189.9K
◼ نوحه رحلت حضرت خدیجه سلام الله علیها
رفتنت را دگر باور ندارم
مادرم در فراقت بیقرارم)۲
دخترت را نگر زار وحزین است
رفتی وفاطمه بس دل غمین است۲
مادرم مادرم ای مادر من۳
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
(زدی آتش به هجرت جان بابا
بوده ای مادرم تو جان بابا)۲
اشک خون ریزد او از دیدگانش
گشته دل تنگ یار مهربانش۲
مادرم مادرم ای مادرمن۳
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
(می شوم بر پدر ام ابیها
همه جا می روم همراه بابا)۲
جای تو می دهم دلداری او
همچوتو می کنم من یاری او۲
مادرم مادرم ای مادر من۳
✍ شاعر:اسماعیل تقوایی
اجرا: مداح اهلبیت علیهمالسلام
#کربلایی_محسن_اخوان 🎤
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
هدیه محضر حضرت خدیجه سلاماللهعلیها صلوات
308.4K
نوحه وفات حضرت خدیجه کبری س
ای پرستویم ، پر مکش امشب ، از بر من۲
می شوم دیگر ، بی تو تنهاتر ، یاور من ۲
( بی تو من هستم - تنهای تنها ۲
می نشیند غم - بر قلب زهرا
اشک او باشد - سوز دل ما
واغریبا ) ۲
( ای مادر زهرا ۳ واغریبا ) ۲
مکه پشتم را ، چون نمود خالی ، گشتی یارم ۲
هستی خود را ، کرده ای بهرِ ، دین نثارم ۲
( در رهم دادی - سرمایه ات را ۲
گر چه بودم من - تنهای تنها
یاور و یارم - بودی همه جا
اُم الزهرا ) ۲
( ای مادر زهرا ۳ واغریبا ) ۲
عازم جنت ، می شوی راحت ، از مصیبت۲
بی تو می مانم ، همره زهرا ، بینِ غربت۲
( می روم با او - سوی مدینه ۲
می شود او با - غم ها قرینه
بشکند از او - پهلو و سینه
واغریبا ) ۲
( ای مادر زهرا ۳ واغریبا ) ۲
#زمینه
#وفات_حضرت_خدیجه س
با نوای مداح اهلبیت علیهمالسلام
#کربلایی_محسن_اخوان 🎤
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
هديه محضر حضرت خدیجه سلام الله علیها صلوات 🌸🍃
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Shab 09 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net].mp3
2.75M
#مناجات_با_خدا
#حضرت_عباس
#حاج_منصور_ارضی 🎤
باید اشک چشم را بر کار بست
این دهان را بعد استغفار بست
این همه خانه تکانی کرده ایم
جلد قرآن ها چرا پس تار بست
باز هم آقا ز من راضی نشو
باز هم سال گناهم بار بست
تا که گفتم یا محول عفو کن
زودتر پرونده را غفار بست
دید زهرا راه را گم کرده ام
پرچمش را بر روی دیوار بست
من فراری بودم از مادر ولی
در به روی طفل با اصرار بست
زخم خوردم از همه رفتم نجف
رخم من را حیدر کرار بست
یا علی وقت ملاقاتی بده
از حرم دورم دلم زنگار بست
خواب دیدم دست معمار بقیع
میزند صحن حسن را داربست
عید من گریه است گریه بر حسین
او که تقدیر مرا بسیار بست
روضه ی بی دستی آب آورش
دست من را موقع افطار بست
تا که سقا مشک را بر شانه زد
راه او را لشکر اشرار بست
بی مهابا تیر بر چشمم زدند
غرق خون شد پلک را دشوار بست
انقدر از فاطمه شرمنده بود
چشم خود را موقع دیدار بست
لعنت حق بر کسی که بعد او
راه زینب را سرِ بازار بست
#ماه_رمضان 1403
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Shab 12 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net] (1).mp3
6.85M
#مناجات_با_خدا
#حاج_محمدرضا_بذری
تا ببینم رحمت پروردگار خویش را
میشمارم باز جرم بی شمار خویش را
روز و شب فرقی ندارد پیش من چون با گناه
تیره کردم آسمان روزگار خویش را
هر زمستان رفت آمد یک زمستان دگر
چون به دست خود خزان کردم بهار خویش را
هیچکس مانند تو خیر و صلاحم را نخواست
کاش دستت میسپردم اختیار خویش را
از همان روز ازل باید خدایی میشدم
در حریم یار میجُستم دیار خویش را
کاش دست مهربانت سایه بان من شود
تا بپوشانم خطای آشکار خویش را
صحبت از عفو و بزرگی و کرامت میشود
تا به سمت تو می اندازم گذار خویش را
تو یقینا میشناسی خوبتر از من مرا
من نمیدانم صلاح کار و بار خویش را
عهد میبندم نباشم غافل از اعمال خود
باز یادم میرود قول و قرار خویش را
کاش میفهمیدم این آلوده دل من نیستم
حال که عمری کشیدم انتظار خویش را
بسکه سر زد از من رسوا خطا و اشتباه
عاقبت از دست دادم اعتبار خویش را
پیله کرده نفس اماره به جسم و روح من
کاش روزی بشکنم قفل حصار خویش را
آبرو بخشیدی و من آبرو بردم فقط
در میان خلق کم کردم عیار خویش را
خواب غفلت آمد و خود را به چشمم عرضه کرد
در عوض دادم دل شب زنده دار خویش را
چند قطره اشک و دست خالی و چشمان تر
با خودم آورده ام دار و ندار خویش را
بین زندان گناهم یاد تو افتاده ام
تا مگر پیدا کنم راه فرار خویش را
یا اله العالمین اغفر ذنوبی بالحسین
هر چه باشم روی لب دارم شعار خویش را
شعر: #مجتبی_خرسندی✍
#ماه_رمضان 1403
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Ramazan 1403 Narimani [Mohjat_Net] (4).mp3
2.97M
#امام_حسین
#سید_رضا_نریمانی
دلگیرم از دنیایی که واسه خودم ساختم
هرچی تو دادی هرچی داشتم هرچی بود باختم
رفتم پی کارم حواسم پرت دنیا شد
رفتم خودم رو از چش اربابم انداختم
به کرمت دلم خوشه
فقط تو میدونی که گدا چشه
بذار یه کربلا بیام
داره فراقت ما رو میکشه
گدات اومده عزیز خدا
بده صدقه یه کرب و بلا
حبیبی حسین
****
بین خیالم دیدمت گفتم پر از دردم
آروم نگاهم کردی آروم گریه میکردم
دستی کشیدی رو دل بی تاب محزونم
باز از سرِ لطفت اجازه دادی برگردم
آره به جون تو قسم
همیشه تو بودی همه کسم
نذار ازت جدا بشم
بدون تو میگیره نفسم
محاله که از تو دل بکنم
که سائل تو همیشه منم
حبیبی حسین
#ماه_رمضان 1403
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#مناجات
عمریست گرچه خواندم، با گریه ربنّا را
هم توبه را شکستم، هم حرمت خدا را
با اینکه جاهلانه مهمانی اش بهم خورد
پیش همه نگه داشت، او حرمت گدا را
نگذاشت آبرویم پیش کسی بریزد
هرچند که گناهم، بد بود و آشکارا
بالا نشسته بودم، کبرم مرا زمین زد
یکبار هم نبردم، فرمان کبریا را
غفار بود و بخشید ... ستار بود و پوشاند
جایش چکار کردیم؟ ... بی عفتی ما را!
باید بترسم از آن گنجی که یاغی ام کرد
از لقمه ای که بلعید، قارون بینوا را
تا کی خطا و لغزش؟ تا کی حیا و سازش؟
یکبار هم غضب کن، اینکه نشد مُدارا
"در کوی نیکنامان، ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی، تغییر ده قضا را"
انگور تو نجف را میخانه کرده ساقی
قدری قدح بچرخان، مستان آشنا را
دست مرا بکش بر خاک ضریح حیدر
یکبار قسمتم کن، دیدار مرتضا را
در وادی السلامش من حاضرم بمیرم
ختمِ به حیدرش کن پایان ماجرا را
یکبار روزه ام را، بی روضه وا نکردم
پس باز کن به رویم، آغوش کربلا را
رسوا مکن مرا در، نزد "رئوس الاشهاد"
یا رب بحق زینب، دفعش کن این بلا را
خواهر که در دهانِ ارباب نیزه دیده
بر روی نیزه هم دید قاری دلربا را
کوفه شلوغ بود و معجر نداشت زینب
بردند دور محمل، صد دفعه نیزه ها را
با آستین پاره، پوشاند صورتش را
پیش همه عیان کرد، این درد نخ نما را
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب✍
#رضا_دین_پرور ✍
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1_4221169010.mp3
11.36M
یکبار روزه ام را، بی روضه وا نکردم
پس باز کن به رویم، آغوش کربلا را
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب
.
#مناجات
کاش یک شب بین دریای تو طوفانی شوم
آمدم در ساحلت غرق پشیمانی شوم
اشکهایم را درآور ... یا بغل کن یا بزن
حاضرم با گریه هایم آبْ درمانی شوم
بر سرم دستی بکش، دستم به جایی بند نیست
تا به کی باید به دست نفس، زندانی شوم
من فقط دلواپس این آبروی رفته ام
کاش من هم پاک، قبل از روز پایانی شوم
از همه آلوده تر، این بنده ی آلوده است
زیر ایوان نجف باید که بارانی شوم
تشنه ی شش گوشه ام، از کربلا جا مانده ام
قسمتم کن زائر شاه خراسانی شوم
جای باب الحطه رفتم توبه کردم با حسین
تا ز باب القبله اش مشغول دربانی شوم
پیش چشم مادر او سر بریدن وقت بُرد
من فدای آن مصیبت های طولانی شوم
دور آن شش گوشه، زهرا گریه کرده با رباب
تا اسیر آنهمه اشک و پریشانی شوم
گفت حلق اصغر و جانش بقربانت حسین
گر نشد من بین گودال تو قربانی شوم
پشت خیمه قبر من را کنده ای یا اصغرت؟
کاش می شد وارد آن قبر، پنهانی شوم
دستهای خالی ام گهواره جنبان علی است
وای اگر در کوفه محو نیزه گردانی شوم
#مناجات_با_خدا
#حضرت_علی_اصغر
#رضا_دین_پرور ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5868484438119157336.mp3
5.93M

خونه علی آیینه بندونه * حاج محمود کریمی
تاریخ انتشار:۲۰ آذر ۱۴۰۱
بازدید:3187 بازدید

خونه علی آیینه بندونه
از نور ستاره ها چراغونه
امشب شب رحمت خدامونه
بی چتر بیا شب شبه بارونه
ماه رمضون وقت پروازه
هر شب دره رحمت خدا بازه
امشب شب نورانی ترین رازه
رازی که بهشت بهش مینازه
****
دلداده منم که لطفت و دیدم
ازاده منم که دل به لطف تو دادم
ای ماه تویی تمام امیدم
ای شاه به پای تو من افتادم
لطف و کرمت نمیره از یادم
غیر تو کسی نداده امدادم
غیر از این نداده یاد استادم
تو میرسی همیشه به دادم
****
از کرم تو ضرب المثلی مولا
از بعد علی تویی ولی مولا
ای شام تو و برادرت نوره
الله و محمد و علی مولا
این ذکرش تو جمل حسن حیدر
انوار علی البدل حسن حیدر
اتحاد بی مثل حسن حیدر
لبیک یا ابالحسن حیدر
****
مولا تو سلیمانی و من مورم
تو جلوه خورشیدی و من کورم
تو به ملک عشق امپراطوری
من به طابعیت تو مامورم
من به عشق تو قلندر شهرم
با دل غریبه با غمت قهرم
با علی علی به حق شدم محرم
مجنون تو تا ابد الدهرم
****
حق زده به نامت عرش و سر تا سر
من تو حسرت غلامی قنبر
کار عاشقا تو این شبا اینه
تا سحر فقط مدد مدد حیدر
عشقمه تو نوکرای تو باشم
تا قنبر قنبرای تو باشم
مبتلا به ماجرای تو باشم
تا عمر دارم برای تو باشم. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5969862949253155833.mp3
9.16M
🌸 #میلاد_امام_حسن_مجتبی(ع)
💐رسیدی از ورای آسمان شب را سحر کردی
💐قدم بر خاک تا بگذاشتی آن را گوهر کردی
🎙حاج #محمدرضا_طاهری
👏 #مدیحه_سرایی
👌بسیار دلنشین
🌷#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شب_قدر
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
پیشانى عدل و عدالت را شکستند
آن دسته اى که با على پیمان ببستند
شب نوزدهم ماه مبارک رمضانه،
شب ضربت خوردن آقامون امیرالمومنینه...
یا رب چه صبحى در پى شب هاى او بود
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» بر لب هاى او بود
مثل امشبی امیرالمومنین...
مهمان دخترش ام کلثومه...
خیلی خوشحال بود خانم ام کلثوم...
آخه باباش امیرالمومنین مهمانشه...
سفره افطار رو پهن کرد... یکطرف ظرف شیر رو گذاشت... یکطرف نان و نمک...
صدا زد: دخترم...
تا حالا کی دیدی...
بابات سر سفره ای بشینه...
دو تا خورشت داشته باشه...
تا بی بی اومد ظرف نمک رو برداره...
صدا زد: دخترم ظرف شیر رو بردار...
امشب میخوام با نان و نمک افطار کنم...
وقتی که با نان و نمک افطار میکرد
انگار که، با فاطمه دیدار میکرد
امشب حال و هوای دیگه ای داره مولا...
هی نگاه به سمت آسمان میکنه...
صدا میزنه...
انا لله و انا الیه راجعون
نزدیکای اذان صبح حرکت کرد به طرف مسجد...
سمت مسجد میرود امشب بدون فاطمه
سمت مسجد میرود آرام بی کوثر علی
جای زهرا خالی است آری اگر که زنده بود
مطمئنم راه را می بست زهرا بر علی
امشب... مردم کوفه...
برا آخرین بار...
صدای اذان امیرالمومنین رو شنیدند...
همچین که از بالای ماذنه اومد پایین...
درمحراب عبادت ایستاد...
نماز عجیبی خواند امیرالمومنین...
تا رسید به رکعت اول...
سر از سجده برداشت...
نانجیب حیا نکرد...
ابن ملجم ملعون...
با شمشیر زهر آلود...
چنان بر فرق امیرالمومنین زد...
صدای ناله مولا بلند شد...
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»
به خدای کعبه رستگار شدم...#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
دیگه علی راحت شد خدا...