#حق_الناس
🔸 شخصی از #آیت_الله_بهجت درخواست #دستور_العمل فرمودند. آقا که همیشه مشغول #ذکر بودند، سر بلند کردند و فرمودند :«تا میتوانید #گناه نکنید» سپس سر به زیر انداختند و مجدّداً مشغول ذکر شدند.
🔸 بعد از چند لحظه سر بلند کردند و فرمودند: «اگر احیاناً گاهی مرتکب شدید سعی کنید گناهی که در آن حقّالناس است نباشد». باز سر به زیر انداخته و مشغول ذکر شدند.
🔸 و بعد از چند لحظه باز سر بلند کردند و برای سومین بار فرمودند: «اگر گناه مرتکب شدید که در آن حقّالناس است سعی کنید در همین دنیا آن را تسویه کنید و برای آخرت نگذارید که آن جا مشکل است.»
📙فریادگر توحید ص 218
✍خودمونم میدونیم که حق الناس هایی که به گردنمونه اکثرا تقصیر زبونمونه آخه با زبونی که اسم امام حسین و میبریم با زبونی که صلوات میفرستیم چرا باید گناه کنیم؟ چرا غیبت کنیم؟ چرا دلی و بشکونیم؟ چرا خدایی نکرده آبروی کسی و ببریم؟ آخه این غلطه که با یه #زبان پنجاه گرمی یه بدن 80 کیلویی و جهنمی کنیم امروز پنجشنبه هست اعمالمون به #امام_زمان عرضه میشه بیا همین امروز به آقامون قول بدیم که تا پنج شنبه هفته بعد که اعمالمون به امام زمان عرضه میشه دیگه گناه زبونی نکنیم.
🆔 @Ebrahimhadi
#ایستگاه_تفکر🔔
♦️ميگویند سه نوع #حق بر گردن ماست...
⛔️حق الله
⛔️حق النفس
⛔️ #حق_الناس
💥و اما وای بر سومی...
🚫در نماز و روزه و #واجبات لَنگ زدیم گفتیم خدا از حق خودش ميگذرد...
❌چه توجیه زیبایی
♨️بر خودمان ستم کردیم و گناه کردیم🔞 و #حق_نفس را ندانستیم...
#فقط ناله سر دادیم
👈"ظلمتُ نَفسي..."
ميداني چه شنیده ام؟!
طاقتش را داری⁉️
💢شنیده ام که اگر کسی باعث شود ظهور به تأخیر بیفتد " #حق_الناس" است...
💢آن شخص باعث شده که این همه مسلمان #امام خود را نبینند...
⚠️چه بسا اگر امام خود را می دیدند به #تعالی می رسیدند...
🔰به قول #شهید_چمران:
☑️ خدایا مرا بخاطر گناهانی که در روز با هزاران قدرت عقل #توجیهشان می کنم ببخش
🆔 @Ebrahimhadi
💠از وقتی با ابراهیم آشنا شدم زندگیم زیر و رو شده!💠
❤️ #دلنوشته ❤️
سلام
من یک دانش آموز کلاس هشتم هستم در خانواده ای معتقد و مذهبی به دنیا آمدم و از این بابت واقعا خدا رو شکر می کنم . به چادرم که برام یه لباس مقدسه افتخار می کنم و به هیچ وجه ترکش نمی کنم . با وجود همه این ها منم سستی هایی داشته و دارم . دو سال پیش یک روز خالم که به راهپیمایی ۲۲ بهمن رفته بود یک کتاب خرید به اسم «سلام بر ابراهیم💚» زندگی نامه شهدای زیادی رو خوانده بودم و تحت تأثیر هم قرار می گرفتم اما تحول خاصی در رفتارم شکل نمی گرفت ؛ چون خصوصیات اون ها رو خیلی دست نیافتنی می دونستم . 😔 نگاهم که به جلد کتاب افتاد عکسش بدجور جذبم کرد . 💙 یه نور خاصی تو صورتش بود که تا به حال توی صورت هیچ آدم زنده ای ندیده بودم😍 تصمیم گرفتم کتاب رو بخونم پس از خالم امانتش گرفتم . گاهی بی اراده لبخند روی صورتم می نشست ارادت شهید رو که به حضرت زهرا (س) می دیدم ناخودآگاه بغض می کردم ...
انقدر به کتاب علاقمند شدم که به سرعت تمومش کردم اما تصمیم گرفتم یه بار دیگه بخونمش.. این بار با دقت و جزئی تر! شروع کردم کتاب رو دو سه دور زدم اما هربار خاطرات شهید اونقدر برام تازگی داشت که انگار نه انگار چندین بار خوندمش💓
اولین بار سر جلسه امتحان به یه سوال بر خوردم که چند بار خونده بودمش ولی اون موقع یادم نمیومد🤔و اتفاقا ۲\۵ نمره هم داشت!
بی اختیار اسم شهید توی ذهنم پژواک می شد پس زمزمه کردم : ابراهیم جان کمکم کن! شاید باورتون نشه اما جواب به سرعت به ذهنم اومد❗️
بعد ها هر وقت حالم بد بود با عکس ابراهیم حرف می زدم ؛ با هر جمله ای که می گفتم حسابی گریه می کردم و حس می کردم ابراهیم بهم لبخند می زنه🙂❤️
نشد چیزی ازش بخوام و قسمتم نکنه!
از اون روز به بعد من دیگه تک فرزند نبودم! من برادر خوبی به اسم #ابراهیم نصیبم شده بود! توی مدرسه دست دوستام رو می گرفتم و می بردم نماز جماعت💖🌈
توی مراسم فرهنگی از حرف های شهید استفاده می کردم.. انقدر به ابراهیم علاقه پیدا کردم که دوستام پرسیدند :«این ابراهیمی که تو هر وقت مشکل داری بهش سلام می دی کیه؟!» و من ابراهیم رو بهشون معرفی کردم..
یه سری از عادت های بدم مثل این که گاهی #غیبت می کردم یا #تهمت می زدم رو ترک کردم حالا دیگه آدم ها رو قضاوت نمی کنم💫☺️
با دوستام و اطرافیانم بهتر رفتار می کنم و خیلی مراقبم #حق_الناس به گردنم نیوفته😊
سعی می کنم توی علاقه مند کردن دوستام به مراسم مذهبی ؛ هیئت ؛ نماز و روزه و حتی حجاب از روش های ابراهیم استفاده کنم😌
و بهتر هم نتیجه می گیرم!😃💚
از وقتی با ابراهیم آشنا شدم تنهام نمی زاره و خیلی کمکم می کنه!
هر روز با عکسش حرف می زنم❤️
از موفقیت هام و اشتباهاتم براش می گم و ازش می خوام همچنان کمکم کنه☺️💞
هیچ وقت نگاهش رو ازم دریق نمی کنه💚
از وقتی با ابراهیم آشنا شدم زندگیم زیر و رو شده!
اگه هنوزم #شهید_ابراهیم_هادی رو نمی شناسین سریع تر سراغ این کتاب ارزشمند برید❣
و مطمئن باشید که :
این آشنایی زندگیتون رو عوض خواهد کرد🌷🌼🌈
☀️سلام_بر_ابراهیم☀️
#ارسالی
🆔 @Ebrahimhadi
••••••••••••••••••••••••
🍀 #حق_الناس 🍀
▫️حاج میرزا علی محدث زاده، پسر مرحوم حاج شیخ عباس قمی گفت: جلد سیزدهم کتاب بحارالانوار، به امانت نزد پدرم بود، بعد از فوت ایشان به وسیلهی برادرم محسن آقا به صاحبش رساندم.
▫️شب بعد خواب پدرم را دیدم، گوشم را گرفت و گفت: کتاب را دادی، چرا جلدش را شکستی؟ از خواب بیدار شدم، به محسن گفتم: کتاب که سالم بود، مگر تو جلدش را شکستی؟ گفت: زمین کوچه گل بود و من زمین خوردم، لذا گوشهی جلد کتاب تا شد.
▫️کتاب را گرفته و صحافی کرده و پس دادیم. پس از سه روز، طلبه ای به منزل ما آمد و گفت: دیشب آقای حاج شیخ عباس را در خواب دیدم گفت: برو به علی بگو جلد کتاب را درست کردی، من آسوده شدم، خدا عاقبتت را به خیر کند.
📙برگرفته از کتاب بازگشت
https://eitaa.com/joinchat/1500184576C4a4b519be8
💠از وقتی با ابراهیم هادی آشنا شدم زندگیم زیر و رو شده!💠
❤️ #دلنوشته ❤️
سلام
من یک دانش آموز کلاس هشتم هستم در خانواده ای معتقد و مذهبی به دنیا آمدم و از این بابت واقعا خدا رو شکر می کنم . به چادرم که برام یه لباس مقدسه افتخار می کنم و به هیچ وجه ترکش نمی کنم . با وجود همه این ها منم سستی هایی داشته و دارم . دو سال پیش یک روز خالم که به راهپیمایی ۲۲ بهمن رفته بود یک کتاب خرید به اسم «سلام بر ابراهیم💚» زندگی نامه شهدای زیادی رو خوانده بودم و تحت تأثیر هم قرار می گرفتم اما تحول خاصی در رفتارم شکل نمی گرفت ؛ چون خصوصیات اون ها رو خیلی دست نیافتنی می دونستم . 😔 نگاهم که به جلد کتاب افتاد عکسش بدجور جذبم کرد . 💙 یه نور خاصی تو صورتش بود که تا به حال توی صورت هیچ آدم زنده ای ندیده بودم😍 تصمیم گرفتم کتاب رو بخونم پس از خالم امانتش گرفتم . گاهی بی اراده لبخند روی صورتم می نشست ارادت شهید رو که به حضرت زهرا (س) می دیدم ناخودآگاه بغض می کردم ...
انقدر به کتاب علاقمند شدم که به سرعت تمومش کردم اما تصمیم گرفتم یه بار دیگه بخونمش.. این بار با دقت و جزئی تر! شروع کردم کتاب رو دو سه دور زدم اما هربار خاطرات شهید اونقدر برام تازگی داشت که انگار نه انگار چندین بار خوندمش💓
اولین بار سر جلسه امتحان به یه سوال بر خوردم که چند بار خونده بودمش ولی اون موقع یادم نمیومد🤔و اتفاقا ۲\۵ نمره هم داشت!
بی اختیار اسم شهید توی ذهنم پژواک می شد پس زمزمه کردم : ابراهیم جان کمکم کن! شاید باورتون نشه اما جواب به سرعت به ذهنم اومد❗️
بعد ها هر وقت حالم بد بود با عکس ابراهیم حرف می زدم ؛ با هر جمله ای که می گفتم حسابی گریه می کردم و حس می کردم ابراهیم بهم لبخند می زنه🙂❤️
نشد چیزی ازش بخوام و قسمتم نکنه!
از اون روز به بعد من دیگه تک فرزند نبودم! من برادر خوبی به اسم #ابراهیم نصیبم شده بود! توی مدرسه دست دوستام رو می گرفتم و می بردم نماز جماعت💖🌈
توی مراسم فرهنگی از حرف های شهید استفاده می کردم.. انقدر به ابراهیم علاقه پیدا کردم که دوستام پرسیدند :«این ابراهیمی که تو هر وقت مشکل داری بهش سلام می دی کیه؟!» و من ابراهیم رو بهشون معرفی کردم..
یه سری از عادت های بدم مثل این که گاهی #غیبت می کردم یا #تهمت می زدم رو ترک کردم حالا دیگه آدم ها رو قضاوت نمی کنم💫☺️
با دوستام و اطرافیانم بهتر رفتار می کنم و خیلی مراقبم #حق_الناس به گردنم نیوفته😊
سعی می کنم توی علاقه مند کردن دوستام به مراسم مذهبی ؛ هیئت ؛ نماز و روزه و حتی حجاب از روش های ابراهیم استفاده کنم😌
و بهتر هم نتیجه می گیرم!😃💚
از وقتی با ابراهیم آشنا شدم تنهام نمی زاره و خیلی کمکم می کنه!
هر روز با عکسش حرف می زنم❤️
از موفقیت هام و اشتباهاتم براش می گم و ازش می خوام همچنان کمکم کنه☺️💞
هیچ وقت نگاهش رو ازم دریق نمی کنه💚
از وقتی با ابراهیم آشنا شدم زندگیم زیر و رو شده!
اگه هنوزم #شهید_ابراهیم_هادی رو نمی شناسین سریع تر سراغ این کتاب ارزشمند برید❣
و مطمئن باشید که :
این آشنایی زندگیتون رو عوض خواهد کرد🌷🌼🌈
☀️سلام_بر_ابراهیم☀️
#ارسالی
https://eitaa.com/joinchat/1500184576C4a4b519be8
💠 #حق_الناس 💠
دور تا دور نشسته بودیم.
نقشه، آن وسط پهن بود.
حسین گفت :
" تا یادم نرفته اینو بگم، اون جا که رفته بودیم برای مانور؛ یه تیکه زمین بود. گندم کاشته بودن. یه مقدار از گندم ها از بین رفته. بگید بچه ها ببینن چه قدر از بین رفته، پولشو به صاحبش بِدن. "
🌷شهید حسین خرازی🌷
《 کانال #شهید_ابراهیم_هادی 》
https://eitaa.com/joinchat/1500184576C4a4b519be8
💠 مرحوم حاج اسماعیل دولابی (ره):
🔰اگر در شب های قدر، همه مردم کسانی را که به گردنشان حقی دارند را ببخشند، مشکل #حق_الناس همه در یک شب حل میشود.
《 کانال #شهید_ابراهیم_هادی 》
@Ebrahimhadi
🟣 تجربهگری که در برزخ بخاطر یک لُپ کشیدن باید صد سال صبر میکرد!
🔸یکی از مواردی که در تجربه نزدیک به مرگ و در مرور اعمالم مشاهده کردم مربوط به فرزند یکی از بستگانم بود. این فامیل برای ناهار به منزل ما آمده بودند. او دختری شش ماهه داشت که خیلی تپل بود. این بچه در اتاق آقایان خوابیده بود. چند دقیقه بعد بیدار شد و شروع به غر زدن کرد. پدرش هم بیرون رفته بود. میخواستم مادرش را خبر کنم تا بچه را ببرد. با خودم گفتم بگذار لپ بچه را بکشم، خیلی صورت گرد و لپ آویزان و با مزهای داشت. لپ بچه را کشیدم ولی کمی بیش از حد فشار دادم و صورتش سرخ شد و شدید گریه کرد. مادرش آمد و بچه را با خود برد.
این صحنه و این ماجرا در مرور زندگی به من نشان داده شد و گفتند: چرا این کار را کردی؟ اگر شما را حلال نکند باید بمانی تا به برزخ بیاید و از او رضایت بگیری. با تعجب پرسیدم این دختر خانم الان هفت ساله است کی به برزخ میآید؟ خیلی عجیب بود، گفتند این دختر بالای صد سال عمر میکند!
#حق_الناس
📗کتاب نسیمی از ملکوت
《 کانال #شهید_ابراهیم_هادی 》
@Ebrahimhadi