🌱 امام حسن عسکری (ع) آبروی مسلمانان را خرید
امام حسن عسکری (ع) با وجود آنکه در زمان متوکل عباسی کمتر از ۱۵ سال سن داشت و هنوز به امامت نرسیده بود ولی طبق پارهای از روایات به دستور متوکل عباسی زندانی شده بود.
قحطی و خشکسالی همه جا را فرا گرفته بود و همه جانداران در معرض خطر نابودی بودند مسلمان سه روز پی در پی جهت اقامه نماز استسقا (طلب باران) به صحرا رفتند و نماز خواندند ولی باران نیامد اما روز چهارم جاثلیق (روحانی بزرگ مسیحیان) به همراه مسیحیان به بیابان رفتند و دعا کردند در آن روز باران آمد مسلمانان روز پنجم به بیابان رفتند و نماز خواندند ولی باران نیامد این موضوع سبب سرشکستگی مسلمانان شد عدهای در حقانیت دین اسلام به شک افتادند. گفتگوها در این مورد زیاد شد و قرار بر این بود که روز ششم نیز مسیحیان به همراه جاثلیق به بیابان برای دعا بروند اگر آن روز نیز مثل روز چهارم باران میآمد آبروی مسلمانان در نزد مسیحیان بیشتر میرفت و سرافکنده و خوار میشدند متوکل عباسی به یاد امام حسن عسکری (ع) که در زندان بود افتاد دستور داد آن حضرت را از زندان بیرون آورند و به آن حضرت گفت ای ابامحمد! دین جدت را دریاب. آن روز مسیحیان به همراه جاثلیق به بیابان رفتند امام حسن عسکری(ع) نیز با چند نفر از خدمتکاران بیرون رفت. آنگاه امام به یکی از غلامانش فرمود تو به میان جمعیت مسیحیان برو هنگامی که جاثلیق برای دعا دستهایش را به سوی آسمان بلند کرد خود را به کنار او برسان و در میان دو انگشت دست راستش چیزی هست آن را بگیر و بیاور.
آن غلام به میان مسیحیان رفت و در صف اول کنار جاثلیق ایستاد و همین که او دستهایش را به طرف آسمان بلند کرد غلام فوراً در بین دو انگشت دست راست او استخوانی که سیاه رنگ بود برداشت و آورد امام آن را گرفت و فرمود حالا هرچه میخواهی دعا کن.
آن روز آنها هرچه دعا کردند باران نیامد و آسمان صاف و آفتابی شد متوکل از امام عسکری (ع) پرسید یا ابامحمد! این استخوان چیست؟ امام فرمود: این استخوان از قبر پیغمبری از پیامبران الهی برداشته شده است و هرگاه استخوان بدن پیامبری آشکار گردد باران میآید. البته مطابق بعضی از روایات این واقعه در زمان معتمد عباسی بوده و این به واقعیت نزدیکتر است.
📚منابع:
کشف الغمه، اربلی، ج ۲، ص ۴۲۹
الفصول المهمّه، ابن صباغ مالکی، ص ۲۶۹
برگرفته از:
مصائب الاولیا (مقتل چهارده معصوم)، اصغر تاجیک ورامینی، ج ۲، ص ۳۶۵
#امام_حسن_عسکری_ع
#فضائل_امام_عسکری_ع
پای درس اخلاق امام عسکری علیه السلام.pdf
725.5K
🔖فیش منبر 🔖
#امام_حسن_عسکری علیه السلام
🖇متن منبر امام حسن عسکری علیه السلام
💠پای درس اخلاق امام حسن عسکری علیه السلام 💠
❇️ #امام_عسکری علیه السلام
درس هایی از زندگی امام حسن عسکری(علیه السلام).pdf
503.8K
🔻فیش منبر کوتاه💠
#امام_حسن_عسکری علیه السلام
📌درس هایی از زندگی امام حسن عسکری(علیه السلام)
📌مهربان نسبت به همسر
📌همدرد و همراه مردم
📌مهربانی با مخالفان
📌رفتوآمد با همسایگان
سبک زندگی اسلامی امام عسکری.pdf
515.9K
🔖فیش منبر 🔖
منبر کوتاه
#امام_حسن_عسکری علیه السلام
🔻سبک زندگی اسلامی در آموزه های امام حسن عسکری(علیه السلام)
💠1. سخاوت و بخشندگی امام(علیه السلام)
💠2. ساده زیستی امام (علیه السلام)
💠3. ایجاد روحیه ی تفکر در پیروان خود
💠4. ترویج فرهنگ صرفه جویی
#سبک_زندگی #امام_عسکری
منبرکوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها 2.pdf
618.3K
🔖فیش منبر کوتاه🔖
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
🔻ویژگی ها و خصائص حضرت #فاطمه_معصومه سلام الله علیها
💠منبر کوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها
منبرکوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها 1.pdf
633.9K
🔖فیش منبر کوتاه🔖
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
🔻مروری بر زندگانی پر نور حضرت #فاطمه_معصومه سلام الله علیها
💠منبر کوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها
معرفت حضرت معصومه.pdf
731.2K
🔖فیش منبر🔖
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
🔻معرفت حضرت #فاطمه_معصومه سلام الله علیها و آثار آن در زندگی
✍حضرت آیت الله جوادی آملی
💠منبر کوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها
#حضرت_فاطمه_معصومه سلام الله علیها
منبرکوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها 3.pdf
641.6K
🔖فیش منبر کوتاه🔖
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
🔻۹ ویژگی وجود نازنین و پربرکت حضرت #فاطمه_معصومه سلام الله علیها
💠منبر کوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🔰 ای چشم تو پردهدار إعجاز ...
محمّد بن اسماعیل علوی گوید:
حُبِسَ أَبُو مُحَمَّدٍ عِنْدَ عَلِیِّ بْنِ نَارْمَشَ وَ هُوَ أَنْصَبُ النَّاسِ وَ أَشَدُّهُمْ عَلَی آلِ أَبِی طَالِبٍ وَ قِیلَ لَهُ افْعَلْ بِهِ وَ افْعَلْ
🔹حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام را پیش «علی بن نارمَش» که با آل محمّد صلیاللهعلیهوآله دشمنی بسیار داشت، حبس کردند. او بر اولاد علی علیهمالسلام خیلی سخت میگرفت و به او دستور میرسید که چنین و چنان کن و او باکی نداشت و انجام میداد!
فَمَا أَقَامَ عِنْدَهُ إِلَّا یَوْماً حَتَّی وَضَعَ خَدَّیْهِ لَهُ وَ کَانَ لَا یَرْفَعُ بَصَرَهُ إِلَیْهِ إِجْلَالًا وَ إِعْظَاماً
🔸یک روز بیشتر فاصله نشد که امام علیهالسلام به زیر دستش، در حبس بود؛ بعد از گذشت یک روز، در مقابل امام علیهالسلام، چهره بر خاک میمالید و از هیبت آن حضرت، چشمش را به روی امام نمیگشود.
فَخَرَجَ مِنْ عِنْدِهِ وَ هُوَ أَحْسَنُ النَّاسِ بَصِیرَةً وَ أَحْسَنُهُمْ فِیهِ قَوْلًا.
🔹او از خدمت امام علیه السلام خارج شد، در حالی که از بصیرترین اشخاص نسبت به امام علیهالسلام بود و بهترین عقیده را در باره آن حضرت داشت.
📚الکافی ج ۱ ص ۵۰۸.
📚الإرشاد، ص ۳۲۲.
📚إعلام الوری ص ۳۵۹.
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🔰 خجالت نکش! هر چه میخواهی، از ما بخواه! که به مقصودت میرسی انشاءالله ...
اباهاشم جعفری گوید:
شَکَوْتُ إِلَی أَبِی مُحَمَّدٍ علیهالسلام ضِیقَ الْحَبْسِ وَ کَتَلَ الْقَیْدِ
🔻به امام حسن عسکری علیهالسّلام از سختی زندان و ناراحتی غل و زنجیر شکایت کردم!
📜 آن حضرت در جواب من نوشت:
أَنْتَ تُصَلِّی الْیَوْمَ الظُّهْرَ فِی مَنْزِلِکَ
🔻تو نماز ظهر را امروز در منزل خود خواهی خواند!
موقع ظهر مرا از زندان خارج نمودند و نماز ظهر را در منزل خود خواندم.
وضع مالی من خوب نبود و تصمیم داشتم در نامه ای که نوشته بودم تقاضای کمکی بکنم ولی خجالت کشیدم.
وقتی به منزل رسیدم، امام علیه السّلام برایم صد دینار فرستاد و نوشته است:
إِذَا کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَلَا تَسْتَحْیِ وَ لَا تَحْتَشِمْ وَ اطْلُبْهَا فَإِنَّکَ تَرَی مَا تُحِبُّ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
🔻هر گاه احتیاجی داشتی خجالت نکش و درخواست خود را از ما طلب کن! آنچه مایلی به تو داده خواهد شد انشاءالله.
📚المناقب،ابنشهرآشوب، ج ۴ ص ۴۳۲
📚الکافی ج ۱ ص ۵۰۸
🔟 #دو_خط_روضه
﴿السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا اُمَّ الاَئِمَّةِ النُجَبَاءِ﴾
✅روزی حضرت رسول اکرم(ص) نشسته بودند و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به همراه امام علی(علیه السلام) بر ایشان وارد شدند.
در این هنگام؛ اشک حضرت رسول اکرم(ص) با ديدن آن دو جاری شد، وقتی از ایشان علت گريه بر حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را پرسيدند، فرمود :
«وَ أَنِّي لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بِهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ في بَيْتَهَا وَ انْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ كُسِرَ جَنْبُهَا وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا»
♦️زمانی كه فاطمه(سلام الله علیها) را ديدم، به ياد صحنه ای افتادم كه پس از من برای او رخ خواهد داد.
گويا می بينم ذلّت وارد خانه ی او شده و حرمتش پايمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شكسته شده و فرزندی را كه در رحم دارد، سقط شده است.(۱)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📚منبع :
۱)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۴
╭────────────╮
✅اصحاب سقیفه در طی این هجوم، درصدد شکستن تحصّن و پراکنده کردن متحصّنین و معترضین و یاران، از خانه امام علی(ع) بودند.
در تاریخ اشاره دقیقی به تعداد افراد متحصن در خانه امام علی(ع) نشده است، ولی در روایتی مخالفین ابوبکر به تعداد دوازده نفر نام برده شده اند.
شیخ صدوق می نویسد :
📋《كَانَ اَلَّذِينَ أَنْكَرُوا عَلَى أَبِي بَكْرٍ جُلُوسَهُ فِي اَلْخِلاَفَةِ وَ تَقَدُّمَهُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) اِثْنَيْ عَشَرَ رَجُلاً مِنَ اَلْمُهَاجِرِينَ وَ اَلْأَنْصَارِ وَ كَانَ مِنَ اَلْمُهَاجِرِينَ : خَالِدُ بْنُ سَعِيدِ بْنِ اَلْعَاصِ وَ اَلْمِقْدَادُ بْنُ اَلْأَسْوَدِ وَ أُبَيُّ بْنُ كَعْبٍ وَ عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ وَ أَبُو ذَرٍّ اَلْغِفَارِيُّ وَ سَلْمَانُ اَلْفَارِسِيُّ وَ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ مَسْعُودٍ وَ بُرَيْدَةُ اَلْأَسْلَمِيُّ وَ كَانَ مِنَ اَلْأَنْصَارِ : خُزَيْمَةُ بْنُ ثَابِتٍ ذُو اَلشَّهَادَتَيْنِ وَ سَهْلُ بْنُ حُنَيْفٍ وَ أَبُو أَيُّوبَ اَلْأَنْصَارِيُّ وَ أَبُو اَلْهَيْثَمِ بْنُ اَلتَّيِّهَانِ وَ غَيْرُهُمْ》
♦️كسانی که با عمل أبوبكر و نشستن او در مسند خلافت مخالفت نمودند و او را انكار كردند، و به جانشینی امام علی(ع) اقرار و تصریح نمودند، دوازده نفر از مهاجرین و انصار بودند.
از مهاجرين : خالد بن سعيد و مقداد بن اسود و ابی بن کعب و عمّار بن ياسر و أبوذر غفارى و سلمان فارسى و عبدالله بن مسعود و بريده اسلمى.
و از انصار : خزيمة بن ثابت و سهل بن حنیف و أبوایوب انصاری و ابو ایوب انصاری و الهيثم بن التّيّهان بودند.(۱)
اما در شمار این افراد، کسانی که در خانه حضرت فاطمه(س) حضور داشتند، سلمان فارسی، مقداد بن اسود، ابوذر غفاری و زبیر بن عوام بودند.
ابوبکر و عمر مشاهده کردند که وقتی جمعی از مهاجران و انصار پیرامون علی بن ابی طالب(ع) گرد آمده اند و تا زمانی این افراد در کنار علی(ع) باشند، توانایی غلبه بر علی(ع) و اخذ بیعت از ایشان را نخواهند داشت.
البته پیشتر عمر بن خطاب به متحصنین خانه دستور پراکنده شدن داده بود و به حضرت فاطمه(س) گفته بود :
📋《اَيْمُ اَللَّهِ مَا ذَاكِ بِمَانِعِي إِنِ اِجْتَمَعَ هَؤُلاَءِ اَلنَّفَرُ عِنْدَكِ أَنْ آمُرَ بِتَحْرِيقِ اَلْبَيْتِ عَلَيْهِم》
♦️به خدا سوگند! اگر اجتماع این افراد در خانه تو ادامه داشته باشد، دستور خواهم داد تا خانه را بر آنها آتش بکشند.(۲)
پس بدین ترتیب ابوبکر به عمر دستور داد که ابتدا اجتماع متحصنین را پراکنده سازد.
📋《وَ إِنْ أَبَوْا فَقَاتِلْهُمْ》
♦️و اگر مقاومت کردند با آنها بجنگد.(۳)
در پی این دستور، عمر بن خطاب به همراه برخی افراد از جمله خالد بن ولید و أسيد بن حضير و سلمة بن أسلم به درب خانه حضرت فاطمه(س) آمدند.
عمر اهل خانه را خطاب قرار داد و فریاد کشید :
📋《وَ اَلَّذِي نَفْسُ عُمَرَ بِيَدِهِ لَيَخْرُجَنَّ أَوْ لَأُحْرِقَنَّهُ عَلَى مَا فِيهِ》
♦️قسم به کسی که جان عمر در دست اوست يا اهالی خانه از خانه خارج مى شوند يا خانه را با هر چه در آنست به آتش می كشم!(۴)
طبری می نویسد :
عمر بن خطاب گفت :
📋《وَ اَللَّهِ لَأُحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ اَلْبَيْتَ أَوْ لَتَخْرُجُنَّ إِلَى اَلْبَيْعَةِ》
♦️به خدا قسم! خانه را بر شما به آتش می کشم، یا اینکه برای بیعت خارج شوید.(۵)
در این هنگام زبیر بن عوام به همراه عده ای از متحصنین به بیرون خانه رفتند و با شمشیر بیرون از غلاف به مقابله با مهاجمین پرداختند.
زبیر شمیشیر کشید و به آنان حمله کرد و گفت :
📋《یَا مَعشَرَ بَنِی عَبدِالمُطلّبِ(ع)! أ یَفعَلُ هَذَا بِعَلِیِِّ(ع) وَ اَنتُم أَحیَاءُ؟》
♦️ای فرزندان عبدالمطلب شما زنده باشید و با علی(ع) چنین برخوردی شود؟!
ولی در این هنگام پای زبیر لغزید و بر زمین افتاد و خالد بن ولید از پشت سنگی به زبیر زد که منجر به افتادن شمشیرش شد.
و عمر شمشیر را برداشت و شکست.(۶)
مهاجمین حمله بردند و او را دستگیر کردند و سایر متحصنین را همچنین یکی پس از دیگری محاصره و سپس دستگیر کردند.
سپس حضرت فاطمه(س) بیرون آمد و آنان را تهدید به نفرین کرد.
پس آنان برای مدتی عقب نشینی کردند تا دستور بعدی صادر گردد.
حضرت فاطمه(س) با توجه به لزوم حفاظت از جان امیرمومنان(ع)، دستور خروج برخی دیگر از افراد متحصن را صادر کرد و فرمود :
📋《فَانْصَرِفُوا عَنَّا رَاشِدِينَ》
♦️به صلاحدید خود عمل کنید و نزد من بازنگردید.
متحصنین دیگر به خانه حضرت فاطمه(س) بازنگشتند و مهاجمین آنان را برای بیعیت اجباری نزد ابابکر بردند.(۷)
اما اهل سقیفه همچنان دنبال بیعت از امام علی(ع) بود.
📚منابع :
۱)خصال شیخ صدوق، ج۲، ص۴۶۱
۲)بحار الانوار مجلسی، ج۲۸، ص۲۰۸
۳)العقد الفرید ابن عبد ربه، ج۵، ص۱۴
۴)الاحتجاج شیخ طبرسی، ج۱، ص۸۰
۵)تاریخ طبری، ج۲، ص۴۴۳
۶)الاختصاص شیخ مفید، ص۱۸۶
۷)المصنّف شیخ صنعانی، ج۷، ص۴۳۳