eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
418 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 ✍شاعر:مجتبی خرسندی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ((پنجم شوال وبه نقلی ششم شوال روز ورود حضرت مسلم (ع)به کوفه)) نکرده است به عهدش کسی وفا مسلم رسیده ای به سرانجام ماجرا مسلم علی ندیده وفا از اهالی این شهر نشسته ای به امید وفا چرا مسلم؟ نماز مغرب اگر صدهزارتا باشند دوباره یک نفری موقع عشا مسلم دوچشم مردم این شهر کور خواهد شد اگر اشاره کند برقی از طلا مسلم ببین که مردتر از مردهاست پیرزنی امید نیست به این قوم بی حیا مسلم شب نجات تو از دست شبه مردان است هزار شکر که دیگر شدی رها مسلم نمانده راهی و تو بی پناهی و باید فقط بلند کنی دست بر دعا مسلم رسیده ای به سرانجام و حیله ی کوفی ببین خیال تو را برده تا کجا مسلم اگر چه از سر دارالعماره می افتی سرت نمی رود اما به نیزه ها مسلم هزار شکر خدا را دگر نمی ماند تن تو روی زمین زیر دست و پا مسلم ولی قرار شده تشنه لب شهید شوی به احترام لب شاه کربلا مسلم.
🏴 🏴 ✍شاعر:آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چون گل دٙرهم شده اینجا گلابت کرده اند قوره ی افتاده ازشاخه شرابت کرده اند بوده ای نقشی تو بر انگشتر دست حسین ای نگین شهرکوفه بی رکابت کرده اند ای سفیر علم در بحث صبوری در اصول مطلب پرجلد کوفه بی کتابت کرده اند نامه های کوفیان دعوت گر این مدعاست عهدوپیمان راشکسته، بی جوابت کرده اند تا بفهمی ماجرای کوفیان را اینچنین کوفیان بی وفا در اضطرابت کرده اند اهل کوفه اینچنین پستند وبی عهدو وفا پیش مولامردم کوفه خرابت کرده اند هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت دلت ای غم سرمازده بی آفتابت کرده اند ابن مرجانه تنت برخاک کوچه میکشید اینچنین درشهر کوفه درطنابت کرده اند بر سره دروازه آویزان شده ازچه سرت بعدکشتن اینچنین بی سر عذابت کرده اند اینچنین گشته کباب از حرف، قلب ما ولی مسلمی واینچنین درغم کبابت کرده اند.
🏴 🏴 ✍شاعر:حاج غلام رضا سازگار ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ من کوفه را چون مردگان بی‌درد دیدم نـامردهاشان را بـه شکل مـرد دیـدم ایـن نـاسپاسان جمـله اشبـاح‌الرجال‌اند خصم رسـول و حیـدر و قـرآن و آلند اینان به آن دستی که بـا من عهد بستند عهـد مـن و فـرق مـرا با هم شکستند تنهـا نـه در کوفـه مـرا آواره کردنـد قلبم دریدنـد و لبـم را پـاره کردنـد این شهر را پیوسته نـامردی بـه من بود این قوم تنها مـردشان یـک پیرزن بود زن‌هـا ز نـامردان کوفـه وانماندنـد از بام‌ها بر فرق من آتش فشاندنـد مـن جـان‌نثار عترت خیرالانـامم صیدبـه‌خـون غلتیدۀ بـالای بامم وقتی که خود را از عطش بی‌تاب دیدم عکس لب خشک تـو را در آب دیدم در موج خون دریای «لا»را دیدم امروز از بـام کوفـه کربلا را دیـدم امروز انگـار می‌بینم جراحـات تنـت را خونين به چنگ گرگها، پیراهنت را انگـار می‌بینم گُلان پـرپـرت را پاشیده از هم عضوعضو اکـبرت را انگار می‌بینم که بعد از قتـل یـاران هم تیرباران می‌شوی هم سنگ‌باران انگـار مـی‌بینم ذبیـح کـوچکت را زخم گلوی شیرخواره‌کودکت را انگار می‌بینم که با اشک دو دیـده داری به روی دست خود دستِ بریده انگار بينم غرق خـون آیینه‌ات را جای سم اسبان و زخم سینه‌ات را انگار می‌بینم که شمر ‌آید بـه گودال انگار می‌بینم زدی در خون پر و بال انگار دیدم جان شیـرینت فـدا شد زهرا نگه کرد و سرت از تن جدا شد من بهترین مهمان شهـر کوفـه هستم مهمـان قصابـان شهـر کـوفـه هستم لب‌تشنـه از پیکر جـدا گردد سر من آویـزه گـردد بـر قنـاره پیکـر من تنهـا نـه ايـن نامردمردم می‌کُشندم در کـوچه‌های شهر کوفه می‌کِشندم «میثم!»شرار از نظم جانسوزت فشاندی بس کن که دل‌ها را به بحر خون نشاندی.
🏴 🏴 🏴 ✍شاعز:کربلایی مرتضی شاهمندی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ببین تو ناله های محزونم ببین که زار و دل پریشونم نیا به کوفه ای آقا جونم (مولای خوبم) ببین شده سفیرت آواره آواره ی کوچه و بازاره مسلم تو بیکس و بی یاره(مولای خوبم) [میا به کوفه ای حسین جانم(۳)آقای مظلوم]۲ دیدی که شد شکسته دندانم دیدی که بر قناره مهمانم ببین که بیقرار طفلانم (نیابه کوفه) تا که حسین نام تو رُ بردم آتیش و سنگ و ناسزا خوردم ازغصه ی زینبِ تو مُردم ( نیابه کوفه) بی کَسَم و تو کوچه می گردم بدون تو آقا پُرِ دردم هستیِ خود را وقف تو کردم (دلم شکسته) داری میای ولی پشیمونم از حالا من روضتو میخونم با گریه هام شبیه بارونم (دلم شکسته)
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج حسین سازور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کوفه دلبستگی اش را به تو ابراز نکرد در زدم خانه به خانه، احدی باز نکرد خسته از راه، دعا کن به دو راهی نخورد هیچ مردی به در بسته الهی نخورد غیر از این طوعه در این شهر ندیدم مردی کاش می شد به تو پیغام دهم برگردی کاش می شد به تو پیغام دهم: کوفه نیا به علی اصغر شش ماهه قسم کوفه نیا دیدن حرمله دلشوره به جانم انداخت جملۀ «کوفه نیا» را به زبانم انداخت پینۀ مُهر به پیشانیِ شان توطئه بود قول این طایفۀ چرب زبان توطئه بود پشتِ پایِ بدی از دوست نماها خوردم زخم از نیزۀ تکفیر به فتوا خوردم ان شالله بریم کنارِ حرمش اونجا عرض ادب کنیم .. سر به دیوار غریبی نگذارم چه کنم!؟ دست دشمن پسرانم نسپارم چه کنم!؟ کوچه گردی شده کارم،همه رفتند حسین! راه برگشت ندارم،همه رفتند حسین! حقِ اولاد علی نیست چنین بی مِهری گریه ام بند نمی آید از این بی مِهری روضه هایم به تو بسیار شباهت دارد اشکم از غربت گودال شکایت دارد در دلِ خاک،دلم خون جگرت می ماند سرِ دروازه سرم منتظرت می ماند سرِ دروازه رسیدی،طلب باران کن با لب تشنه مرا فاتحه ای مهمان کن غم نخور ! چون که شنیدی به پرم سنگ زدند به فدای سر زینب به سرم سنگ زدند شاعر: وقتی میان گودال افتاد از هر طرف نیزه بارانش کردن .. اما تفاوت از اینجا به بعدِ .. مسلم رو دست بسته و خاک آلود از گودال بیرون آوردن اما ابی عبدالله دیگه از گودال بیرون نیامد .. وقتی وارد دارالاماره شد، سلام نکرد؛ گفتن چرا به امیر سلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️این اولین بار نیست...یه روزی هم قبر امام حسینو خراب کردند... یه روزی هم حرم امام هادی و حرم امام عسکری رو خراب کردند..اما به کوری چشم دشمنا شیعه ها با صفاتر ساختند.. اما فقط،یه بیت بگم صدای نالت بره مدینه... (روضه ام همین باشه و ببینمت مدینه) اما داغ دل شیعه اینجاست...که قبر مادرمون زهرا هنوز مخفیه... ⚜مدینه رفتم و آتش بجانم ⚜ندادی قبر زهرا را نشانم ⬅️اونایی که مدینه رفتین...هر چقدر چشم انداختین بگین ببینم آیا قبر یه دونه دختر پیغمبرو دیدید یا نه.. ☑️هر کجا نشستی ..ان شاالله آقامون صاحب الزمان بیاد.. قبر گمشده مادرشو نشونمون بده...با همه وجود سه مرتبه صدا بزن ☑️ زهرا.... ⬇️صلوات حذف نشه لطفا..⬇️
🕊﷽🕊 🔳(متن و صوت)👇👇👇 ◻️ ◼️ 🍂دل پر خون چشم گریون 🍂باز داره بارون میباره 🍂شب سرده، پر درده 🍂که آقام حرم نداره 🍂آرزوم نقش بر آب شد 🍂دلم از غصه کباب شد 🍂الهی خونم خراب شه 🍂حالا که بقیع خراب شد 🍂بوی کوچه، باز میپیچه 🍂میون شهر مدینه 🍂باز رسیده قد خمیده 🍂مادری بازم حزینه 🍂آسمون زغم سپند شد 🍂وقتی رام توکوچه بندشد 🍂به روی صورت مادر 🍂دست نامردی بلند شد 🍁امون ای دل ...امون ای دل... ⬅️حالا که دلت آماده شد حالا که دلت مدینه ای شد.. اجازه بدید بیشتر از مدینه و بقیع براتون بخونم میخوام از غریت مدینه برات بگم.. سالروز تخریب ائمه بقیعه اونایی که مدینه رو دیدن، بهتر حرفمو میفهمند و می سوزند.. ⏺اینجا دیار عشق و مستی و جنون است ⏺اینجا دل هر عاشقی دریای خون است ⏺اینجا هوای چشم ها ابریست ابری ⏺اینجا ندارد شیعه از خود هیچ صبری ♻️(امروز باید بیشتر بسوزی...ناله داری یا نه...) ⏺این قبرهایی که ویران و خراب است ⏺نه قبر، قلب ماست زیر آفتاب است ⏺تاریک دلها نور را باور نکردند ⏺شرم از رسول و حضرت داور نکردند (اما این دو بیت میسوزونه آدمو...) ⏺می سوزد از غم شیعه تا فردای محشر ⏺این قبر بابا باشد و کو قبر دختر ⏺کفرو نفاق و کینه را ترکیب کردند ⏺طاق و رواق و بقعه را تخریب کردند ⏺ای بشکند دستی که دستان ولی الله را بست ⏺ای بشکند پایی که پهلوی خدا را بشکست ✅میگفت تو حرم امام رضا دیدم یه مرد غریبی خیلی گریه میکنه.. رفتم جلو سلام کردم.. گفتم چی شده..مشکلی پیش اومده..دیدم بلند تر گریه کرد کفت نه..من اهل عربستانم..به من گفتن امام رضا ع خیلی غریبه..ولی تا حرم امام رضا رو دیدم..این سیل جمعیت...گنبد و بارگاه باصفا رو دیدم.. میخوام بگم امام رضا ع ..شما غریب نیستی آقا جان..اگه میخوای غریب ببینی..بیا بریم مدینه تو قبرستان بقیع... 🔆منصفانه بده انصاف غریب الغربا کیست 🔆آنکه در خاک وطن خفته و زوار ندارد ♻️این اولین بار نیست...یه روزی هم قبر امام حسینو خراب کردند... یه روزی هم حرم امام هادی و حرم امام عسکری رو خراب کردند..اما به کوری چشم دشمنا شیعه ها با صفاتر ساختند.. اما فقط،یه بیت بگم صدای نالت بره مدینه... (روضه ام همین باشه و ببینمت مدینه) اما داغ دل شیعه اینجاست...که قبر مادرمون زهرا هنوز مخفیه... ⚜مدینه رفتم و آتش بجانم ⚜ندادی قبر زهرا را نشانم ⬅️اونایی که مدینه رفتین...هر چقدر چشم انداختین بگین ببینم آیا قبر یه دونه دختر پیغمبرو دیدید یا نه.. ☑️هر کجا نشستی ..ان شاالله آقامون صاحب الزمان بیاد.. قبر گمشده مادرشو نشونمون بده...با همه وجود سه مرتبه صدا بزن ☑️ زهرا.... ⬇️صلوات حذف نشه لطفا..⬇️
بُنَیَّ قَتَلُوکَ وَ مِن الماءِ مَنَعُوکَ تمام محشر رو بی‌بی دو عالم به هم میریزه به طوریکه اختیار محشر از آن فاطمه میشه روز اول، با مادرش فاطمه یه عهد و پیمان ببند بگو فاطمه جان شما لحظه جان دادن نگران ابی‌عبدلله بودی به امیرالمومنین سفارش کردی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاقِ‌ یعنی علی جان حسینم رو فراموش نکن بگو بی‌بی جان از همین روز اول سال میگم أبَد وَالله ، یَا زَهــــرا مَا ننسی حُسَیناً بلا نبینی انشالله انشالله محشر هم دونه دونه گریه‌ کنا دستشون رو بیارند بالا به مادرش فاطمه اینگونه نشون بدند بریم سر سفره مسلم بن عقیل... انشالله وعده همه‌مون زاویه مسجد کوفه اونجایی که هم سرش رو، هم بدنش رو از بالای دارالاماره به زمین پرتاب کردند... تو کوچه ها سرگردون داره میاد تشنگی بهش غلبه کرد اومد در خانه پیرزنی توقف کرد، دید این پیرزن مضطربه بیرون خونه گویا منتظره... گفت پیرزن آبی داری به من بدی یا نه این سِقایت تشنه لب تو روایات پیغمبر از افضل اعماله فرقی هم نمیکنه این تشنه مسلمان باشه یا نه، بلافاصله طوعه به این فضیلت عمل کرد تا آب رو داد دست سفیر حسین آنقدر تشنه بود که آب رو وقتی نوشید پیرزن دید گویا سفیر حسین هم منتظره آی مرد حالا که رفع حاجت شد چرا خونت نمیری؟ شبه خوب نیست اینجا توقف کنی. من میخوام بگم طوعه اگه خوب نیست یه مرد نامحرم جلو خونه ات توقف کنه پس تو ایکاش مدینه بودی هان... به این میگن مستمع خبره اونجایی که سیصد مرد نامحرم در خونه فاطمه نه توقف کنند، هجوم آوردند... دونه دونه‌شون سبقت میگرفتند بر کتک زدن فاطمه... دونه دونه شون همت میکردند یه جوری ضربه بزنند که دیگه کسی مانع ورود اینا به خانه نشه... دیگه برات نگم چه کردند... مگه نانجیبا سیر میشدند؟ هم در ورود خونه مادر رو کتک زدند هم در خروج از منزل فاطمه رو کتک زدند مادرش رو مهمون کن... روز اوله روضه رو از اینجا بریدم هم اینکه فهمید این سفیر حسینه سالهاست خدمت ابی‌عبدلله نرسیده، اما تا شنید این سفیرُ الحُسین دیدند طوعه هم داره گریه میکنه اسمش بیچاره میکنه همه رو، وای به حال اینکه سربریده‌اش رو کسی ببینه تا صبح این بانو قرار نداشت، خدایا نکنه فرستاده حسین گرسنه بمانه نکنه فرستاده حسین تشنه بمانه هی آب و غذا برا مسلم میاره، حتی بعضیا گفتند امیرالمومنین رو اینجا توی خواب میبینه نمیتونه غذا بخوره مسلم، امیرالمومنین به او داره بشارت میده العجل العجل بزودی نزد ما میای خونه رو محاصره کردند اول خونه رو سنگباران کردند یَرمُونَه بِالحِجارة اما بعدش دیدن فایده نداره دسته‌های نی رو آتش زدند، خونه رو که به آتش کشیدند تعبیر مقتل اینه فَخافَ مُسلِم أَن یُحرِقوا علیه البَیتْ یه لحظه مسلم به خودش اومد، نکنه یه باردیگه خونه رو بسوزونند؟ بلافاصله از منزل بیرون اومد اگرچه مسلم مدینه رو ندیده .... واقعه آتش گرفتن خونه رو ندیده.... اما همینکه شنیده غیرتش اجازه نداد مبادا من تو خونه بمونم خونه رو با اهلش بسوزونند مبادا یه بار دیگه یه بانو بازم بین دود و آتش بمانه بلافاصله فاصله گرفت، از خونه اومد بیرون‌... همینقدر بگم سنگ اندازها به جای خونه مسلم رو سنگباران کردند زنا رفتن بالای بام خونه هاشون دسته های نی رو آتش زدند، از اون بالا به سر و روش میریختند هرطوری بود این موانع رو برطرف کرد دیدند اینجوری حریفش نمیشند، یه گودال درست کردند، پهلوان رو میان گودال زمین‌گیر کردند الله اکبر اولین کسی که براش گودال درست شده اینجا مسلمه دیگه نگم چی شد هرکی با هرچی دستش بود سفیر اباعبدلله رو کتک میزد دستگیرش کردند، آوردنش بالای دارالاماره دیدند داره گریه میکنه، گفتند تو پهلوانی چرا گریه میکنی فرمود أبکي لِلْحُسَین وآلِ الْحُسَین گریم برا آقا و مولامه تا دیدند اشکش جاری شد، اصلا از اون موقع تا حالا نمیتونند گریه کن حسین رو ببینند سر از بدنش جدا کردند، این سر مبارک رو با بدن مطهر از بالای دارالاماره به زمین پرتاب کردند، دیدند همه دارند تو کوفه به بدن مسلم طناب میبندند، بدنش رو تو کوچه و بازار کشون کشون بردند آوردند این بدن رو معکوس دار زدند، یه لحظه تصور کن این بدن رو از پا دار زدند تو عرب اگه کسی رو اینجوری دار بزنند یعنی صاحب این بدن دیگه احترامی نداره، دسته دسته از مردم می‌اومدند از نزدیک به این بدن جسارت میکردند آی حسین... این ناله‌ات رو امروز رها کن این حنجره‌ها امروز باید بیمه بشه برا اباعبدلله اما من میخوام بگم خوب شد اهل و عیال مسلم ندیدند اینجا حتی دخترشم ندید سرش رو بردند به دروازه آویزان کردند تا آخر عمر دختر سر بریده باباش رو ندید،👇👇
حجت الاسلام میرزامحمدی12-mirzamohammadi-rozehrooz1(rasekhoon.net).mp3
زمان: حجم: 7.22M
بُنَیَّ قَتَلُوکَ وَ مِن الماءِ مَنَعُوکَ تمام محشر رو بی‌بی دو عالم به هم میریزه به طوریکه اختیار محشر از آن فاطمه میشه ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی.