eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. احساسی و حماسی و سلام الله علیهم ➖➖➖ سفینة النجاته نام اباعبدالله رافع مشکلاته چهارده قرنه که سیاهی پرچم روضه نور کائناته نعم الامیره_ شمس منیره تو منجلاب آخرالزمان دستمو میگیره نوکرحسین غیر این خونه که جایی نمیره (نعم الامیره ۲) خورشیدم حسین / همه امیدم حسین جونم رو یروزی واست میدم حسین هرجارو که گشتم آقا والله قسم اربابی به خوبیِ تو ندیدم حسین مولانا حسین --- مجاهد سه ساله هزارسال دیگه مثل تو بیاد محاله رقیه خاتون بی بی نام تو همترازِ با قسم جلاله زیبا رقیه_ غوغا رقیه تا صبح محشر پرچمت بالا رقیه ای اعتبارو آبروی دنیا رقیه (غوغا رقیه۲) نور نیرینی و ماه عالمین زندگیم فدا رقیه بنت الحسین از هرچی تلعقه من دل میکنم زیر پرچم رقیه(س) سینه زنم مولاتی یا رقیه ➖➖➖ .👇
. هر که شد خادم درگاه شما "محتشم" است هر که آمد به گدایی شما ، "مُقبل"شد این چه سرّی است که هر بار شنیدیم حسین اشک از دیده مان ریخت و غم ، حاصل شد روضه خوان گوشه ای از صحن صدایش لرزید صحبت از فاطمه و اُشتر بی محمل شد بعد هر بار هجوم سم اسبان ستبر آیه ی "راضیهً مرضیه" ای نازل شد ماه وخورشید کجا این همه نزدیک هم اند؟! غیر بین الحرمینی که مرا واصل شد فرصت ناب وداع از کفمان رفت که رفت اشک بین من و شش گوشه تان حائل شد شعر را خواندم و با کل حرم گرییدم "اَوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنّةً"مرا شامل شد .
414.9K
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ⚘️گمنام⚘️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️ خزان شد لاله زارم ای مدینه دریغا از بهارم ای مدینه منم آن بلبل شوریده حالی که دیگر گل ندارم ای مدینه! دلی صد پاره تر از لاله دارم بسان جسم یارم ای مدینه خمیده قد، شکسته دل، به سویت دوباره رهسپارم ای مدینه! نمی دانم به سوی هاشمیّات چگونه رو بیارم ای مدینه! از آن ترسم که عبدالله جعفر بود چشم انتظارم ای مدینه! گر از حال دو فرزندش بپرسد ز پاسخ شرمسارم ای مدینه! الهی خون بریزد از دو عینم که باشد بر جگر داغ حسینم ❌
هدایت شده از ⚘️گمنام⚘️
تدریس آواز دشتی.mp3
12.45M
بخشی از کلاس آموزش دستگاه های آوازی_سال۱۳۹۷ شعر خزان شد لاله زارم ای مدینه👆👆
هدایت شده از ⚘️گمنام⚘️
🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤 آنچه كه آواز خوان بايستي بداند و عمل كند :👇👇 1-آشنا بودن با ادبيات فارسي و مأنوس بودن با شعر و جستجو در زمينه شناخت شعر و مفاهيم آن ۲-بخاطر سپردن اشعار خوب، فراوان و ترك استفاده از دست نوشته، ديوان و.. به هنگام آواز خواني 3-مناسب خواني (در نظرگرفتن زمان، مكان و جوّ حاكم در جامعه) 4-بيان صحيح شعر و تكلم واضح كلمات و جملات و درك مفهوم شعر انتخاب شده 5-انتخاب شعر مناسب از لحاظ عروضي و بافت دروني شعر، براي آواز مورد نظر 6-بكارگيري تحريرها در جاي مناسب خود (تحريرها وكشش ها در وسط كلمه يا وسط جمله نباشد بطوري كه كلمه و يا جمله به دو پاره شود و مفهوم شعر از دست برود.) 7-پرهيز از شتاب كردن در تحويل شعر به هنگام آواز خواني 8-آشنا بودن با ضرب و اصول ريتم و اجرا نمودن قسمتي از آواز بصورت ضربي، صرف خارج شدن از حالت يكنواختي و كسل كننده 9-احترام لازم نسبت به خواننده هاي ديگر حاضر در مجلس (اعمّ از پيشكسوت وآماتور، خصوصا" اگر ضعيف باشند). 10-مراقبت از فيزيك حنجره ، موقع خواندن - پرهيز از باز كردن زياد دهان و تغييرات نا خوشايند در چهره (تنها چاره اينكار، تمرين درمقابل آينه مي باشد). 11-آشنايي با حالات موسيقي هاي محلّي و بيان اشعار محلّي با لهجه محلّي 12-آشنايي با تئوري موسيقي و اصطلاحاتي كه در فرهنگ هاي موسيقي دنيا رايج است. 13-داشتن شناخت از نوع (جنس) و وسعت (حدود) صداي خود (بدين صورت كه آواز خوان بداند كه از چه مايه اي آواز را شروع كرده و در كجا ختم نمايد). 14-فيگور دهان به منظور بهتر شدن طنين صدا ( استفاده و ب كارگيری از لبها - انداختن صدا به سقف دهان) 15-طرز نشستن در موقع آوازخواني : بايستي نشستن به گونه اي باشد كه هيچگونه فشاری به اعضاء داخلي بدن بخصوص شكم وارد نشود و دم و بازدم بخوبي صورت پذيرد. بهترين حالت، نشستن روي صندلي است و در صورت نبودن صندلي، به حالت چهار زانو بنشينند. 16-پرهيز از عادات ناپسندي كه تأثير منفی بر روي شنونده می گذارد(از قبيل: تكان دادن يكی از اعضای بدن -به ويژه سر- بستن چشمها - در مايه هاي زياد قيافه عبوس و نازيبا گرفتن - بازي با دكمه لباس، كليد، تسبيح و... - با دست در گوش را گرفتن - در محل اسكان خويش جابجا شدن) ❌
یوسف زهرا مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ای نور چشم فاطمه مهدی کجایی عالم بود در انتظارت کی میایی خون شد دلم از. غم جدایی غریب عالم پس کی میایی ای یوسف زهرا دلم کرده هوایت جانم فدای دردها و غصه هایت خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی هر جمعه با ندبه کنم یاد تو مهدی هرجمعه باشد بهر من روز هم عهدی خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی هر جمعه هستم منتظر تا تو بیایی گره ز کار اهل عالم تو گشایی خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی از بهر دیدار تو مولا بیقرارم سوزم ز درد هجر تو چشم انتظارم خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی شیعه دگر تنها شده بی گل رویت برگرد تا گیرم دوباره عطر و بویت خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی تنها تویی با اذن حق یار و حبیبم بر درد بی درمان من تنها طبیبم خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی بار دگر مولای من بر تو پناهم حق رقیه یابن زهرا کن نگاهم خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی
در خیمه‌گاهِ غیبت، با غربتی نهانی هستی برای جدّت مشغولِ روضه‌خوانی در وادیِ مُحرّم غیر از تو نیست مَحرم چون وارثِ قدیمِ این داغِ بیکرانی آشوب می‌شود قلبِ داغدارت آقا با صوتِ نابِ قرآن، یا نغمه‌ی اذانی دلتنگم و عزیزم از تو خبر ندارم در کربلا و مشهد، یا اینکه جمکرانی؟! تا جان دهم کنارِ هر قطره اشکِ چشمت از خیمه‌ی عزایت بفرست یک نشانی امسال هم برایت کاری نکردم اما دعوت شدم به لطفَت در اوجِ مهربانی با نَفْس در جدالم! لطفاً مرا نگهدار عُمری به زیرِ پرچم هر طور می‌توانی روزِ ظهورت ای‌کاش با جان و دل بیایم با ذکرِ یاحسین و با حالِ آسمانی افتاده چشمت از خواب این روزها و دائم بیگانه با غذا و یک جرعه آب و نانی شد کشته جدّت آقا چون تشنه و گرسنه با یادِ این مصیبت در تو نمانده جانی ** این روزها به یادِ قدّ کمانِ زینب در روضه می‌نشینی با قامتِ کمانی از غارت و اسارت، جانت به لب رسیده شامِ تو می‌شود صبح، با گریه‌ی نهانی! ✍ 📝 | 🇮🇷
آمد سراغ صندوق، آمد شبانه راهب از قبل شد کمان تر قدّ کمان راهب یک عمر منتظر بود تا سر بیاید از راه به او سپرده بودند پیشینیان راهب با مشت زد به سینه، با اشک دیده اش گفت زیباتر از مسیحا دردت به جان راهب شاهی که هر دو عالم بودند در امانش آن شب سپرد اما سر در امان راهب بعد از تنور خولی قبل از مساجد شام شد نوبت کلیسا شد میهمان راهب تا شد سرش مرتب پیش نگاه زینب فوراً رسید خیرش به خاندان راهب مریم به سینه میزد آسیه گریه میکرد در مجلسی که زهرا شد روضه خوان راهب حجم گلاب کم بود از حجم خون‌ رویش تا که به کارش آمد اشک روان راهب دردی به جانش افتاد تا دید وضع سر را دردی که شعله میزد تا استخوان راهب گیسوی چنگ خورده... ابروی سنگ خورده... اوضاع صورتش برد تاب و توان راهب خون روی لبان را زخم روی زبان را تا دید ناگهان بند آمد زبان راهب آبی نخورد دیگر نانی نخورد دیگر خونِ جگر از آن پس شد آب و نان راهب آرام شد رقیه وقتی که از کلیسا آمد سحر به گوشش صوت اذان راهب
امام حسین مناجات ای ذکر نام تو نمک روضه ها حسین شکر خدا که با تو شدم آشنا حسین سردرب خانه تو نوشتند از ازل آقا شد هر کسی که شد اینجا گدا حسین آلوده تر زمن نبود بر درت ولی آقاتری از اینکه برانی مرا حسین . ((لطفی که که کرده ای پدر ومادرم نکرد)) ای مهربانترین کسم ای با وفا حسین زهرا اجازه داد که من نوکرت شدم ورنه عزیز من، تو کجا من کجا حسین گریه کن توام،بدم، اما شنیده ام زهرا کند به گریه کنانت دعا حسین فردا که هیچ کس به کسی نیست ،مادرت خود میکند گریه کنت را سوا حسین آقا تو را به دست جدای برادرت دستم مکن زدامن لطفت جدا حسین یک عمر من به روضه تو آمدم، تو هم یک دم به شام اول قبرم بیا حسین ......... زینب چو دید راس تو را روی نیزه ها از سوز سینه ناله زد و گفت یاحسین.... . موی تو بی وضو نزده شانه مادرم راء‌س تو را که؟ زده روی نیزه ها حسین خاکم به سر بگو: زچه؟ خاکستری شدی دیشب مگر که بوده سرت در کجا حسین
30017-1690740456290.mp3
561.8K
قرآنِ روی نیزه ها،صوتت چه دلنشین است آرام قلب زینب و،سُکینه این طنین است پشت سرت می آیم و،در سوگ تو نشستم باشد گواه غربتم،اینجا دو دست بستم با خطبه هایم،یار تو هستم غمخوار من غمخوار تو هستم سالار من پا کار تو هستم حسین من ای شهید مظلوم بند دوم دارد نگاهت میکِشد،من را به سوی نیزه صحرا به صحرا میروم،در جستجوی نیزه کرده غمت آشفته ام،ای مه جبین برادر شد آرزویم بوسه ای،بر آن بریده حنجر هر جا روی من،با تو میایم که گفته از تو،اخا جدایم با غربت کوفه آشنایم حسین من ای شهید مظلوم بند سوم از طعنه های دشمن و،سنگ جفا چه گویم از شهر نامردی و از،نامحرما چه گویم با حال خسته آمدم،در کوچه های کوفه با سلسله من رد شدم،از کوچه های کوفه بر گریه ی من،خندیدن اینجا بر طبل شادی،کوبیدن اینجا اُف بر تو دنیا،اُف بر تو دنیا حسین من ای شهید مظلوم امیرحسین سلطانی
سلام آقا که الان روبروتونم🕊🥀 متن شعر سلام آقا: سلام آقا که الان روبروتونم من اینجامو زیارت نامه میخونم حسین جانم تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه همین گریه به لبخند تو می‌ارزه حسین جانم بذار سایه ت. همیشه رو سرم باشه قرار ما شب جمعه حرم باشه حسین جانم حرم گفتم هوای کربلا کردم هواییشم فقط دور تو میگردم حسین جانم پناهم باش به جز روضه ت. پناهی نیست به غیر از تو برا من تکیه گاهی نیست حسین جانم به قربونت نگاه اطلسی داری واسم آقا همش دلواپسی داری حسین جانم غلط گفتم که چیزی توی کاسم نیست چی کم دارم تو رو دارم حواسم نیست حسین جانم سبک بالم تو ایوون تو جا دارم از این دنیا یه قطعه کربلا دارم حسین جانم دوست دارم همه داراییم اینه دلم میره ضریحت رو که میبینه حسین جانم سلام آقا که الآن رو به روتونم من اینجامو زیارت نامه میخونم حسین جانم
سلام آقای دلم حسین حسین حسین سلام آقای دلم یا اباعبدالله عجینه با تو دلم یا اباعبدالله توی عالم لذتِ حرمت پیچیده همه جا آوازه ی کرمت پیچیده۲ حسین /میگیری دستامو حسین /میبینی اشکامو حسین/ تو قلبم میمونی حرفامو میخونی ازچشمای خیسم، دردامو میخونی (مَن لی غیرُک حسین)۳ (مَن اِمامُک حسین)۳ حسین وای وای وای حسین وای وای وای من اگه از تو نگم، زبونم میگیره روتو که برگردونی کنیزت میمیره اسیر دنیا شدم نذار اینجور باشم چجوری دلت میاد از حرم دور باشم حرم/ روز و شب اشکامه حرم/ تو قاب چشمامه حرم/ رویای نوکرهاست وقتی عباس اونجا تو شب های جمعه از زائرها غوغاست انتَ سلطان حسین سنه قربان حسین حسین وای وای وای حسین وای وای وای جوونیم رفت و داره کنیزت پیر میشه برای من کاری کن که داره دیر میشه نمیخوام این چند صباح اسیر دنیا شم نمیخوام به هیئتت بی تفاوت باشم حسین/ نعم الامیر من حسین/ عشقت تقدیر من حسین/ با یاد تو مستم نوکر تو هستم نگیری دستم رو ،خالی میشه دستم مَن لی غَیرُک حسین مَن اِمامُک حسین حسین وای وای وای حسین وای وای وای
مداح: یابن زهرا باز دوباره پر زده دلها بسویت کن دعایم یابن زهرا تا بگیرم عطروبویت فدای روی تو تمام هست من شدم مهمان تو بگیری دست من بیا مهدی بیا یابن زهرا بازدوباره آمده سویت گدایت گل نرجس ازکرم کن برمن مسکین عنایت الا صاحب کرم نگر چشم ترم نما لطفی که من گدای این درم بیا مهدی بیا یابن زهرابازدوباره بی شکیبم بی شکیبم ای طبیب دردعالم بی توغم گشته نصیبم حبیب من بیا طبیب من بیا الا ای رهبر غریب من بیا بیا مهدی بیا یابن زهرابازدوباره آمدم با دست خالی برمن مسکین زرحمت کن نظرمولی الموالی گل زهرا نسب بیا ای همنفس زلطف وجود خود به فریادم برس بیا مهدی بیا یابن زهرا باشدعمری دیدن تو آرزویم هر کجا یاد تو هستم با تو گرم گفتگویم ز حق خواهم که تو بیایی از سفر به عمه زینبت به حالم کن نظر بیا مهدی بیا تویی از الطاف سرمد آخرین منجی امت دل من تنگه برایت ای گل گلزارعصمت گل باغ جنان رخت بنماعیان به حق مادرت بیا صاحب الزمان بیا مهدی بیا تو امید عالمینی شیعیان را نور عینی نجل حیدر پور زهرا رهرو راه حسینی تویی نورالهدی تویی شمس الضحی صفابخش جهان تویی امید ما بیا مهدی بیا
❌راز شرفیاب شدن به محضر امام زمان (عج)❌ در کتاب « ملکوتیِ خاک‌ نشین » آمده است : « از شیخ محمد تقی بهلول(ره)، پرسیدند: چه وقت می‌شود به حضور آقا امام زمان (عج)، مشرّف شد؟ فرمودند: با تقوا باشید؛ وقتی که بین شما و حضرت صاحب الامر (عج) سنخیّت باشد. سپس فرمودند: دیدن امام زمان(عج)، روحی‌فداه، مهم نیست، مهم این است که ایشان ما را ببینند. خیلی‌ها هم حضرت علی ( علیه‌السلام ) را دیدند اما دشمن او شدند. اگر کاری کردیم که نظر آنها را جلب کنیم، آن ارزش دارد. » در کتاب « شیفتگان حضرت مهدی(عج) » آمده است : « مرحوم آیت الله سید محمد باقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی ( از مراجع عظام تقلید و ساكن در نجف اشرف ) تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان (عج) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند. در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود، می بیند که حضرت ولی عصر (عج) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است. ایشان می گوید: هنگامی که وارد شدم اشک می ریختم، سلام کردم. حضرت به من فرمودند: چرا این گونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید ( اشاره به آن جنازه کردند ) تا من به دنبال شما بیایم. بعد فرمودند: این بانویی است که در دورۀ کشف حجاب ( در زمان رضا خان پهلوی ) هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد. »
📿 برخی از توصیه‌های اخلاقی عرفانی آیت‌الله فاطمی‌نیا 👌🌹 ✍عمده چیزی که برزخ را تاریک می‌کند، حرف پشت سر مردم است، غیبت، تهمت... یکی از چیزهایی که برزخ را روشن می‌کند، گره‌گشایی از کار مردم است. برزخ را گناهان، تاریک می‌کنند، و از آن طرف اعمال خیر، باعث روشنایی عالم قبر و برزخ می‌شوند ❌ ✔️ خواهش می‌کنم حاضر جواب نباشید. من به جوان‌ها می‌گویم دیر نمی‌شود، بعداً جواب بدهید. کمی تأمل کنید. حاضر جوابی بعضی وقت‌ها آدم را محروم می‌کند. همین‌طوری زود چیزی را نپرانید، تمرین کنید و یک ذره دیرتر جواب بدهید 🌷 ✔️مشاجره‌ها و نزاع‌ها، نور باطن را خاموش می‌کند! بسیاری از بی‌حالی‌ها و عدم نشاط‌ها به جهت مشاجرات است! کم منزلی داریم که در آن پرخاش و تندی نباشد. روزی چندتا پرخاش باشد، برکات می‌رود و دیگر چیزی نمی‌ماند! حتی اگر حق هم با تو بود، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن، چون کدورت آور است ❌ ✔️ نعمتی که انسان را از خدا غافل کند، نقمت و عقاب است. از جمله، گریه‌ی استدراجی است. حالِ گریه به او می‌دهند، که فکر کند آدم خوبی است! بعضی افراد هستند که در مجالس و هیئت گریه می‌کنند اما کارهایی از این‌ها سر می‌زند که سنگ را به گریه می‌‍اندازد! مسکین گمان می‌کند خیلی حال خوبی دارد! 😢 ✔️ در جامعه‌ ما تقوای لسانی خیلی کم است؛ بعضی از متدیّنین، اهل مسجد، اهل هیئت، تقوای لسانی را از دست داده‌اند! گویا غیبت واجب است و تهمت و افتراء مستحب! خدا می‌داند خیلی خطرناک است، توفیق سلب می‌شود، قلب تیره می‌شود، نشاط در عبادات موجود نیست 🖤 ✔️ بگذارید جمله‌ای کامل شود بعد ایراد بگیرید. نمی‌دانم چرا اینطوری هستیم! در خواهر و برادری هم حاضر نیستیم حرف یکدیگر را تا آخر گوش کنیم. می‌گوییم وایسا، شکر تو کلامت! خب شکر به چه درد می‌خورد؟ یا اگر از جمله‌ای خوشش نیاید می‌پرد وسط حرف! بابا جان صبر کن تا حرف اون آدم تمام شود 🤐 ✔️ خشم 😡 ما را بیچاره کرده است، نمی‌گذارد به جایی برسیم! هی دور خود می‌چرخیم، چرا که بداخلاقیم! امام صادق علیه‌السلام فرمود: «آدم بد اخلاق، معارف را پیدا نمی‌کند» ❌ آقای طباطبایی اگر بداخلاق بود، المیزان نمی‌توانست بنویسد. بد اخلاقی با معارف جور در نمی‌آید ❌ ✔️ماها ولخرج نورانیت و نور هستیم؛ کاری می‌‍کنیم، نورانیتی حاصل می‌شود؛ راحت کاری می‌کنیم که می‌رود و جایش را به ظلمت می‌دهد. شب بلند می‌شویم چندتا استغفار می‌گوییم و مشمول آیه «ویستغفرون بالاسحار» می‌شویم اما صبح می‌گوییم «حالا غیبت فلانی نباشد ها…» هیچی تمام شد و رفت 😢 ✔️ تعجب می‌کنم از بعضی‌ها! آقا یا خانم مؤمن ۲۰ بار عمره رفته، بار ۲۱ می‌گویند بیا پول عمره را بده برای جهیزیه دختر یتیم؛ می‌گوید نمی‌توانم؛ دوستانم می‌روند، من نروم؟! حالا بگو شما این همه رفتی، اخلاق را رعایت می‌کنی؟ مگر دین مسخره است؟! هر سال عمره می‌روی؛ یک عیب را از خودت دور نکردی؟ 😔 ✔️ فرد در حالی که تصور دارد خبری است وارد روز قیامت می‌شود اما ناگهان تعجب می‌کند؛ پس نمازها و عمره‌ها چه شد؟ میگویند دل شکستی! ریا کردی! زهر زبان ریختی! جوان عزیز اگر می‌خواهی به جایی برسی از خانه‌تان شروع کن! اگر دل خواهرت را شکستی، دل مادر و پدر را شکستی، برو درستش کن. از خانه شروع کنید ✅ ✔️ اهل قسم نیستم ولی مجبورم، دلم می‌سوزد. خانم‌ها، آقایان! بشنوید! به حضرت زهرا (س) قسم، اگر لطیف نباشید چیزی گیرتان نمی‌آید، خودتان را معطل نکنید. هی اوقات تلخی راه می‌اندازد، عصبانی می‌شود، بعد هم میخواهد بشود زبدةالعارفین؛ یک‌بار این قسم را خوردم که تا لطیف نشوید چیزی گیرتان نمی‌آید ❌ ✔️ خدا گناه «آبرو بردن» را سخت میبخشد. امام باقر (ع) فرمودند: «کسی که آبروی مردم را نریزد، خداوند از گناهان او صرف‌نظر خواهد كرد.» اغلب جهنمی‌ها، جهنمی زبان هستند! فکر نکنید همه از دیوار مردم بالا میروند. یک مشت مقدس را می‌آورند جهنم به سبب اينكه آبرو میبردند! اسلام خواهان حفظ آبروی افراد است ✅ ✔️ خبرهای بد را هیچ وقت در خانه نگویید؛ تا به خانه می رسد، می‌گوید تصادفی را دیدم، نمی‌خواهد بگویید. اصلا خبرهای منفی را در منزل نگویید. شما را به خدا قسم میدهم این‌ها را رعایت کنید؛ ضربه‌هایی به خانواده زده می‌شود که جبران نمی‌شود. چیزهای پریشان کننده نگویید. به همسر و بچه‌ها آرامش دهید 🌷 ✔️ مردم فکر می کنند اولیاء خدا روزی هزار رکعت نماز می خوانده اند که این طوری شدند. خیر❌ آنها فقط در اثر داشتن صفات عالیه به این جا رسیدند ✅ ✔️ صفات عالیه انسان را ده فرسخ ده فرسخ جلو می اندازد. یک خشم فرو خوردن آدم را از هزار رکعت نماز زودتر به خدا می رساند، یک دل شاد کردن تو را خیلی زودتر می رساند، یک مادر خوشحال کردن زودتر می رساند. از اینجا باید شروع کنیم. اینجا را درست کن بعد هزار رکعت نماز خودش می آید، خودت مشتاق می شود🌷
‍ 🌷السلام علیک یا اباعبدالله 🌾اربعین منتظرماست بیاتابرویم دعوت حضرت زهراست بیاتابرویم 🌴ازعلی(ع) اذن بگیریم ورویم کرببلا ازنجف پای پیاده بیاتابرویم 🌾بهریاری غزالان وعزیزان حسین(ع) گرچه دیرامده ایم لیک بیاتابرویم 🌴جاده عشق عجب شورونوایی دارد همره مهدی زهرا بیاتابرویم 🌾گرچه درطی مسیرخسته وبیتاب شدی بهربیتابی اصغر بیاتا برویم 🌴دست وپایت شده گرخسته راه دست وپامیزنداکبر بیاتابرویم 🌾زسفرخسته شدی وکمرت دردگرفت یادآن دردکمردربرسقابیاتابرویم 🌴رنج باری که دراین ره بکشی به تسلی دل زینب کبری بیاتابرویم 🌾تاول پاوعطش گرچه تراخسته نمود پس بیادغل وزنجیر  بیاتابرویم 🌴خسته امانه زره بلکه زجوراعدا بهریاری یتیمان ورقیه بیاتابرویم 🌾گرچه درره نبودخارمغیلان اما مابیاداسراتشنه وگریان بیاتابرویم 🌴ماکه جامانده زان قافله عشق شدیم شادی روح شهیدان بیاتابرویم 🌾غصه قصه سرهای به نی پیرم کرد تاکه سردربدن ماست بیاتابرویم 🌴شاکرحضرت حق درسفرکرببلایم همه تواگرذاکراین صحن وسرایی بیاتابرویم از همه زائران اربعین حسینی التماس دعای فرج           
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم سقای طفلانم ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم داغت شکسته پشت من، ای راحت جانم، سقای طفلانم ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم من بـی‌برادر چـون کنم بـا این سپـاه دون، در دامـن هامـون بینـم تـو را در ابــر خـون، ای مـاه تابـانم، سقای طفلانم ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم خواهـم بـرم در خیمه‌گه، ای گل تن پاکت، پیکـر صدچـاکت ممکـن نبـاشد «یا اخا» محـزون و نـالانم، سقای طفلانم ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم برخیـز و ای جــان بـرادر کـن علمـداری، بنما مـرا یـاری بی تـو غـریب و بی‌معیـن در این بیابـانم، سقای طفـلانم ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم بی تـو یقیـن دارم کـه فـردا زینب نـالان، بـر ناقـه‌ی عریان گردد سوار از راه کینـه بــا یتیمانم، سقای طفلانم ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم شد روز روشن پیش چشمم تیره‌تر از شب، چون معجر زینب بینم تو را در موج خون، ای دُرّ غلطانم، سقای طفلانم ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
قند عسل رباب امیر کرمانشاهی جای بغل رباب ببین کجایی قند عسل رباب رو نیزه هایی ─|♫●♪♪♫|─ کوچیکه سرت با طناب میبندن ببین به مادرت جماعتی میخندن ─|♫●♪♪♫|─ تو نی سواری منم پیاده ببین کیا کنار منن این حرمله با ثنان و خولی با کعب نی منو میزنن ─|♫●♪♪♫|─ لالا لالایی لالا لالایی لالا لالایی … ای کاش نمیدیدم کنار محمل گهواره تو دزدیدن همین ارازل ─|♫●♪♪♫|─ بلای جون من خون قنداقت شد ریختن تو حرم خیمه مون غارت شد ─|♫●♪♪♫|─ تو هرچی داشتی ازم گرفتن یه مادرم کی بی پسرم ببین چه وضعی درست شد اینجا یه محرمم نموند تو حرم ─|♫●♪♪♫|─ لالا لالایی لالا لالایی لالا لالایی … ─|♫●♪♪♫|─ امیر کرمانشاهی قند عسل رباب
۳۹ (اربعین) در روز اربعین تو،بر تو منم مهمان مظلوم برادرجان گویم ز غم های سفر،با این دل سوزان مظلوم برادرجان بعد از چهل روز آمدم،غم شد نصیب من رفته شکیب من بنشسته ام کنار تو،با دیده ی گریان مظلوم برادرجان بی تو در این یک اربعین،شد قسمت من غم شد قامت من خم بی تو حسین فاطمه،در رنجم و حرمان مظلوم برادرجان بعد از تو من غم دیده ام،ای نور عین من مظلوم حسین من ای نور چشم مرتضی،مردم از این هجران مظلوم برادرجان دیدم به چشمم یا حسین،گشتی چو گل پرپر از کین شدی بی سر در راه دین مصطفی،جانت شده قربان مظلوم برادرجان دیدم میان قتلگه،افتاده بر خاکی با تن صد چاکی جسم تو را حسین من،دیدم به خون غلتان مظلوم برادرجان سوزانده قلب زینبت،آتش در خیمه سرت روی نیزه دیدم تو را نقش زمین،با پیکر عریان مظلوم برادرجان بعد از شهادت دیدمت،ای مظهر یزدان در موج خون غلتان دیدم تن پاک تو را،زیر سم اسبان مظلوم برادرجان سراغ دخترت مگیر،او از نفس افتاد پیش سرت جان داد رقیه ات جا مانده است،در گوشه ی ویران مظلوم برادرجان (سبک :ای ساقی لب تشنگان)
|⇦•از قوم‌ ما کسی... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام یونس سمیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم *آقاجان یابن الحسن!شما خودتون فرمودین: یا جَدّاه! اگه اشک چشمم تمام بشه من برای شما خون گریه می‌کنم... امام رضا علیه السلام فرمود: اونقدر ما برا جدمون گریه می‌کنیم پلک‌ هامون زخم میشه... گریه‌های شما کجا و گریه ما کجا؟! عالِمی در عالَم رویا از امام زمان (عج) سؤال کرد، یا صاحب الزمان! فرمودید: خون گریه می‌کنم، برا کدوم مصیبت کربلا خون گریه می‌کنید؟ مصیبت علی اکبرِ؟ گفت علی اکبرم خون گریه می‌کنه. مصیبت عباس ِ؟ فرمود عمو جانمون هم خون گریه می‌کنه. آقا کدوم مصیبتِ؟ صدای نالش بلند شد، صدا زد: امان از اسیری عمه جانمون زینب… آخه گفت: داداش! حسینم!* از قوم ما کسی به اسارت نرفته بود حتی کسی به بزم جسارت نرفته بود *ببین روزگار زینب به کجا رسید! دیدن اُمّ حبیبه داره نذری میده، تا لقمه در دهان این بچه ها گذاشت. سریع گرفت بی بی زینب، گفت: صدقه بر ما حرام است. اُم‌حبیبه گفت: خانوم من نذر دارم هر اسیری تو کوفه میاد غذا بدم. خانوم فرمودن: براچی نذر کردی؟ گفت نذر کردم یه بار دیگه خانومم زینب رو ببینم. اُم‌حبیبه کنیز خانه ی زینب بوده، بعد گفت شما را از کجا آوردند؟ بی بی گفت: ما از مدینةُ النبی شهر پیغمبریم. یهو بهم ریخت،گفت: کدوم محله؟ گفت: بنی هاشم، دید این سبد نون رو رها کرد گفت: خانوم! بگو ببینم خانومم زینب رو می‌شناسی یا نه؟! یه وقت صدا زد اُم حبیبه! حق داری زینبت رو نشناسی، من زینبم. گفت: باورم نمیشه، چرا؟ آخه زینب هرجا می‌رفت با حسینش میرفت، پس کو حسینت؟! گفت سرت رو بالا بیار اون سری که رو نیزه داره میدرخشه سر حسین منه... حسین جان! چقدر دلم برا حرمت تنگ شده... از همین جا دلت رو روونه ی کربلا کن. "اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین."  ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅