.
مناجات با #امام_زمان (عج)
و گریزی به مصائب #امام_حسن مجتبی (ع)
گرچه هستم پست و بی مقدار تحویلم بگیر
خواهشی دارم بیا این بار تحویلم بگیر
اهل دنیا که مرا بد جور دور انداختند
من زمین خوردم، خودت ای یار تحویلم بگیر
یوسف مصری و من هم دست خالی آمدم
آمدم اما سر بازار، تحویلم بگیر
به همه گفتم که من هم نوکرت هستم، نکن
نسبتم را با خودت انکار، تحویلم بگیر
کم که یادت می کنم تو بیشتر یادم بکن
باز هم منت سرم بگذار، تحویلم بگیر
آبروی نوکرت را حفظ کن ای با وفا
پیش مردم دست کم یک بار تحویلم بگیر
از تو خیر دائم و از ما به تو شر می رسد
گرچه دائم دادمت آزار، تحویلم بگیر
جان آقایی که برد از کوچه تا خانه خودش
مادرش را با دو چشم تار... تحویلم بگیر
#وحید_محمدی
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
امام زمان علیه السلام 10صفاری.mp3
6.75M
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
🎤استادحاج احمد صفاری
*💠💠💠💠💠💠💠
*باران حریف اشک تو مولا نمی شود*
*شاهی غریب تر ز تو پیدا نمی شود*
*ارباب عالمی و نمی بینمت که چشم*
*غرق گناه گشته و بینا نمی شود*
*ترجیح میدهی که غریبانه سر کنی؟*
*باشد، ولی حبیب که تنها نمی شود*
*دلبر زیاد بود در این شهر بی فروغ*
*هر دلبری که یوسف زهرا نمی شود*
*رنگ ریا گرفته نفسهایمان، دریغ*
*باعهد و ندبه این گره ها، وا* *نمیشود*
*آقاخودت دعای فرج رابخوان که این*
*زخم عمیق بی تو مداوا نمی شود*
*پرونده ام سیاه و دلـم روسیاه تر*
*بی اذنتان که نامه ام امضا نمی شود*
*این جمعه از حوالی قلبم عبور کن*
*یک شب بمان کنار ما، آیا نمی شود#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها*
🕊﷽🕊
✳️#روضه_امام_حسن_عسکری_ع
💠#دفتری_عسکری ع
🍁برخاتم اوصیاء مهدی صلوات
🍁برصاحب عصر ما مهدی صلوات
🍁خواهی که خداوند بهشتت ببرد
🍁بفرست تو بر حضرت مهدی صلوات
🔘برعسکری آن نورولایت صلوات
🔘برآن گل گلزار رسالت صلوات
🔘خواهی که خداگناه تو،عفوکند
🔘بفرست برآن روح کرامت،صلوات
(#دعایفرج)
⬅️اَلسلامُ علیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ....
🍂شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن
🍂جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن
🍂عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم
🍂کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن
🍂در جوانی رفت از دنیا امام عسگری
🍂شد کویر دل از این غم شعله زا یابن الحسن
🍂این مصیبت را زسوز سینه و با اشک وآه
🍂تسلیت گوئیم امروز بر شما یابن الحسن
⬅️روز عزای امام حسن عسکری...
امروززصاحب عزا مهدی فاطمه است...
☑️امروز روز یتیمیه امام زمانه...
امروز هم ناله شیم با امام زمان....
قربون اشک چشمت برم آقا جان...
آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی...
امروز دم در ایستاده...
شال عزا به گردن انداخته...
آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی....
هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه...
امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ...
دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه...
میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید...
ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا....
🔳آقا جان مهدی زهرا....
امروز بیا یه روزی به ما بده...
آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم....
آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن....
آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه....
اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی...
💥الا یا اهل العالم انا بقیة الله...
🔹دلتو ببرم سامرا و التماس دعا
✨میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش
✨حجة ابن الحسن گشته سیه پوش
✨سامرا بار دیگر در عزا شد
✨حجة ابن الحسن صاحب عزا شد
⬅️آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره..
میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن....
اینقدر آقا ضعیف شده...
،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه...
ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین.....
صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد...
اینجا امام حسن پسرش مهدی رو صدا زد، یه مادری هم من میشناسم،پسرش مهدی رو صدا زد،ما بینِ در و دیوار قرار گرفت،صدا زد: مهدی جان! بیا... کمکِ مادرت کن
از سینه اش خون میچکید
دنبال حیدر میدوید
میگفتُ با سوز جگر
یابن الحسن یابن الحسن
💥(گریز روضه به حضرت زهرا س)
⬅️بمیرم برا امام حسن عسکری..
امام زمان اومد... کنار پدر...
ظرف آب رو برداشت...
ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد...
اینقدر این بدن ضعیف شده...
اینقدر این بدن نحیف شده...
همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید...
از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد...
🌾امان امان(3)....
نمیدونم اون لحظه امام عسکری یاد چه لحظه ای ..آخ یاد چه صحنه ای افتاد...
شاید یاد اون لحظه ای افتاد...
که عمه جانش زینب دید دارن با چوب خیزران به لب و دندان حســـــــــين.....
(گریز)
⏪یه لحظه امام حسن شروع کرد گریه کردن...
آقا صدا زد: بابا! چرا گریه می کنید؟
شاید فرموده باشه!!! مهدی جان برا تو گریه میکنم...
خیلی غریبی...
بعد از من بیابون گرد میشی...بعد از من خیلی بی کس میشی
✳️اما می خوام بگم آقا جان...
درسته داغ بابا دیدی...
ولی شیعه آمدن بدن بابا رو احترام کردند....
با عزت بدن بابا رو تشیع کردند ...
⚫️اما من بمیرم برای جد غریبت حسین ....
چه تشیع جنازه ای شد....
۱۰ نفر نعل تازه به اسبها زدن ...
اینقدر رو بدن عزیز زهرا تاختن...
امان امان ...
الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه...
چه کشید بیبی زینب ....
اومد گودی قتلگاه... این شمشیر شکسته ها رو کنار زد... نیزه شکسته ها رو کنار زد ...
آخ یه بدنی دید بی سر...عریان.. قطعه قطعه...
چه کرد عمهٔ سادات...
یه وقت دیدن خم شد لباشُ گذاشت به رو رگهای بریده حســـــــین....
◼️هرگز کسی چون من تن بی سر نبوسید
◼️ بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید
◼️ حیدر نبوسید زهرا نبوسید
◼️ حتی نسیم صحرا نبوسید
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
💠هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💠
کانال روضه دفتری 👇👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
۱۶
(امام حسن مجتبی ع)
یا حسن جان
عزیز مصطفی تویی مولی
فرزند مرتضی تویی مولی
امام مجتبی تویی مولی
تو گل گلشن ولایتی
تو دومین شمس هدایتی
همچون مادر مظلومه حسن
سر تا پا لطفی و عنایتی
صل الله علیک یا حسن۴
یا حسن جان
سبط رسول سرمدی مولی
تو گل باغ احمدی مولی
از نسب محمدی مولی
چون احمد صاحب خلق عظیم
درس صبر آموزد از تو کلیم
از بس کرامت داری به همه
مشهوری بین عالم به کریم
صلی الله علیک یا حسن۴
یا حسن جان
در زندگی فقط تو غم دیدی
از همگان رنج و الم دیدی
در خانه ات ظلم و ستم دیدی
همسر تو گردیده قاتلت
شرر زده از کینه بر دلت
راحت گشتی از رنج و درد و غم
با زهر کین حل گشته مشکلت
صلی الله علیک یا حسن۴
یا حسن جان
اهل مدینه بس که نامردند
در کودکی دل تو خون کردند
چه بر سر مادرت آوردند
دیده ای مولی با دو چشم تر
زده دشمن بر جان تو شرر
با لگد کینه شکسته در
مادرت بر علی شده سپر
صلی الله علیک یا حسن۴
یا حسن جان
بودی گل زهرا به تاب و تب
آن لحظه آمد جان تو بر لب
دیدی که گریه می کند زینب
دیدی آتش کین زبانه زد
دیدی دشمن آتش به خانه زد
در پیش چشم گریان علی
مادرت را با تازیانه زد
صلی الله علیک یا حسن۴
یا حسن جان
ز بس که بوده ای حسن مظلوم
غربت تو ز قبر تو معلوم
بوده ای از حقوق خودت محروم
بشکسته دشمنت حرمت تو
سوزانده قلب ما تربت تو
قبر غرق خاک تو در بقیع
نشانه دارد از غربت تو
صلی الله علیک یا حسن۴
یا حسن جان
غربت تو ز قبر تو پیداست
از ماتم تو خون دل زهراست
بزم غمت به هر کجا برپاست
ماتمسرا شهر مدینه شد
شهید امام بی قرینه شد
با دستان همسر بی وفا
حسن شهید زهر کینه شد
صلی الله علیک یا حسن۴#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
.
#روضه_ترکیبی
#روضه_حضرت_رسول_صلی_الله_علیه_وآله
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#آخر_صفر
بسم الله الرحمن رحیم...
یا رحمن یا رحیم...
🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید
🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید
ایام مصیبت پیغمبر خدا...
و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب...
کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است
🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی
🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید
از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه...
دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه...
🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم
🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم
دلت اینجا نباشه...
با پای دل بریم مدینه...
ای مدینه...
عجب روزهایی رو دیدی...
🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم
امان از یتیمی ...
مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه...
زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده...
هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه...
اشک میریزه...
میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا...
بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا...
خیلی سخته برای خونواده ای...
ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و...
نتونن کاری کنن...
هی رسول خدا بیهوش میشدن...
هی به هوش می اومدن...
بچه ها طاقت نیاوردند...
حسن و حسین اومدن...
خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر...
رسول خدا رو در آغوش گرفتند...
گریه میکنند...
تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه...
حضرت چشمان مبارک رو باز کردند...
فرمودن علی جان...
بگذار بچه ها کنارم باشن...
بگذار با بچه ها وداع کنم...
حسنش رو در آغوش گرفت...
حسینش رو در آغوش گرفت...
لحظات آخره...
دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره...
هر طوری بود با بچه ها وداع کرد...
یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و...
راحت شدند...
عرضه بداریم یا رسول الله... آقا...
شما خیلی در دنیا اذیت شدید...
خیلی به شما ظلم کردند...
اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو باز کردین...
یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن...
یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن...
یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما...
دل ها بسوزه برای غریبِ مدینه...
برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد دید:
همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه ..
داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..
همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن..
چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه:
یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک.."*
دستِ گداییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین ..
.#
امام_حسن(ع)
جنازه ی امام حسن (ع) را تیرباران کردند,اما بین تیر و بدن امام (ع) تابوت واسطه بود . بمیرم برای آن مظلومه ای که بین درو دیوار قرار گرفت ؛ اما بین میخ در و سینه اش هیچ واسطه ای نبود .....
😭😭😭
اگر هفتاد تیر کین برروی تنم آید
خدا داند که با آن زخم میخ دربرابر نیست
چهل سال است می پرسی که در کوچه چه ها دیدم
اگر پاره جگر گشتم به جز از داغ مادر نیست
😭😭😭
اگر چه دشت پر خونم ، دل و چشمت پراز خون کرد
بمیرم از برای چشم تو این طشت آخر نیست جنازه ی امام حسن (ع) را تیرباران کردند,اما بین تیر و بدن امام (ع) تابوت واسطه بود . بمیرم برای آن مظلومه ای که بین درو دیوار قرار گرفت ؛ اما بین میخ در و سینه اش هیچ واسطه ای نبود .....
😭😭😭
اگر هفتاد تیر کین برروی تنم آید
خدا داند که با آن زخم میخ دربرابر نیست
چهل سال است می پرسی که در کوچه چه ها دیدم
اگر پاره جگر گشتم به جز از داغ مادر نیست
😭😭😭
اگر چه دشت پر خونم ، دل و چشمت پراز خون کرد
بمیرم از برای چشم تو این طشت آخر نیست
|⇦•می رسد روزی که...
#روضه و توسل به مریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید محمد حسین تقوی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
صلی علیک یا ابامحمد یا حسن ابن علی ایهاالکریم وابن کریم یابن رسول الله...
گرچه در مظلومیت احساس غربت میکنیم
میرسد از راه روزی که قیامت می کنیم
میرسد روزی که میسازیم صحنت را حسن
بعد از آن درباره اش هرروز صحبت میکنیم
از مزارت گرد غم یک روز جارو میشود
خاک های روی آن را مهر تربت می کنیم
عاقبت یک روز از درگاه بابُ القاسمت
پرچم گنبد طلایت را زیارت می کنیم
عاقبت یک روز رو به گنبدت می ایستیم
دست بر سینه به تو عرض ارادت می کنیم
در حیاط صحن تو آنقدر سینه می زنیم
بعداز آن در سایه سارت استراحت می کنیم
در میان کوچه ی بغض تو هیأت می زنیم
در عزای مادرت ذکر مصیبت می کنیم
*شب شهادت اون آقای کریمیه که به همه لطف کرد.اما توخونه زهرش دادن جواب یه عمر مهربونیش رو این جور دادن.جگر آقامون روپاره پاره کردن. تاریخ نوشته پادشاه روم این زهر رو برا معاویه فرستاد نامه نوشت این زهر رو خرج آدمیزاد نکنید.وقتی طبیب اومد کنار بستر امامحسن رو کرد به ابی عبدالله گفت:آقا!زهر داخل بدن آقا رو قطعه قطعه کرده همه کنار امامحسن ناراحت بودن که حالش این طور شده تشت پر از خون شده اما خود آقا امامحسن خوشحال بود....*
ای تشت یاری ام بده دیگر بریده ام
این زهر را به قصد شفایم چشیده ام
کم سن و سال بودم و پیری به من رسید
مانند شمع قطره به قطره چکیده ام
راضی به مُردنم که نبینم مغیره را
من نازِ مرگ را به دل و جان خریده ام
عمری زِ کوچه رد شدم و سوخت صورتم
کوچه نرفته ای که بدانی چه دیده ام
راحت از این زخم و جراحت شده ام
زِ دیدن مغیره راحت شده ام
وای منُ وای منُ وای من
میخ درُ سینه ی زهرای من
فاطمه جان!
گوشه ی چشم تو چرا شد کبود
فاطمه جان مگر علی مرده بود
*تاریخ نوشته دم آخر امیرالمؤمنین، بچه ها، صدیقهٔ طاهره دور پیغمبر جمع شدن. پیغمبر به علی ابن ابیطالب فرمود:علی جان! یه قولی به من بده. آقا چه قولی؟علی جان !حقِّت رو غصب می کنن چه می کنی؟ آقا فرمود:"صَبرتُ و سَلَّمتُ و رَضیتُ” علی جان بهت ظلممیکنن، دشنام میدن چه می کنی؟آقا فرمود:"صَبرتُ وَ سَلَّمتُ وَ رَضیتُ”علی جان حرمتت رو میشکنن. یا رسول الله یعنی چی؟ جلو چشمت فاطمه ات رو میزنن. امیرالمؤمنین سر انداخت پایین گریه کرد ولی صدا زد"صَبرتُ وَ سَلَّمتُ وَ رَضیتُ" علی صبر کرد ولی پیر شد..*
«من ایستاده بودم، دیدم که همسرم را
دشمن گهی به کوچه گاهی به خانه می زد»
ابی عبدالله کودک بود طبق عادت پرید رو سینه ی پیغمبر امیرالمؤمنین اومد ابی عبدالله رو از روسینه ی پیامبر برداره پیغمبر فرمود: نه علی جان بزار حسین روسینه ام باشه مایه ی آرامش منه. شروع کرد بدن ابی عبدالله رو بوسیدن وگریه کردن.ابی عبدالله پرسید یا رسول الله چرا گریه می کنید؟فرمود:پسرم هرجا رو میبوسم جای شمشیر و نیزه است..*
پس با زبان پُرگله آن بضعهٔ الرسول
رو کرد بر مدینه که یا ایها الرّسول
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
*یا رسول الله نوشتن دم آخر سر به دامن امیرالمؤمنین گذاشتید وجون دادید.چه جایی بهتر از اینجا، دم آخر همه رو به علی سپردید چشم به چشم علی داشتید وجان دادید. ای کاش توگودی قتلگاهم یکی میومد سر حسینت رو به دامن بگیره ..*
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سرت رو خولی برد دیر رسیدم من
زینب یه موقعی رسید که کنار قتلگاه صدا میزد"اَ اَنت اَخی و ابنَ اُمّی"؟!
روضه خانگی - امام حسن(ع) - 772.mp3
11.52M
|⇦می رسد روزی که...
#روضه وتوسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید محمد حسین تقوی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امام خمینی(ره)
«حضرت امام حسن قیام کرد تا آن وقتی که می توانست. وقتی که یک دسته علاف نگذاشتند که کار را انجام بدهد، با آن شرایط صلح کرد که مفتضح کرد معاویه را.1 آن قدر که حضرت امام حسن معاویه را مفتضح کرد، به همان قدر بود که سیدالشهدا یزید را مفتحض کرد.
📚صحیفه نور، ج 8، ص 89.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•روح هستی...
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفس حاجمهدی صالحی کرمانی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
روح هستی در میان بستر است
لحظه های آخر پیغمبر است
حرف رفتن نقش بر لبهای او
اشک ریزان گوشه ای زهرای او
*خدا میداند دل فاطمه ی زهرا را، این دختری که از چهار سالگی از مادر یتیم شد مانوس با باباشون رسول الله بود. حالا داره نگاه میکنه لحظه ی جان دادن باباست، دَرِ حجره بسته، دید باباش عرقِ مرگ به چهره اشون نشسته است. سینه ی محتصر رو سبک میکنند روانداز رو کنار میزنند دکمه های لباس رو باز میکنند.اما پیغمبر لحظه ی جان دادن، فرمودند علی جان حسن و حسینم رو بیار آقازاده ها خودشون رو روی سینه ی پیغمبرانداختن، هی آقا امام حسین و امام حسن رو می بوسید، می بویید اشک میریخت. آقا امیرالمؤمنین امام حسن مجتبی رو از رو سینه ی پیغمبر برداشتن، راحتتر جان بده، تا خواستند حسین رو از رو سینه ی جدشون رسول الله بردارند، آقا چشما رو باز کرد صدا زد علی جان بگذارحسینم رو سینه ام بماند. آه! اگر حسین رو سینه ی من بماند من راحت تر جان میدهم.
قربان مقامت حسین، قربان جاه و جلالت ابی عبدالله، اینجا پیغمبر چشمارو باز کرد لحظه ی جان دادن ببینه حسینش روی سینه اشه، یا صاحب الزمان بمیرم برا جدّتون حسین، تو گودی قتلگاه یه وقت حس کرد سینه اش سنگین شد چشما رو باز کنه ببینه "وَالشمر جالس علی صدره"..
صدات رو خرج امام حسین کن ماه صفر هم رو به پایانه، به نیت خوشنودی دل حضرت زهرا سه مرتبه از سویدای دل بگیم یا حسین...*
سلامٌ علی خاتمُ الانبیاء
سلامٌ علی خاتم الانبیاء
عزای رسول خدا آمده
دلم برغمش مبتلا آمده
به زهرای غم دیده ی خون جگر
زمانِ هجوم، جفا آمده
4_5882202812770682334.mp3
6.84M
|⇦•روح هستی....
#روضه وتوسل ویژهٔ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفس حاج مهدی صالحی کرمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ولتر اندیشمند، فیلسوف و نویسنده بزرگ فرانسوی در کتاب «کلیات ولتر» مینویسد: «محمد (صلی الله علیه وسلم) بیگمان مردی بسیار بزرگ بود و مردان بزرگی نیز در دامن فضل و کمال خود پرورش داد. قانونگذاری خردمند، جهانگشایی توانا، فرمانروایی دادگستر و پیامبری پرهیزگار بود و بزرگترین انقلاب روی زمین را پدید آورد.»
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•بعد دو ماه اشک و عزا....
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاجمهدی صالحی کرمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مادرش فاطمه فرمود غریب است حسن
پس بگرییدو بگیرید عزای حسنم
*چندین مرتبه سراغ داریم حضرت زهرا گله کردن از روضه خوانها، که مگر حسن پسر من نبود؟ چرا برا حسنم اشک نریختید؟ روضه نخواندید؟؟
شنیده اید اشک برا امام حسن ،گره های کور رو باز میکنه..*
کل فرزندان زهرا،سفره دارند و کریم
بین اولادکریمش مجتبایش، بیشتر
میکند زهرا برای گریه کن هایش دعا
هر که اشکش بیشتر،سهم دعایش بیشتر
بعد از دو ماه اشک و عزا گریه کن بر حسن
خواهی رضای فاطمه را گریه کن بر حسن
این روضه وا کند گره کور را اگر
دردت شده بدون دوا گریه کن بر حسن
باز این چه شورش است تو ای سینه زن بیا
همراه سیدالشهدا گریه کن بر حسن
با چِشم دل اگر تو بقیع نگاه کنی ، نه گنبدی، نه صحن و سرایی، نه زائری، ای زائران کرببلا گریه کن بر حسن
او گرچه مادریست ولی بی کسی اش
خیلی شبیه شیر خداست گریه کن بر حسن
آید به گوش ناله ی زهرا که میزند
در کوچه ی مدینه صدا گریه کن بر حسن
ما را به تیر و مجلس تشییع یک امام
هرگز نبود شرط وفا گریه کن بر حسن
*سر تابوت رو خود امام حسین برداشت خیره خیره نگاه کرد آخه این چوبه های تیر از تابوت گذشته بود بدن مطهر برادر رو سوراخ سوراخ کرده بود.بدن برادر رو تو قبر گذاشت.بندای کفن رو باز کرد صورت رو صورت برادر گذاشت.....
قبر رو پوشاندن نشست کنار قبر برادرش اماممجتبی، یه چند جمله روضه خواند برا بنی هاشم، گفت...*
غارت زده منم که کنارت نشسته ام
غارت زده منم که ز داغت شکسته ام
غارت زده منم که تو را خاک می کنم داداش
تابوت تو رو زِ خون تنت پاک می کنم
غارت زده منم که زِ داغ برادرم
می ریزم از کنارِ تنت خاک بر سرم
غارت زده منم چه کنم با جنازه ات
ای وای ریخته بر زمین خون تازه ات
غارت زده منم که زِ کف داده صبر را
با دست خویش کنده برای تو قبر را
من را به داغ تو غارت نموده اند
نه کربلا وکوفه نه در شام برادرم
داغی که رفتن تو روی سینه ام گذاشت
باور کنید سختتر شده از غارتِ حرم
*زینب کنار بستربرادرش امامحسن ،وقتی پاره های جگر برادر رو دید دستارو، رو سر گذاشت فریاد وامحمدا سر داد.... روز عاشورا کربلا وقتی خبر شهادت عباس رو شنید دیدن زینب حرکت کرد اومد کنار خیمه ی اباالفضل نشست رو زمین،اونجام این دستا رو بالای سر گذاشت هی فریاد می زد.. امان از اسیری....*
دستاتون رو بیارید بالا شب شهادت امام حسنه خشنودی دل مادرش فاطمه سه مرتبه یا حسین