eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
1. بین تموم اهلبیت ع.mp3
3.71M
( علیه السلام ) بین تموم اهل بیت غریب ترینه به خدا حسینیاگریه کنید برا امام مجتبی آخر ، آقا صحن و سرای تورو میسازیم با گنبد و پنجره فولادت یه عکس یادگاری می اندازیم غریب ترین جای جهانه بقیع مهدی صاحبَ الزمان بقیع یه روز میشن مدافعان حرم به عشق تو مهندسان بقیع ( جانم ، غریب فاطمه حسن جانم ... ) تکرار بینِ تموم اهل بیت از همه مادری تری نشون دادی توی جمل از همه حیدری تری وقتی ، اِذنِ براتِ اربعین رو میگیرم با همه ی امام حسینی ها توو موکب امام حسن میرم کریمی و منم یه سائل حسن دیوونتم نمیشم عاقل حسن الهی کُل نوجونای ما بشن فدای قاسم ابنِ الحسن ( جانم ، غریب فاطمه حسن جانم ... ) تکرار بینِ تموم اهل بیت امان امان از دل تو یه چادر خاکی و یه کوچه شده قاتل تو ای وای ، ای وای یادت نمیره صورت نیلی مدینه و غم چهل ساله مُغیره و غلاف و اون سیلی میباره خون برای تو چشم من الهی که برات بمیرم حسن یکی نبود بگه به اون بی حیا یه مادرو جلوی بچه ش نزم
😭😔 🏴🏴 🎤•| |• کرم یعنی گذشتی از حرم  نداری موکب و علم  نه دعبلی و محتشم حسین  غریبیم آخه حی داره  مدینه خیلی فرق با قم و مشهد داره  کریمه ی اهل بیت حرم داره ای خدا  کریم اهل بیت حرم نداره پس چرا؟  نگاهمون داد میزنه که تو رو دوست داریم  یه اربعین حسنی به تو بدهکاریم  حسن جانم جانم جانم جانم .....  امون از اون مزار بی نشون نه گنبد و نه سایه بون  نداری حتی روضه خون حسن  فدای صحن بی دربونت کی میشینم آقا تو سایه ی ایوونت  شبا توی کربلا چقدر شلوغه ای خدا  حرم مجتبی زائر نداره پس چرا ؟  به سینه و سر میزنم دوباره با یادت  یه روز حاجت می گیرم از پنجره فولادت  حسن جانم جانم جانم جانم
یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست خوابمان برده ست...در اینجا کسی هشیار نیست تو دعامان می‌کنی، ما بی‌محلی می‌کنیم هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست بی‌قراری از غم هجر تو کار عاشق است من که عاشق نیستم، وقتی که حالم زار نیست آخرش می‌میرم و رویت ندیده می‌روم ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست زحمتت دادم، برایت درد سر بودم ببخش در میان نوکرانت مثل من سر بار نیست باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین توبه و بدقولی من که همین یکبار نیست من فقیر و رو سیاهم، بی‌نوایم... بی‌کسم هم‌نشینی کریمان با فقیران عار نیست این دل ویرانه را آباد کن یابن‌الحسن بهر این ویرانه‌دل غیر از شما معمار نیست دست من در محضرت خالیست می‌دانم ولی مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست من که سر تا پا گناهم... غیر گریه بر حسین مرهمی بر زخم‌های این دل بیمار نیست زینب و دروازه‌ی ساعات و یک شهر شلوغ یک مسلمان در میان این همه اغیار نیست؟ بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا جای خواهرهای تو در بین این بازار نیست مثل اینکه باز از زوار او جا مانده‌ام قسمتم کرب و بلا در اربعین انگار نیست علی سپهری نیستی و بر لبم انگیزه‌ی لبخند نیست جز به دامان غمت دستم به جایی بند نیست طالعم با غم گره خورده، گره را باز کن حتم دارم که دلت راضی به این پیوند نیست روز مرگم باد روزی که بفهمم قلب تو ذره‌ای از این مَنِ پُر مُدّعا خُرسند نیست خوب می‌دانم وبال گردنت هستم؛ ببخش بهترین بابای دنیا حقش این فرزند نیست من به حق عمه‌ات سوگند خوردم، پس بیا خوب می‌دانم که بالاتر از این سوگند نیست کاش حرفی از اسارت، قتل یا غارت نبود کاش می‌گفتی مقاتل آنچه می‌گویند نیست محمد بیابانی
▪️روضه دفتری امام موسی کاظم (ع) 👈🏻تایپ و ارسال: خ علیمحمدی✍ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ آخ دلم میل هوای یار داره که او موسی بن جعفر نام داره همون شاهی که جان دادتوی زندان بدان باب الحوائج نام داره آی حاجت دارا، مریض دارا، گرفتارا، آقامون موسی بن جعفر باب الحوائجه بخدا خوب جایی اومدی، آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم ، آقا ببین غریبم ، آقا ببین اسیرم. حالا مرغ دلتو پَر بده کاظمین، حرم باصفای آقا موسی بن جعفر چه صفایی داره تو کاظمین، وقتی نگاه میکنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه دلت جلا میگیره، چقد امشب جای همه مون خالیه کاظمین، خوشا بحال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند، ان شاءالله به زودی از نزدیک عرض ارادت کنیم، بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم، ان شاءالله هیچ کس از در خونش نا امید بر نگرده آی حاجت دارا ، مریض دارا، گرفتارا ،جوون دارا، امشب بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو زندانی غریب بغداد، دو نفر مرگ خودشونواز خدا طلب کردن ، آقا یا صاحب الزمان منو ببخش😭 یکی مادرتون زهرای مرضیه حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنی؟ آره مادر😭 اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون. یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون😭 چقد زود دعای آقامون مستجاب شد آی آبرو دارا، گرفتارا، یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه😭 خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره ( آی غریب آقاااااااا)😭 شیعیان اومدن بدن امام رو با احترام کفن کردن تشییع جنازه ی با شکوهی برگزار کردن اما آی کربلائیا، آی حسینیا دلها بسوزه برا جده غریبش حسین😭 وقتی امام سجاد میخواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبمو کفن کنم آخ مگر به کربلا کفن، به غیر بوریا نبود مگر حسین تشنه لب، عزیز مصطفی نبود حالا از سُویدای دلت به نیت سلامتی و فرج امام زمان، شفای همه ی بیماران هدایت و خوشبختی جوونامون، عاقبت بخیری مون سه مرتبه صدا بزن (یاحسین)3
▪️روضه موسی بن جعفر علیه السلام اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ... وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد زبانحال آقامون موسی بن جعفر... گوشه ی زندان... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد 🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم قربون غریبیت برم آقا... 🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله 🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت گوشه زندان تنهای تنها... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت 🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم در حالات حضرت آوردند: (لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ) چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو... از این زندان به اون زندان منتقل میکردند... (: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند) خدا ميدونه تو این سالها... چقدر به امام رضا سخت گذشت... چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت... نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه... هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی... توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت... اما...بلاخره یک روز خبر دادند... گفتند آی شیعیان... قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه... شاید شیعیان خوشحال شدند... اومدند پشت درب زندان ایستادند... منتظرند... بعد چهارده سال... قراره آقاشون رو ببینند... # زبانحال شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد... من دستهاش رو میبوسم... یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم... یک نفر گل آورده... الهی امید کسی نا امید نشه... یکدفه دیدند درب زندان باز شد... چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن... یه نفر صدا میزنه... ( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ ) : عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99 آی شیعیان انقدر منتظر بودید... اینم امامتون... ای وای... ای وای... 🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند 🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند 🔸شدی آزاد دگر از قفس تاریکت 🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند هر طوری بود شیعیان اومدند... جنازه آقا رو تحویل گرفتند... با احترام کفن کردند... روی دست شیعیان... تشییع جنازه باشکوهی شد... با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند... اما عرضه بداریم... لا یوم کیومک یا اباعبدالله... کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند... صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند که... استخوانها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
یازهرا🖤 🍃اللهــم عــجـل لولیـــک الـفرج🍃 🍃نوحه ابا صالح التماس دعا محمد باقر منصوری🎙 ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── ابا صالح؛ التماس دعا ●♪♫ هر کجا رفتی؛ یادِ ما هم باش ●♪♫ نجف رفتی… کاظمین رفتی… ●♪♫ کربلا رفتی؛ یادِ ما هم باش ●♪♫ اباصالح، یا اباصالح… ●♪♫ مدینه رفتی؛ به پابوسِ مادرت زهرا ●♪♫ یادِ ما هم باش ●♪♫ به دیدار قبرِ مخفی؛ از کوچه ها رفتی ●♪♫ یادِ ما هم باش ●♪♫  شب جمعه؛ کربلا رفتی ●♪♫ یاد ما هم کن، چون زدی بوسه… ●♪♫ کنارِ قبر ابالفضلِ با صفا، رفتی… ●♪♫ یادِ ما هم باش… ●♪♫ اباصالح، یا اباصالح… اباصالح، یا اباصالح… ●♪♫ نمازِ حاجت که میخوانی از برای فرج؛ مسجد کوفه ●♪♫ شدی محرم در مراسمِ حج ●♪♫ یا منا رفتی؛ یادِ ما هم باش ●♪♫ اباصالح، یا اباصالح… اباصالح، یا اباصالح… ●♪♫ 🍃اللهـم صل علی مـحمد وال مـحمد وعـجـل فرجهــم🍃 ───┤ ﷼ ├─── 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
(ع) گردو غبار غصه ها خیمه زده به سینه ام من زائر قبر غریب و خاکیِ مدینه ام کاشکی مزار من مثِ مزار تو خاکی باشه اگه که عشقت نباشه میخوام که دنیانباشه دل بیقراره ٬ ز سوز داغت دل و سوزونده ٬ آتیش آهت حسن غریبه (۴) فدای اون زائر تو زائرِ بی قرار تو مهدیِ صاحب الزمان نشسته در جوارتو غم تو و بی قراری یه دلِ پر غصه داری برات بمیرم آقا جون حرم و خادم نداری این دل زارم ٬ داره بهونه ازغربت تو ٬ داره می خونه حسن غریبه دیدی که مادرت آقا از مرتضی رو میگرفت وقتی بابات علی نبوددستش بپهلو میگرفت مادرتو چشم توبست وقتی که ازپابنشست میون کوچه یاحسن دیدی توگوشواره شکست آتیش خونه ٬ شد قاتل تو چه کرد زمونه ٬ خون شددل تو حسن غریبه مگه امام مجتبی کریم و با وفا نبود اما کسی مطیع او ز یار آشنا نبود کسی غریب تر از حسن عزیز زهرا ندیده توی خونه هیچ کسی رو اینقده تنها ندیده ازاین زمونه ٬ دیگه بریده موسم رفتن ٬ دیگه رسیده حسن غریبه کانال سوم واتساپ شعر و سبک ذاکر و شاعر اهلبیت (ع) کربلایی مرتضی شاهمندی
# نوحه واحدوسنگین امام حسن (ع) ای پناه دلم تویی خدای کرم نمیشه باورم نداری تو یک حرم آرزومه ، که آخرش فدات بشم آرزومه ، خادم اون سرات بشم از تَهِ دل ، میگم امام مجتبی آرزومه ، خاکِ پا زائرات بشم امام حسن ، کریم آلِ فاطمه برای غربتت ، همیشه من می سوزم به شبهای بقیع ، چشمامو من میدوزم غریب تویی ، نه خادمی نه سایبون غریب تویی ، نه دلبری نه همزبون غربت تو ، زبون زده پیش همه غریب تویی ، شد همسرت قاتلتون امام حسن ، کریم آل فاطمه حالا این بند آخر از زبون خود امام حسن👇👇 آرزومه دیگه ، به پیش مادر بِرم یاد کوچه ی تنگ ، نمی ره از خاطرم واویلتا ، تو کوچه راهمونو بست واویلتا ، خاک روی چادرش نشست مادرمو ، یجوری زد اون بی حیا واویلتا ، دو گوشوارش با هم شکست امام حسن ، کریم آل فاطمه کانال سوم واتساپ شعر و سبک ذاکر و شاعر اهلبیت (ع) کربلایی مرتضی شاهمندی
7 صفر شهادت امام مجتبی علیه السلام در این روز در سال 50 هـ قمری امام مجتبی علیه السلام در سن 47 سالگی در مدینه به شهادت رسیدند (1) ولی اشهر بین علمای امامیّه شهادت حضرت در 28 ماه صفر است. رسول خدا صلّی الله علیه و آله درباره ی حضرت مجتبی علیه السلام فرموده اند : کسی که بر او بگرید کور نمی شود روزی که چشم ها نمی بینند، و کسی که بر آن حضرت محزون باشد دلش محزون نمی شود روزی که دل ها محزون است، و کسی که آن حضرت را در بقیعش زیارت کند قدمش بر صراط ثابت می ماند روزی که قدم ها بر صراط می لغزد ... . (2) ← نسب شریف آن حضرت علیه السلام از طرف مادر، جدّشان خاتم الأنبیاء و المرسلین محمّد بن عبدالله صلّی الله علیه و آله، جدّه شان جناب خدیجه بنت خویلد ام المؤمنین علیها السلام است. از طرف پدر جدّشان سیّد بطحاء حضرت ابو طالب علیه السلام، جدّه شان جناب فاطمه بنت أسد علیها السلام است. پدر : مولی الموالی امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیهما السلام. مادر : سیدة النساء فاطمه زهراء علیها السلام. برادرانی مانند حضرت سیّدالشهدا علیه السلام و ابا الفضل العبّاس علیه السلام، و خواهرانی همچون زینب کبری و امّ کلثوم علیهما السلام. ← بعضی از صفات آن حضرت علیه السلام در جود و سخاوت زبانزد همگان بود، به حدّی که در طول عمر شریف سه بار مالشان را _ حتّی کفش خود را _ در راه خدا تقسیم کردند. حلم و صبر آن حضرت تعجّب همگان را بر انگیخته بود. مروان با آن بغض و عنادی که داشت بعد از تیر باران شدن جنازه می آید و تابوت آن حضرت را به دوش می کشد. هنگامی که امام حسین علیه السلام از او سؤال می کند : تا دیروز غیظ و کینه ی او را داشتی و امروز تابوت او را حمل می کنی ؟ در پاسخ می گوید : با کسی این کارها را کردم که حلمش با کوه ها برابر بود. (3) ← عمر شریف آن حضرت علیه السلام مشهور طبق روایت حضرت باقر و حضرت صادق علیهما السلام عمر شریف آن حضرت 47 سال و چند ماه بوده است. (4) ← شهادت آن حضرت علیه السلام بعد از آتش بس بین حضرت و معاویه، امام علیه السلام به مدینه باز گشتند و ده سال در آنجا بودند تا اینکه معاویه توسط جعدة دختر اشعث کندی آن حضرت را مسموم کرد. مدّت مسمومیّت حضرت چهل روز طول کشید. هنگامی که ارتحال حضرت نزدیک شد، امام حسین علیه السلام را با دیگر فرزندان امیر المؤمنین علیه السلام طلبیدند، و ودایع امامت و کتب رسول خدا صلّی الله علیه و آله و امیر المؤمنین علیه السلام و سلاح آن حضرت را به امام حسین علیه السلام سپردند و به آنچه امیر المؤمنین علیه السلام به آن حضرت وصیّت فرموده بودند اهل بیت و شیعیانش را وصیت فرمود که امام بعد از من برادرم امام حسین علیه السلام است، دستوراتش را اطاعت کنید و از مخالفت با او بپرهیزید. سپس فرمود : شما را به خدا می سپارم و او خلیفه ی من بر شماست، چشمان مبارک خود را بست و دو دست و پا را دراز کرد و از دنیا رفت در حالی که می فرمود : لا اله الّا الله. صدای گریه و ناله از منزل آن حضرت بلند شد، و مدینه از ناله و ضجّه مانند روزی شده بود که رسول خدا صلّی الله علیه و آله از دنیا رفت. برادران، اولاد، شیعیان صدا به نوحه و ناله بلند کرده، امام حسین علیه السلام در حالتی که اشک می ریخت متوجّه غسل و حنوط کفن برادر شدند، سپس بر آن مظلوم نماز خواندند و جنازه را برای تجدید عهد با رسول خدا صلّی الله علیه و آله به طرف روضه منوّره نبویّه بردند و آن وقایع اتّفاق افتاد. بدن را به بقیع آوردند، امام حسین علیه السلام داخل قبر شد و بدن برادر را دفن کرد و هنگام خروج از قبر در حالت گریه می فرمود : ءأدهن رأسی أم أطیب محاسنی و رأسک معفور و أنت سلیب ؟ بکائی طویل و الدموع غزیرة و أنت بعید و المزار قریب 📚 منابع : 1. توضیح المقاصد : ص 6. و ... . 2. امالی صدوق : ص 177. و ... . 3. بحار الأنوار : ج 44، ص 145. و ... . 4. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 4، ص 34. و ... .
4_5908962610803378850.mp3
1.13M
‍ نوحه🖤🕊🥀🕊🥀🕊🥀 ✍به‌ قلم مریم صالحی مرزیجرانی 👌 به خدا گدایی خوبه درخونه رقیه۲ شیعه رو خدا می بخشه به بهونه رقیه۲ یارقیه ۴🤲 🕊 مددی خانم رقیه مددی باب الحوائج ۲ نظری بکن به حالم مددی باب الحوایج گره افتاده به کارم ای همه داروندارم۲ تو گره گشایی خانم جز شما کسی ندارم یارقیه ۴🤲 🕊 توروبه جان علمدار توربه جان ابالفضل ۲ غمو از دلم تورو بردار به جان عموت ابالفضل قربون لطف وصفاتون قربون مهر ووفاتون۲ یه نگاهی ام به من کن یه نگاهی به گداتون۲ یارقیه ۴🤲 🕊 همه دردارو دواکن همه رو حاجت رواکن۲ به جان بابات رقیه قسمتم کرب وبلا کن۲ دخیلم دخیل دستات دستی روسرم بکش باز۲ ضامن دل منم باش بده بازم پر پرواز۲ یارقیه ۴🤲 🕊 همه دردا دوا میشه به شفاعت رقیه ۲ کربلا میریم ایشالا به نیابت رقیه۲ یه سلام میدیم به ارباب یه سلامی به رقیه۲ قسمش میدیم آقا رو دیگه به جان رقیه کربلا بده ابالفضل تروبه جان رقیه۲ به جان دخت سه ساله تورو جان رقیه ۲ مددی باب الحوائج ۴🤲 🕊 بانوای مداح اهلبیت ع🎧 🎤👌🌹
43077_1397619190950_673278.mp3
673.3K
امشب کنجِ خرابه قلبم آروم می گیره همه میگن رقیه امشب دیگه می میره افتادم از رو ناقه یک شبی توی صحرا منو میزد یه نامرد پیش چشمای زهرا حالم از اون شب تلخ دیگه تعریف نداره چشمام از دوریِ تو اشک ماتم می باره امشب کنجِ خرابه قلبم آروم می گیره همه میگن رقیه امشب دیگه می میره بند دوم کی بریده سرت رو؟ کی سوزونده موهاتو؟ از چشات خون می باره بمیره دختر تو انگاری رو نیزه ها سرِ تو دیده عذاب بابا امشب تو دیگه روی دامنم بخواب امشب کنجِ خرابه قلبم آروم می گیره همه میگن رقیه امشب دیگه می میره بند سوم دخترت جون نداره بابا حالم خرابه موندنِ من برایِ عمه زینب عذابه آخه هر دفعه که من گریه کردم،اومدن تا که ساکتم کنن عمه مو کتک زدن امشب کنجِ خرابه قلبم آروم می گیره همه میگن رقیه امشب دیگه می میره بند چهارم صورتم رو بِهَم ریخت شدتِ ضربِ سیـــلے میسوزه جایِ دستی رویِ گلبرگ نیــــلے بابایی درد میکنه همه ی سر تا به پام بابایی خسته شدم من فقط تو رو میخام امشب کنجِ خرابه قلبم آروم می گیره همه میگن رقیه امشب دیگه می میره
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ 🔹وقتی خبر رسید به قمی ها ،خواهر امام داره می آد به سمت قم،دختر امام داره می آد به سمت قم،مردم کیلومترها از شهر بیرون اُمدند، به استقبال حضرت معصومه سلام الله علیها،یه عده با تنگ دستی قربونی زیر بغل زده بودند، بابا تو تنگ دستی قربونی برا چی می بری،می گفت:مگه خبر نداری دختر امام داره می یاد،خواهر امام داره می یاد،یه عده با خودشون دسته گل می بردند،چه احترامی گذاشتند،عرضم اینه،ای کاش به همه ی خواهرای امامان احترام می گذاشتند،وقتی بی بی رو وارد قم کردند،از بزرگان و محترمین قم اومدند،از بهترین جاهای قم رو در اختیار بی بی قرار دادند،یه باغی بود،اصرار کردند،التماس کردند،بی بی رو با احترام وارد این باغ کردند،سادات مثل پروانه دور دختر امام می گشتند،دور خواهر امام می گشتند، 🔸اصلاً بی بی احساس ترس نمی کرد،احساس عدم آرامش و امنیت نمی کرد،اما بمیرم برای اون خواهر امامی که،نگاه می کرد، ▪️برا دل آماده،معطلت نذارم،اگه خریدار این نالت حضرت زهراست،بفروش این ناله رو،هر چی دور خودش نگاه می کرد،عوض سادت عوض بنی هاشم ،عوض عباس،عوض علی اکبر،می دید یه عده حرام زاده،دورش رو گرفتند،می خوام بگم مگه رقیه دختر امام نبود،عوض باغ تو خرابه بردنش... 😭 عمه جان این سر منوّر را کمکم می کنی که بردارم شامیان ای حرامیان،دیدید راست گفتم که من پدر دارم ای پدر جان عجب سری داری ای پدر جان عجب دلی دارم گیسویم را به پات می ریزم تا ببینی چه دختری داری هر بلایی که بود یا می شد بر سر زینب تو آوردند قاری من چرا نمی خوانی چه بر سر لب تو آوردند چرا رنگ لبت،چون ارغوانه گمانم جای چوب خیزرانه گفت:بابا وقتی چشم تو رو دور دیدند،چشم عموم اباالفضل و دور دیدند،چشم علی اکبر و دور دیدند،وقتی منو غریب گیر آوردند،دستی از پشت خیمه ها آمد،لاجرم راه چاره ام گم شد،درهیاهوی غارت خیمه ،ناگهان گوشواره ام گم شد.. 😭 یا حسین... هشتک کانال حذف نشود ❌
2FilesMerged_20230823_100946.mp3
2.19M
شماره 729 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ مثل هر سال فاطمه رزق زیارتم رو داده پا به پای زائرا جاده به جاده از نجف میام به کربلا پیاده اومدم حرم به امید نگاهی اشکای چشمای من میده گواهی زیر قبه میرسم میگم الهی: کاش اربعین آخری باشه که من امام مو نمیبینم کاش اربعین آخری باشه که پای منبرش نمیشینم ▪️یابن الحسن روحی فداک ▪️متی ترانا و نراک توی این راه توی هر قدم دعاگوی ظهورم پای هر علم دعاگوی ظهورم میرسم حرم  دعاگوی ظهورم از خودم همیشه میپرسم که آیا؟ میبینم جمالشو تو این تکایا بین اشک و گریه ها میگم خدایا: کاش اربعین آخری باشه که منتقم نیومده از راه کاش اربعین آخری باشه که با امامم نشدم همراه ▪️یابن الحسن روحی فداک ▪️متی ترانا و نراک مثل هر سال اگه خیلی خسته از دست زمونم هرجوری شده خودم رو میرسونم برا تعجیل فرج دعا میخونم اگه  باشم توی موکب تو مهمون محو دیدنت میشم با چشم گریون سربه پات میذارم و میگم آقاجون: کاش اربعین آخری باشه که تو غریب و بی کس و یاری کاش اربعین آخری باشه که ذوالفقارو بر نمیداری ▪️یابن الحسن روحی فداک ▪️متی ترانا و نراک مثل هر سال زائرا از همه جا شدن روونه این فقط عشق حسینه که میتونه این همه عاشقو یکجا بکشونه چی میشه دوتا زیارت بشه قسمت هم امام حسین و هم حضرت حجت تو دل تموم زائرا یه حاجت: کاش اربعین آخری باشه که ما در انتظار دیداریم کاش اربعین آخری باشه که حسرت ظهورتو داریم شاعر: مرتضی کربلایی هشتک کانال حذف نشود ❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن روضه شهادت امام حسن (ع) - در دلم شوق ماسوا دارم - محمود کریمی در دلم شوق ماسوا دارم میل پرواز تا خدا دارم سر راه کسی نشسته ام و  دست خالی چو یک گدا دارم  من گدای همیشه محتاجم تا زمانی که مجتبی دارم عرب بادیه نشینه، تبلیغات بدی در مورد امام حسن (ع) شنیده، اومد مدینه دنبال خونه ی امام حسن  (ع) می گشت تو کوچه ی بنی هاشم امام حسن پیدا کرد، گریبان گرفت، محکم چسبوند به دیوار چشم تو چشم امام حسن، شروع کرد گفت، هرچی لایق دشمن بود گفت و گفت، تموم شد حرفاش، وایساد جواب بشنوه، آقا امام مجتبی یه نگاهی تو صورتش کرد، فرمود: غریبی، سرش شل شد، فرمود: گرسنه ام هستی، دستاش شل شد، فرمود: تو راه موندی، بیا بریم خونه ی ما غذا بخور، پاهاش شل شد رو زانوهاش نشست، آقا امام حسن خواست بلندش کنه، تا دولا شد دید افتاد رو پای امام حسن، گفت: آقا یه حرف هایی میزنن، لال بشم، من دیگه از این حرفا نمی زنم، از این به بعد، هرکی حرف بزنه خودم جگرش پاره میکنم... من گدای همیشه محتاجم تا امام چو مجتبی دارم  از مدینه ست، از دعای حسن  من اگر شور کربلا دارم  چشم من بی دلیل ابری نیست  در گلو بغض بی صدا دارم  سینه ام گر گرفته میسوزد بین این سینه شعله ها دارم من دچار غم حسن شده ام غصه دار غم حسن شده ام درد دلش به عباسش نمی گفت، چرا؟ آخه عباس دلش طاقت نمی آورد درد دلش گوش کنه، یه ضرف دلی مثل ابی عبدالله می خواست، بعضی وقتا دو تایی می نشستن براش روضه می خوند تو کوچه رو نبودی... گفت آقا جان دیر برسی حسینت یه نفر داره می کشه، دوید امام مجتبی تو کوچه، دید ابی عبدالله نانجیبی رو زمین خوابونده، روسینه اش نشسته و شمشیر دستشه همه میگن حسین جان رهاش کن، رهاش نمی کرد، اومدم دستش گرفت؛ حسینم، جان مادر این مرد رو رها کن، شمشیر از دستش افتاد، داشتن بر می گشتن امام مجتبی گفت: چی شد؟ گفت: داداش اینقدر ناسزا به بابام گفت، فرمود: من چی بگم پای منبر... ساکت از ضعف پیکرت هستی فکر افتادن پرت هستی دست هایت چقدر می لرزد در نفس های آخرت هستی گفته بودی که تشت را ببرد چقدر فکر خواهرت هستی تن تو تیر می خورد وقتی پیش چشم برادرت هستی تکه ها جگر قسم می خورد زخمی از داغ مادرت هستی رفتی و گوشواره باقی ماند شاهد اشک دلبرت هستی ماجرای تو مو سفیدت کرد غربت کوچه ها شهیدت کرد گفتن: آقا مگه شما چند سالتون موهاتون اینقدر سفید شده، فرمود: اولاً، ما بنی هاشم زود پیر میشیم، دوماً، صحنه ای که من تو کوچه دیدم، همون موقع پیر شدم... غربت کوچه ها چه سنگین است گریه ی بی صدا چه سنگین است مادرت بی دلیل ناله نزد ضربه ی بی هوا چه سنگین است کوچه بنی هاشم خیلی باریکه، وقتی دستت باز کنی دست به دوتا دیوارها می خوره، داشت برمی گشت دید راه بسته شده، اینقده این نامرد خبیث بوده به یک زن باردار یه نگاه خضبناک کرد، این زن بچه اش سقط کرد، چه کسایی با سیلیش از دنیا رفتن امام صادق فرمود: قاتل مادرم ضربه های غلاف بود، ضربه های لگد بود؛ اما نفرمودن فقط این دوتا مورد، شاید روز قیامت همون سیلی کار خودش کرد...... بغض خود بشکن خلاصم کن بغض بی انتها چه سنگین است زن همسایه سر تکان می داد دست آن بی حیا چه سنگین است رفتی آستین به دندانت گریه بی صدا چه سنگین است سایه ات بر سر اهالی شهر مادر این روزها چه سنگین است کمتر از یه فته دیگه همین ماجرا اتفاق می افته، هنوز کفن پیغمبر خشک نشده بود، اونطوری با دخترش تا کردن، امام حسن شاهد ماجرا بود، دیگه راحت شد از غم غصه ها، لحظه آخر دید ابی عبدالله داره زار میزنه، امام حسن هم گریه اش بلند شد، ابی عبدالله گفت: داداش ناله ات عجیب شد، برا چی داری اینطوری زار میزنی، اولین کسی در اهل بیت این عبارت به کار برده امام حسنه، فرمود: لا یوم کیومک یا اباعبدالله، الان همه ی شما هستید، سرم روی زانوی تو، می بینم اون ساعتی که به رو، روی خاک می خوابوننت، ح ┏
‍ # شهادت حسن مجتبی ع 🎧 مجید بنی فاطمه (یارب نصیبِ هیچ غریبی دگر مکن)2😭 دردی که گیسوانِ حسن ع را سپید کرد با صد امید حامی مادر شدم، ولی سیلی زنی امید مرا نا امید کرد * گفت :قدیم کاروان میخواست بره کربلا ، اول می رفتند بقیع رو زیارت می کردند بعد می رفتند کربلا ؛ گوشۀ حرم ابی عبدالله دیدن یه پیرمرد ایرانی شمع روشن کرده گریه می کنه،زیر لب میگه:قربونت برم حرم نداری # آقا جان زائر نداری، قبرت چراغ نداره، اومدن جلو گفتند : این آقا که این همه زائر داره، لوسترای زیبا، حرم به این قشنگی داره گفت:دست از دلم بردار، بقیع بودم اومدم کربلا ، نذر امام حسن ع داشتم یه شمع روشن می کردم ، تا شمع روشن کردم تو بقیع نگهبانای بقیع منو زدند، حالا اومدم نذرم رو حرم داداشش ادا کنم، می خوام بگم:حسین جان!داداشت خیلی غریبه 😭 اما من اینجوری بگم دادت بلندشه: غریب اون کسی نیست که زائر نداره، غریب اون کسی نیست که حرم نداره ، غریب به کسی میگن جلو چشمشش مادرش رو بزنن ، اما چون سن و سالی نداره نمیتونه کاری بکنه ، 😭 آخ مادر ...... یه وقت بی بی زینب س وارد شد دید پاره های جگر حسنش بالا اومده ، روضۀ من همین یه جمله ست ، ها، اینقدر به سر و صورت زد ، یه وقت دید حسن ع سرش رو بالا آورد ، لبها خونیِ ، یه نگاه کرد صدا زد : زینب دیگه راحت شدم چشمم به اون کسی که جلو راهِ مادرمُ گرفت نمی افته 😭 گریز کربلا وقتی ابی عبدالله نامۀ امام حسن رو باز کرد دید نوشته ، حسین جان! من کربلا نیستم کمکت کنم ، بذار قاسم عوض من بره میدان، چقدحساسه نسبت به حسین ع،...... میخوام دلت رو ببرم کربلا ، با یه جمله خودت میون داره روضه باش...... بعد کوچه ، یه جمله رو می گفتند: (الهی بشکنه دستِ مغیره)2 میونِ کوچه ها بی مادرم کرد *این همیشه ورد زبون بچه های حضرت زهرا س بود ، اما تا رسیدن کربلا این نوحه رو یه نفر عوض کرد ، اونم یه خانمی بود ، هی همیشه می گفت:* الهی حرمله دستت قلم شه کبوتر بچه مو از من گرفتی،حسین.... 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ هفتم صفر شهادت امام حسن (ع) تسلیت باد🏴 ع تابوت تیر خورده و یک قبر بی حرم... این هم جواب آن همه آقایی و کرم...💔😢
(ع) گردو غبار غصه ها خیمه زده به سینه ام من زائر قبر غریب و خاکیِ مدینه ام کاشکی مزار من مثِ مزار تو خاکی باشه اگه که عشقت نباشه میخوام که دنیانباشه دل بیقراره ٬ ز سوز داغت دل و سوزونده ٬ آتیش آهت حسن غریبه (۴) فدای اون زائر تو زائرِ بی قرار تو مهدیِ صاحب الزمان نشسته در جوارتو غم تو و بی قراری یه دلِ پر غصه داری برات بمیرم آقا جون حرم و خادم نداری این دل زارم ٬ داره بهونه ازغربت تو ٬ داره می خونه حسن غریبه دیدی که مادرت آقا از مرتضی رو میگرفت وقتی بابات علی نبوددستش بپهلو میگرفت مادرتو چشم توبست وقتی که ازپابنشست میون کوچه یاحسن دیدی توگوشواره شکست آتیش خونه ٬ شد قاتل تو چه کرد زمونه ٬ خون شددل تو حسن غریبه مگه امام مجتبی کریم و با وفا نبود اما کسی مطیع او ز یار آشنا نبود کسی غریب تر از حسن عزیز زهرا ندیده توی خونه هیچ کسی رو اینقده تنها ندیده ازاین زمونه ٬ دیگه بریده موسم رفتن ٬ دیگه رسیده حسن غریبه