eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ️روضه و _ورود کاروان اسرا به کوفه و ماجرایِ اُم حَبیبه اين است نوايِ دِلِ من در همه حالآت از روزِ ازل تا بِ دم صبحِ مکافات نقش است به لوحِ دلِ من با قلم عشق این جاست حسینیۀ تو عمۀ سادات ... خوبانِ روزگار مسلمانِ زینبند دیوانۀ حسینُ پریشانِ زینبند آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند حتماً کنیز و پیرغلامانِ زینبند در جنت الحسین تمام حسینیان هستند غرق ناز که مهمان زینبند مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان بیچاره طنین حسین جان زینبند .... کعبه رقیب حُرمت زینب نمی شود عالم حریف هیبت زینب نمی شود این ها که گفته اند ز عیسی مسیح ها یک قطره از کرامت زینب نمی شود هر جا که حرف اوست همان جاست کربلا در هر مکان که صحبت زینب نمی شود ... باید به سوی عرش خدایش سفر کند روی زمین رعایت زینب نمی شود تنها به احترام حسینش اسیر شد هر عاشقی که حضرت زینب نمی شود زینب اگر نبود محرّم نداشتیم هیئت نبود ، این همه آدم نداشتیم وقتی غرور حیدری اش جلوه گر شود هر کس که هست مرد خطر بی جگر شود تنها پیمبری ست که باید چهل مسیر با شمر ها و حرمله ها همسفر شود ... بین حرامیان سپرِ هر اسیر شد اما کسی نبود برایش سپَر شود با دست های بسته نمی شد به سر زند سر را شکست تا کمی آرام تر شود *عرضِ روضه ام : گفت نذر کردم  یه بار دیگه معلمِ قرآنم زینبُ ببینم ... هر فقیر و اسیری وارد شهر میشه نان و خرما صدقه بدم .... خبر آوردن اُمِ حبیبه یه کاروان اسیر وارد شهر شده ... (گفت نون و خرما ببرید) بردن و برگشتن گفتن اُم حبیبه از ما قبول نکردن ... ( گفت چطور مگه ؟) گفت آخه فرمودن صدقه بر ما حرامِ ... گفت یا للعحب مگه کی واردِ شهر شده ؟؟ میگن خودش چادر به کمر بست گفت برم ببینم کی اومده ... اومد دید یه عده رو سوارِ شتر هایِ بی جهاز کردن ... سوال کرد بزرگِ این کاروان کیه؟ سیدا،با دست عمه تون رو نشون دادن .... اومد جلو گفت چرا نون و خرمایِ منو قبول نکردید؟ با اون هیبتِ حیدری فرمود صدقه به ما حرامِ .... گفت تا جایی که من میدونم و یادمه صدقه فقط به بچه هایِ پیغمبر حرامه ؟؟؟... فرمود اُمِ حبیبه برا چی نذر کرده بودی ؟ عرض کرد خانم یه بار دیگه معلم قرآنم زینب رو ببینم ... فرمود ام حبیبه نذرت قبول .... من زینبم .... نوکرا ... میگن ام حبیبه یکی دو قدم فاصله گرفت ، خانم مگه چند وقته ندیدمت ...چرا انقد شکسته شدی ... چرا قدت خمیده ....؟؟ اصلاً باور نمیشه شما زینب باشی ... اگه شما زینبی ، زینب همیشه یه نشونه داشت ... همه جا سایه به سایۀ حسینش بود ... به من بگو اگه زینبی پس کجاست حسینت ... فرمود ام حبیبه .... اون سری که بالایِ نیزه داره قرآن میخونه .....* حسین .... 🌴🌴🌴
1_5740956264.mp3
5.15M
دشتی حضرت زینب س گریز به روضه امام سجاد علیه السلام # زبانحال حضرت زینب ای دل همیشه قلب دشمن سنگ بوده بیداد بیدادم میخوام زینب بخونم گودال ببینم چقد سنگ روضه خوردیا امیدوارم حقشو اداء کنیا همیشه $.... داداش سر پیراهنت هم جنگ بوده بیداد بیدادم آخ داداش ولی شرمنده زینب دیر فهمید بیداد بیدادم وای که انگشتر به دستت تنگ بوده بیداد بیدادم گفت حسین من بخوان قرآن که صوت دلربایت بیداد بیدادم زقرآن علی دارد حکایت امان آخی.... امانم آخ بیا داداش ببین حال خرابم2 زهجرونت ببین در پیچ وتابم داداش سلام من ،به غیرت الله ،آقام علی بن الحسین رسیدند صدا زدآقا جان تو این چهل منزل کدوم منزل به شما سخت گذشت آی بچه غیرتیا فرمودند :سه مرتبه الشام الشام الشام بمیرم الهی به سهل ساعدی فرمودند: (اومد محضر زین العابدین گفت آقا من از محبین شمام ) فرمودند:سهل پول همرات داری یانه؟عرض کرد دارم آقا فرمود: برو پول بده به اینایی که سرها رو نیزه زدن بهشون بگو یا جلو برند یا عقب بیان چرا؟ فرمود انقدر این مردم به بهونه سرا ناموس ما را نگاه نکنن ای وای هان ناله داری یانه؟ ای حسین ... میگه انجام دادم، آمدم محضر زین العابدین آقا تمامه ! فرمود پارچه داری یانه؟عرض کردم عبام را برات پاره میکنم فرمود پارچه زیر این زنجیر بنداز این گرما زنجیر رو داغ کرده میگه قسمتی از عبام رو پاره کردم تا این زنجیر رو از گردن مبارک بلند کردم دیدم خون تازه از گردن مبارک جاریه! 😭😭🏴🏴 آجَرَکَ الله یا صاحب الزمان فی مُصیبَتِ جَدِّکَ الحُسین علیه السلام
‍ نوحه پنج تن پنج تن ال عبا زیر کسا یمنی فاطمه بودو نبی بود و علی بود حسن بود و حسین ابن علی کرد دعا،،۲،،، احمد مختار که ای خالق من پاک کن فاطمه و انکه بود در بر من افریدم همه دریا و زمین بحر رسول این حسین و حسن و فاطمه و زوج بتول پنج تن آل عبا زیر کسای یمنی فاطمه بود و نبی بودو علی بود و حسن بود و حسین بن علی گفت جبریل که اینها کیانند یا رب این مقامات بزرگ نزد تو دارند یا رب گفت این فاطمه هست و پدر و همسر او این حسین وحسن ونور دو چشم تر او پنج تن ال عبا زیر کسای یمنی فاطمه بود و نبی بود و علی بود و حسن بود و حسین بن علی پنج نوری که بود نور خدا در ارضین مصطفی بود و علی فاطمه و بدر حنین هرکه باشد زمحبان و بخواهد حاجت بر در ال کسا اید و جوید حاجت پنج تن ال عبا زیر کسای یمنی فاطمه بود و نبی بود و علی بود و حسن بود و حسین بن علی آفریدند آفرینش را برای ، پنج تن پس همه هستند خلق ماجرای ، پنج تن عالم کون و مکان را کبریای پنج تن عالمی را افریده حق برای پنج تن پنج تن ال عبا زیر کسای یمنی فاطمه بود و نبی بود و علی بود و حسن بود و حسین بن علی پنج نور حق چو در زیر کسا گشتند جمع احمد مرسل که بودی مقتدای پنج تن هم شفاعت در جزا باشد جزای پنج تن رو بزن دست توسل بر ولای پنج تن پنج تن ال عبا زیر کسای یمنی فاطمه بود و نبی بود و علی بود و حسن بود و حسین بن علی بشنو از ذرات عالم خود ثنای پنج تن حق زهرا و علی و مصطفی، اولادشان حاجت بانی بر آور‌ای خدای پنج تن پنج تن ال عبا زیر کسای یمنی فاطمه بود و نبی بود و علی بود و حسن بود و حسین بن علی اجرا جناب منصوری تایپ: سادات
64bbc83ba4db1163e02e69e7_7901374606796648653.mp3
24.94M
✅ از اون قدیما نگاه گرمت... ▶️ 💢 علیه_السلام ✴️ کربلایی مجتبی رمضانی 🔸🔹🔸 از اون قديما، نگاه گرمت، همش به من بود همه حواست، به حال و روزِ، من و حسن بود مى‌شِستى پاى بسترم، مادرونه مى‌ذاشتى آب بالا سرم، مادرونه با اينكه من بزرگترم، ولى خواهر هميشه بودى ياورم، مادرونه هر جا رفتم پا جاى من گذاشتى زندگيتو به پاى من گذاشتى بچه هاتم براى من گذاشتى خيلى هستم، مديون تو زینب زینب، قربون تو " زينب زينب " مى‌بينى پيشت، چه جورى دنيا، خجالتم داد به خاطر من، تن پسرهات، زير پا افتاد حالا بيام به خيمه ها، با چه رويى بيام حرم با اين دو تا، با چه رويى چه جورى چشم تو چشم بِشم، با تو آخه سر بگيرم پيشت بالا، با چه رويى بين ميدون كه چشماشونو بستم خيلى شرمندتم كه زنده هستم مونده دو تا امانتت رو دستم معصومانه، خسته، آروم هر دو خوابن، روى زانوم جوونا نیستن، منم که دیگه، عبا ندارم چه جورى تنها، دو تا شهيدُ، حرم بيارم توو خيمه ها سقا بايد، كه بمونه وگرنه دشمن حرمو، مى سوزونه ببين برادرت داره، پسراتو كشون كشون به خيمه ها، مى‌رسونه اى كه يک عمره كه هوامو دارى ميشه بازم بياى براى يارى لااقل تو يكيشونُو بيارى گل‌هاتو از، ريشه كندن حالا دارن، بهت مى‌خندن " زينب زينب "
نوحه حضرت رقیه سلام الله علیها کنج ویرانسرا میمیرم امشب دیگر از زندگانی سیرم امشب جان میدهم جان، در کنج ویران ای ماه تابان، مظلوم حسین جان... روی من از ستم گردیده نیلی شمر دون بر رُخم زد ضرب سیلی چشمانم از غم گردیده باران ای ماه تابان، مظلوم حسین جان... ای پدر بر تنم باشد نشانه ضربه ی کعب نی با تازیانه پس کو تنت ای سلطان خوبان ای ماه تابان، مظلوم حسین جان... یا حسین کُشته ی صوم و صلاتی بر همه شیعیان باب نجاتی جانت فدا شد با کام عطشان ای ماه تابان، مظلوم حسین جان... یا حسین دستُ میگیرم به دیوار راه رفتن به من سخت است و دشوار از غم رسیده بر لب دگر جان ای ماه تابان، مظلوم حسین جان... ای پدر جان چه شد طفل صغیرت اصغر ان کودک نا خورده شیرت در این عزا شد ( فرج) نوا خوان ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حسین ع: *🏴نوحه حضرت رقـــیه(س)* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را۲*ذ *اوزاده پیغمبراست نزنید رقیه را* *ای بخداجان حسین نزنید رقیه را* *سربریده دیده است نزنید رقیه را* *آی بخدا جان حسین نزنیدرقیه را* *شام وخرابه دیده است نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را* *پاهای اوتاول زده نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنید رقیه را* *اوتازیانه خورده است نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنید رقیه‌را* *ای شامیان بی حیا نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را* *خارمغیلان دیده است نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را* *داغ پدررادیده است نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را* *داغ برادردیده است نزنید رقیه را* *آی بخدا جان حسین نزنیدرقیه را* *رقیه بی باباشده نزنید رقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را* *ای کافران بی خدا نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را۲* ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
4_6026066925648348014.mp3
7.54M
. حسین بعد تو چی کشیده زینب ز دنیا دل بریده زینب دیگه قدش خمیده زینب داداش حسین ۳ زینب و غم شاه خوبان زینب و قد از غم کمان زینب و بزم نامحرمان ای وای ای وای ای وای سر تو در نی خواهرت از پی چهل منزل شد طی با دست بسته زینب و بردن تو مجلسی از می یا حسین یا حسین. یاحسین داداش چی بگم از مردای شامی از بازارو بی احترامی از نگاه یه مشت حرامی داداش حسین ۳ به چشم کنیز مارو دیدن دورو بر ما میرقصیدن به اشکای ما میخندیدن ای وای ای وای ای وای سرتو در نی خواهرت در پی چهل منزل شد طی با دست بسته زینب و بردن تو مجلسی از می یا حسین یا حسین
روضه جانسوز_شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام_ گریز روضه حضرت زهرا سلام الله علیها _ حاج حسن خلج روضه جانسوز_شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام_ گریز روضه حضرت زهرا سلام الله علیها _ حاج حسن خلج به پای مرگ نشسته،که برسرش برسد خدا کند که کمی زود خواهرش برسد *یه جوری به چشمات التماس کن که خدانکرده کم نیاریا ..." امروز برا امام حسن گریه کن،اینا این شرط و شروط رو عیب نمیدونن"چون میدونن ما رعیتیم دستمون هم فقط به دامن این خانوادس ..."شرط کن بگو آقا ، امروز برات زار میزنم اما دلم میخواد تمام راه کربلارو برای امام حسین زار بزنم ...* به پای مرگ نشسته که بر سرش برسد خدا کند که کمی زود خواهرش برسد ... چه احتضار غریبی ، چه صبر بی تابی *یعنی چی؟!من یه خرده معنا کنم ... یعنی اگر بی تابی فقط باشه آدم جیگرش که میسوزه داد میزنه ... آی ... مُردم سوختم ... ولی صبر بی تابی یعنی این که زبان بستس ... وقتی حسین اومد تو ، چشمش به زینب افتاد ... حالا از آتش زهر ؟! نه نه نه والله نه .....* چه احتضار غریبی ، چه صبر بی تابی چه بیقرار شده تا به مادرش برسد مادر مادر ...... *گاهی وقتا سرشو بلند میکرد میگفت: خوب شد شماها اون روز نیمدید ...وقتی میرفتم اون دست منو گرفته بود .... وقتی برمی گشتیم من دستشو گرفته بودم ...* طبیب عالم و آدم زدرد بستری است به خویش پیچد وجان دادنش کبوتری است شبیه فاطمه چیزی به صورتش انداخت چقدر مرگ شبیهی ، چقدر مادری است *خوش به حال چشمات،خیالت دیگه راحت باشه امروز گریه کردی برا حسن، مادرش ضمانت کرده،اون روزی که همه توی محشر گریانند،من نمیذارم تو گریان باشی ... خیالت راحت باشه ..."دلم میخواد خیلی گریه کنید حالاکه نشستید ، حتما هم کار و زندگی دارید و زدی گفتی ولش کن زندگیرو ... آقامو عشقه ...* زینب از راه رسید ... زینب جان بدو طشت رو بردار بیار ... میان طشت پر از خاطرات کوچه شده ... مادرم گفت حسن پاشو بریم ... یه مرد همراهم باشه ... اینا خیال نکنند علی رو خونه نشین کردن... فاطمه تنهاست ... دستم توی دست مادرم بود ... اینقدر مادرم خوشحال بود ... گفت حسن فدک رو گرفتم ... داشتم جلو جلو میرفتم مادرم هم پشت سرم میومد ... یه مرتبه دیدم کوچه تاریک شد ... یه لندهور بی ادب از روبرو داره میاد ... مادرم زود از پشت سر پیراهنمو گرفت ... حسن جان بیا عقب این خیلی بی تربیته ...* میان طشت پر از خاطرات کوچه شده بپرس از جگر پاره اش بگو چه شده ... *همینقدر بهتون بگم رفقا ... صدای ناله حسن بلند بود همیشه ......* یارب نصیب هیچ غریبی دگر مکن داغی که گیسوان حسن را سپید کرد .... ای غریب آقام ......
آهسته آستین به دهن گریه میکنم گاهی میان لطمه زدن گریه میکنم از بین بچه های تو ای مادر غریب امشب برای حسن گریه میکنم حسن جان حسن جان .......... نام تو چیست؟گفت :به نام خدا کریم از ابتدای واقعه تا انتها کریم مشغول ذکر خیر توامشب شدم چه خوب لبهای خسته جمله بسازید با کریم یا کریم ابن الکریم ادرکنا یا مولا *عرض کردم عبدالزهرا آقا رو به خواب دید آقا فرمود:عبدالزهرا چرا روضه ی منو نمیخونی؟ عرض کردم آقاجان من کارم روضه خونیه،مکرر روضه شما رو خوندم،شما کدوم روضه منظور نظر شماست بفرمایید من همون و بخونم فرمود:* غروب بودو یک کوچه ی تنگ و باریک غروب بود و من بودم و مادر من *عبدالزهرا،دستم تو دست مادرم بود، نمیدونی مادرم چه قندی تو دلش آب میکرد،میگفت حسن جان؛فدکم و گرفتم ...."یه وقت دیدیم کوچه تاریک شد،یه لندهور بی قواره از روبرو داره میاد، مادرم به سمت راست رفت،از سمت راست اومد راه مادرم و گرفت" مادرم به سمت چپ رفت"عبدالزهرا،" ببین کینه با دین چه کرده به مادر ببین بغض دیرین چه کرده به مادر باید روضه مقداد براتون بخونه بگه: دست سنگین چه کرده به مادر ...." *عبدالزهرا،دیدم مادرم داره با دست دنبال من میگرده ....." میگه حسن جان بیا کنار مادر این خیلی وحشیه ...." حسن جان بیا کنار مادر این حیا نداره ...." زن و مرد سرش نمیشه ....." یه مدتی گذشت از ماجرای شهادت،بی بی . زینب دید حسن هی میره یه گوشه کز میکنه ... تنهایی میشینه گریه میکنه زیر لب میگه وای مادرم ..... دستها رو انداخت دور گردن حسن،حسن جان داغ مادر دیدی،منم دیدم؛حسن جان سینه ی شکسته دیدی،منم دیدم،حسن جان پهلوی ......." منم دیدم" چته اینجور کز میکنی ؟!! سرش و بلند کرد گفت،اما زینب من یه چیز دیدم شما ندیدی ..." روزی که به کوچه خصم راهم بگرفت ابر سیهی چهره ی ماه م بگرفت *دیدم مادرم داره با دست دنبالم میگرده،جیگرم آب شد"میخوام عرض کنم آقا بله درسته مقام بی بی مقامیست هیچ احدی زیر این آسمون به اون مقام نمیرسه پس به ظاهر دارم عرض میکنم،یکی بود،یه نفر بود،یه مادر بود،جلوی چشمت یه سیلی زدن،یه دونه،تا عمر داشتی اون لحظه ای که زهر پاره کرد قلب و گفتی خوب شد این زهر قلب منو پاره کرد دیگه طاقت دیدن قاتل های مادرم و نداشتم ..." آقاجان شما بگید چی گذشت به دل حسین چهل منزل از بالای نیزه نگاه کرد هشتاد و چهار زن و بچه، یکی با تازیانه میزنه، یکی با کعب نی میزنه ..... حسین ......از همه ی اینا جانسوز تر از بین دخترا و نوامیس حسین جانسوزتر از همه،اون خانومیه که امروز روز سومشه،سیلی خوردن زهرا رو دیدی،کجا بودی بیای ببینی زهرا کوچولوی خرابه ......." گفت بابا : ازضرب دست زجر تنم درد میکند .... *اگراین است تاثیرشنیدن شنیدن کی بود* از ضرب دست زجر تنم درد میکند انقدر زد مرا،که گمان کرد مرده ام ..... *اما برادرا،بعضی غمها سنگین تر از تازیانه و شلاق و سیلی میشه،کدوم غمه هزارتا به آدم سیلی بزنن آدم و تحقیر نکنند ...." آدم و کوچیک نکنند ...." این خانم شاهزاده بوده چطور مگه گفت بابا: بابا آهسته شکوه میکنم از من به دل نگیر امروز هم گذشت و غذایی نخورده ام ... *بابا با نون و خرما اومدن سراغ ما اما بابا لب نزدم ......* امروز هم گذشت و غذایی نخوردم .... *امام حسن،سرتو زمین گذاشتی قاسم سه ساله داشتی،اما خیالت راحت بود برادرات امام حسین،عباس، عون،جعفر اینا سایه شون بالا سر پسرت هست آقا،خواهری مثل زینب بالا سرش هست مادرش هست،کجا بودی بیای سه ساله حسین و ببینی ....." گفت بابا .... بس که دویدم عقب قافله ... مردم از این الم که نمردم برای تو ای خاک بر سرم که نشد خاک پای تو .....
1_1131542398.mp3
7.81M
اسمتو نگیر از صدای من من برای تو تو برای من توی قلب من کربلای تو توی دست تو کربلای من من محاله بی تو باشم لحظه ای ازت جدا شم چقدر خدا کریمه که حسین توزند گیمه کاری با کسی ندارم با تو خوبه روزگارم ای آقا حرم حرم نمیره فکرش از سرم می خوام برم منم با پدر و مادرم خرابم نکن جوابم نکن با یه یا حسین به تو میرسم عاشقت شدم به خدا قسم تو زیاد داری مثل من ولی من بدون تو خیلی بی کسم التماسمو نگاه کن به شبی منو صدا کن همه زندگیم برا تو ولی عشق کربلاتو از دلم نگیری آقا قسمت میدم به سقا ای آقا آقا فقط می مونی تو برام بذار بیام آخه دیوونه ی کربلام می خوامت تو رو نگو که برو... کربلا کربلا💔🥀💔🥀
|⇦•چیکار کردی ... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ چیکار کردی! تا اسم کربلات میاد دلم میره دلم تو جاده‌ها قدم قدم میره تا می‌شنوم یکی داره حرم میره چیکار کردم! میگن اجازه نیست که زائرت باشم اجازه نیست دیگه مسافرت باشم یه شب تو کربلا مجاورت باشم گدا مگه جز تو کی و داره چشام فقط برا تو می‌باره «یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ...» دلا خونه، مگه به غیر کربلا پناه داریم راهی مگه به غیر اشک و آه داریم ما اربعین نرفته‌ها گناه داریم دلم خونه، خوشا به زائری که کربلا رفته که پای اون ضریحِ باصفا رفته کسی که کربلا نره کجا رفته حسین آقام... همه میرن تو میمونی برام... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
enc_16792403087933019747709.mp3
3.02M
|⇦چیکار کردی.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کربلا، عمیق ترین زخمی است که بر پیکر زمین نشسته، و رساترین فریادی است که در دهلیز تاریخ پیچیده است
Mahmoud-Karimi-Sari-Be-Neyze-Boland-Ast.mp3
7.98M
حاج محمود کریمی سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا كند كه نباشد سر برادر زینب امان ای دل ای دل ای دل وای… نه قوتی نه توانی میان آن همه دشمن نه مرهمی كه نشیند به قلب مضطر زینب امان ای دل ای دل ای دل وای… سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا كند كه نباشد سر برادر زینب امان ای دل ای دل ای دل وای… به حیرتم زچه عالم به هم نمی پاشد به روی نیزه نشسته تمام باور زینب نمانده تن كه نلرزد نمانده دل كه نسوزد مگر ز قتلگه آید صدای مادر زینب نه مركبی نه ركابی امان ز ناقه عریان چرا دوباره نیامد امید لشگر زینب » مداحی شور محمود کریمی به نام سری به نیزه بلند است « امان ای دل ای دل ای دل وای… من كه افسرده حالم چون ننالم شكسته پر و بالم چون ننالم همه گویند زینب ناله كم كن تو آیی در خیالم چون ننالم چرا انگشت و انگشتر نداری چرا عمامه ای بر سر نداری مگو عمامه ای بر سر ندارم چرا خواهر به سر معجر نداری امان ای دل ای دل ای دل وای… خودم دیدم غزالان حرم را ز چنگ گرگها چون می رمیدند گهی آتش به دامن می دویدند گهی در دامن آتش فتادند برادر جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر ندار
Mahmoud-Karimi-Sari-Be-Neyze-Boland-Ast.mp3
7.98M
حاج محمود کریمی سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا كند كه نباشد سر برادر زینب امان ای دل ای دل ای دل وای… نه قوتی نه توانی میان آن همه دشمن نه مرهمی كه نشیند به قلب مضطر زینب امان ای دل ای دل ای دل وای… سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا كند كه نباشد سر برادر زینب امان ای دل ای دل ای دل وای… به حیرتم زچه عالم به هم نمی پاشد به روی نیزه نشسته تمام باور زینب نمانده تن كه نلرزد نمانده دل كه نسوزد مگر ز قتلگه آید صدای مادر زینب نه مركبی نه ركابی امان ز ناقه عریان چرا دوباره نیامد امید لشگر زینب » مداحی شور محمود کریمی به نام سری به نیزه بلند است « امان ای دل ای دل ای دل وای… من كه افسرده حالم چون ننالم شكسته پر و بالم چون ننالم همه گویند زینب ناله كم كن تو آیی در خیالم چون ننالم چرا انگشت و انگشتر نداری چرا عمامه ای بر سر نداری مگو عمامه ای بر سر ندارم چرا خواهر به سر معجر نداری امان ای دل ای دل ای دل وای… خودم دیدم غزالان حرم را ز چنگ گرگها چون می رمیدند گهی آتش به دامن می دویدند گهی در دامن آتش فتادند برادر جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر ندار
سَر آوردند... برای دختر آوردند... سَری بدون عمّامه... بُریده حنجر آوردند... ای وای ای وای ای وای گُل آوردند... برای بلبل آوردند... میان خون و خاکستر... کبود و پَرپَر آوردند... ای وای ای وای ای وای شب خرابه... دخترکی دلش کبابه... سَر بُریده ای برایش بدون پیکر آوردند... ای وای ای وای ای وای لالا لالا... بغل گرفته بابا را... داره میبوسه رگها را... بگو که محشر آوردند... کجا بودی؟ چرا ز ما جدا بودی؟ میشد یه چند شب زودتر.. تو را که آخر آوردند... ای وای ای وای ای وای کتک خوردم... بابا تو هر نَفَس مُردم... رقیه تو اسیر کردن... میان لشکر آوردند... می لرزیدم جون خودت می ترسیدم بابا کشیدن از گوشم گوشواره مو در آوردند ای وای ای وای ای وای موهام رو ببین... بیا و زانوهامو ببین... کف پاهام...فدای سَرت تو را که دیگر آوردند... نمی تونم... بدون تو نمی مونم... بریم که وقت پروازه... برای من پَر آوردند... ای وای ای وای ای وای
یا ابتاه یا ابتاه یا حسین یا ابتاه یا ابتاه یا حسین عقب موندم از قافله آبله دردسر بود وقتی زمین می خوردم برام یه جور خطر بود یکی اومد، یه مرد نا نجیبی که خشم شعله ور بود می زد منو، کشون کشون می برد منو ناله زدم گفتم نزن گمون کنم که کر بود... آبله دردسر بود... تا که رسیدیم قافله رسید کنار حرمله اونم اومد سراغم میخواست به قصد کشتن بر بدنم بکوبه اینجا دیگه، عمه جونم سپر بود یا ابتاه یا ابتاه یا حسین یا ابتاه یا ابتاه یا حسین به جای همه، عمه جونم کتک خورده خیلی عجیبه، که خواهرت هنوز نمرده به جون خودت، من نتونستم راه برم عمه زینب ، منو بغل کرده و برده یا ابتاه یا ابتاه یا حسین یا ابتاه یا ابتاه یا حسین به آخر خط، اگر رسیده ام بابایی از تو چه پنهون، دیگه بریده ام بابایی میخوای بیایی، بیا که مهلتی نمونده اخر امشب، دیگه شهیده ام بابایی یا ابتاه یا ابتاه یا حسین یا ابتاه یا ابتاه یا حسین شوم فدایت، سر بریده آمدی تو موی پریشون، سختی کشیده آمدی تو بیا عزیزم، بیا در آغوش رقیه چرا قشنگم، رنگ پریده آمدی تو یا ابتاه یا ابتاه یا حسین یا ابتاه یا ابتاه یا حسین خوب کاری کردی، که اومدی سراغ دختر خوب کاری کردی، که اومدی در شب آخر همسفرم باش، بیا با هم بریم از اینجا تا آسمونا، پر بکشیم مثل کبوتر یا ابتاه یا ابتاه یا حسین یا ابتاه یا ابتاه یا حسین
1.47M
یا ابتاه یا ابتاه یا حسین یا ابتاه یا ابتاه یا حسین عقب موندم از قافله آبله دردسر بود وقتی زمین می خوردم برام یه جور خطر بود
😭 😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام 😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام 😭 💢 💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود 💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود 💢 🔰 🔰خلاصه بدترین لحظات 🔰 🔰روضه ی باز عمه ی سادات 🔰 🔺 🔺زینبی که مظهر عفافه، زخمیه احساسه 🔺دور و برم پر شد از غلام و زنای رقاصه 🔺 سلسله رو دستام روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام محله ی یهودیا شنیدم ناسزا و دشنام 😭😭😭😭 کجا بودی عباس؟؟ وقتی که بردن منو تو بازار، کجا بودی عباس؟؟ همه منو دیدن توی انظار، کجا بودی عباس؟؟ 😭😭😭😭😭
1.1M
چشم من و احسان تو بی بی شریفه درد من ودرمان تو بی بی شریفه باباکریم عالم و توهم کریمه جانم شود قربان تو بی بی شریفه هر عاشقی که میشود کرببلایی بایدشودمهمان تو بی بی شریفه ای بانویی که توطبیبان را طبیبی این بهترین عنوان تو بی بی شریفه دست توسل تابه درگاه توبردم دیدم یم احسان تو بی بی شریفه مادردمندوتوطبیب اهلبیتی این لطفی ازیزدان تو بی بی شریفه تودرمسیرزائران اربعینی این جلوه ی ایمان تو بی بی شریفه مابی سروسامان شاه سرجدائیم ای کربلا سامان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که ضرب تازیانه گردیده آب و نان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که در راه اسارت بر لب رسیده جان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که از کین خنده کردند بر اشک دیدگان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که همچون عمه بستند با ریسمان دستان تو بی بی شریفه
517.6K
◾نوحۂ بی بی شریفه◾ مولاتی بی بی شریفه(2) دردم دوا کن بی بی شریفه(2) حاجت روا کن بی بی شریفه مولاتی بی بی شریفه(2) نشسته ام رو سفره ات بی بی شریفه حاجتمو میخوام ازت بی بی شریفه مولاتی بی بی شریفه(2) قسم بجان پدرت بی بی شریفه ما را مرانی از درت بی بی شریفه مولاتی بی بی شریفه(2) از حلّه آیم کربلا بی بی شریفه گیرد مریض من شفا بی بی شریفه مولاتی بی بی شریفه(2) به اهلبیت بودی طبیب بی بی شریفه به راه شام توغم نصیب بی بی شریفه مولاتی بی بی شریفه(2) دخترِ والای حسن بی بی شریفه شدی گرفتارِ مِحَن بی بی شریفه مولاتی بی بی شریفه(2) بودی به جمعِ اُسرا بی بی شریفه به درد وغم تو مبتلا بی بی شریفه مولاتی بی بی شریفه(2) التماس دعای فرج🤲🏻 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
1.1M
چشم من و احسان تو بی بی شریفه درد من ودرمان تو بی بی شریفه باباکریم عالم و توهم کریمه جانم شود قربان تو بی بی شریفه هر عاشقی که میشود کرببلایی بایدشودمهمان تو بی بی شریفه ای بانویی که توطبیبان را طبیبی این بهترین عنوان تو بی بی شریفه دست توسل تابه درگاه توبردم دیدم یم احسان تو بی بی شریفه مادردمندوتوطبیب اهلبیتی این لطفی ازیزدان تو بی بی شریفه تودرمسیرزائران اربعینی این جلوه ی ایمان تو بی بی شریفه مابی سروسامان شاه سرجدائیم ای کربلا سامان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که ضرب تازیانه گردیده آب و نان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که در راه اسارت بر لب رسیده جان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که از کین خنده کردند بر اشک دیدگان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که همچون عمه بستند با ریسمان دستان تو بی بی شریفه