
🌹🍃🌹
🍃🌹 السلام علیکِ
یا فاطمهُ الزهراء(س)
💚پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله🌷 فرموده اند:
ای فاطمه!❣
کسی که بر تو درود بفرستد🌷 خداوند او را می بخشد،
و به من، در هر جای بهشت که باشم، ملحق می کند.✨💚
💠تا ابد اين نکته را انشا کنيد
پاي اين طومار را امضا کنيد🌸🍃
💠هر کجا مانديد در کل امور
رو به سوي حضرت زهرا کنيد🌸🍃
🍃🌹السلام علیک یافاطمه الزهراء.....🌹🍃
❣@Ebrahim_navid_delha❣
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ #مـدافععشــــــق💓 #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_پنجاه_چهار
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇
مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_پنجاه_پنج 5⃣5⃣
_ من فقط میخواستم ڪه...ڪه بدونی دوستت دارم
واقعا دوستــ❤️ـــت دارم.ریحانه الان فرصت يه اعترافه.
من ازاول دوستت داشتم!
مگه میشه يه دختر شیطون وخواستنی رودوست نداشت...اما میترسیدم...
نَه از اینڪه ممڪنه دلم بلرزه وبزنم زیررفتنم!
نَه.....بخاطر بیماریم!
میدونستم این نامردیه درحق تو!
اینڪ عشقـــــو ازاولش درحقت تموم میڪردم!
الان مطمئن باش نمیزاشتی بـــــرم!
ببین..اینڪه الان اینجا وایسادی وپشت من محڪمی بخاطرروند طی شده اس...
اگر ازاولش نشون میدادم ڪه چقدر برام عزیـــــزی
حس میڪنم صدایت میلرزد؛
_ ریحانه ....دوست نَداشتم وقتی رفتم تو بااین فڪربرام دست تڪون بدی ڪه "من زنش نبودم ونیستم" مافقط سوری پیش هم بودیم...
دوست دارم ڪه حس ڪنی زن منی! ناموس منی.مال منی
خانـــــوم ....ازدواج قراردادی ماتا نیم ساعت دیگه تموم میشه
وتو رسماوشرعا...و قلبـــــا میشی همسرهمیشگی من!❤️
حالا اگرفڪر میڪنی دلت رضابه این ڪار نیست! بهم بــــگو.....
حرفهایت قلبم رااز جاڪنده.
پاهایم سست شده.طاقت نمی اورم وروی صندلی پشت میزوا میروم.
تـــــو ازاول مرادوست داشتی...
نگاهت میڪنم و توازبالای سرباپشت دستت صورتم رالمس میڪنی.
توان نگه داشتن بغضم را ندارم.
سرم راجلو می اورم ومیچسبانم به شڪمت... همانطورڪ ایستاده ای سرم را دراغــــوش میگیری.
به لباست چنگ میزنم ومثل بچه ها چندبار پشت هم تکرارمیڪنم؛
_ توخیلی خـــــوبی علی خیلی..😭
سرم رابه بدنت محڪم فشارمیدهی؛
_ خب حالا عروس خانوم رضایت میدن؟🙂
ب چشمانت نگاه میڪنم وبانگرانی میپرسم؛
_ یعنی نمیخوای اسمم بره تو شناسنــــامه ات؟
_ چرا...ولی وقتی برگشتم!....الان نَ! اینجوری خیال منم راحت تره.چون شاید بَر.....
حرفت رامیخوری،اززیر بازوهایم میگیری و بلندم میڪنی؛
_ حالا بخنـــــد تا ...😉
صدای باز شدن درمی اید،حرفت رانیمه رهامیڪنی وازپنجره اشپزخانه ب حیاط نگاه میڪنیم.
مادروپدرم امدند.
به سرعت ازاشپزخانه بیرون میرویم و همزمان بارسیدن مابه راهروپدر ومادر من هم میرسند.
هردو باهم سلام وعذرخواهی میڪنند بابت اینڪه دیر رسیدند.چنددقیقه ڪ میگذرد ازحالت چهره هایمان میفهمند خبـــرایی شده.
مادرم درحالیڪه ڪیف دستی اش را به پدرم میدهدتا نگه دارد میگوید؛
_ خب...فاطمه جون گفتن مراسم خاصی دارید مثل اینڪه قبل ازرفتن علی اقا....
وبعدمنتظرماند تا ڪسی جوابش رابدهد.
توپیش دستی میڪنی وبارعایت ڪمال ادب و احترام میگویی؛
_ درستـــــه!قبل رفتن من ي مراسمی قراره باشه...راستش...
مڪث میڪنی ونفست راباصدا بیرون میدهی؛
_ راستش من البته با اجازه شما و خانواده ام...يه عاقد اوردم تابین منو تڪ دخترتون عقـــــددائم بخونه!میخواستم قبل رفتن...
پدرم بین حرفت میپرد؛
_ چیڪارڪنه؟😳
_ عقد دائـــــم....
اینبارمادرم میپرد؛
_ مگه قرار نشده بری جنگ؟...😧
_ چرا چرا!الان توضیح میدم ڪن...
بازپدرم بادلخـــوری ونگرانی میگوید؛
_ خب پس چه توضیحی!😨پسرم اگر شما خدایی نڪرده يه چیزیت...🤭
بعدخودش حرفش رابه احترام زهرا خانوم وحسین اقا میخورد.
میدانم خونشان درحال جوشیدن است امااگر دادوبیداد نمیڪنند فقط بخاطرحفظ حـــرمت است وبس!
بعداز ماجرای دعواوراضی ڪردنشان سررفتن تو...حالاقضیه ای سنگین تر پیش امده.
لبخندمیزنی 🙂وبه پدرم میگویی؛
_ پدرجان!منو ریحانه هردو موافقیـــم که این اتفاق بیفته
این خطبه بین ماخونده شه.اینجوری موقع رفتن من...
مادرم میگوید؛
_ نَ پسرم!ریحانه برای خودش تصمیم گرفته😐
وبعدبه جمع نگاه میڪند ؛
_ البته ببخشیدا مااینجور میگیم.بلاخره دختر ماست.خامه...😐
زهرا خانوم جواب میدهد؛
_ نَه باورڪنید ماهم این نگرانی هارو داریم..بلاخره حق دارید.
تومیخندی☺️؛
_ چیزخاصی نیست ڪه بخوایدنگران شید قرارنیست اسم من بره توشناسنامه اش!
هروقت برگشتم اینڪارو میڪنیم......🙈
#ادامه_دارد...✨✨✨
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق_قسمت55❤️
#ابراهیم_و_نوید_دلها_تا_ظهور✨💚✨
@Ebrahim_navid_delha
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
4_216356675433531346.mp3
1.83M
☪#نمازشب
حتما گوش کنید اگر میخواهید اسمتون جزو نمازشب خوانهای دائمی ثبت شه
👌👌👌
#حجةالاسلام_فرحزاد:
از شب های🌙 پاییز و زمستان❄️ حداکثر استفاده را ببرید.
☪«در بیداری سحر و ثلث آخر شب، آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی در بیداری سحر ها می توان حاصل نمود. از گدایی سحر ها کوتاهی نکنید که هرچه هست، در ان است. عاشق خواب ندارد و جز وصال محبوب چیزی نمی خواهد. وقت ملاقات و رسیدن به وصال هنگام سحر است.
☪یکی از علّتهایی که ما توفیق سحرخیزی نداریم و در وقت آن سنگین هستیم و گویا گوشهایمان صدای مَلَک منادی را که همهی اولیاء الله را بیدار میکند نمیشود، این است که روح و قلب💕 ما به خاطر دو مسأله سنگین میشود و مثل گنجشکی🕊 که به دو پایش وزنه آویختهاند، به وقت سحر نمیتواند برخیزد و به ملاقات یار پر بزند؛ و یا در عبادات خود، روح بالا نمیرود و لذّت عبادت را نمی چشد
☪یکی از آن دو عامل، لغو و لهو و زیاد حرف زدن است؛ و دیگری که خیلی انسان را سنگین میکند، غیبت کردن است. من عیناً دیدم که غیبت شب، توفیق سحرخیزی را از انسان سلب میکند.
منبع: #کتاب_پندهای_آسمانی، ص ۱۸۸
دوستان عزیز نماز شب خوان لطفا 💟
🔆تجربیات برا بیدار شدن در سحر
✅موارد حاجت روایی
💠ودلنوشته های
خود را برای ما بفرستید تا در صورت امکان در کانال بارگزاری کنیم
🍀تشکر🍀
باما در ارتباط باشین😉⤵️
💟 @khorsandir
@Ebrahim_navid_delha
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌷🌷🌷
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌼صلی الله علیک یا اباعبدلله
السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه🌼
شروع چله24☆9☆98
#ختم_چله_سوره_مبارکہ_الرحمن
🌸اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌸
💠روز♡ سی و هشتم♡
به نیت سلامتی وظهور امام زمان (عج)،
ترڪ نگاه و افکارحرام ،و یڪ قدم نزدیڪ شدن به مهدی فاطمه (س)و برآورده شدن حاجات قلبی اعضای چله
🎀به نیابت از شهدای زنده 🎀
🕊🌷 حسین معز غلامی
🕊🌷 دکتر پروین ناصحی
#اینجا_بیت_شهداست
@ebrahim_navid_delha
🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴
🔆 امروز سه شنبه
📆 ۱ برج بهمن ۱۳۹۸ ه.ش
📆 ۲۵ ماه جمادی الاول ۱۴۴۱ ه.ق
📆 ۲۱ ژانویه ۲۰۲۰ میلادی
📿ذکر روزصد مرتبه📿
🌸یا اَرْحَمَ الرّاحِمین🌸
🌸ای مهربانترین مهربانان🌸
🏴 #السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_س
#ختم_قرآن
🔹صفحه۴۹۹
🔹جزء ۲۵
جهت سلامتی #امام_زمان_عج
#مقام_معظم_رهبری
هدیه به روح #امام و
#شهدای_والامقام
🏴 #الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج💔
🍁 @ebrahim_navid_delha🍁
🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴