#خلاصه_زندگینامه
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها 🥀
#قسمت_اول
🌴 فاطِمه(س) مشهور به فاطِمهٔ زَهرا (۵ بعثت -۱۱ق)، دختر پیامبر اسلام(ص) و خدیجه کبری(س) و همچنین همسر امام علی(ع) است. او یکی از پنج تن آل عبا (اصحاب کساء) بوده که شیعیانِ دوازده امامی آنها را معصوم میدانند. امام دوم و سوم شیعیان و زینب(س) از فرزندان او هستند. زهرا، بَتول، سیدة نساء العالمین از جمله القاب وی و اُمّ اَبیها کنیه مشهور او است. فاطمه، تنها زن همراه پیامبر(ص) در روز مباهله با مسیحیان نجران بوده است.
🌷 وی در ماجرای سقیفه ضمن مخالفت با اقدام شورای سقیفه، خلافت ابوبکر را غاصبانه خواند و با او بیعت نکرد. او در جریان غصب فدک و دفاع از خلافت امیرالمومنین(ع) خطبهای خواند که به خطبه فدکیه معروف است. فاطمه(س) اندکی پس از رحلت پیامبر(ص) و در جریان هجوم مأموران ابوبکر به خانهاش، آسیب دید، در بستر بیماری افتاد و پس از مدت کوتاهی در ۳ جمادیالثانی سال ۱۱ هجری قمری در مدینه به شهادت رسید. پیکر دختر پیامبر(ص) به سفارش خودش شبانه و مخفیانه دفن شد و قبرش هیچگاه مشخص نشد.
📖 سوره کوثر، آیه تطهیر، آیه مودت و آیه اطعام و احادیثی چون حدیث بَضعه در شأن و فضیلت فاطمه نازل و نقل شدهاند. در روایات آمده است که پیامبر(ص)، فاطمه(س) را برترین زن در دو عالم معرفی کرده و خشم و خشنودی او را خشم و خشنودی خداوند دانسته است. تسبیحات حضرت زهرا(س) ذکری است که پیامبر(ص) به فاطمه(س) آموخت و مصحف فاطمه (س) کتابی است شامل سخنانی که فرشته الهی به فاطمه(س) الهام کرده و امیرالمومنین(ع) آنها را نوشته است. این صحیفه بنابر روایات، در دست امامان بوده و هماکنون در دست امام زمان(عج) است.
🌸 شیعیانْ فاطمه(س) را الگوی خود میدانند و در سالروز شهادت وی که به ایام فاطمیه مشهور است، عزاداری میکنند. در ایران سالروز ولادت فاطمه(س) (۲۰ جمادیالثانی)، روز زن و مادر نامگذاری شده و نام فاطمه و زهرا جزء بیشترین نامها برای دختران است.
#ادامه_دارد...
📚 منابع
📘 ابنابیالحدید، ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر، دار احیاء الکتب العربیة، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.
📕 ابنابیالحدید، عزالدین، شرح نهجالبلاغة، تحقیق محمدابوالفضل ابراهیم، داراحیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۸ق.
📒 ابنابیشیبه کوفی، عبدالله بن محمد،المصنف فی الاحادیث و الآثار، تحقیق سعید لحام، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
و.....
🍃
🦋🍃 خوشنودی آقا
امام زمان
صلوات
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
💠مرحوم دولابی می فرمایند
♦️مؤمن اگر ابتلائات دنیا را به خاطر ایمان تحمل کند و طاقت بیاورد قوی میشود و هنگام بادهای تند حوادث، هر چه هم که حوادث سختی مثل زلزله و سیل و قحطی و گرانی و ... بیاید، خودش ذرهای تکان نمیخورد و آرام مینشیند و دیگران به او پناه میبرند و آرامش مییابند. غصههای دنیا را به کسی نگو. با بزرگان بنشین غصهات از بین میرود. در مجلس عزای امام حسین «علیه السلام» بنشین غصهات زایل میشود.
📚 مصباح الهدی صفحه 64
🍃
🦋🍃خوشنودی آقا
امام زمان
صلوات
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#داستان_کوتاه
ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﻦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺣﯿﺎﻁ ﯾﮏ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﻣﯿﺴﭙﺎﺭﻧﺪ .
ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻓﻠﺠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﮑﻮﻩ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺤﻠﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍ ﻗﯿﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯿﺂﯾﺪ ﻭ ....
ﺷﺐ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﺪ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﻣﯿﺂﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﻫﺴﺘﻢ، ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻃﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺳﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ، ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺷﻔﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﯾﺎﻓﺖ . ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ﻭ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ .
ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﻓﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻦ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻭﺳﻄﯽ ﺁﺭﻣﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻣﺤﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭﻡ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﺧﺒﺮ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺎﻥ .
ﺯﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺷﻔﺎﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﯾﻘﯿﻦ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ .
ﺑﻪ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺟﺎﺩﻩ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﻼﻥ ﮐﺲ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﯽ؟
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ، ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟
ﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﮔﺸﺘﯿﻢ، ﻣﺮﺩ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﭘﺪﺭ ﺟﺎﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ . ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺧﺒﺮ ﺑﻮﺩﻡ.
وآن کسی نیست جز شهیدسید میرحسین امیره خواه
به احترام شهدای گمنام این روایت رو برای دوستانتان ارسال کنید و برای شادی روح تمامی شهدای گمنام صلوات🌷🤲💚
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
خوشنودی آقا
امام زمان
صلوات
8.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#و_اینک_آخرالزمان
🎥 الله اکبر"!!!
در تظاهرات ضد صهیونیستی در نیویورک آمریکا، مردی در بلندگو فریاد می زند:
✊"زمان پنهان کردن اسلام، به سر رسیده
زمان شکنجه کردن و آزار و قضاوت غلط درمورد مسلمانان به سر رسیده
اسلام همان دینی است که انسان ها به آن نیاز دارند
✅و ما دست بردار نیستیم تا وقتی که این دین به تمام خانه ها وارد شود
حالا شماها را دعوت می کنم که با من تکرار کنید
لااله الاالله محمد رسول الله
بعد تمام مردم با او تکرار می کنند: لااله الاالله محمدرسول الله
✅و همگی با هم مسلمان می شوند!
بعد می گوید خدایی جز الله نیست خدای عیسی خدای مسیح خدای آخرین پیامبر خدا حضرت محمد صل الله علیه و اله"
#ظهور_نزدیک_است ✅
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5785362097793664965.mp3
638.3K
مناجات با امام زمان (عج)
زمزمه
ای دلبرم من دل به گیسوی تو بستم
ای عمر من عمری سر راهت نشستم
محراب من ابـروی تو یا بن الزهرا
ای قبــله من روی تو یا بن الزهرا
ای شـام قدرم موی تو یا بن الزهرا
از دیده خون افشاندهام یا بن الزهرا
چشم انتظارت مـاندهام یا بن الزهرا
هر جمعه ندبه خواندهام یا بن الزهرا
كی میشود از خاك پای تو بوسه گیرم
كی میشود دورت بـگـــردم و بمیرم
من دیده بر راه توام یا بن الزهرا
من عبـد درگاه توام یا بن الزهرا
محو رخ مـــاه توام یا بن الزهرا
روی تو بـاشد قمرم یا بن الزهرا
خال تو بـاشد حجرم یا بن الزهرا
ناز تو با جان میخرم یا بن الزهرا
مادر به زیر تازیانه زد صـدایت
بین در و دیوار خانه زد صدایت
زمزمه میگوید بیا یا بن الزهرا
علقمه میگوید بیا یا بن الزهرا
فاطمه میگوید بیا یا بن الزهرا
هر خوشــه میگوید بیا یا بن الزهرا
بی تـوشـه میگوید بیا یا بن الزهرا
شش گوشه میگوید بیا یا بن الزهرا
ای آبروی روی زشت من كجــایی
ای چشم تو باغ بهشت من كجایی
هر نــاله میگوید بیا یا بن الزهرا
هر لالـه میگوید بیا یا بن الزهرا
سه ساله میگوید بیا یا بن الزهرا
پروانه میگوید بیـا یا بن الزهرا
ویرانه میگوید بیـا یا بن الزهرا
دردانه میگوید بیا.
انقدر خدا خدا میگم خدا که درو وا کنی روی این گدا
گدای بی سرو پای تو منم که در خونتو امشب میزنم
با دعا در می زنم این خونه رو تا ببینم روی صاحب خونه رو
اگه که جواب ندی من نمیرم اونقده در میزنم تا بمیرم
تو خودت گفتی بیا من اومدم خودم هم خوب میدونم خیلی بدم
تو خودت گفتی توبه ها رو میخری آبروی ماها رو نمیبری
گفتی هر کی پشیمون بیاد پیشم عاشقونه منتش رو میکشم
حالا که ما رو آوردی ای خدا بده که جواب رد بدی به ما. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Shab3Fatemieh2-1402[03].mp3
8.14M
#روضه_حضرت_زهرا
🎙بانوای: حاج #میثم_مطیعی
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
گریه ها می کرد تا امت شود بیدار … حیف
از صدای گریه اش امت فقط بی خواب شد
پشت در آمد بگوید ، گوش عالم بشنود
ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد
تا پدر بود آمدن در خانه اش آداب داشت
به گواه شعله ها این کار بی آداب شد
بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند
باب را آتش کشید آتش کشیدن باب شد
حضرت صدیقه از گستاخی مسمار نه
از طناب دور دستان علی بیتاب شد
ما نمی دانیم، نَعلُ السیف * می داند چرا
” مرتضایم را نبر ” ” فضه مرا دریاب ” شد
کربلا مسمار در با انشعاب بیشتر
با شتاب این بار سمت تشنه ای پرتاب شد
بعد مادر علت مرگ تمام عاشقان
آتش و مسمار و سیلی و صدای آب شد
نَعلُ السَیف: آهنی است که در انتهای غلاف شمشیر وجود دارد برای اینکه وقتی شمشیر از غلاف بیرون کشیده می شود ، غلاف تعادل خود را دور کمر شخص حفظ کند.
شاعر: #مرضیه_نعیم_امینی ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
◾روضه حضرت اُم البنین سلام الله علیها
◾بانوای :ِ حاج مهدی سلحشور
قسم به گریه ی صاحب عزایِ اُمِّ بَنین
من آفریده شدم با دعای اُمِّ بَنین
قسم به کعبه که از کعبه حُرمتم بیش است
چنان که سوختم از ماجرایِ اُمِّ بَنین
پس از ظهور اگر آمدم مدینه رفیق
قرارمان دَمِ ایوان طلایِ اُمِّ بَنین
به جانِ دستِ قلم،در جزا نمی سوزد
دلی که سوخت در نینوایِ اُمِّ بَنین
مکان گریه برای حسین اگر حرم است
مگو بقیع، بگو کربلایِ اُمِّ بَنین
شبیه مشک اباالفضل می چکد اشکم
به پای غربتِ بی انتهایِ اُمِّ بَنین
اگر چه دست ندارد به تن،ز راه کرم
گرفته دستِ مرا،مرتضایِ اُمِّ بَنین
به یادِ چادر زهراست،بالِ شان خاکی
کبوترانِ حریمِ هوایِ اُمِّ بَنین
*می اومد پشت بقیع می نشست،مدینه ای ها می اومدن،کربلایی ها می اومدن،دورِ اُمُّ البَنین حلقه می زدند،شروع می کرد روضه خواندن،یه جمله اُمُّ البَنین می گفت،زینب گریه می کرد،یه جمله زینب می گفت، اُمُّ البَنین گریه می کرد،اما اونی که اون وسط روضه رو به هم می ریخت ناله زدن های سکینه بود،ناله می زد،ناله می زد،می گفت: اُمُّ البَنین منو حلال کن، من مشک رو دادم دستِ عباست*
نخورد آب زمانی که روضه می خوانده
گرفته بوده یقیناً صدایِ اُمِّ بَنین
"محمّدقاسمی"
تو زیبا شدی،کوه و دریا شدی
یه باغی پُر از عطرِ گُل ها شدی
یه همدم تو غم ها برایِ علی
یه زهرا ترین بعدِ زهرا شدی
تو موندی کنار علی یک تنه
تو گفتی که زهرا پناهه منه
نذاشتی علی بهت بگه فاطمه
نذاشتی که زینب دلش بشکنه
*اصرار کرد،علی جان! دیگه منو فاطمه صدا نزن...چرا؟ چون هر وقت میگی:فاطمه! این بچه ها زانوهاشون رو بغل می گیرند،یاد مادرشون می افتند...*
نخِ چادُرت دلبری میکنه
تو رو فاطمه یاوری میکنه
واسه بچه هاش مادری کَردیُ
برا بچه هات مادری میکنه
چقدر مثل زهرا شده شوکتت
چقدر مثل زهرا شده غیرتت
ان شاءالله نشه دست و بازوت کبود
ان شاءالله که نیلی نشه صورتت
ان شاءالله که آتیش نیاد سویِ تو
نشینه غلافی رو بازویِ تو
بمونی همیشه کنارِ علی
نره میخِ در تویِ پهلویِ تو
الهی نبینی غمِ حیدر رو
نبینی غمِ ساقیِ کوثر رو
نداره دلی خوش زدیوار و در
امیری که کنده دَرِ خیبر رو
می ترسم بخونم برات روضه من
فقط اینه دیگه دعام دائماً
ان شاءالله توی کوچه عباسِ تو
نبینه چیزایی که دیده حسن
خدا گر زحکمت ببندد دری
زرحمت گشاید دَرِ دیگری
خدا محسنُ بُرده پیشِ خودش
به جاش داده عباسِ نام آوری
*نیمه شب که کاروان از مدینه حرکت کرد،یه خورده که از شهر فاصله گرفت،دو نفر خودشون رو رساندند به قافله،یکی عبدالله بود،دست بچه هاشو گرفته بود رسوند به قافله،اینقدر زینب خوشحال شد،گفت:عبدالله خدا خیرت بده،دستِ خالی نیستم کربلا،قربونی هایِ منو آوردی،نکنه رباب هدیه داشته باشه من نداشته باشم،نکه نجمه هدیه داشته باشه من نداشته باشم،خدا خیرت بده...بچه هارو گرفت برد..
نفر دوم هم،ابی عبدالله نگاه کرد دید یه خانوم بلند قامتی داره خودش رو میرسونه به قافله،نگاه کرد دید اُم البنینِ داره میاد،گفت:عباسم مادرتون داره میاد،با شما کار داره،عباس که برگشت،سریع برگشت داداش هاشو خبر کرد،مادر اومده با ما کار داره،چهار برادر اومدن،دور مادر حلقه زدن،ابی عبدالله داره از دور این منظره رو میبینه،لذت میبره،قند تو دل حسین داره آب میشه،دور مادر که حلقه زدن،گفت:عباسم!عونم،عزیزانم،دارید با حسین می روید کربلا،اگه حسین برگشت حق دارید برگردید،اگه حسین برنگشت حق ندارید برگردید،نکنه شما باشید یه مو از سر حسین کم بشه،پای شما ایستادم برای اینچنین روزی،عباسم! نکنه من شرمنده ی فاطمه بشم،نکنه من خجالت زده بشم،همه دغدغه اش اینه کربلا میرن میتونن روی مادر رو سفید کنند یا نه؟
گذشت،گذشت،حالا از کربلا قافله برگشته،کربلایی ها از این طرف با محوریت زینب،مدینه ای ها از طرف دیگر با محوریت اُم البنین،راه باز کردن این دو مادر شهید رسیدن به هم،دست به گردن هم انداختن،نشستن زمین،ام البنین به زینب سر سلامتی میده،زینب به ام البنین،این دوتا شروع کردن برا هم روضه خواندن،هر کار کرد زینب که از عباس بگه،ام البنین نذاشت،هی می گفت:عباسم رو رها کن،از حسینم چه خبر؟ خیلی که اصرار کرد زینب گفت: بهت بگم ام البنین چه خبر شد؟ فقط بگم خوب شد کربلا نیومدی،برو ببین رباب رو ، چه حال و روزی داره،دیگه از زیر آفتاب نمیآد تو سایه،گفت: بیشتر توضیح بده زینب جان،گفت:آمدم بالای یک بلندی ایستادم دیدم دور حسینم حلقه زدن، نیزه دار با نیزه میزد،شمشیر دار با شمشیر میزد،اونی که شمشیر و نیزه نداشت سنگ میزد،اُم البنین! نگاه کردم دیدم پیرمردها دارن با عصا میزنند،حسین....
#هدیه_محضر_حضرت_ام_البنین_س_صلوات
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5999101858243675349.mp3
3.95M
روضه حضرت ام البنین سلام الله علیها
#کربلایی_سلحشور
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
روضه حضرت ام البنین سلام الله علیها
🎤سید مهدی میرداماد
بانو سلام میکنم اینجا خوش آمدی
از خاک سمت عالم بالا خوش آمدی
ای تشنه ی بهشت به دریا خوش آمدی
من زینبم به خانه ی مولا خوش آمدی
پیداست در نگات که با نیت آمدی
اینجا به نیت کمک و خدمت آمدی
باغ بهشت باغچه ای در سرای ماست
جای گلیم عرش خدا زیر پای ماست
رزق تمام خلق فقط از دعای ماست
خلق تمام عالم و آدم برای ماست
این خانه ی بهشتی زهرا و حیدر است
اینجا محل وحی شدن بر پیمبر است
این خانه را به غیر صفا پر نمی کند
دل را به غیر عشق خدا پر نمی کند
سجاده را به غیر دعا پر نمی کند
هر کس که جای فاطمه را پر نمی کند
ام البنین از بعد مادرم پدر خاک بوتراب
کرده تو را به همسری خویش انتخاب
گفته پدر که روی به سوی خدا کنیم
ما مثل مادر، اهل زمین را دعا کنیم
با اسم فاطمه همه رفع بلا کنیم
زین پس تو را به واژه ی مادر صدا کنیم
تو آمدی که فاطمه را یاوری کنیم
در حق ما شکسته دلان مادری کنی
ام البنین قطعا شنیده ای که پر مادرم شکست
شاخه به شاخه برگ و بر مادرم شکست
ام البنین در کنده شد و پر مادرم شکست
از ظلم و کینه ها کمر مادرم شکست
از آن به بعد بود سرش درد می گرفت
می خواست پا شود کمرش درد می گرفت
اما نترس دیگر شعله به این در نمیزنند
دیگر به خانه سر زده ها سر نمیزنند
سیلی به روی فاطمه دیگر نمیزنند
هرگز تو را مقابل حیدر نمیزنند
اینجا که آمدی به همه نور عین باش
فکر مرا نکن تو به فکر حسین باش
حسین ای تشنه لب حسین حسین
حسین عشق زینب حسین حسین
حسین ای بی کفن حسین حسین
حسین عریان بدن حسین حسین
در آن شبی که بار سفر بست مادرم
من را صدا زد و نفسی گفت: دخترم
جان تو و حسین گل سرخ بی سرم
من مانده بودم و غم و درد برادرم
از آن به بعد مادر این سر جدا شدم
کم کم فراهم سفر کربلا شدم
کربلا کربلا کربلا
حرف کربلا شد، زینب دید همه چیز آماده است، الان وقتشه، حرف از کسی شد
آن که به ما یار میشود
در این مسیر مونس و غمخوار میشود
در کربلا هر آینه کررار میشود
می آید و به لشگر علمدار میشود
ام البنین تو آمدی که ماه شب تار ما شوی
مادر برای میر و علمدار ما شوی
حتما به او بگو غم این نور عین را
از داغ مادرم همه دم شور و شین را
غم های مانده بر جگر عالمین را
اسرار عشق و واژه ی ذخرالحسین* را
حتما به او بگو که امید برادر است
مشکی به او بده و بگو آب آور است
حتما بگو قضیه ی آن مشک پاره را
حتما بگو قضیه ی آن شیرخواره را
افتادن بدون پر آن سواره را
سیلی زدن به صورت ماه و ستاره را
ام البنین حق داری برا عباست گریه نکنی، آخه مادرم برا بچه ات مادری کرد، مادرم اومد سرش بغل کرد، نذاشت بچه ات تنها جون بده، اما مادرم وقتی رفت تو گودال دید دارن سر می برن، هی صدا زد بُنَیَ....
*امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: العباس ذخر الحسین؛ عباس ذخیره شده برای حسین است.
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه وفات ام البنین (س) گریز به روضه حضرت زهرا (س) و گریز به کربلا - بانو سلام میکنم اینجا خوش آمدی - سید مهدی میرداماد.mp3
5.61M
روضه وفات ام البنین (س) گریز به روضه حضرت زهرا (س) و گریز به کربلا - بانو سلام میکنم اینجا خوش آمدی - سید مهدی میرداماد.mp3
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها