eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
331 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه‌السلام ای از غم تو بر جگر سنگ شراره وی در همۀ عمر ستم دیده هماره سنگینی اندوه تو از کوه فزون‌تر غم‌های فراوان تو بیرون ز شماره فوجی پی آزار دلت دست گشودند قومی ز دفاع تو گرفتند کناره سوزد جگرم بر تو که با پای پیاده همراه عدو رفتی و او بود سواره تو آیۀ تطهیری و دشمن به چه جرأت با جام میِ خود به سویت کرده اشاره از تیغ زبان زخم فراوان به دلت بود از زهر ز پا تا به سرت سوخت دوباره تا ماه جمالت به دل خاک نهان شد بر چهره ز چشم حسنت ریخت ستاره «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 نخل میثم . علیه‌السلام همراه با زیارت زیبای جامعه در هر فراز نام تو را ذکر می‌کنم "یا إهدنا الصراط"ِ نماز مقربین در هر نماز نام تو را ذکر می‌کنم حتی مسیحیان به دمت معتقد شدند وقتی مسیح نذر تو کرد و شفا گرفت دیشب مریض خانۀ ما با وساطتت شد رو به راه، تذکرۀ کربلا گرفت پیچیده سوز نالۀ تو بین قرن‌ها آهت اثر نمود و جهان پر شراره شد با پاره پارۀ جگرت این غزل گریست با خون دل نوشته شد و چارپاره شد بالا سر تو ضامن آهو کشید آه بر جمع سوگوار تو آهو اضافه شد از روی درد ناله زدی: وای مادرم کم شد ز سینه درد و به پهلو اضافه شد روز دوشنبه زهر و مغیره یکی شده با تازیانه بر جگرت حمله‌ور شدند روز دوشنبه داغ دلت باز تازه شد یادآور مصیبت دیوار و در شدند گر چه به روی سینۀ تو زهر پا گذاشت دور و بر تو خولی و شمر و سنان نبود گر چه به تو تعارف جام شراب شد دیگر خبر ز طشت و لب و خیزران نبود از قتلگاه کرببلا سر در آورد هر کس که کرد مرثیه خوانیِ قتل تو یک تا دوازده... همه را شمر کشته است آن ضربۀ دهم شده بانی قتل تو «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
حضرت ام کلثوم.mp3
13.59M
🏴شهادت حضرت ام کلثوم سلام الله علیها 1⃣آیا میدانید همسر ایشان چه کسی بوده است؟ 2⃣آیا میدانید همسر ایشان در کربلا به شهادت رسیده است؟ 3⃣ برخورد حضرت ام کلثوم و حفصه !!!! در این صوت می‌توانید مطالب بالا و برخی مصائب سلام الله علیها را بشنوید. ▪️محقق و راوی: حجت‌الاسلام
|⇦•صحبت از خوان کریم است.. و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع _حاج حسن شالبافان •✾• السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَنا وَ مَولانا ... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه .. صحبت از خوان کریم است و تهی دستی ما دستها گرم قنوتند، زحاجت لبریز گوش این طایفه آوای گدا نشنیده است قبل گفتن شده کاسه ز اجابت لبریز دستهایم دم صبحی به ضریحش نرسید *اونایی که مدینه رفتن بهتر متوجه میشن .. دو نوبت بیشتر درِ بقیع رو باز نمیکنن .. یکی هنوز هوا تاریکه بعد از نمازِ صبح درای بقیع باز میشه باید بیای پشتِ این میله ها بایستی آروم آروم گریه کنی .. نه ضریحی، نه گنبدی، نه رواقی ..* دستهایم دم صبحی به ضریحش نرسید مثل شمعی به تمنای حرم آب شدم بیشتر حرف حسن بود میان سخنم اربعین نزد حسینش که شرفیاب شدم *چه شلوغه باب الحسین ولی حسن یه زائرم نداره .. چه ضریحی داره حسین ولی حسن یه سنگِ قبر نداره ..* خاک گر نام حسن داشت به لب، دُر میشد نام او را به روی سنگ یمن بنویسید بی کفن بود حسین، ورنه وصیت می کرد تا به روی کفنش نام حسن بنویسید جگر سنگ شود آب اگر گریه کند شرح وقتی بدهد او جگر سوخته را روضه اش کوچه تنگی است نمیداند که میخ را گریه کند یا که در سوخته را بیت الاحزانِ نگاهش شده راوی غم قصۀ رَد شدنِ آینه و کینۀ سنگ با کنایه بنویسید که آیینه شکست دست سنگین و فدکنامه و یک کوچه تنگ گرچه لایوم کیومک به روی لب دارد گرچه او در غم غارت شدن خلخال است تن غارت زدۀ شاه شهادت بدهد روزِ هجر حسنش سخت تر از گودال است شاعر : *ایام تخریب بقیعِ .. وقتی نامردا ریختن تو بقیع، بعضی از بزرگان و شیعیان مدینه گفتن به ما دستور دادن گفتن باید خودتون این قبور رو خراب کنید .. الله اکبر .. این بقیع چه روزایی رو به خودش دیده .. یه دونه‌شُ بگم و از همه التماسِ دعا .. اومدن محضرِ مولا عرضه داشتن علی جان چه نشستی! این نامردا با بیل و کلنگ رفتن تو بقیع!! میگن علی بدون اجازۀ ما بدنِ زهرا رو دفن کرده .. آقا میخوان بدنِ خانم رو نبش کنن .. (1) (الله اکبر .. رحمت خدا بر این ناله ها ..) یه وقت دیدن قهرمان خیبر بلند شد .. ذوالفقار رو برداشت، دستمالِ زرد رو به پیشانی بست .. با غضب واردِ بقیع شد .. اول از همه اون نانجیب رو بلند کرد به زمین زد .. نشست رو سینه‌ش فرمود امروز اگه نیشِ کلنگی به زمین بخوره خونِ همه‌تون رو میریزم .. اون یکی نامرد صدا زد فلانی بیا بریم! همه رفتن .. اینجا مولا شنید اینا میخوان بیان بدنِ زهرا رو از زیرِ خاک بیرون بیارن، فهمید میخواد به بدنِ فاطمه جسارت بشه علی طاقت نیاورد .. اما امان از اون ساعتی که زینب نگاه کرد، ده نفر اسب هاشون رو نعلِ تازه زدن .. انقدر بر بدنِ حسین .. اینجا گذشت اما یه جا دیگه زینب دید یه عده نیزه دار دارن میرن پشتِ خیمه .. گفتن دارید دنبالِ چی میگردید؟! .. گفتن یه سر از بنی هاشم کمه .. گفتن ما دیدیم حسین رفت پشتِ خیمه ها .. انقدر این نیزه ها رو به زمین زدن .. ای حسین .. دو تا سرُ رو به نیزه بسته بود .. شاید یکی‌ش سرِ این شیرخواره بوده ..یکی دیگه شم بگم صدا ناله تون بلند بشه .. دیدن یه سری رو هر کاری میکنن رو نیزه نمی ایسته .. میدونید سرِ کی بود؟ سرِ علمدارِ کربلا .. آخه نامرد چنان با عمود آهن به سر زده بود .. صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله .. منبع: 1) طبری آملی، ص۱۳۶-۱۳۷، مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۷۱–۱۷۲، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج۲، ص۸۷۱–۸۷۲ |⇦•صحبت از خوان کریم است.. و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع _حاج حسن شالبافان •✾• السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَنا وَ مَولانا ... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه .. والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
دو دست تو ستون خیمه‌ی عرش برین باشد دو دست تو همان دست خدا در آستین باشد شفاعت قدر یک جرعه عطش نوشیده از دستت دخیل شاهپرهایت پَرِ روح الامین باشد به روی شانه‌ی کعبه تو رفتی خطبه‌ای خواندی بخوان! نهج البلاغه از لبِ تو دلنشین باشد بخوان که کعبه هم دور سر معصوم می‌گردد یکی از حاجیانش آسمانِ هفتمین باشد بخوان در گوش حاجی‌ها که طوف خانه‌ی کعبه طواف بر قدمگاه امیرالمومنین باشد همانگونه که حیدر پیشمرگ مصطفی بوده فدایی حسین او یل ام البنین باشد ببین که چادر مادر شبستانش مهیای نزول آیه های والقمر از روی زین باشد تو که پیشانی‌ات ایوان آیینه‌ست، پس باید زلال روشنایی، جاری از زخم جبین باشد ** کجایی ماه پاره؟! تا ببینی که پس از داغت تن خورشید زیر چکمه‌ی شمر لعین باشد خداوند ادب! در پایکوبیِ چهل تا نعل نگاه رمل‌های گرم از تو شرمگین باشد ✍ حجت‌الاسلام
هرکس که دل بر کربلا و بارالهش بست بار قیامت را به یک بار نگاهش بست دیشب منادی گفت "کل الخیر فی بابه" باید که بنشینیم ما در بارگاهش، بست هر کس کمر بر خدمت او بسته مثل جُون گیسوی او را نیز بر زلف سیاهش بست چکمه به دوش آمد غبار کفش او باشد حُر بست راهش را و دل بر گرد راهش بست آغوش گرمش را برای دشمنش وا کرد هرچند دشمن آب را هم بر سپاهش بست ** خون شد دلی که مرکب مهر حسینی شد وقتی حنا از خون پاکش ذوالجناحش بست آتش مگر بس نیست آنقدری که در دل‌هاست؟ خودرا چرا بر خیمه‌های بی پناهش بست؟ ✍حجت‌الاسلام
؛ یه جای سالم تو تنت نمونده به قدر یک نگینِ انگشتری قافله‌سالارِ روی نیزه‌ها بگو منو داداش کجا میبری! غنچه‌ی ما رو با سه شعبه چیدن به روی نیزه‌ها شکوفه بردن باب الحوائجای این عالمو با دست بسته سوی کوفه بردن تن تو روی خاک گرم صحرا منو با یک قلب کباب می‌بَرن من سند آیه‌ی تطهیرم و من و سوی بزم شراب می‌برن پرده‌نشینِ خیمه‌ی عفاف و میون محملی بی پرده بُردن روم نمیشه بگم که کاروانو انگاری که به حرمله سپردن نجف کجاست می‌خوام شکایت کنم به روی چادرم که پا میذارن حُرمت ما رو توی کوفه کشتن که نون و خرما صدقه میارن علی رو باز تو کوفه زنده کردم نهج البلاغه است روی لب‌های من تو رو قسم می‌دم به مادرم که از روی نی با دخترت حرف بزن سرت اگرچه غرق خاک و خونه رو نیزه‌ها آیه‌ی نور شدی تو شکسته شیشه‌ی غرور زینب چرا که مهمون تنور شدی تو... ✍حجت‌الاسلام
ای آنکه نامت موجب شیدایی جبریل شد شبنم ز داغت رفته رفته جان گرفت و نیل شد اندازه‌ی عرش خدا، رفعت گرفت این خانه‌ها روی زمین وقتی برایت روضه‌ای تشکیل شد بی تو وجود واژه‌ی ایمان تماماً نقص داشت بین لهوف تو اصول دین ما تکمیل شد شرمنده باشد محتشم، چون واژه‌ای در خور نداشت با بارگاه قدس اگر بزم عزا تمثیل شد شرمنده‌ام که اشک‌هایم مرهم زخم تو نیست شرمنده‌ی زهرا شود آن روضه که تعطیل شد درد و دوا یعنی غمت، دارالشفا یعنی دمت اعجاز عیسی با کمی از تربتت تأویل شد تو آیه‌ی نورِ علی نوری، به خاک افتاده‌ای در زیر سم اسب‌ها از پیکرت تجلیل شد از زمزم چشمان خود هاجر کنارت اشک ریخت مرثیه‌خوان خشکی لب‌های اسماعیل شد ✍ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
وقتی به هم لب‌های طفل محتضر می‌خورد بر قلب مادر تیر نه، که نیشتر می‌خورد در روضه‌هایش آمده مثل علی اکبر او آب از تسنیم لب‌های پدر می‌خورد یاقوت لب‌های علی‌اصغر ترک برداشت یاد لب او، آب هم خونِ جگر می‌خورد این شیرخواره مثل شیر نر رجز می‌خواند دشمن "شکست" از تشنه‌کامی بی سپر می‌خورد شاهی سخن گفت و سپاهی هلهله کردند خیلی به کوه غیرت شهزاده بر می‌خورد بی شک شفیع برزخ و دنیا و محشر اوست از این جهت بر نای او تیر سه پر می‌خورد هرگز نمی‌بخشید حلق خویش را تا حشر تیر سه پر بر قلب بابایش اگر می‌خورد داده سلامی بر لب خشکیده‌ی بابا از تیرهای آبدیده هر قَدَر می‌خورد