🖤🍃💦🥀🍃💦🥀🍃
🍃💦🍃
💦🍃 ﷽
🥀
🍃
#روضه_دفتری_اربعین
#و_گریز_در_وسط
#روضه_به_رقیه(س)
🌴اول به نبی حضرت خاتم صلوات
🌴دوم به علی شیر دو عالم صلوات
🌴سوم به گل وجودِ پاک زهرا
🌴چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
🌴از بهر حسین آن شه کرب و بلا
🌴وآن تشنهی در مقتلِ ماتم صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
#یارب_الحسین_بحق_الحسین
#اشفع صدر_الحسین
بظهور_الحجه
🌾چهل روز است حسینم را ندیدم
🌾بلایش را به جان و دل خریدم
🌾چهل روز چهل منزل اسیرم
🌾دعا کن در کنار تو بمیرم
🌾چهل روز غم چهل ساله دیدم
🌾 غم و اندوه دیدم ناله دیدم
🌾سر پر خون تو همراه من بود
🌾به هر جا چلچراغ راه من بود
🌾همین جاغرق درغم شد وجودم
🌾تن پاک ترا گم کرده بودم
🌾میان نیزه ها دل با ختم من
🌾ترا دیدم ولی نشناختم من
🌾اگر امروز برداری سرت را
🌾 تو هم نشناسی ای گل خواهرت را
🌾ز جا برخیز ای نور دو دیده
🌾ببین مویم سپید و قد خمیده
◼️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله ....
یه راه میره مدینه ....
یه راه میره کربلا...
کدوم راهُ بریم؟؟
امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ
بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب....
◼️بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد...
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا....
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم...
چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم ....
◼️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته....
◼️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ...
◼️آخ کاروان رسید کربلا....
◼️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن ....
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،،
جوونای بنی هاشم اومدن....
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند....
با احترام وارد زمین کربلا شدن....
◼️وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو .....
عباس اومد ، زانو زمین زد ...
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو .....
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
💦اما اما اما آی کربلائیا.....
💦روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن .....
نه عباسی هست....
نه علی اکبری هست....
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن ....
هر کدوم کنار قبری رفتن...
🥀هر یکی سوی مزاری میدوید
🥀هر یکی قبری در آغوش میکشید
🥀ناگهان بانوی قد خمیده ای
🥀قد خمیده مو پریشان خسته ای
🥀گفت یارب چه سازم یا کریم
🥀رو سوی قبر که باشم یا رحیم
🥀ناگهان آمد به خود با شور و شین
🥀دید بنشسته سر قبر حسین
🥀زینب اومد کنار قبر برادر....
(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان......
یه جا نیومدم....
(یادته داداش)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.....
حسین جان میدونی چرا نیومدم...
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش....
داداش حالا بیا تلافی کن ....
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان ....
وقتی سرتو وارد خرابه کردن ....
(گریز به روضه حضرت رقیه س).....
حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش
🌴آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
🌴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من
🌴از من مپرس حال دل آن سه ساله را
🌴در گوشه خرابه برفت از کنار من
🎤#مداح_اهلبیت(ع)
🎧#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۴۵۲۲
#کاملا_اتفاقی!
🌷۱۶ سالم بود که در کربلای ۴ اسیر شده و تا ۶ ماه اجازه صحبت کردن با یکدیگر را به اسرا نمیدادند. خاطرم هست، شب تاسوعا برای سیدالشهدا (ع) مجلس عزا برپا کرده بودیم که بعثیها متوجه شده و ابتدا شروع به ضرب و شتم بچهها و سپس رقص و پایکوبی کردند. فردای آن روز همه ما را در حیاط جمع کرده و گفتند کسانی که دیشب عزاداری کردند بیرون بیایند وگرنه همه را کتک می زنیم.
🌷بچهها تکتک بیرون آمده و کاملاً اتفاقی، وقتی تعداد افراد شمرده شد؛ درست ۷۲ نفر شدند به تعداد ۷۲ یار اباعبداالله (ع) در روز عاشورا و این اعجاب همه را برانگیخت. عراقیها وعده کردند کسانیکه در عزاداری شرکت نکردهاند را برای زیارت به کربلا میبریم، اما نه تنها به وعده خود عمل نکردند که آن ۷۲ نفر را به شدت تنبیه کردند.
راوی: آزاده سرافراز و راوی دفاع مقدس سیدجعفر دعوتی
منبع: شبکه اطلاع رسانی دانا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#شور_پایانی_سیدالشهدا (ع)
حسین ای دینم تویی آئینم
به زیر خِیمَت. تو رُو می بینم
حسین ای یارم تویی دلدارم
توی قلب من تویی نگارم
اباعبدالله (۴)
حسین ای هستم ز تو سَرمَستم
گِرِه با عشقت به قلبم بستم
حسین ایمانم تویی قرآنم
به وادیِ عشق تو رُو می خوانم
اباعبدالله
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
سلام ای سرجدایان
سلام ای سر جدایان سلام ای باوفایان ببینید حال زینب شکسته بال زینب
سلام ای آشنایان سلام ای با خدایان ببینید حال زینب شکسته بال زینب
سلام ای سربداران سلام ای نی سواران ببینید حال زینب شکسته بال زینب
سلام ای سرزمین شور و احساس
سلام ای لاله های پرپر یاس
رسیدم با دلی از غم شکسته
به دیدار حسین و عون و عباس
ببینید قامت از غم دوتا را
نشان غصه بر اندام ما را
شکسته تر شدم در دشت غربت
ولی بر هم زدم شام بلا را
برادر غرق آهم هنوزم بی پناهم
به روز اربعینت به غم باشد نگاهم
سلام ای سر جدایان سلام ای باوفایان ببینید حال زینب شکسته بال زینب
سلام ای کشته های بی سر من
برادر های از جان بهتر من
به دل دارم هوایِ روز دیدار
کجایید ای یلان حیدر من
سلام ای نِی سواران فدایی
بلاجویان دشت کربلایی
چهل روز است به لب این نغمه دارم
کجایید ای شهیدان خدائی
برادر بی تو زارم سراپا غصه دارم
دلم لبریز ماتم پیاپی غم شمارم
سلام ای سر جدایان سلام ای باوفایان ببینید حال زینب شکسته بال زینب
**
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#نوحه_اربعين
روضه اربعین🖤🖤
یک گوشه ای جابر دست به گردن
😭😭😭💔💔
امام سجاد و امام سجاد دست به گردن جابر دارن گریه می کنن یه گوشه ی ه گوشه ی دیگری یه خواهر دل سوخته ای خودش رو رو خاک قبر حسینش انداخته حسین بلند شو با من حرف بزن حسین خیلی دلم برات تنگ شده حسین من یک روز که تو رو نمی دیدم بی قرار تو بودم حسین حالا چهل روزه تو رو ندیدم چهل روزه با من حرف نزدی حسین یک کلمه با من حرف بزنی حسین چرا خوابیده ای و با من حرف نمی زنی هی گفت و گفت برات ماجرای کربلات رو می گم بعد تو چه گذشت ماجرای کوفه رو گفت ماجرای کوفه تا شامو گفت ماجرای شامو گفت بعد حسین من نگاه کن تو صحرا ببین تمام قافله رو سالم آوردم ببین تمام کاروانو سالم آوردم به خدا هر وقت می خواستن بچه هاتو سیلی بزنن خودم سپر می شدم به من سیلی می زدن حسین هر وقت می خواستن بچه هاتو تازیانه بزنن من سپر می شدم و تازیانه می خوردم اگه نامحرمان اینجا نبودن پیرهانم رو کنار می زدم جای کبودی تازیانه ها رو به تو نشون می دادم.حسین من عزیز من ولی اگه نگاه می کنی می بینی بین این قافله دختر سه ساله ت نیست شرمنده ام حسین به خدا تقصیر من نبود حسین هر چه اومدم مانع بشم سر بریده ی تو رو تو دامنش قرار ندم نگذاشتن سیلیم زدن تازیانه م زدن سر بریده ی تو رو توی دامن دختر سه ساله ت رقیه گذاشتن به خدا کنار سر بریده ت جان داد حسین. 😭😭😭😭
عرض دعای من میگن سه روز و سه شب قافله در کربلا موند وقتی قافله آماده ی حرکت شد همه سوار بر محمل ها دیدند سکینه نیومده کجاست سکینه امام سجاد سوال کرد کجاست گفتند کنار قبر باباش حسینه فرمود بگید بیاد قافله می خواد حرکت کنه زینب اومد عمه سکینه بلند شو قافله آماده ی حرکته یک دفعه سکینه با اون چشمان گریانش برگشت عمه زینب برو از برادرم امام سجاد اجازه بگیر من کنار قبر بابام خیمه بزنم و بمونم
آی آی😭😭😭
یک طرف دیگه هم امام سجاد داره برای جابر میگه
جابر اینجا بود که بابام علی اصغر رو روی دستش بلند کرد جلوی دیدگانش تیر سه شعبه به گلوی شش ماهه داداشم زدند.
اینجا بود علی اکبر رو بدنش رو قطعه قطعه کردند
جابر آنجا بود که قاسمم پاهاش رو روی زمین می کشید و جان می داد
جابر بیا تو رو ببرم کنار نهر علقمه آنجایی که بدن بی دست عباسم افتاده
بدن بی دست عموم عباس افتاد
برا مریض ها دعا یادت نره
جابر بیا بر غربت بابا بنالیم
در اربعین با یاد عاشورا بنالیم
جابر منم سجاد و زین العابدینم
بعد از حسین تشنه لب سالار دینم
من آمدم از راه پر درد اسارت
اینک کنم قبر عزیزانم زیارت
هر جای این صحرا نشان از عشق دارد
ناگفته های جاودان از عشق دارد
جابر همین جا مقتل جا عون و بریر است
این بوی خون جعفر و حر و زهیر است
اینجا حبیب بن مظاهر جان فدا کرد
مسلم به جسم پاره رو سوی خدا کرد
جابر علی اکبرم را یاد داری
اینجا مزار اوست باید سر گذاری
جابر مپرس از اصغر شیرین زبانم
آتش زند داغ گلویش قلب و جانم
لب تشنه بود اصغر کسی آبش نمی داد
یک دمی نمی خوابید از آن ظلم و بیداد
شش ماهه بود و از عطش رخساره اش زرد
ای کاش این سان خصم سیرابش نمی کرد
جابر همین جا که پر از شور و شین است
معراج گاه باب مظلومم حسین است
جابر بر او با لب عطشان سر بریدند
جابر سر او با لب عطشان بریدند
اسبان خصم از کینه بر جسمش دویدند😭😭😭😭
آن کس که هر دم مونسش روح الامین بود
دیدم سه شب بر روی زمین بود
جسم عزیزان بی کفن در دشت دیدم
فریاد رودم رودم از زهرا شنیدم
صد پاره تن بودند یاران در بیابان
سرهای پر خون روی نی چون ماه تابان
ای بی کفن
حسین وای
ای تشنه لب
حسین وای
دور از وطن
حسین وای
کو اصغرت
حسین وای
کو اکبرت
حسین وای
کو قاسمت
حسین وای
کو عباس
حسین وای
حسین وای
حسین وای
😭😭😭😭
بابا منم سکینه دخترت
جانم فدای جسم بی سرت
بابا منم سکینه دخترت
جانم فدای جسم بی سرت
از شام پر بلا رسیده ام
بر خاک قتلگاه اطهرت
بابا منم سکینه دخترت
جانم فدای جسم بی سرت
ببارم از دو دیده خون چو بر مزارت
که اشک دیدگان خود کنم نثارت
بیا و جای من نما دمی کنارت
قربان تربت معطرت
جانم فدای جسم بی سرت
بابا منم سکینه دخترت
جانم فدای جسم بی سرت
😭😭😭😭😭
بانوای مداح اهلبیت ع 🎤
#جناب_کربلایی_رضا_صمدی👌
🌴🌴🌴#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
چه کنم با بدن بی سر تو
دست من داده تورا مادر تو
تیر خوردی و نمودی خنده
شدم از خنده تو شرمنده
نیست آگاه کسی از دردم
با چه رویی به حرم برگردم
شده قنداقه، عزیزم کفنت
عوض شیر،پر از خون دهنت
داغ تو کشت مرا لاله من
شده لالایی تو ناله من
بر روی دست گلم را چیدند
همه مضطر شدنم را دیدند
حرمله کار خودت را کردی
چه بلایی به سرم آوردی
آخرین یاور من را کشتی
تشنه لب اصغر من را کشتی
زود میمرد اگه شیر نبود
احتیاجی که به این تیر نبود
حرمله اصغر من اکبر نیست
تیر تو در خور این حنجر نیست
چقدر طفل صغیرم ناز است
گرچه خوابیده،دو چشمش باز است
حنجرش سرخ و رخش زرد شده
یک شبه کودک من مرد شده
راحت از رنج و غم و درد شده
تب ندارد بدنش سرد شده#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
7964.mp3
799.9K
#اربعین_حسینی__ع__شور
هرکی میخواد بره حرم،دلم دوباره میگیره
چاووشی خونم میخونه،دل بااشاره می میره
آی رفقا دارین میرین،خوشبحال و احوالتون
ماکه نمیایم زیارت،اقا مارو نداد رامون
یاده حرم برای من یه عذابه محضه
از فکرشم در نمیام حتی یه لحظه
این عاشقی برای من خیلی می ارزه
منو دوسم نداری باشه قبول
حرمم نمیاری باشه قبول
ولی پیش رفقام بدم نکن.. ردم نکن(۲)
ارباب من همیشه دوست دارم(۶)
.......
راه افتاده کاروون،باز گریه هام سرازیره
دل عاشق کربلا شد،به پای عشقش اسیره
آی رفقا دارین میرین،براماهم دعاکنید
بگید یکی جاموند و ،اسم مارو صدا کنید
عشق حرم تو دل من خیلی عمیقه
تو فکرشم هرروز و شب من هر دقیقه
جاموندم و نمیدونم چیه قضیه
تو خونت رام نمیدی باشه قبول
تو حرم جام نمیدی باشه قبول
ولی پیش رفقام بدم نکن.. ردم نکن(۲)
ارباب من همیشه دوست دارم(۶)
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5832467838807314708.opus
123.6K
#نوحه
#اربعین_حسینی
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
من.... کبوتری شکسته بالم
از...... داغی چهل روزه بنالم
من از شام بلا... آمدم کربلا
بهر زیارت... حسین سرجدا
برادرم حسین، برادرم حسین، برادرم حسین، برادرم حسین۲
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بر..... روی خاک قبرت حسینم
هم..... چون جابر و در شور وشینم
دوباره کربلا... گشته ماتمسرا
یاد من آمده.... آن روز پر بلا
برادرم حسین....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وای.... سه ساله ات گردیده پرپر
شد.... شرمنده ی روی تو خواهر
مانده آن گل به جا... در آن ویرانسرا
قصورم را ببخش... ای جان مصطفی
برادرم حسین...
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کاش.... در کربلا زینب بمیرد
تا..... هجران ما پایان بگیرد
می خواهم مدفنم... باشد کنار تو
باشی قرار من.... منهم قرار تو
برادرم حسین...
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:اسماعیل تقوایی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🕊﷽🕊
🏴#روضه_حضرت_علی_اکبر_ع
🏁#آقای_میرزامحمدی
🏴#دفتری_علی_اکبر ع
🏁#ملا عباس🚩#السلامعلیکیااباعبداللهوعلیکیاعلیبنالحسین..
⬅️خدا کنه پدرشهید تو جلسه مون نباشه ،، اگر هم هست من عذر خواهی می کنم ...
جلو پدر نمیشه روضه فرزند خوند...
حالا که حال خوبی داری میگم....
⬅️کاروانی بود به سرپرستی ملاعباس چاووش مازندرانی...
هر سال از مازندران با پای پیاده میومدن کربلا ...
این قافله حرکت کرد شب جمعه بود رسیدن کربلا..
خسته ، گرسنه، تشنه...
همه گفتن ملاعباس ما میریم استراحت کنیم صبح علی الطلوع میایم حرم...
،اما ملاعباس میدونه شب جمعه ها کربلا چه خبره....
با همون خستگی راه که جزو آداب زیارت ابی عبداله ست...
♻️امام صادق(ع) فرمود: حسین ما رو اینجوری زیارت کنید
شعثا ،مغبرا ،جایعا عطشانا،حزینا،مکروبا ...
یعنی هم گرسنه هم تشنه هم خسته هم گردوخاکی ، هم غمگین زیارتش کنید...
⚜ راوی پرسید: چرا یابن رسول الله؟ فرمود : آخه جد ما رو همین جوری کشتند.. هم گرسنه بود..هم تشنه بود ..هم غصه دار بود..هم سرو روش گردو خاکی بود..
رحمت خدا بر این ناله ها...
وعده همه مون پایین پای حسین(ع) ...
فاطمه جان شاهد باش اینا دارن احسان میکنند به تو ، حاشا به کرمت بی بی جان،،،
اینا صبح و شام شون رو با گریه بر حسین تو سپری کردند ..
بگو فاطمه جان من نگران تاریکی قبرمم ،،
نگران برزخ و قیامتم هم هستم..
با همون خستگی اومد وارد حرم شد..
✅ گفت : دفتر روضه مو باز می کنم هر روضه ای اومد می خونم و میرم ..
دفترچه روضه شو باز کرد دید روضه علی اکبر آمد..
عرض ادب کرد روضه شو خوند و رفت منزل اونقده خسته بود خوابش برد...
💠 در عالم رویا دید دارن در میزنن، اومد دم در... دید یکی میگه ملا عباس پاشو آماده باش حسین(ع) داره میاد به دیدنتون ...
هم سفرات هم بیدار کن ..
گفت: به آقا بگین ما میایم محضرشون گفت: نه حضرت فرمودن خودم دارم میرم دیدنشون..
همه رو بیدار کرد..
ابی عبداله تشریف آوردن می خواستن به احترام حضرت بلند بشن ،، آقا فرمود بنشینید پاهاتون خسته است فرمود ملا عباس اومدم چند تا مطلب بهت بگم و برم..
🔰 اول اینکه بهتون خوش آمد بگم خوش اومدید ..
🔰دوم اینکه به اون پیرمردی که امسال نتونست با شما بیاد ،، دم در کفش های عزادارای منو جفت می کرد ،، بهش بگین حسین زیارت تو رو هم قبول کرد ، سلام منو بهش برسونید...
🔰اما مطلب سوم ملا عباس اگه ایندفعه اومدی کربلا شب جمعه رسیدی ،، تو حرم من دیگه روضه علی اکبر نخون ...
چرا آقا؟ فرمود: آخه شب های جمعه مادرم زهرا مهمان منه...
تو که روضه علی اکبرمو خوندی مادرم غش کرد ..
💔#آی_حسین...
چجوری اومد کنار بدن علی اکبرش؟
📚مرحوم شیخ حر عاملی می نویسد از اسب پیاده شد حسین ...
اما دید رمقی به زانوهاش نمونده..
دیدن هفت قدم رو زانوهاش داره راه میره...
هی صدا میزنه: وا ولدا ...
عزیزان همه مقاتل نوشتن تا اینجا کسی صدای گریه حسینو نشنیده بود ...
وقتی اومد کنار بدن علی اکبر
فبکی بکاءا عالیا
دیدن حسین داره بلندبلند گریه می کنه
♻️#حسین....
🔆هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔆
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5818869770484713128.mp3
7.09M
روضه حضرت علی اکبر
میرزا محمدی
کنارِ قدم های جابـــر؛ سویِ نینوا رهسپـاریـم…●♪♫
ستون های این جــاده را ما؛ به شوقِ حـــرم، می شمــاریم●♪♫
کنارِ قدم های جابــر؛ سویِ نینوا رهسپاریــم…●♪♫
ستون های این جـاده را ما؛ به شوقِ حــرم، می شمـاریم●♪♫
شبیه رباب وُ سُکَینه؛ برای شما، بیقــراریم…●♪♫
از این سختی وُ دوریِ راه؛ به شوقِ تو، باکی نداریم!●♪♫
شبیه رباب وُ سُکَینه؛ برای شما، بیقــراریــم…●♪♫
از این سختی وُ دوریِ راه؛ به شوقِ تو، باکی نداریم!●♪♫
فداییه زینب…●♪♫
پُر از شـور وُ عشقیم…●♪♫
فداییه زینب…●♪♫
پُر از شـــور وُ عشقیـــم…●♪♫
اگر که خدا خواست؛ به زودی دمشقیم!●♪♫
لبیکَ یابن الزهرا… یابن الزهرا… یابن الزهرا…●♪♫
لبیکَ یابن الزهرا… یابن الزهرا… یابن الزهرا…●♪♫
لبیکَ یابن الزهرا… یابن الزهرا… یابن الزهرا…●♪♫
لبیکَ یابن الزهرا… یابن الزهرا… یابن الزهرا…●♪♫
شعر : محسن رضوانی
قَطَعنا اِلیک الصَحــاری●♪♫
اَلا یا اَمیـر الفُـراتی●♪♫
اَضِفنا فَانا ضیوفک●♪♫
اضِف هولاء المُشاة●♪♫
قَطَعنا اِلیک الصَحاری●♪♫
اَلا یا اَمیر الفُراتی●♪♫
اَضِفنا فَانا ضیوفک●♪♫
اضِف هولاء المُشاة●♪♫
💥 #واحد #امام_حسن
🎙 #محمود_کریمی
▪️ #شهادت_امام_حسن (ع)
ای امید همه پسر فاطمه وای حسن جان
السلام و علیک یا غریب وطن
ایها المجتبی یا سیدی یا حسن
ای امید همه پسر فاطمه وای حسن جان
تو که عمری فلک ریخته خون بر دلت
با که گویم که همسرت شده قاتلت
حرم و قبر تو شاهد صبر تو وای حسن جان
السلام و علیک یا غریب وطن
ایها المجتبی یا سیدی یا حسن
ای امید همه پسر فاطمه وای حسن جان
بدن چاک تو شد هدف تیر ها
تن پاک حسین طعمه شمشیر ها
حرم خلوتت شاهد غربتت وای حسن جان
السلام و علیک یا غریب وطن
ایها المجتبی یا سیدی یا حسن
ای امید همه پسر فاطمه وای حسن جان
حرم خلوت تو در بقیع دل است
چه کنم سیدی زیارتت مشکل است
یابن خیر الانام به مزارت سلام وای حسن جان
السلام و علیک یا غریب وطن
ایها المجتبی یا سیدی یا حسن
ای امید همه پسر فاطمه وای حسن جان
دوره کودکی چه امده بر سرت
پیش چشمت شده نقش زمین مادرت
رنگت از رخ پرید چشمت انجا چه دید وای حسن جان
السلام و علیک یا غریب وطن
.
همه جا بروم به بهانه تو - روضه.mp3
9.67M
یازھرا🖤
ھمه جابروم به بهانه ی تو
با نوای حاج امیر کرمانشاھی🎙
همه جا بروم به بهانه تو
که مگر برسم در خانه ي تو
همه جا دنبال تو مي گردم
که تويي درمان همه دردم
يا ابا صالح مددي مولا
(2)
نشوم بجز از تو گداي کسي
بي ولاي تو من نکشم نفسي
که تو ليلاي من مجنوني
همه ي هست من دلخوني
يا اباصالح مددي مولا
(2)
اگرم نبود دل لايق تو
نظري که دلم شده عاشق تو
بخدا هستي همه ي هستم
به تو دل بستم به تو دل بستم
يا اباصالح مددي مولا
(2)
دل خود زده ام گره بردر تو
چه شود برسم بر محضر تو
من ناقابل به تو دل بستم
نکشي دامان خود از دستم
يا اباصالح مددي مولا
(2)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کلام_امشب
نگویید جا ماندهایم!
کسی که قلب و روحش رفته
جامانده نیست. جامانده کسی است که
عشق و شور و طلب زیارت #اربعین به
ذهنش هم نمیرسد و علاقهای ندارد.
اگر به هردلیلی اشتیاق رفتن هست و
شرایطش نیست، خیری بوده و ثواب نیت
را بردهاید. شاکر باشید و نگویید جاماندهایم.
#آیت_الله_جوادی_آملی
متن مداحی دور حرم دویده ام استاد کریمخانی
مستان همه افتاده و ساقی نمانده
یک گل برای باغبان باقی نمانده
مستان همه افتاده و ساقی نمانده
یک گل برای باغبان باقی نمانده
صحرا همه گلگون شده
هر بلبلی دل خون شده
مظلوم حسینم…
دور حرم دویده ام
صفا و مروه دیده ام
هیچ کجا
برای من
کرب و بلا نمی شود
مستان همه افتاده و ساقی نمانده
یک گل برای باغبان باقی نمانده
مستان همه افتاده و ساقی نمانده
یک گل برای باغبان باقی نمانده
صحرا همه گلگون شده
هر بلبلی دل خون شده
مظلوم حسینم…
c4390246383e65540f63e585e9ad76e6.mp3
9.27M
متن مداحی دور حرم دویده ام استاد کریمخانی
۴۲
(امام حسن مجتبی ع)
ای نور چشم فاطمه،دارم ولای تو
جانم فدای تو
هستم ز طفلی یا حسن،تحت لوای تو
جانم فدای تو
تو در سخاوت حیدری،جودت چو پیغمبر
کرامتت مادر
عالم بود شرمنده ی،جود و سخای تو
جانم فدای تو
تو روشنی بخش دل،اهل ولا هستی
نور خدا هستی
در قلب هر شیعه بود،نور و ضیای تو
جانم فدای تو
سبط پیمبر هستی و،کریم آل الله
دوم ولی الله
حلم تو و صبرت بود،رمز بقای تو
جانم فدای تو
بس مهربانی عالمی،همیشه مهمانت
ریزه خور خوانت
مهر تو در سینه بود،لطف خدای تو
جانم فدای تو
ای دومین مولای ما،هستی پناه ما
بر تو نگاه ما
رضایت خدا ز ما،باشد رضای تو
جانم فدای تو
کریم آل فاطمه،تویی همه هستم
گرفته ای دستم
دارم به لب بار دگر،شور و نوای تو
جانم فدای تو
از ظلم و کین همسر تو،شرر زده بر دل
بر تو شده قاتل
عمری بود خون جگر،قوت و غذای تو
جانم فدای تو
از ظلم همسر گشته ای،شهید زهر کین
فدای راه دین
از حجره می آید هنوز،مولی نوای تو
جانم فدای تو
کنار پیکرت حسن،محزون شده زینب
دلخون شده زینب
مدینه النبی حسن،شد کربلای تو
جانم فدای تو
شهر مدینه در عزاست،ماتمسرا گشته
پر از نوا گشته
خاموش گردیده ز کین،مولی صدای تو
جانم فدای تو
شد تیرباران پیکرت،کنار پیغمبر
ای هستی حیدر
ظلم و ستم مولای من،نبود سزای تو
جانم فدای تو
(سبک: ای ساقی لب تشنگان )
#رضا_یعقوبیان
#امام_حسن_مجتبی_ع
.
#امام_زمان
با موضوع مسیرپیاده روی #اربعین
زائر کرببلا یا حجت بن العسکری
ای غریب هل أتی' یا حجت بن العسکری
در کدامین موکب ِ راهی تو مشغول دعا
جای ما جامانده ها یا حجت بن العسکری
تا به کی در خلوتت هستی طرید وبی پناه
دور از چشمان ما یا حجت بن العسکری
شیعه بین دشمنانت خوار شد دیگر بیا
یا مُعِزالاولیا یا حجت بن العسکری
خوب می دانم تو هم خسته شدی از غیبتت
خسته از صبر و رضا یا حجت بن العسکری
در مسیر کربلا در بین زوّاری غریب
ای به عالم آشنا یا حجت بن العسکری
می شود تکرار گویا در مسیر کربلا
روبه رویت هر جفا یا حجت بن العسکری
داغ های قلب تو تازه شود در طول راه
نیست دردت را دوا یا حجت بن العسکری
گاه می بینی که زینب می رود در بین بند
بین صدها بی حیا یا حجت بن العسکری
گاه می بینی تو هم لطمه زنان چون عمّه ها
روی نی رأس جدا یا حجت بن العسکری
نیمه شبها می کنی با چند بوته خار وسنگ
مجلس روضه به پا یا حجت بن العسکری
یاد آن طفلی که روی خار صحرا می دوید
عمّه را می زد صدا یا حجت بن العسکری
ما در ایرانیم و تو در جاده ی کربوبلا
زائر کربوبلا یا حجت بن العسکری
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#زائر_کربلا
.
روضه حضرت علی اکبر (ع) ۱۳۹۹
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وال محمد
وعجل فرجهم والعن اعد اءهم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای اذن گوی حرم (۲)ــــای گل لیلا علی
ماه کنعان دلم ......یوسف لیلا علی
عمه بر دیدار تو ......شددبرون از،خیمه ها
بر قد و بالای تو.......می کند زینب نگاه
روز،عا شورا اومد مظهر اقا عبد الله اقا جون دل من تنگه اومد .
بابا به من اجازه میدان بده ...اقا حسین نگفت نه..اجازه داد
علی جان می خوای بری برو؛اما برو خیمه ها از،عمه ها و خواهرا.ت خداحافظی کن؛علی اکبر اومد..برا خداحافظی؛اما چه ول وله ای شد.تو خیمه...بی بی زینب علی اکبر داره نگاه میکنه؛سکینه چشماهای برادر رودبرده
بمیرم رقیه گلاه خو داداش رو اورد؛..همه مثل نگین انگشتر دور علی اکبر رو گرفتن)قربون اذن گوی کربلا)
علی اکبر مادر،نداشت .امروز تو در،حقش مادری کن)قربون جوونه حسین..
عمه بر دیدارتو .......شد برون ازخیمه ها
بر قدو بالای تو..........میکنه زینب نگاه
اومد قران بگیر بر سرت علی جان
(حرف دل)
داری اشگ می ریزی ..صدای ناله ات رو ازاد کن).بگم
روی تو بوسد به جای مادرت(۲) علی اکبر وارد میدان شد رجعت خوند؟ من پسر حسینم؛بمیرم من پسر علی ام..شبیه ترین به رسول الله خلقا خلقا..
وقتی ابا عبد الله دلش برا رسول الله تنگ میشد .نگاه به قدو بالای جونش میکرد..
قربونه جوونت حسین.......قربونه جوونه حسین
جنگ نمایانی کرد..بابا داره هی زیر لب میگه (لاحول و لا قوة الا با لله)
بمیرم برای اون لحظه ای که با شمشیر فرق علی اکبر رو شکافتن.
(از،پا درراوردن جوونه حسین رو)
اما خانها اینجا اسب باید به طرف خیمه برمیگشت .اما اشتباه تو دله دشمن رفت...
(حرف دل)
به خدا این روضه دلا ها رو می برهچکس بدونه اشگ از،مجلس بیرون نره...لحظه لحڟه ی حساسی هست .حواستوبه من بده....)
اخ تا فرق علی اکبر رو شکافتن علی اکبر دور گردن اسب توودل دشمن یکی با سنگ می زنه یکی با نیزه می زنه..(یا بقیه الله)
یکی با شمشیر می زنه..جوون اقا حسین روی زمین افتاد.این بدن اربا اربا کردن
یعنی قعطه قعطه یعنی تما م کربلا شد علی اکبر.همین که از،اسب افتاد صدا زد
..یا ابتا یا ابتا حسین بیا بیا
اینجای روضه خوب دل بده .هر حاجتی داری مدد نظر،بگیر....
فکر کن یه پدر چطور میاد کنار بدن جوونش ...نقل کردن اقای منو شما با کنده اومد کنار بدن جوونش
اخه اربابه منو شما با کنده اومد کنار بدن عزیزش
(دشتی )
اخ ای نو جوان مردن چه سخت است
دشمن به گریه اقا حسین گریه کرد
ای خواهرا همه فکر کردن حسین کنار جوونش جان داده
(دشتی)
اخ الهی نو جوان مردن چه سخت است
خصوصا نو جوان ناکام باشد
به پیش چشم بابا جان سپارد...
یا زهرا امام حسین لباهارو رو لب های خشک علی اکبر گذاشت اروم نشد ...سر به سینه علی گذاشت .هی صدا زد ولدی علی جان ولد ی پسرم ننگه برا این دنیا
بمیرم برا ابا عبدالله ..خانمها هر چی دستسو کرد زیر بدن علی اکبر یه طرف روی زمین می افتاد ..چه کردنن با پسر اقا حسین...اقا چطور این بدن رو به خیمه ها ببره
عباشو باز،کرد تکیه های بدن روروی،عبا گذاشت ...اما هر کاری کرد بدن رو به خیمه ها ببره نشد ...
اخ علی جان ریز،ریزی ولی عزیزی تو
چه کنم از،عبا دریدی تو
قرار نبود افت به بار بزنن .من پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزن
(این روهم به یاد همه ی شهدا
ابی عبدالله حراسون بود..نگید چرا شدم حراسون
بچه بزرگ نکردم اسون.
(خدا می دونه همین بیت برات بسته)نگید چرا شدم حراسون ..بچه بزر گـ، نکردم اسون
یه وقت نگاه کرد به طرف خیمه ها
صدازد
جوانا نه بنی هاشم بیاید
علی را بردر،خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در،خیمه رسانم
این رو بگمو التماس دعا
انشالله هیچ برادری داغ برادر،نبینه...
هیچ چشمی انتظار نباشه
امام سجاد تووخیمه بود میگه دیدم زمین کربلا داره می لرزه.گفتم خدایا چه اتفاقی افتاد.پرده خیمه رو کنار زدم (بگم یانه) طاقت دلری بشنوی
فرمود .دیدم جوانانه بنی هاشم دلرن میان چهار،طرف عبایی رو گرفتن .هی خون میچکه..گفتم خدایا این بدنه کیی دارن میارن دیدم عمه ام زینب زیر،بغلهای بابامو گرفته.ــهمه صدا بزنن غریب حسبن .ـمظلوم حسین...
التماس دعا🙏