.
#شهادت_امام_کاظم (ع)
#زمینه
السلام علیک ای مه عالمین
السلام علیک ای شه کاظمین
ای غریب کنج زندون بلا
یاحبیبی سیدی ابالرضا
دلم بازم بی تابه.شبه غمه مهتابه
زماتم توآقا.دو دیده هام پرآبه
واویلا واویلتا
زخم دل را عدو ازجفازد نمک
کارهر روز اوست ناسزا و کتک
زیرشلاق برلبم رسیده جان
مثله زهرا قامتم شده کمان
به لب رسیده جانم زجور این زندانبان
کسی چه داند برمن چه گشته در این زندان
واویلا واویلتا
روضه ی هرشبم روضه ی کربلاس
روضه ی زینب و روضه ی قتله گاس
تازیانه شد غذای هرشبم
دراسارت یاد عمه زینبم
به یاد طشت طلا سر و شراب و قرآن
ز خیزران شد ای وای لب حسین ارغوان
غریب مادرحسین
ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه
#شهادت_امام_کاظم علیه السلام
دلی که ، میگیره کنج زندون
تو دنیا ، غم میخوره فراوون
می مونه ؛ به انتظار فردا ، پریشون
روزا هم
براش یه شام تاره
یه گوشه ای تو زندون
سر روی خاک میذاره
همیشه
این حاجت اسیره
که اخرش یه جوری
دق کنه و بمیره
خوش به حال و روزِ
اون کبوتری که
همش به حال پروازه
صید تو دام صیاد
هی دلش میگیره
باید با این غصه بسازه
"یابن زهرا یابن حیدر یا ابالسلطان"
بند دوم
دوباره وقت عزا رسیده
تو قلبم هوای غم پیچیده
آقامون شد از بلای دنیا خمیده
تو زندون
بودی عذاب کشیدی
برات بمیرم آقا
از کسی خیر ندیدی
ولی باز
تشنه نرفتی از حال
شبیه عشق زهرا
نشد تن تو پامال
وای خرابه حالت
اون نگاه سردت
به آسمونه ای مولا
چی سرتو اومد
داغ تو آقاجون
نشسته توی این دلها
"یابن زهرا یابن حیدر یا ابالسلطان"
بند سوم
میگیره،دلم تو این سیاه چال
می میرم،بس که زدم پروبال
خداییش،چیا کشیده جدم،تو گودال
می بینم
عمه ی دل شکسته
با حال زار و خسته
به روی تل نشسته
باقدی
کمون داره می بینه
که شمر به روی سینه
با خنجری می شینه
آه دیگه تو زندون
با خوندن قرآن
لبام که خیزرون نخورده
وای دیگه یهودی
آه دختر من رو
توو مجلس شراب نبرده
"یابن الزهرا یابن حیدر اباعبدالله"
#حاج_ابوالفضل_جدیان(بند اول)
#مجید_آقاجانی(بند دوم)
#ابوذر_رییس_میرزایی(بند سوم)
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🌹🌹🌹سرو جاویدان🌹🌹🌹
خاک پاک این وطن رنج فراوان برده است
تیرو ترکش از کف دشمن فراوان خورده است
روزگاری چکمه پوشانی عذابش کرده اند
زخمهای بی عدد بر خاک و آبش کرده اندازه
ای بسا که دشمنانش شیطنت ها کرده اند
غاصبانی بر مدارش سلطنت ها کرده اند
ناگهان از خاک پاکش مردمانی شرزه شیر
رادمردان و زنانی و جوانانی دلیر
اقتداء کرده به مردی ازتبار یاحسین
رهبری ،فرزانه مردی باشعار یا حسین
یک شهاب ثاقب امادائمی در آسمان
ناگهان امد پدید و یک تحیر در جهان
انقلابی همچو طوفان درمه بهمن پدید
لرزه از تکبیر آن برپیکر دشمن شدید
ماه بهمن نقطه اوج و شکوه انقلاب
نقطه اوج صعود مرد کوه انقلاب
یک تبر دست زبردستی ز اولاد خلیل
بت شکن مردی،مرامی پاک واخلاقی جلیل
ریشه کفر وبدی را سر به سر ویرانه کرد
یک هبل بت راشکست ودربه درزین خانه کرد
سرو جاویدان ما درماه بهمن قد کشید
بیشه شیران ما در ماه بهمن قد کشید
کشتی در حرکت اسلام ناب انقلاب
اژدران افکنده بردریای ناپاک حباب
پاره پاره شدحباب وپاک شددریای دین
ریشه ظلم و ستم خشکیده شد زین سرزمین
سرو جاویدان ما اینک سهی بالا شده
مایه وحشت برای دشمنان حالا شده
حالیا ماییم و این سرو سهی تا آسمان
لحظه لحظه ای (ملک)مدیون خون شاهدان
انقلاب اکنون امانت مانده و ماضامنیم
گر خورد زخمی ز دشمن جمله ماها خائنیم
پس تمامی دستها در دست یکدیگر کنییم
تا دفاع از انقلاب و خاک این کشور کنیم
🌹🌹علی ملک قاسمی🌹🌹
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
خدا میخواست از سر رد کند این قوم طوفان را
به دستِ مرد دریایِ حوادث داد سکان را
نجات کشتی از گردابها، زحمت فراوان داشت
خدا خیرش دهد آن مرد را، پیر جماران را
نگاهش فجر صادق بود، فجرِ انقلاب نور
به پایان بُرد بعد سالها شام غریبان را
به امر او فرشته دیو را از شهر بیرون کرد
گواهی میدهد تاریخ رسوایی شیطان را
ازاین اعجاز بالاتر!؟ بهار آورد در بهمن
گرفت از چشمِ گندمزارها خوابِ زمستان را
صدایِ انفجار نور او لرزاند یکباره
قَطیف و قدس را، حتی بلندیهای جولان را
هزاران شاه دید این مُلک، اما سیزده قرن است
به رویِ چشم خود بگذاشته شاه خراسان را
شاعر: #وحید_قاسمی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
پرچم بالاست
جلوه ی بهمن نشانِ قدرتِ ایمان ماست
این تجلی گاه شورِ عزمِ مردستان ماست
آنچه هر دم بشکند از غیرت ما دشمن است
آنچه هرگز نشکند با دین حق پیمان ماست
سربدارانیم، مارا از شهادت بیم نیست
آنچه دل کندیم از آن در گام اول، جان ماست
هر شکستی بوده در این سالها سهمِ ستم
افتخارِ سالها فجر آفرینی آنِ ماست
دشمن ما باز گویا خواب پایان دیده بود
آی دشمن این شکوهِ عزم بی پایان ماست
باز در بیست و دوی بهمن به هر کوی و گذر
وقتِ دشمن کوبیِ هرساله ی طوفان ماست
کوری چشم تمام دشمنان در اوج باز
پرچم جمهوری اسلامی ایران ماست
#احمد_رفیعی_وردنجانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
دیروز... امروز...
دل شکسته ی ایران من قرار نداشت
به غیر حسرت و افسوس و انتظار نداشت
چه گربه ای که نه تنها خروشِ شیر نداشت
به قَدرِ، قُدرت یک موشْ، اقتدار نداشت
چه ننگ بدتر از این می شود مگر باشد؟
که شاه یک وطن از خویش، اختیار نداشت
نبود جایی از ایران که غرب در آنجا
هزار خائن و جاسوس، مستشار نداشت
تمام صنعتِ طاغوتیِ وطن، هنری
به غیرِ ساختن چوبه های دار نداشت
میان آنهمه ظلم و ستم، وطن، گویی
خلاصی از شبِ غمهایِ بیشمار نداشت
بساط عیش و تجمل برای شاه به پا
برای مردم غمدیده جز غبار نداشت
همین غزل که به عشق وطن سروده شده
میان آن خفقان، حق انتشار نداشت
امام آمد و مردم دوباره زنده شده
کسی که بیم ز غوغای بختیار نداشت
کسی که بود نگاهش فقط به لطف خدا
نظر به دست کسی غیرِ کردگار نداشت
امام آمد و بهمن به بار آوردیم
بنای ظلم وستم، دیگر اعتبار نداشت
اگر که بهمنِ خونینِ انقلاب نبود
وطن میان زمستان خود بهار نداشت
به بهمن چهل و چارمیم شکرِ خدا
همان که دشمن ما گفته بود چار نداشت...
#احمد_رفیعی_وردنجانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مدح و مرثیه حضرت رباب سلام الله علیها
بانوی آفتاب و آب رباب
زوجهی سیدالشباب رباب
نور چشمانِ حضرت زهرا
ای عروسِ ابوتراب رباب
از تو باید همیشه گفت و شنید
وَز تو بنوشت صد کتاب رباب
مدح تو هست اُستوار و بلند
مدح تو هست دُرّ ناب رباب
گفتمش کیست مظهر عصمت؟
گفت الله در جواب رباب
..وَ کنیزت زنان ما هستند
..وَ غلامت همه شباب رباب
هر که جز خانه ی تو را در زَد
رفته او در پیِ سراب رباب
یک نگاه تو رحمت الله است،
کِی کنی بر گدا عتاب رباب؟!
هر کجا در به رویمان بَستَند
کرده ذکر تو فتحِ باب رباب
بانوی جنتی و از این روی
نوکرت کِی شود عذاب رباب؟
روز محشر اُمیدمان بر توست
در همان لحظهی حساب رباب
اُسوه ی عفت و حیا و شرف
معنی شوکت و حجاب رباب
زینبی نُطق و فاطمی خویی
هاشمی خصلت و نقاب رباب
گندمِ دستِ تو دوا گردد
چون که گردید آسیاب رباب
ما همه خستگانِ معصیتیم
بر دل خستگان بِتاب رباب
در دل سائلین تو زِ ازل،
کرده نام تو انقلاب رباب
جان عالم فدای نام تو باد
که حُسینَت کند خطاب رباب
نام تو واژه واژه پر معناست
تا به عرش است نقشِ قاب «رباب»
خانه ای که تویی کنار حسین
هست محبوبِ آن جناب رباب
مادرِ اصغر و سکینه تویی
بس به مدح تو این صواب رباب
به غلامی اصغرت ما را..
کِی نمایی تو انتخاب رباب؟
کُن دعایی دوباره دلتنگم
ای دعای تو مستجاب رباب
کربلا خواهم و بگویم باز..
حقِ شش ماههات رباب رباب
.....
در عزای تو مرثیه لال است
..وَ نیاورده روضه تاب رباب
کربلا بود و لحظه لحظه دلت
بود آری.. در اضطراب رباب
لَعن تو بر هرآنکه جرعهی آب
کرده از اصغر اجتناب رباب
آن زمانی که آب را بستند
شد دل کودکت کباب رباب
ریخت خون از گلوی اصغر تو
چون که از گُل چِکد گلاب رباب
تا که زَد تیر، حرمله به علی
آسمان شد سرت خراب رباب
گفته مقتل، که دیده ای در دشت
سر شش ماهه را خضاب رباب
دیده ای روی نیزه ها آری،
تو سر هجده آفتاب رباب
چون سر اصغرت سر نی رفت
تو شدی غرق التهاب رباب
من بميرم پس از حسین شده
دست تو بسته با طناب رباب
مثل زینب تو را به شام زدند
سر کینه، سر ثواب، رباب
عالمی کاش جان دهد زین غم،
تو کجا مجلس شراب رباب؟
تو کجا، مجلسی که بر لب یار..
میخورَد چوبْ با شتاب رباب
عاقبت از غم حسینِ غریب
رفته ای زیر آفتاب رباب
از مراثی تو برای حسین
هر دل سنگ شد مذاب رباب
.....
غرض «ملتمس» نگاه تو بود
ای مضامین شعر ناب رباب
ذره ام، قطره ام، نگاهم کن
بانوی آفتاب و آب رباب....
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شعر محاوره مرثیه حضرت رباب سلام الله علیها
من یه مادرم، یه مادرِ شهید...
که شدم از داغ یاسم موسفید
گلمُ یه جوری چیدن از تو باغ
که قدِ منو حسین هردو خمید
گلِمنکِیطاقتسهشعبهداشت؟
سُرخمیشدگلوش،نمیشدبوسهکاشت!
خدا لعنت کنه این حرمله رو..
بَدجوری تیر و روی گلو گذاشت
آخ.. مِن الاذن الی الاذن.. سرت
آخ.. مِن الورید الی الورید.. پرت
هی تلظی کردی، دست و پا زدی
آخ.. بمیره از غم تو مادرت...
مگه تو ثمر نداری حرمله؟!
از دلم خبر نداری حرمله...
پسرم شیشماهه بود با تیر زدیش،
مگه تو پسر نداری حرمله؟!
حرمله خدام عذابت بکنه
الهي خونه خرابت بکنه..
هم علیمو کُشتی،هم آب ندادی
خدا توی آتیش آبت بکنه
همه ایستادن و داغمو دیدن
سر شیشماهمو با تیر بریدن
یکی سرسلامتی بهم نگفت
همهبهاشکچشاممیخندیدن
چقدر غصه و غربت کشیده...
این حسینِ که مصیبت کشیده
یهقدم میرفت، دوباره برمیگشت
خیلی از رباب خجالت کشیده
چطوری تنترو توخاک بذاریم؟
بعد تو علی دیگه غصه داریم..
یه باره دیگه بخند برای ما...
من و بابائیت مگه دل نداریم!
سر قبرت حالا هِقهِق می کنم
یادِ خاطرات سابِق می کنم
کاشکی نبش قبر نشی با نیزه ها
من از این غُصهی تو دِق می کنم
مثل زهرا تو رو بی هوا زدن
چون عمومُحسن تویِبلا زدن
با سهشعبه زدنِت، ولی دیگه..
سر تو چرا به نیزه ها زدن؟!
میونِ بلا.. دیگه نبینمت
زیرِ دستوپا..دیگه نبینمت
جای تو، تو آغوش مَنِ گُلم
روی نیزهها.. دیگه نبینمت
هیباعمهزینبازچشات میگم
دارم از خندهی رو لبات میگم
روی نیزه، عمو لالا میخونه..
پای نیزه، من لالا برات میگم
لالا لالا لالایی علی بخواب
لالا لالا لالایی.. جانِ رباب
کاش نبینم روی نیزه ای، تو هم..
نبینی دست منو بین طناب
از روی نیزه نیفتی پسرم
نیزه میلرزه نیفتی پسرم
کمی طاقت بیار اینجا پُرِ از..
..چشمایِهرزه،نیفتی پسرم
زیرِآفتابمیشینمآب نمیخوام
شبا دیگه نور مهتاب نمیخوام
وقتیکه تو خوابیدی بهزیرِخاک
مندیگهبهاینچشامخوابنمیخوام
بعد تو ربابْ هم بییاوره
بعد تو چشم رقیه هم تَره
مثل زینب که برادر نداره
بعد تو سکینه بی برادره..
چطوری خاطرههاش یادم بره؟
چطوری اشک چشاش یادم بره؟
تصویرش هنوز توی ذهنِ مَنِ...
چطوری زخم لباش یادم بره؟
تَرکِ لباش مگه یادم میره..!
بغضِتوصداشمگهیادممیره..!
هر چی از یادم بره ولی آخه..
آخریننگاش مگه یادم میره...!
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زمینه - حضرت رباب سلام الله علیها.mp3
1.82M
زمینه حضرت رباب سلام الله علیها
سلام ای بانوی صبر و عزا
سلام ای کوهِ اَندوه و بلا
فدای رنج و غُصه و غمِت
تویی اوجِ روضه ی کربلا
تو دلخونی.. بمیرم تو محزونی.. بمیرم
علی اصغر.. نداری پریشونی.. بمیرم..
آب می بینی گریه می کنی
سراب می بینی گریه می کنی
طفل می بینی ضجه می زنی
خواب می بینی گریه می کنی
یا مظلومه.. یا رباب..
مگه میشه از یادِ تو بِره...
زمانی که شد دلها غُصهدار
بهروی دست بابا پَر میزد
علی اصغر با قلبی بیقرار
هنوز لالا.. میخونی نداری تو.. توونی..
به یادِ ذبحِ عطشان زیرِآفتاب..میمونی
تیر می بینی گریه می کنی
شمشیر می بینی گریه می کنی
ذبح می بینی ناله می زنی
تو شیر می بینی گریه می کنی
یا مظلومه.. یا رباب..
اگه حرمله از یادت بِره..
نِمیره از یادت اون نیزهدار
کنارِ سر عباس و حسین
میزد بر نیزه سرِ شیرُخوار
چِقَد ناله.. کشیدی پایِ نیزه.. خمیدی
توی طشتِ طلا هم.. حسینترو..تو دیدی
چوب می بینی گریه می کنی
طناب می بینی گریه می کنی
طشت می بینی لطمه می زنی
شراب می بینی گریه می کنی
یا مظلومه.. یا رباب..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها