eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
.....  به سبک : دوباره مرغ روحم دوباره جمعه اومد  از تو خبر نیومد ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد آقا  دلم  گرفته  از  دست  این زمونه برای دیدن  تو   هِی  می گیره  بهونه یابن الحسن کجایی داد  از   غم   جدایی از آسمون قلبم  بارون اشک  می باره دیگه ز  دوری  تو   صبر و قرار  نداره دلبر من  تو  هستی  توی  دلم  نشستی گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی یابن الحسن کجایی داد  از  غم   جدایی بذار  که من   گدای   در  خونت  بمونم تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم آقا  منو   دعا کن  برای  خود  سوا  کن این دل  مضطرم  رو   راهی  کربلا  کن یابن الحسن  کجایی داد  از  غم   جدایی .
گاهگاهی نگاه من به در است بر قدمهای  یار  در  سفر  است این    گدای    قدیمیِ    مضطر سر راهت نشسته  منتظر است چشم   امید به   لطف  تو  دارد ملتمس بر  تو در دل سحر است کاش  آقا  که  دست   من   گیری ورنه پایم  همیشه در خطر است هر  زمان   نام   تو   به   لب   آید از فراقت دو دیده پر گوهر است گر    بیفتم   ز   چشم     تو     آقا همه  عمرم   فنا  و   بی  ثمر است کِی   شود   بر   رُخت   نظاره   کنم روی تو بِه ز شمس و صد قمر است زائرم     کن    به     کربلا    با    خود ای خوش آن دل که با تو همسفر است .
زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) قاسمم گل سرخِ نشکفته ی یاسمنم گل سیزده ساله ی باغ امام حسنم نور چشم مرتضی گل پسر مجتبایم جان ثار عمویم یار شاه کربلایم گل خوش رنگ و بویم من فدای عمویم ای عمو جان یا حسین (۴) گل رعنای حسن شهید گلگون بدنم مثل پیراهنِ تو پاره پاره می شه تنم عمو جان بذار برم به سوی میدون بلا دیگه دل تو دلم نیست برای دیدن بابا می شوم اینجا پرپر می روم سوی پدر ای عمو جان یا حسین بابا حسن دیدی شد غرقه خون از جفا سرم عمو حسین شکسته شد استخوون پیکرم شَهدِ اَحلی' مِن عَسَل خوردم و دست و پا زدم پدری کن برایم چه زیبا شد شهادتم یتیم مُجتَبایم مَست قالوا بَلایم ای عمو جان یا حسین ذاکر و شاعر اهلبیت (ع) کربلایی مرتضی شاهمندی
‍ محرم رازیم الله - بنده نوازیم الله اولدی الیمده پرپر - غنچه ی نازیم الله صود امر بالام - قانه باتوب یارالیدی اوخلی قربانیم - فاطمه نین مارالیدی الله الله - الله الله اولدی بو نازدانه - اوچ پر اوخا نشانه داغلی اورکله سپدیم - قانینی اسمانه قانی بوغازدان اخدی - گوزلری عرشه باخدی یعنی یوخ التماسیم   دشمن بی امانه ایچدی اوز قانین - باخمادی نهر علقمه چالدی ال ایاق - سالدی ربابی ماتمه الله الله - الله الله دوشدی بالام فشاره - اولدی بوغازی یاره بو یارالی شهیدیم - تحفه دی بزم یاره ایلدی شیر خواره - سینه می گاهواره یات دئدیم ای عزیزیم - اچما گوزون دوباره یومدی گوزلرین - سینه سی داغلی اصغریم گئتدی جنته - اللری باغلی اصغریم الله الله - الله الله ** حرمله گلدی جنگه - قلبی دولاندی سنگه گوردی مقابلینده - گولدی بالام خدنگه باخدی منه دوباره گولدی بو روزگاره یعنی باش اگمز عاشق - ذلت و عار و ننگه قوزادی بالام - پرچم آل هاشمی اکبریم کیمی - اصغر اوجاتدی باشیمی الله الله - الله الله شعر از استاد حاج کلامی زنجانی استاد حاج داوود علیزاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خون از لبان چاک‌چاکش پاک می‌کردم با دست خود شش‌ماهه‌ام را خاک می‌کردم شرمنده‌ی شش‌ماهه‌ام هستم خبر دارید؟ چشمان بازش را خودم بستم خبر دارید؟ هرگز نکرده هیچ کس کاری که من کردم با تکه‌ای قنداقه طفلم را کفن کردم بالای سر مشغول تلقین دادنش بودم خیره به رگ‌های ظریف گردنش بودم در گوشش استرجاع را با لحن غم خواندم آن‌جا به تنهایی نمازش را خودم خواندم من هم وجودم رنگ و بوی محتضر دارد بابایِ بچه‌مرده از حالم خبر دارد چشم انتظار لحن باباگفتنش بودم از روز میلادش به فکر جوشنش بودم حالا تمام هستی‌ام در گور خوابیده داغش به روی خیمه، خاکِ مرده پاشیده یادم نرفته آن ترک‌هایی که بر لب داشت یادم نرفته روزهای آخری تب داشت لرز سرش، ضعف تنش، آتش به جانم زد با هر تلظی کردنش آتش به جانم زد از مادرش هم نیز کاری بر نمی‌آمد از فرط بی حالی صدایش در نمی‌آمد از وصله‌ی جان دل‌بریدن گریه هم دارد از این و آن منت کشیدن گریه هم دارد بیش از بقیه حرمله خیلی عذابم کرد تیر سه شعبه عاقبت خانه‌خرابم کرد از کشتن ما حرمله هرگز نشد خسته آمد برای کشتن طفل زبان بسته ای کاش مثل اکبرم من را صدا می‌زد طفل عزیزم روی دستم دست و پا می‌زد دیگر رباب از فکر او بیرون نمی‌آمد راحت سه شعبه از گلو بیرون نمی‌آمد در راه دین، شش‌ماهه مثل مادرم دادم در راه خیمه بود یاد محسن افتادم با حسرت دیدار او عمری برادر سوخت محسن، همان که پشت در همراه مادر سوخت
وقتی به هم لب‌های طفل محتضر می‌خورد بر قلب مادر تیر نه، که نیشتر می‌خورد در روضه‌هایش آمده مثل علی اکبر او آب از تسنیم لب‌های پدر می‌خورد یاقوت لب‌های علی‌اصغر ترک برداشت یاد لب او، آب هم خونِ جگر می‌خورد این شیرخواره مثل شیر نر رجز می‌خواند دشمن "شکست" از تشنه‌کامی بی سپر می‌خورد شاهی سخن گفت و سپاهی هلهله کردند خیلی به کوه غیرت شهزاده بر می‌خورد بی شک شفیع برزخ و دنیا و محشر اوست از این جهت بر نای او تیر سه پر می‌خورد هرگز نمی‌بخشید حلق خویش را تا حشر تیر سه پر بر قلب بابایش اگر می‌خورد داده سلامی بر لب خشکیده‌ی بابا از تیرهای آبدیده هر قَدَر می‌خورد
. ▪️بنداول▪️ وقتِ شه که ببینی، طفل شیر جمل رو وقتِ شه که بنوشم، شیشه های عسل رو وقتِ شه که بگیرم، دستت و توو سپاهت وقتِ شه که بمیرم، مردونه توی راهت قاسمم دلاور و، یادگاریِ حسن اومدم مقابلت، بی زره با یه کفن ای عمو به سینه ام، دستِ رد بیا نزن دینم و ادا کنم، به نیابت از حسن حسین اباعبدالله ▪️بنددوم▪️ نه محاله بشینم، خیمه و بشی غارت ذلّته که ببینم، میشه به تو جسارت زاده ی حسنم من، ننگه خیمه بشینم، پیکر تو رو زیر، سُمّ اسبا ببینم افتخارمه برم، راهِ اکبر تو رو قبل از اون که بنگرم، روی نی سر تو رو میرم و مثِ حسن، شرّ ظلم و میکنم ای فدای غربتت، پاره های این تنم حسین اباعبدالله ▪️بندسوم▪️ میرم و تا نبینم، سر به زیریِ عمه یک دقیقه نبینم، من اسیریِ عمه میرم و تا نبینم، اضطراب خیام و میرم و که بگیرم، انتقام بابام و با کفن میرم عمو، من به سوی نیزه ها تا شبیه تو سرم، باشه روی نیزه ها ای فدای اون سرت، رأس قاسمِ حسن هدیه حسن به تو، روی نیزه رأس من حسین اباعبدالله شعر‌ و‌ سبک: .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─┅═༅𖣔༅═┅─ لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ ─┅═༅𖣔༅═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه سنگین یا واحد علی اصغر۱۴۰۲(شاهمندی).mp3
1.59M
زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) کودک جانباز من شیرین زبانم اصغرم آخرین سرباز من ای نور دیده ی تَرَم غنچه ی خندان من چرا اینقَدَر بی تابی خوابیدی یا بی حالی مگر که تشنه ی آبی ای گل نیلوفرم علی اصغر پسرم لایی لایی اصغرم (۴) داغ مرگ تو علی آتیش زده بر جگرم مادرِ غم دیده ات با ناله گوید پسرم من جواب مادرت ، رُو چی بدم ای اصغرم جسم غرق به خونت چطور سوی خیمه بَرَم تویی گل پرپرم تویی علی اصغرم لایی لایی اصغرم با تیر سه شعبه ای سَرِ شش ماهه جدا شد توی میدون بَلا اصغر تقدیم خدا شد بر سر شونه ی من هدف تیر بلا شد ای خُدا تو شاهد باش شهید کرببلا شد بر سرِ دست بابا می زنی تو دست و پا لایی لایی اصغرم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
وی لاووه لاووه روله ی ، شش مانگه ی نه و بَرِم رو بیلا ئراد بکم وی ، قطاره ی لشکرم رو (۲) عمو زرّین سوواری ، چیه ئِرای آو باری عطش له لیو دراری، حسین چه رّی براری شیران علی له میدان، هر دو سینه سِپَّر دان سپای یزید هزارِن ، له ترسه دو پهلوان وی لاووه ،لاووه روله ، شش مانگه ی نه وبَرِم رو ای قهرمانه باووه ، یه ی کورپه ی اصغرم رو بخه ف شیره دیاری ،گل غُنچه ی نه و وُّهاری له آسمان شه ووه اری ، شاید واران بوواری وی لاووه لاووه روله ، گافاره گد ، بچینم تا ماچ بِکه م له لیووه د ، آگر ها له دریونِم هشکی زوانه د روله هر چَن سانه وه آوو که ی هر کس منی بکشتا، له ی کاریه سوواو که ی خزینه ی گل چِنینه ، یه حرمله س چپاو که ی له خیونه گیانه روله م ،کفار مزه ی کوواو که ی وی لاووه لاووه روله شش مانگه ی نه وبرم رو (۲) : ۱۴۰۲
238.4K
⏺اللهم عجل لولیک الفرج⏺ ⬛️⬛️⬛️ا⬛️⬛️⬛️ ⬛️⬛️⬛️ا⬛️⬛️⬛️ ✔️بند اول از گریه هات اصغر دل میگیره از  عطش  دیگه  داره  میمیره گر چه باشد شیرخواره،او تمام لشکرم است حیدر شش ماه ی من، او سربازه آخرم است ⬜️آه و واویلا⬜️ ⚫️ا⚪️ ✔️بند دوم حرمله   آتش  زدی  جگرم رو دستم پرپر کردی پسرم بر گلوی کودک من،تیر تو  ماننده شمشیر تا دیدم حلق بریدش از خجالت گشته ام پیر ⬜️آه و واویلا⬜️ ⚫️ا⚪️ ✔️بند سوم این قربانی کن قبول خدایا چی بدم  جواب مادرش را ای علیه اصغره  من،سیر  شدی  با  نوک  پیکان من بمیرم واسه ی تو،جان دادی با لعل عطشان ⬜️آه و واویلا⬜️
270.2K
▪️اللهم عجل لولیک الفرج▪️ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️▪️▪️ا▪️▪️▪️ 🔳بند اول لایی لایی،بخواب کودک شیرخواره ای علی جان،چقدر  مادرت بیقراره خورد ترک لبهای خشکت ای بابا قحط آب  شده در بین خیمه ها آه،تلظی نکن طفل عطشان آه،بیآ  تا  بریم سمت میدان ⏹وای،امان از غریبی⏹ ☑️ا☑️ 🔳بند دوم اهل  کوفه ، ترحم  کنید   و  اَمانی قطره آبی،به جسمش نمانده توانی حرمله ، جوابم  را  دادی  به  تیر اصغرم با سه شعبه گردیده سیر آه،دادی  توی  آغوش  من  جان آه،شده رأست از پوست آویزان ⏹وای،امان از غریبی⏹ ☑️ا☑️ 🔳بند سوم لایی لایی،بخواب ای علی اصغر من پشت خیمه ، بریم ای  گل  پرپر من مادرت  ایستاده  جلو خیمه گاه می‌زند به سینه با صد سوز و آه وای،تورا در دل خاک نهادم وای،نری زیره مرکب نگارم ⏹وای،امان از غریبی⏹
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شب ششم محرم(2) حضرت قاسم بن الحسن(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 🔸الا ای صاحب قلبم کجایی 🔸محرم شد نمی خواهی بیایی؟ 🔸کنار علقمه یا خیمه گاهی؟ 🔸نمی دانم کجای کربلایی اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. ♦️گل من دیده بگشا باغبان آمد برت قاسم ♦️کدامین پنجه ای ،اینگونه کرده پرپرت قاسم ♦️چرا بر زیر دست خود ، سرت را کرده ای پنهان ♦️نی ام قاتل ، عمو هستم به بالای سرت قاسم ♦️پرستوی یتیم مجتبی میسوزم از این غم ♦️که بهر یادگاری هم ، نمانده یک پرت قاسم ♦️چسان بردارمت ای گُل ، ز زیر سُم مرکبها ♦️که چون قلبم هزران پاره گشته پیکرت قاسم ♦️پرستوی یتیم مجتبی می سوزم از این غم ♦️که به یادگاری هم نمانده یک پرت قاسم ♦️به زینب می توان گفت شرح ماجرا اما ♦️نمی دانم چه گویم در جواب مادرت قاسم ⬅️امشب بریم در خانه ابن الکریم... میوه دل امام حسن... 🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی 🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی امشب صاحب عزا... خود امام حسنه... آقای کریم ماست... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... مریض دارم... امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر... امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده... مگه ميشه... برا میوه دلش اشک بریزی... برا قاسمش اشک بریزی... آقا دست خالی برت گردونه... آماده ای بریم کربلا بسم الله... شاید 13 سال بیشتر نداره... اومد کنار ابی عبدالله... صدا زد: 🔸من هوای جبهه دارم ای عمو 🔸غصه های خیمه دارم ای عمو شب عاشورا اومد کنار عموجانش حسین... عرضه داشت آقا... یه سوال دارم... آیا منم فردا شهید میشم یا نه... آیا منم میتونم جانم رو فداتون کنم یا نه... 🔸این دلم احساس غمگینی کند 🔸غربتت درسینه سنگینی کند عزیز دل برادرم...قاسمم... مرگ رو چطور میبینی... صدا زد: احلی من العسل... آقا مرگ برای من از عسل شیرین تره... فرمود عزیز دلم... فردا تو رو به بلای عظیم میکشند... الله اکبر... امان از بلای عظیم... روز عاشورا اومد کنار ابی عبدالله... صدا زد عموجانم حسینم... الان ديگه وقتشه اجازه میدان بدید آقا... دیگه طاقت ندارم... ابی عبدالله چکار کنه... صدا زد قاسمم... عزیز برادرم... چطوری اجازه بدم... آخه تو یادگار حسنمی... تو امانت برادرمی... اصرار کرد... هر طوری بود... اجازه گرفت... رفت به سمت میدان... راوی میگه: یه نوجوانی وارد میدان شد دیدم صورتش مثل ماه پاره میدرخشه... تا وارد میدان شد... شروع کرد به رجز خوندن... چنان با شجاعت رجز میخونه... همه لشکر دشمن متحیر موندن... این آقازاده کیه... آی نانجیبها... اگه منو نمیشناسید بدانید... من فرزند قهرمان جنگ جملم... من فرزند حسن بن علیم... 🔸آیینه ی مرد جمل آمد به میدان 🔸یک شیردل مانند یل آمد به میدان جنگ نمایانی کرد... خیلی ها رو به درک واصل کرد... کسی حریف این آقازاده نميشه... چه کار کردند... دور تا دورش رو گرفتند... اول سنگبارانش کردند... یه ظالمی صدا زد... بخدا بهش حمله میکنم... داغش رو به دل مادرش میگزارم... یا صاحب الزمان... تا این نانجیب رسید... آنچنان با شمشیر به سر مبارک زد... قاسم با صورت به زمین افتاد... همینجا بود صدای ناله اش بلند شد... يا عَمّاه عموجان حسین به دادم برس... 🔸افتادم از پشت فرس 🔸عمو به فریادم برس ابی عبدالله مثل باز شکاری خودش رو رسوند... بگم یا نه... نگاه کرد... دید یه قاسمش زیر سم اسبها... هی صدا میزنه عموجان حسین... ابی عبدالله این نانجیبها رو کنار زد... نشست کنار یتیم برادر... دید شمشیر به سرش زدند... بدنش رو قطعه قطعه کردند... سنگبارانش کردند... داره نفسهای آخرش رو میکشه... هی پاهاش رو زمین میکشه... چه کار کنه حسین... همه دیدند... وقَد وَضَعَ حُسَينٌ صَدرَهُ عَلى صَدرِهِ، قاسم رو به سینه چسباند.. وای عزیز برادرم قاسم... یادگار حسنم قاسم... 🔸اي يادگار ِ رويِ قشنگِ برادرم 🔸جان كَندَنت روي زمين نيست باورم 🔸وقتي كه استغاثه ي جانسوز تو رسيد 🔸هفت آسمان، شكست و فرو ريخت برابرم 🔸پُر شد فضا ز عطر گلابِ تنت عمو 🔸عطر تن تو زنده كُند يادِ اكبرم حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بر فاطمه و ساقی کوثر صلوات خواهی که شود مشکلات آسان بفرست بر چهره ی دلربای اصغر صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » ششماهه شهید کربلا را صلوات قنداقه گلگون ز جفا را صلوات بر کودکِ شیرخوارِ عطشان حسین آن تشنه گلوی نینوا را صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » صلوات حضرت علی اصغر
‍ 🖊مرحوم اکبره باخ اکبره باخ ماه ملک منظره باخ صورت پیغمبره باخ قدرت صورتگره باخ اکبره باخ، اکبره باخ گؤیده فقط ماه بودور یئرده فقط شاه بودور حقه دیسون راه بودور سیر الی اللّٰه بودور سرّ فدیناه بودور بنده‌ی درگاه بودور مست علی الله بودور ساق ید الله بودور اللره باخ اللره باخ،اکبره باخ اکبره باخ کنز ادب گوهریدی گوهره ده جوهریدی اشبه پیغمبریدی چون اونا چوخ بنذریدی یوسفه تاج سریدی عالم اونا نوکریدی لیلیه بال و پریدی عمه سینه چاکریدی زینبه باخ چاکره باخ،اکبره باخ اکبره باخ چون دیدی موسی ارنی لن دیدی خلاق جهان تا اونا ارنی دیمیه بیر گونی هر گلّه چران هرنئی آیینه گورر ارنیه یوخ جای بیان آینه گر گورمسه ده گورسدر اشیانی عیان آینه‌ی داوره باخ،اکبره باخ اکبره باخ یحیوی_منزوی بانوای استادسلیم موذن زاده