|⇦•سر و رویت بهم خورده ..
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
رواقِ خاک آلودِ شبستانی که من دارم
کجا و شأن بی پایان مهمانی که من دارم
ببافم فرش قرمز رنگ با گیسویِ خونینم
به کار آید همین مویِ پریشانی که من دارم
*فرش ندارم جلو پاهات بندازم .. از مهمون نوازیم شرمندتم باباجان .. از این سه ساله مدد بگیر به چشماتون التماس کنید .. امشب گره خیلی داریم .. دستامون خیلی خالیه آی دستایِ تاول زده ... یه نگاه کرد به سر گفت :*
سر و رویت به هم خورده ..
*این چه پیشونی برای تو درست کردند.. آی قربون دندونای شکسته ت برم .. آی قربون این صورت خاکیت برم ... اگر من بودم نمیذاشتم تو رو کنج تنور ببرن ..*
سر و رویت بهم خورده ولیکن باز زیبایی
ندارد هیچ کس مثل پدر جانی که من دارم
اگر چه خاکی هست اما شبیه تشت اصلاً نیست
بیا بنشین عزیزم رویِ دامانی که من دارم ..
*تا چشماش افتاد به لب و دندان ، گفت :...*
الهی بشکند دستی که محکم خیزران کوبید
شده لب پَر ، لبِ قاریِ قرآنی که من دارم
به جای دست از مویم بلندم کرده از بس زجر
پریشان تر شده مویِ پریشانی که من دارم
نمیدانم که از ضعف است یا که از شکستن هست
دلیلِ از سرِ شب دستِ لرزانی که من دارم
سراغت را گرفتم ، با لگد سرباز رومی زد
زبانم را نمی فهمد ، نگهبانی که من دارم
↫#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
🔸سبک: #زمینه
🔹از عباس زاده «منتظر»
🔸برای #امام_زمان ارواحنافداه
🔹متن : ای صاحب زمونم نگاهیم به ما کن
🟥به سبک ای گل خزانم
بند ۱
ای صاحب زمونم نـگـاهیم بـه مـا کن
یک قطره ام که راهیه این دریا نمیشه
ای صاحب زمونم منو نوکـر صـدا کن
عـشـقـت از سـرای دل مـن پـا نمیشه
ای صاحب زمونم برا من هـم دعا کن
هـر یوسفی کـه یوسـف زهـرا نمیشه
ای صاحب زمونم،زمونه،کرده منو از تو جدا
از داغت میخونم،شبونه،مهدی بیا مهدی بیا
از این داغ دوری، صبوری، ندارم و بریدمو
از بخت سیاهم، یه بارهم، اماممو ندیدمو
یوسف من بیا
یابن الحسن بیا
امون از این غم جدایی...
بند ۲
ای صاحب زمونم شب تارو سحر کن
ایـن شـام سیاهـم چــرا فـردا نمیشه
ای صاحب زمونم به دیدارت خبر کن
میخـوام کـه ببینـم تو رو امـا نمیشه
ای صاحب زمونم به خواب من سفر کن
حـتـی دیـدن تـو، تـوی رویـا نمیشه
ای صاحب زمونم،نشونم،دادی چقد میخوای منو
با دل شکستم،نشستم،ثابت کنم میخوام تورو
ای دار و ندارم،ندارم،غیراز تو حتی یک رفیق
جلدم روی بامت،میخوامت،زیبایی دنیام،تورو
یوسف من بیا
یابن الحسن بیا
امون از این غم جدایی...
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
_شهادت حضرت حمزه سلام الله علیه
نوحه سنتی
یا خیرَالشهدا یا اسدَ الله
از خون تو شده اُحد قتلگاه
گریان از این غم شد رسول الله
یا صاحب الزمان آجرک الله
فرمان به عزایت داده پیمبر
داغت جگر سوز است ، ای پاره جگر
خانه به خانه مدینه شد آه
یا صاحب الزمان آجرک الله
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
تربتت شسته شد با اشک کوثر
زائر قبرت شد زهرای اطهر
تسبیح گریه دارد به همراه
یا صاحب الزمان آجرک الله
#شهادت_حضرت_حمزه
_ عزای حضرت عبدالعظیم حسنی سلام الله علیه
نوحه سنتی
کریم مدینه ، مولا تسلیت
جان داده فرزندت در خاک غربت
شد ری عزادار بر ابن کریم
صلی الله علیک یا عبدالعظیم
با اشک شیعیان شد غسل و کفن
شهر ری گرید بر آن دور از وطن
شیعه نوحه خوان زین داغ عظیم
صلی الله علیک یا عبدالعظیم
اجر زیارت سبط مجتبی
کَمَن زارَ الحُسَینُ بِکربلا
شد آستانش جنت النعیم
صلی الله علیک یا عبدالعظیم
#عزای_حضرت_عبد_العظیم#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی__ع__روضه
می تپد هر لحظه قلبم در هوایِ شهرری
زائرم! عمریست هستم آشنایِ شهرری
حاجتم را بی برو برگرد میگیرم سریع
از دو دست حضرت مشکل گشایِ شهرری
دست-خالی رد نخواهد کرد مانند حسن(ع)
سائلم بر آستانِ مجتبایِ شهرری
خواندمش عبدالعظیم(ع) و پیش او تعظیم کرد
پا به پایم، رو به صحنش جای جایِ شهرری
أشهدُ أنّ حسن(ع) را دوست دارم بشنوم
در اذانِ صبح از گلدسته هایِ شهرری
پرچم مشکی به روی گنبدش گریان شده
نیمۂ شوّال شد روز عزایِ شهرری
داغدارش شد امام هادی(ع) و با حال زار
اشک جاری میشود از سامرایِ شهرری
خوانده ام از قبرهای غرقِ در خاکِ بقیع
نیمه شب ها گوشۂ صحن و سرایِ شهرری
سال های سال؛ گریان! روضه خوان ها خوانده اند
از شهید تشنه لب در کربلای شهرری!
مرضیه عاطفی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)
روضه
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_حمزه__ع__روضه
وقتي كه مُسلماني و تسليم خُدايي
يعني همه جا ياورِ پيغمبر مايي
سرداري و سالار و جگردار و هُنردار
آن قدْر كه گفتند تو هم شيرِ خُدايي
هرگز نپريده ست به اذعان كمانت
از چِلّه ي ابروي خَمت ، تيرِ خطايي
در عصر خودت بودي اگر شاه شهيدان
تا حشر ولي حمزه ي خيرُ الشُّهدايي
وقتي چو علي چرخ زدي دور پيمبر
از كعبه شنيدم كه تو هم قبله نمايي
وقتي كه عمو باشي و ذريّه ي هاشم
پس مثل اباالفضل تو هم ماه لقايي
والله قسم هيچ نفهميده از ايمان
هركس كه بگويد تو از اسلام جُدايي
از تُربت تو فاطمه تسبيح اگر ساخت
مي خواست بگويد چه قَدَر اهل دعايي
بالايِ سر قبر تو با ديده ي گريان
با سوز جگر فاطمه مي گفت : كُجايي؟
مي گفت كُجايي كه ندارد دل حيدر
از حَصرِ غم و غُربت و اندوه ، رهايي
در جَنگ اُحد مُثلِه شدي تا كه بگويي
مي خواست دلت تا بشوي كربُبلايي
مي گفت عبايي كه روي پيكرت افتاد
اي كاش بيارند به گودال عبايي
تا خواهرِ مظلومه ي ارباب نبيند
از نيزه مي آيد به سر او چه بلايي !!!
در نيمه ي شوّال به جُز داغ تو اي مرد
در خيمه ي دل سوختگان نيست عزايي...
محمد قاسمی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
حضرت حمزه